مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
قاجاریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
95-122
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با روش پارادایمی مترصد پاسخ به این سؤال است که پارادایم های توسعه نیافتگی ایران در دوره قاجاریه چه بوده است؟ یافته پژوهش نشان می دهد که ایران در عصر قاجار در عرصه ی خارجی با پارادایم مداخله ی خارجی و پارادایم تحت الحمایگی روبرو شد. در این دوران با عهدنامه های گلستان، ترکمان چای، آخال، پاریس و همچنین عهدنامه های 1907 م و 1919 م ، عملاً استقلال سیاسی و اقتصادی نفی گردید؛ که برآیند این نفی پارادایم امتیازدهی بود. اما در عرصه ی داخلی پارادایم های جمعیت، شهرنشینی، مالکیت، طبقه، ناامنی، غیر انباشتی، استبداد، امتیازدهی، مهاجرت، قحطی و تیول داری زمینه ی توسعه نیافتگی آن را رقم زد؛ زیرا اولاً. پارادایم جمعیتی ایران در این دوره نه تنها براثر مؤلفه هایی چون قحطی، جنگ و مهاجرت کاهش یافت، بلکه نودوپنج درصد آن، در بی سوادی محض به سر می برد؛ دوم اینکه پارادایم شهرنشینی در عصر قاجاریه توسعه پیدا نکرد، زیرا ترکیب جمعیتی ایران، ایلیاتی بود؛ سوم اینکه پارادایم مالکیت، طبقه، ناامنی و نا انباشتی، در این عصر شکل نگرفت زیرا زمین های قاجاری از نوع سلطنتی، تیولی، وقفی و بایر بودند. چهارم؛ طبق پارادایم استبداد و تیول داری، شاهان قاجاریه معتقد بودند چون سلطنت بازور شمشیر به دست خاندان آن ها افتاده است می بایست همانند یک مملکت تسخیرشده با مردم رفتار کرد و تا آنجا که امکان دارد، باید از آن ها مالیات گرفت. بنابراین پارادایم های مطروحه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و توسعه نیافتگی جامعه ی ایران را در این دوران رقم زدند.
بررسی ویژگی های نگارگری نسخ خطی مصور با تاکید بر نسخه مصوّر یوسف(ع) و زلیخا درکتابخانه مرکزی تبریز
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶
56 - 70
حوزههای تخصصی:
نسخ خطی و هنر نگارگری ایرانی- اسلامی همواره زبان گویای فرهنگ و تمدن بزرگ ایرانی بوده و حفظ و نگهداری این آثار و گنجینه های ارزشمند در موزه ها و کتابخانه های ایران و جهان گام بزرگی در جهت حفظ و ارتقاء فرهنگ اسلامی- ایرانی است. نسخ خطی مصور کتابخانه مرکزی تبریز نیز به لحاظ قدمت، محتوی، تجلید و تزیینات، منحصر به فرد است و قابلیت پژوهش دارند. بنابراین مساله پژوهش حاضر یافتن ویژگی های زیباشناسی نگاره های نسخه خطی مصور یوسف(ع) و زلیخا موجود در کتابخانه مرکزی تبریز است تا آشکار شود که چه نگاره ه هایی با چه ویژگی ها و مضامینی در این نسخه بکاررفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که این نسخه خطی مصور علاوه بر دارا بودن چارچوب رایج در نگارگری سنتی ایرانی- اسلامی، دارای عناصر زیبایی شناختی مانند ترکیب بندی، عدم رعایت بعد نمایی، تجلی رنگ و نور و ... و مضامین ادبی و مذهبی است. با وجود غالب بودن سبک نگارگری دوره قاجاریه و تاثیرات هنر غربی بر این نسخه اما شاهد تأثیرات عمیق معنایی و عرفانی نگارگری و حفظ اصالت های این هنر برجسته در این نسخه مصور هستیم. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است.
تحلیلی بر کتیبه نگاری آیات قرآنی در قلعه چالِشتَر استان چهارمحال و بختیاری (از دوره قاجاریه)
حوزههای تخصصی:
بناهای خا ننشین گونه ای از معماری هستند که در دوره قاجار در اغلب روستاهای چهارمحا لو بختیاری ساخته شده اند. قلعه چالشتر یکی از این بناهاست که در غرب شهرستان شهرکرد قرار دارد. یکی از ویژگی های بارز این بنای خا ننشین)اعیا ن نشین( استفاده گسترده از آیات قرآنی در نماهای بیرونی و داخلی است. ساخت بناهای خا ننشین)اعیان نشین( همواره براساس عقاید مذهبی بانی و ساکنان آن ایجاد می شود و هنرمند نیز تا حد امکان تلاش دارد قواعد و اصول ایجاد آیات قرآنی را به بهترین شکل انجام دهد. بخش قابل ملاحظه ای از این نقوش با مضامین مذهبی به دلیل داشتن شاخصه مهمی چون کتیب هنویسی از آیات قرآنی، اسامی امامان و ادعیه به صورت حک شده بر روی سنگ، چوب و گچ از اهمیت بسیاری برخوردار است. آیات قرآنی علاوه بر آراستن دیوارهای بیرونی بنا بر روی سرستون ها، سقف و بدنه اتاق پنج دری در حیاط اندرونی با گروهی از نقوش متنوع با مضامین مذهبی و قصص قرآنی تزیین شده است. هنرمندان در این مجموعه تلاش نمود هاند فضای مجموعه متناسب با آیات و قصص قرآنی مجسم شود. چرایی حضور آیات قرآنی، نوع گزینش آیات و حتی موقعیت مکانی و یکفیت بصری)شامل نوع خط، یکفیت تزیینات و دقت به کاررفته( مورد بررسی قرار گرفت تا ضمن بررسی جایگاه آیات، در نهایت بتوان با توجه به جو حاکم )خان و رعیت( - به چرایی ایجاد آیات، نیت و ارادت سازندگان در استفاده از این آیات رسید. ایجاد این آیات از سه جنبه قابل بررسی است: 1 الگویی رایج معماری زمان خود است و ارتباط زیادی با عقیده سازنده بنا ندارد 2- به عقیده و تعصب سازندگان بنا و جها نبینی و ایمان آنان مرمرتبط می شود 3- نوعی ابزار سیاسی برای پیشبرد اهداف سازندگان بوده است. نتیجه پژوهش نشان میدهد هدف صاحب این بنا ضمن احترام به باورهای مردم، و حفظ سجایای انسانی و توصیف مفاهیم معنوی با بیانی ساده و رسا با تلفیقی از جنبه های عین یگرایی دانسته شده است. لذا بنای که ایجاد شد بر مبنای الگوی است که همواره روح دینی در آن جریان دارد. روش تحقیق از نوع تاریخی، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای با مطالعه اسناد و مطالعات میدانی است.
اندرزنامه نویسی در دوره قاجار: علل تداوم، نمودهای تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه های سیاسی، به عنوان میراث تفکر سیاسی ایران، جایگاه مهمی در مطالعات تاریخی و علوم سیاسی دارد. یکی از ادوار مهم در بررسی سیر تطور اندرزنامه نویسی در تاریخ ایران، دوره قاجاریه است. این اهمیت به سبب کثرت اندرزنامه ها و هم از نظر بروز تغییرات محتوایی آنهااست. هدف مقاله حاضر، ارائه چشم اندازی از مضامین مطرح در اندرزنامه های عهد قاجار، تبیین تحولات مضمونی آن ها و عوامل موثر در بروز این تحولات است. یافته های نوشتار حاضر ضمن نشان دادن تحولات محتوایی متون اندرزنامه ای دوره قاجار تحت تاثیر عواملی نظیر وجود رویکرد خردگرایانه، موضع انتقادی و کاربست مفاهیم نوین سیاسی، دیدگاه کسانی که عصر قاجار را دوران انحطاط ادب اندرزنامه نویسی می دانند ، به چالش می کشد.
تابعیت و هویت ایرانی قبیله بنی کعب در کرانه خلیج فارس در بین ایران و عثمانی
قبیله بنی کعب یکی از قبایل مهم و تأثیرگذار در روابط بین ایران و عثمانی از زمان سلسله افشار تا عقد معاهده ارزنه الروم دوم در زمان محمدشاه قاجار بود. بنی کعب با استفاده از اوضاع آشفته ایران در دوران حکمرانی دولت های ناتوان صفویه، زندیه و قاجاریه به صورت خودمختار در فلاحیه و مناطق زیرنفوذ خود، مشکلاتی را چه در خشکی و چه در دریا برای دولت-های ایران و عثمانی ایجاد کرده و کرانه خلیج فارس را به آشوب می کشیدند. کعبی ها با استفاده از توان رزمی خود به مقابله با شاهان ایران و پاشایان بغداد و بصره که از طرف عثمانی تعیین می شدند می پرداختند و با این دو دولت قوی در منطقه می -جنگیدند. از طرفی کمپانی هند شرقی انگلیس نیز که از تسلط بنی کعب بر کرانه خلیج فارس نگران بود به دشمنی با آنها می-پرداخت. این قبیله با اینکه محدوده تحت نفوذ کمی در بین دو دولت و یک شرکتِ در اختیار داشت اما به خوبی از عهده دفاع از منطقه تحت تسلط خود برمی آمد. از آنجا که بنی کعب در قلمرو ایران می زیستند و دارای مذهب شیعه نیز بودند نسبت به دولت ایران تابعیت بیشتری داشته و همچنین در عهد افشاریه و زندیه حملات آنها بیشتر متوجه بصره در قلمرو عثمانی و کمپانی هند شرقی انگلیس بود و در لشکرکشی های شاهان ایرانی علیه عثمانی نیز حضور داشتند. بعد از اختلافات بین ایران و عثمانی در عهد قاجار و تحدید مرزها طبق معاهدات ارزنه الروم و مشخص شدن وضعیت قبایل مرزی، بنی کعب به دلیل داشتن اشتراکات سیاسی و مذهبی بیشتر با ایرانیان، تابعیت دولت ایران را پذیرفتند.
مقایسه تطبیقی نقش برجسته های ساسانی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های ساسانی که بر سینه کوه ها اجرا شده اند، بخش مهمی از میراث هنری این دوره باستانی را تشکیل می دهند اما با ظهور اسلام و ورود آن به ایران، هنر نقش برجسته سازی از میان رفت تا آن که بار دیگر سلسله قاجاریه (به خصوص فتحعلی شاه) پس از 1200 سال این هنر را احیا کردند؛ در نتیجه نقش برجسته هایی نیز از دوره قاجار به یادگار مانده است که شباهت های معنی داری با آثار ساسانی دارد. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی دقیق مختصات نقش برجسته ها، مقایسه ای تطبیقی است میان نقش برجسته های دو دوره تاریخی، تا همسانی ها و تفاوت های آنها آشکار گردد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که آیا قاجاریه نقش برجسته های خود را متأثر از ساسانیان خلق کرده و از ایشان الگو برداری کرده اند؟ هم چنین این الگوبرداری احتمالی آیا فقط در قالب آثار بوده یا در محتوا نیز تحت تأثیر ساسانیان هستند؟ پژوهش به روش تطبیقی_توصیفی انجام گرفته و اطلاعات ارائه شده در آن، ترکیبی از تحقیقات کتابخانه ای و میدانی است. یافته ها نشان می دهند که قاجاریه از هنر ساسانی تأثیری همه جانبه گرفته و با ایشان اهداف مشترکی داشته اند که از جمله؛ تبلیغات جهت تثبیت قدرت مرکزی و ایجاد نوعی هم گرایی ملی پیرامون شخصیت شاه بوده است. اما هدف واحد در زمان های مختلف الزاماً نتایج یکسانی به بار نمی آورد؛ از همین رو علی رغم شباهت های بسیار میانِ نقش برجسته های ساسانی و قاجاری، تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز به چشم می خورد.
سیر دگرگونی فضای بسته، فضای سرپوشیده و فضای باز در خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری و شهرسازی ایران و به تبع آن معماری خانه در دو دوره قاجاریه و پهلوی اول دچار دگرگونی های زیادی شده است. بی شک معماری مسکونی هر دوره ای با تغییرات نیازها و خواسته های ساکنین تغییر می کند و این تغییرات بطور ویژه ای بر ابعاد و روابط فضایی خانه تاثیر می گذارد. همانند سایر نقاط ایران، معماری شهر گرگان نیز پذیرای تحولات گوناگونی بوده که ساختار خانه های تاریخی در دو دوره را متمایز نموده است. این تحولات در عرصه کالبدی منجر به تغییر در فضای بسته(توده)، فضاهای سرپوشیده(ایوان) و فضای باز(حیاط) خانه ها شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییرات عرصه و اعیان خانه های بومی گرگان از دوره قاجاریه به پهلوی اول صورت گرفته است. بنابراین پرسش های اصلی پژوهش اینگونه تدوین شده اند: 1- روند تغیرات نسبت های عرصه و اعیان در بین خانه های تاریخی گرگان از دوره قاجاری به پهلوی اول چگونه بوده است؟ 2- چیدمان ارتباطی فضایی مسکن از قاجاریه به پهلوی اول چه تغییری کرده است؟ بدین ترتیب با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، از آزمون مقایسه میانگین ها در نرم افزار spss استفاده شده تا با تعیین خطای 5% معناداری تغییرات میانگین ابعاد فضایی داده ها ثابت شده و پس از آن روند تغییرات فضایی (فضای باز، سرپوشیده و بسته)از طریق توابع، تحلیل گردندکه نتایج به صورت نمودار تشریح شده اند. برای این منظور تمام خانه های ارزشمند و تاریخی گرگان با شرط اینکه از لحاظ کالبدی و برداشت میدانی قابل بررسی باشند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تعداد 10 خانه در گروه خانه های قاجاری و 8 خانه از دوره پهلوی اول انتخاب و ابعاد فضایی عرصه و اعیان آنها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نه تنها معناداری روند تحولات ابعاد فضایی عرصه و اعیان خانه ها را طی دو دوره ثابت می کند بلکه تابعی ریاضی را نشان می دهد که می تواند روند تغییرات فضایی مسکن را از دوره قاجاریه به پهلوی اول تبیین کند.
سیاست عثمانی گرایی تا روس گرایی در مناسبات جعفرقلی خان دنبلی با حکومت قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جعفرقلی خان دنبلی از افراد تأثیرگذار خاندان دنبلی در صحنۀ تحولات سیاسی آذربایجان و قفقاز، در دورۀ حکومت قاجاریه بود. او در وقایع پس از قتل پدرش، احمدخان، و در تحکیم پایه های حکمرانی برادرش، حسین خان، و احیای شوکت خاندان دنبلی نقش مهمی داشت؛ اما رویکرد او در مناسبات با حکومت قاجار، تنش زا و سیاستی توأم با ناپایداری بود. او برخلاف رویۀ فرمان برداری از حکومت آقامحمدخان، در دورۀ حکمرانی فتحعلی شاه برای به چالش کشاندن اقتدار او درآذربایجان، با در پیش گرفتن سیاست تقابل گرایی، می کوشید پای دولت های عثمانی و روسیه تزاری را به این مسئله باز کند. حال این پرسش ها مطرح است: مناسبات جعفرقلی خان با حکومت قاجاریه چگونه بود؟ چه عواملی در گرایش او به دولت های عثمانی و روسیه تزاری تأثیر داشت؟ یافته ها از آن حکایت دارد که جعفرقلی خان برای مقابله با سیاست ادغام نخبگان محلی در ساختار قدرت مرکزی و حفظ حکمرانی محلی خاندان دنبلی، به شورش علیه حکومت قاجاریه اقدام کرد. از این رو پس از ناکامی در تقابل نظامی با دولت قاجاریه و حمایت نکردن دولت عثمانی، با مشاهدۀ قدرت روس ها، رو به آن دولت آورد. هدف اصلی پژوهش بررسی ماهیت روابط خصمانۀ جعفرقلی خان با حکومت قاجاریه و نقش دولت های عثمانی و روسیه در این مسئله است. این پژوهش تلاش می کند با تکیه بر اسناد روسی و عثمانی و تاریخ نگاری ایرانی و با روش توصیفی تبیینی، مسئلۀ مدنظر را بررسی کند.
گذار از نظام زمین داری به نظام مالکیت زمین از نهضت تنباکو تا اصلاحات ارضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
271 - 294
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی مقاله حاضر، تبیین فرآیند گذار از زمین داری، بررسی علل و عوامل، شرایط راهبردی و پی آمدهای این پدیده در اقتصاد سیاسی ایران از نهضت تنباکو تا اصلاحات ارضی است. رویکرد تحلیلی این مقاله، کیفی است و از داده های آرشیو اسناد و منابع کتاب خانه ای، بر اساس نمونه گیری هدف مند بهره می برد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تئوری زمینه ای صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد از اواسط عصر قاجار (1304-1175) الگوی کهن نظام زمین داری، دست خوش تغییر و تحول گردیده است. تغییر نظام زمین داری (بزرگ مالکی) به مالکیت زمین (خرده مالکی) سبب تثبیت مالکیت خصوصی زمین شده است و این امر منجر به خلع مالکیت دولت و توزیع قدرت حکومت مرکزی در کانون های پراکنده روستایی گردیده است. این فرآیند که همسو با تحولات رشد و توسعه در ایران، شکل گرفته است، می تواند در گروه عوامل مؤثر در وقوع انقلاب اسلامی قرار گیرد
اثرگذاری آموزش های نوین مهندسی بر صنعت معدن در دوران قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
238 - 223
حوزههای تخصصی:
رغبت سران قاجاریه به مواد معدنی و نیازهای نظامی و صنعتی کشور به مواد خام معدنی از یک سو و لزوم توسعۀ صنعتی کشور از سوی دیگر موجب توجه مقامات به آموزش دانشجویان در رشته های گوناگون علوم زمین (به ویژه مهندسی معدن) شد. استخدام کارشناسان خارجی و اعزام دانشجویان به اروپا بخشی از مشکلات تخصص و دانش فنی مربوط به این صنعت را حل کرد؛ اما این کافی نبود. با تأسیس دارالفنون و استخدام معلمان خارجی توسط امیرکبیر، آموزش نوین این رشته ارتقای قابل توجهی یافت. توسعۀ صنعت و علم در مقیاس جهانی، رشد دیدگاه های اقتصادی مقامات سیاسی کشور، فعالیت های چارنوتا و شلیمر با عنوان استادان دانشگاه و تألیف کتب آموزشی جدید موجب رشد دانش فنی مهندسی معدن در ایران شد. با فارغ التحصیلی دانشجویان دارالفنون و بازگشت دانشجویان اعزامی به اروپا می توان شاهد افزایش فعالیت معادن بود. اسناد تاریخی نشان می دهد که در سال های پس از گشایش دارالفنون، صنایع مختلفی در ایران شکل گرفتند. روند رو به رشد فعالیت معادن در سال های متأخر قاجاریه می تواند نمودی از کارایی آموزش بر رشد صنعت معدن در کشور تلقی شود.
تأثیر فقه شیعه بر جایگاه زنان در نظام خانوادۀ عصر قاجار (از آغاز تا مشروطیت 1324-1210 ﻫ./1906-1796 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
105 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مشخص کردن چگونگی تأثیر فقه امامیه بر وضعیت زنان در نظام خانواده از آغاز دورۀ قاجار تا دوران مشروطه می پردازد، و نتایج حاصل از آن می تواند به فهم جنبه هایی از واقعیت های زندگی جامعۀ زنان در ایران عهد قاجار کمک نماید. این پژوهش با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، روند استقرار اندیشۀ فقهی امامیه در ایران، وضعیت زنان دورۀ قاجار در نظام خانواده، جایگاه خانوادگی زنان در گفتمان فقهی شیعه، و رابطۀ میان فقه امامیه و وضعیت خانوادگی زنان در عصر قاجاریه را مورد بررسی قرار می دهد. جامعۀ اسلامی ایران در حوزۀ نظام خانواده از احکام فقهی امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی پیروی می کردند، و عرف وعادات قادر نبودند که در تقابل با اصول مذهبی قرار گیرند؛ چنان که احکام اجتهادی-اختصاصی زنان با ارجاع به آیات وروایات مورد استناد فقها قرار می گرفتند. زنان در نظام خانوادۀ قاجاری از جایگاه فرودست تری نسبت به مردان برخوردار بودند. فقه امامیه که در جامعه تنها نقش همسری و مادری را به زنان اختصاص می داد، مرجع ترسیم احکام خود را خداوند و هدف آن را تأمین سعادت خانواده و اجتماع و اجرای عدالت می دانست و جامعه و حکومت را در عدم پذیرش این قوانین، نامشروع قلمداد می کرد. پیروی از احکام فقهی از برخی جهات از نتایج سودمندی در روابط اعضای خانواده برخوردار بود، اما از سوی دیگر در بسیاری موارد اندیشۀ فقهی در دستیابی به برخی اهداف منسوب به احکام خود ناموفق عمل می کرد. با توجه به عدم موفقیت فقه امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی در دستیابی به اهدافش از یک سو و موقعیت پست تر زنان در نظام خانوادۀ قاجاری ازسوی دیگر، این اندیشه در فرودستی جایگاه خانوادگی زنان در دورۀ قاجاریه تأثیرگذار بود.
مناسبات ایران و عثمانی در دوره محمدعلی شاه قاجار (حک. 1327-1324)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
106-89
حوزههای تخصصی:
مناسبات ایران و عثمانی از زمان پیروزی تیمور گورکانی بر بایزید اول، پادشاه عثمانی در نبرد آنقره به سال 804 آغاز شده بود. این مناسبات با آمیزه ای از جنگ و صلح تا پایان سلسله قاجارها استمرار یافت. با توجه به فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی جدید در هر دو کشور، چندان به مناسبات ایران و عثمانی در دوره محمدعلی شاه قاجار پرداخته نشده است. از این رو این جستار با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و شواهد تاریخی، درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که مناسبات ایران و عثمانی در دوره محمدعلی شاه قاجار چگونه بوده و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که عثمانی ها با تحریک کردها و نسطوری ها در نواحی سرحدی، أخذ عوارض غیرقانونی از ایرانیان مقیم عتبات، تحقیر زائران ایرانی و اعمال محدودیت ها برای آنان، به مناسبات خصمانه خود علیه دولت ایران دامن زدند. با وجود برخی تلاش های دولتمردان ایرانی برای ممانعت از دست اندازی عثمانی ها و حتی لشکرکشی علیه آنان، سرانجام اختلافات و بی ثباتی اوضاع داخلی کشور، سهل انگاری های محمدعلی شاه و رویارویی های وی با مشروطه طلبان، موجب شد تا مواضع دولت ایران در برابر عثمانی ها سودی نبخشد. در نهایت با دخالت روس و انگلیس، مشکلات مرزی ایران جهت تعیین قطعی مرزها، به کمیسیون مشترک ایران و عثمانی موکول شد.
ایلات، طوایف و هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
81 - 106
شواهد تاریخی فراوانی درباره درک هویت ایرانی در میان ایلات و طوایف در دوره قاجار ارائه شده است. ایلات و طوایف ایران از طریق نظام تبادل شفاهی فرهنگی با سنت های گوناگون هویت بخش ایرانی ارتباط برقرار کرده اند. چنین زمینه هایی موجب می شد که این جوامع در غیاب ارتش و سازمان نظامی مدرن، مهم ترین نیروی سپاهی دفاع از مرزها را شکل دهند؛ اما به رغم این موضوع، وجود همگرایی درونی در جوامع طوایفی و ایلیاتی، تنوع، تفاوت ها و تمایزات میان آنها، فقر فرهنگی و بی سوادی فراگیر، مقاومت شدید این جوامع در برابر رویکرد نوسازی حکومت پهلوی و تنش های قبیلگی و طایفگی وسیعی که در این خصوص رخ داد، تحلیلگران مسائل هویت را به طرح کردن شواهدی برای تائید این فرضیه تشویق کرد که ایلات و طوایف ایران، نیروهای اجتماعی دولت ستیز و ضدملّی و فاقد عنصر آگاهی و علایق هویتی ایرانی بوده اند.
چنین وضعیتی باعث می شود که موضوع رابطه ایلات، طوایف و هویت ایرانی ما را در برابر این پرسش قرار دهد که آگاهی طوایف و ایلات در دوره قاجاریه، درباره هویت ایرانی خویش چگونه بوده است؟ این پژوهش می کوشد از طریق مطالعه تاریخی موضوع پاسخی برای این پرسش بیابد.
مطالعه ابعاد هویت فرهنگی ایران در دوران صفویه و قاجاریه در سفرنامه های سفرنامه نویسان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
3 - 20
هویت جمعی از منظر جامعه شناختی، پدیده ای تاریخی است که برای فهم آن ناگزیر به بررسی های تاریخی هستیم. در میان ابعاد هویت جمعی، یکی از مهم ترین ابعاد، هویت فرهنگی است و تحقیق حاضر در صدد بررسی آن است. در این اثر، تحلیل مقایسه ای هویتی فرهنگی در دو دوره ی صفویه و قاجاریه از طریق بررسی استقرایی سفرنامه های نگاشته شده توسط سفرنامه نویسان دوره های مذکور، صورت گرفته است. هویت فرهنگی در سه بُعد (سنتی، دینی، مدرن) مورد بررسی قرار گرفت که عناصر زیر حاصل شد و هر یک از این عناصر در دو دوره ی صفویه و قاجاریه بررسی و مقایسه شدند.
هویت دینی مذهب بنیان، سیاست گرایی دینی، فرهنگ محوری، مسأله یا بحران هویتی، تقدیرگرایی هویتی، ظاهرسازی هویتی، حضور هویت مدرن با بحران هویت، ناهمسازی هویت مدرن با سایر عناصر.
فمینیسم در ایران (بررسی جامعه شناختی فمینیسم ایرانی؛ نمونه مورد مطالعه: قرۃالعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
23 - 43
حوزههای تخصصی:
فرض اصلی این پژوهش بر بنیان وجود مؤلفه های مشترک میان اهداف قرۃالعین در چارچوب جنبش بابیه با اهداف فمینیسم غربی استوار است. پرسش های اساسی عبارتند از این که: آیا کنش های قرۃالعین با هدف ایجاد موقعیت های برابر میان زنان و مردان، احقاق حقوق زنان و تلاش برای مرتفع کردن تبعیض های ساختاری علیه آنان، واجد مؤلفه های اولیه ای از جنبش فمینیسم غربی بوده است یا خیر؟ و در صورت هم سویی این جنبش با همتاهای خارجی، چه عناصر مشترکی در نگرش زنِ معترض ایرانی با فمینیسم غربی دیده می شود؟. این موضوع در پارادایم کیفی، با روش اسنادی و با انتخاب نمونه هدفمند در مقطع کوتاهی از عهد قاجاریه، و با تمرکز بر جنبش بابیه به عنوان فرامتن مطالعه شده است. هم چنین مروری کوتاه بر ره یافت کلان فمینیسم و دیدگاه فوکویی در تبارشناسی تجربه پلِبِیَنی، تحلیل تئوریکی آن را پوشش می دهند. نتایج گواهی می کنند که پاسخ ِ هر دو پرسشِ پژوهش مثبت است؛ با تأکید پژوهشگر بر این رویکرد که هیچ نشانه ای دالِّ بر وجود ارتباطِ بدون واسطه میان نمونه انتخابی با فمینیسم غربی و نگرش معطوف به تئوری ِتوطئه مفروض نیست و نگاه پژوهشگر به این جنبش، به سان پدیده ای طبیعی، معلولِ شرایط، علل تاریخی و جامعوی مختص جامعه ایران است.
نهاد مذهبی وقف و کارکرد خدمات اجتماعی آن در دوران قاجار
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵ ویژه تاریخ اسلام
113 - 140
حوزههای تخصصی:
عصر قاجاریه از پراهمیت ترین برهه های تاریخی ایران است. نزدیکی به زمان معاصر، آغاز دوره تمدن نوین، ارتباط با بیگانگان، بی کفایتی حاکمان، استثمار و... ازجمله ویژگی های این دوران است که ضرورت کندوکاو تاریخی را نشان می دهد. از سوی دیگر؛ «خدماتِ اجتماعی» قدمتی به طول حیات اجتماعی انسان دارد و نمودی از هم دلی و اهمیتِ بشر، به هم نوع خویش است و مناسب است تا محلِ تحقیقاتِ محققان قرار گیرد. در این میان، نهاد مذهبی وقف که جایگاه خاصی در نزد مسلمانان دارد؛ در دوران قاجار موردتوجه خاص نهادهای مردمی بوده است. نوشتارِ حاضر بر آن است تا با تکیه بر منابع کتابخانه ای و گردآوری داده ها و اطلاعات تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به این مسئله پاسخ دهد که نهاد وقف چه جایگاهی در خدماتِ اجتماعی در دوران قاجار داشته است؟ در پاسخ می توان گفت که وقف بیشتر به عنوان یک خدمات اجتماعی مردم نهاد؛ مهم ترین نهاد نقش آفرین در خدمات اجتماعی آن دوران بوده است چراکه بی اعتمادی مردم به حکومت قاجاری و اوضاع نامساعد اجتماعی آن عصر، نهادهای مردمی را به فکر ارائه خدمات اجتماعی می انداخت و ازآنجاکه انگیزه های مذهبی بسیار قوی در میان مردم آن دوران وجود داشت؛ نهاد وقف به نقش آفرینی پررنگی در خدمات اجتماعی مشغول بود. نهاد وقف در چهار حوزه خدمات رفاهی، خدمات آموزشی، خدمات بهداشتی- درمانی و خدمات بهزیستی به نقش آفرینی پرداخته است و حضور آن بیش از همه در حوزه های آموزشی و خدمات رفاهی دیده می شود.
زنان و وقف (نمونه موردی: شهر تهران در دوره های قاجاریه و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
149 - 165
حوزههای تخصصی:
مشارکت و فعالیت های داوطلبانه افراد در رتق و فتق امور مختلف به ویژه در امور حمایتی و فقرزدایی، همواره بخشی از فعالیت های بشر را به خود اختصاص داده است. موضوعی که فراهم آورنده پایداری و بقای نظم و انسجام اجتماعی و به تبع آن تنظیم اجتماعی است. یکی از راه های مشارکت اجتماعی، وقف است که گروه های اجتماعی از جمله زنان با انگیزه های مختلف، بدان مبادرت می ورزند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی مشارکت زنان شهر تهران در امور اجتماعی از طریق وقف در دوره های قاجاریه و پهلوی است. روش تحقیق از نوع اسنادی-توصیفی است. جامعه آماری تمام زنان واقف شهر تهران در دوره های مورد بررسی است که اطلاعات آنها در دسترس می باشد. اطلاعات وقفی زنان واقف شهر تهران از منابع معتبر جمع آوری و با استفاده از روش های آماری و مدل AHPتحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که زنان شهر تهران با داشتن حق مالکیت بر اموال خود و استقلال مالی امکان مشارکت در امور اجتماعی را برحسب گرایش خود داشته اند. هرچند در هر دو دوره مورد بررسی، وقف مذهبی جایگاه بالاتری را نسبت به اهداف دیگر داشته، در دوره قاجاریه بخشی از توسعه و عمران شهر تهران با عمل به وقف محقق می شده است. نوع مکان های وقفی با طبقه اجتماعی واقفان ارتباط نزدیکی دارد. از این رو از آنجا که اکثر زنان واقف شهر تهران در دوره قاجاریه عمدتاً از طبقه اشراف و اعیان بوده اند.، بیشترین مکان وقفی آنها تجاری با گرایش به دکان است، که در دوره پهلوی با جایگزینی طبقه متوسط به مسکونی با گرایش به خانه تغییر کرده است.
کارکرد شایعه سازی در فرهنگ سیاسی عامه در دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعه سازی درباره نخبگان حاکم در عصر پیشامشروطه، بخش مهمی از فرهنگ سیاسی توده ها را تشکیل می داد. از همین رو، شناخت جایگاه شایعه پردازی در کنش سیاسی فرودستان و کارکرد آن در مواجهه با سلطه اهمیت بسیاری دارد. پرسش اینجاست که پراکندن شایعات در کدام یک از رویکردهای اصلی رفتار سیاسی عامه کاربرد می یافت و کدام یک از قلمروهای سلطه را به چالش می کشید؟ فرض ما این است که شایعه سازی در هر سه رویکرد اصلی کنش سیاسی فرودستان شامل نفی روایت رسمی، خنثی سازی راهبردهای زمامداران در شکل دادن به این روایت و برقراری گفت وگوی تلویحی با قدرت کارکرد داشت. همچنین، در موارد نادر بلوا و شورش، زمینه را برای اعتراض آشکار مهیا می کرد. پراکندن شایعات، اقتدار و مهابت نیروهای نظامی حکومت را به مناقشه می انداخت و ادعای برتری ذاتی نخبگان مسلط بر توده ها را خدشه دار می کرد. همچنین پای بندی اجزای حکومت قاجاریه را به شریعت نفی می کرد و به این ترتیب هر سه قلمرو مادی، منزلتی و ایدئولوژیک سلطه با ساختن شایعات به چالش کشیده می شد. همچنین توده ها با ساختن شایعاتی تلاش می کردند نخبگان مسلط را تهدید یا سرزنش کنند. برخی از این شایعات نیز احساس توده ها را تا آستانه شورش و بلوا تحریک و زمینه را برای اعتراض های خشونت بار فراهم می کردند. از سویی فرودستان امیدها و آرزوهای خود را به شایعه بدیل می کردند تا برای کاستن از بهره کشی ها بسترسازی کنند. چارچوب نظری پژوهش، نظریه روایت های نهانی از جیمز سی. اسکات است که تلاش کرده ساختارهای مشابه مقاومت فرودستان در برابر سلطه را شناسایی و تشریح کند.
مقایسه تطبیقی تناسبات حاکم بر معماری کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران در دوره های صفویه و قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاروانسراها از جنبه کارکردی، جایگاه مهمی در تاریخ معماری ایران دارند و عمده تحقیقات، معطوف به ویژگی های عملکردی آنها بوده است. با این حال، این گروه از بناها نیز حاوی خصوصیات زیبایی شناسانه است. سنجش زیبایی در دو بعد حجم کلی ساختمان و تزئینات در کاروانسراها قابل بررسی است. در این راستا، پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی تناسبات حاکم بر کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران در دوره های صفویه و قاجاریه پرداخته است. در این مقاله، گردآوری داد ه ها از طریق اسناد کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل آماری و نرم افزار های آماری SPSS و R انجام شده است؛ بدین صورت که برای بررسی فرضیه سنجه تشابه تناسبات حاکم بر کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران در دوره های صفویه و قاجاریه، ۱۲ نمونه از دوره قاجاریه و ۱۲ نمونه از دوره صفویه به روش نمونه گیری خوشه ای از نقاط مختلف انتخاب شده و پس از اندازه گیری ابعاد هر کدام از نمونه ها، نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنف مورد تأیید واقع شد. در ادامه با توجه به نرمال بودن داده ها، از آزمون لون و t با دو نمونه مستقل، برای بررسی نهایی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. پس از انجام آزمون های مذکور، با توجه به اینکه میزان سطح معناداری برای متغیرها و تناسبات مورد بررسی در سطح اطمینان95 %، از ۰۵/ بیشتر بوده، لذا فرضیه تشابه تناسبات حاکم بر کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران در دوره های صفویه و قاجاریه مورد قبول واقع شده است. یافته ها نشان می دهند که در شکل یابی کاروانسراهای صفوی و قاجار، تداوم و پیوستگی در تناسبات کالبدی دیده می شود.
بررسی زمینه های اصلاحات امیرکبیر در دوره ناصری
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
104-118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر متمرکز بر بررسی اصلاحاتی است که امیرکبیر در مقابله با نابه سامانی های دوره ناصری انجام داد. در واقع یکی از ادوار متلاطم سیاسی تاریخ ایران دوره ی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است. این در حالی بود که موقعیت ژئوپلتیک ایران نیز به عنوان درگاه شبه قاره هند زمینه ساز کارشکنی و دست اندازی های متعدد از سوی بیگانگان گشته بود. درچنین شرایطی متزلزلی تجدید نظر در سیاست ها تنها راه رهایی به نظر می رسید که با ورود میرزا تقی خان امیرکبیر، به عرصه سیاست مسجل گشت. وی سدی در مقابل دسایس داخلی و خارجی بودکه با آگاهی از تحولات جهانی و منطقه ای و اتخاذ سیاست های مدبرانه به گزینش راهکارهای نوینی جهت سامان دادن به امور پرداخت. در حقیقت می توان امیرکبیر را پیام آور اصلاحات نوین در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران دوره ناصری دانست. دولت و دستگاه سلطنت در اندیشه او حرف اول را می زد و با تاکید بر این امر که همه در پیروی از قانون برابرند و قانون ضامن امنیت کشور است. این پژوهش با شیوه تحلیل و توصیف داده های تاریخی، اساسی ترین اصلاحات امیرکبیر را بررسی نموده است، برآیند تحقیق حاکی از آن است این اصلاحات در کنار انتظام بخشیدن به اوضاع داخلی به قصد مقابله با نفوذ بیگانگان صورت گرفت.