مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
قاجاریه
حوزههای تخصصی:
خوزستان از آبادترین بخش های ایران زمین و پایتخت پادشاهی های نیرومندی در اعصار مختلف بوده است؛ لیکن در دوره قاجاریه از آبادانی باستانی آن اثری نمانده بود و این ناحیه مشکلات فراوانی داشت. پیشینه تمدّنی، حاصلخیزی زمین، آب و هوای مناسب و راه داشتن به سواحل دریای آزاد، ویژگی هایی است که نابسامانی اوضاع آن در آن دوره را تأمل برانگیز می نماید. نویسنده با هدف بازشناسی وضعیّت سیاسی اجتماعی خوزستان در عصر ناصری، می کوشد با رویکرد «توصیفی تحلیلی» و روش «کتابخانه ای» و «اسنادی» به این پرسش پاسخ دهد: نابسامانی وضعیّت خوزستان در دوره ناصرالدین شاه ناشی از چه عواملی بوده است؟ چنین فرض می شود که دو دسته عوامل تحوّلات سیاسی و اجتماعی خوزستان را شکل داده اند: نخست عوامل بومی مانند عملکرد قبیله ها و کُنش حاکمان محلی و دیگر دخالت استعمارگران اروپایی. این بررسی نشان می دهد: عملکرد دولت قاجاریه و مداخله بیگانگان مانع عمران این ناحیه گردید و چیرگی زندگی قبیله ای و رفتار نامناسب مأموران حکومتی، از مشکلات سیاسی و اجتماعی خوزستانِ در عصر ناصری بوده است.
نگاهی به منصب امیرنظام در دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
القاب و عناوین یکی از مهم ترین شاخص های شناخت ساختار دیوانسالاری است. القاب و عناوین سیاسی، نظامی، اداری و مالی و درک و فهم آنها در تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، جریانی دوسویه است که باید در بازکاوی تاریخ اجتماعی و اداری ایران به آن توجه داشت. دستگاه دیوانسالاری قاجار، یک دستگاه عریض و طویل بود که القاب و عناوین این دستگاه، وجه تسمیه و کارکردهای ویژه ای داشتند. یکی از عناوین و القاب خاص عصر قاجار، منصب «امیرنظام» بود. این عنوان از عناوین نظامی جدید در ساختار ارتش تازه پاگرفته صدر قاجار بود که با فراز و فرود و تغییراتی در عصر قاجار مواجه شد. ضرورت های خاص جامعه آن روز، به تغییر کارکرد امیرنظام از یک منصب نظامی به منصبی اداری منجر شد. تحولات دوره میانه قاجار نیز امیرنظام را از مقامی بلندپایه به یک لقب تشریفاتیِ صرف کاهش داد. در این مقاله به بررسی چرایی و ضرورت های ایجاد این منصب با نگاهی به شخصیت های دارنده این منصب، وظایف و کارکردهای آن پرداخته شده است.
بررسی واکنش های ایرانیان نسبت به رواج کالا و محصولات خارجی در عصر قاجار (سال های 1324-1264 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران حکومت قاجاریه به ویژه در نیمه ی دوم سده نوزدهم کالاها و تولیدات خارجی به دلایل مختلفی نظیر نوآوری در تولید و برتری تکنولوژی و تفوق سیاسی- نظامی و غیره روانه بازار شهرهای بزرگ و کوچک ایران شد و موجد تغییراتی در سبک زندگی ایرانیان گردید. برخی از این محصولات خارجی از ابتدای ورود و عرضه در بازارهای کشور مورد استقبال و پذیرش مردم قرارگرفتند، برخی دیگر به مرور زمان پذیرفته شدند و تعدادی از این تولیدات و کالاها هم با اعتراض و مقاومت مردمی روبه رو گردیدند. از این رو چگونگی مواجهه و برخورد جامعه ی ایران با محصولات ماشینی جدید موضوع و سؤال مورد مطالعه این مقاله خواهد بود. اطلاعات این پژوهش از داده های منابع مختلف کتابخانه ای استخراج گردیده و به روش عمدتاً مرسوم در تحقیقات تاریخی، یعنی به صورت توصیفی- تحلیلی به بررسی چرایی و چگونگی کنش ها و واکنش های ناشی از این رخداد پرداخته است. بر پایه اطلاعات پژوهش حاضر می توان چنین استنتاج کرد که در پذیرش (واکنش مثبت) یا عدم پذیرش (واکنش منفی) تولیدات و کالاهای جدید اروپایی عواملی همچون: ناآشنایی مردم با محصولات جدید، احساس تحمیلی بودن این عناصر وارداتی، تعارض این عناصر با عادت ها و ارزش های فرهنگی و دینی غالب در جامعه، بهاء و منفعت اقتصادی و تداخل با مشاغل و تولیدات بومی اثرگذار بوده است. در حقیقت، چهار عامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روان شناختی در پذیرش یا نفی این عناصر تازه و نو مؤثر بوده است.
واکاویِ جایگاه تجاری سبزوار در اواخر عصر قاجار(1299-1344ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه سبزوار که در گذشته به بیهق معروف بود، همواره به عنوان مکانی پراهمیت در کناره شاهراه تجاری فرهنگی خراسان مطرح بوده است. تردد از سبزوار افزون بر مقاصد زیارتی و اداری، هدف تجاری هم داشت به طوری که سبزوار در اواخر دوره قاجار به یک شهر محوری درزمینه دادوستد داخلی و خارجی تبدیل شد. این پژوهش درصدد است با به کار بردن روش تحقیق تاریخی مبتنی بر ترتیب زمانی رویدادها و بهره گیری از تحلیل علی و معلولی و روش کتابخانه ای و اسنادی در گردآوری داده ها به این پرسش ها پاسخ دهد که در اواخر عصر قاجار چه دگرگونی هایی در وضع تجاری سبزوار روی داد؟ و چه عواملی در وقوع این دگرگونی ها مؤثر بودند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد در نیمه اول قاجاریه حکومت به مسئله امنیت و بازسازی زیرساخت های ارتباطی که از مقدمات ضروری تجارت هستند توجهی نداشت، در این زمان شبیخون ترکمن ها و خرابکاری های کارگزاران حکومتی از موانع اصلی توسعه تجارت در سبزوار بودند. چند سال بعد از جلوس ناصرالدین شاه، حکومت مرکزی تا حدودی تدابیر آبادگرانه را سرلوحه کار خود قرارداد و روس ها بعد از انعقاد قرارداد آخال با سرکوب ترکمن ها در آسیای میانه امنیت را به وجود آوردند. این شرایط و اراده روس ها برای بهره برداری تجاری از مناطق شمالی ایران، زمینه های رشد تجارت داخلی و خارجی را در سبزوار فراهم کرد؛ به طوری که هم تولیدات خام بومی و هم تجارت منطقه ای و خارجی افزایش یافت. در این دوره سبزوار رونق تجارت خود را بیشتر از آنکه مدیون حکومت قاجار باشد مدیون اقدامات روسیه در تأمین امنیت و توسعه تجارت خود در صفحات شمالی ایران بود.
بررسی نقش حمزه آغا منگور در قیام شیخ عبیدالله شمدینانی علیه قاجاریّه (1297 ق/ 1880 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمزه آغا سرکرده ایل منگور بود که در سده 13 ق./ 19 م. در نابسامانی اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران در عصر ناصری و نارضایتی مردم کُرد از حکّام قاجاری و فشارهای مالیاتی، شورشی را در میان ایلات و قبایل کُرد دامن زد. هم زمان، در عثمانی نیز کُردها به رهبری شیخ عبیدالله شمدینانی از شیوخ فرقه نقشبندیّه، علیه حکومت ناصرالدین شاه شورش کردند. این دو با استفاده از عقاید مذهبی و فرقه ای، با گردآوردن لشکری عظیم از ایلات کُرد، شهرهای مرزی ایران و عثمانی را مورد تاخت و تاز قراردادند و شمار زیادی از مردم را از دَم تیغ گذراندند. هدف این مقاله، با رویکرد جامعه شناسی و روش توصیفی _ تحلیلی، بررسی و تحلیل دو شورش مزبور و نقش حمزه آغا به عنوان طرّاح تبدیل این دو شورش به یک قیام، با فرمان جهاد مذهبی از نوع ناسیونالیستی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حمزه آغا منگور نقش اصلی را در برانگیختن شیخ به یک قیام مذهبی علیه حکومت ناصری ایفا کرده است.
بختیاریها و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
محدوده سرزمین بختیاری در زمان قاجار گسترش یافت، چنانکه محمدتقی خان چهارلنگ از تیره کنورسی و یکی از اعقاب علیمردان خان بختیاری دهات متعددی را در نواحی فریدن و بربرود خریداری کرد. و مناطق شوشتر و رامهرمز را به تصرف خود درآورد و بدین سان محدوه بختیاری از شمال و جنوب گسترش یافت. محمدتقی خان در سال 1249 هجری قمری سر از فرمان فتحعلی شاه پیچید، ولی در زمان حکمرانی محمدشاه، شاه قاجار موفق به ایجاد نفاق در بین بختیاری ها و توانست این رقیب مهم قاجار را از میان بردارد. سرنگونی محمدتقی خان، موجب انتقال قدرت از چهارلنگ به هفت لنگ گردید، چنانکه در زمان حکمرانی ناصرالدین شاه یکی از سران دورکی (هفت لنگ) به نام حسینقلی خان موفق به سرکوبی رقیبان شد و با حمایت دولت، نفوذ خود را بر سراسر بختیاری گسترش داد و ملقب به ایلخانی گردید. او هم به عنوان رهبر ایل بختیاری و هم به صورت نماینده رسمی دولت در منطقه بختیاری حکمرانی و با برخورداری از بنیه قوی مالی و نیروی جنگی قدرتمند برخاسته از ایل بختیاری، به عنوان یک سردار قدرتمند پا به میدان سیاست گذاشت، اما دیری نپایید که گسترش نفوذ و قدرت این سردار بختیاری، سبب بدبینی و کینه توزی سردمداران قاجار که خود را وارث تاج و تخت می دانستند و به ویژه آنکه نسبت به لرها عداوت قدیمی داشتند گردید. این کینه توزی ها و فتنه ها، سرانجام منجر به صدور حکم قتل حسینقلی خان از طرف ناصرالدین شاه شد که در ماه رجب سال 1299 هجری قمری اتفاق افتاد. خوانین بختیاری در دوره قاجار آزادی عمل در تنوع و میزان مالیات ها داشتند و اقتصاد حکومتشان بر اساس همین مالیاتها و درآمد جاده لینچ بود.
بررسی شورش حسینقلى خان زعفرانلو در قوچان «به انضمام بازخوانى گزارش حسام السلطنه» (1281 ق.)
حوزههای تخصصی:
سیاست قاجاریه در اداره حکومت ایالات و ولایات مبتنى بر به کارگیرى شاهزادگان و امیران دربارى بوده است و پادشاهان قاجار براى ممانعت از افزایش قدرت خوانین و سران ایلات و قبایل، از واگذارى قدرت و حکمرانى مناطق مختلف به حاکمان غیر قاجارى امتناع مى ورزیدند. امّا در بعضى موارد به دلیل عدم توانایى شاهزادگان به ناچار حکمرانى بعضى از مناطق هم چون شمال خراسان (که از ترکیب اجتماعى و جمعیتى خاص برخوردار مى باشد) به سران و خوانین ایلات و طوایف سپرده مى شد. به طورى که حکومت قوچان (به جز مدت کوتاه) از آغاز سلطنت قاجار همواره در اختیار زعفرانلو ها و خاندان رضا قلیخان پسر امیرگونه خان و فرزندان آن ها بوده و آنان با لقب شجاع الدوله مدت ها بر قوچان و نواحى اطراف آن فرمانروایى کرده و مورد توجه و حمایت پادشاهان و دربار قاجاریه قرار داشته اند. بنابراین ولایت مرزى قوچان با وجود اهمیت هاى خاص سیاسى - جغرافیایى از حیطه نفوذ مستقیم دربار و شاهزادگان قاجارى بدور مانده بود. ضمن آنکه روحیات استقلال طلبانه حکمرانان و سرکشى و طغیان فرزندان و وابستگان والیان قوچان زمینه را براى رخدادهاى مهم در این منطقه مرزى فراهم مى ساخته است. یکى از رویدادهاى مهم قوچان در عهد ناصرى، شورش حسینقلى خان فرزند رضا قلیخان زعفرانلو است که مدت کوتاهى در قوچان حکومت نمود و بالاخره در ۱۲۸۱ ق توسط حسام السلطنه سرکوب شد. در این مقاله علل و چگونگى پیدایش، شکل گیرى و سرانجام این غائله با تأکید بر گزارش حسام السلطنه والى وقت خراسان مورد بررسى و تحلیل قرار گرفته است.
بازنمایی مؤلفه اسلامی هویت در گزارش نامه های تاریخی روزگار قاجار
حوزههای تخصصی:
هم سرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست. زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ می تواند چاره ساز باشد. بی گمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است. اما میان رویدادهای محسوب و معطوف و رویدادهای به شمار نیامده و مورد توجه قرار نگرفته، تفاوت بسیار است. تاریخ به معنای پژوهش درباره رویداد و یا رویدادهایی است که دریک دوره زمانی خاص از سوی فرد یا افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد عطف توجه قرار گرفته اند و به کار ساختن سازه ای از روایت درباره همان رویداد ها آمده اند. به ناچار، واقعیت فزون برتاریخ است و با فاصله ای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است. این امر به زایش هویت میانجامد. هویت در این معنا یکی از محک هایی است که می توان با تکیه بر آن، رخداد تاریخی شده را مورد بررسی قرار داد. هویت به معنای امری انباشتی و تراکمی واجد دو ویژگی همزمان رشد یابنده است: از یک سو، به شناسایی بودن ها میانجامد، به این معنا که ناظر بر آن واقعیتی می شود که پیشاپیش وجود دارد و موجودیت خود را اعلام کرده است؛ از دیگر سو، به بازشناسایی شدن ها می پردازد که ناظر بر پدیده ای است تاریخی شده که در فضاهای مکانی و زمانی جدید نیازمند تعبیر و تعریف جدیدی می گردد. هنگامی که از هویت به مثابه فرآیند سخن می گوییم در حقیقت از استمرار پدیده های تاریخی شده ای سخن به میان آورده ایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسش هایی که از او درباره گذشته اش پرسیده اند برمی آید. پرسش هایی مانند چه کسی بوده است؟ کجا بوده است؟ چه بوده است؟ اکنون چه هست؟ نشانگر شناسایی تشخص های واقعاً موجود و بازشناسایی تمایزهای تاریخاً موجود، می شود و بر انبوهی از مفهوم ها و کردارهایی استوار می گردد که خود را در برابر دگر شکل می دهند. نگارنده با واکاوی هشت اثر تاریخ نویسانه عصر قاجار در صدد بررسی عنصر اسلامی هویت در گزارش های تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.
مزایده القاب و مناصب در عصر قاجار
حوزههای تخصصی:
مزایده القاب و مناصب؛ فروش مقامات درباری و دیوانی از ارمغان های دولت قاجار به شمار می رود. این سنت گرچه در ادوار پیش نیز متداول بود، لیکن دولتمردان قاجار در این عرصه گوی سبقت را از دیگران بودند. القاب افتخاری و مناصب اداری را در این دوره به مزایده بلکه به تعبیر صحیح به «حراج» می گذاشتند. هر کس بیشترین پیشکش را پرداخت می نمود صاحب آن لقب یا مقام می گردید. مدت اعطای مناصب و مقامات محدود بود. شخص مجبور بود برای تداوم آن مجدداً پیشکش پرداخت نماید. شاه و درباریان از این ممر درآمد قابل توجهی نصیب خود می کردند. نه تنها مردان بلکه زنان نیز در گرفتن القاب افتخاری با یکدیگر رقابت می کردند. منشأ این معضل به سرشت نظام استبداد قاجار، تهی بودن خزانه، اشرافی گری و تجمل طلبی هیأت حاکمه ی آن برمی گردد. پیامد حاصل از آن عبارت بود از: هرج و مرج اداری، تضعیف حکومت مرکزی مهم ترین روی کارآمدن افراد نالایق. رساله حاضر بر آن است تا به روش تحقیق تاریخی ابعاد مختلف موضوع مزبور را مورد بررسی قرار دهد.
بررسی استقراض خارجی ایران در عهد ناصرالدین شاه
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که از جمله اصول تمدنی کشور محسوب شده یک ضرورت علمی است و متأسفانه تاریخ پژوهان کمتر به موضوعات اقتصادی، اجتماعی پرداختند. برنامه ها و کارکردهای اقتصادی دولت های قاجاری نسبت به دوره قبل از آن از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. زیرا رقابت روس و انگلیس برای تصرف منابع ایران و تأثیرپذیری دولت ها از مناسبات بین المللی، کشور را در شرایط نوین اقتصادی و سیاسی قرارداده است. در کارکرد اقتصادی دولت های قاجاری «استقراض خارجی» بسیار مهم و حیاتی است. پرسش اصلی این مقاله معطوف به بررسی استقراض خارجی در دوره ناصرالدین شاه است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بهره گیری از استقراض خارجی زمینه وابستگی و بدهی دولت را بیشتر و منابع اخذ شده تأثیری در بهبود زندگی مردم نداشته است.
سه زن دربار ناصری و تمدن اروپا
حوزههای تخصصی:
در میان مردان دربار قاجار، عباس میرزا، قائم مقام و امیر کبیر از پیشگامان نوگرایی و توجه به تمدن اروپا بودند. اما حدود آشنایی زنان دربار قاجار با تمدن غرب مشخص نیست. این پژوهش با تکیه بر سه زن عصر ناصری یعنی مهد علیا مادر، عزت الدوله خواهر و تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه، حدود آشنایی زنان را با دانش و از سوی دی گر با استعمار غ رب بررسی می کند. به نظر می رسد زنان دربار قاجار در جهت گسترش مظاهر علمی تمدن غرب چون مدرسه روزنامه و غیره گامی بر نداشتند، نسبت به جنبه استعماری غرب نیز بی توجه بودند.
ورود ایران به بازار جهانی و تاثیر آن بر صنایع دستی کشور در نیمه ی دوم حکومت قاجاریه نمونه موردی: ولایت قاینات
حوزههای تخصصی:
با ورود گسترده ی ایران به بازار جهانی در نیمه دوم حکومت قاجاریه (1344-1264ق)، حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور، متحوّل شد. صنایع دستی نیز به عنوان یکی از عرصه های اقتصادی از این امر مستثنی نبود. مقاله ی حاضر، ضمن بررسی وضعیتِ صنایع دستی ولایت قاینات در نیمه ی دوم حکومت قاجاریه، تأثیرِ ورود گسترده ی این ولایت به بازار جهانی را بر این بخش از اقتصادِ منطقه ، مورد بررسی قرار داده است. بنا بر یافته های پژوهش حاضر، در این دوره بسیاری از صنایع دستی قاینات به سبب عدم توان رقابتی با کالاهای ماشینی و عمدتاً ارزان قیمت و سهل الوصول غربی، به حاشیه رفته و به مرور زمان از بین رفت؛ با وجود این، تولید و تجارتِ فرش دستباف به سبب اقبال روزافزون بازار جهانی، تا حد قابل ملاحظه ای افزایش یافت ضمن اینکه این صنعت از لحاظ کیفی آسیب قابل توجهی را متحمل شد هر چند این امر در پژوهش های انجام شده کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ترکمنان و اسرای ایرانی
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ همواره نقاط آباد و معمور مورد حمله و تعدی اقوام صحرانشین و بیابانگرد بوده است. ایران زمین نیز از این قاعده مستثنی نبوده، چرا که همواره مورد حمله اقوام صحرانشین حاشه مرزهای خود بوده است. از جمله این حملات، ترکتازی های ترکمنان در نواحی مرزی شمال و شمال شرقی بوده است.حملات آنان به نواحی مسکونی و اسیر بردن روستاییان ساکن در نواحی شمال و شمال شرقی ایران، از جمله مسائل اساسی طول عصر قاجاریه برای ایرانیان حوزه خراسان وبه ویژه حکومت مرکزی ایران بوده است؛ مسأله ای که دامنه تأثیر آن تا سال های اولیه دوران مشروطیت هم کشیده شد. هدف این تحقیق، بررسی علل و عوامل پدیداری این مسأله و چگونگی وقوع آن و سیاست حکومت قاجاریه در قبال تهاجمات ترکمنان بوده است. در این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، نحوه اسیر بردن ترکمنان و سرنوشت اسرا و فعالیت های نظامی و سیاسی حکومت قاجار در جهت حل مسأله اسرا مورد نقد و بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مخاصمات، ریشه در سیاست های خشونت بار حکومت قاجاریه و کینه توزی مهاجمان ترکمن داشته است. اگرچه انعقاد قرارداد آخال به سال 1299ه .ق/ 1881م. و الحاق قسمت هایی از سرزمین های ترکمن نشین به قلمرو روسیه، از میزان حملات ترکمنان کاست، اما خصومت ها ریشه کن نشد و حملات ترکمنان کماکان ادامه پیدا کرد.
مدارس علوم دینی یزد درعصر زندیه و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
پس از ورود اسلام به ایران و فروپاشی نظام ساسانی تحصیل علم از انحصار طبقه ممتاز خارج و عمومیت یافت. با توجه به تاکید دین اسلام و نیاز جامعه ایرانی مسلمان به عالمان و مبلغان دینی و اشاعه دین و احکام آن، به امر حکام مسلمان در سراسر کشور مدارس علوم دینی بسیاری تاسیس گردید. شهر یزد به سبب موقعیت جغرافیایی و اقتصادیش نسبت به سایر شهرهای ایران و برخورداری از امنیت نسبی، مدارس علوم دینی متعددی در آن تاسیس گردیده. بر اساس منابع تاریخی موجود تاسیس مراکز علمی و مدارس در این شهر از دوران حکومت آل بویه آغاز شد و در دوران حکومت آل مظفر در یزد به اوج خود رسید. در عصر حاکمیت مغول بر ایران که بسیاری ازمراکز دینی و علمی در سراسر کشور نابود شد در یزد مدارس متعددی بنا گردید. رکود علمی در ایران پس از حملات تیمور تا عصر صفویه ادامه یافت. اما در عصر صفویه با توجه به پیوند دین و سیاست، تاسیس مدارس علوم دینی و اشاعه فقه شیعه مورد توجه شاهان و امرای صفوی قرار گرفت و مراکز علمی و مدارس مهمی در شهرها از جمله یزد مدرسه ای به نام مصلی ساخته شد. پس از زوال دولت صفویه مدارس علوم دینی نیز افول نمود. با برقراری امنیت و آرامش در عصرحاکمیت زندیه و قاجاریه تاسیس مدارس علوم دینی نیز مجددا رونق گرفت و در این دوران چندین مدرسه در یزد تاسیس شد از جمله دو مدرسه خان و شاهزاده که هر دو بنا از لحاظ معماری، استحکام و زیبایی همانند مدارس عصر صفویه است. این مدارس از زمان تاسیس تا کنون مرکز تعلیم و تربیت طلاب علوم دینی در یزد بوده است و بسیاری از علما و روحانیون مشهور معاصر در این مدارس تحصیل و تدریس نموده اند. در حال حاضر نیز مدارس علوم دینی یزد از رونق خوبی برخوردارند. در این مدارس از دوران صفویه تا کنون روش گزینش طلاب و منابع درسی تغییر یافته، اما روش تدریس، تامین منابع مالی و اداره ی آنها از گذشته تا کنون تغییری نکرده است.
افغانستان و ایران از پیوستگی تا گسستگی
حوزههای تخصصی:
سرزمینی که در تاریخ به نام افغانستان آوازه دارد، به دلایل گوناگون اقلیمی، فرهنگی، جغرافیایی و دینی، تاریخ مشترکی با ایران دارد.این سرزمین به ویژه قسمت های شمالی و غربی آن تا قبل ازسقوط امپراتوری نادر شاه افشار پیوستگی همه جانبه ای با ایران زمین داشته اما پس از مرگ نادر و تجزیه قلمرو او در مسیر گسستگی از ایران گام بر داشته است. اگر چه احمد شاه درانی بنیانگزاردولت مستقل افغانی خود را جدای از ایران نمی دانست اما روند تحولات منطقه و به ویژه سیاست های استعماری انگلستان زمینه های گسستگی کامل حکومت های حاکم بر مناطق شرقی خراسان را فراهم کرد.بررسی روند این گسستگی ، از قدرت یابی دو سلسله ی سدوزایی و بارک زایی تا معاهده پاریس و جدایی هرات، موضوع مقاله حاضر است که با استفاده از روش تحقیق تاریخی و استناد به برخی از منابع و مآخذ ایرانی و افغانی تدوین شده است.
قلعه سکوهه سیستان و نقش تاریخی آن در وقایع شرق ایران در دوره قاجاریه
حوزههای تخصصی:
ایرانی و اسلامی بیشتر نمایان می باشد. در هنگامه رقابت های از قدیم الایام جلگه نسبتاً هموار سیستان بنا به موقعیت های خاص جغرافیایی و منطقه ای مورد تهاجمات داخلی و خارجی واقع می گردید. از این رو حکمرانان و مردم سیستان همواره اقدام به ساخت قلاع بزرگ با حصارهایی مرتفع با اهداف نظامی و دفاعی جهت پیشگیری از آسیب و حفظ جان و مالشان در برابر تهاجمات مکرر دشمنان می نمودند. قلعه سکوهه یکی از قلاع مهمی است که به لحاظ چنین ضرورت هایی سنگ بنای اولیه آن از دوره افشاریه و زندیه گذاشته شد و در عهد قاجاریه که تخت گاه حاکمان سیستان گردید توسعه یافت. در ساخت آن از مصالح بومی با توجه به شرایط اقلیمی استفاده شده و هنر و معماری آن نیز تلفیقی از عهد صفویه و قاجاریه با رگه هایی از تاثیر معماری اروپایی است و نمادهای سنت بومی، توسعه طلبانه دو دولت روس و انگلیس که مناطق شرقی ایران در معرض مداخلات و تهدیدات و اقدامات آنها واقع شده بود، حاکمان و مردم این منطقه به شایستگی در انجام و بازیابی هویت ملی و ایرانی خود ایفای نقش می نمایند؛ به ویژه در زمان ناصرالدین شاه پس از یک دوره از هم گسیختگی سیاسی، اهمیت این مطلب بیشتر نمایان می شود. پژوهش پیش رو با نگرشی تاریخی و به شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع مکتوب تاریخی و بهره گیری از تاریخ شفاهی به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده است.
سیاست مذهبی فتحعلی شاه قاجار در قبال اهل تسنن در ایران
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخ قاجاریه تصویری متشرع از فتحعلی شاه، دومین پادشاه قاجار ترسیم نموده اند. حکومت وی بر بزرگترین مملکت شیعی جهان از یک سو و همجواری ایران با همسایگان پیرو مذهب سنت از سوی دیگر، شناخت سیاست مذهبی وی در قبال اهل تسنن را حائز اهمیت بسیار می سازد که هدف تحقیق پیش رو می باشد. بررسی منابع تاریخی نشان می دهد سیاست راهبردی سلاطین قاجاریه من جمله فتحعلی شاه در قبال اهل تسنن، سیاستی بر مبنای تقابل حداقلی، مدارای مذهبی و تلاش برای تحقق وحدت اسلامی بوده است که می توان آنرا «سیاست تعاملی» نامید. مصادیقی چون آزادی مذهبی، امنیت اجتماعی، عدم وجود روایات دال بر درگیری نظامی حکومت با اهل تسنن، تلاش برای متمایل نمودن سنی مذهبان مناطق مرزی به حکومت مرکزی، نفوذ برخی علمای صوفی سنی در دربار و مراوده اهل سنت با درباریان و علمای شیعه موید این معناست. تاثیرپذیری احتمالی از روایات وارده از معصومین(ع) دال بر لزوم تعامل و تعایش شیعیان با عامه مسلمین، عدم احساس خطر سیاسی یا مذهبی از جانب اهل سنت، از میان رفتن تدریجی روحیه افراطی ضد تسنن در میان شیعیان، حاکم شدن دیدگاه مجتهدین و برچیده شدن تدریجی مشرب اخباری در میان علماء شیعه، جدی شدن خطر استعمار غرب و ضرورت اتحاد اسلامی و جلوگیری از متمایل شدن سنیان ساکن مناطق مرزی به مهاجرت یا پیوستن به همسایگان سنی مذهب رقیب دولت قاجاریه از مهم ترین علل اتخاذ چنین سیاستی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
واکاوی رفتار سیاسی فرودستان در عصر قاجاریه با تکیه بر ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاوش در زندگی سیاسی فرودستان از حوزه هایی است که عموما در تاریخ نگاری ایران از آن غفلت شده است.خشونت عریان قدرت در عصر پیشامدرن توده ها را به استتار اعتراضات وادار می کرد؛ از همین رو رصد این اعتراضات در بایگانی ها یا تاریخ نگاری های رسمی دشوار است. در این میان قوالب گوناگون فرهنگ عامه ظرفیت مناسبی برای این پوشش و استتار داشتند. ضرب المثل ها یکی از متداول ترین این قالب ها هستند که بررسی بخشی از آن ها با درونمایه نقد قدرت، در شناخت رفتار سیاسی توده ها بسیار موثر است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست: این ضرب المثل ها به کدام سطوح از کنش سیاسی توده ها تعلق دارند و کدام یک از بخش های روایت رسمی حکومت را به چالش می کشند؟ فرض پژوهش این است که با استفاده از ضرب المثل ها می توان واکنش توده ها به سلطه را در سه سطح تأیید، نقد غیابی و نیز انتقاد استتار شده در حضور ارباب قدرت رصد کرد. این ضرب المثل ها ادعای سیادت ذاتی، اقتدار و دادپیشگی زمامداران را زیر سوال می برند.چهارچوب نظری پژوهش، نظریه «روایت های نهانی» است که واضع آن، جیمز سی. اسکات، حیات سیاسی فرودستان را با تقسیم بندی آن به سطوح مختلفِ واکنش به قدرت تشریح کرده و بخصوص شیوه های متنوع نقد تلویحی قدرت در حضور ارباب قدرت را شناسایی و تبیین کرده است.
تأثیر مسجد در انقلاب مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
107-130
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی کارکردهای سیاسی مسجد در انقلاب مشروطیت ایران می پردازد. پرسش اصلی مقاله این است که مسجد در انقلاب مشروطیت چه تأثیری گذارد و چه عواملی سبب شد تا مسجد در انقلاب مشروطیت کارکرد سیاسی داشته باشد. مسجد در مراحل مختلف انقلاب مشروطیت، پیش از صدور فرمان مشروطه، در مرحله نهادسازی های انقلاب و پس از انقلاب، بازوی رسانه ای و تبلیغاتی مشروطه خواهان، کانون تجمع ها و بسیج توده مردم و محلِّ تشکیل انجمن های سیاسی بود. این مقاله کارکردهایِ سیاسی مسجد را در مراحل سه گانه انقلاب مشروطیت و عوامل مؤثر در نقش آفرینی سیاسی مسجد در انقلاب مشروطیت برمی رسد.
مشاغل و پایگاه های درآمدی ایرانیان زرتشتی در دوران قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیت های دینی ساکن ایران، با آیین ها و باورهای متفاوتشان، در شکل دهی به زیست جهان تاریخی مشترک و غنا و تکثر فرهنگی ایرانی سهیم بوده اند. کوشش های ایشان برای حفظ هویت و بقا در میان اکثریتی دیگرکیش، گاه در حوزه های شغلی و حرفه ای هم نمود یافته است. در آنچه می آید، عمدتاً با تکیه بر گزارش ها و نگارش های سیاحان غیرایرانی، که نوعاً جزئیات بیشتری را از زندگی اقشار عامه و عموم اقشار بازتاب داده اند، و نیز بر پایه شماری از اسناد و مدارک درباره زرتشتیان، به عنوان اقلیتی ریشه دار و باسابقه در ایران، کوشش شده حرفه ها و پایگاه های عمده و معروف درآمدی ایرانیان زرتشتی در دوران قاجاری، روشن شود. نتیجتاً، این مشاغل و پایگاه ها در حوزه هایی حرفه ای که زرتشتیان به تأثیر سنت یا ساختارهای صنفی محلی بیشتر به آن ها می پرداخته اند، همچون تنجیم یا مشاغل غالباً یدی باغبانی و بنّایی و ابریشم تابی و پشم بافی، یا مشاغلی که وجاهت عمومی یا کارورزان مسلمان به نسبت کمتری را شامل می شده اند، همچون صرافی و شیرکچی گری، گونه بندی و افزون برآن ها، حرفه هایی هم که به علت برخی محدودیت ها زرتشتیان از ورود به آن ها منع می شده اند، همچون پیشه های نظامی و انتظامی یا مشاغل دیوانی، معرفی شده اند.