مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
شخصیت پردازی
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
451 - 470
حوزه های تخصصی:
شخصیّت مهم ترین پایه و اساس هر داستان است که نقش مهمّی در انتقال طرح و تم داستان دارد. داستان بر مدار آن می چرخد و بدون شخصیّت هیچ داستانی شکل نمی گیرد. بیژن نجدی از جمله رمان نویسان بزرگ دوره معاصر است که رمان «یوزپلنگانی که با من دویده اند» از مشهورترین و ماندگارترین رمان های وی در ادب فارسی است که از فصاحت و بلاغت بسیاری برخوردار است. در هنر نقاشی نیز یکی از سوژه های مورد توجه شخصیت ها و مسائل مربوط به آن است و محمدباقر آقامیری از نقاشان معاصر در این زمینه دارای آثاری است. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی– تحلیلی، انواع شخصیّت از نظر ساختار، شیوه های شخصیّت پردازی، زاویه دید، زمان و نمودهای بکار رفته از لحاظ بیرونی و درونی شخصیّت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از این است که رمان بیژن نجدی شخصّیت محور است و بیشترین تأکید آن بر روی شخصیّت های اصلی داستان ها می باشد. از لحاظ شیوه های شخصیّت پردازی، نویسنده بیشتر از روش غیرمستقیم سود جسته است. اکثریت شخصیّت های اصلی این رمان، شخصیّت های ایستا هستند. تطبیق این نوع شخصیت پردازی با آثار محمدباقر آقامیری نشان دهنده وجوه تشابه از نظر توجه به شخصیت و ابعاد آن است. اهداف پژوهش 1.بررسی جنبه های مختلف شخصیت پردازی در رمان بیژن نجدی. 2.تطبیق شخصیت پردازی در رمان بیژن نجدی و نقاشی سنتی معاصر با تأکید بر آثار محمدباقر آقامیری . سؤالات پژوهش 1.شخصیت پردازی چه نقش و جایگاهی در رمان های بیژن نجدی دارد؟ 2.شخصیت پردازی در رمان و نقاشی سنتی معاصر ایران چه ویژگی هایی دارد؟
دخو در نقش روان درمان گر: تحلیل چرند و پرند دهخدا با استفاده از نظریه راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۷۹-۹۹
حوزه های تخصصی:
علی اکبر دهخدا از تأثیرگذارترین نویسندگان دوران مشروطه است. هم زمان با تشکیل مجلس دوره نخست، او گزارش ها، دیدگاه ها و انتقادهای خود را در سلسله مقاله های روایی با عنوان چرندوپرند در روزنامه صوراسرافیل منتشر می کرده است. این نوشته ها بسیار محبوب و پرمخاطب بوده اند. به نظر می رسد، جدا از حقیقت مانندی محتوای روایت ها، ساختار بدیع مقاله های چرندوپرند با بهره گیری از زبان طنز و پرداخت راوی قابل اعتماد (دخو)، که در این نوشته ها نقشی کلیدی ایفا می کند، جذابیت و درعین حال باورپذیری روایت ها را تقویت کرده است. شیوه هایی که دهخدا در ساختار منحصربه فرد مقاله ها و شخصیت پردازی دخو از آنها بهره برده است، اشتراکات درخور توجهی با تکنیک های طرح شده در رویکرد انسان گرایانه کارل راجرز دارد، رویکردی که ماهیتی روان شناختی دارد و مسئله شخصیت نقطه ثقل آن است. گزینش و طبقه بندی نمونه های مستخرج از چرندوپرند و انطباق آنها با مؤلفه های نظریه فردمحور راجرز نشان می دهد که دهخدا ویژگی هایی در عرصه متن قرار داده است که مهم ترین پیش فرض راجرز یعنی جهان تجربی را اثبات می کند و به تبع آن شکل و محتوای مقاله ها با روایت گری دخو می تواند با ویژگی های موردنظر راجرز در ترسیم چهره آرمانی درمان گر همسان باشد.
بررسی ساختار داستان حضرت ابراهیم و لوط در قرآن کریم و عهد عتیق براساس الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی داستان حضرت ابراهیم7 به علت درون مایه های مشترک در ادیان توحیدی و نیز داستان حضرت لوط7 به دلیل قرابت با ایشان که پیوستگی خاص در نوع چینش محتوا دیده می شود، بسیار مورد توجه می باشد، الگوی سیمپسون به علت جامعیت و مرزبندی مناسب دارای جامعیت می باشد، وی در ارائه الگوی شش گانه خویش برای بررسی روایت در بحث از شخصیت پردازی به اعمال و وقایع در روایت اشاره می کند، وی در این موضوع از ساختار گذرایی هالیدی استفاده و برای بسامدهای وقوع شده در داستان شش فرایند مادی، رفتاری، کلامی، ذهنی، رابطه ای و وجودی را نام می برد؛ مقاله حاضر به بررسی این موضوع با شیوه توصیفی - تحلیلی پرداخته است، براساس نتایج حاصل شده فرایند مادی به دلیل بیان ذکر سرگذشت انبیاء در هردو کتاب دارای فراوانی بیشتر می باشد، فرایند کلامی در قرآن درصد بیشتری را نسان می دهد که دلیل بر گفتگویی و نقل قول مستقیم در قرآن می باشد، درصد فرایندهای دیگر نیز نشان دهنده تفاوت در سبک خاص قرآن و سبک تاریخ گونه تورات دارد، در مجموع فرآیندها داستان تورات مفصل تر و یکجا می باشد به همین دلیل تعداد بیشتری را شامل شده است، ولی این موضوع در قرآن به دلیل پراکندگی داستان در بین سوره های مختلف بسیار کمتر است، به نحوی که می توان گفت هدف تورات داستان گویی ولی هدف قرآن از آوردن آن در پس پرده اهداف دیگر نهفته است.
مقایسه شخصیت پردازی در لیلی و مجنون نظامی با رومئووژولیت و آنتونی و کلئوپاترا اثر شکسپیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
35 - 48
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به مقایسه جنبه های شخصیت پردازی و شباهت های محتوایی لیلی و مجنون نظامی، رومئو و ژولیت و آنتونی و کلئوپاترا شکسپیر می پردازد که البته در اثنای این تطبیق، به دیگر جنبه های ادبی آن ها توجه شده است. حاصل پژوهش این که نظامی شاعر قرن ششم هجری و شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس انگلیس در قرن پانزدهم میلادی، نقاط مشترک حسی و حکمی زیادی در آثارشان مشاهده می شود، نظیر قائل بودن به نیکی ها و جریان داشتن عشق در شریان زندگی بشر و آرزوی داشتن جهانی بهتر به دور از خیانت، استبداد، حسد و کینه ورزی. البته هر یک از این شاعران در زمینه هایی بر دیگری پیشی گرفته اند، اما به هر ترتیب، هر دو شاعر تقریباً در یک افق نزدیک به هم به جهان و انسان های اطراف خود نگریسته و خواهان ترسیم و رسیدن به آرمان شهر یا مدینه فاضله در آثار خود بوده اند.
شخصیت پردازی در داستان شیخ صنعان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عطار خالق حکایت های تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده می شود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستان های زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی درباره ی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شده اند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از این ورطه نیاز به آزمونی سخت دارد. شخصیت پردازی یکی از عناصر مهم داستان است که به روش های مختلفی انجام می شود. در این پژوهش با بررسی شخصیت های داستان شیخ صنعان مواردی از شخصیت پردازی مانند: نوع شخصیت ها از نظر ایستا و پویا، طریقه مستقیم و غیر مستقیم شخصیت پردازی و ویژگی های شخصیت ها مشخص شده است.
بررسی تطبیقی شخصیت پردازی در دو نمایشنامه باغ وحش شیشه ای و ارثیه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شگردهای شخصیت پردازی و تفاوت های آن در دو داستان ملکوت و مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
289 - 314
حوزه های تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی و مسخ فرانتس کافکا، با بُعد زمانی نیم قرن، پوچ گرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی نویسندگان خود را فریاد می زنند. این دو اثر اگرچه دارای ژرف ساختی بسیار نزدیک به هم هستند، در جهاتی از جمله شخصیت پردازی، از یکدیگر فاصله می گیرند. شخصیت، یکی از عناصر مهم داستان است که نخستین بار، ارسطو آن را مطرح نمود و مورد توجه قرار داد. نظریه پردازان و منتقدین داستان، شخصیت را در پیوندی بی واسطه و عمیق با عناصر دیگر داستان می دانند؛ بر طبق این نظریه، شیوه های شخصیت پردازی در هر داستان نیز، با توجه به چگونگی دیگر عناصر آن داستان انتخاب می شود. با مقایسه شیوه های شخصیت پردازی در دو داستان ملکوت و مسخ، در پی آن هستیم که مصداقی برای این نظریه در دو داستان جاودانه جهان بیابیم و اثبات کنیم که علی رغم نزدیکی مضمون و لایه های زیرین داستان، تفاوت در روساخت و عناصر داستان، باعث تفاوت در شخصیت پردازی می گردد. بدین منظور انواع شیوه های شخصیت پردازی را در هر اثر مورد مطالعه قرار داده و بسامد هریک از این شیوه ها را معلوم داشته ایم.
تحلیل شخصیت و شخصیت پردازی در داستان کوتاه دیه اثر عمر سیف الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
353 - 364
حوزه های تخصصی:
«دیه» اثر عمر سیف الدین نویسنده ترک، داستانی آموزنده و مورد توجه نسل های بعدی خود است. بدون توجه به ساختار و عناصر تشکیل دهنده ی-ک اثر نمی توان به درک نوین و عمیق تری از آن رسید. گرچه شخصیت و شخصیت پردازی بیشتر مربوط به رمان است و در داستان کوتاه، فرصت پردازش شخصیت وجود ندارد، اما شخصیت و شخصیت پردازی از جمله مواردی است که در ساختار داستان کوتاه «دیه» درخور توجه و تأمل است. این مقاله به شیوه تحلیلی- توسیفی، در ابعاد گوناگون به بررسی عنصر داستانی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان «دیه» پرداخته است. نویسنده از شیوه ها و گونه های مختلف شخصیت های داستانی برای خلق و پرداخت شخصیت ها استفاده کرده است. طبق بررسی های صورت گرفته و قرار گرفتن اثر در حوزه داستان کوتاه، عمر سیف الدین هنگام نوشتن داستان «دیه» به کیفیت عناصر داستان و انسجام آن توجه بسیار داشته است که این امر در بخش شخصیت ها نمود بیشتری را دارد.
ویژگی های شخصیت پیکارسک در داستان های ایرانی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
237 - 254
حوزه های تخصصی:
پیکارسک(picaresque)به سبک داستانی ای اطلاق می شود که در قرن شانزدهم در اسپانیا شکل گرفته و از خصوصیات بارز آن ها وجود شخصیت های کلاش و پهلوان پنبه است. البته برخی محققان بر این باورند که سبک داستانی پیکارسک، به تقلید از نوع ادبی مقامه در ادبیات شرقی شکل گرفته است، آن چه ما را به انجام این پژوهش بر انگیخت وجود تشابه در ویژگی های شخصیتی داستان های پیکارسک در ادبیات جهان بود. حال با این مقدمه می خواهیم بدانیم کدام ویژگی های شخصیتی در داستان های پیکارسک ایران و جهان وجود دارد که ادعای ما مبنی بر پیکارو بودن این شخصیت ها را به اثبات برساند. همچنین در پی آنیم تا در انتهای پژوهش به یک دستور زبان روایی برای سبک داستانی پیکارسک، با تکیه بر ویژگی های مشترک پیکارسک ایرانی و خارجی دست یابیم. لذا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی پیکارو در چندی از داستان های ایرانی و خارجی می پردازد.
بررسی مقایسه ای شطرنج باز، اثر تسوایگ و چشم هایش، اثر علوی از منظر رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
329 - 354
حوزه های تخصصی:
اشتفان تسوایگ و بزرگ علوی، به عنوان دو نویسنده پرآوازه ادبیات معاصر آلمانی و فارسی و نمایندگان مکتب ادبی رئالیسم، با توجه به موقعیت سیاسی و اجتماعی عصر خویش، به آفرینش آثار رئالیستی روی آوردند و فضایی سرشار از واقعیت را به تصویر کشیدند. بزرگ علوی به واسطه تحصیل و زندگی در آلمان و آشنایی با آثار نویسندگان آلمانی زبان، به این سبک گرایید و از جمله آغازگران سبک داستان نویسی رئالیسم در ایران گشت. دیدگاه رئالیستی حاکم بر رمان چشم هایش، اثر بزرگ علوی شباهت بسیار زیادی با دیدگاه رئالیستی اشتفان تسوایگ در نوول شطرنج باز دارد. جستار ذیل کوششی برای تطبیق نمود مؤلفه های رئالیسم در دو اثر فوق است. بررسی مقایسه ای این آثار با تکیه بر نمود مؤلفه های رئالیسم مشخص خواهد کرد که علوی و تسوایگ از نظر سبک نوشتاری به هم نزدیک هستند و وجوه اشتراک آن ها حاکی از تأثیر تسوایگ بر علوی در خلق رمان چشم هایش می باشد.
داستان پردازی در شعر رومانتیک احمد زکی ابوشادی
حوزه های تخصصی:
داستان برشی از رخدادهای زندگی واقعی یا خیالی در قفس خیال انگیز فکر نویسنده و شاعر است، فضای متمرکز ذهن ادیب ، این حوادث را از سرگردانی رهایی بخشیده تا روایت آنها با خواننده به اشتراک گزارده شود. داستان نویسی در دوران معاصر مخصوصا در شعرمورد اقبال بسیاری قرار گرفت. داستان نویسی مدرن در شعر به واکاوی داستان و ارتباط آن با درون مایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلّات و رؤیاهای شاعر می پردازد. ابوشادی از پیشگامان شعر رومانتیک در کشور های عربی به خصوص مصر است که با تأسیس انجمن ادبی آپولو سهم بسزایی در تحوّل و پیشرفت شعر معاصر عرب داشته است. در داستان پردازی زکی ابوشادی در دیوانش، نقش شاعر به خوبی قابل لمس است؛ چرا که او اندیشه ها و شخصیّت ها و واقعیت های اجتماعی و سیاسی را با توصیف های زیبایش می آراید.در این پژوهش سعی شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این مطلب پرداخته شود که عناصر داستان چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمت های مختلف اشعار رومانتیک زکی ابوشادی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاعر با قرار دادن کانون روایت در شخصیت های حساس زندگی اش و کنار رفتن از صحنه، روایت داستان را واسطه ای قرار دهد تا خوانندگان از طریق تفسیر شعر در آن راه جویند. در داستان پردازی زکی ابوشادی، متمرکز بودن بر مضمون اجتماعی، سیاسی با نگاه وصفی و رومانتیک و دقیق به وضعیت جامعه، باعث نقاط قوت داستان او گردیده است.
شمس و طغرا، سازگاری در پیوند و پیکار کهنه و نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
147 - 170
حوزه های تخصصی:
نخستین رمان تاریخی فارسی، شمس و طغرا (کرمانشاه: 1288-1289ش./1327-1328ق.) اثر محمدباقرمیرزاخسروی (1266-1338ق.)، در زمان سلغریان روی می دهد و فضایی فراهم می آورد تا در شش زمینه روابط زبانی و بینامتنی، گونه ادبی، نظام روایتگری، شخصیت پردازی، زمان و مکان و سیاست و سازگاری پیکاری میان اندیشه ها، شگردها و شکلهای کهنه و نو دربگیرد. مسئله اصلی اینجاست که در جریان شکل گیری ادبیات نوین فارسی، شمس و طغرا چه چایگاهی دارد؟ آیا اثری نوگراست یا همچنان پایبند سنت؟ آیا می توان نگارش آن را گشودن راهی تازه در فضای داستان نویسی فارسی دانست؟ از یک سو، با وجود همه نوگراییها باز هم ساخت شکلی تازه همچون سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغی ممکن نیست زیرا که اثر فاقد قهرمانی مسئله دار است. اما از سوی دیگر، تصویر دنیای معاصر نویسنده به شکلی دیگر بر رویدادها بازتابانده شده و از خلال آن، تعارضات موجود در جامعه بازنمایی شده است؛ تعارضاتی که با سازگاری یک سویه به فرجام می رسد. در واقع، اگرچه رمان تاریخی شکلی تازه برنمی سازد اما آیینه ای است در مقابل دنیای معاصر. در مجموع تقریباً در همه زمینه هایی برشمرده، پیکارها بر پیوندها می چربند و شمس و طغرا را نمی توان اثری نوگرا دانست.
فهم دانش آموزان قومی از هویت قومی خود (بررسی موردی دانش آموزان پسر شهر هیرِ اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
59 - 74
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل و تفسیر هویت یابی دانش آموزان شهر هیر اردبیل صورت گرفته است. جامعه مطالعه، شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر هیر می باشند. از این تعداد، 42 دانش آموز به روش نمونه گیری نظری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحلیل تماتیک به شیوه براون و کلارک (2006) بعنوان روش تحقیق این مطالعه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که در"جهت گیری دانش آموزان نسبت به خودِ قومی" اغلب آن ها (69/05 درصدشان) نگاه منفی نسبت به قوم خودی و عناصر معنایی مرتبط به آن دارند. در نقطه مقابل فقط 11/91 درصد آن ها در تعریف خود قومی احساس تفاخر و عزتمندی بروز داده اند. بیش ترین تصور از "دیگری" یا جهت گیری دانش آموزان مورد مطالعه با 45/24 درصد مربوط به تهرانی ها و بعد از آن فارس ها با 40/48 درصد است. دانش آموزان در شخصیت پردازی های خویش، خودِ قومی را در ارتباط با تم های فرعی: مشاغل فرودست، سنتی و به روز نبودن، بی اخلاقی و ضعف شخصیتی، ترس از خوداظهاری قومی، اقتدارگرایی، دین فقیرانه، تفریح مصرفی، احساس محرومیت، روستامآبی، اسامی نامناسب، خشونت طلبی، نوکرصفتی و ... معرفی کرده اند و در عین حال "دیگری" را با تم های متکبر، قانون گریز، پولدار و مشاغل فرادست، بی اعتماد، خوش گذران، اخلاق مدار و ... معرفی کرده اند.
گفت و گو و شخصیت پردازی نمایشی در منظومه غنایی خسرو و شیرین نظامی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
167 - 180
حوزه های تخصصی:
منظومه خسرو و شیرین نظامی به عنوان نمونه ای عالی از ادب غنایی فارسی، ابعاد مختلفی از نوع نمایشی را در خود جای داده است. خسرو و شیرین نظامی از جهت گفت و گو و شخصیت پردازی بسیار غنی است، چه آنجا که دیالوگ مطرح می شود و چه در قسمت هایی که وجود مونولوگ ایجاب دانسته شده است. در این مقاله شده است با آوردن نمونه هایی از داخل متن به بررسی و تحلیل شخصیت ها و مکالمات آن ها در این اثر بپردازد و در نهایت به خوانندگان این باور داده شود که نمایشی بودن یک اثر با ادبی بودن آن منافاتی ندارد، خواه از نوع ادب غنایی باشد یا سایر انواع آن.
بررسی و تحلیل تمثیلی شخصیت های رمان سووشون از سیمین دانشور (با رویکرد به شخصیت زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون)
حوزه های تخصصی:
تمثیل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ادبی برای بیان مفاهیم مختلف غنایی، تعلیمی، حماسی، عرفانی و ... مورد استفاده قرار می گیرد. این میزان از انعطاف پذیری، موجب تداوم نقش آفرینی تمثیل در حوزه ادبیات شده است، به طوری که در گستره ادبیات داستانی فارسی معاصر نیز شاهد کاربست آن هستیم. در این بین، رمان سووشون از سیمین دانشور دارای لایه های رمزی و تمثیلی است که بر پیچیدگی ها و تنوع معنایی آن افزوده است. در این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی سعی شده است اغراض اولیه و ثانویه سیمین دانشور در رمان سووشون بررسی و کاویده شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که شخصیت های زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون، تمثیلی از چه افرادی هستند و برای تبیین چه مفاهیمی خلق شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در این رمان، شخصیت زری تمثیلی از مؤلف (سیمین دانشور) و جنس زن است. شخصیت یوسف، تمثیلی از امام حسین (ع) ، سیاوش و قشر روشنفکر به ویژه جلال آل احمد است. همچنین، شخصیت سر جنت زینگر و مک ماهون تمثیلی از استعمار هستند. در این رمان، استفاده از اسطوره های ایرانی و سامی برای پرورش تمثیل ها برجسته بوده است.
تحلیل ویژگی های شخصیت پردازی در نگاره های شاهنامه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
45 - 61
حوزه های تخصصی:
نیمه نخست قرن دهم ه.ق، از مهمترین ادوار فرهنگی هنری ایران به شمار می رود که نگارگری در آن رشد بی سابقه ای یافت. شاه تهماسب اول صفوی که شیفته ی هنر نگارگری بود، پس از رسیدن به سلطنت به حمایت نگارگران پرداخت و هنرمندان زیادی را از مکاتب هرات تیموری و تبریز و شیراز ترکمان به خدمت گرفت؛ این گونه بود که یکی از درخشان ترین مکاتب نگارگری ایران در تبریز رونق یافت. شاهنامه تهماسبی از آثار ممتاز این دوره است که تکمیل آن ده ها سال به طول انجامید. از ویژگی های قابل توجه این نسخه، تنوع در شخصیت پردازی است که ناشی از رویکردهای متنی، تحولات هنری، نوآوری و خلاقیت هنرمندان و حمایت شدید دربار بوده و در به تصویر کشیدن شخصیت های شاهنامه تاثیرگذار بوده است . هدف از این پژوهش، شناسایی ویژگی های کیفی و تنوع گونه های مختلف شخصیت پردازی در نگاره های شاهنامه تهماسبی است. پرسش این است: چه ویژگی های کیفی در شخصیت پردازی نگاره های شاهنامه تهماسبی به کار رفته است؟این پژوهش، به روش تاریخی-تحلیلی انجام پذیرفته و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی و تجزیه و تحلیلِ آن بر پایه مطالعات کیفی است. بدین سان جامعه پژوهش شامل 9 نگاره از شاخص ترین نگاره های شاهنامه تهماسبی می شود که با توجه به قابلیت های تصویری، وفور پیکرنگاری و تنوع شخصیت پردازی ، از بخش های مختلف این نسخه انتخاب گردیده اند. نتایج، حاکی از آن است که نگارگران شاهنامه تهماسبی، در بازنمایی شخصیت ها، بر شدت و اغراق ویژگی ها افزوده و به ساختارشکنی و نوآوری توجه داشته اند. می توان اذعان داشت ظهور برخی ویژگی های متمایز در شخصیت پردازی همچون تغییر در تناسبات انسانی، عریانی، اغراق در بازنمایی، کاربست رنگ، نوع جامگان، زاویه دید و جلوه های متافیزیکی، نتیجه جسارتی است که شاه تهماسب با حمایت های بی دریغش از هنرمندان، به ایشان منتقل نموده است. در نتیجه هنرمندان، ویژگی های بصری متفاوت و سلیقه ی شخصی خود را در آثار به کار بسته اند.
شخصیت پردازی در حکایت های الهی نامه عطار نیشابوری در تطبیق با داستان های مصور نسخه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
350 - 365
حوزه های تخصصی:
عطار، از بزرگترین عارفان شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی خود از داستان و حکایت بهره گرفته است، چراکه انسان، مخاطب خاص وی می باشد. الهی نامه یکی از آثار برجسته عطار است که شاعر ضمن آن موفق خلق حکایات زیبا و عمیقی شده است. با توجه به نقش کلیدی که شخصیت پردازی در آفرینش داستان ها و حکایات دارد، مسئله شخصیت پردازی در الهی نامه و انطباق آن با داستان ها ی مصور مطرح می گردد. این پژوهش با بر روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شخصیت، عنصر حادثه و سرعت رخداد آن، از عناصر مهم داستان و داستان نویسی می باشد در حکایات عطار وجود دارند. هر چند اثر مذکور جنبه زهد و اخلاق گرایی دارد اما چیدمان و سرعت حوادث داستان عامل محرّک و پیش برنده هر یک از داستان های آن محسوب می شود و در نهایت به طور کلّی می توان گفت که در حکایت و داستان و رمان نمی توان با یک دیدگاه حرکت کرد و یا نتیجه کلی گرفت که عناصر داستان، شالوده ی اصلی حکایت ها و داستان ها را می سازند یا داستان و حکایت ها به عناصر داستان بها و معنا می دهند. توانمندی عطار در توصیف دقیق حکایات، منجر به تصویرسازی ملموس از حکایات گردیده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی چگونگی عناصر حکایات در الهی نامه ی عطار. 2.بررسی شخصیت پردازی در حکایات الهی نامه ی عطار. سؤالات پژوهش: 1.حکایات موجود در الهی نامه ی عطار دارای چه مختصاتی است؟ 2. شخصیت پردازی چه جایگاهی در حکایات الهی نامه دارد؟
شیوه های شخصیت پردازی در بره گمشده راعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برجای گذاشته است. «بره گمشده راعی» از داستان های بلند، پرکشش و تأثیرگذار اوست که به بازتاب سرخوردگی روشنفکران در دهه پنجاه پرداخته است. شخصیت پردازی در این اثر برجسته ادبی موضوع مقاله حاضر است که نگارنده تلاش نموده به روش توصیفی- تحلیلی به کشف شیوه های شخصیت پردازی در این اثر دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد گلشیری با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هریک به اندازه و فراخور موقعیت و فضای داستان استفاده نموده است. نام ها را نسبتاً قدیمی انتخاب کرده که رنگ مذهبی برجسته تری دارند و غالباً با مسمای خود مناسبت دارند. توصیف شخصیت ها، محیط، گفت وگوها و... در خدمت فضای داستان هستند. شیوه جریان سیال ذهن در تمام اجزای داستان محسوس است. رمزگونگی از نکات اصلی این داستان است و نویسنده تلاش نموده در فضای سیاسی- اجتماعی معاصر، خلف صدقی از آثار نمادین گذشته برجای بگذارد.
بررسی تطبیقی_ تحلیلی شخصیت پردازی حضرت یعقوب ( ع) در قرآن و عهدین
حوزه های تخصصی:
بیان قرآن کریم در مورد ویژگی های شخصیتی انبیا، با آنچه در عهدین نقل شده، تفاوتهای مبنایی دارد چنان که مسائلی که در قرآن در خصوص عصمت انبیا و وحی الهی بیان می شود، به طور کلی با تعاریف متون مقدس متفاوت است.این مقاله بر آن است تا با بررسی تطبیقی منابع قرآن و عهدین به ترسیم ویزگی های اخلاقی آن حضرت بپردازد. شخصیت پردازی حضرت یعقوب به روش مستقیم و همچنین غیر مستقیم به کمک اعمال، گفت وگوها و توصیف حالات، نامگذاری و ویژگی روانی ایشان در قرآن و عهدین ذکر شده است .نامیدن حضرت یعقوب به اسامی مختلف نشان دهنده خصوصیات خاصی از ایشان است. از جمله ویژگی های شخصیتی حضرت یعقوب(ع)می توان به صبر و استقامت ایشان در راه دین، ارشاد قوم، آرامش و کظم غیظ ایشان اشاره کرد و نیز اثبات می شود که تلاش برای حفظ تدین اولاد سرلوحه زندگی حضرت یعقوب(ع) بوده و نگرانی بابت ابتعاد احتمالی حضرت یوسف از دینداری، دلیل اصلی ناراحتی و غم ایشان در فراق فرزند محسوب می شود.
بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
1 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد است. جامعه پژوهش آثار منیرو روانی پور و جلال آل احمد و نمونه مورد پژوهش، شخصیت پردازی زن در داستان مشنگ و بچه مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوه ی شخصیت پردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافته های پژوهش نشان داد که داستان «مشنگ» اثر منیرو روانی پور، نمونه موفق شخصیت پردازی زن است که نویسنده در آن به همه ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچ یک را نادیده نگرفته است و داستان «بچه مردم» اثر جلال آل احمد، نمونه ناموفق این نوع شخصیت پردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.