مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
خیر و شر
حوزه های تخصصی:
جِرُمی شیفر نشان داد که رویکرد کانت به مسئله وجود، دست کم دو نتیجه مشکل آفرین به بار می آورد. بر مبنای مشکل نخست، که «مشکل تناقض» نام گذاری شده است، نتیجه رویکرد کانت این است که «وجود»، هم محمولِ واقعی باشد، هم محمولِ غیرواقعی. بر مبنای مشکل دوم، موسوم به «مشکل بیهوده گویی»، دیدگاه کانت منجر به این نتیجه غیرقابل قبول می شود که موضوع هیچ گزاره ای مصداق دقیقی در خارج ندارد، یا هیچ حملی، حمل واقعی نیست. مقاله با صورت بندی این دو مشکل، شروع می شود. سپس آراء ریچارد کَمپِل و نیکلاس اِوِریت، ذیل عنوان «رویکرد منطقی»، توضیح داده می شوند. این دو فیلسوف، به کمک برخی حیله های منطقی، چون لحاظِ «وجود» به عنوان محمولی صرفاً رابطی یا معرفی معیار تمییز بین محمول های واقعی و غیرواقعی، تلاش کرده اند راه حلی برای مشکلات پیش گفته بیابند. در این مقاله نشان داده می شود که راه حل های این دو فیلسوف، که می شود گفت از بهترین راه حل های منطقی هستند که تاکنون ارائه شده اند، رضایت بخش و مشکل گشا نیستند.
هستی شناسی ارزش از منظر حکمت متعالیه با تاکید بر مساله ی شر و حسن و قبح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله ی ارزش داوری در فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی حقوق و فلسفه ی دین از این جهت حائز اهمیت است که مشخص می کند چه چیزی اساسا قابل ارزش گذاری است و کجا ارزش مثبت یا منفی بدان تعلق می گیرد، فلذا نیازمند بررسی های فلسفی است. از این منظر حکمت متعالیه به عنوان فلسفه ای که باید فلسفه های مضاف از دل آن استخراج شوند می بایست درباره ی این ارزش داوری ها مبنایی ارائه دهد تا محل ارزش داوری، نحوه ی آن و قواعد حاکم بر آن نیز مشخص شود. از آن جایی که حکمت متعالیه نگاهی هستی شناسانه به عالم دارد،انتظار می رود در جایگاه فلسفه ی مادر مبانی هستی شناسانه برای مساله ی ارزش داوری ارائه کند. در این میان مساله ی خیر و شر و نیز حسن و قبح مباحثی هستند که به عنوان نمونه در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند. اصالت وجود، تشکیک وجود، سعه ی وجودی و کمالات نفسانی انسان اصولی هستند که از منظر حکمت متعالیه مبنای هستی شناسانه برای ارزش داوری مهیا می کنند. در نهایت چنین به نظر می رسد که با نتایجی که از این اصول به دست می آید یعنی مساوقت وجود با خیر، عدمی پنداشتن شرور و نیز بازگرداندن حسن و قبح به مطابقت با فضائل و رساندن به خیر اعلی، به سختی می توان از این اصول مبنایارزش داوریمنسجمی استخراج کرد.
تبیین نقدهای شکندگمانیک وزار (= گزارش گمان شکن) به راه حل معتزله برای مسئله شر و عدل الهی و داوری درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شر و حل آن، یکی از مسائلی است که بشر از قدیم الایام با آن درگیر بوده است. کتاب شکند گمانیک وزار نوشته مردان فرخ، از نوادر کتاب های کلامی زردشتی است که نویسنده آن معتقد است دین منتخب او راه حل منطقی مسئله شر است و به همین دلیل ناقض توحید. نوشتار حاضر به تلازمی که مردان فرخ به آن اشاره کرده است و نیز اصل عدالت که از مهم ترین ارکان و دغدغه های مکتب معتزلی است، می پردازد و با تبیین اِشکال مردان فرخ و تحلیل مؤلفه های توحید، تلازم مذکور را نفی می کند؛ همچنین بیان می دارد که با تکیه بر راه حلِ معتزلیِ شر، اصولاً صدور شر از ایزد محال، و وجود حوادث و موجودات نا خوشایند، بنا به حکمت و مصلحت خداوند، صلاح بندگان و لطف به آنهاست. او در حوزه شرور انسانی و عدم انتساب آنها به خداوند بنا بر قرائت معتزلی، مسئله عدالت خداوند را مطرح می کند که ضمن قبول آن از سوی این مقاله، با ارائه راهکار جدیدی راه حل معتزلی رد و پاسخی در خور به آن داده می شود.
تحلیل فلسفی بحران ناشی از «کرونا ویروس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
51-75
حوزه های تخصصی:
ماجرای اخیر «کرونا ویروس» در عصر جدید، یادآور یکی از مسائل همیشگی در تاریخِ فلسفه و کلام است.فیلسوفان و متفکرین حوزه دین پژوهی، این قبیل امور را تحت عنوان «شرور» مورد بحث و موشکافی قرار داده اند. این مقاله نیز بحران ناشی از رفتار این ویروس را تحت همین عنوان بررسی کرده و ابعاد مختف آن را در ساحت باورها و عواطف تحلیل نموده است. در حوزه معرفتی و فکری، راه حلّ های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. هیچ یک از این راه حلّ ها به تنهایی قادر به پاسخگویی به همه اشکالات و توجیه کننده همه اقسام شرور نیستند؛ لکن به نظر می رسد در تبیین شرور رایج، ترکیبی از آن ها را در چارچوب یک جهان بینی جامع، می توان به کار برد. در حوزه عاطفی و وجودی نیز که براساس آن، فرد پدیده شرّ یعنی درد و رنج را با تمام وجودش تجربه می کند، هم تحلیل ها و تبیین های ناظر به حوزهباورهادر جهت معنا بخشی بهاین درد و رنج ها، کارساز هستند و هم مراقبت های اخلاقی و عاطفی و روان شناختی، مفید و اثربخش اند و به تسکین و تقلیلِ درد و رنج افرادِ گرفتار کمک می کنند. پدیده «کروناویروس»، از منظری دیگر نیز دارای آثار و پیامدهای مختلف و مخرّب در حوزه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و جهان گردی است که حلّ آن ها، نیازمند تدابیر هوشمندانه و هماهنگ است.
ریخت شناسی قصه ی خیر و شر بر اساس نظریهّ ی پراپ
حوزه های تخصصی:
بررسی راه حل های ملاصدرا و پلانتینگا در حل مسئله شر با تکیه بر آیات و روایات
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
77 - 92
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا به عنوان یکی از حکیمان متأله در سنت فلسفه اسلامی و پلانتینگا به عنوان فیلسوفی خداباور در ساحت تفکر فلسفه غربی، هرکدام با مبانی و تئوری های خاصی به تحقیق و تدقیق درباره مسئله شر پرداخته اند. ملاصدرا با استفاده از مبانی اصالت وجود و عدمی دانستن شرور، احسن بودن نظام خلقت و غلبه خیرات بر شرور، سعی کرده تا این مشکل را حل نماید. پلانتینگا نیز با دفاع مبتنی بر اختیار، اثبات می کند مسئله شرور با وجود خداوند در تناقض نیست. این دو متفکر علیرغم اعتقاد به اصل وجود خدا و قبول قدرت مطلق، خیریت محض و عالم مطلق بودن خداوند و اختیار انسان، در نهایت خلق شرور در عالم را پذیرفته اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین، راه حل های جدیدی برای رفع معضل شر ارائه و با مهم ترین راه حل های دو فیلسوف مذکور مورد مقایسه قرار گیرد.
راه حل معضل شر از دیدگاه حکما و متکلمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل مربوط به مسئله شر همچون فلسفه وجودی شرور، افعال قبیح و فاعل حقیقی آنها یکی از مهمترین مسائل فلسفی و کلامی است که از دیر باز اندیشه آدمیان را به خود مشغول داشته و زمینه پیدایش پرسشها و شبهه هایی را درباره بنیادیترین آموزه های ادیان آسمانی همچون حکمت، عدالت، قدرت، خیرخواهی و عنایت الهی فراهم آورده است، تا آنجا که به توهم برخی، اصل وجود خدا یا مطلق بودن صفاتی چون علم، قدرت و خیرخواهی او را به چالش میکشاند. از اینرو متفکران مسلمان در طول تاریخ تلاش کرده اند راه حلهایی برای پاسخ به شبهات و حل معضل شر بیابند. نوشتار حاضر به معرفی و ارزیابی مهمترین رهیافتهای متکلمان و فلاسفه اسلامی برای گشودن معمای شر، تبیین راه حل اساسی مشکل شر در فلسفه و کلام اسلامی و سازگاری آن با وجود و صفات کمال واجب تعالی میپردازد.
رابطه ی دین و اخلاق؛ بررسی انتقادی دیدگاه تاریخ مندانه ی سوّاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
45 - 64
حوزه های تخصصی:
در نظر فراس السواح سخنگفتن از اخلاق دینی، معنای چندان روشنی ندارد. این اندیشمند سوریتبار با ارائهی تبیینی تاریخی از هویت دین و اخلاق، از سویی به استقلال اخلاق از دین حکم کرده و از دیگر سو، با همساندانستن وحی و تجربهی دینیِ فردی، بهلحاظ معرفتشناختی و روانشناختی به وابستگی اخلاق به دین ملتزم شده است. مسأله این است که موضع وی در تبیین رابطهی دین و اخلاق تا چه میزان متقن و دفاعپذیر است. یافتههای این تحقیق که با روشی تحلیلیتوصیفی انجام شده، نوعی دوگانگی در موضع سواح درخصوص مسألهی رابطهی دین و اخلاق را به تصویر میکشد. این موضع دوگانه اگرچه شاید ازلحاظ تنوعِ ابعادِ وابستگیِ اخلاق به دین موجه باشد، اما پیامدهایی چون پذیرش نسبیگرایی اخلاقی و دینی، ازبینرفتن زمینهی نقد اخلاقی در جامعه، ارائهی تفسیری عرفی از اخلاق دینی، نادیدهانگاشتن جنبهی تعبّدیِ دین، و تندادن به نسبیگرایی اخلاقی در سطح هنجاری و فرااخلاقی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین از این جهات، نوع نگاه وی به رابطهی دین و اخلاق با چالش مواجه است. علاوهبراین، سواح با تکیه بر این نگاه، غایت اخلاق را در تحقق عدالت اجتماعی خلاصه کرده و در نظام اخلاق وی، جایی برای مفاهیم دینی، ازجمله تقوی و قرب الهی باقی نمیماند.
بررسی رویکرد کلی به مسئله شر در نگاه فلاسفه مشهور مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
33-46
حوزه های تخصصی:
در تبین رویکرد فلاسفه مسلمان به مسئله شر باید گفت، فارابی اولین کسی بوده که به این مسئله پرداخته است. او بین شرور طبیعی و ارادی فرق قائل شده است. پس از وی ابن سینا رویکردی نیستی انگارانه به مسئله شر داشته که به صورت مفصل در جوانب مختلف به این مسئله پرداخته است. پس از ابن سینا غالباً همین رویکرد برای فلاسفه بعدی ازجمله سهروردی، صدرالمتألهین، علامه طباطبائی، شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح مورد توجه بوده است. در این پژوهش با روشی توصیفی و بعضاً تحلیلی به دست می آوریم که فلاسفه اسلامی در حل مسئله شر راه حلی ترکیبی را بیان می کنند. آنها شر را یک امری عدمی و نسبی می دانند که لازمه عالم مادی است. آنها قائلندکه براساس حکمت خداوند متعال در خلق نظام احسن هستی، شرور نسبت به خیر کثیر این عالم، قلیل می باشند و این شرور در بردارنده فوائد کثیری در عالم هستند.
جلوه های خیر و شر اخلاقی در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از خیر و شر اخلاقی در این تحقیق، آن دسته از مفاهیم اخلاقی هستند که بر ارزشی اخلاقی (نه الزام اخلاقی) دلالت دارند و شامل شش مفهومِ «خوب و بد»، «درست و نادرست» و «شایسته و ناشایست» می شود و معمولاً در محمولِ «جملات و گزاره های اخلاقی» به کار می روند. با توجه به کمبود پژوهش های ناظر به روش در حوزه اخلاق و فلسفه اخلاق در قرآن، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، مشخص نمود که چگونه می توان خیر و شر اخلاقی یا مفاهیم ارزشیِ اخلاقی را از میان آیات قرآن که در قالب «گزاره های اخلاقی» وجود دارند، استنباط کرد. نتایج نشان می دهد که «خیر اخلاقی»، در قالب مفاهیمِ مثبتی همچون «خوب»، «درست» و «شایسته» جلوه گری می کند و «شر اخلاقی» خود را با مفاهیمی منفی همچون «بد»، «نادرست» و «ناشایست» نشان می دهد. در قرآن، «خیر اخلاقی» در شکلِ مفهوم «خوب»، با استفاده از افعال مدح (نِعْمَ) و الفاظی همچون، خیر، حسن، بِرّ، صالح، محسن و طیب معلوم می شود و «خیر اخلاقی» در قالبِ مفهوم «درست»، از طریقِ آیات دال بر نفی خطا و گناه و دال بر پاداش و ثواب و الفاظی همچون «صادق» قابل استنباط است. همچنان که «خیر اخلاقی» در جلوه ای که بیانگرِ مفهوم «شایسته» است را می توان از جایگاه و مقام خوبی که برخی افراد در پیشگاه خداوند دارند به دست آورد. در «شر اخلاقی» و در شکلی که مفهوم «بد» را نشان می دهد، مفهوم «بد» با افعال ذم (بئس و ساء) و واژگانی مانند شر، سوء، فاحشه، مفسد، خبیث و نجس روشن می شود و «شر اخلاقی» به عنوان مفهوم «نادرست»، با تعابیری که بیانگر خطا و گناه یا بیانگر کیفر و مجازات یا بیانگر«رد»، «انکار» و «ابطالِ» کاری است در قرآن بیان می شود و «شر اخلاقی» که بیانگرِ مفهوم «ناشایست» است از جایگاه و موقعیتی که برخی افراد، در نزد خداوند دارند، قابل تشخیص می باشد.
نگاهی به شخصیت، آراء و آثار علامه قطب الدین شیرازی
مقاله از یک مقدمه به عنوان: نگاهی به زندگانی قطب الدین شیرازی و پنج بخش به عنوان های ذیل تشکیل شده است:
بخش یکم: گوش جان سپردن به سخنان خود علامه قطب الدین؛
بخش دوم: روابط خواجکه طوسی و قطب الدین شیرازی؛
بخش سوم: منش ها و ویژگی های شخصیتی قطب الدین؛
بخش چهارم: اشعار و آثار و تألیف های قطب الدین؛
بخش پنجم:گزیده هایی از کتاب درکه التاج قطب الدین شیرازی.
چگونگی نمود عنصر «شرّ» در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
349 - 368
حوزه های تخصصی:
وجود شرّ قرن ها، به عنوان مسئله ای برای خداپرستان بوده است. باور به اینکه جهان، با شمار زیاد شرور مخلوق و تحت نظارت مطلق خیر اعلی و قادر مطلق و دانای مطلق باشد، مشکل به نظر می رسد. اهمیت جهان بینی درخصوص شرور تا بدان جاست که به عنوان یکی از مضامین مهم و برجسته، نه تنها در متون کلامی و فلسفی و حکمی، بلکه در متون عرفانی نیز به وفور دیده می شود. در این مقاله نگارندگان پس از اشاراتی کوتاه به پاسخ هایی که به مسئله شرور داده شده است، با روش توصیفی-تحلیلی، به مصداق های مسئله شرّ در منظومه عرفانی حدیقه سنایی می پردازند. حکیم سنایی از نظر اصول اعتقادی و کلامی دنباله رو اشعری – ماتریدی است و در این سپهر فکری به آن اندیشیده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید حاکی از آن است که سنایی با رویکردی عرفانی در مسئله شرور با حکمای الهی متفق القول است و شرور را به طور کلی نفی می کند. بر اساس منظومه فکری او، اراده الهی خیر محض است و این اصل از اساسی ترین پایه های جهان بینی اوست و با تعبیرهای متفاوت از آن سخن گفته است.
تحلیل نقش و جایگاه بن مایه خیر و شر در روند تصویرسازی نگاره های خان هفتم رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۲۰۳-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
نبرد خیر و شر یکی از بن مایه های اصلی شاهنامه است. بن مایه ها به سبب خاصیت تکرار شوندگی و تشخص یافتگی در شبکه های تصویری و رواییِ متن، نقش شاخص و پایه ای دارند، به همین جهت، در اضافه کردن لایه های معنایی به متن، یاری می رسانند. عرصه رویارویی خیر و شر در شاهنامه و ادب حماسی به زندگی اجتماعی انسان ها وارد شده و به شکل داستان های حماسی و پهلوانی و در قالب بن مایه ها در متن، پدیدار می شود. در فرایند تصویرسازی متن، بن مایه ها، دستمایه نگارگر، جهت تولید تصویر می شوند و عناصرِ تصویری، مطابق با بن مایه های به کار رفته در متن ادبی، در ترکیب بندی قرار می گیرند و کارکرد نماد و نشانه را می یابند. پرداختن به این مسئله که در فرایند تصویرسازی یک روایت حماسی، بن مایه های ادبی چه نقشی در شکل دهی به روایتِ تصویری دارند، از مسائل مطرح شده در این جستار است. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این سؤال است که نقشِ بن مایه هایِ ادبی خان هفتم رستم در تصویر سازی نگاره های مصور شده و تبدیل متن شاهنامه به متنِ تصویری چیست؟ و نگارگر از چه شگردهایی جهت ظهور و بروز این بن مایه ها در تصویر، بهره برده است؟ این پژوهش با ماهیت تحقیق کیفی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، انجام خواهد شد و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای خواهد بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمادها و نشانه های تصویری در نگاره ها، هم راستا با ظهور و بروز بن مایه در متن آشکار می شوند. این ترجمان تصویری از متن ادبی سبب می شود که نگارگران در ترکیب بندی و پلان بندی اثر، براساس اولویت استفاده از بن مایه های به کار رفته در پی رنگ ادبی، از این عناصر استفاده کنند.
تحلیل و بررسی عناصر خیر و شر در نگاره های حمزه نامه با رویکرد آیکونولوژی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
116 - 137
حوزه های تخصصی:
مجموعه حمزه نامه برگرفته از داستان های دوره اسلامی هند در پرتو هنر دوره گورکانی در زمان پادشاهی اکبرشاه به منصه ظهور رسیده است، و به کوشش نگارگران ایرانی و هندی در قالب یک اثر با شاخصه های هنر هند-ایرانی به اجرا در آمده است. نگاره های این مجموعه توسط دو هنرمند ایرانی که در دوره صفوی پرورش یافته اند، با نام های میرسیدعلی و خواجه عبدالصمد، تصویرگری و نظارت شده اند. نگارگر با به تصویر کشیدن این اثر ادبی- هنری، دایره دلالت های معنایی را گسترش داده و لایه های معنایی تازه ای بر آن افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مفاهیم نمادهای خیر و شر و عناصر تصویری مرتبط با رمزگان اسطوره ای است و در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که: چه لایه های معنایی در عناصر خیر و شر نگاره هایی اسلامی وجود دارند و جایگاه آنها در عناصر تصویری حمزه نامه چیست؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده است و نگاره های حمزه نامه را طبق مراحل سه گانه ی آیکونولوژی که توسط اروین پانوفسکی ارائه شده است مورد خوانش و بررسی قرار می دهد تا از این طریق لایه های معنایی عناصر خیر و شر را آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مضامین نگارگری ایران در سنت نگارگری هند نفوذ کرده و با کارکرد حماسه و اسطوره تغذیه می شود. لایه های معنایی پنهان در نگاره ها نمایانگر مفهوم خیر و شر است که همگی پیرو رمزهای اسطوره ای بوده اند.