مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی ریشه فعل های ساده زبان فارسی مختوم به خیشومی تیغه ای [n] است و پرداختن به اینکه با افزودن وند گذشته چه نوع محدودیت هایی بر خوشه پایانه هجای C 0 VC 1 C 2 اعمال می شود؛ به عبارت دیگر، در ریشه فعل های مختوم به خیشومی [n] با افزودن وند گذشته، چه محدودیت های واج آرایی بر خوشه پایانی صورت می پذیرد. به منظور پاسخ گویی به این پرسش، از میان 397 ریشه فعلی بدون تکرار و بدون پسوند سببی ساز، 22 ریشه فعل، اعم از یک، دو و سه هجایی، با ساخت هجای پایانی از نوع CVn+d بررسی شدند. محدودیت های به دست آمده عبارت اند از: 1. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی تیغه ای [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [+افراشته] محدودیت تولید دارند؛ به عبارت دیگر، واکه های افراشته نمی توانند هسته هجایی واقع شوند که خوشه پایانه آن از [nd] تشکیل شده باشد؛ 2. خوشه هایی که عضو اول آن خیشومی لثوی [n] باشد با هسته های دارای مشخصه [-افراشته] محدودیت تولید ندارند؛ 3. قاعده «مانع» (blocking) از تولیدِ برون داد هایِ مشابه صورت هایِ موجود در زبان جلوگیری می کند. 4. اصل سلسله مراتب رسایی در همه صورت های فعلی ستاک گذشته رعایت شده است.
کارآیی دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند در طبقه بندی افعال زبان فارسی: نوع عمل درمقایسه با فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازنظر رویکرد های نقش گرا، بشر زبان را به منزله ابزاری برای ایجاد ارتباط به کار می برد تا بتواند به بازنمایی آنچه در جهان رخ می دهد، بپردازد. با توجه به اینکه در زبان شیوه های مختلفی برای بازنمایی این وضعیت ها و رخدادها، یا به عبارتی این وضعیت های امر وجود دارد، یکی از بخش های اصلی، حداقل در انگارة دستورهای نقش گرا، طبقه بندی شیوه های مختلف بازنمایی وضعیت های امر است. هدف پژوهش حاضر بررسی شباهت ها و تفاوت های دستور نقش و ارجاع و دستور نقش گرای نظام مند و سنجش کارآیی آنها به عنوان دو نظریه نقش گرا، در طبقه بندی وضعیت های امر در زبان فارسی است. داده های این تحقیق با جست وجو در تارنمای گوگل بوک و با محدود نمودن تصادفی انتخاب به هفت رمان فارسی معاصر، به دست آمده است. ابتدا سازوکار بازنمایی وضعیت های امر در دو رویکرد بیان می شود و پس از آن داده های زبان فارسی در چارچوب آنها مورد سنجش قرار می گیرد. نتایج این بررسی بیانگر آن است که هرچند طبقه بندی دستور نقش و ارجاع مبنای زمانی و طبقه بندی دستور نقش گرای نظام مند مبنای معنایی دارد، اما این دو طبقه بندی قابل انطباق بر یکدیگر هستند. هر دو دستور بین بازنمایی رخدادها و وضعیت ها تمایز می گذارند. این پژوهش نشان می دهد که دستور نقش گرای نظام مند توجه کمتری به رفتار زبانی فعل دارد و انگلیسی بنیاد بودن و قرارگرفتن چند نوع عمل مختلف در حوزه یک فرایند واحد، از ضعف های دستور نقش گرای نظام مند است. در دستور نقش و ارجاع با درنظرگرفتن تأثیر رفتار زبانی فعل، دارابودن نگاهی رده شناختی و کشیدن مرزهای دقیق تر بین انواع فعل، این نارسائی ها کمتر به چشم می خورد.
نمود تکرار در زبان فارسی؛ نگاهی نو برپایه سازوکار دوگان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با تعیین دقیق مفهوم نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی و با بررسی دوگان ساخت های فعلی در زبان فارسی، به فعل های دوگان ساخته نسبتاً جدیدی مانند «قیمه قیمه کردن»، «میومیو کردن»، «بپربپر کردن» و ... برخوردیم که دقیقاً مفهوم نمود تکرار را به ذهن متبادر می سازند. سپس به بررسی مؤلفه های نمودی این گونه فعل ها پرداختیم و دیدیم اگرچه آنها دارای ساختار داخلی و الگوی درونی متغیرند و ادامه یافتن آنها محتاج صرف انرژی است و از این نظر شبیه نمود فعالیت اند اما به دلیل داشتن ویژگی های غایی و تکراری بودن نمی توان آنها را زیرمجموعه نمود فعالیت قرار داد. بنابراین با افزودن مؤلفه جدید «تکریری/ غیرتکریری» بودن به مجموعه مؤلفه های نمودی، نمود تکرار از نمودهای موقعیتی دیگر، نظیر نمود حالت، فعالیت و عادت متمایز شد و با مؤلفه های پویا، تداومی، غایی و تکریری بودن مفهوم سازی گردید. ارائه تعریفی دقیق از نمود تکرار و متمایز ساختن آن از سایر نمودهای موقعیتی، یافتن نمونه هایی از فعل های دوگان ساخته در زبان فارسی که مصداق کامل این نمودند و تعیین مؤلفه های آن، از دستاوردهای این مقاله است.
تعارف و روابط اجتماعی ایرانیان: مطالعه موردی تعارف در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بهره گیری از جامعه شناسی صوری زیمل و نظریه کنش گفتار آستین در زبان شناسی به بررسی جایگاه «تعارف ایرانی» در آموزش زبان فارسی و پیچیدگی های کلامی آن می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد تعارف های کلامی و غیرکلامی ایرانیان در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم، علاوه بر پیچیدگی های بیانی، ازنظر صوری نیز برای زبان آموزان خارجی دشوار و گاه غیرقابل رمزگشایی است. این مشکل به دلیل آشنا نبودن زبان آموزان غیرفارسی زبان با ساختارهای اجتماعی تعارف و کنش های گفتاری آنها پیش می آید. همچنین یافته ها نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی هدفمند، تربیت مدرسان کارآمد و تدوین منابع آموزشی که ظرافت های فرهنگی تعارف را بیشتر در نظر می گیرند دشواری های مواجهه با تعارف را از طرف زبان آموزان غیرفارسی زبان کمتر می کند. علاوه براین، آشنایی با سازوکار فرهنگی تعارف، موجب دریافت بهتر پیام های تعارف توسط زبان آموزان می شود به طوریکه در تقویت ارتباطات اجتماعی می توانند آگاهانه از آن استفاده کنند.
بررسی مشکلات جستوجو و بازیابی اطلاعات در پایگاههای اطلاعاتی از جنبه ویژگیهای نگارشی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تشریح مشکلات عمده نوشتاری و معنایی زبان فارسی در استفاده از محیط های اطلاعاتی و تعیین میزان انطباق و توجه به این ویژگی ها هنگام جست وجو و بازیابی در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و به روش پیمایشی-تحلیلی و با استفاده از شیوه مشاهده مستقیم انجام گرفت. پس از مرور پژوهش های مرتبط، کلیدواژه های کاوش در قالب یک سیاهه شکل گرفت. هر یک از این کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی مورد مطالعه شامل «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران»، «پایگاه استنادی علوم جهان اسلام»، «پایگاه مجلات تخصصی نور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» جست وجو و تعداد نتایج بازیابی شده ثبت گردید. سپس، به بررسی میزان انطباق پایگاه های اطلاعاتی با این ویژگی ها پرداخته شد. برخی ویژگی های نوشتاری و معنایی زبان فارسی سبب بروز مشکلاتی در بازیابی اطلاعات از پایگاه های اطلاعاتی منتخب می شوند. مواردی مانند پیوسته نویسی و جدانویسی واژگان مشتق، مرکب و مشتق- مرکب، گوناگونی جمع ها، واژگان دخیل و معادل آن ها در بخش نوشتاری و چندمعنایی، همنامی و ... در بخش معنایی از این دست ویژگی ها هستند. فقدان پوشش مناسب ویژگی های یادشده در مراحل ذخیره سازی و پردازش و عدم آگاه نمودن کاربر از آن جهت اصلاح فرایند کاوش در مرحله بازیابی اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی مورد پژوهش، اثرات نامطلوبی بر فرایند کاوش و بازیابی دارد. یافته ها نشان داد که پایگاه های اطلاعاتی فارسی نسبت به ویژگی های نوشتاری و معنایی زبان فارسی توجه کافی نداشته و بسیاری از ویژگی های آن را در مراحل ذخیره سازی و پردازش اطلاعات نادیده می گیرند. با توجه به تأثیر این ویژگی ها در تعامل کاربران با پایگاه های اطلاعاتی، احتیاج کاربران فارسی زبان به ابزارهای کاوش بومی و پایگاه های اطلاعاتی که مبتنی بر ویژگی های زبانیِ خودشان طراحی شده باشد، بیش از پیش احساس می شود. پژوهش حاضر با بررسی میزان توانایی پایگاه های اطلاعاتی فارسی زبان در پوشش برخی ویژگی های این زبان که در فرایند جست وجو و بازیابی تأثیر قابل توجهی دارند، نقاط ضعف و قوت این پایگاه ها را مشخص نموده است. نتایج آن می تواند در جهت بهبود و اصلاح عملکرد پایگاه های مذکور مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه سیستم خلاصه ساز متون فارسی برمبنای ویژگی های زبان شناختی و رگرسیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون داده های متنی فارسی در فضای اینترنت و پیچیدگی جستجو در میان انبوه این اسناد، خلاصه سازی خودکار متون فارسی را به یکی از زمینه های تحقیقاتی مورد توجه تبدیل کرده است. در این مقاله روشی کارا برای خلاصه سازی خودکار متون فارسی ارائه شده است. روش پیشنهادی که به صورت انتخابی و تک سندی است، خلاصه سازی را بر اساس رتبه بندی جملات و انتخاب مهم ترین آنها انجام می دهد. اهمیت هر جمله از متن با ترکیب خطی مقادیر هفت ویژگی زبان شناختی مستخرج از سند برای هر جمله بدست می آید. وزن بهینه هر ویژگی در این ترکیب از روش رگرسیون خطی و با استفاده از پیکره آموزشی پاسخ محاسبه شده است. پس از محاسبه اهمیت جملات متن، در هر مرحله از الگوریتم، یک جمله با اهمیت بیشتر تا رسیدن به نرخ فشرده سازی مورد نظر انتخاب می شود. این جمله علاوه بر اینکه دارای بیشترین اهمیت است، دارای کمترین میزان شباهت با جملات انتخاب شده در مراحل قبلی نیز است. نتایج بدست آمده از مقایسه الگوریتم پیشنهادی با دو سیستم خلاصه ساز ایجاز و فارسی سام با استفاده از پیکره پاسخ، نشان می دهد در بیشتر معیارهای ارزیابی پیشرفت قابل توجهی حاصل شده است.
جایگاه جمله واره در زبان فارسی و تطبیق و همسانی آن با زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیّت پژوهش های مبتنی بر مقایسة زبان های مختلف و تأثیر آن در کشف حلقه های ارتباطی زبان و نیز رشد فکری و فرهنگی کاربران آن، پژوهش حاضر با اتخاذ روش تحلیلی و تقابلی، مباحث جملة تابع در زبان فارسی و مقابله و شیوة بیان آن در زبان عربی را بررسی کرده است و آنگاه از منظر دستور تطبیقی به بیان جایگاه جملة تابع در زبان فارسی و مقایسة شیوه بیان آن در زبان عربی پرداخته است تا بدین وسیله، چگونگی بیان و نقش جملات تابع در زبان فارسی و معادل آن در زبان عربی و نیز وجوه افتراق و اشتراک، به ویژه در ترجمة دو زبان آشکار شود. دستاوردهای مقالة حاضر آن است که نوع بیان جملة تابع در زبان فارسی و عربی با وجود شباهت های چشمگیر، اختلافاتی نیز دارند، به گونه ای که جمله وارة تابع در زبان فارسی با همان شیوة بیان در زبان عربی از منظر دستورپژوهان زبان فارسی و نحویون زبان عربی با دو نام مختلف بیان می شود. نتیجة مطالب این پژوهش، در ترجمة متون عربی به فارسی یا برعکس می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
ترکیب و اشتقاق در دستور زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای واژه سازی، راه های متعددی وجود دارد، اما ادیبان و زبان شناسان، «ترکیب» و «اشتقاق» را از اصلی ترین فرایندهای ساخت واژه برشمرده اند. از این رو، زبان فارسی به دلیل اینکه از خانواده زبان های «هندواروپایی» است و در این خانواده، فرآیند واژه سازی عمدتاً از طریق «ترکیب» صورت می گیرد، در زمره «زبان های ترکیبی» قرار گرفته و در مقابل، زبان عربی، هم نژاد با زبان های «سامی» است که به دلیل اهمیت «اشتقاق» در فرایند واژه سازی این زبان ها، در ردیف «زبان های اشتقاقی» معرفی شده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با کندوکاوی عمیق تر، دو فرایند «ترکیب و اشتقاق» در دو زبان «فارسی و عربی» بررسی گردد و از این چشم انداز، به بررسی تطبیقی بین این دو زبان پرداخته شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هرچند فرایندهای «ترکیب و اشتقاق» در هر دو زبان «فارسی و عربی» وجود دارد، مفهوم و درصد به کارگیری هر فرایند، در این دو زبان، یکسان نیست
درآمدی بر زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به شهادت تاریخ و اسناد فراوان موجود، بی شک کهن ترین ارتباط فرهنگی و ادبی جهان بین دو سرزمین ایران و هند است که قدمت آن به چندین هزار سال می رسد. پس از نفوذ و گسترش اسلام به علل گوناگون و دلایل مختلف، ارتباط سیاسی، فرهنگی، علمی، ادبی و هنری و نقل و انتقال های قابل توجه، زمینه نفوذ و گسترش زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره افزایش یافت و سبب گردید حیات فرهنگی، زبانی و ادبی کشور پهناور هند و پاکستان دستخوش تغییر و تحول عمیق شود؛ چنان که گاه قدرت فرهنگ و زبان و ادب فارسی در دورانی از تاریخ پرفراز و نشیب این کشور به اوج و اعتلای خود برسد و زبان فارسی، زبان اهل سیاست، دین، ادب و هنر و به طور کلی مظاهر مختلف فرهنگی گردد و زمانی به دلایل سیاسی و مسایل دیگر، کمتر جلوه کرده و آثار پدید آمده، محدود و به گونه ای کم رنگ تر شود. نویسنده این مقاله سعی دارد تا حد لزوم به سیر اجمالی تاریخ زبان و ادبیات فارسی در بر صغیر (هند و پاکستان) بپردازد و فهرستوار به جلوه های فرهنگی، زبانی و ادبی آن اشاره کند.
ملمع و سیر تحول آن از آغاز تا پایان قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷۹
47-68
حوزه های تخصصی:
ملمع یکی از انواع شعر است که بیتی از آن به زبانی و بیت دیگر به زبانی دیگر باشد یا مصرعی به زبانی و مصرعی به زبانی دیگر باشد. این صنعت ادبی در زبان فارسی پیشینه ای طولانی دارد. سیر تحول ملمع و ارایه تصویری از ملمع سرایی تا پایان قرن دهم هجری مساله ای است که این پژوهش بدان پرداخته و کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که ملمع سرایی در این سده ها چه تحولاتی یافته و مهمترین ملمع سرایان در این دوران کدامیک از شاعران اند و ملمعات آنان از چه ویژگی هایی برخوردار است. در این پژوهش دویست و سی و سه شعر ملمع از بیست و نه شاعر فارسی زبان ملمع سرا که سه هزار و سیصد و چهار بیت ملمع را در برمی گیرد، بررسی و تحلیل شد. این بررسی نشان داد که ملمع سرایی در زبان فارسی به عنوان صنعتی ادبی از قرن چهارم آغاز شده و تا قرن دهم از نظر کمی رشد یافته و از نظر کیفی به سمت تنوع در اغراض شعری و و کارکردهای معنایی و تفنن در ساختار و مضامین پیش رفته است.
تأثیر مصادر عربی بر ساخت واژگان فارسی معاصر بر پایه نظریه "تنوع واژگان" جانسون (بررسی موردی داستان «دار المجانین»، «ملکوت» و «گلیله مرد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
47 - 66
حوزه های تخصصی:
در کنار روابط انسانی، زبان ها نیز در حال داد و ستد هستند. بارزترین مصداق تعاملات زبانی وجود وام واژه های بیگانه در یک زبان است. با توجه به قدمت روابط ایران و عرب، زبان فارسی، تحت تأثیر زبان عربی، واژگانی را از آن به عاریت گرفته است. بررسی و شناسایی این واژه ها در نظام ساخت واژی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد، از این رو، مقاله پیش رو سعی خود را برآن گذاشته تا با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های آماری بر پایه نظریه «تنوع واژگان» جانسون، مصادر عربی به کاررفته در ساختار واژگان فارسی را در داستان «دار المجانین» نوشته محمدعلی جمال زاده، «ملکوت» نوشته بهرام صادقی و «گیله مرد» نوشته بزرگ علوی به عنوان آثار ادبی پیشگام داستان نویسی ایران بررسی کند. دستاورد پژوهش آماری، حاکی از آن است که در ساختار واژگان فارسی معاصر در طول 40 سال از مصادر ثلاثی مجرد زبان عربی در مقایسه با دیگر انواع مصادر این زبان به طور گسترده ، استفاده شده است اما هر چه به طرف زمان کنونی پیش می رود از میزان آن کاسته می شود.
رواج سکه های فارسی دردوره مغولان در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
61 - 78
زبان فارسی یکی از ابزارهای نفوذ ایران در سرزمین های دیگر محسوب می شد. ازدوره مغولان هند، زبان فارسی حتی اشعار فارسی به سکه های مغولان هند افزده شد و تا پایان حکومت آنان اشعار فارسی بر سکه ها نقش بست. در ابتدا انگلیسی ها مجبورشدند از زبان فارسی در سکه های خود استفاده کنند اما چون پی به اهمیت این زبان در هند بردند و آن را مانعی برای اهداف استعماری خود می دیدند در صدد بر اندازی آن بر آمدند و در این امر توفیق یافتند. اهمیت تحقیق در این است که در صدد است یکی دیگر از عوامل رواج زبان فارسی در هند یعنی سکه ها را مورد بررسی قرار دهد و به این سوالات پاسخ گوید که سکه های فارسی از چه زمانی در هند رواج یافته است؟ آیا سکه های فارسی در گسترش زبان فارسی در هند مؤثر واقع شده اند؟ روش پژوهش در این تحقیق روش تاریخی براساس شناسایی و معرفی سکه ها می باشد. یافته تحقیق عبارت است از اینکه برای اولین بار استفاده از زبان فارسی درسکه ها در هندوستان در دوره مغولان هند صورت گرفت. زبان فارسی تا پایان این سلسله بر روی سکه ها دیده می شود تا اینکه عوامل مختلفی از جمله استعمارگران کمپانی هند در صدد نابودی زبان فارسی بر آمدند و استفاده از زبان فارسی بر روی سکه ها از رونق افتاد.
تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی در مورد چالشهای تدریس به زبان فارسی در مناطق دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳۳
95-114
حوزه های تخصصی:
مسأله انتقال ساختار نحوی زبان فارسی به دانشجویان خارجی
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۱۳۲ – ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
آموزش زبان فارسی به دانشجویان خارجی دارای مشکلاتی است که صاحب نظران با نظریه ها و روش های خود به حل آنها توجه کرده اند. یکی از مشکلات آن انتقال و گرته برداری از ساختار جمله های زبان مادری در زبان دوم است. ساختگرایان بر ساختار جمله های زبان تأکید می- ورزند و رفتارگرایان به تکرار طوطی وار زبان دوم اشاره می کنند و دستور زبان زایشی بر این باور است که درک ساختار زبان سبب توانش زبانی در نو آموزان می گردد. اما در انتقال دستور زبان بهتر است از ساختارهای مشابه و موازی دو زبان استفاده شود. برای مثال ساختار جمله های استدلالی زبان های یادشده با همدیگر قابل قیاس اند. این مقاله تلاش می کند که با رویکردی مسأله محور و خطامحور به مشکلات نحوی نوآموزان خارجی بویژه روسی و انگلیسی نظر کند و مساله ی انتقال ساختارهای نحوی را با ترکیب بخشی از نظریه های ساختارگرایی، رفتارگرایی و زایشی مطرح نماید.
Zum Sprachgendern Mit einem Seitenblick auf die persische Sprache(مقاله علمی وزارت علوم)
Erst einmal vorab gesagt: Obwohl das Deutsche in diesem Beitrag nicht als die vom Hauptthema, dem Sprachgendern, betroffene Sprache behandelt wird, sondern vielmehr und primär als Textsprache bzw. als Medium zur Informations- und Meinungsvermittlung, möchte ich zu Beginn Folgendes kurz bemerken: Der hiesige Sprachgebrauch ist bewusst altmodisch gewählt, ist zugleich keineswegs Zeichen männlicher Sprachdominanz und dient schlichtweg der besseren Lesbarkeit. Anders als bei der Wiedergabe von Meinungen anderer und dafür erforderlichen Erklärungen, ist der Sprachgebrauch in diesem Artikel also möglichst ohne gendergerechte Formulierungen. Die Gründe des Autors, die seine kritische Position zum Thema des Sprachgenderns ausmachen, werden am Ende des Textes kurz genannt. Die Bedeutung der deutschen Sprache für das Thema des Sprachgenderns ist übrigens unbestreitbar, da sie neben ihrer sprachstrukturellen Dreigeschlechtlichkeit als Debattenvoraussetzung eine der ersten und noch wichtigsten Trägersprachen der Genderdebatten weltweit ist.Im Folgenden werde ich zuerst zentralrelevante Begriffe nennen, erklären und voneinander abgrenzen und danach den Verlauf und Stand der Diskussion in Deutschland kurz wiedergeben. Anschließend werde ich mich auf das Persische als hiesige Gegenstandssprache beziehen und am Ende versuchen, eine eigene Position zum Thema zu nehmen.
ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
معنی شناسی و کاربردشناسی حال کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد واکاوی ابعاد معنی شناختی و کاربردشناختی زمان حال کامل در زبان فارسی با تکیه بر نظریه دکلرک (2006 و 2015) است. ابتدا با بررسی وضعیت زمان گزاره شده در حوزه پیشاحال، وجوه معناشناختی زمان حال کامل را بیان و سپس با تحلیل رابطه میان زمان تام و گستره پیشاحال، تفاسیر کاربردشناختی این زمان را بررسی خواهیم کرد. بر این اساس، دو ساخت معنایی از زمان حال کامل (پیشاحال و شمولی) در زبان فارسی وجود دارد که دارای سه نقش کاربردشناختی (نامعین، تاکنونی و تداومی) می باشند. ساخت معناییِ پیشاحال می تواند چهار تعبیر کاربردشناختی تجربی، خبر داغ، تأخری و نتیجه ای را القا کند، اما زبان فارسی از ساختی ویژه (زمان دستوری گذشته و قیدهای زمان حال) برای بیان حال کامل متأخر بهره می برد. این ساخت حاوی نوعی تضاد اطلاعاتی میان زمان دستوری و قید زمان است که نوعی حالت بینابینی میان گذشته و حال را برجسته می سازد. از سوی دیگر ساخت معنایی حال کامل انطباقی نیز با صورت کامل افعال و همچنین با قیدهای راست چین ساخته می شود. این قیدها کل گستره پیشاحال را پوشش داده و رخداد را بر این گستره منطبق می سازند. در برخی از جملات محصول این ساخت، حضور نمود استمراری نیز مشاهده می شود و ضمناً این ساخت، حاوی تعبیر کاربردشناختیِ تاکنونی نیز می باشد، اما قادر به القای تعبیر تداومی نیست که در زبان فارسی عمدتاً با ساختی خاص (زمان دستوری حال و قیدهای تداومیِ معطوف به گذشته) بیان می شود. در این ساخت نیز تنش معنایی بین هویت زمانی قید و زمان دستوری وجود دارد.
رده شناسی نظام آغازگر در دو زبان فارسی و ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چارچوب «رده شناسی نقش گرای نظام مند» و با تکیه بر تعمیم های رده شناختی متیسن ( 2004 ) کوشیده است، رفتارهای رده شناختی نظام آغازگر دو زبان فارسی و ترکی آذری را که به لحاظ نَسبی به دو خانواده زبانی متفاوت متعلق اند، توصیف و مقایسه کند. به بیانی مشخص تر، این پژوهش تلاش کرده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که با توجه به تعمیم های رده شناختی متیسن، نظام آغازگر و مشخصاً سه زیرنظام « نشان داری آغازگر » ، « گزینش آغازگر » ، و « نوع آغازگر » در زبان فارسی چه تفاوت ها و شباهت هایی با آن نظام ها در زبان ترکی آذری دارند. مطالعه حاضر نشان داد که دو زبان فارسی و ترکی آذری 1) دارای ساخت آغازگری پایان بخشی تقریباً همانند هستند، 2) با آغازگرهای بی نشان و نشان دار به یک شکل برخورد می کنند، 3) افزون بر آغازگر ساده، دارای آغازگر چندگانه نیز هستند، 4) با عناصر سازنده آغازگر چندگانه به یک شکل برخورد می کنند و 5) دارای نظام آغازگر وجه آزاد هستند. این یافته ها نشان می دهد که دو زبان فارسی و ترکی آذری که به لحاظ نَسبی کاملاً متفاوت هستند، دارای نظام آغازگر و مشخصاً سه زیرنظام « نشان داری آغازگر » ، « گزینش آغازگر » ، و « نوع آغازگر » مشابهی هستند. این نتیجه با «اصل سازگاری محوری» هم سو است. بر اساس این اصل، زبان ها با توجه به محور جانشینی/ نظام و نه محور هم نشینی/ ساخت، گرایش به سازگاری بیشتر با یکدیگر دارند.
حالت در زبان های روسی و فارسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالۀ حاضر حالت در زبان روسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان بررسی شده است. در زبان روسی پیوند بین اعضای جمله با انتخاب درست حالت بیان می شود. این پیوند ممکن است بین اجزای مختلف کلام (فعل، اسم، صفت، قید و عدد) برقرار شود.در مقایسه با زبان روسی، در زبان فارسی مقولۀ حالت وجود ندارد و پیوند بین واژگان در جملات و ترکیب واژه ها به کمک حروف اضافه، نشانه های اضافه، ترتیب اجزای کلام یا حروف ربط برقرار می شود. حالت های زبان روسی معمولاً چند معنایی هستند. هر نوع حالت دارای مجموعه ای از معانی لغوی است. با توجه به مفهومی که هر حالت در زبان روسی دارد، به صورت معینی به زبان فارسی بیان می شود. بنابر این، بین نوع حالت در زبان روسی و ساختارهای نحویِ زبان فارسی رابطۀ یک به یک کاملی وجود ندارد. همچنین در این مقاله تلاش شده است ضمن بیان نحوۀ این گونه روابط و حالت های مختلف به زبان فارسی، به یافتن قوانین، قواعد کلی و بیان مشکلاتی که برای زبان آموزان ایرانی در فراگیری حالت زبان روسی وجود دارد اشاره و علل به وجود آمدن این گونه خطاها برای فارسی زبانان را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم.
بررسی خطاهای واژگانی دوزبانه های کردزبان ساکن کرمانشاه به هنگام تکلّم به زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطاها انحرافات رایج و نظام مندی هستند که در نتیجه تخطی از قواعد زبان دوم به وجود آمده اند. در پژوهش حاضر خطاهای واژگانی براساس دسته بندی دالی، برت و کراشن (1982) به سه دسته تقسیم شده اند: خطاهای بین زبانی، خطاهای درون زبانی و خطاهای مبهم. هدف این نوشتار، بررسی سرچشمه و توزیع خطاهای واژگانی در گفتار کردزبانان کلهر ساکن کرمانشاه است. نمونه آماری این پژوهش که ازنظر رویکرد، جزء پژوهش های کمّی - کیفی است، هفده دختر و پسر دوزبانه ساکن شهر کرمانشاه را شامل می شود که به طور مساوی از هردو جنس به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. بعد از جمع آوری داده ها، ابتدا خطاها طبقه بندی شدند و سپس بسامد وقوع آن ها در قالب جدول و نمودار نشان داده شد. نتایج نشان داد که خطاهای مشاهده شده دارای منشأ درون زبانی و بین زبانی هستند. بیشترین خطاهای مشاهده شده نیز به ترتیب متعلّق به خطاهای بین زبانی و درون زبانی بود. نتایج این پژوهش در کنار ارائه توصیفی از خطاهای واژگانی کردزبانان کلهر، بر ضرورت اصلاح شیوه های تدریس، طرّاحی آزمون ها و منابع درسی و همچنین تهیّه کتاب های دوزبانه تأکید می کند تا گامی در جهت کاهش مشکلات کردزبانان به هنگام تعامل با فارسی زبانان برداشته شود.