مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
قاجاریه
حوزههای تخصصی:
همدان در طول تاریخ همواره پذیرای اقوام و گروه های مختلف قومی و مذهبی بوده که اهل تصوف از قدیمی ترین آنها به شمار می رود. این شهر در دوره قاجاریه به دلیل موقعیت طبیعی و جغرافیایی خود در غرب ایران و نزدیکی به مسیرهای ارتباطی، مورد توجه گرو ههای صوفیانه قرار گرفت. افزایش جمعیت صوفیان در این دوره و گسترش فعالیت های آنان منجر به برخی انشعابات و برخورد با دیگر گروه ها گردید، هرچند بسیاری از این وقایع و حوادث این گروه در این دوره، متأثر از سیاست های حاکمان قاجاری و خاندان های حاکم محلی بود. لذا نگارندگان در پژوهش حاضر در تلاش هستند تا در یک رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی جایگاه تصوف همدان در دوره قاجاریه و فرق و انشعابات آن بپردازند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصوف و فرق صوفیانه همدان در این دوره، علی رغم برخی وقایع و حوادث، یکی از دوران های پررونق خود را تجربه کرد که افزایش جمعیت و نفوذ صوفیان در این دوره خود گویای این واقعیت است.
نقد دیدگاه شرق شناسان قرن نوزدهم به کارکرد اجتماعی روحانیان عصر قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از رویکرد نوشته ها و مطالعات غربیان دربارة وجوه گوناگون حیات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های دیگر در قرن نوزدهم به عنوان «سنت شرق شناسانه» یاد می شود. شرق شناسان که گروه های متفاوتی، اعم از مأمور سیاسی تا مسافر و محقق را شامل می شوند اجزای گوناگون جوامع شرقی را از نگاه و چارچوب سنت فکری خویش مطالعه و توصیف کرده اند. یکی از گرو ه های جامعة ایران که در قرن نوزدهم از سوی شرق شناسان مطالعه شده، روحانیان شیعی ایرانی بودند. به سبب تضاد اندیشه ای این دو گروه، یعنی روحانیان حافظ سنت در جامعة ایران و شرق شناسان دلبسته و مبلغ تجدد و مدرنیته، نوعی رویارویی بین آنان رخ داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرق شناسان روحانیان را به عنوان یک رقیب و دشمن فکری و سد نفوذناپذیر در مقابل تجدد مدنظر داشته و سعی کرده اند در چارچوب نظریة شرق شناسی، با یک نگاه تعمیم گرایانه و کل گرایانه، صفات غیرواقع و کارکردهای غیرواقعی را به این گروه منتسب کنند، هرچند نباید از دستاوردهای مطالعاتی این گروه در شناخت نسبی روحانیان دوره قاجار، مانند جایگاه، کارکردها، ضعف ها، و رابطة آنها با مردم غفلت کرد. هدف این تحقیق آن است که روحانیان را از دریچة نگاه شرق شناسان شناسایی و بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش جمع آوری اطلاعات «کتابخانه ای» است.
بررسی وضعیت مهاجرت داخلی در دوره قاجار بر اساس گزارش روزنامه وقایع اتفاقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت در جوامع انسانی با گونه های مختلف و هدفمند، به موجب موقعیت ها و شرایط متعدد، انفرادی یا جمعی صورت می پذیرد. جامعه ایرانیِ عصر ناصری به فراخور زمانه و زمینه شاهد مهاجرت بود. در دورة انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه شرایط نامناسب آب و هوایی با پیامدهای بد اقتصادی تأثیر مستقیم بر زندگی مردم گذاشته و بهمراه مسایلی چون ظلم، تعدی و شیوع بیماری ، موجب مهاجرت شد. مقاله با احصاء و پایش اخبار پیگیری خواهد کرد مسأله مهاجرت تا چه میزان و با چه حجم و فراوانی انعکاس یافت؟ حکام با چه رویکرها و اقداماتی برای حل مسایل مهاجرت و رفع تبعات آن داشته اند؟ دست یافتن به علل و زمینه های مهاجرت، تحلیل مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر و نیز بررسی زمانی و مکانی آن می تواند از دیگر دستاوردهای مقاله برشمرد. با روش تحلیل محتوا و گردآوری کلیه گزارش ها، مهاجرت به مثابه مساله اجتماعی مورد تحلیل جامعه شناختی قرار گرفت.
تأثیر مجادلات اهل طریقت و اهل شریعت بر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهر کرمان در دوره قاجار از 1210 تا 1264ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با رقابت عناصر عشیره ای افشاریه، زندیه و قاجاریه، نزاع دو جبهه فکری شیعی اهل طریقت نعمت اللهیه و اهل شریعت به سردمداری مجتهدان اصولی در شهر کرمان تشدید یافت و به قتل مشتاق علیشاه و یکی از ابدالش انجامید. این دودستگی بر رخدادهای بعدی شهر کرمان بسیار تأثیرگذار بود. قاجاریه در مرحله تثبیت که مقارن عصر فتحعلیشاه بود، ناگزیر خود را به نهادهای شهری که علما و روحانیون از قدرتمندترین آن ها محسوب می شدند، نزدیک کرد؛ اتخاذ این سیاست، صوفیه را در معرض فشار و تهدید قرار داد. در دوره سلطنت محمدشاه، اهل شریعت شهرکرمان با اجرای شریعت، تفوق اهل طریقت را به چالشگرفتند. توضیح وقایع و بیان آثار و پیامدهای این دودستگی، موضوع پژوهش حاضر است. بررسی منابع و اسناد و تحلیل داده های تاریخی، نشان از مجادله و مخاصمه این دو گروه متنفذ شهرکرمان در دوران سلطنت سه پادشاه اول سلسله قاجار دارد.
رویکرد روزنامه اختر به توسعه علمی و پیشرفت و عقب ماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشریات در تاریخ معاصر یکی از ابزارهای مؤثر اطلاع رسانی هستند. در دوره قاجاریه، هم زمان با سلطنت فتحعلی شاه، عباس میرزا تعدادی از ایرانیان را برای فراگیری علوم و فنون به اروپا اعزام کرد. یکی از آنان به نامِ میرزا صالح با خرید دستگاه چاپ و آموختنِ به کارگیری آن، به کمک مهندسی فرانسوی نخستین روزنامه را با عنوان «کاغذ اخبار» در دوره محمدشاه به راه انداخت. گام دوم را امیرکبیر در زمان حکومت ناصرالدین شاه با چاپ روزنامه «وقایع اتفاقیه» برداشته بود. این اقدامات گرچه ارزشمند و قابلِ تقدیر بود، ولی انتظارات اقشار بیدار و دلسوز جامعه را برای اهداف بلند پیشِ رو برآورده نمی کرد. به دلیل استبداد شدید قاجاریه گروهی از اندیشمندان ایرانی راهی دیار غربت شدند و با مشقت های فراوان به چاپ نشریاتی در لندن، پاریس، استانبول، کلکته، قاهره و سایر نقاط جهان مبادرت کردند و وظیفه خود را نسبت به وطن و رهایی آن از سلطه استبداد و جهل و عقب ماندگی انجام دادند. یکی از این نشریات روزنامه اختر بود که از ابعاد مختلف موردِتوجه پژوهشگران تاریخ ایران قرار گرفته است. اختر را از جهات گوناگونی می توان مورد بررسی دقیق و علمی قرار داد و به نتایج ارزشمندی دست یافت. در مقاله حاضر ما به بُعد توسعه علمی و پیشرفت و عقب ماندگی از منظر روزنامه اختر پرداخته ایم؛ امری که به نظر می رسد از نخستین شماره های به عنوان دغدغه ای دائمی و به روش هایی ابداعی و تأثیرگذار آن را دنبال کرده است.
تأثیر احداث سد کارون بر تأسیس شهر ناصری و توسعه شهری اهواز
حوزههای تخصصی:
تأسیس شهر اهواز گرچه در عهد ایلامیان سابقه دارد، و رودخانهٔ کارون در پیدایش و تکامل آن به عنوان شهری خطی در طول رودخانه نقشی اساسی داشته است. در طول تاریخ، اهواز حیات اقتصادی و تمدنی خود را مدیون کارون بوده است. به طوری که کارون شریان مواصلات، ارتباطات، اقتصاد کشاورزی و تجارت رودخانه ای-دریایی خوزستان و به خصوص اهواز بوده است. اما موانع طبیعی چون صخره های طبیعی بستر کارون در اهواز بر سر این راه ارتباطی مهم در شمال و جنوب شمال خوزستان بوده است. احداث سد کارون در عهد ناصر الدین شاه نقش مهمی در تغییر و توسعه شهری اهواز داشته است که هدف و موضوع مقاله حاضر را شامل می شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که احداث سد، نقطه عطفی برای شروع تجدد در شهر اهواز-ناصری بوده است.
رویکردهای شرق شناسان اروپایی در کاوش های باستان شناسی عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ها و کندوکاوهای باستان شناسی در ایران، به ویژه شناسایی و حفاری در محوطه های باستانی مربوط به ایران پیش از اسلام، در چند سده اخیر از محورهای اساسی در مطالعه های شرق شناسی و ایران شناسی اروپاییان بوده است. به علاوه، جست وجوهای باستان شناسانه و تجسس های اروپاییان علاقه مند به کاوش در آثار تمدنی ایران و به طور کلی ﻣﻨﻂﻘه شرق میانه مجموعه ای از رویکردهای دینی، سیاسی، علمی، گنج یابی و تغذیه موزه های مهم اروپا را دربرمی گرفت. به همین علت، در حوزه کاوش های باستان شناسی ایران در دوره قاجار طیف گسترده ای از جویندگان عتیقه، پژوهشگران مسائل دینی، مأموران سیاسی و پژوهشگران مسائل تاریخی فعال بوده اند. در مقاﻟه حاضر با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی و با بررسی منابع و گزارش های دستِ اول سیاحان و شرق شناسان و ایران شناسان اروپایی درباره آثار تاریخی و باستانی و اشیای ﻋﺘیﻘه ایران و نیز کاوش های باستان شناسی در ایران، درباره ﻣﺴﺌﻠه اصلی پژوهش، یعنی شناسایی و تبیین رویکردهای شرق شناسان اروپایی در کاوش های باستان شناسی و عتیقه یابی ایران در عهد قاجار، مطالعه شده و این مسئله تبیین و تحلیل شده است. یافته های این بررسی مشخص می کند شرق شناسان و ایران شناسان در شناسایی آثار باستانی ایران و ﺗﻬیه شناسنامه های جدید برای بسیاری از این آثار، تأمین اسناد و مدارک مادی برای تدوین تاریخ ایران و تغییر دیدگاه های رایج درباره آثار تاریخی برجسته مربوط به ایران باستان نقشی اساسی ایفا کردند؛ اما با تبدیل آثار تاریخی و هنری ایران به کالاهای تجاری و ایجاد بازار برای «عتیقه جات» ایرانی، خروج بخش عظیمی از میراث فرهنگی و تاریخی ایران را به اروپا و سایر کشورهای جهان باعث شدند.
تاثیر غرب بر موسیقی نظامی ایران (از اواسط عصر ناصری تا پایان حکومت قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از تأسیس دارالفنون و سفرهای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اروپا، فرهنگ غربی در ایران نفوذ و گسترش زیادی یافت. یکی از تأثیرات فرهنگ غربی در حوزه موسیقی بویژه موسیقی نظامی بود. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است که تأثیرپذیری موسیقیدانان ایرانی و موسیقی نظامی (نقاره خانه) از شیوه های علمی و عملیِ منسجمِ موسیقی نظامی غرب تا چه میزان و چگونه بود؟ یافته ها حاکی از آن است که موسیقی نظامی غرب از اواسط عصر ناصری وارد ایران شد و تا پایان عصر قاجار، گسترش زیادی یافت و رقیبی جدی برای موسیقی نظامی شد؛ هر چند تلاش های برخی از موسیقیدانان و اعضای انجمن های ادبی، برای همسان سازی این دو سبک موسیقی بی نتیجه نبود و نوآوریهایی در عرصه موسیقی نظامی پدیدار شد، اما بسیاری از سبک های کهن موسیقی فراموش شد و الگوهای غربی در موسیقی مورد استقبال فراوان قرار گرفت. غرب گرایی شدید دربار قاجار و موسیقیدانان ایرانی، از عوامل اصلی این تأثیرپذیری بود.
لوطیان و ناآرامی های شهری در دوره ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوطی گری به عنوان میراث زوال یافته عیاری و جوانمردی، در دوره قاجاریه اهمیت و جایگاه بالایی یافت و لوطیان در حیات اجتماعی و سیاسی این دوره نقش مهم و اساسی ایفا کردند. این گروه در آشوب های دوره مشروطه سهم چشمگیری داشتند. به علاوه در عرصه اجتماعی و به ویژه در ارتباط با ناآرامی ها و سرقت های شهری، عاملی تعیین کننده و مؤثر بودند. وضع نابسامان سیاسی و اجتماعی دوره قاجاریه و ناصری، مناسبات لوطیان با کانون های قدرت، نفوذ و قدرت آنها در محلات، انسجام گروهی و نیز ویژگی های شخصیتی لوطیان از جمله جسارت و بی باکی، فعالیت های سارقانه آنان را تشدید می کرد. در مقاله حاضر ضمن بررسی زمینه ها و بسترهای مؤثر بر افزایش و تشدید فعالیت های ناامن کننده لوطیان در دوره ناصری، تأثیر این اقدامات و فعالیت ها در ایجاد ناآرامی های شهری و نیز انواع و چگونگی این اقدامات، بررسی شده است.
کارکرد انجمن تبلیغی کلیسا در عصر قاجار: موانع و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظهور نخستین کانون های مسیحیت پروتستان در انگلیس (اواخر سده هجده میلادی)، انجمن تبلیغ در آفریقا و شرق (1799 م / 1214 ق) نیز که بعدها به انجمن تبلیغی کلیسا تغییر نام داد (1812 م/1227 ق) ابراز وجود نمود. این انجمن گرچه از دیگر هیأت های مسیحی فعال در ایران سده نوزدهم میلادی کار خود را دیرتر آغاز کرد؛ اما در تناسبی میان حیطه تبلیغی آن در جنوب ایران با گستره نفوذ سیاسی انگلیس و نیز بهره گیری از تجارب سایر انجمن ها در اولویت بر ارائه خدمات آموزشی و درمانی تا پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دو قطب معتبر مسیحیت پروتستان شهرت یافت. در این بین، مبلغان انجمن ضمن استفاده از حمایت سیاسی دولت متبوع خود و نیز عقب ماندگی ایران در عرصه تعلیم و تربیت و پزشکی، راهکارهای متنوعی را در جلب مشروعیت اجتماعی به آزمون گذاردند. چنانکه مقاله حاضر بر آن است تا ضمن واکاوی در عوامل موفقیت و نیز موانع موجود در تحقق انتظارات آنها، کارکرد این انجمن در عصر قاجار و خاصه تا انقلاب مشروطیت را به بحث گذارد. این پژوهش با بهره گرفتن از روش تحقیق در تحلیل تاریخی، انجام گرفته است.
وظایف وکارکرد حکّام ایالات و ولایات در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو حکومت قاجاریه از لحاظ سیاسی به ایالات و ولایات تقسیم بندی میشد. در رأس هرم قدرت در ایالات و ولایات، شخص حاکم قرار داشت. حکّام غالباً از میان شاهزادگان و هر از گاهی از متنفذین محلی و یا شخصیت های نظامی یا دیوانی تعیین میشدند. در نتیجه در برخی موارد با توجه به جایگاهشان تفاوت هایی در میزان اختیارات ایشان به چشم میخورد. با این حال غالباً حکّام دارای کارکردها و وظایف یکسانی بودند. در این مقاله با اتّکا به منابع این دوره به بررسی چگونگی وظایف و کارکردهای حکّام و میزان اهمیّت این وظایف از دیدگاه حکومت مرکزی پرداخته میشود. دستاوردهای تحقیق نشان میدهد که کارکردهای حکّام در سه حوزه: سیاسی اداری، مالی اقتصادی و نظامی قابل تفکیک است. در این میان تأمین امنیت و سرکوب شورش ها با هدف حفظ اقتدار حکومت مرکزی، اخذ مالیات و تأمین نیروی نظامی از مهمترین وظایف حکّام محسوب میشد .این سه وظیفه به عنوان عامل بقای حکّام نقش مهمی را در این دوره ایفا میکرد. Abstract According to political aspects of the period, the territories of the Qajar dynasty were divided into several states and provinces. The ruler was at the top of the pyramid of power of states and provinces. Rulers often were determined from princes, influential persons or military and tribunal personnel. In some cases, due to differences of political positions of each appointment, a series of authoritative disagreement and discontent emerged. Nevertheless, rulers were appointed with similar functions and duties. In this article, we examine the functions and duties of rulers and the extent of importance of these duties in reference to the central government of the period. The results of this research show that we can discriminate the functions of rulers in three categories. These categories are: political, administrative and economical. The most important duties of rulers were preservation of security and repression of revolutions with the aim of keeping the authoritative legitimacy of the central government. Furthermore, Tax collections and utilization of militaristic reinforcements were some of the procedures with which rulers maintained repressive order in the period. Generally, political, administrative and financial duties, which have been exemplified earlier, were considered to be the agents that made the survival of the central government possible. Key words : Iran, Qajar Dynasty, Rulers of the States and Provinces.
نظام هیئت وزرایی در ایران پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان اداری ایران در دوره قاجاریه با اقتباس از تشکیلات اداری دوره صفویه شکل گرفت و همگام با تثبیت حکومت قاجاریه و توسعه روابط خارجی، به سرعت گسترش یافت. بخش زیادی از این گسترش تشکیلات مربوط به دوره طولانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است. در دوره ناصری نه تنها گستره این تشکیلات افزایش یافت ، بلکه تغییرات زیادی نیز در بدنه و ساختار آن بروز کرد. بخش مهمی از این تغییرات در حوزه وزارتخانه ها و مربوط به شکل گیری هیئت وزرا بود. شناسایی این تغییرات و زمینه ها و عوامل موثر بر بروز این تغییرات، و ارزیابی اندیشه دید گاه های انتقادی نخبگان دوره ناصری در این خصوص ، مهمترین مساله این تحقیق است. این بررسی با اتکا و استناد به داده های تاریخی موجود و با روش توصیفی- استدلالی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. دستاوردهای تحقیق نشان داد : رفع آشفتگی های تشکیلات اداری، افزایش جایگاه و توانمندی حکومت قاجارها – که بواسطه شکستهای سیاسی و نظامی از روسها و انگلیس ها به شدت تضعیف شده بود - اقتباس از تشکیلات اداری غرب را که حاصل سفرهای ناصرالدین شاه و برخی درباریان به اروپا بود و در نهایت اندیشه های اصلاحگرایانه و تجدد خواهی در میان برخی شخصیتهای سیاسی و اداری دوره ناصری، از مهمترین عوامل بروز این تغییرات بوده است. نطام هیئت وزرایی، ایران، ناصرالدین شاه، قاجاریه. Abstract In the Qajar period, administrative structures of Iran were constituted on the same basis that formed such structures in the Safavieh period. They started their rapid developments through governmental integrations and comprehensive foreign relations. Most of these developments belonged to Naser-adin Shah government. In Naseri era, not only did these organizations develop, but also many changes in body and structure occurred. One of these important changes was in administration cabinet minister formation. Recognition of these changes and their efficient prerogatives, backgrounds and evaluation of critical attitudes of thinkers of the period constitute the argument of the present study. The present study utilizes archival historical documents and descriptive-analytical method. The results of the study indicate that the most important prerogatives for such drastic changes in administrative structure were obviation of administrative confusion and chaos, authoritative empowerment of the Qajar government ─ which had been enervated dramatically after their political and military defeat against Russia and Britain ─ emulation of administrative structure of western models ─ which had been materialized in Nasser Al-Din Shah’s expeditions to the West, modernization of the royal court and reformist affinities of some of political and administrative personages of the time. Keywords : Cabinet Ministers, Iran, Nasser Al-Din Shah, Qajar
علل ناپایداری امنیتی دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مقوله های اساسی در نظام های سیاسی است که ثبات و پایداری آن را رقم می زند و نیز از جمله شاخص های ضروری برای پیشرفت یک جامعه محسوب می شود. نبود امنیت، شکنندگی و ناپایداری نظام سیاسی را درپی دارد. از این رو حکومت ها به شیوه های گوناگون بر آن بوده اند تا از چالش های برهم زننده امنیت قلمرو خود جلوگیری کرده و با عوامل ناامنی بستیزند. یکی از مشکلات حکومت قاجاریه چالش های امنیتی بود که به علّت های گوناگون با آن ها رو به رو بود. عوامل متعددی، در این دوره، امنیت اجتماعی را به هم می ریخت و با همة تدابیری که برخی از رجال دولت برای غلبه بر ناامنی ها به کار می بستند، امنیت پایدار پدید نمی آمد. در این مقاله برخی از عوامل مؤثر در بروز ناامنی اجتماعی در دوره قاجاریه به شیوه توصیفی- تحلیلی، بررسی و تبیین شده است. یافته پژوهش نشان می دهد که از جنبه درونی، ساختار سیاسی موجود (تفکر ایلی حاکمیت، بافت قومی قبیله ای جمعیت، حاکمیت استبدادی شاهزادگان قاجاریدر ایالات)، مؤلفه اصلی در بسترسازی ناامنی در این دوران بوده است. Abstract For a political system, security is one of the instrumental categories which determine the stability of a government, and it is a necessary index of progress in a society. Absence of security can lead to political instability and impermanence. Using different measures, therefore, governments have always tried to prevent the factors challenging the security and peace in their territories. The Ghajarid government suffered from security problems for different reasons. Various factors challenged the social security, and although some of the statesmen took drastic measures to prevent unrest and commotion, permanent stability did not emerge during the period. The present study deals with some of the main causes of social unrest during the Ghajarid period in a descriptive-analytical manner. Findings show that the political structure created the predisposition to unrest and insurrection since it was based on tribal bases of ruling, tribal and ethnic supremacy and the despotic rule of Ghajarid princes in different provinces; and it was the main internal root of instability. Key Words : Ghajarid, Security, Unrest, Rulers of Provinces, Tribes, Security Forces.
حسن همکاری و توانایی حرفه ای در شرایط بحرانی: بررسی منشور مورخ صفر 1332 آستانة رضویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند سال پس از مشروطه و تصویب قوانین جدید ازجمله قانون اوقاف، آستانه رضویه وموقوفات آن زیر نظر وزارت معارف و اوقاف قرار گرفت. هنوز ناصرالملک نایب السلطنه احمدشاه بودکه قوای روس در 11 ربیع الثانی 1330 ه . قبهحرم رضوی حمله کردند. از این رو، معمولاً، گفته می شود که اوضاع کشور و مراکز اداری و دولتی به دلیل تغییر شرایط آشفته بوده است. این پژوهش، قصد دارد با بررسی منشوری (فرمانی) که در ماه صفر 1332 قمری از دفترخانة آستانة رضویه صادرشده، نشان دهد که این دفتر خانه حتی پس از بمباران به خوبی اداره می شده است. بدین معنی که با آن که آستانه از یک طرف زیر نظر شاه بود و از سوی دیگر با وضع قوانین جدید زیر نظر وزارت معارف و اوقاف قرار گرفته بود باز انجام امو در دستان سادات رضوی، حسینی، طباطبائی، و موسوی بود. این ها در بدترین شرایط هم اگر حکومت مرکزی از آن ها کار خاصی درخواست می کرد سعی می کرده اند حسن همکاری و میزان توانایی حرفه ای خود را به نمایش بگذارند.
سیادت و سادات در عصر قاجار (بررسیِ بودباش، معیشت و کارکردهای سادات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میانِ گروه هایِ اجتماعیِ جامعه ایران در دوره اسلامی سادات به دلیلِ انتساب به پیامبرِ اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) و تجلّی در پاره ای از عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جایگاهِ در خورِ اعتنایی داشتند. با عنایت به جایگاهِ تثبیت شده سادات در جامعه ایران بر اساسِ مؤلفه های مذکور در پیش از تأسیس حکومت قاجار و ضرورتِ تمسکِ دودمانِ قاجار به سادات برای کسب مشروعیتِ دینی در دوره تثبیتِ حکومت شان این گروهِ اجتماعی شبکه ای از نقش های متنوع را برعهده گرفت. پژوهشِ حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که، سادات چه جایگاه، کارکرد و مناسباتی در جامعه ایرانِ عصر قاجار داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سادات به موازاتِ مناسباتِ گسترده با حاکمیت و گروه های گوناگونِ اجتماعی، گروهی متمایز بودند که در واحدهایِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کارکردهای متنوعی داشتند که این کارکردها عمدتاً ناشی از فقدانِ نهادهای اجتماعی و سیاسی در جامعه ایرانِ عصر قاجار بود و همین امر موجب به رسمیت شناخته شدنِ نقش آفرینیِ آن ها از سویِ حاکمیت و گروه های اجتماعی به مثابه نیرویی میانجی شده بود.
طریقت صفی علیشاهی؛ نمونه ای از پیوند طریقت و سیاست در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
65-100
حوزههای تخصصی:
صوفیان نعمت الهی که پس از قرن ها در قرن هجدهم راه بازگشت از هند به ایران را در پیش گرفتند، در قرن نوزدهم علاوه بر گسترش و توسعه آن در ایران، به فرقه های مختلف تقسیم شدند. یکی از این فرقه ها طریقت صفی علیشاهی است که علاوه بر جدا شدن از بدنه اصلی نعمت اللهی دارای منشی متفاوت یا ملموس تر در رویکردهای سیاسی و اجتماعی نسبت به سایر فرقه های بود. منشی که موجب گردید در تعامل عمیق با دربار قاجار قرار گیرد به نحوی که در بین درباریان قاجار نیز راه یافت و از سوی دیگر نقشی تأثیر گذار در انقلاب مشروطه برجای گذاشت. این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای سعی دارد تا چگونگی و چرایی شکل گیری این طریقت، خاستگاه و رویکردهای آن را در صحنه های سیاسی و اجتماعی ایران عصر قاجار در دوره فعالیت صفی علی شاه موسس این طریقت بررسی کند و پیامدهای آن را در عصر جانشین وی ظهیرالدوله باز نماید و از این طریق به نمایی از زمینه های تکوین رویکردهای سیاسی طریقت مزبور در عصر قاجار و انقلاب مشروطه دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد اندیشه صفی علیشاه در طول دوره ناصرالدین شاه شکل گرفت و رویکردهای سیاسی و اجتماعی وی در آثارش بتدریج بازتاب یافت. در همین راستا توانست اعتماد هیأت حاکمه قاجار را به سمت خویش جلب نماید و با جذب درباریان و حمایت مادی و سیاسی آنها به گسترش طریقت خویش بپردازد و اندیشه های برگرفته از عرفان اجتماعی خویش را در جامعه بسط دهد و در راستای همین اندیشه های عرفانی توانست با قشر روشنفکر و نوگرای جامعه تعامل و همسویی نماید که نهایتاً منجر به تأثیر گذاری طریقت صفی علیشاهی در انقلاب مشروطه گردید.
مقایسه ساختاری-تطبیقی چهار منظومه عاشقانه دوران قاجار؛ فیروز و نسرین؛ رابعه و بکتاش؛ شیدوش و ناهید و زهره و منوچهر
با آغاز دوران قاجاریه ادبیات ایران دستخوش دگرگونی می شود. هرچند در زمینه داستان نویسی و خلق منظومه های غنائی، ادبیات این دوره را نمی توان ادبیات پرباری دانست ولی از دوره مشروطه به بعد، تحولاتی در این عرصه پدید آمد و موجب آشنایی ایرانیان با شعر غنائی رمانتیک و ادبیات مدرن شد. بی تردید شعر غنائی دستاورد جنبش رمانتیک به حساب می آید. در ایران بخش عمده ادبیات غنائی مربوط به منظومه های غنائی و تحولاتی است که در منظومه نویسی از آغاز تا نیمه اول سده سیزدهم هجری پدید آمده است. مطالعه پیرامون پانزده منظومه عاشقانه قاجار و بررسی و مقایسه ساختارگرایانه ی چهار منظومه برجسته این دوران به صورت خاص به نام های منظومه "فیروز و نسرین" و "رابعه و بکتاش" مربوط به قبل از مشروطه و دو منظومه "شیدوش و ناهید" و" زهره و منوچهر" مربوط به بعد از تحولات نهضت مشروطه نشان می دهد که هرچند ساختار منظومه های عاشقانه در دوران قاجار عمدتاً جنبه تقلیدی دارد اما بعد از مشروطه دچار تحولات ملموسی در ساختار چه ازنظر محتوا و چه از نظر روایی شده است.
ارزیابی ساختارهای سیاسی مساعد در ظهور جنبش ملی نفت؛ بر اساس نظریه جنبش نیل اسملسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
189 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف عمده مقاله حاضر عبارت است از ارزیابی ساختارهای سیاسی مساعد برای ظهور جنبش ملی نفت براساس نظریه رفرم اسملسر. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه ماهیت ساختارهای سیاسی در دوره قاجاریه و پهلوی اول چگونه شرایطی مساعد را برای بروز و ظهور جنبش ملی نفت فراهم نموده است. یافته های تحقیق نشان داده است که ساختار سیاسی دوره قاجاریه بر مبنای دو مولفه کلان استبداد شرقی و پاتریمونیالیسم قابل تبیین است. یافته ها همینطور بیان می کند که سال های 1299 و 1305 دوره حاکمیت دوگانه است و ماهیت ساختار سیاسی دوره پهلوی اول نیز به دو بخش دیکتاتوری شبه مدرن (1305-1312) و استبداد شبه مدرن (1312-1320) بوده است. مقاله نتیجه گرفته است که فقدان قانون مندی در ساختار سیاسی بلندمدت، شرایط مساعدی را برای ظهور جنبش ملی نفت در دهه 1320 فراهم نموده است. روش تحقیق مقاله تاریخی بوده و روش گرداوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
خوانش انتقادی بازنمایی تصویری «نبرد چالدران» در کاخ چهلستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبرد تاریخی چالدران، بارها در قالب متون مکتوب و تصویری بازنمایی شده است. یکی از شناخته شده ترین این بازنمایی ها دیوارنگاره ایست که در تاریخ 1210 ه.ق –سال تاجگذاری آقا محمدخان قاجار- بر دیوارکاخ چهلستون اصفهان نقش شد. قاجاریه از بازتولید این روایت در جهت مشروعیت بخشی به حکومت خود و تثبیت قدرت نوپای قاجاری بهره برد. اما پیش تر در عصر صفوی این نبرد که شکستی سنگین را برای ایران در پی داشت، به نمادی از افتخار ملی بدل شده بود. در این پژوهش به دنبال فهم چگونگی فرایند تبدیل یک شکست به افتخاری میهنی، نمونه های بسیاری از روایات چالدران، از دوران قاجار تا نزدیک ترین روایت به تاریخ وقوع آن در 920 ه.ق، پیگیری و بررسی شد. در آخر خواهیم دید که، قاجاریه در بازتولید روایت چالدران در این تابلو مفهومی را مصادره به مطلوب نموده که پیشتر صفویه آن را برساخته و در میان مردم رواج داده بوده است.
ساختار کالبدی فضایی شهر ایرانی عصر ناصری از منظر سیاحان غربی (12275 1227)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۲
123-148
حوزههای تخصصی:
شهر ایرانی در ایام سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به رغم حفظ ساختار کالبدی سنّتی، در اثر آشنایی با الگوهای معماری غربی و ورود تأسیسات تمدنی جدید به کشور، به آرامی مسیر تغییر را پیش گرفت و عناصری از تجدد را در خود نمایان ساخت که در گزارش های سیاحان دیدارکننده از ایران بازتاب یافته است. این مقاله با رویکرد تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی با استناد به متون سفرنامه ای در صدد ارائه تصویری از صور کالبدی شهر در عصر ناصری از دیدگاه سیاحان غربی است و در آن، چگونگی انتقال عناصر سازه ای غرب به ایران در ابتدای سلطنت وی مطرح شده است؛ پدیده ای که به تدریج ابتدا به تحولات محتوایی شهر و سرانجام به تحولات کالبدی آن انجامید. یافته پژوهش نشان داده که شهر ایرانی این عصر با تحولات فضای کالبدی و محتوایی همراه شده است. تحولات کالبدی آن، درون مایه تجدد غرب را به همراه داشته و عناصر محتوایی آن، متأثر از مکتب تهران بوده است.