مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
کودکان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار سوء تربیتی بازیهای رایانه ای بر کودکان است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری شامل کل مربیان مدارس راهنمایی آموزش و پرورش ناحیه دو استان قم بودند که همة آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته، شامل 17 گویه در سطح پنج درجه ای لیکرت و با پایایی 81% استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی در حد کای اسکور (خی دو) و تحلیل واریانس یک راهه (f) برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. یافته ها نشان میدهد که همه فرضیه های تحقیق در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 =a تأیید شدند. استفاده نامناسب از بازیهای رایانه ای تأثیرات سوء تربیتی در جهات اخلاقی، اجتماعی، روانی و جسمانی دارند. همچنین میزان تأثیرات سوء تربیتی در جهات جسمانی، روانی، اخلاقی و اجتماعی متفاوت است.
بازآزمایی اصول حرکت دست در ترسیم کودکان مبتنی بر دیدگاه سلسله مراتبی کنترل حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعاتی که تاکنون پژوهشگران کنترل حرکتی انجام داده اند حرکات دست در ترسیم و نوشتن از جنبه های مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بازآزمایی قوانین پیشنهاد شده گودنو و لوین است که بر نظریه سلسله مراتبی در کنترل حرکت مبتنی است. به این منظور 103 نفر شرکت کننده در تحقیق در پنج گروه سنی (شامل چهار گروه کودکان و یک گروه بزرگسال) قرار گرفتند. همه شرکت کنندگان در تحقیق راست دست بودند. به هر شرکت کننده پانزده طرح ارائه شد. هریک از شرکت کنندگان برای ترسیم هر طرح فرصت کافی را در اختیار داشتند. آزمونگر هم زمان با ترسیم شرکت کنندگان مسیر حرکت دست و توالی ضربات قلم آنان را ثبت می کرد. سپس طرح هایی که با توجه به شکل های اصلی به طور صحیح ترسیم شده بود از نظر قوانین مندرج در مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از هفت اصل پیشنهاد شده در مدل به عنوان قوانین حرکت دست دو اصل نخست مربوط به انتخاب نقطه شروع حرکت دو اصل بعدی مربوط به ترتیب ضربات قلم و سه اصل آخر مربوط به انتخاب جهت حرکت در ادامه ترسیم شکل ها بود. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش از وجود تفاوت معنادار بین فراوانی مشاهده شده با فراوانی مورد انتظار در انتخاب جهت حرکت و مسیر حرکت در چهار گروه سنی کودکان وگروه بزرگسال در سطح 01/0 حکایت می کرد که نشانگر عدم همخوانی نتایج با اصول مندرج در مدل گودنو و لوین است. همچنین در گروه بزرگسال در ارتباط با انتخاب نقطه شروع و جهت حرکت در ترسیم با انتخاب آن در یک تکلیف حرکتی نتایج مربوط به محاسبه ضریب همبستگی به روش تاوکندال برابر با 62/0 نشان دهنده همبستگی مثبت در اجرای دو تکلیف بود.
جمع بندی کلی از نتایج نشان می دهد الگوی حرکت دست تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله تفاوت ظاهری علائم جهت نوشتن (از چپ به راست یا از راست به چپ یا حتی از بالا به پایین) و شکل های ترسیمی قرار دارد.
نقش اجتماعی زنان و مردان در داستان های واقعی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش های اجتماعی زنان و مردان و مقایسه نمود حضور اجتماعی آنها نسبت به یکدیگر، در داستان های واقعی کودکان انجام شد. جامعه آماری آن، کلیه داستان های واقعی تألیف شده برای گروه های سنی «الف»، «ب» و «ب و ج»، طی سال های 1384-1360 به تعداد 180 عنوان بود. پژوهش به روش تحلیل محتواانجام شد. بر اساس یافته های پژوهش نقش های اجتماعی موجود، در پنج مقوله «خانواده»، «کارهای خانه»، «تحصیل»، «مشاغل»، و «فعالیت های سیاسی و اجتماعی» دسته بندی شدند. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد زنان بیشتر در دو مقوله «خانواده» و «کارهای خانه» و مردان در مقوله های «خانواده» و «مشاغل» حضور دارند. و تنوع نقش های اجتماعی مردان بیش از زنان است. بین نقش های اجتماعی زنان و مردان و واقعیت های اجتماعی هماهنگی وجود ندارد.
بررسی تفاوت های جنسیتی ترتیب ترجیح رنگ در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تفاوت های جنسیتی ترتیب ترجیح رنگ در کودکان 4- 10 ساله شهر اصفهان بود. بدین منظور 240 کودک (120 پسر و 120 دختر) به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای از مهدکودک ها ومدارس ابتدایی دو ناحیه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. نوع پژوهش علّی مقایسه ای بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کارت های رنگی، شامل رنگ های زرد، صورتی، نارنجی، قرمز، آبی، سبز، بنفش، قهوه ای، خاکستری، سفید و سیاه جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس انجام شد و نشان داد تأثیر عامل جنسیت بر رنگ های صورتی، آبی، سبز، بنفش، قهوه ای، خاکستری و سیاه معنادار است (به ترتیب 0001/0P=، 003/0P=، 002/0 P=، 009/0P=، 01/0P=، 004/0P= و 004/0P=). در گروه پسران رنگ قرمز و در دختران رنگ صورتی بالا ترین جایگاه ترجیح را به خود اختصاص دادند و رنگ سیاه پایین ترین جایگاه ترجیح را به دست آورد. با توجه به میانگین نمرات ترجیح رنگ، ترتیب ترجیحات رنگ در پسران قرمز،آبی، زرد، نارنجی، سبز، بنفش، صورتی، سفید، خاکستری، قهوه ای و سیاه بود و این ترتیب ترجیح رنگ در دختران صورتی، قرمز، نارنجی، زرد، بنفش، آبی، سبز، سفید، خاکستری، قهوه ای وسیاه بود. به طور کلی می توان چنین استنباط کرد که رنگ های آبی، زرد، قرمز، نارنجی، صورتی، سبز و بنفش جزء 7 ترجیح اول در هر دو جنس، و رنگ های سیاه، خاکستری، قهوه ای و سفید جزء 4 ترجیح آخر قرارگرفته اند.
قضاوت اخلاقی کودکان پیش دبستانی پنج و شش ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضاوت اخلاقی به چگونگی نظر شخص درباره مقررات، آداب، رسوم، و هنجارهایی که مردم باید در تعامل با دیگران رعایت کنند و برداشت او از آن ها اشاره دارد. این پژوهش با هدف بررسی قضاوت اخلاقی کودکان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) انجام شد. بدین منظور از دانش آموزان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) شهر فاروج، نمونه ای 108 نفری به صورت تصادفی ساده برای مصاحبه بالینی، با استفاده از چهار داستان اخلاقی (دروغ، خسارت مادی، دزدی، و عدالت)، انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کودکان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) در آیتم های دروغ، خسارت مادی، و دزدی توجه بیش تری به قصد و نیت (انگیزه درونی) دارند و در آیتم عدالت اعتقاد به ناعادلانه بودن (برابری تقسیم کار) داشتند. میزان توجه به قصد و نیت با افزایش سن افزایش می یابد و میزان توجه به نتیجه و اثر کار با افزایش سن کودک کاهش می یابد. کودکان بزرگ تر (شش ساله ها) در همة آیتم ها توجه بیش تری به قصد و نیت در قضاوت اخلاقی خود داشتند. در هر سه آیتم، دختران توجه بیش تری به نتیجه و اثر در مقایسه با پسران داشتند، ولی پسران در مقایسه با دختران به قصد و نیت (انگیزه درونی) توجه بیش تری داشتند. در آیتم عدالت، دختران در مقایسه با پسران، به طور معنی داری به عادلانه (منصفانه) بودن اعتقاد داشتند (جهت گیری اطاعت). یعنی پسران در مقایسه با دختران به برابری در انجام دادن کارها توجه بیش تری داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که، با افزایش سن، کودکان به قصد و نیت توجه بیش تری نشان دادند که با یافته های پیاژه هم سو بود، اما این که کودکان در این پژوهش در سنین پنج و شش سالگی به قصد و نیت توجه داشتند و همچنین پسران در رشد اخلاقی جلوتر از دختران بودند مغایر با یافته های پیاژه بود.
تأثیر قصه های قرآنی بر هوش هیجانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش «تعیین تأثیر قصه های قرآنی بر هوش هیجانی کودکان» بود. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل، و انجام پیش آزمون و پس آزمون بود. حجم نمونه برابر با 30 کودک 6-4 ساله (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از سه مهد کودک در شهر اصفهان در سال 1386 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه30 سؤالی سنجش هوش هیجانی پیترایدز و فارنهام (2003) بود. ضریب پایایی پرسشنامه برابر با 84/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح نشان داد که بین میانگین نمرات کودکان گروه آزمایش و کنترل در زمینة تأثیر قصه های قرآنی بر چهار حیطة هوش هیجانی (درک عواطف و احساسات خود و دیگران، کنترل احساسات و عواطف، مهارت های اجتماعی، خوش بینی و نگرش مثبت) تفاوت معناداری وجود داشت.
تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان، یک رویکرد نوین درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شب ادراری به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات دوران کودکی شناخته شده است. خرناس شبانه و مسدود شدن راه تنفس طبیعی بر شب ادراری کودکان تأثیرگذار می باشد، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر کاهش شب ادراری کودکان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک طرح نیمه تجربی همراه با گروه شاهد بود که با هدف تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان مراجعه کننده به یکی از مطب های اورولوژی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. آزمودنی ها بر اساس ملاک های شب ادراری (بر اساس
DSM-IV-TR یا Diagnostic and statistical manual of mental disorders)، داشتن تنفس دهانی و خرخر شبانه (به تشخیص متخصص گوش و حلق و بینی) و دامنه سنی 12-6 سال وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند و دفعات شب ادراری ثبت گردید. سپس تمرینات تنفسی طی چهار جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش آموزش داده شد. مفروضه اساسی استفاده از تمرینات این بود که اصلاح تنفس می تواند دفعات شب ادراری را کاهش دهد. تمرینات به مدت چهار هفته قبل از خواب و پس از بیداری ادامه یافت. سپس دفعات شب ادراری بیماران ثبت گردید. داده های مطالعه در نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: محدوده سنی کودکان مورد مطالعه در گروه آزمایش بین 10-6 سال (با میانگین 23/1 ± 09/7) و در گروه شاهد 11-6 سال (با میانگین 74/1 ± 12/8) بوده است. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دفعات شب ادراری در مرحله پس آزمون بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری با هم وجود دارد (01/0 = P). تمرینات تنفسی موجب کاهش شب ادراری آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شده است (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: این تحقیق استفاده از تمرینات تنفسی را به منظور کاهش تعداد دفعات شب ادراری در بیماران مبتلا به شب ادراری که در عین حال تنفس دهانی و خرخر شبانه نیز دارند، پیشنهاد می کند.
مقایسه تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دختران در اواخر کودکی و دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دارت در دوره های کودکی و نوجوانی بود. به این منظور تعداد 100 نفر (50 نفر از رده سنی 11-9 سال با میانگین سنی10.1 و 50 نفر از رده سنی 17-15 سال با میانگین سنی 16.08 ) به روش تصادفی ساده از بین داوطلبین انتخاب شدند، که هیچ کدام آشنایی با مهارت پرتاب دارت نداشتند و همگی راست برتر بودند . آزمودنی ها پس از شرکت در جلسه آموزشی و پیش آزمون به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها پس از 5 جلسه تمرین که در هر جلسه 7 بسته 3 کوششی تمرین را ادامه دادند و پس از 24 ساعت بی تمرینی در آزمون یادداری و انتقال شرکت کردند. در این پژوهش، برای طبقه بندی داده ها به لحاظ میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها از روش های غیر پارامتریک ( کروسکال والیس و ویلکاکسون) از نرم افزارspss نسخه ی 17 در سطح معنی داری آلفای 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که خودگفتاری آموزشی موجب تسریع اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در هر دو رده سنی شد، اما تاثیر آن در رده سنی نوجوانان بیشتر مشاهده شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودگفتاری به عنوان یک راهکار شناختی در کنار تمرین بدنی می تواند مورد تاکید مربیان در هر دو رده سنی بویژه نوجوانان قرارگیرد.
مقایسه هوش هیجانی درکودکان پرورشگاهی با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی عبارت است از: بیان کیفیت و درک احساسات خویش و دیگران، همدلی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو. در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است (گراوز، 1999). پژوهش حاضر با هدف مقایسه هوش هیجانی در کودکان پرورشگاهی با کودکان عادی اجرا شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعة مورد تحقیق، دختران عادی و پرورشگاهی 12 تا 18 سال شهرستان مشهد بود. تعداد آزمودنی ها در هر دو گروه مجموعاً 100 نفر که 50 نفر آنان کودکان عادی و 50 نفر آنان کودکان پرورشگاهی، که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند بود. در این پژوهش از پرسشنامه EQ-I استفاده شده است. این پرسشنامه توسط بار- اون ساخته شده است و به عنوان نخستین ابزار معتبر فرا فرهنگی جهت سنجش هوش هیجانی به شمار می رود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معنی داری تفاوت میانگین ها (آزمون T) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین کودکان پرورشگاهی و عادی در مؤلفه های خودآگاهی، خود شکوفایی، همدلی، شادکامی، حل مسأله، خوشبینی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری به عنوان مؤلفه های هوش هیجانی وجود دارد. به گونه ای که کودکان عادی به طور معناداری از هوش هیجانی بالاتری نسبت به کودکان پرورشگاهی برخوردارند و روابط عاطفی بهتری را نسبت به کودکان پرورشگاهی تجربه می کنند و نگرش مثبت تری به زندگی، نسبت به کودکان پرورشگاهی دارند.
تفاوت های رشدی – تکاملی در یادگیری توالی حرکتی : رویکرد یادگیری تکلیف مبتنی بر رشد حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری تکالیف حرکتی یکی از مؤلفه های اساسی تجربیات بشر و مجموعه ای از فرایندهای حسی ، شناختی و حرکتی می باشد. بسیاری از رفتارهای پیچیده حرکتی بر اساس نوعی ترتیب یا توالی انجام می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تفاوت های رشدی تکاملی در یادگیری توالی حرکتی در سه نمونه مقطعی از کودکان با دامنه سنی 7، 8 و 10 سال و یک گروه گواه از بزرگسالان بوده است. برای این منظور، ابتدا نرم افزار تخصصی ارائه محرک های متوالی، ثبت زمان و خطای پاسخ در محیط برنامه نویسی C++ طراحی شد. در این تحقیق 48 نفر آزمودنی راست دست(سه گروه12 نفری از کودکان و یک گروه گواه 12نفری از بزرگسال)، سالم از نظر سیستم عصبی و بدون تجربه قبلی با تکلیف مورد نظر شرکت داشتند. کل مداخله شامل 10 مرحله بود که 8 مرحله به اکتساب توالی ها و دو مرحله به آزمون یادداری اختصاص داشت. عملکرد با بررسی تغییرات در دقت و هماهنگی پاسخ اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس عاملی و آزمون کولموگروف- اسمیرنف تجزیه و تحلیل شد. نتایج یک پیشرفت رشدی در یادگیری توالی حرکتی برای گروه ها را نشان داد. به طور قابل توجهی در دو جزء دقت پاسخ و هماهنگی پاسخ، مسیرهای رشدی متفاوتی نشان داده شد. برای مؤلفه دقت پاسخ، در دو گروه 7و 8 ساله ها در مرحله اکتساب نسبت به بزرگسالان و 10 ساله ها تفاوت معنی دار وجود داشت، اما بین بزرگسالان و ده ساله ها تفاوت معنی دار وجود نداشت. برای مؤلفه هماهنگی پاسخ، بزرگسالان هماهنگ تر از همه گروه ها و 10 ساله ها از 6 ساله ها سریعتر به محرک ها پاسخ دادند. در آزمون یادداری نیز برای دقت پاسخ 10 ساله ها مشابه بزرگسالان و برای هماهنگی پاسخ بزرگسالان از همه گروه ها هماهنگ تر بودند اما گروه 7ساله ها نسبت به بقیه گروه ها تأخیر در هماهنگی پاسخ داشتند. به طور کلی تفاوت مشاهده شده بین گروه ها در دقت و هماهنگی پاسخ در این تحقیق با نظریه ای منطبق است که بیان می کند دقت ممکن است متکی بر مسیرهای قشری باشد که بیشترین بالیدگی آنها بین سنین 7 تا 10 حاصل می شود، هماهنگی ممکن است متکی بر مسیرهای زیرقشری باشد که تا نوجوانی و جوانی، تکامل آنها ادامه دارد. با توجه به یافته ها از یک طرف یادگیری حرکتی متأثر از جنبه های مختلف رشد حرکتی است و از طرف دیگر در یادگیری اجزاء مختلف یک تکلیف، پارامترهایی که به لحاظ کنترل حرکتی دشوارترند (مانند هماهنگی پاسخ) در یک پروسه طولانی تر یادگرفته و یادآوری می شوند.
مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: چاقی دوران کودکی و نوجوانی به صورت یک معضل سلامتی و بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است و علاوه بر عوارض جسمی، میتواند پیامدهای روانی زیادی از جمله افزایش سطح اضطراب را در برداشته باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی می باشد.
روش: طرح پژوهش حاضر یک طرح علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 140 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) به دو گروه ( 70 نفر دارای اضافه وزن و 70 نفر دارای وزن طبیعی) تقسیم شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی داری داشت و در بین مولفه های اضطراب، مولفه های ترس از فضاهای شلوغ، اضطراب اجتماعی و وسواس فکری و عملی در سطح معنی داری در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی دار دارد و سه مولفه باقی مانده اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی و اضطراب فراگیر بین این دو گروه تفاوت معنی داری ندارد (05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن به والدین در خصوص پیامدهای چاقی و اضافه وزن و راهکارهای پیشگیری از چاقی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین هرگونه مداخلات زود هنگام و برنامه ریزی های مناسب در حوزه سلامت و بهداشت کودکان، از دیگر اقدامات مهمی است که پیشنهاد می شود
تأثیر موسیقی بر توجه پایدار کودکان دارای اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر موسیقیدرمانی بر توجه انتخابی کودکان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی شهر شیراز در سال تحصیلی88-89 بود.
روش: این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی ـ مداخلهای بود به صورت پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 30 دانشآموز پسر پایههای چهارم و پنجم دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی بر اساس ملاکهای تشخیصی DSMIV با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تقسیم گردیدند و مداخله فعالیتهای موسیقیایی (شامل برنامه موسیقیدرمانی بر اساس نظریه ارف شولورک) در گروه آزمون به مدت 12جلسه 90 دقیقهای اجرا گردید. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، آزمون توجه پایدارCPT))که به صورت نرمافزار تهیه شده بود به منظور سنجش توجه پایدار اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها برحسب روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی وابسته صورت گرفت.
یافتهها: در توجه پایدارنیز مقایسه میانگینها در پسآزمون و پیشآزمون حاکی از آن بودکه در نمرات صحیح (002/0P<) و خطای ارائه (02/0P<) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. اما اگرچه اختلاف میزان خطای حذف (نشاندهنده بیتوجهی به محرک) در گروه آزمایش دارای میانگین بالاتری بود و میزان خطای حذف در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش داشت؛ اما تفاوت معنادار ایجاد نشد.
نتیجهگیری: با استناد به دادههای بدست آمده میتوان نتیجه گرفت، اجرای برنامه موسیقیدرمانی، بر توجه پایدار دانشآموزان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی اثر مثبت دارد.
بررسی فرآیند شناختی تحول آرزوهای شغلی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی روند تحول آرزوهای شغلی کودکان می باشد. به این منظور 179 دانش آموز (85 دختر و 94 پسر) از نواحی 5 گانه آموزش و پرورش اصفهان به شیوهی نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه ی نیمه سازمانیافته بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و مقایسه ی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت مشاهده شده در نمرات آرزوهای شغلی کودکان و نیز تفاوت مشاهده شده در نمرات کودکان در سنین مختلف و تأثیر جنسیت بر آرزوهای شغلی معنادار (05/0< P) است. همچنین اگرچه در هر دو جنس تحول آرزوها رو به پیشرفت است، سطح تحولی آرزوهای شغلی دختران بالاتر از سطح تحولی آرزوهای شغلی پسران است.
تاملی بر وضعیت کودکان حاصل از ازدواج مردان خارجی با زنان ایرانی با نگاهی به کنوانسیون حقوق کودک 1989(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنوانسیون حقوق کودک 1989 بر حق هویت و تابعیت کودکان تاکید نموده است و دولت ایران نیز با الحاق به این کنوانسیون این حق را به رسمیت شناخته است. در سالهای اخیر ازدواجهای تعداد زیادی از اتباع بیگانه با زنان ایرانی، جامعه ما را با پدیده کودکان بی سرپرست و فاقد شناسنامه و هر گونه اوراق هویتی روبرو کرده است. این کودکان از نظر حقوقی، تابع قانون دولت متبوع پدر محسوب می-شوند و شناسنامه آنها باید طبق قوانین دولت متبوع پدر صادر شود، لیکن عملاً به عنوان افراد بی تابعیت، در ایران زندگی می کنند. برای حل این مشکل، قانونی با عنوان «قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» مصوب 1385 تصویب شد. اما این قانون تا رسیدن این کودکان به سن 18 سال کارآیی کاملی ندارد و تا این سن تدابیر حمایتی جدی برای آنان پیش بینی نشده است. برای حل این مشکل راه حل های متفاوتی می توان ارائه نمود. به نظر می رسد راه حل اصلی را باید به قانونگذار واگذار نمود تا با ایجاد تغییراتی در قانون مدنی و حفظ تابعیت ایرانی برای زنان ایرانی، در صورت ازدواج با اتباع خارجی، و توسعه اصل خون به مادران ایرانی، مانع از پیدایش پدیده ای به نام کودکان بدون مدارک شناسائی و هویتی شود. چنین ترتیبی با اصول 41 و 42 قانون اساسی نیز موافق به نظر می رسد. این تحقیق قصد دارد با تاملی برحق هویت در کنوانسیون حقوق کودک، وضعیت حقوقی این کودکان را بررسی کند و راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از این پدیده را مورد بررسی قرار دهد.
بررسی یادگیری یک الگوی حرکتی دست در کودکان 10-8 ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه سه شیوه ارایه بازخورد در کودکان جهت فراگیری یک تکلیف حرکتی دست است که مستلزم هماهنگی فضایی و زمانی بود.
مواد و روش ها: سی کودک با دامنه ی سنی 8 تا10 ساله به صورت تصادفی در سه گروه بازخوردی متفاوت (100درصدی – حذفی– خودکنترل) جایگزین شدند. این پژوهش در طی سه روز به انجام رسید. در روزهای اول و دوم، در هر روز آزمودنی ها به تعداد 100 کوشش به تمرین تکلیف مورد نظر پرداختند و در طی روزهای دوم و سوم آزمون های یادداری و در روز سوم آزمون بازاکتساب به عمل آمد.
یافته ها: جهت پردازش داده ها در مراحل اکتساب و یادداری از آزمون ANOVAبا اندازه گیری های مکرر استفاده شد، که نشان داد در روز اول تمامی آزمودنی ها بر دقتشان به شکل معنی داری افزوده اند اما در روز دوم این افزایش دقت قابل مشاهده نیست. در آزمون های یادداری نیز مشخص شد که تفاوت معنی داری بین آزمون های یادداری وجود ندارد بدین معنی که 100 کوششی تمرینی که در روز دوم صورت گرفته است سبب ارتقا یادگیری آزمودنی ها نشده است. گروه بازخوردی 100 درصدی در آزمون های یادداری عملکرد بهتری از گروه های دیگر داشت به شکل که تفاوت عملکردی این گروه نسبت به گروه حذفی معنی دار بود. جهت پردازش داده ها در مرحله بازاکتساب از آزمون ANOVA یک سویه استفاده شد که نشان داد گروه بازخوردی 100 درصدی عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشته به شکلی که این عملکرد در مقایسه با گروه حذفی معنی دار بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که ارایه بازخورد بیشتر می تواند سبب ارتقا یادگیری کودکان شود (مغایر با فرضیه هدایت) و نباید انتظار داشت کودکان به سرعت در کسب مهارت های حرکتی پیشرفت نمایند.
بازخوانی شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه (بهره ای برای کودکان امروز)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری «شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه» می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره ها با گذشت روزگار به تمثیل هایی در شاهنامه دگرگون شده و ویژگی های مثبت و منفی خود را در رمزها، رازها، نمادها و پیام های داستان ها بجا گذاشته است که برخی از این آموزه های اسطوره ای، با دنیای کودکان همخوانی ندارد. بنابراین بهتر است برای انتقال شاهنامه به کودکان ویژگی های منفی اسطوره را از نقطه نظر فرهنگ کودک، از داستان های این کتاب کنار گذاشته، آن را با ویژگی های مثبت قصه جایگزین نمود و برش های داستانی را در ساختار داستان کوتاه به شیوه ای هنری و ادبی با زبانی ساده و گویا به کودکان عرضه کرد.
مطالعه و تحلیل الگوهای جامعه پذیری اقتصادی کودکان شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی کودکان از پول و مسائل اقتصادی طی فرایند جامعه پذیری شکل می گیرد و تکوین و تغییر می یابد و تثبیت می شود. این پژوهش با استفاده از نظری های روان شناختی، روان شناسی اجتماعی، جامعه شناختی، و اقتصاد به مطالعة درک و استدلال و نگرش کودکان و توانایی آن ها در فعالیت های اقتصادی می پردازد. هدف پژوهش بررسی شکل گیری الگوهای خاصی از جامعه پذیری اقتصادی در متن، سبک، و مقطع خاصی از زندگی یک خانواده، موقعیت طبقاتی آن، و آثار و نتایج این نوع جامعه پذیری در کودکان دورة تحصیلی ابتدایی شهر همدان است. پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد نظریة زمینه ای و از طریق مصاحبة عمیق با 36 تن از والدین انجام شد. تحلیل داده ها نشان می دهد شرایط زمینه ای شامل طبقة خانوادگی و تحصیلات والدین و جنسیت فرزندان است. بر این اساس شاهد سه فرایند جامعه پذیری مستقیم، جامعه پذیری غیرمستقیم، و جامعه پذیری جنسیتی هستیم. این نوع جامعه پذیری در انتها ما را به نظریة هسته ای «جامعه پذیری دوگانه» رساند. بدین صورت که جامعه پذیری مستقیم و غیرمستقیم به دو صورت در خانواده ها صورت می گیرد. جامعه پذیری جنسیتی نیز در دختران و پسران متفاوت است.
مدرسه و پیشگیری از مصرف مواد: نگاهی به رویکردها و اصول پیشگیری از مصرف مواد در کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان از آسیب پذیرترین گروهها در برابر مصرف مواد می باشند. به همین دلیل، طرحها و برنامه های مختلف پیشگیری برای آنان طراحی شده و اصول مشخصی برای تدوین چنین برنامه هایی تعیین شده است. در پژوهش حاضر، ابتدا مروری بر رویکردهای پیشگیری انجام می شود و سپس نکات اساسی و مهم در تدوین و طراحی، اجرا، ارزیابی و توزیع و گسترش این برنامه ها و مشکلات و موانع موجود با توجه به اصول شانزده گانه پیشگیری از مصرف مواد که توس ط نایدا (2003) تدوین شده است، بررسی می گردد. بررسی موانع و چالشهای موجود در برنامه های پیشگیری خاص کودکان و نوجوانان و آشنایی با اصول پیشگیری در این گروه خاص به برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و مسئولان آموزشی و بهداشتی کمک می کند تا به اجرای طرحهایی در این حوزه خاص بپردازند که اثربخشی بالاتر و مشکلات اجرایی کمتری داشته باشند.
اثر بخشی قصه گویی بر مؤلفه های هوش اخلاقی کودکان دختر پیش دبستانی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشه ای؛ در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آن ها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05p≤). نتیجه گیری: از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
بررسی مقایسه ای وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة وضعیت ستون فقرات کودکان با اختلال های حسی و همتایان سالم بود. در این مطالعة موردی مشاهده ای 16 کودک نابینا و 30 کودک ناشنوای 12 – 6 ساله به صورت هدفمند و از جامعة در دسترس انتخاب شدند و 60 کودک سالم به عنوان گروه کنترل در پژوهش شرکت کردند. ارزیابی قوس های ستون فقرات توسط اسپینال موس با روایی 94/0=r صورت گرفت. برای مقایسة نتایج بین گروه ها نیز از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که اسکولیوز پشتی نابینایان و ناشنوایان مشابه یکدیگر ولی به طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (002/0=P). اما تفاوت معناداری بین کایفوز (345/0 = P)، لوردوز (204/0 = P) و اسکولیوز کمری (185/0 = P) گروه ها با یکدیگر مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر احتمالاً اختلال های بینایی و شنوایی با برخی ناهنجاری های پاسچرال ارتباط دارد، به ویژه آنکه نابینایی بیشتر از ناشنوایی با این اختلال ها ارتباط نشان می دهد. از این رو، غربالگری زودهنگام و به موقع برای شناسایی و پیشگیری از ناهنجاری های بدنی به ویژه ستون فقرات آنان، ضروری به نظر می رسد.