مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
دانشگاه علوم پزشکی
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۴
79 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین رضایت شغلی با رضایت از زندگی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان می باشد.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازنظر جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 1778 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان می باشد که از این تعداد 316 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، دو پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی JDI و رضایت از زندگی MSLSS بوده است. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی محتوی و با نظر چندین صاحب نظر در حوزه مدیریت پس از اعمال اصلاحات مورد تائید قرار گرفت. برای حصول از پایایی پرسشنامه های تحقیق نیز از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رضایت شغلی 93/0 و پرسشنامه رضایت از زندگی 78/0 به دست آمد و بدین گونه دو ابزار تحقیق تائید و در اختیار پاسخگویان قرار داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش از آزمون t تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد سطح رضایت زندگی و سطح رضایت شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مطلوب می باشد همچنین رابطه مثبت و معناداری بین رضایت شغلی با رضایت از زندگی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان وجود دارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشجویان در دوران تحصیل با موانع متعددی روبه رو می شوند، که این امر می تواند موجب بروز تعلل ورزی در آنان شود و خودکارآمدی تحصیلی آنها را نیز تحت الشعاع قرار می دهد، لذا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی انجام شد. روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انجام این پژوهش 40 دانشجو به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی به مدت 10 جلسه اعمال شد. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS-23 به روش تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی شهر مشهد مورد تائید قرار گرفته است و دانشجویان گروه آزمایش نسبت به دانشجویان گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، تعلل ورزی تحصیلی کمتر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی اثربخش است.
ارزشیابی کیفیت آموزش عالی از دیدگاه دانشجویان: مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عملکرد نظام های دانشگاهی از طریق صورت دوگانه آن کمیّت و کیفیّت ممکن است، که هر دو نشان از یک واقعیت پیچیده دارند. پدیده های آموزشی و پژوهشی در دانشگاه ها در چنین میدان پیچیده ای زاده می شوند. بنابراین، «ابزارهای تعیین» کیفیّت در آموزش عالی، بدون توجه به این میدان، به شناختی سطحی از آن دست می یابد و توهمی از «شناخت قطعی» از آن به وجود می آورد. باتوجه به نقش دانشگاه های علوم پزشکی در آموزش دانشجویان که نقش اساسی در ارتقای سلامت جامعه دارند پژوهش حاضر باهدف بررسی ارزشیابی کیفیت فرایند آموزش در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از دیدگاه دانشجویان انجام شد. این پژوهش به شیوه توصیفی- پیمایشی در سال 1399 در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه است. تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از جدول (Krejcie & Morgan, 1970) به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کیفیت آموزش عالی مانتز یورک (Yorke, 1995). استفاده شد. در نهایت تعداد 336 پرسش نامه تکمیل شده عودت داده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یک طرفه به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق ابعاد پرسش نامه کیفیت آموزش عالی شامل شش عامل برنامه آموزشی و اهداف، روش و کیفیت تدریس، امکانات و تجهیزات آموزشی، سنجش و ارزیابی، رضایت آموزشی و بازخورد است. از دیدگاه دانشجویان کیفیت آموزشی عالی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. در کلیه ابعاد کیفیت آموزش عالی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود تفاوت معنی داری وجود دارد. بیشترین فاصله مربوط به بُعد رضایت آموزشی و کمترین فاصله مربوط به برنامه آموزشی و اهداف بود. همچنین نتایج نشان داد وضعیت کیفیت آموزش عالی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بر حسب جنسیت و دانشکده پاسخگویان تفاوت معنی داری وجود ندارد. از دیدگاه دانشجویان، کیفیت آموزش عالی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه پایین تر از حد متوسط بود. بنابراین، به منظور ارتقای کیفیت فرایند آموزش باید برنامه ریزی دقیق و اقدامات عملی در راستای خواسته ها و انتظارات آموزشی و پژوهشی دانشجویان صورت گیرد.
شناسایی موانع استقرار سیستم حسابداری منابع انسانی بر اساس تکنیک دیمتل (موردمطالعه: دانشگاه علوم پزشکی مشهد و واحدهای تابعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر موانع استقرار سیستم حسابداری منابع انسانی را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، شناسایی و رتبه بندی کرده است.روش پژوهش: موانع پیش زمینه ای مؤثر، بر مبنای مطالعات پیشین و بر اساس نظرات تیم خبرگان به تعداد 22 شاخص در 6 بعد، از میان 40 مؤلفه گزینش و تأییدشده که با مکانیزم دو پرسش نامه ماتریسی محور مطالعه شده است. برای طراحی پرسش نامه از مکانیزم مصاحبه و گفت وگو از نظرات تیم خبرگان شامل 15 نفر از صاحب نظران حوزه حسابداری دانشگاه علوم پزشکی مشهد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل حسابرسان داخلی و مستقل متمرکز بر فعالیت های مالی واحدهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد در نیمه اول سال 1401 بوده اند که با توجه به محدودبودن جامعه آماری، کلیه مشمولین در دسترس، با برآورد 140 نفر شامل کارکنان بخش مالی دانشگاه علوم پزشکی مطالعه شدند. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش، از تکنیک تصمیم گیری دیمتل و نرم افزار MATLAB استفاده شده است. یافته های پژوهش: جمیع نظرات تلفیقی آزمودنی ها، حاکی از بالاترین (بدترین) رتبه ها برای مانع عدم وجود نیروهای ماهر و متخصص و مانع عدم وجود کارهای تحقیقاتی بوده است.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج پژوهش نشان داد که تخصص و مهارت می تواند یکی از مهترین عوامل تأثیرگذار در سیستم حسابداری باشد لذا این پژوهش با ارائه موانع و عوامل الگوسازی حسابداری منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی می تواند جهت برنامه ریزی بهتر در استخدام و همچنین در گزارشات مالی موثر باشد.
ارائه الگوی رهبری اثربخش به منظور افزایش رضایت شغلی کارکنان درمانی در دوران کرونا (مورد مطالعه: بیمارستان های منتخب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
عدم رضایت شغلی کارکنان درمانی باعث کند شدن فرایند بهبود بیماری، طولانی شدن اقامت بیمار در بیمارستان، افزایش هزینه، و در نهایت عدم رضایت استفاده کنندگان این خدمات می شود. از عوامل مهم اثرگذار بر رضایت شغلی رهبری اثربخش است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری اثربخش به منظور افزایش رضایت شغلی کارکنان درمانی بود. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، سرپرستاران، و سوپروایزرهای بیمارستان های دولتی و خصوصی بودند که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز و انتخابی و نظری بود. یافته های پژوهش بیان می کند که شش مقوله اصلی شامل ویژگی های فردی، ویژگی های بین فردی، رشد پیروان، استفاده صحیح از ابزارها، عوامل سازمانی، و عوامل محیطی تشکیل دهنده رهبری اثربخش در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران هستند.
مروری برتاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظام سلامت از مشکلات و شکاف بزرگی در حوزه شایستگی های مدیریت و رهبری رنج می برد. شناسایی و توسعه مدیران بالقوه برای تربیت رهبران آینده می تواند این شکاف را از بین ببرد. هدف پژوهش حاضر، تاثیر رهبری دانش محور بر مرجعیت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک بود.
روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی در سال 1398-1399 انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی با جامعه آماری اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 20 نفر که از بین آنها تعداد 13نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و در بخش کمی از روش توصیفی با جامعه آماری مدیران و معاونین واحدها، دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 1851 نفر که 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای براساس واحد دانشگاهی و بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته رهبری دانش محور با 91 سوال و پرسش نامه مرجعیت علمی با 60 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 و PLS3.2 استفاده شد.
یافته ها: پس از تلفیق شاخص ها، تعداد 118 شاخص در دو بعد مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت در بعد فردی و سازمانی ، رفتارهای رهبران دانش محور و نقش ساختاری آنها به ترتیب در رتبه های نخست قرار دارند. یافته های تحقیق نشان داد رهبری دانش محور با ضریب استاندارد0/845 و آماره تی 24/492 با مرجعیت علمی ارتباط دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، تاثیر رهبری دانش محور با دو بعد فردی و سازمانی بر مرجعیت علمی دانشگاه های علوم پزشکی قابل ملاحظه، مثبت و معنادار می باشد.
بررسی تاثیر شایستگی های مدیران بر استراتژی های حل تعارض در دانشگاه علوم پزشکی بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
199 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: محیط های دانشگاهی دارای ویژگی های منحصربفردی هستند که ناشی از انتظارات، جو و فرهنگ سازمانی آنها می باشد. فرهنگ بحث و گفتمان، روش اصلی ارتباطی در آموزش عالی است که مستلزم شایستگی های مختص به خود می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شایستگی های مدیران دانشگاهی بر استراتژی های حل تعارض انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گرداوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و مقطعی بوده و جامعه آماری در این پژوهش مدیران دانشگاه علوم پزشکی بابل بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، حجم نمونه آماری تعداد 72 نفر تعیین شد. در جمع آوری داده های تحقیق از روش میدانی و پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میان شایستگی های منابع انسانی و سبک حل تعارض مدیران دانشگاه علوم پزشکی بابل رابطه معناداری وجود دارد، بگونه ای که بین شایستگی اجتماعی(8/0) و شایستگی مدیریتی(68/0) با سبک همکاری در مدیریت تعارض بیشترین ارتباط وجود داشت.
نتیجه گیری و پیشنهادات: یکی از ویژگی های مدیران اثربخش توجه به برقراری ارتباطات مبتنی بر اعتماد با کارکنان است. شایستگی های اجتماعی و مدیریتی به مدیران کمک می کند تا بهترین استراتژی مناسب مدیریت تعارض را در سازمان بکارگیرند. سبک همکاری راهب ردی مثب ت در ح ل تع ارض محس وب م ی ش ود. ب ا اس تفاده از س بک هم کاری، اف راد در جس تجوی راه حل های ی هس تند ک ه ب ا منافع آنه ا متناس ب است و باع ث حف ظ ارتباط ات مؤث ر می ش ود.
نوآوری و اصالت: شناسایی و تبیین رابطه شایستگی های مدیریتی،اجتماعی و فردی مدیران و استراتژی های سه گانه همکاری، رقابت و اجتناب در مدیریت تعارض در دانشگاه.
اعتبارسنجی الگوی رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی می باشد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران وکارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز است. حداقل حجم نمونه طبق فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردید و در نهایت همین تعداد پرسش نامه ،مع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوای با نظر استاد راهنما و روایی سازه نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت. همچنین تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS4 صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که خلق ارزش بر رهبری تحول دیجتال تاثیر مثبت و معنی داری دارد و رهبری تحول دیجتال ، تصمیم گیری و چالش های دیجیتال بر استراتژی سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. و رهبری تحویل دیجیتال بر یادگیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.بحث و نتیجه گیری: در عصر تحول دیجیتال، صنعت آموزش نیز به شدت تحت تأثیر فناوری ها قرار گرفته است. در اثر این رشد پر سرعت در بخش های آموزش، دانشگاه ها به طور فزاینده ای دیجیتالی می شوند.
طراحی الگوی یادگیری خودراهبر در دانشگاه علوم پزشکی به روش فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
18 - 33
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از جنبه های یادگیری سازمانی، یﺎدﮔیﺮی خودراهبر است که کارکنان سازمان را مسئول یادگیری شخصی خود می دانند تا آنها دانش تخصصی و توانایی انتقال دانش در موقعیت های جدید را توسعه دهند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی یادگیری خودراهبر در دانشگاه علوم پزشکی به روش فراترکیب می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر به روش فراترکیب در چند مرحله در دانشگاه علوم پزشکی انجام شد. بعد از شناسایی مفاهیم و کدهای عوامل اثرگذار بر یادگیری خودراهبر و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی اولیه پژوهش طراحی شد. از 72 مطالعه بازیابی شده، 7 مطالعه مرتبط با هدف مطالعه برای انجام فراترکیب وارد شدند. در سطح تحلیل و ارائه الگو، از روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو (2006) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل پژوهش شامل 6 عامل تاثیرگذار بر یادگیری خودراهبر بود. این عوامل شامل خودکارآمدی، انگیزه پیشرفت، مهارت خودمدیریتی، تمایل به استفاده از فن آوری، تمایل به یادگیری و تسهیم دانش بود. عوامل شناسایی شده مورد تایید خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: اهمیت یادگیری خودراهبر در سازمان ها می طلبد که بر عوامل تاثیرگذار بر آن تمرکز داشت و این عوامل را در میان کارکنان نهادینه کرد. الگوی جدیدی که برای دانشگاه علوم پزشکی ارائه شد می تواند برای مدیران و برنامه ریزان نظام سلامت مفید واقع شود.
آموزش و بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی نگاهی به گذشته، چشم اندازی از فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
49 - 76
حوزههای تخصصی:
اعضای هیئت علمی از عوامل زیر بنایی آموزش عالی هستند که توسعه کیفی آنها تأثیر بسزایی بر عملکرد دانشگاه ها دارد. و توجه به بالندگی اعضای هیئت علمی به عنوان مهم ترین نیروهای متخصص کشور ضرورتی انکارناپذیر است. با توجه به اهمیت علوم پزشکی در تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه، و تحولات سریع این علوم در دهه های گذشته، ضرورت توجه به آموزش پزشکی نوین بیش از سایر حوزه ها احساس می شود و توانمندسازی اعضای هیئت علمی به عنوان یک برنامه بنیادی و با رویکردی توسعه ای مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، ضمن مروری بر تجارب گذشته آموزش و بالندگی اعضای هیئت علمی در علوم پزشکی و تحولاتی که این حوزه روی داده، چشم اندازی از نقش های فردای اعضای هیئت علمی ترسیم شده است. همچنین چهار دهه فعالیت در آموزش و بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، بررسی شده که تجارب آزموده ای را در اختیار مدیران آموزش عالی و سایر دانشگاه های کشور قرار می دهد.
ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان انجام شد.روش شناسی: نوع روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی(کیفی- کمّی) و از نظر هدف پژوهشی کاربردی بود. در بخش کیفی با استفاده از پانل دلفی، تعداد 15 خبره(حوزه علوم پزشکی استان لرستان در سال 1399) در سه دور در تکمیل پرسشنامه ها تا تعیین مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مشارکت داشتند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان(8023) در سال 1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 367 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط خبرگان در پانل دلفی به دست آمد. برای پایایی ابزار نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار 82/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی(میانگین، فراوانی و درصد) با نرم افزار SPSS24 و استنباطی مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارSmart pls V3.2.8 استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از روش دلفی نشان داد فرهنگ سازمانی دارای 8 مؤلفه و 54 شاخص بود و ضریب توافق کندال نیز 69/0 حاصل شد. نتایج کمّی پژوهش نیز نشان داد بارهای عاملی مؤلفه های فرهنگ سازمانی به ترتیب برای نتیجه محوری برابر با 82/0، تیم گرایی برابر با 61/0، حاکمیت و رهبری برابر با 58/0، الگوی ارتباطی مطلوب برابر با 53/0، تأکید بر جزئیات برابر با 49/0، مسئولیت مشترک و ایده پردازی برابر با 41/0 و برای وفق پذیری برابر با 38/0 حاصل شد. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فرهنگ سازمانی دارای مؤلفه های متعددی است که بر این اساس برنامه ریزان و مدیران دانشگاه ها می توانند با اهمیت دادن به هر یک از این مؤلفه ها در جهت ارتقای فرهنگ سازمانی در دانشگاه های علوم پزشگی گام های مؤثری بر دارند.
طراحی الگوی مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی با روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
137 - 160
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمان ها به طور فزاینده ای با بحران های مختلفی مواجه می شوند که ازجمله آن ها می توان به بحران های طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اشاره کرد. این بحران ها نه تنها به عملکرد و بقای سازمان ها تهدید وارد می کنند، بلکه بر سلامت روان و رفاه کارکنان نیز تأثیرگذار هستند. یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان ها پس از وقوع بحران با آن مواجه می شوند، مدیریت دیسترس اخلاقی در میان کارکنان است. لذا هدف پژوهش طراحی الگوی مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی با روش آمیخته می باشد. از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفت. جهت شناسایی مؤلفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان که ستادان هیئت علمی رشته مدیریت دولتی و مدیران ارشد علوم پزشکی ایران که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل بخش کیفی از روش تحلیل داده بنیاد و با نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در بخش کمی جهت برازش الگوی طراحی شده، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار PLS استفاده شد. جامعه آماری کمی شامل 245 نفر از مدیران و کارشناسان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مبتنی بر یافته های کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. بخش کیفی نشان داد 7 مقوله اصلی شامل: استرس شغلی، دیسترس اخلاقی، مدیریت بحران، وضعیت بیماری کرونا، استراتژی سازمان، اخلاق حرفه ای، فرسودگی شغلی و 15 مقوله فرعی شناسایی شد. بخش کمی نیز مشخص شد بین مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی و عوامل رابطه معنی داری وجود دارد و الگوی طراحی شده از تناسب قابل قبولی برخوردار است. مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی، می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت مندی کارکنان و درنهایت، افزایش تاب آوری جامعه کمک می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند دانشگاههای علوم پزشکی و رتبه بندی آنها با روش پرامته (مطالعه دانشگاه علوم پزشکی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق با به کارگیری مفاهیم ارزش ویژه برند و برندسازی در دانشگاههای علوم پزشکی، سعی شد عوامل ارزش ویژه برند مرتبط با برندسازی دانشگاههای علوم پزشکی، مطالعه و شناسایی شد و در نهایت، رتبه بندی این عوامل با استفاده از روش پرامتی فازی ارائه شد. روش: روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی و به صورت پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز به تعداد 8286 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش تصادفی ساده، تعداد 368 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزار با استفاده از روش روایی محتوایی و آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و رویکرد پرامتی فازی و نرم افزارهای اس.پی.اس.اس 23 و ویژوال پرومته، آزمون شد. با توجه به اینکه میانگین تمامی عوامل از مقدار معیار 4/3 بیشتر می باشد و با توجه به خروجی های آزمون تی، تأثیرگذاری کلیه عوامل بررسی شده بر ارزش ویژه برند دانشگاهی در دانشگاههای علوم پزشکی به اثبات رسید. نتیجه گیری: یافته های روش پرامتی فازی بیانگر آن است که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند دانشگاهی، کیفیت ادراک شده می باشد.
ارزیابی فراداده های اشیاء یادگیری موجود در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اعتبارسنجی فراداده های اشیای یادگیری مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری انجام شد.روش: در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است. تعداد 16 مخزن مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی ایران شناسایی شد. سپس به شناسایی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری و استانداردهای مورداستفاده در حوزه سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی پرداخته شد. عناصر شناسایی شده از اشیای یادگیری الکترونیکی مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، با سیاهه وارسی عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری مطابقت داده شد و میزان همپوشانی آن ها برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی مشخص شد. در بخش بعدی پژوهش که مربوط به اجرای فن دلفی و اعتبارسنجی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران است، پرسشنامه طراحی شده برای جامعه آماری که شامل متخصصان حوزه سازمان دهی اطلاعات و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی بود، طی دو مرحله ارسال گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد بسیاری از عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، پوشش داده نمی شوند و از تعداد 60 عنصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، 25 عنصر (41 درصد) از مجموع عناصر فراداده ای شناسایی پوشش داده شده است. عناصر فراداده ای مربوط به مشخصات چرخه حیات اشیای یادگیری الکترونیکی با (66 درصد)، بالاترین میزان مطابقت و عناصر مربوط به دسته عمومی شیء یادگیری با 6 مورد (60 درصد) از 10 ویژگی در درجه دوم مطابقت است. در دسته یادداشت در استاندارد فراداده شیء یادگیری، میزان انطباق صفر است. در ردیف های مربوط به توصیف فرا فراداده و حقوق اشیای یادگیری، میزان مطابقت با یک مورد گزارش شده است. یافته های به دست آمده از دورهای دلفی نشان داد که در قسمت تعیین میزان اهمیت عناصر فراداده ای برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی که با مقیاس لیکرت (بسیار زیاد تا بسیار کم) طراحی شده است، نتیجه مطلوب در مورد حضور عناصر فراداده ای در سازمان دهی و ذخیره سازی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با 89/73 درصد فراوانی به دست آمد. در مورد تعیین مطابقت عناصر فراداده ای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی با عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری که در پرسشنامه مطرح شد، با 97/24 درصد بالاترین میزان مطابقت ارائه شده است.نتیجه گیری: در ایجاد طرح واره و دستورالعمل های فراداده، باید مطمئن شد که با استاندارد انتخاب شده، مطابقت دارند. نتایج حاصل نشان داد که استاندارد فراداده شیء یادگیری با گستردگی و جامعیت و مقبولیتی که دارد، می تواند برای سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به عنوان استاندارد مناسب برگزیده شود. در ارزیابی پرسشنامه درصد محدودی از متخصصان با موارد ارائه شده مخالف بودند و ارزیابان با تفاوت معنادار و با فاصله زیاد با موارد مطرح شده موافق بودند و تأیید آن ها اعتبار بیشتری به پژوهش بخشیده است.
طراحی هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران در جهت سازمان دهی ساختارمند اشیای یادگیری است. پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است و به مطابقت عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری با عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی جامعه پژوهش پرداخته شد. سپس پرسش نامه محقق ساخته برای انجام فن دلفی جهت اصلاح و اعتبارسنجی عناصر شناسایی شده در اختیار متخصصان قرار گرفت. در مرحله بعد مجموعه ای تأییدشده از عناصر و موجودیت ها برای اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به دست آمد. درنهایت براساس موجودیت های شناسایی شده، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محق ساخته و چهارچوب استاندارد فراداده شیء یادگیری است. از نسخه 1.6.5 نرم افزار پروتژه برای رسمی سازی، استخراج ساختار مفهومی و رمزگذاری هستان شناسی استفاده شده است. یافته ها نشان داد هستان شناسی طراحی شده متشکل از 162 کلاس با مجموع 189 نوع رابطه و 2220 نمونه مستقر در کلاس ها مصورسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد، استاندارد فراداده شیء یادگیری به عنوان استانداردی ترکیبی که انواع فراداده ها را شامل می شود، از جامعیت برخوردار است. بر مبنای موجودیت های شناسایی شده مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری، هستان شناسی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران طراحی شد. هستان شناسی طراحی شده از صحت کلی و همچنین صحت اجزای مختلف برخوردار است. نتیجه این هستان شناسی ارائه ساختار مفهومی متشکل از مفاهیم به شکل صریح در قالبی رسمی است. با به کارگیری هستان شناسی مبتنی بر استاندارد فراداده شیء یادگیری در ساختار مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، می توان در رفع خطاهای احتمالی موجود در سطح معنایی داده ها ازجمله بهبود بازیابی، دسترسی بهتر و طراحی نظام های هوشمند اقدام کرد.
ارائه الگوی توانمند سازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی و در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی مفهومی است که در سالیان اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. توانمندسازی در جهان در حال رشد و غیر قابل پیش-بینی امروز در حال تبدیل شدن به یک موضوع اساسی است که درجه خاصی از استقلال و مسئولیت پذیری را به منابع انسانی اعطا می کند.این مطالعه با هدف ارائه الگوی توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. در این تحقیق که از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است، ابتدا با مرور تحقیقات پیشین در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، به مدد رویکرد فراترکیب سه دسته عوامل فردی، سازمانی و محیطی موثر بر توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و نیز مؤلفه های آن استخراج گردید. در ادامه با انجام مصاحبه با خبرگان، مدل مفهومی پژوهش ارائه گردید. خبرگان شامل 20 نفر از شاغلان دانشگاه آشنا به توانمندسازی بوده است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، مدل مفهومی آزمون شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی محتوا و سازه بر اساس نظرات اساتید و تحلیل عاملی تاییدی بررسی گردید. جامعه آماری 10000 نفر بوده که مطابق جدول مورگان حجم نمونه به تعداد 373 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. پس از برازش مناسب مدل های اندازه گیری، مدل ساختاری و کلی، نتایج حاکی از این بود که هر سه عامل بر توانمندسازی منابع انسانی مؤثر است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در حوزه جغرافیایی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
131 - 145
حوزههای تخصصی:
از آنجا که منابع انسانی شاغل در سازمان ها نقش مهم و حساسی را در ایجاد مزیت رقابتی ایفا می کند، باید به دنبال راهکارهایی برای افزایش کارایی آن ها باشیم. برای افزایش کارایی منابع انسانی در راستای پیشبرد اهداف سازمان تکنیک های مختلفی وجود دارد که یکی از آن ها توانمندسازی منابع انسانی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است. این پژوهش به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل افراد مطلع در حوزه توانمندسازی منابع انسانی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت تصادفی 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با تعداد 10000 نفر است. نمونه آماری پژوهش نیز بر اساس جدول مورگان 373 نفر به صورت تصادفی ساده محاسبه شد. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، پرسشنامه های نیمه ساختار یافته، و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته است که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب کرونباخ بدست آمد. در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی 3 عامل و مؤلفه های آن شناسایی شد. . پس از تعیین عوامل، جهت تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق از نرم افزار spss26 و SmartPLS3 استفاده شده است.
تدوین شاخص های سنجش توسعه کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۰۱-۸۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سالهای اخیر موضوع کارآفرینی و نوآوری در نظام سلامت ایران مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، این مطالعه با هدف تدوین شاخصهای سنجش توسعه کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام شد.. روش ها: در این پژوهش، با استفاده از مرور متون، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پانل خبرگان و فن دلفی شاخصهای اندازه گیری توسعه کارآفرینی طراحی شده است. شرکت کنندگان در مصاحبه ها شامل 24 نفر از افراد صاحبنظر و مدیران ارشد نظام سلامت و دانشگاه های علوم پزشکی ایران در زمینه کارآفرینی در نظام سلامت، افراد صاحب نظر و خبره در سایر بخش ها از جمله دانشکده های دانشگاه های وزارت علوم و تحقیقات و سایر افراد و صاحب نظران برحسب مورد از بخش های مختلف بودند که به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1401 انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل درون مایه به صورت دستی استفاده شد. یافته ها: در مرور متون، 14 مطالعه بررسی و 82 شاخص کارآفرینی شناسایی شد. در نهایت، 50 شاخص کارآفرینی در شش حیطه اصلی شامل زیرساخت ها و ظرفیت های توسعه کارآفرینی (16 شاخص)، تحقیقات (9 شاخص)، آموزش(7 شاخص)، مدیریت و ساختار (2 شاخص)، سرمایه گذاری و بسترسازی در کارآفرینی دانشگاهی (7 شاخص) و بهره وری و نتایج کارآفرینی دانشگاهی (9 شاخص) شناسایی شدند. نتیجه گیری: شاخص های سنجش کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران تدوین گردید که می توانند در اندازه گیری و برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی مورد استفاده قرار گیرند.
ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز در دانشگاه های علوم پزشکی شمال کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
165 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان حوزه سازمانی، منابع انسانی و اعضای هیأت علمی که به روش هدفمند انتخاب گردیدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری گردید که در مصاحبه 28ام اشباع نظری حاصل شد. متن مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ساختار سازمانی و رهبری، توسعه منابع انسانی، ارتباطات و همکاری، توجه به تحولات بازار کار، توسعه و نوآوری، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، مدیریت مالی و تخصیص منابع و فرهنگ سازمانی مشترک به عنوان عوامل علّی؛ زیرساخت های فنی، سیاست ها و استراتژی های سازمانی، مدیریت خدمات فناوری، سیاست های مدیریت مالی پایدار، ظرفیت خیرین در امر تقویت سلامت، فضای کاری مشترک، مدیریت دانش ساختاریافته به عنوان بستر حاکم؛ شرایط سیاسی و مداخله ذینفعان خارج از دانشگاه، محدودیت های مالی و منابع، ناکارآمدی مدیریت برنامه ریزی منابع سازمان، ناکارآمدی سیستم اداری، رفتارهای ضدشهروندی سازمانی و تنوع فرهنگی در دانشگاه به عنوان عوامل مداخله گر؛ راهبردهای اجرای سند تحول راهبردی دانشگاه علوم پزشکی، آسیب شناسی کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی، مدل سازی نقش کانون های هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت، تخصیص منابع و پشتیبانی اداری برای تسهیل در انجام پروژه های مشترک، تدوین و اجرای ظرفیت های منابع انسانی در دستیابی به اهداف یا رسالت سازمان، اهداف و فرایندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی، درگیرسازی ذینفعان در فرآیند خط مشی گذاری دانشگاه منجر به پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی می شوند