مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
نهج البلاغه
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
105-130
حوزههای تخصصی:
جنگ و صلح در اسلام از جمله موضوعات و مسائل مهم و از ارزش های محوری به حساب می رود. در این میان برخی به دلیل کم اطلاعی از منطق جنگ و صلح در اسلام و سیره معصومین (علیهم السلام)، آن را دینی خشونت گرا و جنگ طلب معرفی می کنند. براین اساس، هدف مطالعه حاضر این است که با ذکر و تشریح نمونه هایی از صلح طلبی های امیرالمومنین علی (ع) در قول و فعل، بخشی از این مهم را تشریح و اثبات نماید که مسئولان حکومتی مسلمان، مطابق نص صریح قرآن عمل می نموده اند. برای همین منظور با انتخاب روش توصیفی- تحلیلی و به کارگیری ابزارهای کتابخانه ای و سندکاوی، داده های لازم گردآوری و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آن حضرت با توجه به منطق اسلام و قرآن در این مورد اقدام می نموده و در قول و فعل، آمر به صلح بوده اند تا به جنگ.
خوانشی بر اخلاق حرفه ای معلم در تراز نهج البلاغه
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
58 - 71
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است که لازم است ازلحاظ معرفتی بیشتر به آن توجه شود. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. اما شناخت و ترویج اخلاق حرفه ای برمبنای اسلام، بدون تحلیل آموزه های اخلاقی نهج البلاغه امکان پذیر نیست. باتوجه به این مهم، در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اصول اخلاق حرفه ای معلم را در کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی کنیم. نتایج نشان می دهد که امام علی (ع) همواره به بحث اخلاقیات و اصول اخلاقی توجه داشته اند و در موارد فراوانی، کارگزاران و یاران خود، به طور اخص و تمامی انسان ها را در طول زمان به رعایت آنها فرمان داده اند. ماحصل این نوع نگاه به نهج البلاغه ما را به این سمت و سو سوق می دهد که معلمان اولاً در هر زمینه درسی که مشغول به فعالیت هستند، از معارف اخلاقی خودآگاهی کامل داشته باشند؛ در ثانی از الگوهای تربیتی آنها در راستای اثربخشی کار خویش الهام بگیرند و همچنین خود متصف به معارف و بینش توحیدی لازم باشند. نتیجه اتخاذ این رویکرد از جانب مربیان این خواهد بود که متربیان، هم در هر حوزه تخصصی که مشغول به یادگیری هستند، به معارف دینی- اخلاقی به عنوان معرفتی ضروری برای زندگی نگاه می کنند و هم افرادی متخصص و متعهد بار می آیند.
بررسی مؤلّفه های امنیّت در نهج البلاغه، براساس استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری، حفظ امنیّت است. اگر امنیّت در هر جامعه ای کاهش یابد؛ تبعات و آسیب های گوناگون را به دنبال خواهد داشت. نهج البلاغه جزء منابع غنی و مفید در زمینه مؤلّفه های امنیّتی است. در این پژوهش با استفاده از روش جمع آوری اطّلاعات، به صورت کتابخانه ای و براساس مزیّت استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد در حوزه تجزیه و تحلیل اطّلاعات پرداخته شده است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی انواع امنیّت در نهج البلاغه و احصا و استخراج مقوله ها و مفاهیم مربوط به آن هاست. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سخنان امام علی(ع)، مجموعاً 10 مؤلّفه و مقوله اصلی و تعداد 122 مفهوم و نشانه امنیِتی در جنبه های گوناگون امنیّت فردی، خانوادگی، اجتماعی، معنوی، روحی و روانی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، قضایی و مرزی، در نهج البلاغه تعداد 10 ارزش بنیادین، 12 ارزش اساسی و 39 ارزش کارکردی، به عنوان منشور برقراری امنیّت، وجود دارد.
بررسی ویژگی های مدیریت و رهبری اعتدال گرا در کلام امیرالمومنین
حوزههای تخصصی:
دین اسلام حامی پیام هایی برای بهترین شیوه ها وروشهای پیشرفته مدیریت است.زندگی مادرعصر اطلاعات وتحولات پرشتاب و شگرف وپیچیدگی های روزافزون تحت الشعاع مدیریت صحیح ومناسب است.مدیریتی اسلامی که با اتکاءبه قرآن و سنت نبوی و مبتنی بر رفتاروسیره علوی باشد،مدیریتی اعتدال گرا و موفق خواهدبود.سخنان حضرت علی (ع)درزمینه مباحث مدیریت بسیارارزنده و راهنما ست.کلام مولا نشات گرفته از روح بلندوشخصیت بی نظیروچندبعدی آن پیشوای بزرگ است که رسول خدافرمود:«اَنامَدینه العِلم وعلیُّ بابُها».حضرت علی علیه السلام بعنوان برترین چهره تاریخ اسلام پس از پیامبر(ص) دربرهه ای اززمان حکومت رابه عهده گرفت وشیوه هاواصول مدیریتی ماندگاری رابرای همه عصرهاو نسل ها درتاریخ ثبت نمود.امام علی (ع)رهبراعتدال گرایی بود که از افراط و تفریطوتندروی های بی خردانه و کوتاهی های جاهلانه پرهیز نمودوبه عنوان الگو،مساله مهم اعتدال رادرتمام شئون زنگی اش بکاربرد.این نوشتار که به شکل تحلیلی توصیفی است،برآن است تا رعایت اعتدال را باتوجه به فرمایشات مولا علی (ع) درنهج البلاغه درمسئولیت پذیری،ساده زیستی ،اسراف،مهروقهر،شتاب ودرنگ،دوستی ودشمنی،ستایش ونکوهش،سخن وسکوت وبرخوردکریمانه مدیران توضیح دهد .
مدیریت در چشم انداز حکومت علوی و اسناد بین المللی
حوزههای تخصصی:
امیرمومنان (ع) حکومت را امری بشری میدانستند. ایشان حضور و نقش آفرینی مردم در حکومت را عامل اصلی شکل گیری و پایداری حکومت دانسته و همدوشی و همراهی حاکم و مردم را در تحقق اهداف، لازم میدانستند. سیره حضرت حاکی از توجه به مردم در حکومت و مدیریت و اهمیت آنها در ساماندهی امور جامعه است. همچنین امام علی(ع) حاکمیت قانون را ملاک مقبولیت حکومت دانستهاند. سؤال اصلی مقاله این است که حکومت علوی چه راهکارهای مدیریتی را برای حاکم جامعه و تعامل بین مردم و حکومت مدنظر داشته و راه های رسیدن به این تعامل چیست؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد بر نهج البلاغه ، شاخصه های مدیریت در حوزه حکومت علوی را بررسی کرده و آنها را با اسناد حقوقی بینالمللی معاصر مقایسه کرده است. یافته های این پژوهش نشان نشان میدهد که در حکومت علوی توجه به اصل بیعت با حاکم، تعامل حاکم با مردم در اداره امور جامعه، امکان خطا و اشتباه در حکومت، درخواست مشاوره از مردم، شکست حکومت در صورت عدم همراهی مردم، توجه به نظارت اجتماعی و در یک کلام حاکمیت قانون مورد توجه بوده است.
معناشناسی «هدایت» در نهج البلاغه، بر پایه هم نشینی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژگان، یکی از شاخه های دانش زبان شناسی بوده که به تحلیل معنایی واژه ها و جمله های یک متن پرداخته و ارتباط بین آنان را به وسیله نظام معنایی روشن میسازد. این روش، به خواننده کمک میکند تا با توجه به سیاق و دقت در مجاورت کلمات، از افق نگاه گوینده یا نگارنده، به متن نگریسته و به زنجیرهای از معنا دست یابد. چنین فرآیندی، فهم بهتری از متون مختلف، به ویژه متون دینی، مانند نهج البلاغه و واژههای به کار رفته در آن، ارائه میدهد. هدایت، واژهای پر کاربرد در نهج البلاغه بوده که مسائل گوناگون اعتقادی، تربیتی و اخلاقی پیرامون آن طرح شده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی همزمانی، با هدف فهم ابزار، مفاهیم تأثیرگذار و دستیابی به میدان معنایی واژه هدایت در نهج البلاغه، سامان یافته است. بررسیها نشان داد که معنای اساسی هدایت، راهنمایی کردن بوده و ساحتهای گوناگونی در ارتباط با این واژه قابل طرح است، شامل: همنشینهای ابزاری، مانند پیامبر(ص) ؛ همنشینهای پیشران، مانند درخواست مدد الهی؛ هم نشین های پسران مانند شیطان؛ واژههای ملازم، مانند برخورداری از قلب سلیم؛ واژه های متضاد، مانند ضلالت. از تحلیل دادههای پیشگفته، نتیجهگیری میشود که هدایت، نجاتی ازسوی خدا به کسانی است که از قلب سلیم برخوردارند و در مسیر گمراهی و هلاکت قدم نمی گذارند. ترسیم میدان معنایی واژه هدایت در نهجالبلاغه، بر پایه شیوه همزمانی و همنشینی واژگانی، از نوآوریهای پژوهش حاضر تلقّی میگردد.
نقد و تحلیل دیدگاه شکری آلوسی درباره نامه ششم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه شش نهج البلاغه خطاب به معاویه، نوشتهای است که امام(ع) در آن بر لزوم بیعت معاویه با ایشان و به شیوه احتجاج مورد قبول وی، با او سخن گفتهاند و به شبهاتی که مطرح کرده است، پاسخ استدلالی دادهاند. برخی از نویسندگان اهل سنت با استناد به این نامه، بیعت با خلفا را مطابق دیدگاه حضرت دانسته و در صدد انکار نصالهی امامت برآمدند. محمود شکری آلوسی از جمله نویسندگانی است که در کتاب «السیوف المشرقه مختصرالصواعق المحرقه» خود، پاسخ محققان شیعه را درباره شبهه مذکور ناکافی دانسته و آن را با بیانات متعدد رد کرده است. نوشته حاضر درصدد برآمد تا میزان اعتبار گفتههای وی را مورد تحلیل قرار دهد. با بررسی سیاقی نامه حضرت و دیدگاه بنیامیه درباره نصبالهی علی(ع)، آنچه او اظهار کرده است، انکار میشود و مداقه در جریانات تاریخی دوران نگارش نامه و تحلیل سخنان حضرت درباره معاویه، آنچه را او درصدد توجیه عملکردها و باورهای معاویه برآمده است، متزلزل میکند.
رفتارشناسی تحلیلی از رهبری اخلاق مدارانه امام علی(ع)در جنگ جمل مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار اخلاقمدارانه زمامدار پیش از به دست گرفتن حکومت میتواند سیاستهای اخلاقی و میزان صداقت وی در عملکردهای بعدیاش راتبیین و برجستهتر بنمایاند. امامعلی(ع)به عنوان زمام دار جامعه اسلامی میکوشد با تأکید بر تقدّم اخلاق بر دیگر حوزه ها نشان دهد آموزههای اخلاق مدارانه مورد تأکید درخلافت، با آموزه های اخلاق مدارانه در دوران پیشاز حکومت تفاوتی نداشته است. جنگ جمل به عنوان نخستین جنگ تحمیلی به امام، گرچه پیامدهای ناگواری ایجاد کرد، اما رهبری اخلاقمدار میکوشد ابتدا با اصول اخلاقی مناسب، از بروز جنگ پیش گیرد و پس از جنگ نیز با رفتار واخلاق مناسب با دشمنان خویش، نشان دهد که انسانیت اخلاق مدار بر دیندار بیاخلاق ترجیح وبرتری دارد. مقاله پیشرو به تبیین تئوری نوین درحوزه تئوری های رهبری پرداخته است. این پژوهش با مداقه بر سیره ی امام علی(ع)به روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین آن است که گزارههای بناشده بر محور اخلاق ونیز کارکرد سلبی وایجابی این رفتار میتواند جامعه تحت امر زمامدار را اخلاقمحور سامان دهد، گفت وگو بر پایه گزاره های خاصِ اخلاقمدار، تن دادن به خواستههای اصلاحگرایانه بنابر بر اقتضائات موجود، استفاده از راهکارهای مناسب برای اسکات خصم بهمنظور ممانعت از تشنّج بیشتر جامعه، حفظ کرامت انسانی وپاسداشت حقوق افراد مخالف وشبه مخالف نه بر پایه خویشاوندی وسابقه حضور درعرصههای مختلف سیاسی، میتواند کشمکش به وجود آمده در جامعه رابا رفتار اخلاقمدار زمامدار دفع کند.
تحلیل عناصر ربط زمانی در متن ترجمه های نهج البلاغه (نمونه موردی: ترجمه دشتی، فاضل لنکرانی، فقیهی و فیض الإسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل ربطی یا پیوندی به مجموعه عناصر زبانی اطلاق می شود که باعث پیوستگی و اتصال واژگان به خصوص جملات می گردد، این عوامل بین دو جمله یا اول آن ها قرار می گیرند و آنان را به یکدیگر پیوند می دهند. مهم ترین طبقه بندی عناصر ربط ازدیدگاه هلیدی و رقیه حسن در چهار نوع زمانی، افزایشی، سببی و نقیضی نمود می یابد. عنصهر ربط زمانی انواع مختلفی نظیر: ربط زمانی ترتیبی، ربط زمانی همزمانی، ربط زمانی ارجاعی و ربط زمانی انجامی دارد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی به بررسی عناصر ربط زمانی در متن ترجمه های انتخابی از نهج البلاغه(دشتی، فاضل لنکرانی، فقیهی و فیض الإسلام) و چگونگی نمود انسجام و پیوستگی در بافت آنها با آوردن نمونه های پراکنده پرداخته شده است. در این عامل، زمان و توالی زمانی نقشی اساسی در پیوند جمله های متن مبدا با متن مقصد دارند. در نهایت عناصر ربط زمانی به کار رفته در نمونه های انتخابی بیشتر ساختار معنایی جملات را به یکدیگر مرتبط کرده بودند، اگر چه این عناصر در بیشتر نمونه ها نمود ظاهری داشتند اما با تعمق بیشتر در مثال ها و ترجمه های ذکر شده می شود دریافت که این عناصر گاهی علیرغم نداشتن نمود ظاهری، ساخت معنایی و مفهومی عبارت و متن را به یکدیگر گره زده اند.
مؤلفه های قدرت هوشمند در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت مؤلفه اصلی اداره هر جامعه و برقرای نظم در هر نظام سیاسی است که در طول زمان همواره دستخوش تغییرات نظری و عملی بسیاری بوده که از سوی اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. قدرت هوشمند به نوعی از قدرت گفته میشود که از ترکیب منابع سخت و نرم قدرت به دست آمده و از ویژگیهایی مانند عقلانیت، تدبیر و هوشمندی برخوردار است. منابع دینی نیز از این مفهوم معانی و تعاریفی ارائه دادهاند که قابل توجه است. نهج البلاغه به واسطه اینکه از یک رهبر دینی و سیاسی صادر شده که به باور شیعیان نمونه آرمانی حکومت را ارائه داده، از مؤلفه های قدرت هوشمند برخوردار است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد پاسخ به این سئوال است که مؤلفه های قدرت هوشمند در نهج البلاغه کدامند؟ ضروت موضوع اینکه هر چه رفتار حکومتی زمامداران هوشمندانه باشد اداره جامعه بسیار مطلوبتر خواهد بود. نوع حکمرانی و نگاه حضرت علی(ع) به قدرت، رابطه میان مردم و حکومت و بیان ویژگیهایی برای آنها حاکی از وجود مؤلفه هایی برای قدرت هوشمند در نهج البلاغه و اشاره به شاخصه های آنها است. یافته های پژوهش نشان میدهد که این مؤلفهها در حوزه سخت شامل (مسایل اقتصادی، امور نظامی) و در حوزه نرم شامل (فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجی) است که ترکیب مدبرانه و عاقلانه آنها مؤلفه های قدرت هوشمند را با شاخصه های (حمایت و همراهی مردم با نظام سیاسی، ناکامی مخالفان و دشمنان خارجی و امنیت، رفاه و سعادت برای مردم) به ما نشان میدهد.
نقد ترجمه محمد دشتی از حکمت های نهج البلاغه بر اساس الگوی لادمیرال (1994)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای پژوهشگران مطالعات نهج البلاغه، بررسی ترجمه ها و نقد و تحلیل آن هاست که می تواند لایه های پنهان معنایی و مفهومی نهج البلاغه را نمایان ساخته و روش ها و ملزومات یک ترجمه مناسب را ارائه دهد. با توجه به اینکه نظریه لادمیرال (1994) ارائه ترجمه ای مقصدگراست و هدف آن، انتقال کامل معنا و مفهوم است و دشتی نیز تلاش کرده ترجمه ای قابل فهم برای عموم ارائه دهد، جستار حاضر می کوشد تا ترجمه حکمت های نهج البلاغه دشتی را از زاویه نظریه ترجمه لادمیرال (1994) به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. از این رو تمام حکمت های نهج البلاغه به همراه ترجمه آن ها با 11 مؤلفه ذکرشده در نظریه مذکور تطبیق داده شد. یافته ها نشان از تطابق ترجمه دشتی با نظریه لادمیرال دارد و تمام تلاش مترجم بر آن بوده تا پیام متن را به مخاطب برساند. همچنین معلوم شد که مؤلفه خوانایی بیشترین کاربرد را در ترجمه دشتی داشته که هدف آن تلاش بر انتقال پیام متن به مخاطب است.
مفهوم شناسی واژه حائک در خطبه 19 نهج البلاغه با رویکرد انتقادی به معادل یابی های آن در ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه شمار قابل توجهی از کنایات، حاوی مضامین و پشتوانه های فرهنگی می باشد؛ بازآفرینی و معادل یابی آن در زبان مقصد از چالش های پیش روی مترجمان است. نظریه پردازان ترجمه، شیوه های مختلفی برای رویارویی با این قبیل چالش ها معرفی کرده اند. پیتر نیومارک (1988) یکی از این صاحب نظران است که با ارائه تقسیم بندی پنج گانه از مفاهیم فرهنگی برای بازگردانی آن، راهبردهایی را پیشنهاد داده است. پژوهش پیش رو که با هدف شناسایی چالش های پیش روی مترجمان نهج البلاغه در معادل یابی یکی از مفاهیم و مقولات فرهنگ بنیاد نهج البلاغه سامان یافته است، کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی، معنای صحیح تعبیر کنایی «حائک بن حائک» در خطبه 19 نهج البلاغه را تبیین نماید. بدین منظور ضمن بررسی معانی و کاربرد این تعبیر در روایات مختلف، پنج ترجمه معاصر نهج البلاغه از فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان انتخاب گردید و با تکیه بر الگوی نیومارک مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. برآیند پژوهش، نشان داد که افزون بر بی پایه بودن شماری از روایاتی که این تعبیر در آن ها به کار رفته، جنبه فرهنگی این تعبیر کنایی از سوی مترجمان یاد شده، مورد غفلت قرار گرفته و آن ها با گرته برداری از تعبیر یاد شده و ارائه توضیحاتی در پانوشت، در انتقال معنا و مفهوم و بار فرهنگی نهفته در آن موفق عمل نکرده و دچار کج فهمی شده اند. با تتبع در کتب تاریخی و شروح نهج البلاغه و در نتیجه آشنایی با بستر فرهنگی این عبارت، معادل کارکردی «ابله نادان»، معادل مناسب تری برای این عبارت است.
بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مرتبط با زنان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در نهج البلاغه موردتوجه و بحث قرارگرفته است، زنان هستند. جایگاه زنان در کلام حضرت علی (ع) بعضاً محل اختلاف بین مترجمان بوده و بحث های فراوانی را در پی داشته است. در پژوهش حاضر سعی برآن است تا به این دو پرسش پاسخ دهیم که آیا جنسیت و ایدئولوژی مترجم می تواند تفاوتی در ترجمه متن کتابی مذهبی همچون نهج البلاغه ایجاد کند و مترجمان زن و مرد از چه دسته بندی هایی بر اساس مدل تحلیل انتقادی گفتمان فرحزاد و چه راهکارهایی بر اساس مدل زوبرگا در جهت اعمال ایدئولوژی خود استفاده کرده اند. مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مربوط به زنان در نهج البلاغه با توجه به ترجمه محمد دشتی و ناهید آقا میرزایی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در ترجمه این سخنان، ایدئولوژی مترجمان نقش بسزایی داشته است و منجر به تفاوت های چشمگیری در ترجمه های آن ها شده است. همچنین بررسی تأثیر جنسیت مترجم، نشان داد میان ترجمه مترجم مرد از موضوعات مربوط به زنان و اعمال بار منفی در انتقال معنا رابطه مستقیمی وجود ندارد و مترجم مرد در بسیاری از موارد برخلاف مترجم زن با نگرشی مثبت نسبت به زنان به ترجمه پرداخته است.
نسبتِ گفتمانی قرآن و نهج البلاغه در ارتباط با جنسیت؛ نگاهی نو به مرجعیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی کل نگر و سیستمی، یکی از جدیدترین روی آوردها در شناسایی و استخراج ساختارها و گفتمان های حاکم بر متون می باشد. استخراج ساختارها و گفتمان های مرتبط با جنسیت در قرآن و نهج البلاغه برهمین نگاه کل نگر و سیستمی مبتنی است. دو گفتمان اساسی را در این ارتباط می توان مشاهده کرد: گفتمان مردانه و گفتمان تساوی طلبانه-زنانه. با وجودیکه گفتمان مردانه و گونه های آن به شکل گسترده ای در قرآن قابل رصد است امّا موارد متعددی مرتبط با گفتمانِ تساوی طلبانه و زنانه نیز قابل مشاهده است. هیچ گاه در قرآن کریم صریحاً نگاه هایی که همراه با تعمیم، جنس زن را مورد هجمه قرار داده باشد قابل مشاهده نیست. در نهج البلاغه نیز شاهد ظهور و بروز وسیع رویکرد مردانه هستیم امّا در مواردی نیز به ظاهر هجمه هایی به جنسِ زن مشاهده می شود. از این جهت تمایز بارزی میان گفتمان قرآن ونهج البلاغه در اتخاذ رویکرد مردانه دیده میشود. این در حالیست که کاربست گفتمان تساوی طلبانه-زنانه در نهج البلاغه در وضعیتِ کمینه و حداقلی آن است. سبک قرآن کریم در کاربستِ تلفیقیِ گفتمان های مرتبط با جنسیت نمایش گر سبکِ پیشرو آن است و می تواند به عنوان ملاکی برای جرح و تعدیل روایاتی که رویکردی مخالف با آنرا اتخاذ کرده اند و نقد متنی آنها به حساب بیاید.
نظر حضرت امیر علیه السلام بر حاکمیت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی در زندگی مادی و معنوی انسان سعادت گرا
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲۴
26 - 14
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه، از جمله کتبی است که حاوی موضوعات گوناگون می باشد، و هر کس به اندازه تشنگی خود، از این دریا چشیده است. تاریخ عقل و تعقل، همزاد تاریخ بشری است؛ وجه ممیز انسان از موجودات دیگر، عقل او است، و آدمی با تعقل به حیات انسانی خویش ادامه می دهد . به فرموده امام علی علیه السلام الانسان بعقله «انسان به عقل خود انسان است.» بنابراین تاریخ تعقل با پیدایش آدم آغاز می شود .معمولا در کتاب های تاریخ فلسفه گفته می شود تعقل در سواحل آسیای صغیر و در منطقه ایونیا باظهور طالس و آناکسیمندرشروع شده است و پیش ازآن مردم در دوران تخیل می زیسته اند. این سخن اگر درست باشد، که چنین نیست، تنها درباره شروع نوع خاصی از تعقل صادق است، نه درباره پیدایی تعقل و خردورزی به معنای کلی آن. البته توجه به عقل و تعقل فلسفی و به سخنی دیگر، تعقل در باب تعقل فلسفی و نقد و بررسی آن امری متاخر است و بر اساس اطلاعات مکتوب و باقیمانده، ابتدا در زمان سوفسطائیان و سقراط به شکلی ناقص مطرح شده است. پس از آن در عصر جدید با فرانسیس بیکن و رنه دکارت و جان لاک بار دیگر مسئله معرفت و به خصوص تعقل، مورد توجه جدی قرار گرفت و درآثار ایمانوئل کانت به اوج خود رسید و مساوی با فلسفه شد و در نهایت به علم معرفت شناسی جدید انجامید .هنگامی که به مباحث مطرح شده در تاریخ فکر و فلسفه نظر می کنیم، می بینیم که عقل افلاطون با عقل ارسطو، عقل متکلمان با عقل عارفان، عقل دکارت با عقل کانت و ... تفاوت می کند و هر کس معنای خاصی از آن را اراده کرده است. لازمه این اختلاف نظر آن نیست که بگوییم هر کس عقل خاصی داردکه متفاوت و متباین با عقل دیگران است؛ بلکه می توان گفت این اختلاف به دلیل اختلاف در تفسیر عقل است .اختلاف در تفسیر را نیز می توان به کارکردهای متفاوت عقل و قابلیتهای گوناگون آن بازگرداند . بدین سان اهمیت بررسی عقل و تعقل از دیدگاه امام علی علیه السلام روشن می شود؛ چرا که خداوند متعال با فضل خویش آن امام حکیم را از عالی ترین درجه عقل بهره مند ساخته است و هم اواست که می تواند مفسر عقل و تبیین کننده تعقل و مسیرهای درست آن باشد.
خوانشی فلسفی از ساحت اجتماعی انسان کامل در نهج البلاغه (با رویکرد حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به تصویری کلی از ساحت اجتماعی انسان کامل با تتبع میان عبارات نهج البلاغه و تحلیل حکمی آنها با مبانی حکمت متعالیه است. ساحت اجتماعی انسان کامل، عبارتست از ویژگیهایی از انسان کامل که در تعامل با انسانهای دیگر و در ساختار اجتماعی و اینجهانی او قرار دارد. معرفت انسان کامل در این حوزه نمایانگر نقش تمدنی او در جامعه انسانی و در تحقق «جامعه متعالیه» خواهد بود. از میان روشهای مناسب برای گردآوری داده های تحقیق، روش موردنظر برای این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی میباشد. بر اساس تعالیم نهج البلاغه و مبانی حکمت متعالیه، انقلاب فکری و محتوایی جامعه و هدایت آن از طریق ایجاد بیداری و شکوفایی فطری و آشکارسازی گنجینه های عقلی انسانها، اساس و بنیاد فعالیتهای اجتماعی انسان کامل را تشکیل میدهد که این امر بانضمام کمالات وجودی دیگر در انسان کامل و بحسب اطاعت و فرمانبرداری مردم، باعث تکامل و شکوفایی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل جامعه متعالیه میگردد. بنابرین، محوریت و رهبری انسان کامل و فرمانبری مردم از او، اساس و مهمترین رکن تحقق آرمان جامعه متعالیه است.
ارائه مدل تربیت فرهنگی بر اساس آموزه های دینی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
33 - 51
حوزههای تخصصی:
تربیت یکی از مباحث مورد توجه ادیان و مکاتب مختلف در طول قرون و اعصار بوده است. تربیت ابعاد مختلفی را داراست که یکی از مهمترین این ابعاد، بعد تربیت فرهنگی است. برای تربیت فرهنگی نیز بهترین دوران، دوران کودکی است. زیرا این دوران زمان و فرصتی بسیار مناسب برای انواع یادگیری های فرهنگی است و روند تغییرات فرهنگی در سال های کودکی از سرعت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف واکاوی آموزه های فرهنگی نهج البلاغه و به منظور ارائه مدلی برای تربیت فرهنگی انجام شده است. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی بوده و روش اجرای آن، نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش عبارت از کلیه خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه می باشد که از میان آن ها ۳۰ خطبه، نامه و حکمت بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط رویکرد سیستماتیک (منظم) اجرا گردید و مراحل 3 گانه کدگذاری انجام شد. در مرحله کدگذاری باز، ۷۱ مقوله به دست آمد که این مفاهیم در مرحله کدگذاری محوری در 10 دسته طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، طبقه اصلی یا محوری تحت عنوان ایمان به خدا و آخرت انتخاب شد و به عنوان مقوله کانونی، ارتباطش با سایر طبقات از جمله دوری از رذایل اخلاقی، پرورش فضایل اخلاقی، مردم داری و متعادل بودن مورد بررسی قرار گرفت. پس از این مراحل و با استناد به یافته های پژوهش؛ مبانی، اصول و روش های تربیت فرهنگی استخراج شده از آموزه های نهج البلاغه در قالب مدل پیشنهادی ارائه گردید.
اهداف انضباط انتظامی در آموزه های مدیریتی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و تبیین اجزا و مؤلفه های انضباط انتظامی و مشخص ساختن ارتباط آنها در آموزه های مدیریتی نهج البلاغه، هدف مقاله حاضر است. روش تحقیق: این نوشتار کیفی در صدد است با روش استنادی و تحلیلی، اهداف انضباط انتظامی را مبتنی بر تعریف دقیق مفاهیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از نهج البلاغه و شرح ها و تفاسیر مرتبط با آن احصا کند. یافته ها: یافته های تحقیق بر این مبناست که اهداف انضباط انتظامی در آموزه های مدیریتی نهج البلاغه در دو بُعد غایی و واسطه ای قابل پوشش است. اهداف غایی عبارت است از: قرب الهی، تقوا، عدالت، رشد و کمال و اهداف واسطه ای در بردارنده دو وجه معنوی و ظاهری است. در وجه معنوی، ایمان و اعتقاد به خدا و مبانی دین مبین اسلام، انجام فرائض دینی، پایبند بودن به احکام و ارزشهای اخلاق اسلامی، احساس مسئولیت معنوی در قبال نظام حکومت اسلامی، قانون و وظایف محوله، اعتقاد به منطقی و عادلانه بودن مقررات و اعتقاد به فرماندهان؛ و در وجه ظاهری، حفظ احترامات، آراستگی ظاهری و دقت در اجرای قوانین، مقررات و دستورها استخراج شده است. نتیجه گیری: نهج البلاغه کتابی است جامع که می توان با رویکردهای مختلف، از جمله رویکرد مدیریتی و حوزه مطالعات انتظامی متناسب با مفاهیم و بایسته های سازمانی مانند انضباط انتظامی از آن بهره گرفت. نتایج تحقیق نشان داد اهداف غایی انضباط انتظامی در نهج البلاغه، در قرب الهی، تقوا، عدالت، رشد و کمال خلاصه می شود و مؤلفه های اهداف واسطه ای انضباط انتظامی در نهج البلاغه از جنبه معنوی انضباط انتظامی مبتنی بر «ایمان و اعتقاد مأمور نیروی انتظامی به خدا و مبانی دین مبین اسلام»، «انجام فرائض دینی»، «پایبند بودن به احکام و ارزشهای اخلاق اسلامی»، «احساس مسئولیت معنوی در قبال نظام حکومت اسلامی»، «قانون و وظایف محوله، اعتقاد به منطقی و عادلانه بودن مقررات»، «اعتقاد به فرماندهان ، روسا و مدیران و همکاران در کارکنان» است و همچنین از جنبه ظاهری انضباط انتظامی مبتنی بر «حفظ احترامات»، «آراستگی ظاهری» و «دقت در اجرای قوانین، مقررات و دستورها» است
الگوی پیاده سازی مدیریت منابع انسانی در پرتو تعالیم اسلامی با محوریت نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
311 - 336
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با سؤال از قابلیت تعالیم اسلامی در ارائه راهکارهای اجرایی مرتبط به حوزه مسائل منابع انسانی آغاز شده و با سؤالاتی از چیستی مفاهیم اسلامی منابع انسانی و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر راهبری شده است. هدف این پژوهش، طراحی الگوی راهکارهای مدیریت منابع انسانی در پرتو تعالیم اسلامی با محوریت نهج البلاغه است.روش: پژوهش حاضر توسعه ای - کاربردی بوده و در مسیر استنباط مفاهیم از روش تحلیل محتوا و در استخراج روابط میان مفاهیم و طراحی الگو، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. در قالب روش مذکور از پانزده نفر خبرگان صاحب نظر در حوزه مدیریت اسلامی منابع انسانی که از طریق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، بهره گرفته شده است.یافته ها: نتیجه این پژوهش که در قامت الگویی متشکل از 9 معیار، در پنج سطحِ شایستگی های درونی؛ شایستگی های تعاملی؛ شایستگی های رفتاری، و تنظیم رابطه شغل و شاغل؛ ارزیابی عملکرد، و مردم داری و مشورت؛ الزامات تنظیم مقررات، گزینش و انتخاب، و جبران خدمات به همراه روابط معیارها ارائه شده است، بینشی منحصر به فرد نسبت به ماهیت دستورالعمل ها و خط مشی های منابع انسانی ارائه می کند. نتایج: بر اساس یافته ها، مهم ترین رهنمود پژوهش حاضر، درونی سازی تعالیم اسلامی در حوزه منابع انسانی است که بر مبنای آن، باید راهکارهای منابع انسانی بر اساس تعالیم اسلامی و شایستگی هایی که متوجه فرد و شایستگی های درونی او است، تنظیم و تدوین شود. در این راهکارها باید پیش از هر چیز، بر خودسازی و تقوای فردی تاکید شود که در نتیجه آن، کژکارکردهایی که کشورهای مسلمان بدان مبتلا هستند، برطرف خواهد شد.
طراحی الگوی مدیر شایسته مبتنی بر نهج البلاغه براساس روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
171 - 190
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هر تمدن بالنده ای برای تداوم حیات سعادتمند خود نیازمند حکمرانی شایسته است تا تعالی فردی و اجتماعی جامعه خود را سرعت بخشد. مدیران و دیوان سالاران به عنوان سرمایه های اصلی نظام، مجرای تجلی اراده حکومت و تضمین کننده تحقق آرمان های یک تمدن هستند. بنابراین طراحی یک الگوی کارآمد پرورش مدیران و کارگزاران صالح و شایسته، مسئله اصلی هر حکومتی است که بدون شناخت باورهای اساسی بنیان گذاران و اسطور ه های آن حکومت قابل تحقق نیست. با توجه به شخصیت والای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در شکل دهی به اندیشه های حکومت و مدیریت در نظام مقدس ایران اسلامی، این جستار، به دنبال استخراج و فهم الگوی مدیر شایسته از کتاب نهج البلاغه است.روش: این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت کیفی است و رویکرد آن براساس نظریه داده بنیاد است.یافته ها: با مطالعه نهج البلاغه و با انجام فرایند های رویکرد داده بنیاد، 149 مفهوم مرتبط با مدیر شایسته به دست آمد. سپس این مفاهیم با موضوع و معانی مشترک با هم ادغام و دسته بندی و منجر به ظهور 39 مقوله فرعی شد. این مقوله ها نیز ادغام و در دسته های کلی تر قرار گرفت که حاصل کار، ظهور ابعاد شش گانه مدیر شایسته بود که عبارت اند از: بعد اعتقادی (خداباوری)، بعد مکتب علوی، نظام پایش اخلاق محور، بعد تربیتی، مقوله راهبردهای مدیریت و رهبری و درنهایت تحقق مدیر شایسته.نتیجه گیری: این ابعاد در الگوی «استراوس کربین » (1391) گنجانده شد. بدین ترتیب که بعد خداباوری به عنوان عامل علی، بعد مکتب علوی به عنوان عامل محوری، بعد تربیتی و نظام پایش اخلاق محور به ترتیب به عنوان عوامل زمینه ای و مداخله گر و منش مدیریت و رهبری زیر مقوله راهبردها جای گرفت که نتیجه و پیامد آن شکل گیری الگوی مدیر شایسته (حکمران صالح) است.