مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر معانی گوناگون ساختارهای ترکیبی با صفت مفعولی مجهول مختوم به پسوند –н و –т بررسی می شود. ساختار ترکیبی متشکل از صفت مفعولی مختوم به پسوند –н و –т در زبان روسی، چند معنایی است و با توجه به متن می تواند سه معنی مختلف را بیان کند: مجهول، حالت نتیجه ای و حالت ایستا. در این مقاله توجه اصلی نگارندگان به ویژگی های خاص معنایی- دستوری صفت مفعولی در حالت نتیجه ای در مقایسه با کاربرد مجهول آن معطوف بوده است؛ همچنین در قالب بیش از شصت مثال، روش بیان و نحوه ترجمه جملات روسی به زبان فارسی با معنای نتیجه ای بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد ساختارهای ترکیبی روسی با معنای نتیجه ای بر خلاف ساختارهایی که به عمل مجهول اشاره می کنند در زبان فارسی به کمک ساختارهای معلوم یعنی جملات اسمیه تشکیل شده از مسند (اسم، صفت و یا صفت مفعولی) و افعال ربطی «است»، «بود» و «شد» بیان می شوند.
Сравнительный анализ словообразовательных суффиксов персидского и русского языков (مقایسه تحلیلی پسوندهای اشتقاقی در زبان های فارسی و روسی (بر اساس کتاب ذخیره خوارزمشاهی سید اسماعیل جرجانی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تکواژ اشتقاقی در پسوندهای خاص در زبان های فارسی و روسی می پردازد. شواهد مثال از کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» اثر معروف سید اسماعیل جرجانی برگرفته شده است. نویسنده این دانشنامه پزشکی به رغم ورود اصطلاحات فراوان زبان عربی به زبان فارسی، به منظور حفظ و صیانت زبان فارسی با اجتناب از کاربرد کلمات و اصطلاحات عربی و لاتین، اثر خود را به زبان مادری یعنی زبان فارسی نگاشته است. نویسندگان این مقاله تلاش کرده اند تا با روش های گوناگون، پسوندها را در این دو زبان مطالعه و بررسی کنند. با توجه به دستاوردهای پژوهش حاضر می توان گفت که سازنده ترین شیوه برای ساخت اسم و صفت، استفاده از پسوند است. در این مقاله ابتدا پرکاربردترین پسوندهای زایا و غیرزایا فارسی استفاده شده در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و سپس معادل آن ها در زبان روسی مشخص شده و شباهت های معنایی آن ها بیان گردیده است. همچنین به این نکته اشاره شده که تلفظ بعضی از پسوندهای فارسی در گذر زمان از روزگار پیشین تا دوره معاصر تغییر یافته است. بعضی از پسوندها به عنوان کلمات جداگانه دارای معنا بوده اند، اما در حال حاضر آن معنا را از دست داده و به پسوند اشتقاقی تبدیل شده اند.
Грамматические способы выражения управления русских прилагательных, словообразовательно соотносительных с глаголом в персидском языке (روش های دستوری بیان هدایت نحوی صفات روسی و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس تجزیه و تحلیل مثال های متعدد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان روسی و نحوه بیان آن به زبان فارسی بررسی می شود. در زبان روسی صفت و فعل می توانند به عنوان جزء اصلی گروه واژه و جمله به کار روند و حالت نحوی کلمه وابسته به خود را تعیین کنند. به طور مثال: شبیه به توپ، راضی از پسر، وفادار به قول، به پیروزی ایمان داشتن. نتایج به دست آمده نشان می دهد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی براساس روابط زیر صورت می گیرد: 1. بین هدایت نحوی صفت و فعل تفاوت کامل وجود دارد؛ 2. بین هدایت نحوی صفت و فعل شباهت کامل وجود دارد؛ 3. بین هدایت نحوی صفت و فعل تشابه و تفاوت نسبی وجود دارد. در بیشتر مواقع مفهوم هدایت نحوی صفت و فعل در زبان روسی با استفاده از انواع حروف اضافه: برای، از، به، و ساختار رایی و همچنین ساختار اضافه ای به زبان فارسی بیان می شود.
بررسی تغییرات معنایی و کاربردی وام واژه های زبان فرانسه در فارسی
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژه هایی یافت می شوند که از زبان های مختلف به امانت گرفته شده اند. به این کلمات اصطلاحاً واژه های «قرضی»، «دخیل» یا «وام واژه» می گویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژه هایی از زبان های یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبان های دیگر به فارسی راه یافته اند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، به همین دلیل، واژه های این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژه ای دارند. برخی از واژه های بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. گستردگی این واژه ها به گونه ای است که همه فارسی زبانان، از اقشار مختلف، به طور روزمره و مداوم از واژه های فرانسه استفاده می کنند بی آنکه اطلاعی از ریشه آن ها داشته باشند. دانشجویان و زبان آموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان به مرور درمی یابند که برخی از واژه های موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. بدیهی است که وام واژه ها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شده اند، اما در حوزه معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژه ها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وام واژه های فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.
پارامتر جایگاه هسته در زبان فارسی: رویکرد نظریه بهینگی
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی مسئله جایگاه هسته در گروه های نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی است. با استفاده از محدودیت های هم ترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی می شود (مک کارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبه بندی منسجمی از محدودیت های مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروه های نحوی زبان فارسی، فعال و تعیین کننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروه های مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته می شود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هسته آغازین بودن گروه های نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساخت های نحوی این زبان، بسیار تعیین کننده است. همچنین، موارد استثنای هسته پایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالت نمای «را»، توسط محدودیت های خاص تری با ارزش مخالف که در مرتبه بالاتر قرار می گیرند، پوشش داده می شوند که به ترتیب، عبارت اند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
بررسی ساخت اطلاعی جمله در داستان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساخت اطلاعی همچون واقعیتی موجود در زبان در کنارِ ساخت های نحوی، معنایی و آوایی معرفی گردیده و قسمت های مختلف آن در زبان فارسی مورد مطالعه قرار گرفته است. پیکره داده های زبانی این تحقیق را متن کتاب بوف کور صادق هدایت تشکیل می دهد و ساخت اطلاعی جملات آن به عنوان شاهد، توصیف و تحلیل شد ه اند.
تفکیک اطلاع کهنه و نو در جملات بر اساس قواعد معینی انجام می گیرد. در این مختصر ضمن طرح و جمع بندی این قواعد، نشان داده می شود که واحد های اطلاعی موجود در جملاتِ کتاب بوف کور را می توان با این قواعد مقوله بندی و توصیف و تحلیل نمود. با مثال نشان داده شده است که زبان فارسی برای مشخص کردن اطلاع نو (تأکید) درجمله ازابزار های آوایی، واژگانی و نحوی استفاده می کند و این امر از ویژگی های زبا ن فارسی است. تحقیق حاضر نشان می دهد که نه فقط ساخت اطلاعی جمله ها در پیکره متون داستانی فارسی قابل توصیف و تحلیل است، بلکه داده های موجود در متن بوف کور، انواع ابزار های این ساخت را در خود دارد و مؤید این فرضیه است که سخن گویان هر زبان از ساخت اطلاعی زبان خویش به طور ناخودآگاه، آگاهی دارند. توجه به ساخت اطلاعی می تواند در شناخت، درک و تفسیر هر چه بهتر متن از جمله آثار داستانی، بسیار مفید و کارگشا باشد. چگونگی توزیع اطلاعات در سطح جمله و متن می تواند از شاخص های نوین در سبک شناسی انواع ادبی مطرح گردد.
از واژه گزینی تا ترادف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترادف یا هم معنایی در زبان امری طبیعی است و عوامل مختلفی باعث ایجاد و گسترش آن می شود که می توان به قرض گیری، تطور معنایی واژگان و تنوع گونه های جغرافیایی و سبکی اشاره کرد. در این جستار به بررسی یکی از عوامل جدید گسترش ترادف در فارسی معاصر یعنی واژه گزینی در برابر لغات بیگانه خواهیم پرداخت. این نوع ترادف زمانی پدید می آید که در برابر کلمات خارجی واژه های فارسی ساخته می شود. در بسیاری از موارد، واژه های ساخته شده به طور نسبی رواج می یابند، اما لغات متناظر بیگانه نیز در کنار آن ها به حیات خود ادامه می دهند. در این نوشتار ضمن بررسی عوامل پدید آمدن چنین وضعیتی به معایب و فواید آن اشاره خواهد شد.داده های این تحقیق از برنامه های مختلف صدا و سیما ،مطبوعات، کتاب های درسی و حتی گفتگوهای روزمره جمع آوری شده اند و هر جا لغات بیگانه در کنار معادل های فارسی ظاهر شده اند، مورد تحلیل قرار گرفته اند. در پایان به این نتیجه می رسیم که این نوع ترادف در مرحلة گذار امری اجتناب ناپذیر بوده و در راه تثبیت واژه های ساخته شده، یک قدم به پیش محسوب می گردد. همچنین نشان داده خواهد شد که هرچه سبک رسمی تر باشد میزان استفاده از لغات فارسی بیش تر است.
الگوهای هماهنگی واکه ای و هم تولیدیِ واکه به واکه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هماهنگی واکه ای، واکه( ها) مشخصه(های) واکة مجاور را می پذیرند و به آن شبیه می شوند. در این مقاله، نشان داده ایم که این فرایند در فارسی، درون تکواژی و بین تکواژی است و برخی همخوان ها مانع از هماهنگی و برخی دیگر تسهیل کنندة آنند. در هماهنگیِ درون تکواژی، [i,u,ɑ] آغازگر و [e, o, a] هدفند. در هماهنگیِ بین تکواژی، هر شش واکه آغازگرند، ولی تنها [e] و [a] هدفِ تغییرند. در ادامه، به پدیدة آواییِ هم تولیدیِ واکه به واکه پرداخته ایم که طی آن واکه ها بر یک دیگر تأثیر می گذارند، اما این تأثیرات را شنوندگانِ زبان نمی شنوند و تنها با بررسی های آکوستیکی قابل تشخیص اند. هم تولیدیِ واکه به واکه در گفتارِ آزمایشگاهیِ دو مردِ فارسی زبان، در توالی های بی معنای [CiV1.CiV2]، که در آن ها C شامل شش همخوانِ انسدادیِ دهانی و V شامل شش واکة سادة فارسی بود، بر اساسِ تأثیرِ هر واکه بر سازة دومِ واکة دیگر در این توالی ها، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در فارسی، [i] کمترین و [e] و [a] بیشترین میزانِ تأثیرپذیری را دارند و واک داری/ بی واکی و جایگاهِ تولیدِ همخوانِ بین واکه ای، در میزانِ هم تولیدیِ واکه به واکه مؤثرند. این ملاحظات ارتباط تنگاتنگی را بین الگوهای واجی و آوایی در زبان فارسی نشان می دهد.
تحلیلی بر فرایند مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بر مبنای نظریه دوگان سازیِ ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اقسام «مضاعف سازیِ[1]» کامل در زبان فارسی (شامل مضاعف سازیِ کاملِ محض[2]، مضاعف سازیِ کاملِ میانی[3] و مضاعف سازیِ کاملِ پایانی[4]) متمرکز می شود و ویژگی های نحوی و معناییِ برون دادِ این فرایندهای واژه سازی را در الگوهای متفاوت و متعدد مورد بررسی قرار می دهد. تحلیل الگوهای موردنظر در چارچوبِ نظریه جدیدِ «دوگان سازیِ ساخت واژی[5]»، موسوم به رویکردِ MDT (اینکلاس و زُول[6]، 2005)، انجام گرفته است که خود در مقامِ رفعِ کاستی های نظری و روش شناختیِ رهیافت های عمدتاً واج شناختیِ پیشین تدوین یافته است. پرسش این است که آیا الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی مؤیّدِ یافته های نظریِ مدلِ دوگان سازیِ ساخت واژی هستند یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا می توان با توسّل به رویکردِ MDT، توصیف و تحلیلِ موجه و قابل قبولی از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی ارائه داد؟ گردآوریِ داده ها به روشِ کتابخانه ای و با مراجعه به مراجعِ ساخت واژه زبان فارسی صورت گرفته است و الگوهای موردنظر با استفاده از «طرح واره های ساختمانیِ» معمول در رویکردِ دوگان سازیِ ساخت واژی تحلیل گردیده اند. در میانِ مهم ترین نتایجِ تحقیق که عمدتاً مؤید، و بعضاً مغایرِ یافته های چارچوبِ نظریِ مذکور بوده اند، می توان از موارد زیر یاد کرد: 1) الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی محدود به سطحِ تحلیلِ ساخت واژی نمی شوند و دامنه ای متغیّر از واژه های منفرد تا ساخت های کاملِ نحوی را در بر می گیرند. 2) ویژگی های معناییِ مترتب بر برون دادِ فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بسته به نوعِ الگوی موردنظر بر روی پیوستاری نسبی از معانیِ مؤلفه ایِ محض تا معانیِ اصطلاحی و استعاری تغییر می کند و در برخی از الگوها متأثر از تأثیراتِ بافتی است. 3) الگوهای حاصل از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بعضاً دارای ارزش سبکی هستند و در معرض محدودیت های کاربردیِ معین قرار دارند. 4) برخی از الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبانِ فارسی از جهاتِ مختلف، مخصوصاً از حیثِ ویژگی های معنایی، روشِ تحلیلیِ الگوی دوگان سازیِ ساخت واژی را به چالش می کشانند.
تحلیل فرایند واجی قلب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی فرایند قلب در زبان فارسی می پردازد. معمولاً قلب فرایندی نظام مند تلقی نمی شود و درمیان انواع فرایندهای واجی به صورت فرایندیی و فرعی درنظر گرفته می شود. بااین حال، در برخی از زبان ها فرایندی منظم و قاعده مند است. به نظر می رسد فرایند قلب اگر ""هدف ساختاری خاصی"" را تأمیی تواند منظم باشد. این هدفِ ساختارییتی عام و واجی داشته باشد. تحلیلِ آن در زبان فارسی نشان می دهد که این فرایند در فارسی میانه، پس های پایانیِ واژه ها در غالب موارد به طورییر توالی واج ها، آن ها را تابع اصل توالیِ رسایی یا توزیعِ رسایی می که ناظر بر نوعی خوش ساختی واجی است. اما درمورد داده های مورد تحلیل در ایی امروز مربوط می شوند، نمی توان از نظم آن سخن گفت. زیرا درحالی ی، برون دادِ فرایند قلب با اصل توالیِ رسایی یا توزیعِ رسایی مطابقت داشته است، در موارد دیگر توالیِ واج هایییِ رسایی یا اصل توزیعِ رسایی بوده یییشتر از موارد تابع حالت دوم بوده اند.
طراحی هستان شناسیِ اصطلاحاتِ ساخت واژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چارچوب علوم رایانه و هوش مصنوعی، هستان شناسی سامانه ای رایانه ای ینههای یه معین مانند اصطلاحات یه علمی را گردهم می آورد و روابط معنایی- مفهومیِ میی دهد. در این مقاله، ضمن معرفی مفهوم هستان شناسی یم به سه پرسش پاسخ دهیم: 1). چه گونه می توان برای حوزه ساخت واژه در زبان فارسی، هستان شناسی تهیین هستان شناسیِ حوزه ساخت واژه در زبان فارسی و هستان شناسیِ اصطلاحات زبان شناسیِ گولد در زبان انگلیسی تاچه میزان نگاشت وجود دارد؟ 3). طراحی هستان شناسیِ حوزه ساخت واژه درزبان فارسی، چه تصویر جدیدی از این حوزه ارائه می دهد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، 320 اصطلاح ساخت واژی از منابع صرف و نحو زبان فارسی استخراج و در یه رایانه ای درج شدند. در مرحله بعد، اصطلاحات موجود را با استفاده از هفت رابطه معنایی و واژگانی شامل (1) شمول معنایی، (2) هم معنایی، (3) تقابل، (4) مشتقات، (5) مشخصه تعریفی، (6) نیاز دارد و (7) ابزار، سامان دهییم. نتایج پژوهش نشان داد در 59% از موارد میان اصطلاحات موجود در سامانه پژوهش حاضر و اصطلاحات موجود در هستان شناسی گولد، نگاشت وجود ندارد. همچنین یافته معنایی پربسامدترین و مشتقات بسامدترین رابطه در هستان شناسی اصطلاحات ساخت واژی است.
جایگاه و کاربرد زبان فارسی و گویش تنکابنی در شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا نقش اجتماعیی و گویش تنکابنی (از گویش های زبان مازندرانی غربی) براساس متغیرهای سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر، در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، در جامعه زبانی این منظور 250 آزمودنی براساس گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس، شغل و زبان مادری صورت تصادفی، برگزیده شدند. سپس داده ها (شامل 36 سؤال)، با استفاده از پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980)، جمع آوری و براساس درجه رسمیتِ حوزه، به ترتیب از غیررسمی به رسمییوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون T نمونه های مستقل، آزمون تیِ نمونه های زوجی و تحلیل واریانسِ ی طرفه، جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش به ند. درمجموع، نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و تنکابنی، دررابطه با شش حوزه اجتماعی، نشان می دهد که زبان فارسی، زبانِ غالب در هر شش حوزه است و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر در کاربرد زبان فارسی و گویی مؤثرند و احتمال می رود که کاربرد تنکابنی درمیان گویشوران به تدریج کمتر شود و فارسی به طور کامل در تمامی حوزه های اجتماعی جایگزین این گویش گردد.
دیرشِ واکه، دیرشِ بست و واک داریِ بست در انفجاری های پایان کلمه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داری یی از مشخصه های تمایزدهنده در انفجاری های زبان فارسی است. با توجه به این انفجاری ها ییگاه های آغازی (cv)، میانی (vcv) و یا پایانی (vc) قرار بگیرند، ویژگی های صوت شناختیِ متفاوتی پیدا می مطالعاتِ پیشین نشان داده شناختیِ دیرشِ بست و دیی جایگاه ها ازجمله سرنخ های بالقوه داری به شمار می روند. دییز از سرنخ های شناخته شده این تقابل در محیط (vc) است. مطالعه حاضر با هدف بررسیِ این سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز میان انسدادی های دار و بی یگاه پایانیِ صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار پرات متغیر دیه ماقبل همخوان، دیرش بست و دیِ بست، در واژه هایی قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار spss یرِ فوق می توانند به عنوان سرنخِ تمای داری در جایگاه پایانییرگذار باشند.
نظام آوایی زبان فارسی در آینة آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با تحلیل آماریِ ویژگی های واجیِ موجود در 54391 واژة فارسی، کوشیده ایم تا جنبه هایی از سازوکار نظام آوایی زبان فارسی را با زبان آمار بیان کنیم. جنبه های واجی-آماریِ موجود در واژگان (ذهنی) فارسی زبان ها، که در این تحقیق به آن پرداخته ایم، مواردی مانند الگوی تکیة واژه در زبان فارسی، هجا و تعداد هجا در واژة فارسی، واج آراییِ واژه های فارسی، بسامد طبقات طبیعی واجی در کل داده ها، بسامد طبقات طبیعی واجی در درون هجا، واج آراییِ خوشه های همخوانی، هجای بی نشان و بهینه در زبان، فراوانی واج ها در زبان فارسی و مسائل مشابه را دربرمی گیرد. در انتخاب واژه ها، ابتدا یک پیکرة متنی ده میلیون کلمه ای مورد تجزیة ساختواژی قرار گرفت و در ادامه با حذف صورت کلمه ها و نیز کلمات خارجی فهرست واژه ها به دست آمد و سپس این فهرست با فرهنگ معاصر فارسی امروز مقابله شد و مدخل های جدید با بسامد 1 به فهرست واژگان اضافه شد و سپس کل واژه ها از نظر اطلاعات واجی فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق واجی-آماری از یک سو مؤید اصول و مفاهیم واج شناختی مانند طبقة طبیعی واجی، فرایندهای واجی، ساختمان سلسله مراتبیِ هجا و غیره است و از طرف دیگر بسامد واج ها و زنجیره های واجی را بازگو می کند، که در نتیجة آن پیوستار بی نشانی و نشان داری در نظام آوایی زبان مشخص می شود.
کارکرد کلامیِ تقابل واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد کلامیِ تقابل واژگانی برای نخستین بار در قالب انگاره نظریِ جونز (2002) مورد بررسی قرار گرفت، و هفت طبقه اصلی شامل کمکی، همپایه، ممیز، انتقالی، منفی، تفضیلی، و اصطلاح معرفی گردید. نگارنده مقاله حاضر کوشیده است، با تکیه بر طبقه بندیِ مذکور، برای نخستین بار و بر پایه رهیافتی پیکره- بنیاد، نقش و کارکرد کلامیِ تقابل را در پیکره ای طبیعی از زبان فارسی ارزیابی کند. به این منظور 1000 جمله شامل جفت واژه های متقابل از 16 متن مکتوب فارسی استخراج شد و نوع کارکردِ کلامیِ جفت واژه های هر جمله تشخیص داده شد. یافته ها نشان می دهد که از میان چهار مقوله واژگانیِ صفت، اسم، فعل و قید، مقوله صفت فراوانیِ بیشتری در تشکیل جفت واژه های متقابل دارد. همچنین، دو جفت واژه «چپ-راست» و «بالا-پایین» پربسامدترین جفت واژه های متقابلند. از سوی دیگر، اطلاعات آماریِ مربوط به نقش کلامیِ تقابل حاکی از آن است که برخلاف سه زبان انگلیسی، سوئدی و ژاپنی، که کارکرد کمکی در آنها پربسامدترین کارکردِ کلامی به شمار می آید، این جایگاه در زبان فارسی به کارکرد همپایه اختصاص دارد. فراوانیِ قابل ملاحظه کارکرد اصطلاح در زبان فارسی نشان می دهد که یکی از کارکردهای کلامیِ تقابلِ واژگانی در زبان فارسی، ساخت اصطلاح و ضرب المثل است.
بررسی دامنه نفوذ، گسترش و دگرگونیِ معناییِ واژه های فارسیِ شطرنج در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفوذ و گسترش شایان توجه واژه های زبان فارسی، در ادوار مختلف، در زبان های گوناگون، از جمله موضوعات قابل توجه در حوزه ریشه شناسی و مطالعات تاریخی است. از جمله زبان هایی که در طول تاریخ، به طور غیرمستقیم، وام گیرنده واژه هایی از زبان فارسی بوده اند، می توان به زبان های اروپایی، و از آن جمله انگلیسی، اشاره کرد. بررسی این دسته از واژه ها خود ارائه کننده تصویری گویا از فرهنگ، تمدن و رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران زمین است. بنابراین، در این مقاله، با بهره گیری از پیکره حاصل از بررسی جامع ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان انگلیسی، با شیوه ای توصیفی تحلیلی، به طور مشخص به سیر انتقال و گسترش شگرف چهار واژه فارسیِ بازی شطرنج در زبان انگلیسی پرداخته می شود. نتیجه حاصل نه تنها تصویری از دامنه نفوذ این واژه ها را ترسیم می نماید، بلکه ابعادی ارزشمند از دگرگونی های معنایی و آوایی را در این دسته از واژه های قرضی آشکار می سازد.
بررسی پدیده رمزگردانی با نگاهی به گفتار دوزبانه های ارمنی- فارسی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که بیش از یک زبان در آنها وجود دارد، شاهد تماس یا برخورد زبان ها به شکل های مختلف هستیم. از جمله پیامدهای برخورد زبانی، رمزگردانی است که به استفاده متناوب از دو یا چند زبان، در یک پاره گفتار، گفته می شود. افراد دوزبانه غالباً در حین گفت وگو از زبانی به زبان دیگر روی می آورند. یکی از جوامع دوزبانه در ایران را دوزبانه های ارمنی- فارسی تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی پدیده رمزگردانی در دوزبانه های ارمنی- فارسی تهرانی می پردازد. این بررسی بر اساس داده هایی است که از ده ساعت مکالمات روزمره ارامنه تهرانی گردآوری شده است. در بررسیِ رمزگردانیِ برون جمله ای، از دیدگاه بلوم و گامپرز (1972)، و در بررسیِ رمزگردانیِ درون جمله ای از مدل میرز- اسکاتن (1993، 2002) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که در مکالمات دوزبانه های ارمنی- فارسیِ تهرانی به زبان ارمنی، رمزگردانی از هر دو نوع اتفاق می افتد و رمزگردانیِ درون جمله ای از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
بررسی شناختیِ طرح واره های تصوری در کتاب های فارسیِ دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی طرح واره های تصوری در کتاب های درسیِ فارسیِ دوره ابتدایی در چارچوب زبان شناسیِ شناختی است. طرح واره های تصوری یکی از مباحث اساسی رشته هایی چون فلسفه، روان شناسی و زبان شناسی است. به زعم زبان شناسان شناختی، اهمیت طرح واره های تصوری به عنوان بخشی از سازوکارهای زبان و تفکر این است که آنها به عنوان مفاهیم جسمیت یافته ابتدایی و اولیه می توانند، به شکلی نظام مند، ساختار مفاهیم پیچیده تر را فراهم آورند. این مهم باعث اجتناب ناپذیرشدنِ مطالعه و بررسی آنها در بسیاری از زمینه ها، از جمله آموزش به طور عام و مواد آموزشی به طور خاص، می شود که به گونه ای به زبان و اندیشه گره خورده اند. ضرورت این مسأله موجب شد تا این پژوهش به بررسی طرح واره های تصوریِ حجمی، حرکتی و قدرتیِ جانسون، به عنوان طرح واره های پایه در کتاب های درسیِ فارسیِ پایه های تحصیلیِ اول تا ششم، به عنوان یکی از مواد آموزشی مهم، بپردازد. روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع کیفی، توصیفی و نیز استنباطی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که هر سه طرح واره پایه در تمامی کتاب های شش پایه تحصیلی کاربرد دارند که بیشترین میزان، ابتدا به طرح واره حجمی (%5/58)، سپس به طرح واره حرکتی (%5/25) و در نهایت به طرح واره قدرتی (16%) اختصاص دارد و این که تفاوت بین فراوانی انواع طرح واره ها معنادار است. همچنین میزان جملاتِ بدونِ طرح واره (با %6/81) بیشتر از جملاتِ با طرح واره (با %4/18) است و این که تفاوتِ بین فراوانی این دو معنادار است. این تحقیق نشان می دهد که استفاده از طرح واره حجمیِ بیشتر در مراحل اولیه آموزش مورد استفاده قرار گیرد که کودک اطلاعات کمی در زمینه مفاهیم دارد و کم کم به تناسب سن، از آنها به میزان کمتری استفاده شود و میزان کاربرد دیگر طرح واره ها افزایش یابد.
بررسی ویژگی های واکه های زبان فارسی در حالت های واضح و وُکودشده و مقایسه مقدماتی آن با واکه های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک واکه ها به واسطه انتقال اطلاعات طیفی و زمانی صورت می گیرد. وجود اطلاعات طیفی برای درک واکه ها حائز اهمیت است، اما با تضعیف آن در سیگنال های ساختگی (مانند گفتار وُکودشده)، وجود اطلاعات زمانی در پوش، هنوز می تواند سیگنال را قابل فهم گرداند. هدف این مطالعه تعیین ویژگی های آکوستیکی واکه های واضح و وُکود شده در گویشوران فارسی زبان و مقایسه مقدماتی آن با واکه های گویشور انگلیسی زبان، برای نخستین بار بود. ده گویشور فارسی زبان (5 زن و 5 مرد) و یک گویشور مرد انگلیسی زبان، واکه های ساده زبان خود را سه بار تولید کردند. سپس واکه ها با استفاده از نرم افزار متلب (MATLAB) وُکود شدند. شکل موج، طیف نگاشت و نمودار LPC واکه های واضح و وُکودشده، توسط نرم افزارPraat اندازه گیری و سپس مقایسه و تحلیل شد. براساس نتایج این تحقیق، در گویشوران فارسی زبان F0 و F1 فضای واکه ای و دیرشِ واکه های واضح در زنان بیشتر از مردان بود،F2 و F3 تفاوتی نداشت، ولی شدت کمتر بود. همین طور، فرکانس سازه های اول تا سومِ فارسی با انگلیسی تفاوت داشت. فضای واکه ای فارسی از انگلیسی بزرگتر بود. دیرش واکه های انگلیسی از فارسی بیشتر، اما شدت آنها کمتر بود. در واکه های وُکودشده هردو زبان، F0 و فرکانس سازه ها قابل شناسایی نبوده است و نمودار LPC آنها برخلاف واکه های واضح، قله های گردشده با دامنه های کمتر داشتند. دیرش واکه های وُکودشده با واضح تفاوتی نداشت، اما شدت آنها در فارسی کاهش و در انگلیسی افزایش یافت.نتایج وُکودکردنِ واکه های زبان های فارسی و انگلیسی نشانگر تفاوت های طیفی واکه های وُکودشده نسبت به واکه های واضح بود
بررسی جایگاه بی نشان قید حالت در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جایگاه بی نشان قید در زبان فارسی را مورد ارزیابی قرار می دهد. به این منظور پرسش نامه ای مرکب از بیست جملة نامرتب در اختیار سی نفر از گویشوران قرار گرفته است. هر یک از جملات دارای یک قید حالت است که به طور تصادفی نامرتب شده است. نتایج این تحقیق که از 600 جمله به دست آمده است، نشان می دهد که قیود انتخاب شده عمدتاً به صورت معناداری در یکی از جایگاه ها به کار رفته اند. این تحقیق نشان می دهد که جایگاه بی نشان قید به ویژگی های نحوی معنایی بافت زبانی و نوع قید وابسته است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اگرچه به نظر می رسد برداشت و سلیقة شخصی گویشور در تعیین جایگاه قید دخیل باشد اما تحلیل آماری خلاف این را ثابت می کند. این پژوهش علاوه بر معرفی جایگاه بی نشان هر یک از قیود مورد بررسی، نسبت نشانداری در خصوص هر یک از قیود را نشان می دهد. همچنین تحلیل پوسته ای مشروط به اینکه قید را به صورت افزوده و ضمیمه نشان دهد، می تواند تحلیل مناسبی از جایگاه قید به شمار آید.