مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تشکیک وجود
حوزه های تخصصی:
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم به تبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمی توان به ابن سینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمی داند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطة نزدیک تری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمی توان به شیخ الرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تأکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقتْ واحد است، بر این باور اصرار می ورزد که وجودها حقایق متکثری اند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه می توان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.
تأملاتی فلسفی در تجدد متعالیه و سیاست دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که تلقی استلزام ذاتی تجدد، علم و سکولاریسم، ملازمه ای ایدئولوژیک وغیر جهان شمول اما گفتمانی هژمونیک است. این طرز تلقی و تبیین، ابتنا یافته بر منظومه ای از منابع هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، روش شناختی و ارزش شناختی است. بر مبنای دو قاعده «مساوقت وجود و علم» از یک سو و «سنخیت نظام علت و معلول در چارچوب علیت» از دیگر سو می توان درباره سنخ جدیدی از علم و تجدد متعالیه تفکر و تأمل نمود.
علم سیاست دینی و تجدد متعالیه با استقلال در مبانی هستی شناسانه و منابع و ابزارهای جامع و چندساحتی در شناخت، بر آن است که علاوه بر دو قاعده مهم «مساوقت» و «سنخیت» اما به دلیل مشکک بودن «وجود» و «علم» و نیز برخورداری هستی و انسان از تأله، نوع و سنخ متمایزی از دانش تصرف و تجدد در حکمت و فلسفه اسلامی به صورت عام و حکمت سیاسی اسلام به طور خاص قابل تأسیس است که ضمن اذعان به استلزام ذاتی اش با قاعده امکان فقری، از آن روی که هستی را اعم از مادی و مجرد و مثال و ... و انسان را مشتمل بر ساحات مُلکی و ملکوتی و برخوردار از من و هویت های عِلْوی و سِفْلی، معرفت شناسی و منابع شناخت را مرکب از حس، تجربه، عقل، شهود و وحی تبیین می نماید لاجرم به تجدد و تصرفی متعالیه و استخلافی رهنمون می گردد.
همسنجی نظریه کلیات پنجگانه در حکمت سینوی و حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
ارسطو در پی واکاوی در میان موجودات جهان خارج و طبقه بندی علوم، مجبور به طبقه بندی موجودات گردید که همین امر وی و شارحان او را به تدوین نظریه کلیات پنجگانه واداشت. براساس این آموزه تمامی موجودات عالم مادی در حقیقتی به نام جسم با هم مشترک بوده و در حقیقتی دیگر که بعدا به نام فصل خوانده شد با یکدیگر متمایزند. بزرگ حکیم جهان اسلام ابن سینا با بهره از تعالیم ارسطویی و بهره ازآموزه تفکیک وجود و ماهیت از فارابی، دستگاه منظم حکمت مشایی خود را با نگاهی نوین پی نهاد و پاره ای از مباحث فلسفی را به طور دقیق به مباحث وجود ملحق ساخت و پاره ای دیگر را به مباحث ماهیت مرتبط دانست که مجموع همین نگرش تا به امروز در تمامی کتب فلسفی متأخر از وی در جهان اسلام قابل مشاهده است. و اما صدرالدین شیرازی بنیانگذار حکمت متعالیه صدرایی اگر چه تدوین مباحث خود را در کتابهایش بر اساس حکمت سینوی پایه ریزی کرد ولی دستیابی وی به آموزه اصالت وجود، و تشکیک وجود چگونگی نگرش وی به ساحات مختلف فلسفی را تغییر داد؛ چگونگی این تغییر گاه در آثار او بطور صریح مورد واکاوی قرار گرفته و گاه در هاله ای از ابهام باقی مانده است، یکی از مباحث واکاوی نشده در حکمت صدرایی، وجوب بازخوانی مجدد نظریه کلیات پنجگانه است ؛ بنابر آموزه های سینوی مقسم بحث کلیات پنجگانه، ماهیت است و بنابر حکمت صدرایی ماهیت اعتباری است ؛ لذا بظاهر، بنابر مبانی صدرایی کلیه مباحث کلیات پنجگانه اعتباری می باشد و از جایگاه حقیقی خود هبوط کرده اند. گفتار حاضر بر آن است که با بررسی جایگاه کلیات پنجگانه در حکمت سینوی به تطور مفهومی آن در حکمت صدرایی همت گمارد وبا تحلیل پی آمدهای اعتباریت ماهیت تعارض آن را با بحث کلیات پنجگانه وانماید و نظریه نهایی حکمت متعالیه را در این موضوع، یعنی ارجاع هستی شناسانه کلیات پنجگانه به حوزه معرفت شناسی را واکاود. .
نوآورى هاى حکیم سبزوارى درباره مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزوارى در مسئله اصالت وجود، چه با اقامه استدلال هاى جدید و چه با کوشش در رد شبهات واردشده بر این نظریه، نوآورى هایى در حکمت متعالیه به میراث گذاشته است. این مقاله به گزارش، تحلیل و بررسى استدلال هاى وى که بر اساس خیریت وجود، محال بودن تشکیک در ماهیت، خروج ماهیات از حالت استواى نسبت، توحید ذاتى و توحید فعلى، نفى ماهیت خداوند سبحان، و ارتباط صادر نخستین با خداوند اقامه شده اند، و نیز بررسى رویکردهاى وى به دو شبهه اصالت ماهیت در عرض اصالت وجود و دشوارىِ توجیهِ کثرت عَرْضى در وجود اختصاص دارد.
بررسى دیدگاه مخالفان قاعده حداکثرى سنخیت علت و معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از فروع مهم اصل علیت، قاعده سنخیت علت و معلول است که موجب تقابل فیلسوفان مدافع این قاعده با مخالفان آن شده است. این مخالفت ها را با توجه به دو معناى حداقلى و حداکثرى سنخیت، مى توان به دو دسته تقسیم کرد: معناى حداقلى سنخیت در نظام هاى فلسفى پیش از حکمت متعالیه معنا مى یابد و معناى حداکثرى نیز با توجه به مبانى خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و تشکیک وجود تبیین مى گردد. مخالفان معناى حداقلى سنخیت، متکلمان و به ویژه اشاعره هستند و مخالفان معناى حداکثرى سنخیت شامل گروه هاى مختلفى از جمله برخى از فیلسوفان مخالف حکمت متعالیه، برخى اصولیین و نیز تفکیکى ها هستند. در این مقاله به تحلیل و نقد مخالفان معناى حداکثرى و پاسخ به آنها بر مبناى حکمت متعالیه مى پردازیم.
از نظریه «انوار مشکّکِ» سهروردی تا «تشکیک وجودِ» صدرایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
سهروردی بر خلاف حکمای مشاء به تشکیک در ماهیت معتقد شد و آن را میراث حکمای ایران باستان دانست. در فلسفه اشراق میان انوار، رابطه تشکیکی برقرار می شود. وجه تمایز میان انوارِ مشکّک نیز به همان وجه اشتراکی برمی گردد که همه را در ذیل نور گرد آورده و تنها به شدت و ضعف، متکثر و از یکدیگر متمایز می شوند. تشکیک صدرایی از نظریه انوار مشکّک اشراقی الهام گرفته است. اگرچه که صدرالمتألهین ابتدا با پیروی از شیخ اشراق، تشکیک در ماهیت را می پذیرد، اما در نهایت با جواز تشکیک در ماهیت مخالفت نموده و معتقد است که تشکیک در واقع و نفس الأمر به حقیقت هستی اختصاص دارد و بالعرض به ماهیت تعلّق می گیرد. هرچند موضع این دو فیلسوف بزرگ در مورد مسئله تشکیک متفاوت است و هریک از این دو براساس اصول و مبانی خود به آن می نگرد، معیار تشکیک در هر دو مشترک می باشد و هر دو به گونه ای متفاوت به هدفی واحد، یعنی تشکیک در واقعیت خارجی می رسند.
تحلیل وجودشناختی فرآیند صدور فعل از منظر ابن سینا و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
«شناخت فرآیند صدور فعل» از منظر هر یک از فیلسوفان مسلمان، یکی از ارکان کشف دیدگاه وی در حیطه مباحث فلسفه عمل است. فرآیند صدور فعل نزد متکلّمان و فیلسوفان سینوی، در چند مرحله خاصّ تبیین می گردد. فرآیندی که صدرالمتألهین در مقامی از آن تبعیّت کرده و در مواضعی دیگر، دیدگاه متفاوتی را اتّخاذ و ارائه می نماید. مسأله اساسی این جستار، کشف مواضع حقیقی اختلاف و اتّفاق ابن سینا و صدرالمتألهین در تحلیل وجودشناختی فرآیند صدور فعل است. ره آورد به دست آمده نشان گر آن است که اگرچه صدرالمتألهین در تحلیل مفهوم شناختی مبادی صدور فعل با ابن سینا همراهی کرده و چند مرحله متباین امّا مترتّب برهم را ترسیم می نماید، اما در تحلیل وجودشناختی، اتّحاد وجودی مبادی صدور فعل را مطرح نموده و با نگاه تشکیکی به قوای نفس که برخواسته از مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه است، مراتب صدور فعل را نیز درضمن مراحلی تشکیکی تبیین می نماید. بر اساس دیدگاه وی، تمام معانی نفسانیِ متقدّم بر فعل (مبادی صدور فعل)، معانی ای در هم تنیده بوده و هر معنا از حیث وجودی، عین معنا و مبدأ دیگر است.
بررسی تأثیر مبانی هستی شناختی ملاصدرا بر عشق شناسی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین شیرازی براساس مبانی هستی شناختی خود در حکمت متعالیه عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود در تمامی ذرات عالم جاری و ساری دانسته است. او عشق را نحوه ی وجود آدمی و از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را آکنده از حکمت و مصلحت می داند. گرچه حکماء و عرفاء پیش از ملاصدرا در باب عشق قلمفرسایی های فراوان کرده اند اما وی حکمت متعالیه ی خود را بر پایه ی مبانی و اصول متمایزی استوار کرده که پیش از او کمتر به عنوان زیربنای یک نظام فلسفی مورد توجه قرار گرفته است و از این رو در تبیین این حقیقت شگرف سخنان تازه ای دارد. اصالت وجود، تشکیک وجود، مساوقت وجود با علم و حیات و خیر، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و وجود رابط و مستقل بخشی از این اصول اساسی در نظام حکمت صدرایی به شمار می رود. در این نوشتار، به بررسی جایگاه این اصول و مبانی و تأثیرات اساسی آن ها در عشق شناسی ملاصدرا پرداخته شده است.
زمینه های ابداعات فلسفی ملاصدرا در باب نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین در چهارچوب حکمت متعالیه ابداعات و نوآوری های شگرفی را عرضه کرد که مبتنی بر تحول در ساختار و مبانی فلسفی وی است. از جمله این نوآوری ها را می توان در مباحث مربوط به نفس یافت. با تامل در بیانات صدرالمتالهین در این مباحث می توان دریافت که ابدعات و نوآوری های وی مبتنی بر مبانی مهم فلسفی او از جمله «حرکت جوهری» و «تشکیک وجود» است که در راس همه آنها مبنای مهم «اصالت وجود» قرار دارد. لذا اصالت وجود را می توان مبنایی دانست که ملاصدرا بر اساس آن چهارچوب فلسفی جدیدی را ارائه نمود. البته با توجه به این که هر نظریه ای یک ساختار مرتبط با گذشته و آینده دارد و هیچگاه در خلأ شکل نمی گیرد، ریشه ها و زمینه های این ابداعات را می توان در آثار گذشتگان پیگیری نمود. با توجه به اهمیت این مساله ، این مقاله در صدد است تا زمینه ابداعات صدرا را در آراء حکمای پیشین و در آراء و مبانی اشراقی شیخ شهاب الدین سهروردی تحلیل و بررسی نماید.
ذی شعور بودن جمادات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در میان فلاسفه و عرفا مطرح می شود، علم و شعور موجودات مادی است. همه فیلسوفان معتقدند انسان موجودی مدرِک است، اما در اینکه مادیات نیز از چنین ادراکی برخوردار باشند، اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از فلاسفه معتقدند اجسام به خاطر مادی بودنشان، از یکدیگر غایبند و این غیبت به معنای نداشتن علم و ادراک به خود و به دیگران است. اما برخی دیگر، همچون ملاصدرا، معتقدند همه موجودات صاحب شعورند. عمده دلیل این گروه این است که چون علم و وجود مساوق یکدیگرند، پس هر موجودی از آن جهت که موجود است، عالم و شاعر است. در این نوشتار تلاش شده تفاوت فلسفه ملاصدرا با فیلسوفان پیش از او در این باره روشن شود. مهم ترین تفاوت این است که در اندیشه ملاصدرا وجود اصیل است و اصالت وجود هر گونه تفاوت ماهوی بین موجودات را رد می کند. او برخلاف فیلسوفان پیشین، موجودات را به بسیط و مرکب، مادی و مجرد، زنده و غیر زنده، مجرد و مادی، حضوری و حصولی، بسیط و مرکب و... تقسیم نمی کند، لذا تفاوت ماهوی بین موجودات وجود ندارد، بلکه آنچه ترسیم کننده اختلاف بین موجودات است، اختلاف تشکیکی آنها در وجود است. نتیجه اینکه، وجود و صفات وجودی مساوقند و وجودات مادی نیز به واسطه برخورداری از وجود، مرتبه ای از علم را در خود دارند.
وجود مطلق ملاصدرا و حل تعارض میان دو فرقه مشبهه و منزهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل تعارض کلامی میان دو فرقه مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسان ها دارای اعضا و جوارح است درحالی که منزهه واجب تعالی را بری و منزه از چنین صفاتی می داند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن خداوند حل کرده است. بر اساس دیدگاه وی، خداوند وجود مطلقی است که در عین بساطت، چنان در تمامی مراتب و درجات وجود جاری و ساری است که خللی به بساطت و وجود صرف بودنش وارد نمی سازد. او نفس را مثال خداوند می داند که در عین هم نشینی با ماده، از خواص آن منزه است. در این مقاله، پس از بیان دیدگاه های دو فرقه مشبهه و منزهه، به دیدگاه ملاصدرا به عنوان راه برون رفت از تعارض میان دیدگاه این دو فرقه پرداخته شده است.
میانی اندیشیِ صدرایی در هستی شناسی، متّکی بر وجود منبسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه مسلمان به منظور تبیین نحوه ارتباط میان مراتب هستی، اموری را به مثابه میانی ها مطرح ساخته اند. در فلسفه ملاصدرا، وجود منبسط، به عنوان صادر اول، میان هویت غیبیه و ماهیات قرار دارد. این وجود مجرای مبانی هستی شناختی اصالت، وحدت و تشکیک در وجود است. بنابراین هستی شناسی مبتنی بر نقش میانی این وجود، ظهور مبسوطی است از میانی اندیشی صدرایی. بر اساس این ساختار میانی اندیشانه، امکان بی نهایت امور میانی وجود دارد که اگرچه نام و تعین آن ها ناشناخته است ولیکن وجود آن ها انکار ناپذیر است. وجود منبسط وجود واحدی است که در عین حال شامل مراتب بی نهایت است و همیشه مرتبه ای میانی، میان دو مرتبه هستی شناختی از این وجود، قابل فرض است. بنابراین همه هویاتی که فلاسفه پیشین به عنوان میانی ها بدان اشاره کرده بودند، می تواند به عنوان مراتب این وجود واحد تبیین شود. ثمره چنین تبیینی را در حل مسایلی نظیر وحدت و کثرت فعل خداوند، حقیقت علم و جایگاه کلام و صورت نوعیه می توان مشاهده کرد.
تشکیک و تشابه وجود نزد ابن سینا و توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسى این مسئله است که چرا در مابعدالطبیعه توماس آکوئیناس، تشکیک در مفهوم وجود به رغم قول او در باب تشابه وجود تصویرپذیر نیست؟ توماس، علاوه بر ارسطو از ابن سینا نیز در بسیارى از مواضع تبعیت کرده است. ارسطو «موجود» را غیر از مشترک معنوى و مشترک لفظى مى داند. ابن سینا، مشترک معنوى را بر دو قسم متواطى و مشکک مى داند و کاربرد سوم لفظ نزد ارسطو را در مشترک معنوى مشکک قرار مى دهد و چون قایل به مسانخت میان علت و معلول است، از تشکیک در مفهوم وجود دفاع مى کند. توماس اگرچه سخنى از «تشابه در وجود» نمى گوید، اما قسم سومى در کنار مشترک معنوى و لفظى به نام لفظ متشابه را مطرح مى کند. اگرچه تحلیل هاى زبان شناختى مؤید مترادف بودن الفاظ تشابه در فلسفه توماس و تشکیک نزد ابن سیناست، تحلیل هاى مابعدالطبیعى توماس شناسان جدید از تشابه بر اساس تناسب متفاوت با تشکیک مفهوم وجود است. تحلیل آنها از تشابه بر اساس نسبت نزدیک به تشکیک مفهوم وجود ابن سیناست؛ اما چون توماس قایل به مسانخت میان خالق و مخلوق نیست، نمى توان این تحلیل توماس شناسان را نیز تفسیرى صحیح از قول توماس درباره تشابه دانست.
تحلیل «تشکیک وجود» صدرالمتألهین در چارچوب منطق فازى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه مجموعه ها نه تنها صفر و یک، بلکه میزان عضویت مجموعه اى از اعداد میان صفر و یک مطرح است؛ این اصل اساسى تفکر فازى است. دیگر جهان پیرامون تنها سیاه و سفید نیست، بلکه خاکسترى نیز هست و هر عضوى در این مجموعه خاکسترى، داراى ارزش عددى میان صفر تا یک است. از سوى دیگر نظام فلسفى صدرالمتألهین بر پایه اصالت وجود شکل گرفته و نوآورى و نقطه اوج آن طرح تشکیک در مراتب حقیقت وجود است. با توجه به مبناى اصالت وجود، وجود حقیقت واحدى است که تمام هویت و متن خارج را تشکیل مى دهد. این حقیقت واحد وجود که در موجودات کثیر و حقایق خارجى مشترک است، به نحو تشکیکى و ذومراتب در خارج موجود است. بهره مندى از تفکر تشکیکى در حکمت متعالیه، داراى آثارى سودمند در شناخت موجودات خارجى به عنوان حقایق متکثر است و به نوعى با تفکر فازى قرابت دارد. اکنون پرسش این است که آیا میان تفکر فازى و اصل تشکیک وجود قرابت و رابطه اى هست یا نه؟ این جستار درصدد پاسخ به این پرسش، به مؤلفه هاى متعددى رسیده است که این قرابت را اثبات مى کند.
تأملاتی بر دیدگاه علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی در باب وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان صدرایی به تشکیک در مراتب وجود، یعنی وحدت وجود در عین کثرت وجود معتقدند و در برابر، عرفا و متصوفه اسلامی به وحدت شخصی وجود عقیده دارند؛ یعنی وجود را واحد شخصی می دانند که همان وجود حق عزوجل است و غیر حق را به وجود مستعار و مجازی موجود می دانند نه به وجود حقیقی. در مقابل، حکما به کثرت وجود در عین وحدت قائل اند. در مکاتباتی که میان مرحوم سیداحمد کربلایی و حاج شیخ محمدحسین اصفهانی(کمپانی) در این زمینه رد و بدل شد، مرحوم کربلایی از نظریه عرفا و مرحوم اصفهانی از نظریه فلاسفه دفاع می کرد. علامه طباطبائی تذییلاتی بر این مکاتبات مرقوم کرد و در نهایت از نظریه عرفا پشتیبانی نمود. او بر این باور است که برهان حکما در باب تشکیک، مسلک عرفا را بعینه نتیجه می دهد؛ یعنی همان برهان تشکیک ما را به وحدت شخصی وجود و نفی کثرت حقیقی هدایت می کند. آیت الله جوادی آملی نیز بر این باور است و می گوید: عرفان مبتنی بر وحدت شخصی وجود، و فلسفه مبتنی بر کثرت حقیقی وجود است. در عرفان، هستی محض وجود واحد است و در عرض یا طول آن وجود دیگری که مستقل از آن و یا عین ربط به آن باشد فرض نمی شود و امور مقید و محدودی که تصویر می شوند، آیات و نشانه ها و ظهورات واجب اند. در این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه و ادله این دو بزرگوار پرداخته، و در نهایت حقانیت مسلک حکما اثبات شده است.
تشکیک وجود و ماهیت در نظام فلسفی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
57 - 72
حوزه های تخصصی:
بحث تشکیک یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در نظامات فلسفی بدان پرداخته شده است. صدرالمتالهین قائل به تشکیک در وجود بوده و با تفتیش در نظام مشایین، ایشان را نیز قائل به تشکیک خاصی میداند. ولیکن قرائت صدرا و اتباع ایشان از تشکیک در نظام اشراقی، تشکیک ماهوی است. زیرا صدرا، اعتباریت وجود را در نظام فلسفی شیخ اشراق به معنای معقول ثانی منطقی پنداشته فلذا شیخ اشراق را اصالت ماهوی دانسته و مباحث تشکیکی ایشان را در ساحت ماهیت معنا کرده است. نگارنده قائل است که اولاً: اعتباریت وجود در نظام اشراقی به معنای معقول ثانی منطقی نیست تا اینکه شیخ اشراق را اصالت ماهوی بدانیم بلکه وی قائل به عینیت وجود است و اعتباریت به معنای معقول ثانی فلسفی است. و ثانیاً: شیخ اشراق فقط مباحث تشکیک را در ماهیت مطرح ننموده بلکه تمایز تشکیکی را در ساحت وجود نیز طرح نموده است. و ثالثاً: اگر ایشان قائل به تشکیک ماهوی است به جهت این است که وجود و ماهیت را در عالم خارج منحاز از یکدیگر نمیداند فلذا تشکیک وجود منجر به تشکیک ماهیت خارجیه نیز می شود.
بررسی تطبیقی رابطه خالق و مخلوقات از منظر ابن سینا و روایات شیعه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور رسیدن به تصویری کلی از رابطه خداوند متعال با جهان هستی انجام شده است. بر اساس نظر ابن سینا و در نهایت مقایسه آن با مطالب برآمده از روایات شیعه در تبیین این رابطه انجام شده است. در واقع اگر بسیاری از مباحث فلسفه اسلامی به صورت مرتبط با مباحث دیگر در نظر گرفته شود، به نوعی تبیین کننده موضوع این تحقیق است. در مجموع در این مقاله بعد از بررسی مجموعه دیدگاه های ابن سینا و نیز مجموعه روایات و مقایسه جهان بینی عقلی با جهان بینی برآمده از روایات به این نکته رسیدیم که برخی از محورهای جهان بینی عقلی ابن سینا با آنچه در روایات آمده است، همسویی ندارد که البته این مسئله در فلاسفه پسین تا حدی حل شده و نوعی همگرایی بین جهان بینی برآمده از عقل و جهان بینی برآمده از روایات در فلاسفه پسین رخ داده است.
واکاوی نقش مبانی هستی شناختی دربرهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
52 - 71
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار با ارائه تحلیلی از اعتبارات وجود، برای رسیدن به درکی صحیح از واجب الوجود، معلوم می شود از این اعتبارات، تنهالابشرط مقسمی شایسته اطلاق بر ذات حق است. برای درک معنایی که علامه طباطبایی از واجب تعالی دارند و به لحاظ اهمیت تقریر ایشان از برهان صدیقین، با بررسی در مبانی هستی شناسیتقریر علامه، معلوم می شود ایشان وحدت شخصی وجود را نظری برتر می داند که همان معنای وجود لابشرط مقسمی است. چنانکه تقریر مخصوصی که از دو قاعده مهم فلسفی «صرف الشّیء» و «بسیط الحقیقه» دارند،به خوبی پایبندی ایشان به این نظر را به اثبات می رساند. با تحقیقی جامع، دو تقریر از برهان صدیقین در آثار علامه طباطبایی شناسایی می شود که این دو تقریر در برخی آثار ایشان، در برخیبه عنوان یک برهان اقامه شده اند؛از این رو،کوشیده ایم هرکدام را به صورت جداگانه در قالب قیاس برهانی ارائه کنیم. نبودبازشناسیروشنی از این دو نوع تقریر در آرای ایشان، حتی باعث تفاوت رویکرد شاگردان بزرگوار علامه به برهان صدیقین ایشان شده است.
تحلیل تقابل ظاهری اصل تشکیک و نظریه تباین عالم دنیا و آخرت در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ملاصدرا دلایلی مبنی بر تباین وجودی دنیا از آخرت ارائه می دهد و معتقد به عدم امکان تقرر این دو عالم در سلک واحدی می باشد، چگونه می توان تقابل آن را با اصل تشکیک، توجیه و آخرت را امتداد دنیا دانست؟ هدف پژوهش حاضر، حل مسأله فوق به روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین نظرات نهایی ملاصدرا می باشد. نتیجه تحقیق، حاکی از آن است که اگر وحدت سنخی یا وحدت شخصی وجود در سایه تشکیک خاص الخاصی را پذیرا باشیم، تقابلی در کار نخواهد بود. چرا که تباین دنیا و آخرت در دید ملاصدرا از سنخ تباین در مراتب هستی است و بین این مراتب، اتحادی از نوع «حقیقت و رقیقت» و «کلیت و اطلاق سعه وجودی» تحقق دارد. دنیا و آخرت شئونات، تعینات و ظهوراتی اند که هیچ تباینی با یکدیگر ندارند و بازگشت همه این ها به ذات واحد و یگانه است؛ یعنی وجود در عین وحدت دارای کثرتی است که آن کثرت مخل وحدت نیست.
نارسایی نظریه وحدت تشکیکی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق اصول و مبانی نظریه وحدت تشکیکی وجود، از آنجایی که در این نظریه وجود امری اصیلِ حقیقی است و در این وجودِ اصیلِ حقیقی، تشکیک راه دارد، سلسله مراتبی از وجودها (موجودات)، تحقق دارند که وجودِ آنها همگی اصیل و حقیقی است. از این رو، سؤال اساسی این است که این نظریه با چه نارسایی هایی روبرو است؟ آیا بر بنیاد اصول نظریه وحدت تشکیکی وجود، می توان این نارسایی ها را برطرف کرد؟ از آنجا که این دستگاه فلسفی در تبیینِ تشکیک انواع، تشکیک عرضی، مطلقیت ذات حق تبارک و تعالی، اتصافِ تمامی مراتب وجود به اوصاف کمالی وجودی و تقسیم وجود به ثابت و سیال ، ناتوان است، با نارسایی هایی روبروست که این نظریه را دچار چالش کرده است. البته نارسایی های نظریه وحدت تشکیکی وجود، تنها با تأویل و تبیین آن به نظریه وحدت شخصی وجود، قابل رفع نیست. درنتیجه، با عدول از این نظریه، جایگزین کردنِ نظریه وحدت شخصی وجود، تبیین فلسفی آن، بازسازی مفاهیم فلسفی در پرتو این نظریه و طراحی دستگاه فلسفی نوین، می توان این نارسایی ها را برطرف نمود. شاید به همین دلیل بود که ملاصدرا نیز در اواخر جلد دوم اسفار و ایقاظ النائمین، با عدول از نظریه وحدت تشکیکی، نظریه وحدت شخصیه وجود را مطرح کرد اما نتوانست آن را کامل کند. تحقیق حاضر می تواند گامی کوچک در جهت آغاز این اقدام بزرگ باشد.