مقالات
حوزه های تخصصی:
محمدرضا بارانی [1] هنگامه کارگر [2] چکیده استقرار حاکمیت آل بویه بر بغداد در قرون چهارم و پنجم قمری، زمینه ساز روندی از درگیری های نظامی و مذهبی با عملکرد تأثیرگذاری رقابت های مادی نظامیان (ترک و دیلم) بر درگیری های مذهبی (شیعیان و اهل تسنّن) در جامعه شد. در این میان ، عیاران به بازوهای عملیاتی نیروهای نظامی تبدیل شدند. در نوشتار حاضر تلاش شده است با بررسی تأثیر عوامل زمینه ساز سیاسی بر فعالیت عیّاران در درگیری های نظامی و مذهبی ، جایگاه این گروه در این درگیری ها تبیین شود. گزارش های تاریخی گواه آن است که حاکمیت سیاسی بغداد با رویکرد مذهبی شیعه گرایانه، زمینه ساز سه دوره متفاوت برای فعالیت عیاران بوده است. بر این اساس، در بازه زمانی 334-367 ق. عیّاران در پیوستگی با روند درگیری های نظامی و مذهبی بوده اند، اما پس از دوره رکود فعالیت آنها طی سال های 367 -379 ق، قدرت گیری دوباره این گروه در سال های 379 -447 ق. با استقلال نسبی از روند درگیری های یادشده همراه بود و عیّاران در این دوره مسیر خویش را با فعالیت هایی چون غارت های مستقل از درگیری های نظامی و مذهبی، هماوردی با نیروهای نظامی و نقش آفرینی در ساختار حکومتی آل بویه در پیش گرفتند. واژه های کلیدی : آل بویه، بغداد، عیّاران، رقابت های نظامی، درگیری های مذهبی [1] . استادیار گروه تاریخ دانشگاه الزهراء(س)، تهران m.barani@alzahra.ac.ir [2] . کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه الزهراء(س)، تهران h_kargar88@yahoo.com
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد و جایگاه خواجگان در دولت هخامنشی رضا بیگدلو [1] مهران حیدری [2] چکیده خواجگان پسران اخته شده ای بودند که از روزگاران کهن با گسترش ساختار دربار و تعدد زوجات، در اندرونی و حرم سرای دربار شاهان و اشراف حضور داشتند. از منظر پیکرشناسی جنسیتی، خواجگان را می توان در جنسیت سومی طبقه بندی کرد که در جنس زنان و مردان قرار نمی گرفتند. در ایران باستان از پادشاهی مادها تا دوران ساسانی، شواهدی از حضور خواجگان در دربار شاهان و اندرونی اشراف وجود دارد. با این حال، عصر هخامنشی از منظر حضور و کارکردهای خواجگان ویژه است. نگارندگان این مقاله با رویکرد تاریخ نگاری فرودستان، بر آن بوده اند تا با روش تحلیل تاریخی نقش و کارکرد خواجگان در دولت هخامنشی را مورد واکاوی قرار دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که خواجگان به عنوان یک قشر، در جامعه ایران عصر هخامنشی حضور داشتند. خواجگان خاصه در دربار شاه و شاهزادگان ایران عصر هخامنشی، نقش های متعددی چون نگهبان شاه و حرم سرا، خادمان خاندان شاهی، مدیر حرم سرا، ساماندهی برخی امور نظامی و اداری را برعهده داشتند. تعدادی از خواجگان درگیر اختلافات و گروه بندی ها و کشمکش های سیاسی شدند و برخی نیز بر روند کلی حیات سیاسی دولت هخامنشی تأثیرگذار بودند. واژه های کلیدی: خواجگان، دولت هخامنشی، ایران، حرم سرا، دربار، فرودستان [1] . استادیار تاریخ پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی (نویسنده مسئول) bigdelor@gmail.com [2] . کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، دانشگاه آزاد، واحد الکترونیک heidari1970@yahoo.com
معنایابی رمزگان فرهنگی رولان بارت در متنی سقاخانه ای از منصور قندریز (چاپ دستی: لینولئوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنایابی رمزگان فرهنگی رولان بارت در متنی سقاخانه ای از منصور قندریز(چاپ دستی: لینولئوم) حمیده حرمتی [1] فرنوش شمیلی [2] صلاح الدین خضرنژاد [3] چکیده «معنایابی» فرآوری متن در بازه دلالت گری رمزگان فرهنگی (یکی از پنج رمز روایی هرمنوتیک، معنایی، نمادین، کنشی و فرهنگی) رولان بارت است که با اهداف دوگانه، ابتدا درصدد دستیابی به معانی صرفاً فرهنگی و سپس تعیین حدود و ثغور مراجع فرهنگی است. گفتنی است از یک سو متن از دید بارت محدود به متن ادبی نیست، بلکه آثار هنری نیز قابلیت متن بودگی را دارند و به همین دلیل می توانند به عنوان یک متن مورد معنایابی قرار گیرند و از سوی دیگر، مراجع فرهنگی نقش منابع معانی متن مورد بررسی را ایفا می کنند. متن مورد بررسی «تابلوی لینوتراشی» از منصور قندریز در حوزه چاپ دستی است که موضوع آن به دلیل ارجاع به تمدن های کهن ایرانی و موضوعات اساطیری مشترک با دیگر فرهنگ ها، به خصوص از بُعد تزئین، در زمره آثار سقاخانه قرار گرفته است. وجه تزئین از یک سو عامل مسلط و از سوی دیگر مانع از برداشت صریح معانی شده که علاوه بر عدم درک بنیان های فرهنگی نقوش، موجبات چالش در خوانش متن مورد بررسی را فراهم کرده است. بر همین اساس، نگارنده پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به دو سؤال عمده بوده است. نخست آنکه چه روشی برای خوانش هر متن سقّاخانه و متن مورد بررسی وجود دارد؟ دوم، معانی برخاسته از نقوش تجریدیِ متن مورد بررسی کدام اند؟ به همین منظور در مقاله حاضر از روش کتابخانه ای برای گردآوری منابع بهره گرفته شده و با عنایت به رمزگان فرهنگی رولان بارت از رهیافت معنایابی، معانی عمده ای از قبیل عروج به عالم اعلا، مرگ، توسل به نیروهای ماورایی، باور به عوامل نمادین باروری، اعتقاد به تکامل و تطور انسان و همچنین برجستگی نقش مادرسالارانه در ساحت متنوع زنانه، فرآوری شده است. واژه های کلیدی: معنایابی، رمزگان فرهنگی، رولان بارت، سقاخانه، منصور قندریز، چاپ دستی [1] نویسنده ی مسئول مقاله: حمیده حرمتی ، استادیار، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، Email: hhormati2@gmail.com [2] فرنوش شمیلی، استادیار، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، f.shamili@tabriziau.ac.ir [3] صلاح الدین خضرنژاد ، کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، wria62@ymail.com
واکاوی نگرش نواب وکیل نسبت به نوسازی واثرات آن بر سیاست های مذهبی وفرهنگی عصر قاجار وپهلوی اول با تاکید بر با «سفر چهارساعته و کشف حقایق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی نگرش نواب وکیل نسبت به نوسازی و اثرات آن بر سیاست های مذهبی و فرهنگی عصر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر «سفر چهار ساعته و کشف حقایق» منصور طرفداری [1] چکیده کتاب خاطرات وکیل التولیه نوشته میرزا سید محمد نواب رضوی معروف به «نواب وکیل» از منابع مهم مطالعه عصر ناصری تا اواسط عهد رضاشاه است. در این میان، «سفر چهار ساعته و کشف حقایق» که بخش پایانی خاطرات را در برمی گیرد، با تکمله های متعددش به سبب قالب انتقادی آن برای فهم نگارنده درباره چگونگی ورود مدرنیسم و چالش های ناشی از آن در زمینه های مذهبی و فرهنگی و همچنین تأثیراتش بر نوع عملکرد و سیاست های حکام قاجار و پهلوی اول که مسئله اصلی این مقاله نیز به حساب می آید، اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، نگارنده نوشتار حاضر کوشیده است با تحلیل محتوای اثر مذکور و بهره گیری از منابع و تحقیقات مرتبط، با رویکردی توصیفی- تحلیلی زوایای موضوع را روشن سازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که نویسنده این اثر از نمایندگان مهم و کمتر شناخته شده جریان سنت گراست که با استدلال های تاریخی و تفسیرهای زیرکانه متون دینی و طرح عصر فتحعلی شاه به عنوان دوره ای ایده آل، کوشیده بود مخالفتش را با هرگونه نوسازی و أخذ رهاوردهای غربی، به خصوص در عصر پهلوی موجه سازد. البته مواردی نسبتاً شخصی چون تبعیت از نگرش محافظه کارانه «حاج محمدکریم خان» پیشوای شیخیه کرمان، از دست دادن تدریجی جایگاهش در سیستم دیوان سالاری سنتی و همچنین افول پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش، بر این رویکرد او تأثیرگذار بوده است. واژه های کلیدی: نواب وکیل، سفر چهار و ساعته کشف حقایق، قاجار، پهلوی اول، نوسازی [1] . استادیار گروه ایران شناسی دانشگاه میبد tarafdari@meybod.ac.ir
تبارشناسی کنارنگان در دوره ایران باستان و ایران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبارشناسی کنارنگان در دوره ایران باستان و ایران اسلامی فاطمه حاجی پور لاطرانی [1] رضا شعبانی صمغ آبادی [2] آذرتاش آذرنوش [3] در اواخر دوره ساسانی، یزدگرد سوم ( 631-651م ) در آخرین تلاش ها برای حفظ مِلک و مُلک پادشاهی، راهی خراسان شد. او قصد داشت نزد کنارنگ توس رود، اما حاکم توس کافی نبودن جا را بهانه کرد و نپذیرفت و او به سوی کنارنگ مرو رهسپار شد. ردّ پای کنارنگ ها در دوره ایران باستان و دوره اسلامی و داستان های شاهنامه فردوسی دیده می شود. نگارندگان این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش بوده اند که کنارنگ ها چه کسانی بودند؟ چه مناصب کشوری و لشگری داشتند؟ و در کدام منطقه جغرافیایی ایران حکمرانی می کردند؟ به منظور پاسخ به این پرسش ها، آثار مورخان سده های نخستین و همچنین مورخان معاصر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و معلوم شد واژه کَنارنگ به معنای نگهدار کرانه ها، والی و خداوند زمین است و در گزارش های کتب تاریخی در مفهوم مناصب لشکری و کشوری همچون شاه، فرمانروا، مرزبان و صاحب طرف، سردار و سپهبد آمده است. کنارنگ ها از صفت پهلوانی و عدل و داد برخوردار بودند و حوزه جغرافیایی حکمرانی شان بیش از همه مختص شهرهای خراسان، نظیر مرو، نساء، توس و ابرشهرِ نیشابور و در دوره ای طبرستان بوده است. آنها همنشین خاندان های نامدار پارتی و ساسانی بودند و با گذشت زمان شکل خاندانی و موروثی پیدا کردند و در سده های نخستین اسلامی کم وبیش به حیات خود ادامه دادند. واژه های کلیدی: کنارنگ، شاه، مرزبان، خاندان، خراسان واژه های کلیدی: کنارنگ، شاه، مرزبان، خاندان، خراسان [1] . دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران fatemehajipour@yahoo.com . [2] . استاد گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول) drshaabani.reza1317@gmail.com [3] . استاد ادبیات عرب دانشگاه تهران، تهران، ایران drazarnoosh@gmail.com
ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه ی 1340 و اوایل دهه ی 1350(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه و دریافت تاریخی اگزیستانسیالیسم سارتری به عنوان سلاحی برای مبارزه با آخرین شاه ایران در دهه 1340 و اوایل دهه 1350 مرضیه ملکشاهی [1] علی خزاعی فرید [2] چکیده اگزیستانسیالیسم از جمله جنبش های فلسفی مهم در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم بود. بررسی دریافت این فلسفه در ایران و معروف ترین بنیان گذار و شارح آن «ژان پل سارتر» نشان می دهد که گفتمان اگزیستانسیالیستی در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و تاریخی در ایران و در آمیزش با افق فکری روشنفکران و مترجمان ایرانی، چهره های گوناگونی از خود نشان داده است. اگزیستانسیالیسم سارتر در آغاز ورود خود به ایران در دهه 1320، به عنوان یک فلسفه سطحی، امپریالیستی، پوچ گرا و غیرسیاسی معرفی شد، اما رفته رفته مترجمان و نویسندگان ایرانی با اهدافی چون مبارزه با شاه و پیوستن به نهضت جهان سوم گرایی، از سارتر یک مبارز انقلابی و از فلسفه اگزیستانسیالیسم یک ایدئولوژی انقلابی و سیاسی ساختند. نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند تا با تحلیل اسناد ( پیرامتن های ترجمه آثار سارتر و ترجمه آثار مرتبط با سارتر و اگزیستانسیالیسم، اعم از مقدمه ترجمه ها، مؤخره ها، نقد ترجمه ها، مصاحبه های مترجمان و تولیدات متنی نویسندگان و روشنفکران ایرانی درباره اگزیستانسیالیسم در کتب و مجلات مختلف) در بستر بافت تاریخی، نشان دهند که چگونه شرایط خاص نسلی که تحت تأثیر انقلاب های جهانی و ضدّ استعماری می خواست به شیوه ای بنیادین و سریع نظام موجود را که در نظرش دست نشانده استعمار بود، برافکند، باعث اتخاذ شیوه ای از عمل توسط این نسل شد که اگزیستانسیالیسم را از خاستگاه هستی شناختی و فلسفی خود جدا کرد و باعث شد اگزیستانسیالیسم در ایران قبل از انقلاب 1357 نه به عنوان یک فلسفه، بلکه بیشتر به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی به کار گرفته شود. واژه های کلیدی: اگزیستانسیالیسم، سارتر، ترجمه، ایران، جهان سوم گرایی [1] . استادیار مطالعات ترجمه، گروه زبان انگلیسی دانشگاه دامغان، سمنان، ایران m.malekshahi1983@gmail.com [2] . دانشیار مطالعات ترجمه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران khazaeefarid@ferdowsi.um.ac.ir