مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مشروطه
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که در اواخر قرن نوزدهم در فرانسه به دنبال محاکمه کاپیتان دریفوس مطرح شد، مفهوم روشنفکری بود. به وجود آمد. چهار سال بعد، یکی از نویسندگان آن زمان به نام امیل زولا، بیانیه ای صادر کرد که به دستگیری وی انجامید. در پی آن، نویسندگان دیگری با صدور بیانیه ای به نام «بیانیه روشنفکران»، محاکمه زولا را محکوم کردند. این مفهوم در غرب دارای بار معنایی خاصی بود که در جریان تحولات ایران نیز به کار گرفته شد، به گونه ای که شماری از تحصیل کردگان غرب گرای ایرانی، خود را با همین مفهوم و معنا در ایران معرفی کردند و در قرن نوزدهم جریانات سیاسی و اجتماعی مدرنی را که برگرفته از مدل های غربی بود، شکل دادند.در این هنگام، نخبگان مذهبی (علما) و توده مردم با این جریانات به مقابله برخاستند؛ زیرا این تفکر با ساختارهای معرفتی و گفتمان سیاسی آن عصر در ایران همخوانی نداشت، به گونه ای که هویت ملی و ایرانی، از دیرباز در ایران با اسلام و شریعت تشیع آمیخته شده است و ایرانیان هر زمانی که احساس می کردند معرفت دینی آنان با تهاجم بیگانگان روبه رو شده است، با آن به مقابله بر می خاستند.این نوشتار، پس از بررسی دلایل کشمکش و ستیز میان نخبگان دینی با دیگر نخبگان و بیان دیدگاه های هر کدام، به شناخت تیپ های مختلف روشنفکری در ایران پرداخته که شامل تیپ سنت گریز، اسلام گرا و غرب گرایی نوین است.از میان دیدگاه های عالمان و نخبگان دینی، به صورت نمونه، تفکرات میرزای شیرازی و شیخ فضل اله نوری، انتخاب و با تحلیل تقابل ها، به تفکیک جریانات مثبت و منفی روشنفکری دینی پرداخته شد.
بررسی رویکردها در ارتباط با نسبت دین و عناصر مدرنیته در دوره مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر مشرطیت و ورود ایران به عصر جدید، مبدا چالش های فکری متعدد و پایایی بوده که از جمله مهم ترین آنها می توان به نسبت میان سنت و مدرنیته اشاره کرد. از سویی مدرنیته قرار دارد که از دو عنصرتشکیل شده است: یکی مدرنیزاسیون که مجموع رویدادهای سیاسی و اجتماعی و علمی و فنی است و در غرب پدیدار شده و اسباب پیشرفت صنعتی و قدرت سیاسی غرب را فراهم آورده، و دیگری مدرنیزم که به معنی تلاش برای جستجوی حقیقت به منظور خروج انسان از قیمومیت و اقدام به تعیین حدود عقل در زمینه شناخت است؛ در سوی دیگر، دین قرار دارد که خود از فربه ترین عناصر سنت به شمار می آید. با توجه به این توضیح، مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه علمای دین و روشنفکران دوره مشروطیت را در ارتباط با نسبت سنت و عناصر مدرنیته مورد بررسی قرار دهد.در این خصوص گروهی قائل به تقابل سنت و مدرنیته با دفاع از مدرنیته بودند و گروهی دیگر با توجه به ذات مدرنیته و فارغ از مدرنیزاسیون، قائل به تقابل سنت و مدرنیته شدند و گروه سوم که نگاهشان به مدرنیزاسیون بود نه تنها قائل به امکان جمع سنت و مدرنیته بودند بلکه باور داشتند آنچه امروزه از غرب می رسد در اسلام وجود داشته و اینک در حال باز شناسی است.
تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی در جریان انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر آمدن صفویان و قاجارها علاوه بر تاثیرات بنیادی در حیات تاریخی ایرانیان موجب خروج عالمان دینی از کنج عزلت درس و بحث و ورود آنان به عرصه عمومی گردید. این تحول موجب نزدیکی به دستگاه سلطنت شیعه و شهور نظریه سلطنت مسمان ذی شوکت شد. اگر چه بیشتر علما و فقهای شیعه قایل به نظریه سلطنت مسلمان ذی شوکت بودند ولی درباره حدود اختیارات، وظایف، ویژگی های سلطان و به طور کلی تعریف این نظریه با هم اختلاف داشتند. این اختلاف وقتی از حوزه نظری خارج و وارد مرحله عمل سیاسی می شد بسیار برجسته و مشخص تر می گشت تا جایی که در برهه هایی حتی به تقابل عملی کشیده شد. این تضاد و تقابل را به وضوح می توان در جریان انقلاب مشروطه مشاهده نمود، زمانی که علما به دو گروه مشخص موافق و مخالف مشروطه تقسیم شده بودند. از نمون های بارز - اگر نگوییم بارزترین نمونه - این تقابل ها، تقابل عملی و نظری دو تن از برجسته ترین مجتهدان شیعه یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه) بزرگترین رهبر روحانی مشروطه و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) برجسته ترین روحانی مخالف مشروطه بود. این دو مجتهد همنام تقریبا هیچگونه اتفاق نظری درباره مشروطه نداشتند. اگر چه اختلاف این دو عالم برجسته در سال های انقلاب مشروطه حل نشدنی به نظر می رسید، ولی پیش آمدن ماجرای اولیتماتوم روسیه و در پی آن ورود «کفار» به مرزهای شمالی کشور موجب گردید آن دو برای واکنش مناسب و همه جانبه به اشغالگران، همگرایی بسیار مشتری از خود نشان دهند و به صورت هماهنگ علیه این اشغالگری موضعی مشترک بگیرند. این پژوهش بر آن است تا مواضع و رفتارهای سیاسی این دو مجتهد بلند پایه را به صورت تطبیقی بررسی نماید.
تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی در جریان انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر آمدن صفویان و قاجارها علاوه بر تاثیرات بنیادی در حیات تاریخی ایرانیان موجب خروج عالمان دینی از کنج عزلت درس و بحث و ورود آنان به عرصه عمومی گردید. این تحول موجب نزدیکی به دستگاه سلطنت شیعه و شهور نظریه سلطنت مسمان ذی شوکت شد. اگر چه بیشتر علما و فقهای شیعه قایل به نظریه سلطنت مسلمان ذی شوکت بودند ولی درباره حدود اختیارات، وظایف، ویژگی های سلطان و به طور کلی تعریف این نظریه با هم اختلاف داشتند. این اختلاف وقتی از حوزه نظری خارج و وارد مرحله عمل سیاسی می شد بسیار برجسته و مشخص تر می گشت تا جایی که در برهه هایی حتی به تقابل عملی کشیده شد. این تضاد و تقابل را به وضوح می توان در جریان انقلاب مشروطه مشاهده نمود، زمانی که علما به دو گروه مشخص موافق و مخالف مشروطه تقسیم شده بودند. از نمون های بارز - اگر نگوییم بارزترین نمونه - این تقابل ها، تقابل عملی و نظری دو تن از برجسته ترین مجتهدان شیعه یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب کفایه) بزرگترین رهبر روحانی مشروطه و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروه) برجسته ترین روحانی مخالف مشروطه بود. این دو مجتهد همنام تقریبا هیچگونه اتفاق نظری درباره مشروطه نداشتند. اگر چه اختلاف این دو عالم برجسته در سال های انقلاب مشروطه حل نشدنی به نظر می رسید، ولی پیش آمدن ماجرای اولیتماتوم روسیه و در پی آن ورود «کفار» به مرزهای شمالی کشور موجب گردید آن دو برای واکنش مناسب و همه جانبه به اشغالگران، همگرایی بسیار مشتری از خود نشان دهند و به صورت هماهنگ علیه این اشغالگری موضعی مشترک بگیرند. این پژوهش بر آن است تا مواضع و رفتارهای سیاسی این دو مجتهد بلند پایه را به صورت تطبیقی بررسی نماید.
طالب اف، روشن نگر و منتقد اجتماعی عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری، روشن نگری و نقد اجتماعی مفاهیمی مرتبط با یکدیگر هستند، لیکن در مقام عمل الزاما هر روشنفکر و روشن نگری منتقد اجتماعی و روشنگر نیست. آنچه که در مقاله حاضر به آن پرداخته می شود، بررسی آرای طالب اف به عنوان روشن نگری اجتماعی - سیاسی در نقد شرایط، آرا و باورهای جامعه زمان خویش است. همچنین درباره نحوه رویارویی وی با این شرایط و آرا مختلف سخن خواهیم گفت. در این بررسی از آثار طالب اف استفاده و از روش تحلیل محتوا سود برده شده است.
مشارکت مردمی در انقلاب مشروطه ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی قاجاریه از آغاز تا مشروطیت
نویسنده در مقاله حاضر، که بیش از دو دهه پیش به نگارش درآورده است، میکوشد با روشن ساختن جنبههای مختلف مشارکت مردمی در تحقق انقلاب مشروطه آن را از جنبشهای غیر اصیل که در خاورمیانه روی داده متمایز ساخته و در ردیف یکی از انقلابهای مهم جهان به شمارآورد. وی نخست به تشریح موقعیت خاص ایران در قیاس با کشورهای نظیر مصر و عثمانی میپردازد و از زمینههای موجود در ایران برای وقوع یک انقلاب مردمی سخن میگوید. سپس به اهمیت و نقش علما در جامعه ایران، بویژه به نقش آنان در مخالفت با نظام سیاسی موجود که منجر به رهبری انقلاب مشروطه از سوی آنان شد، میپردازد. همچنین بر مترقی بودن قانون اساسی مشروطه انگشت تأکید مینهد و در نهایت با بیان چگونگی وقوع قیامهای مردمی در برخی از شهرهای ایران برای سرنگونی محمدعلی شاه که با کودتا به نظام نوپای مشروطه پایان داده بود، بار دیگر از نقش مردم در بازگرداندن نظام مشروطه و سرنگونی استبداد سخن میگوید.
مولفه های هویت ملی در دیوان عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره از عصر مشروطه به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران یاد شده است. در این عصر جامعه ایرانی در ابعاد مختلف دستخوش دگرگونی هایی گردید. در عرصه هویتی نیز دگرگونی هایی در عناصر هویت بخش ایرانی به وجود آمد. زبان و ادبیات فارسی به مانند ادوار پیشین نقش مهمی در بازسازی و تعمیق بخشیدن به هویت ملی ایرانیان در تاریخ معاصر داشته است. مقاله حاضر در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، میزان توجه به مولفه های هویت ملی را در دیوان عارف قزوینی مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. بدین منظور، مولفه های هویت ملی شامل ارزش های ملی، ارزش های دینی و فرهنگ غربی، با بهره مندی از متغیرهایی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های این بررسی نشان می دهد عارف قزوینی در دیوان خود توجه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویت بخشی ایرانی داشته است. علی رغم دگرگونی های به وجود امده در عناصر هویت بخش ایرانیان در عصر مشروطه، ارزش های ملی جایگاه خویش را در هویت بخشی به ایرانیان حفظ نموده است.
خروج محمدعلی میرزا از ایران و چگونگی بازگشت او به کشور(به روایت اسناد)
حوزه های تخصصی:
با مرگ مظفرالدین شاه قاجار در 24 ذیقعده 1324 ق./ 18 دی 1285 ش.، ده روز پس از امضای
قانون اساسی، پسرش محمدعلی میرزا، 1 به جای او به تخت نشست. او، در زمان ولیعهدی با
مشروطه خواهان همداستان شده و سوگند وفاداری نسبت به نظام مشروطه یاد کرده و متن
قانون اساسی را امضا کرده بود. البته این، نه از آن رو بود که مشروطه را پذیرفته بود، بلکه
تنها راه رسیدن به تاج و تخت بود. کما این که در مراسم تاجگذاری نیت باطنی خود را درباب
مشروطه نشان داد و در آن مراسم، از کلیه وزیران، سفیران، نمایندگان سیاسی خارجی، علما،
اعیان و اشراف دعوت به عمل آورد، ولی از نمایندگان مجلس شورای ملی کسی در مراسم
حضور نداشت (تنها عدها ی از نمایندگان، از منزلت طبقاتی از جمله اعیان و اشراف و مالکان و
احتمالاً از شاهزادگان مدعو بودند). از همین جا بود که عدها ی از مشروطه خواهان، به دشمنی
او با مجلس پیب ردند. آغاز سلطنت محمدعلی شاه را، باید آغاز مبارزه میان مشروطه خواهان و
عوامل استبداد دانست. وی، از همان ابتدا به فکر برانداختن مجلس و مشروطه بود. او، این مفهوم
را قبول نداشت که با کسانی به عنوان نماینده مردم گفتگو کنند. در دوران پادشاهی، بارها به
مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان برخاست و باز، ناچار شد از درِ مسالمت و آشتی درآید.
ولی این ترفندها نهایتاً ثمری نداشت و مشروطه خواهان و مجاهدان را مصمم به کنار گذاشتن
او از تاج و تخت کرد. با فتح تهران و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روس، سرانجام
وی از ایران خارج و به روسیه رفت. البته علاقه بی حد محمدعلی میرزا به تاج و تخت و حمایت
روس ها از او، باعث بازگشت مجددش به ایران شد. در این مقاله، در بازخوانی اسناد موجود در
آرشیو ملی ایران، مسائل مربوط به خروج وی از ایران و بازگشتنش را بررسی می کنیم.
نوع حکومت از دیدگاه علامه نائینی
حوزه های تخصصی:
دو متغیر اصلی در اندیشه سیاسی علامه نائینی در کتاب « تنبیه الامه و تنزیه المله» در مواجهه با تحولات عصر مشروطه در ایران دخیل اند: یکی مشروعیت (شرعی بودن) حکومت و دیگری ارجحیت نوع حکومت ( با تاکید بر حکومت مشروطه).آنچه علامه نائینی در ارتباط با حکومت مشروطه به رشته تحریر در آورده، به ارجحیت این شیوه حکمرانی اختصاص دارد . مروری بر اندیشه نائینی در کتاب تنبیه الامه نشان می دهد که مبانی فقهی استدلال ایشان در خصوص مشروعیت حکومت تفاوتی با سایر فقهای شیعه هم عصر او نداشته و وجه تمایز آرای وی عمدتاً به استدلالات او در ترجیح دادن حکومت مشروطه بر سایر اشکال حکومت از جمله حکومت استبدادی بر می گردد.این پژوهش در پی بررسی تحلیلی اندیشه سیاسی نائینی با تکیه بر منابع دسته اول و دسته بندی و تفکیک مفاهیم مشروعیت و ارجحیت می باشد و در صدد است تصویری از مبانی تصدیقی و دلیل ها و نیز پیامد های نظریه نائینی به دست دهد.
آیت الله بهجت و جریان زندگی سیاسی در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیت الله العظمی بهجت برخلاف همگنان سنتی خود در حوزه علمیه قم، از منظر ایجابی به سیاست می نگریست و واجد آرایی مهم در این باره بود. او که در سال های مشروطه دوم روانه حوزه علمیه نجف گردید از نزدیک با رهبران مشروطه و مشروعه خواه آن دیار، آشنا و از آنان گفته های مهمی نقل نمود که امروزه ارزش تاریخی دارد. او پس از بازگشت به ایران، سال های انتقال قدرت در عصر جمهوری اسلامی را مشاهده و از نزدیک با مسائل و رخدادهای سیاسی این دوره نیز روبه رو گردید، اما بدون این که در سیاست، دخالتی ورزد، همواره به عنوان ناظری امین از کلیت نظام برآمده از انقلاب اسلامی حمایت می کرد و به صورت مختلف در شرعی شدن حکومت، تذکراتی خیرخواهانه می داد.
مشروطه شیعی؛ نظریه ای برای طرح(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهمیت واقعه مشروطه در گرد و غبار سرنوشت آن گم شد و چالش نظری آن در بستر تاریخ اندیشه دینی / ایرانی جاری نشد. مناظره های فقهی آن تداوم نیافت و پژوهش های توصیفی ـ تحلیلی پس از آن رنگ و بوی علوم اجتماعی و سیاسی را به خود گرفت. تلاش این نوشتار، ارائه الگویی فقهی برای بررسی مشروطه و تاکید بر سپهر دینی این تحول و لزوم توجه به این سنت، در حل مشکلات امروز است.
اندیشه سیاسی حاج آقا نورالله در مشروطه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر هدف تاریخ به اعتبار «فاعتبروا یا اولی الابصار» روشن نمودن زوایای پنهان و تاریک باشد تا وجدان خفته ملتی را بیدار نماید، این رسالت بر عهده پژوهشگران و محققان است. مشروطیت را میتوان نخستین گام عینی و عملی توسعه گرایی ایران دانست. تحولات اجتماعی معمولاً «جامعه محور» یا «نخبه محور» هستند. از جلوه های مهم تاریخ، یکی هم شناخت شخصیت های دینی، سیاسی و اجتماعی است. در تحولات مشروطیت ایران شخصیت های مهم سیاسی با نگرش ها و گرایش های مختلف نقش داشتند. شناخت روش و منش این چهره ها در نشان دادن مسیر درست آینده فراروی ملت ایران بسیار مؤثر است.
مقاله حاضر با انگیزه روشنگری اندیشه سیاسی حاج آقانورالله در هدایت و پیروزی مشروطیت در اصفهان، سعی در تبیین دیدگاه های ایشان نسبت به برخی مفاهیم، از جمله: استبداد، استعمار، مشروطه مشروعه، سکولاریسم، آزادی، مردم و... دارد. پژوهش در اندیشه سیاسی حاج آقانورالله، بیانکننده این حقیقت است که ایشان فردی واقع گرا و در عین حال، آرمان گرا بود، به اندیشه مشروطه مشروعه اعتقادی راسخ داشت، مخالف سکولاریزه شدن مشروطیت در ایران بود و در حکومت مردمی سه ساله سعی در اجرای احکام شریعت در اصفهان داشت.
بررسی جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان ایالت کردستان (در آغاز سده 14 ق/20م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز سدهٔ 14ق/20م دورانی سخت برای ایران و به ویژه کردستان محسوب می شود. بحران شورش های عشایری پس از انقلاب مشروطه، عوامل بازدارندة محلی و پیامدهای وخیم جنگ جهانی اول در کردستان، سبب شد که در آنجا شرایط ویژه ای ایجاد شود که متفاوت از سایر نقاط ایران بود. عوامل یاد شده مانع از مشارکت فعال زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعیِ کردستان شد. البته به دلیل کمبود تجربه های سیاسی و اجتماعی، مشارکت زنان در این عرصه ها کمتر از مردان بود؛ گر چه مشارکت مردان نیز به منشأ روستایی، عشیره ای یا شهری بودن آنها بستگیِ تام داشت.
هدف این پژوهش بررسیِ جایگاه سیاسی و اجتماعی زنان کردستان و میزان تأثیرگذاریِ آنان در روزگار سخت آغاز سدة 14ق/20م است. زندگی روزمرة زنان و نقش آنان در سیاست و اقتصاد با توجه به منابع، مطالبی است که نگارنده در این پژوهش بدان ها پرداخته است.
بررسی اندیشه های اخلاقی و تعلیمی در شعر اجتماعی عصر مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران حوادث بسیاری منجر به شکل گیری مشروطه شد. پیدایش مشروطه نیز به نوبه خود در تغییر روند ادبیات و مفاهیم و مضامین آن بسیار تاثیرگذار بود. این تغییرات در حوزه موضوع و مضمون و اندیشه صورت گرفت و باعث شد مضامین اخلاقی و تعلیمی همچون دادگری، وطن خواهی و انسان گرایی در شعر به گونه ای متفاوت از ادوار قبل مطرح شود. با طرح این مضامین، شعر و نثر این دوره آیینه تمام نمای حقایق و بیان محرومیت ها و ستم کشی های مردم شد؛ به طوری که می توان گفت در هیچ دوره ای شعر تا این حد بین مردم راه پیدا نکرد. بیان مستقیم آموزه های اخلاقی و اجتماعی در شعر این دوره متفاوت و اثرگذار است.
آیت اللّه نائینی و پارلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دفاع میرزای نائینی از مشروطه در حقیقت، دفاع از اندیشه تشکیل یک نهاد مردمی به نام «مجلس» بود تا از این رهگذر، دامنه قدرت استبدادی پادشاه را محدود سازد. از این رو، نظام مشروطه از نظر میرزای نائینی، هرگز نظامی مطلوب و آرمانی نیست؛ چراکه باید معصوم علیه السلام در رأس حکومت باشد، اما در زمان غیبت، این منصب را فقهای جامع الشرایط، یعنی نواب عام، عهده دار میگردند. به همین دلیل، بجاست تحقیقی پیرامون ادلّه نائینی در دفاع از وجود مجلس در حکومت طاغوت صورت پذیرد. البته در گزارش دیدگاه های ایشان، باید بر روش توصیفی و در بررسی آنها بر روش عقلی و نقلی متمرکز شد، تا مشخص گردد مرحوم نائینی که شرایط تشکیل نظام آرمانی را محقق نمیدانست، به عنوان یک مجتهد اصولی، فقط دغدغه اصلیاش این بود که چگونه میتواند براساس اندیشه دینی و مقتضیات زمان، اصول نظری شیعه را تعمیم دهد. بر همین اساس، طبق دلایلی که ارائه نمود، مشروعیت مجلس شورای ملی در زمان طاغوت را پایه ریزی کرد.
بررسی جامعه شناختی و آسیب شناسی اجتماعی در آیینة شعر مشروطه
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی بطور نامحسوس و غیرمستقیم، آرمان ها، تفکرات و شیوة زندگی هر ملّت را در طول تاریخ نشان میدهد و تصاویری هنرمندانه از واقعیات اجتماعی عرضه میدارد. نگاه جامعه شناختی به ادبیات میتواند وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را تا حدودی نمایان سازد.
یکی از مهم ترین ویژگیهای ادبیات و شعر مشروطه، تأثیرپذیری آن از جریانات اجتماعی و سیاسی است که تحت تأثیر اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه، شعر وارد حوزة زندگی مردم میشود و نحوة زندگی ملّت را بتصویر میکشد. جامعة ایران در حال و هوای انقلاب و تغییر و تحول اساسی است و روشن فکران تلاش دارند، سنت های جدید، جایگزین سنت های کهنه گردد. در این راستا نیز «ادبیات اعتراض و انتقاد» شکل میگیرد که خصیصة بارز آن جامعه گرایی و واقع گرایی است. از ره گذر بررسی اشعار این دوره براحتی میتوان اوضاع جامعه آن زمان را ترسیم نمود و افق فکری شاعران و نوع تلقی آنان را نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی تبیین و تفسیر کرد.
تحولات اجتماعی زنان در روزنامه های ایرانی از آغاز تا پایان مشروطه دوم
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحولات فرهنگی و اجتماعی زنان ملل مختلف اختصاص دارد و اساس آن بر مطبوعات ایرانی از آغاز انتشارشان در دوره قاجار تا پایان مشروطه دوم یعنی 29 ذی حجه 1329ق. قرار گرفته است. انعکاس مطالب از زنان سایر ملل در روزنامه ها و چگونگی آن، در سه مرحله بنابر ویژگی هایی خاص قابل تفکیک است. مرحله اول روزنامه های دولتی داخلی را دربردارد؛ مرحله دوم با انتشار روزنامه های برون مرزی آغاز شده که با وقوع انقلاب مشروطه به پایان می رسد و مرحله سوم از انقلاب مشروطه تا پایان مشروطه دوم را دربردارد. مسأله پژوهش حاضر آنست که در مراحل مذکور انعکاس اخبار زنان سایر ملل در روزنامه های فارسی زبان چه سیری را طی نموده و چه تحولاتی به خود دیده است؟ همچنین مطبوعات چه هدفی از طرح آن مطالب دنبال می کردند و ذهنیت زن ایرانی چگونه از آن تأثیر پذیرفت؟ در بازه زمانی مورد نظر، طرح مسائل زنان سایر ملل از گونه اخباری در مرحله اول به وجهی تحلیلی در مراحل بعدی پیش رفته است. در هر مرحله نه تنها کمیت اخبار نسبت به مرحله قبل افزایش یافته، بلکه موضوعات مطرح شده نیز تفاوت هایی اساسی پیدا کرده و مباحثی جدی تر از مسائل زنان مطرح شده است. در مراحل دوم و سوم است که زن ایرانی با زنان سایر ملل مقایسه شده و حیات فرهنگی و اجتماعی اش از آنها خصوصاً از زن اروپایی تأثیر پذیرفته است.
رویارویی موافقان و مخالفان مشروطه بر پایه گزارش های مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروطه در تاریخ ایران، رویدادی مهم، تأثیرگذار و سرنوشت ساز به شمار می رود. معمولاً از این رویداد به عنوان گذار از خودکامگی به قانون گرایی در ایران یاد می شود و تحلیلگران و محققان تاریخ ایران انتظار داشته اند پس از وقوع آن، ایران وارد جرگه کشورهایی شود که با تأسیس نهادهای بایسته یک نظام مشروطه راه خود را در جهت ایجاد جامعه مدنی باز کند. اما چنین نشد و مشروطه خواهی در ایران متحمل نزاع های بسیاری شد. این امر دلایل متعددی دارد اما در این مقاله تلاش می شود که بر پایه روش تحقیق تاریخی از طریق بازخوانی گزارش های مطبوعات در آن زمان، در خصوص رویارویی های موافقان و مخالفان مشروطه، تأثیر این چالش ها بر عدم شکل گیری حکومت قانون و خصوصاً تداوم استبدادزدگی بررسی شود.
تحلیل بسامدی علم و دانش در شعر شعرای برجستة دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات و به خصوص شعر، در ایجاد، توسعه و پیروزی یکی از بزرگ ترین تحولات اجتماعی و سیاسی ایران یعنی نهضت مشروطه، نقش اساسی و انکار ناپذیری ایفا نموده است و آنچه به عنوان شعر دوره مشروطه شناخته شده است، تأکید بر آگاهی بخشیدن و برانگیختن غیرت وطنی دارد؛ مفاهیمی که پیش از تکوین نهضت مشروطه خواهی، در ادب فارسی سابقه نداشته است. در این پژوهش به بررسی جایگاه علم و دانش در شعر شعرای برجسته مشروطه (ملک الشعرای بهار، ادیب الممالک فراهانی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ایرج میرزا) پرداخته شده است و نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که در بین این شعرا بزرگ ترین دغدغة ادیب الممالک فراهانی دانش و آگاهی است و بزرگانی چون بهار و فرخی یزدی با توجه به درک اوضاع جهانی، رغبت به علم اندوزی و یادگیری علم غرب و هضم آن در فرهنگ خویش را یادآور می شوند.