مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تحقیق در عملیات نرم
حوزه های تخصصی:
مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر متاگیم از جامع ترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. مرور ادبیات پژوهش حاکی از آنست که در میدان مشترک گازی ایران و قطر، وجود منفعت مشترک و عدم وجود تعادل در قدرت طرفین باعث ایجاد تعارض بین دو کشور شده است. همچنین تاکنون مطالعه جدی در زمینه ی ابعاد دخیل در این تعارض انجام نگرفته است. در این پژوهش به منظور شناسایی مسائل موجود از تحلیل تقابلی و رویکرد تئوری درام بهره گرفته شده است. بدین منظور بر اساس اطلاعات جمع آوری شده حاصل از مصاحبه ها چارچوبی ارائه شده است که عوامل موثر در میدان مشترک بین ایران و قطر را نشان میدهد. اگرچه یافته های پژوهش حاکی از عدم امکان مذاکره در شرایط فعلی میباشد، اما وضعیت مثبتی را برای طرف ایرانی در آینده پیش بینی کرده است. این پژوهش یک استراتژی مناسب نیز پیشنهاد میکند که علاوه بر مرتفع کردن تعارض بین ایران و قطر، تسهیل ایجاد یک همکاری ثمربخش بین دو طرف را نیز در پی دارد.
کاربرد روش شناسی سیستم های نرم در ساختاردهی به مسأله تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران، مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار سرمایه پلی است که پس انداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد منابع را به واحدهای سرمایه گذاری انتقال می دهد که به آن نیازمندند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز از جمله متداول ترین شکل مبادلات مالی است. بر این اساس بازار سرمایه یکی از نقش آفرینان اصلی تأمین مالی در اقتصاد هر کشور محسوب می شود. بازار سرمایه ایران نیز در سال 1384 روند توسعه خود را با سرعت قابل ملاحظه ای آغاز نمود و در یک دهه گذشته انواع نهادهای مالی در فرایند تأمین مالی از طریق بازار مذکور شکل گرفته اند که به دلیل نوپا بودن این بازار در ایران، روابط بین اجزاء متنوع و پراکنده آن در قالب یک مدل منسجم طراحی و تدوین نگردیده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت ابعاد فرایندهای خدمات تأمین مالی از طریق بازار سرمایه ایران است که به دلیل وجود پیچیدگی های پویای مسأله (ذینفعان و نقش آفرینان متعدد، ابعاد متنوع و چندگانه خدمات و منافع متناقض ذینفعان)، از روش شناسی سیستم های نرم در مطالعه وضع موجود استفاده شده است. بر این اساس ضمن انجام تحلیل های سه گانه جریان تحلیل فرهنگی و ترسیم تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو و تعریف ریشه ای از طریق برگزاری جلسات متعدد با ذینفعان دارای دیدگاه ها و منافع متعارض استخراج شده که نشان می دهد فرایند تأمین مالی با لحاظ نمودن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می دهد که برای بهبود وضعیت مسأله باید در فرایندهای خدماتی تأمین مالی تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل جذابیت بازار، نهاداهی نظارتی و وضعیت قوانین و مقررات اعمال نمود.
شناسایی و تحلیل مورفولوژیک از ابعاد حیاتی توسعه محصول جدید در صنعت خودرو سواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه محصول جدید رویکردی نوین برای مواجهه با تغییرات محیطی و مقدمه ای برای ورود به فضای رقابتی در شرایط چالشی است. شرکت ها می توانند با شناخت ابعاد حیاتی موفقیت توسعه محصول جدید و انتخاب مدلی سازگار از متغیرها در این ابعاد بستر منحصر به فردی برای توسعه محصول ایجاد نمایند، اما پیچیدگی های دنیای حاضر چه از نظر تعدد گزینه های تصمیم گیری و چه از نظر تعارض های ذاتی متغیرهای فضای پاسخ سبب ایجاد اختلال و کاهش اثربخشی در حوزه انتخاب و تصمیم گیری بهینه شده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد حیاتی توسعه محصول جدید است. در این راستا با به کارگیری روش تحلیل جامع مورفولوژی به ارزیابی و جستجوی سازگارترین متغیرهای تصمیم برای یافتن راه حل های کاملاً سازگار و بهینه می پردازد. تحلیل مرفولوژیک از جمله ابزارهای نوین تحقیق در عملیات نرم در موقعیت مسئله پیچیده و کثرت گرا برای ساخت دهی به معضلات و ارائه راه حل است. نتایج پژوهش نشان از این امر دارد که تیم های شبدری، مدیریت مشاوره ای و متقاعدکننده و رویکرد توسعه محصول ناب بیشترین سازگاری را با دیگر ابعاد توسعه محصول دارند. این پژوهش سه پیکره بندی سازگار را به عنوان راه حل در استراتژی توسعه محصول ناب و یک پیکره بندی سازگار در توسعه محصول چابک ارائه می کند.
شناسایی عوامل کلیدی در مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) برای ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم (SSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۸)
129 - 146
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد سازمان ها و زیر مجموعه های آن به منظور دستیابی به بهره وری بالاتر و رشد و بالندگی سازمان یک ضرورت غیر قابل انکار است. در دنیای رقابت پذیر عصر بیست و یکم دانشگاه ها، مؤسسه های آموزش عالی و واحدهای تابعه آن یکی از مهم ترین سازمان ها ی خدماتی هر جامعه شمرده می شوند که می توانند نقش مهمی را در رشد و توسعه یافتگی جوامع ایفا کنند، مسلماً ارزیابی عملکرد نظام آموزش عالی مستلزم وجود یک مدل مناسب ارزیابی عملکرد است تا بتواند تصویر روشنی از میزان کارایی و عملکرد آن ارائه کند. مدل تحلیل پوششی داده ها یکی از شناخته شده ترین روش های اندازه گیری کارایی سازمان ها بخصوص سازمان ها ی خدماتی است اما تعریف ورودی ها و خروجی های مدل با توجه به اختلاف نظر بین ذینفعان کلیدی و انتخاب یک مدل مورد توافق در سازمان کار آسانی نیست. لذا در این تحقیق با استفاده از هفت مرحله روش شناسی سیستم های نرم پیتر چکلند شاخص های مناسب برای ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی (گروه های آموزشی به عنوان یک زیرنظام از آموزش عالی می توانند نقش مهمی را در بهبود کیفیت نظام آموزش عالی ایفا کنند). دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شناسایی شد و سپس اهمیت نسبی شاخص های مناسب برای ورودی ها و خروجی های مدل تحلیل پوششی داده ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.
استفاده از تحلیل استواری وزنی در انتخاب استراتژی (مورد مطالعه: مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودروی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
665 - 690
حوزه های تخصصی:
انتخاب گزینه (استراتژی) برتر در یک فرایند تصمیم گیری همواره با چالش هایی روبه رو بوده است. در این پژوهش، ضمن بررسی اجمالی برخی از روش های پرکاربرد و شناخته شده در این حوزه، به منظور برطرف کردن ضعف ها روش های موجود، رویکردی ماتریسی وزنی ارائه می شود. این رویکرد امکان توجه همزمان به ابعاد پیچیدگی و عدم قطعیت مسئله را دارا بوده و در فضایی مشارکتی پیاده سازی می شود. به علاوه در رویکرد بالا، به سه ضعف مهم؛ روش تحلیل استواری کلاسیک مربوط به بررسی تعداد اندک سناریوها، نامشخص بودن نتیجه برخی تصمیم ها از لحاظ معیارهای مختلف در قالب برخی سناریوها و عدم توجه به وزن و میزان اهمیت عوامل تشکیل دهنده سناریوهای آینده، توجه می شود. در پایان، رویکرد پیشنهادی را در یک مطالعه موردی مربوط به مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودروی سایپا اعمال کرده و نتایج حاصل را شرح می دهیم.
ادراک انتقادی سیستم (CSH) برای رویارویی با دیدگاه های متضاد ذی نفعان نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
429 - 454
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در راستای مدیریت اثربخش منابع حیاتی کشور، ضرورت انکارناپذیری محسوب می شود و عواید اجرای صحیح آن در تمام لایه های اقتصادی و اجتماعی جامعه اثرگذار خواهد بود. اهمیت این امر باعث شده است تاکنون پژوهش های زیادی به مبانی تئوریک، مفاهیم و مدل های بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بپردازند. اما پژوهش حاضر به منظور بازنگری عمیق و ریشه ای با رویکردی انتقادی، نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران را در چهار موضوع پایه های انگیزش، قدرت، دانش و پایه مشروعیت بررسی می کند.
روش: اکتشاف و کنکاش در این سیستم با استفاده از رویکردی انتقادی (رهایی بخش) با نام ابتکارات سیستم های انتقادی صورت پذیرفته است. با استفاده از این رویکرد، ادراک و بازتاب نظرهای (پنهان) ذی نفعان در قالب دوازده پرسش مرزی و در دو حالت «وضع موجود» به مفهوم واقعیت ها و آنچه وجود دارد و حالت «باید باشد» به مفهوم ارزش ها و آنچه باید در حالت ایده آل مقرر باشد، کنکاش می شود.
یافته ها: یافته های حاصل از اجرای متدلوژی، نشان می دهد در ارزیابی و اجرای سیستم بودجه ریزی بر مبنای عملکرد، مشکلات فنی، انسانی و اجتماعی بسیاری وجود دارد. انتقادهای اصلی سیستم به نحوه هدف گذاری، نگاه کوتاه مدت سیاسی، نادیده گرفتن تخصص های حیاتی جدید و نادیده گرفتن شفافیت در سیستم است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهادهایی برخاسته از اکتشاف و درک قضاوت مرزی (قضاوت های اولیه درباره سیستم و نگاه کلی درباره آن) ذی نفعان به منظور بازطراحی و اجرای تغییرات کلیدی در نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایران را فراهم کرده است.
تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی به صورت الکترونیکی با استفاده از تئوری درام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
101 - 121
حوزه های تخصصی:
مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر تئوری بازی از جامعترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از چالشهای دستگاهها عدم یکپارچگی اطلاعات بین آنهااست که منجر به عدم ایجاد بانک اطلاعاتی جامع شده است. هدف تحقیق تحلیل تعارضات و تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی با استفاده از تئوری درام بود. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی، از لحاظ نوع داده ها کیفی به شمار بود .ماهیت پژوهش نیز اکتشافی بوده است. روش پژوهش به کارگیری تئوری درام برای تدوین استراتژی جذب هیأت علمی بوده است. جامعه آماری حاضر مدیران فناوری اطلاعات سازمانها و اعضای هیأت علمی دانشگاهها در حوزه فناوری اطلاعات بوده اند. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه با خبرگان، بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. ابزار به کارگرفته شده جداول مطلوبیت و نمودار تحلیل تعارض بود. از بین استراتژیهای جذب هیأت علمی به صورت الکترونیکی، پیاده سازی سامانه یکپارچه جذب با مدیریت هیأت عالی جذب یک گزینه، پیاده سازی سامانه وزارت علوم و وزارت بهداشت به تنهایی و پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین ابلاغی از گزینه های دیگر بوده اند. یافته تحقیق پیدا کردن بهترین استراتژی مورد تأیید همه ذینفعان، پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین بوده است.
اولویت بندی استراتژی های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
97 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله آن است که برتری روش های نرم تحقیق در عملیات را در مقابل روش های اولویت بندی سختی چون MADM اثبات نماید. لازم به ذکر است که در روش SCA این راهبردها طی چهار مرحله Shaping, Designing, Comparing and Choosing اولویت بندی می شود. لذا در این مقاله با احترام به روش های رتبه بندی کمی چون MADM به معرفی روش رتبه بندی کیفی و نسبتاً جدیدی چون SCA پرداخته شده است و به عنوان مورد مطالعاتی، اهداف و استراتژی های یک محیط آموزشی - دانشگاه علم و فرهنگ- اولویت بندی شده است.
در پایان نتایج حاصله به نحوی رضایت بخش فضای مساله را برای این رتبه بندی روشن و شفاف نمود به طوری که با پیمایش تک به تک سطور جدول نهایی بتوان علاوه بر درک سازگاری بین گزینه ها، اولویت زمانی آنها را نیز برداشت نمود. یعنی به کمک روش SCA کلیه استراتژی های آموزشی این دانشگاه در تقابل با یکدیگر قرار گرفته و در نهایت گزینه ای اولویت بالاتری دارد که سازگاری بیشتری با سایر گزینه ها داشته باش
ساختاردهی سیستمی عوامل مؤثر بر چابکی در فرآیندهای کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
182 - 210
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه سازمان ها تغییرات و بحران های پیچیده و غیرقابل پیش بینی را پیرامون خود تجربه می کنند. در این شرایط به منظور دستیابی به نوآوری و شرایط بهینه در محیط های پیچیده، رفتن به سمت راه حل های منعطف و چابک ضروری به نظر می رسد که یکی از زمینه های بهبود این مسئله در رابطه با مفهوم مدیریت فرآیندهای کسب وکار، پرداختن به حوزه چابکی فرایندهای کسب وکار و در شرایط پیچیده و پویا است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، ساختاردهی سیستمی به مسئله چابکی در فرآیندهای کسب وکار است که یکی از مهم ترین الزامات آن، استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم در راستای ساختاردهی سیستمی به مسئله است.روش ها: در این پژوهش ابتدا با استفاده از گام های تکنیک فراترکیب و سپس به کمک ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، 18 نفر از خبرگان که از استادان دانشگاه و صاحب نظران فعال در حوزه مدیریت فرآیندها و همچنین افرادی که دارای سوابق تجربی در حوزه های مرتبط با بهبود نظامات و فرآیندهای کاری در سازمان های مختلف بودند، انتخاب شدند که انتخاب آن ها از طریق روش غیرتصادفی هدفمند و به روش گلوله برفی صورت گرفت. در گام بعدی پژوهش برای تبیین الگوی ارتباطات مدیریت فرآیندهای سازمانی چابک از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده که با ابزار پرسشنامه داده های مرتبط جمع آوری شدند. درنهایت داده های مده از طریق پرسشنامه به روش فرآیند رتبه بندی تفسیری (IRP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: مبتنی بر پاسخ به سؤال های مطرح شده در این پژوهش، ابتدا پس از طی مراحل فراترکیب و تکمیل داده های موردنیاز از طریق تعامل با خبرگان، چارچوبی کلی از تعداد 17 متغیر اصلی به دست آمد. مؤلفه های چارچوب اصلی پیشنهادی شامل فرهنگ متناسب، رهبری فرایندها، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان به عنوان عوامل توانمندسازهای سیستم، قابلیت استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، قابلیت سازگاری پویا، قدرت یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی به عنوان قابلیت ها و توانمندی های سیستم، کنترل و پایش مستمر فرایندها، مدیریت کیفیت فرایند، یکپارچه سازی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان و کارآمدسازی اجزای چرخه عمر مدیریت فرایند به عنوان کنش ها و اقدامات اساسی و درنهایت ارتقای شاخص های کمّی و کیفی به عنوان پیامد سیستم هستند. در ادامه با توجه به چارچوب مفهومی ISM شاخص های توانمندساز و توانمندی در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. در گام بعدی از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، شاخص ها اولویت بندی شدند. با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش و بر اساس ISM مؤلفه ی زیرساخت فناوری، به عنوان یک توانمندساز مهم در بالاترین سطح در نظر گرفته شد. طبق این تحلیل، فناوری اطلاعات با نفوذی که بر همه متغیرها از جمله فرهنگ فرآیندی، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان دارد، باعث تقویت روحیه یادگیری و تحول، کار گروهی و مشارکتی در سازمان و ایجاد زمینه رشد مستمر کارکنان را فراهم می آورد؛ همچنین با توجه به یافته های فرایند رتبه بندی تفسیری، رهبری فرآیندها در اولویت اول قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان متغیر مهمی در درون سیستم چابکی فرایندهای کسب وکار باید مدنظر قرار گیرد. از طرفی با توجه به متغیرهای عملکردی برون سیستمی مورد انتظار از پیاده سازی سیستم چابکی در مدیریت فرآیندها، مؤلفه رهبری فرآیندها بر اساس تمامی متغیرهای عملکردی مورد انتظار (به جز کسب مزیت رقابتی) بر توانمندساز زیرساخت فناوری تسلط دارد؛ بنابراین سازمان هایی که خواهان چابک سازی در سیستم مدیریت فرآیندهای خود هستند، باید در مرتبه اول به ویژگی های رهبری در فرآیندها توجه داشته باشند. پس از آن، نتایج نشان داد که درک و شناخت محیطی، نیروی انسانی آگاه و شایسته، بُعد یادگیرندگی سازمان، ساختارهای اقتضایی و متناسب، حاکمیت، استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، زیرساخت فناوری، سازگاری پویا، فرهنگ و پایداری خلاق به ترتیب در اولویت های بعدی باید مدنظر قرار گیرند.