مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
سواد رسانه ای
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
153 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان سواد رسانه ای و خوداثربخشی خلاق در کارکنان معاونت سیمای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. این پژوهش، توصیفی، از نوع همبستگی بودن و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، کارکنان معاونت سیمای جمهوری اسلامی ایران (2100 نفر) را شامل می شود که با روش تصادفی 324 نفر آنان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته با اقتباس از پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه سواد رسانه ای فلسفی استفاده شده و روایی و پایایی در حد مطلوب و قابل قبول (با آلفای کرونباخ 88/0) به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سواد رسانه ای و خوداثربخشی خلاق در کارکنان سیمای جمهوری اسلامی ایران رابطه ای معنادار و مثبت وجود دارد؛ همچنین بین سواد رسانه ای و مؤلفه های خلاقیت از دیدگاه تورنس که در 4 مؤلفه؛ ابتکار، بسط خلاقیت، سیالیّت و انعطاف پذیری مورد بررسی قرار گرفته، رابطه معنادار و مثبت دیده می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که چنانچه دانش و مهارت های سواد رسانه ای کارکنان رسانه ارتقا باید، توانمندی بالقوه آنان در بروز خلاقیت های شغلی بیشتر می شود و باور هر یک نسبت به توانایی خود در فکر، عمل و خلق راهکارهای خلاقانه افزایش می یابد. از آنجا که خوداثربخشی خلاق، پیش بینی کننده خوبی برای سطح عملکرد بالاتر شغلی افراد است؛ با اتکا به این دارایی نامشهود به عنوان اهرم و عاملی برای رقابت در تولیدات رسانه ای، می توان به خودشکوفایی کارکنان از یک سو و کاربست خلاقیت در تولید محتوای خلاقانه رسانه ای از سوی دیگر دست یافت.
تأثیر روش های نوین یادگیری بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای در چهارچوب طبقه بندی فعالیت های متمایز شده آشکار یادگیری (DOLA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۷)
178 - 193
حوزههای تخصصی:
در دنیای مدرن امروزی ،سلامت فکری و انتقادی هر جامعه ای در گرو پرورش دانش آموزانی با قدرت تفکر بالا و سواد رسانه ای قوی است. هدف از این پژوهش بررسی روش های یادگیری در چهار سطح مختلف در چهارچوب طبقه بندی فعالیت های متمایز شده آشکار یادگیری (DOLA) بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای دانش آموزان است.سوال اصلی این است که آیا آموزش در چهارچوب فعالیتهای متمایز شده آشکار ( DOLA) (سطوح آموزشی انفعالی، فعال،سازنده گرا، تعاملی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر کلاس دهم موثر است .روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم دبیرستان های دولتی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1396-1395 بود. 117 نفر (30 نفر در گروه کنترل، 28 نفر سطح فعالیت تعاملی، 30 نفر سطح فعالیت سازنده گرا،29 نفر سطح فعالیت فعال) به طور تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری نمرات درگیری تحصیلی از پرسشنامه درگیری تحصیلی تینیو (2009) استفاده شد. تمام گروه ها به مدت 8 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS آزمون کوواریانس یک راهه (ANCOVA) و مقایسه زوجی بونفرونی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که آموزش در این چهارچوب بر درگیری تحصیلی تفکر و سواد رسانه ای تاثیر مثبت و معناداری دارد. سطح تعاملی نسبت به سایر گروه ها بالاترین اختلاف مثبت را با بقیه گروه ها داشت و بعد از آن به ترتیب سطح سازنده گرا، فعال و انفعالی قرار گرفتند.
رابطه بین سواد تکنولوژیکی و فرهنگ سازمانی با متغیر میانجی سواد رسانه ای در بین کارکنان شهرداری اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سواد تکنولوژیکی و فرهنگ سازمانی با متغیر میانجی سواد رسانه ای در بین کارکنان شهرداری مرکزی شهر اصفهان بود. روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث اجرا، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان شهرداری مرکزی شهر اصفهان به تعداد 250 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران 151 نفر از کارکنان شهرداری مرکزی شهر اصفهان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در دسترس بود. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه سواد تکنولوژیکی رادوان و کاتز (2010)، فرهنگ سازمانی هافستد و سواد رسانه فلسفی (1393) بود. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ بررسی و با توجه به ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها تأیید شد؛ همچنین برای بررسی روایی همگرا، از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزار SmartPLS انجام شد؛ همچنین برای بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد سواد رسانه ای، اثر میانجی گری در رابطه سواد تکنولوژیکی و فرهنگ سازمانی را ندارد و تنها رابطه مستقیم بین سواد تکنولوژیکی و فرهنگ سازمانی تأیید می شود. نتایج دیگر پژوهش نشان داد بین سواد تکنولوژیکی و فرهنگ سازمانی کارکنان شهرداری شهر اصفهان رابطه معناداری وجود دارد؛ بین سواد تکنولوژیکی و سواد رسانه ای کارکنان شهرداری شهر اصفهان رابطه معناداری وجود دارد؛ بین فرهنگ سازمانی و سواد رسانه ای کارکنان شهرداری شهر اصفهان رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، چنانچه سواد تکنولوژیکی و رسانه ای کارمندان شهرداری در سطح بالایی باشد، فرهنگ سازمانی در سطح مطلوبی خواهد بود.
جایگاه برخورداری از حق آموزش سواد رسانه ای در کنترل قدرتِ دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
509-501
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بازشناسی حق برخورداری از سواد رسانه ای از چشم انداز حوزه ی عمومی به منظور کنترل قدرتِ دولت می باشد. پژوهش با مداقه حق برخورداری از سواد رسانه ای در تکوین، تغییر، دوام و تثبیت افکار عمومی در حوزه عمومی، نظارت بر دولت را مورد بررسی قرار خواهد داد. این نوشتار به صورت تحلیلی_ توصیفی با روش کتابخانه ای برای پاسخ به پرسش ها و محک فرضیات انجام شده است. نتایج نشان می دهد حفظ جهان زیست به مدد ارتقای سواد رسانه ای حق شهروندان به منظور حفظ حوزه عمومی است. باز تعریف حوزه عمومی در جوامع به خواست و مطالبه گری جمعی وابسته می باشد. از ویژگی های این حوزه نظارت گری، انتقادگرایی و شفافیت تصمیمات سیاسی ناشی از نیاز عموم به دلیل آگاهی سابق یا افزایش رشد سواد فعلی جامعه می باشد. باتوجه به نتایج، پیشنهاد می گردد؛ به منظور ارتقا سطح مشارکت آگاهانه طبق نظریه پارکینسون، سطح سواد رسانه ای بهبود یابد بدین منظور آموزش سواد رسانه ای نیز محدود به آموزش های رسمی نگردد و از گذرگاه های متعدد که دارای محمل قانونی می باشند، همچون صدا و سیما و آموزش های ضمن خدمت با توجه به ظرفیت های بالقوه قانون اساسی و قانون مدیریت خدمات کشوری صورت پذیرد.
نقش سواد رسانه ای و الگوی والد- فرزندی در شکل گیری هویت دینی فرزندان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سواد رسانه ای و الگوی والد- فرزندی در شکل گیری هویت دینی فرزندان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دخترانه شهر تهران است. نمونه مورد مطالعه شامل 345 نفر بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هویت دینی (خوشاوی، 1390)، سواد رسانه ای (فلسفی، 1393) و الگوی والد- فرزندی (باقری، 1392) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه، و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان سواد رسانه ای و شکل گیری هویت دینی نوجوانان، رابطه معناداری وجود دارد و افرادی که سواد رسانه ای بالاتری دارند، از ثبات بیشتری برخوردارند. همچنین در رابطه با شاخص های سواد رسانه ای، میان میزان مهارت فرد در درک محتوای پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام ها، نگاه انتقادی به پیام ها و تجزیه و تحلیل آنها، با شکل گیری هویت دینی نوجوانان، رابطه وجود دارد. یافته های حاصل از آزمون رابطه والد- فرزندی با شکل گیری هویت دینی نوجوانان، نشان داد که بین رابطه با پدر و رابطه با مادر و شکل گیری هویت دینی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از آن جا که رابطه سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی نیز می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402 می باشد که دویست نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه: پرسشنامه استاندارد محقق ساخته سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسشنامه پرخاشگری فضای سایبری و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی که شامل (میانگین، میانه، نما و انحراف استاندارد و ...) همچنین برای فرضیات تحقیق از آنالیز واریانس چند متغیر و ضریب همبستگی پیرسون R و رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره به طور کلی نشان داد که بین سواد رسانه ای با پرخاشگری فضای سایبری و تفکرانتقادی درسطح 0/000 معنادار می باشد. همچنین بین مولفه های سواد رسانه ای( سنجش درک محتوای پیام، سنجش آگاهی ازاهداف پنهان پیام ها و سنجش تجزیه وتحلیل پیام ها) با پرخاشگری فضای سایبری وتفکرانتقادی درسطح P≤0/01 رابطه معناداری وجود دارد.
مدل یابی معادلات ساختاری تاب آوری تحصیلی از طریق تفکر نوآورانه و سواد رسانه ای با نقش میانجی تنظیم هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تاب آوری به عنوان ظرفیت انسان برای فائق آمدن یا سازگاری با موقعیت های معکوس زندگی به طور گسترده در سال های اخیر موردتوجه ویژه ای قرارگرفته است.هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی برازش مدل تاب آوری تحصیلی بر اساس سواد رسانه ای و تفکر نوآورانه با نقش میانجی تنظیم هیجان های تحصیلی بود.روش: روش پژوهش حاضر ازنظر راهبرد کمی و ازنظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400 -1401 با جمعیت 34676 نفر بود. بدین منظور تعداد 335 دانشجو (193 زن، 142 مرد) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های سواد رسانه ای فلسفی (۱۳۹۳)، تفکر نوآورانه Morad (2021)، تنظیم هیجان های تحصیلی Pekrun (2002) و تاب آوری تحصیلی Samuels (2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری دلالت بر برازش قابل قبول مدل با داده ها بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که سواد رسانه و تفکر نوآورانه به طور مستقیم بر تاب آوری تحصیلی تأثیر دارند. همچنین این دو متغیر به طور غیرمستقیم و از طریق تنظیم هیجان های تحصیلی به پیش بینی تاب آوری تحصیلی می پردازند؛ بنابراین برای ارتقای تاب آوری تحصیلی دانشجویان، باید بر روی سواد رسانه ای و تفکر نوآورانه متمرکز شد و تنظیم هیجانات تحصیلی آن ها را ارتقا بخشید.
عوامل مؤثر بر سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه های افسری به عنوان مرکز تعلیم و تربیت افسرانی که در آینده ای نزدیک فرماندهان و مسئولان ارتش جمهوری اسلامی ایران هستند، بخشی از حفظ و صیانت منافع این سازمان در گرو بینش و تحلیل صحیح این افسران از منابع خبری است. ازاین رو هدف از این تحقیق تعیین عوامل مؤثر بر سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد.
روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و روش آن آمیخته (کیفی- کمی) است که عوامل مؤثر بر سواد رسانه با ابزار مصاحبه با 8 نفر از خبرگان حوزه رسانه در ارتش جمهوری اسلامی ایران احصاء گردید.
یافته ها: عوامل مؤثر بر سواد رسانه در 2 بعد، تولید محتوا با مؤلفه های: 1. محتوای رسمی، 2. محتوای غیررسمی و بعد دوم، مصرف محتوا، با 1. شناخت رسانه، 2. تفکر انتقادی و 3. مواجهه با رسانه احصاء و دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج یافته ها بخش کیفی در شکل ارائه فرضیات منعکس و در نرم افزار Smart pls، پس از تأیید روایی و پایایی مدل درونی و بیرونی در جامعه کمی مورد آزمون قرار گرفتند و یافته های حاصل از آزمون مسیر نیز نشان داد محتوای رسمی با ضریب مسیر 0.830، محتوای غیررسمی با ضریب مسیر 0.772، شناخت رسانه با ضریب مسیر 0.786، تفکر انتقادی با ضریب مسیر 0.864 و مواجهه با رسانه با ضریب مسیر 0.830، بر سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذارند.
بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 222
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 398 نفر از معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی - مورگان 196 نفر تعیین و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد اعتمادبه نفس کوپر اسمیت (1967) با ضریب پایایی 88/0 و برای سنجش میزان سواد رسانه ای معلمان در استفاده از شبکه اجتماعی شاد از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 81/0 استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS24 تجزیه وتحلیل شدند. برای تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف استفاده شد که نتیجه این آزمون نشان از توزیع نرمال داده های گردآوری شده داشت و به همین جهت نیز آزمون پیرسون برای بررسی فرضیه های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان زن شهر دورود بین اعتمادبه نفس و هریک از ابعاد آن (اعتمادبه نفس عمومی، اعتمادبه نفس شغلی، اعتمادبه نفس اجتماعی و اعتمادبه نفس خانوادگی) با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار دارند. بر اساس یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه می توان گفت داشتن اعتمادبه نفس و تقویت و ارتقاء سطح سواد رسانه ای می تواند باعث افزایش توانایی گروه های مختلف جامعه در استفاده از انواع فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی شود و این مهم در حوزه آموزش وپرورش بر توانمندی معلمان در بهره گیری و استفاده بهینه از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) بسیار مؤثر خواهد بود.
اثر آموزش سواد رسانه بر تسهیل کارآفرینی زنان در شبکه های اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
85-107
حوزههای تخصصی:
افزایش آگاهی و تحصیلات دانشگاهی باعث تحول جایگاه زن در اجتماع شده و در دنیای کنونی زنان نقش مهمی در تغییر اقتصاد جهانی دارند. امروزه زنان کارآفرین در ارتقای توسعه ی اقتصادی و اجتماعی جامعه و ایجاد کسب و کارها سهم رو به رشدی دارند. لذا توجه به فراهم سازی شرایط لازم برای توسعه کارآفرینی زنان از اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است و به توسعه ی اقتصادی و همچنین رشد و شکوفایی خود زنان کمک خواهد کرد. در جامعه ی اطلاعاتی امروز باتوجه به پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از روشهای تسهیل کارآفرینی زنان بکارگیری شبکه های اجتماعی مجازی است. در بستر شبکه های اجتماعی که به عنوان یکی از موثرترین محیطهای تعاملی در زندگی مدرن محسوب می شوند با واسطه ی سواد رسانه ای برای زنان، روند ایجاد کسب و کار و ایجاد شغل برای زنان فراهم می شود. توانایی بکارگیری شبکه های اجتماعی برای پردازش و تولید اطلاعات در فضای نوین کسب و کار توسط زنان کارآفرین را می توان از راه آموزش سواد رسانه ای ارتقا بخشید. متاسفانه همچنان در ایران از سواد رسانه ای به عنوان مفهومی جدید یاد می شود و آموزش آن مورد بی توجهی قرار گرفته است. مقاله حاضر که به شیوه مروری و با کمک منابع کتابخانه ای و اینترنتی تهیه شده تلاش دارد به بررسی اثر آموزش سواد رسانه بر تسهیل کارآفرینی زنان در شبکه های اجتماعی در ایران بپردازد.
بررسی میزان سواد رسانه ای و عوامل اجتماعی تعیین کننده آن در بین کارکنان خبرگزاری شبستان در سه استان خراسان شمالی / جنوبی و رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهانی که با رسانه ها احاطه شده بحث سواد رسانه ای چه برای عموم مردم و چه برای اصحاب رسانه یک ضرورت اجتناب پذیر است. دراین بین، خبرگزاری شبستان به واسطه گستردگی در ابعاد ملی و منطقه ای و فعالیت در حوزه فرهنگی و اجتماعی با رویکرد دینی مورد توجه خاص قرار گرفته است. این مقاله باهدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سواد رسانه ای در بین کارکنان خبرگزاری شبستان مورد مطالعه: اصحاب رسانه در استان های (خراسان شمالی، جنوبی و رضوی) به روش آمیخته انجام شده است. در بخش کمی از پرسشنامه سواد رسانه ای به صورت تمام شماری خبرنگاران و مدیران خبر در سه استان مذکور با استفاده از پرسشنامه سواد رسانه ای تامن (1995) و در بخش کیفی طی مصاحبه عمیقی که با صاحب نظران در حوزه خبرنگاری انجام شد (14 نفر از خبرنگاران و فعالان در حوزه خبری) تعداد 114 مفهوم استخراج شده است. نتایج نشان داد: خبرنگاران با سواد رسانه ای بالا، در برابر اخبار رسانه ها، تحت تأثیر کمتری قرار می گیرند زیرا خبرها را به خوبی شناسایی می کنند و به تحلیل اخبار می پردازند و اخباری را تهیه می کنند که به مراتب تأثیرگذارتر است. تأکید بر آموزش مداوم خبرنگاران، آموزش سواد رسانه ای برای عموم جامعه و جلوگیری از نشر اخبار کذب برخی از پیشنهاد های مستخرج از این پژوهش هستند.
دیالکتیک دکترین جریان آزاد اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ارتباطات دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
دکترین جریان آزاد اطلاعات پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک نظریه لیبرالیستی آمریکایی با نقش کلیدی این کشور در نهادینه سازی این دکترین در جهان، به عنوان یکی از چالش برانگیزترین مباحث در سپهر ارتباطات بین الملل، نمایان شد. این مفهوم از منظر دیالکتیکی، تعارض ها و توافق هایی با مسائل مختلف ملی و بین المللی دارد که هدف این تحقیق، بررسی آنهاست. این پژوهش، به روش توصیفی–تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای، منشورهای بین المللی و قطعنامه-های متعدد یونسکو، با مروری بر چیستی و سیر تاریخی شکل گیری این دکترین، ضمن بررسی فرصت ها و چالش های آن، به طرح دیدگاه های موافقان و منتقدان آن از منظر حقوق ارتباطات بین الملل می پردازد و با ارائه مستندات هر گروه، تعارض ها و توافق های مطرح در این زمینه را مورد مطالعه قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که با وجود مستندات حقوقی متعدد در منشورهای بین المللی دال بر حق آزادی بیان و اندیشه انسان ها و حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، اما نابرابری های زیرساختی فناورانه موجود در جهان، بر ابعاد نامتوازن این دکترین از جمله نابرابری های اقتصادی، شکاف دیجیتال و شکاف دانایی افزوده و استفاده ابزاری از آن، سبب شکل گیری هژمونی و امپریالیسم فرهنگی کشورهای شمال بر کشورهای جنوب شده است. نتایج همچنین نشان می دهد که جریان آزاد اطلاعات می تواند فرصت هایی چون دسترسی به اطلاعات، افزایش سرمایه اجتماعی، آموزش، اشاعه فرهنگی، پیشگیری از فساد و تقویت فرایند های اصلاحی در جامعه را به عنوان پیامدهای مثبت؛ و چالش هایی چون حریم خصوصی، آزادی بیان، مالکیت معنوی، اضافه باری اطلاعات و نیز انتشار اطلاعات جعلی را به عنوان پیامدهای منفی به همراه داشته باشد، که در این شرایط نقش دولت ها در کنترل و نظارت بر جریان آزاد اطلاعات و نیز نقش شهروندان در مواجهه با چالش های آن از طریق افزایش سواد اطلاعاتی و رسانه-ای، می تواند از پیامدهای منفی آن بکاهد.
راهبردهای نهادینه سازی سواد رسانه ای در سطح ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
57 - 82
حوزههای تخصصی:
در نگاه کلی، سواد رسانه ای ناظر بر توانمندی های لازم جهت بهره برداری از ظرفیت های سودمند رسانه ها و ایجاد امنیت در مقابل پیامدهای ناخواسته ی رسانه هاست، اما در نگاه رو به آینده، سواد رسانه ای از موضوعات راهبردی و سرنوشت ساز حوزه ارتباطات و رسانه خاص تلقی می شود. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین راهبردهای نهادینه سازی آینده ی سواد رسانه ای در کشور و ایجاد درکی شفاف فراروی سیاست گذاران حوزه رسانه برای آمادگی پیشدستانه و کمک به اتخاذ عقلانی ترین تصمیمات این حوزه است. روش پژوهش، برنامه ریزی سناریویی و چارچوب نظری، نظریه ی جیمز پاتر است. یافته های تحقیق حاکی از برجسته سازی عواملی همچون "پیوست سواد رسانه ای برای قوانین و سیاستها"، "هماهنگ سازی آموزش سواد رسانه ای با نهادهای علمی"، "بهره گیری از کارشناسان سواد رسانه ای در قانون گذاری دولتی"، "رویکرد عمل گرایانه مدیران به سواد رسانه ای به مثابه یکی از مهارت های مهم زندگی"، "اعتباربخشی صدا و سیما به مخاطب" و در نتیجه شناسایی دو عدم قطعیت بحرانیِ "مخاطب محوری" و "نخبه گرایی" و شکل دهنده به منطق سناریوهاست که راهبردهای تحقیق از برهم کنش این دو عامل شکل خواهند گرفت.
سواد اخلاقی به عنوان یکی از رهیافت های سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۷۲-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
دریافت های اخلاقی از پیامها، با تاکید بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت می تواند به ارزشمند بودن روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی افراد جامعه بینجامد. رشد اخلاق انسانی بویژه اخلاق مراقبت، می تواند با خصایصی چون مراقبت، دلسوزی، خیرخواهی، پرورش دادن مهرورزی و مسئولیت پذیری در قبال هم نوع همراه باشد. ابعاد سواد اخلاقی معطوف به قضاوت اخلاقی و پذیرش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی فرد در قبال جامعه است. ازآنجا که مولفه های سواد رسانه ای شامل بعدشناختی، احساسی، زیبایی شناسی و اخلاقی است؛ لذا رابطه میان اخلاق و مسئولیت اجتماعی در ذیل بعد اخلاقی سواد رسانه ای جای می گیرد. چرا که اخلاق یکی از ابعاد سازنده مسئولیت اجتماعی محسوب می گردد. اخلاق بدون در نظر گرفتن انسان و کنش هایش بی معناست و قضاوت اخلاقی نوعی کنش انسانی نسبت به پیام هایی است که فرد از محیط پیرامونش کسب می کند. زمانی که صحبت از رسانه می شود به زعم نویسنده؛ رسانه و پیام صرفاً به یکسری رسانه های خاص مانند مطبوعات، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و پیام هایشان اطلاق نمی گردد، بلکه هر آنچه که در اطراف ما وجود دارد می تواند همانند یک رسانه عمل کرد، کما اینکه هر فردی خود می تواند یک رسانه باشد. هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی سه مولفه سواد رسانه ای، سواد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و ارتباط میان آنها در کنار الزامات عاملیت انسانی به عنوان رسانه در بستر جامعه است؛ تا بتوان با تحلیل منطقی برخی از زوایا، افق ها و چالش های پیش روی این مفاهیم را نشان داد. قاعده اساسی این بحث توجه به امنیت، سلامت و آسایش همگان که همان مسئولیت اجتماعی و توانایی مدیریت مناسب آن است، می باشد. با در نظر داشتن این موضوع که مفهوم اخلاق با فهم و دانش مسئولیت اجتماعی، تحت عنوان سواد اخلاقی و به عنوان یکی از اضلاع سواد رسانه ای (حوزه شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی و اخلاقی) می توان هم طراز با سایر نیازهای انسان قرن بیست و یکم برای زندگی فرض کرد. همان طور که اخلاق به بعد شخصی و فردی تصمیمات و رفتارهای ارتباطی توجه دارد. در مقابل، مسئولیت اجتماعی به جنبه اجتماعی و مسائل فراشخصی مرتبط می باشد؛ و سواد رسانه ای در این میان به هر دو رویکرد نیازمند است.
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۵۸-۴۴۵
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری پایدار، با مشارکت شهروندان امکان پذیر است؛ چون در قرن حاضر جمعیت و نیازهای شهری افزایش پیداکرده و کاربرد فناوری اطلاعات هم یکی از خواسته های اصلی مدیران و شهروندان در عرضه کردن و مورداستفاده قرار دادن خدمات شهری است هدف از پژوهش بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقاء مشارکت اجتماعی شهروندان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری موردمطالعه شامل کلیه شهروندان شهر تنکابن می باشند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 319 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و برای اندازه گیری متغیرها، داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده و سپس از کدگذاری و امتیازدهی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با محاسبه مشخصه های توصیفی متغیرها و استخراج جداول و نمودارها، توزیع صفت های متغیر موردبررسی و فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان مشارکت تأثیر دارد. همچنین در سطح معناداری 05/0 تائید شد که سواد اطلاعاتی شهروندان بر متغیر رضایت از خدمات فناوری اطلاعات و میزان مشارکت اجتماعی شهروندان تأثیر دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که کاربرد فناوری اطلاعات و توسعه زیرساخت های آن منجر به افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان شده است.
تحلیل کیفی سواد رسانه ای در اثر پذیری روانی کووید 19 در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر تحلیلی کیفی به روش گراند تئوری است که بر اثرپذیری روانی کووید19در شبکه های اجتماعی با رویکرد سواد رسانه ای پرداخته است.هدف این مطالعه شناسایی تاثیر سواد رسانه ای [رژیم مصرف رسانه ای،درک محتوا،اهداف پنهان،گزینش آگاهانه،نگاه انتقادی و تجزیه وتحلیل پیام] در اثرپذیری روانی [اضطراب،وسواس،خودبیمار پنداری و خستگی] کووید19بوده است،که آیا شبکه های اجتماعی باعث اثرپذیری روانی می شوند؟در این راستا با بهره گیری از روش گراند تئوری،باید گفت که چارچوب نمونه با دو معیار محک می خورد1-ورود (اشباع داده ها) 2-خروجی (اشباع نظری) در این تحقیق نیز تعداد مصاحبه ها تا اشبا ع داده ها و نظریه ها تداوم یافته.با در نظر گرفتن اشباع نظری با 15نفر مصاحبه عمیق صورت گرفت.در مصاحبه عمیق و ورود اطلاعات به نرم افزار اطلس تی آی،ابتدا کدگذاری باز انجام،سپس در قالب مقولات محوری قرار گرفتند،که چون برخی کدهای باز در قالب اثرپذیری روانی مثبت جای نمی گرفتند کدگذاری مجدد باز انجام و اثرپذیری مثبت در قالب مقولات محوری جدید قرار گرفت.به این ترتیب با توجه به رژیم مصرف رسانه ای کاربران برای استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان قرنطینه پاندومی کووید19 به عنوان ابزار ارتباط میان فردی جایگزین تعاملات رودرور بوده است،لذا مقولات اهداف پنهان پیام،گزینش آگاهانه پیام،نگاه انتقادی به پیام و تجزیه وتحلیل پیام وجاهت لازم را نداشته است؛و در عین حال اثرپذیری مثبت شامل کاهش اضطراب،همدلی،احساس تعلق،تخلیه روانی،اشتراک فکری و تسلی خاطر بر جنبه اثرپذیری روانی منفی ارجحیت داشته است.
دومینوی رسانه ای چگونه شکل می گیرد؟ یک مطالعه کیفی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، واکاوی بستر ها و فرایندهای شکل گیری پدیده انتشار دومینویی یا همه گیری پیام در رسانه های اجتماعی با تاکید بر نقش کاربران بود. روش این پژوهش کیفی و رویکرد آن، نظریه زمینه ای است. جامعه هدف، کارشناسان فعال در حوزه رسانه و مراکز علمی و دانشگاهی بودند که با استفاد از نمونه گیری نظری و هدفمند 17 نفر از آنان برای مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. داده های به دست آمده پس از تبدیل به متن با استفاده ازکد گذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند که نتایج حاصل از آن در قالب 28 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته به همراه خط داستان، مدل پاردایمی و طرح واره خرد نظری ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن بود که «شبکه ی کنش دومینویی» به عنوان پدیده مرکزی به دنبال مجموعه ی شرایط عِلی از جمله کنش های فرهنگی و سیاسی، کنش آموزش محور، کنش هنجارشکنانه، شبکه ی کنش مشارکتی، مشارکت عاطفی مردم و سرگرمی در رسانه به همراه مجموعه ای از شرایط زمینه ای و مداخله گر برساخته می شود. این شبکه کنشی برساخته شده، حامل استراتژی هایی چون شفافیت شبکه ای، کنش تنهایی گریزانه، بازاندیشی رسانه ای بوده و به دنبال خود پیامد هایی نظیر واقعیت نمایی شبکه ها، ارتقاء سواد رسانه ای، زوال رژیم های حقیقت و زیست شبکه ای کاربران را به دنبال داشته است.
نقش پیش بینی کننده سواد رسانه ای و تفکّر انتقادی بر میزان بزه دیدگی سایبری در دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده سواد رسانه ای و تفکر انتقادی بر میزان بزه دیدگی سایبری دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری را کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور اصفهان که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل مشغول بوده اند، تشکیل داده است. یافته ها: یافته ها نشان داد بین سواد رسانه ای و میزان بزه دیده گی و بین تفکّر انتقادی و میزان بزه دیدگی رابطه ی معنا دار وجود دارد. همچنین؛ سطح سواد رسانه ای دانشجویان متوسط ارزیابی گردید؛ بدین معنا که دانشجویانی که سواد رسانه ای بالاتری داشتند، میزان بزه دیدگی کمتری را تجربه نمودند و دانشجویانی که تفکّر انتقادی بالاتری داشتند نیز میزان بزه دیدگی کمتری را تجربه نمودند.نتایج: دانشجویانی که سواد رسانه ای داشته اند، نسبت به دانشجویانی که این مهارت ها را نداشته اند، در مهارت های استفاده از رسانه ها، تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای، توانایی و تولید پیام های رسانه ای و تفکّر انتقادی در استفاده از رسانه ها، در سطح بالاتری از مهارت سواد رسانه ای قرار داشتند.
نقش سواد رسانه ای والدین در تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و ویژگی های جمعیت شناختی والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفته است. در این پژوهش از روش همبستگی که یکی از روش های پژوهش توصیفی است، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنهاست که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 684 دانش آموز دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سواد رسانه ای و پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، خی دو و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین سواد رسانه ای والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معناداری هست. علاوه بر آن، بین سن و جنسیت والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین تحصیلات والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنا داری نیست. نتایج پژوهش نشان دهنده آن بود که والدین پدر و والدین جوان تر در ایجاد نگاه نقادانه در فرزندان عملکرد بهتری دارند؛ همچنین سطح تحصیلات آکادمیک والدین تأثیری در تفکر انتقادی فرزندان ندارد.
پیکربندی والدگری مطلوب در مدیریت بازی های رایانه ای نوجوانان بر اساس تجربه والدین
رسانه محیطی است که تعامل نمادین انسانی در آن نقش دارد. رسانه ها فراتر از فن آوریِ صرف و حامل برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی اند. آنها محیطی نمادین یا صحنه ای برای شکل گیری کنش فرهنگی هستند. برخی بر این باورند که به دلیل فضای آزاد و روانی که بازی ها مانند زندگی در اختیار بازیکنان قرار می دهند، خودشان پیش رو رسانه، تجربه و آزمایش هستند. از زاویه ای دیگر نمی توان بازیکنان را رهبر بازی دانست بلکه در اطاعت از قواعد رسانه تعریف می شوند. آنها باید از قوانین بازی پیروی کنند و به طور مداوم مهارت های خود را در آنها ارتقا دهند. بازی های رایانه ای با دو ویژگی مهم «غوطه وری » و «تعاملی »، کودکان و نوجوانان را در سطوح عمیق شناخت و نگرش درگیر می کند. مدیریت مصرف بازی های رایانه ای درباره کودکان و نوجوانان بیشتر توسط والدین، دیگران و معلمان صورت می پذیرد. امروزه رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و اشاعه ارزش های فرهنگی و اجتماعی در رفتار نوجوانان و تغییر آنها تلقی می شوند. در پژوهش حاضر، 8 مقوله اصلی برای ارائه دستورالعمل های اجرایی برای والدین در مدیریت مصرف بازی های رایانه ای به دست آمده است: 1. روش انتخاب بازی مناسب، 2. توجه به رده بندی سنی بازی ها، 3. توجه به مسائل جنسیتی در بازی، 4. محل بازی، 5. زمان بازی، 6. رفتارهای جایگزین، 7. همراهی بازیکن و 8. بالابردن آگاهی. پس از آن، با 12 نفر از والدین مصاحبه صورت گرفت و براساس آن الگوهای رفتاری مناسب برای مدیریت مصرف بازی های رایانه ای شناسایی شد.