مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
معنای زندگی
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
155 - 200
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان بیانگر تلاشی مادام العمر برای جستجو و ساخت معناست. این بُعد اساسی هستی، همه روزه در فرایند کار با افراد در حرفه های یاورانه حضور یافته و درمانگران را به چالش می طلبد تا به معنای زندگی خود به شکلی جدی بیندیشند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و منابع معنای زندگی دانشجویان رشته مشاوره انجام شد. این پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جمعیت پژوهش شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشاوره در دانشگاه علامه طباطبایی در زمستان 1399 بودند. مشارکت کنندگان با منطق نمونه گیر ی هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات ادامه یافت.نهایتا 14 نفر (11 دختر و 3 پسر) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون 6 مرحله ای "ون منن" انجام شد. از تحلیل داده ها 36 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای به دست آمد. در سطح شخصی مضامینی مانند «تجارب معنوی، رشد شخصی، فراروی از خود (روابط) و هدف گزینی» و در سطح حرفه ای و شغلی نظام ارزشی باثبات» شد. عوامل محیطی، در قالب مضمون «تعیین ک بین عوامل فردی – بافتی در معنابخشی به زندگی بود. براساس یافته ها، معنای زندگی دربرگیرنده مولفه ها و منابع متعددی در دانشجویان رشته مشاوره است کهگاها متناقض از قبیل فقدان نظام ارزشی باثبات و نگاه جبری به محیط در معنابخشی به زندگی، نشان دهنده در حال تکوین، سیّال و پویا بودن معنای زندگی در این گروه بوده که تکلیفی رشدی در سرتاسر زندگی کاری آنان است.
تدوین مدل سرزندگی تحصیلی براساس معنا در زندگی با میانجی گری شادکامی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزندگی تحصیلی، یکی از سازه های مثبت روانشناسی است که پژوهشگران در حوزه تحصیلی به آن توجه داشته اند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل سرزندگی تحصیلی براساس معنا با میانجی گری شادکامی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر همدان بود. روش تحقیق، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. حجم نمونه 370 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر همدان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های سرزندگی تحصیلی، معنای زندگی و شادکامی آکسفورد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان دادند معنا بر سرزندگی تحصیلی و شادکامی اثر مستقیم و مثبتی دارد. شادکامی نیز بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین، شادکامی نقش میانجی معناداری در رابطه بین معنا و سرزندگی تحصیلی دارد. با توجه به اینکه معنا در ایجاد انگیزه نقش داشته است، باعث تلاش بیشتر می شود که نتیجه آن، کسب اهداف مطلوب و احساس شادکامی خواهد بود و شادکامی باعث احساس مثبت و شادابی در محیط تحصیلی و به دنبال آن، افزایش سرزندگی تحصیلی می شود.
رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید- 19: نقش واسطه ای معنویت در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش واسطه ای معنویت در کار در رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید 19 انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، معلمان متاهل زن و مرد شاغل در مدارس دوره ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400 در منطقه 18 شهر تهران بودند. طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 175 شرکت کننده دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های انسجام خانواده سامانی (1385)، معنویت در محیط کار میلیمن و همکاران (2003) و معنای زندگی صالحی (1384) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری یه شیوه سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که معنای زندگی با انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 همبستگی مثبت و معنادار دارد (01/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنویت در کار در رابطه معنای زندگی و انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 نقش واسطه ای معنادار دارد (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج شواهدی را نشان می دهند که معنای زندگی از طریق مفهوم سازی متعادل در زندگی کاری و زناشویی و هماهنگی شناختی و عاطفی، انسجام خانواده معلمان را افزایش می دهد و معنویت در کار موجب می شود آنان معنای زندگی را به روش متعادل تر و کارآمدتری مفهوم سازی کنند. لذا به منظور ارتقاء انسجام خانواده معلمان در دوره کووید-19 پیشنهاد می شود علاوه بر توجه به معنای زندگی معلمان، به مقوله معنویت در محیط کار هم توجه شود.
مقایسه معنای زندگی و کنترل عواطف در بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس و مرگ به دلایل زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
146 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه معنای زندگی و کنترل عواطف در بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس -19 و مرگ و میر به دلایل زیستی صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر علی _ مقایسه ای و به لحاظ گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس-19 و مرگ و میر به دلایل زیستی با دامنه سنی 20 الی 50 سال ساکن در شهر تهران سال 400-1399 بود که طی 3 الی 6 ماه اخیر یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 فرد سوگوار ناشی از مرگ شخص یا اشخاصی از خانواده به دلیل کرونا یا سایر مرگ ها (50 نفر سوگوار ناشی از مرگ عزیز به دلیل کرونا ویروس و 50 نفر سوگوار ناشی از مرگ عزیز به دلایل زیستی) انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه کنترل عواطف ویلیامز، چامبلز و آهرنس (1997) و پرسشنامه معنای زندگی پرسشنامه معنای زندگی توسط استگر، فرازیر، اویشی و کالر (2006) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره از نرم افزار آماری SPSSنسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین متغیرهای معنای زندگی و کنترل عواطف در بین بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس-19 و مرگ و میر به دلایل زیستی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازماندگان قربانیان بیماری کرونا می توانند با کنترل عواطف منفی خود بر سوگ خود غلبه کنند.
پیش بینی اضطراب کرونایی بر اساس معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
190 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تعیین نقش معنای زندگی و صمیمیت اعضای خانواده در پیش بینی اضطراب کرونایی مادران خانه دار انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان خانه دار در شهرستان کرج در سال 1399 تشکیل میدادند که از این میان 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، پرسشنامه معنای زندگی استگ، فریزر، اویشی و کالر (2006)، مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) استفاده شد. برای تعیین میزان نقش هر یک از متغیرها در پیش بینی اضطراب کرونا از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه اضطراب کرونا با معنای زندگی و صمیمیت خانواده منفی و معنادار است؛ معنای زندگی و صمیمیت خانواده به صورت معنادار و اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. معنای زندگی و صمیمیت خانواده 5/35 درصد از واریانس اضطراب کرونا در زنان را تبیین نموده است. بررسی ضرایب رگرسیون نشان داد که معنای زندگی (01/0 p<،426/0-=β) و صمیمیت خانواده (01/0 p<،348/0-=β) به صورت منفی و در سطح معناداری 01/0 اضطراب کرونا در زنان خانه دار را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر به خوبی تعیین کرد که نقش یگانه معنای زندگی در پیش بینی اضطراب کرونا بیشتر از صمیمیت خانواده است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی و بررسی کارآمدی آن بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مهاجران افغانستانی ساکن مشهد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی، ازجمله عواملی است که موجب بهبود سلامت زندگی افراد جامعه می شوند و کاهش تعارضات، افزایش کیفیت، رضایت و معنای زندگی موجب پیشگیری از تحمیل آسیب های جبران ناپذیر به جامعه خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش گروهی مفهوم توکل به خدا، بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی زوج های مهاجر افغانستانی ساکن شهر مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، از نوع ترکیبی شامل بخش کیفی و بخش کمی بود. در بخش کیفی، بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی به روش تحلیل محتوا و اعتباریابی آن، به روش محاسبه روایی محتوایی انجام شد و روش پژوهش در بخش کمّی، از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. چهارده زوج (28 نفر)، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله، پرسش نامه های تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها حاکی از این است که بسته آموزشی توکل به خدا بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی اثر دارد (01/0 ≥ P) و آموزش گروهی بسته آموزشی توکل به خدا بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مؤثر است.
آیا جنگ به انسان ها معنای زندگی می دهد؟ بررسی زیربنای روان شناختی پایان ناپذیری جنگ های بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواهی تاریخ، انسان ها هیچگاه از جنگیدن با یکدیگر دست نکشیده اند و این پایان ناپذیری و ماندگاری جنگ ها نمی تواند فقط علت های بیرونی (تهدید) داشته باشد بلکه علت های درونی و روان شناختی هم دارد و شناسایی این علت ها برای کاستن از جنگ ها ضروری است. پژوهش کنونی با هدف شناسایی یکی از علت های روان شناختی پایان ناپذیری جنگ های بشری فرض کرد که جنگ به انسان ها معنای زندگی می دهد و لذا انسان ها دوست ندارند به آن پایان دهند. با هدف آزمون این فرض، 397 آزمودنی (190 مرد) با میانگین سنی 35 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل تهران و کرج برای این پژوهش به کار گرفته شدند. در یک طرح آزمایشی، آزمودنی ها به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش (که جنگ ایران و عراق در ذهن آنان برجسته شد) و گواه (که پیشرفت های علمی ایرانیان در ذهن آنان برجسته شد) گمارده شدند و سپس معناسازی از جنگ ها (متغیر میانجی) با آزمون تدسکی و کالهون (1996) و موافقت با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ (متغیر وابسته) با آزمون ویل و ماتیل (2010) اندازه گیری شد. تحلیل های واریانس نشان دادند که گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه از جنگها معنا می سازد و با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ موافق است، و الگوسازی فرایند شرطی نشان داد که برجسته شدن جنگ در ذهن آزمودنی ها «از راه» معناسازی از جنگ ها به موافقت با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ انجامیده است. پس انسان ها از جنگ معنای زندگی می گیرند و این یکی از علت های پایان ناپذیری جنگ های بشری است.
طراحی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: الگوهای تدریس، چهارچوب های مفهومی هستند که در مبانی فلسفی و روان شناختی ریشه دارند و در جهت تسهیل فرایند یاددهی- یادگیری طراحی می شوند. آن ها راهبردهای تجربی هستند که به معلمان کمک می کنند تا در مراحل برنامه ریزی، اجرای و ارزیابی تدریس وظایف خود را بدانند، بر این اساس مهمترین ابزار برای پیش برد اهداف تربیتی نظام های تربیتی محسوب می شوند. هدف این پژوهش طراحی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی است. روش ها: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با استفاده از راهبرد نظریه ی زمینه ای است. در مرحله ی اول جهت گردآوری و استخراج مفاهیم و مولفه های مربوط به معنای زندگی، از روش تحلیل متنی استفاده شد. بر این اساس کلیه ی منابع مکتوب شامل کتاب ها، پایان نامه ها و مقاله های معتبر علمی، که به صورت چاپی و الکترونیکی تا سال 1398 در خصوص مفاهیم معنای زندگی در رویکرد معنادرمانی، انتشار یافته بود، به عنوان حوزه ی پژوهش تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. در مرحله ی دوم، بر اساس مولفه هایی که از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی به دست آمده بود، الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی طراحی شد و روایی آن توسط 30 نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی و روان شناسی از طریق مصاحبه الکترونیکی و با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های نشان داد که می توان از مفاهیم معنای زندگی برای طراحی الگوی تدریس استفاده کرد. همچنین الگوی تدریس طراحی شده مبتنی بر معنای زندگی، مورد تائید متخصصان قرار گرفت. نتیجه گیری: الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی در زمینه های بیان مفاهیم، تکنیک ها، راهبردها و روش تدریس، طراحی شد.
اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل می دادند که از بین آن ها ۲۰ نفر که تجربه سوگ درجه یک داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل گرا، (۲۰۰۸) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمره کل تجربه سوگ و معنای زندگی و تمام مؤلفه های این دو متغیر، به جز جستجو برای معنا، اثربخشی معنی داری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافته های پژوهش کنونی، می توان استفاده از مداخله تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربه سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد.
تحلیل صدرایی از زندگی و معنا؛ مبتنی بر رویکرد فراطبیعت باوری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۳۲-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
مواجهه با پرسش از معنای زندگی و یافتن پاسخ برای آن، یکی از مهم ترین دغدغه های انسان در تاریخ اندیشه بوده است. مسئله ی پژوهش حاضر، ارائه تفسیری از زندگی و معنا و تبیین عامل معنابخش زندگی از نظر ملاصدراست که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد او در آثار خود «معنا» را به «هدف ارزشمند» تفسیر کرده که از طریق «کشفِ وج ودیِ معنا» قابل دست یابی است. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف جامع نگر، علاوه بر اینکه فراطبیعت را به عنوان عامل معنابخش زندگی لحاظ می کند؛ طبیعت و ناطبیعت را نیز در طول فراطبیعت، اما در سطوح پایین تر موجب معناداری می داند. وی حیات را به سان یک جریان واحد، شامل حیات دنیوی و حیات اخروی می داند و برای معنابخشیدن به زندگی، دیدگاه ترکیبی (خدا و جاوانگی روح) را پذیرفته و از تاثیر خدا در معنای زندگی از دو طریق «خدا به مثابه هدف ارزشمند» و «ارتباط مبتنی بر عشق» مدد می جوید.
راهکارهای یالوم در درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
1 - 24
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای روان درمانگر معاصر، اروین یالوم، در درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن می پردازد. یالوم روان درمانگری اگزیستانسیال از نوع سارتری است که تلاش دارد براساس مبانی فلسفی خداناباوری، دین ناباوری و آخرت ناباوری، مسئله اضطراب مرگ را با راهکارهای وجودی کاهش دهد. وی معتقد است انسان به صورت تصادفی به این جهان فاقدمعنا پرتاپ شده است و چاره ای جز جعل معنا برای آن ندارد. ازنظر وی، انسان در دنیا با چهار دغدغه وجودی مهم، یعنی مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی مواجه است که مسئله مرگ دراین میان از همه مهم تر است. وی به عنوان روان درمانگرِ وجودی، با رویکردی طبیعت گرایانه و خداناباورانه و با نگاهی نیست انگارانه به مرگ، واقعیت مرگ را به عنوان دغدغه وجودی انسان می پذیرد و تلاش می کند با راهکارهایی چون مرگ اندیشی، داشتن بینش وجودی به مرگ، تفکر درباب هستی، خودافشاگری، افزایش رضایتمندی از زندگی، حساسیت زدایی از مرگ، خلّاقیت و موج آفرینی، اضطراب مرگ را درمان کند.
معنویت دینی و معنای زندگی: نگاهی به چالش پوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویت دینی در جهان جدید با چالش های مختلفی مواجه است. یکی از این چالش ها مسئله معناداری یا پوچی زندگی است. در حالی که در جهان سنتی کمتر متفکری پیدا می شد که زندگی را تهی و پوچ بداند، امروزه شاهد نگاه های پوچ گرایانه مختلف به زندگی هستیم. این نگاه ها در تقابل با نگاه معنوی به زندگی هستند. در مقاله حاضر به چالشی می پردازیم که نگاه پوچ گرایانه به زندگی برای معنویت دینی و نگاه معنوی به زندگی ایجاد می کند. ابتدا رویکردهای مختلف به معنای زندگی -طبیعت گرایی، فراطبیعت گرایی، ناطبیعت گرایی و پوچی- را مرور می کنیم. سپس سه خوانش گوناگون از پوچی را مورد بررسی قرار می دهیم. این خوانش ها بر اساس فقدان هدف، فقدان ارزش و آرزوهای دست نیافتنی صورت بندی شده است. راهکارهای مختلفی برای مقابله با پوچی ارائه می شود، از قبیل طغیان، ترک خواستن، بازسازی ارزش ها و مواجهه طنازانه با هستی. پیشنهاد مقاله حاضر در چند محور مطرح می شود: نخست آن که معنای زندگی را باید از جنس «روایت زندگی» بدانیم، و چنین رویکردی به معنای زندگی با رویکردهای صرفاً استدلالی به معنای زندگی تفاوت دارد. دوم این که داوری میان روایت های مختلف بر اساس عقلانیت نظری و عقلانیت عملی امکان پذیر است. سوم این که معنویت دینی با افزودن عناصری به نظام باورهای ما می تواند روایت ما از زندگی را معنادار سازد و ما را از چالش پوچی رها کند.
بازخوانی دیدگاه تامس نیگل درباره معنای زندگی با تکیه بر کارکرد زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تامس نیگل، فیلسوف تحلیلی معاصر، با تکیه بر وجود گرایش و تمایل شدید در انسان ها به هماهنگی با هستی معتقد است که این گرایش پرسشی واقعی را درباره ربط و نسبت انسان ها با هستی پدید می آورد که باید بدان پاسخ داد. زیرا به گمان او اگر بتوان به این پرسش اساسی پاسخ داد می توان معناداری زندگی انسان ها را تبیین کرد و از بی معنایی در زندگی رهایی یافت. او کوشیده با جستجو در دیدگاه های هیوم، کانت، سیجویک، سارتر، نیچه، افلاطون و آموزه های مشترک ادیان، پاسخ این پرسش را بیابد. او با ارزیابی این پاسخ ها هیچ یک از آنها را نپذیرفته و به این نتیجه رسیده که پرسش فوق پاسخ درخوری ندارد؛ در نتیجه، زندگی بی معنا است. در این مقاله، با توضیح دیدگاه نیگل و نقدهای او بر پاسخ های فیلسوفان فوق و ادیان، به چهار مطلب اصلی پرداخته شده است: (1) می توان با توجه به پرسش اساسی او درباره ربط و نسبت انسان با هستی، نظریه ای درباره معنای زندگی ارائه کرد که بر «کارکرد زندگی» انسان استوار است. (2) بر خلاف دیدگاه او، می توان برخی از پاسخ های فلسفی و دینی را پذیرفت. (3) اگرچه با تکیه بر پاسخ های فلسفی و دینی پذیرفته شده می توان کارکرد زندگی نوع انسان در هستی را تبیین کرد، ولی به مدد آنها نمی توان درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی داوری ای انجام داد، زیرا داوری درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی منوط به اتمام زندگی او در این جهان و اشراف کامل بدان است که در توان انسان ها نیست. (4) حتی اگر مانند نیگل پاسخ ها به پرسش از ربط و نسبت انسان با هستی را نپذیریم، باز هم می توان از معنای زندگی انسان ها دفاع کرد، زیرا معنای زندگی هر فرد انسانی لزوماً در گرو پاسخ به پرسش اساسی فوق نیست و با تکیه بر کارکرد زندگی هر فرد انسانی در مجموعه های کوچک تر از هستی که دارای اهداف ارزشمندند نیز می توان از معنای زندگی وی دفاع کرد.
معنای زندگی، عاشقانه ترین جهان ممکن و اختفای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شلنبرگ برای اولین بار در سال 1993 استدلالی با عنوان «اختفای الهی» را علیه خداباوری ارائه کرد. از آن زمان تا کنون استدلال او در کانون نقد و دفاع قرار داشته است. در این نوشتار، که با رویکرد تحلیلی-انتقادی انجام می پذیرد، ضمن تقریر استدلال شلنبرگ، افزون بر مهم ترین نقدهای مطرح شده بر استدلال او، دو نقد متفاوت دیگر بر این استدلال مطرح می شود. یکی از این نقدها از طریق معنای زندگی است. شلنبرگ در رابطه با مزیت ارتباط عاشقانه با خداوند معتقد است که چنین رابطه ای به بهزیستی انسان کمک می کند. او ارتباط شخصی با خداوند را دارای ارزش ذاتی و مهم ترین عامل در معنادار بودن زندگی انسان می داند. اما پرسش اصلی این است که آیا ارتباط شخصی با خداوند، یعنی ارتباطِ آگاهانه، تعاملی و معنادارِ مثبت با او، حقیقتاً مهم ترین عامل در معنادار بودن زندگی انسان است؟ نقد دوم از طریق عدم فعلیت عاشقانه ترین جهان ممکن است. در این نقد بیان می کنیم که هر جهانی را که در نظر بگیریم، می توانیم جهانی عاشقانه تر از آن را نیز تصور کنیم و آن جهان نیز امکان فعلیت دارد. بنابراین، اگر عشق کامل الهی مستلزم فعلیت یافتن عاشقانه ترین جهان ممکن نباشد، پس با تحققِ ناباوریِ قاصرانه نیز سازگار است.
تبیین و تحلیلی فلسفی از «مرگ اندیشی» و «معنای زندگی» در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجودی بودن مرگ نزد ملاصدرا، برخلاف فیلسوفان اگزیستانسیالیسم امکان معرفت بدان را فراهم می سازد. وی آن را رهایی دهنده نفس از جسم و قید و بند عالم دنیوی می داند. در نتیجه معرفت بدان و درکی وجودی از طریق این رهایی، صعود از عالم حس به عوالم مثالی و خیالی را برای فرد مهیا می سازد. «معنای زندگی» نیز گرچه از جمله مسائل فلسفی مطرح برای انسان مدرن است، اما براساس نگرش صعود انسان از عوالم مادی، مثالی و سپس عقلی در این نظام فلسفی، تبیینی ویژه به خود می گیرد. بر این اساس، تمام عوالم پایین تر مندرج در عالم بالاتر قرار داشته و در نتیجه انسان به واسطه شناخت از نفس و آگاهی یافتن از ابعاد این ادراک وجودی، توانا به زیستی جاودانه می شود. «مرگ اندیشی» سبب معرفت درباره گذران عمر و تحول جوهری نفس از نشئه جسمانی به سوی تجرد و سرانجام جدایی از جسم می شود. امری که ربط وثیقی با کمال نفس و غایت یابی او داشته و سبب معنایابی و انقلابی در نگرش به مرگ، به عنوان امری وجودی می گردد. از نظر ملاصدرا مرگ همان استکمال جوهری نفس و تحول آن به سوی عالمی دگر است. مطابق با رأی او مرگ امری ضروری و اجتناب ناگزیر است؛ زیرا نفس در مسیر فعلیت یافتن خود، وقتی به غایت برسد، به ضرورت از بدن جدا می شود. «معناداری زندگی» و ارتباط فلسفی آن با «مرگ اندیشی» از جمله مسائل مهم در فلسفه دین معاصر است که فیلسوفان اگزیستانس هر یک، به گونه ای منحصر به فرد، بدان پرداخته و نظرات بدیعی را در این ساحت رقم زدند. تحلیلی فلسفی از دیدگاه های ملاصدرا به دلیل طرح اندازی جامع ترین نظریات در باب حقیقت مرگ از یک سو و اندیشه معطوف به مرگ به عنوان مسئله ای فلسفی از سوی دیگر (از طریق استنباط نگرش فلسفی وی) و در نتیجه معناداری حیات ناب به واسطه میل به جاودانگی انسان، در مقایسه با فلاسفه پیش از خود، مقصود اصلی این مقاله است.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان پردیس در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 246 نفر انتخاب سپس ابزار بحران هویت بر روی 240 نفر اجرا و تعداد 30 نفر که دارای بحران هویت بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های بهزیستی روا ن شناختی (PWBQ، ریف، 1989)، ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﮔﯽ (MLQ، استگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه بحران هویت (ICQ، احمدی، 1387) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر در متغیرهای معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارد (34/40=F، 001/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت مؤثر بوده است.
گردشگری و معنادرمانی در فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
103 - 112
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: تجربه زیسته انسان نشان می دهد که آدمی سخت نیازمند معناست، چیزی که او را به «بودن» پیوند دهد. اما بر مبنای فلسفه اگزیستانسیالیسم هستی، هیچ برنامه و نقشه از پیش طراحی شده ای ندارد. مطابق این فلسفه چالش اصلی این است که چگونه می توان در جهانی بی معنا، معنایی آفرید. به نظر می رسد گردشگری فعالیتی است که می تواند ضمن مفرح و آموزنده بودن، نقش معنا بخشی به زندگی را هم ایفا نماید. هدف: از آنجا که در کشور ما مفهوم پردازی به خصوص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ضرورتی غیر قابل تردید است و با توجه به اینکه در رشته گردشگری، این مهم با رکود و کم توجهی مواجه است و اغلب پژوهش ها در این حوزه معطوف به بازآزمایی مفاهیم و نظریه های موجود و طبیعتا فاقد مفاهیم و نظریات جدید است، لذا هدف از این پژوهش آفرینش دانش و مفهوم پردازی بین رشته ای در موضوع مورد مطالعه بوده است تا نشان دهد انواع مختلف گردشگری در معنادرمانی انسان امروز چه سهمی دارند. روش تحقیق: این مطالعه پژوهشی میان رشته ای و کیفی از نوع پدیدارشناسانه تفسیری است که با انجام مطالعات کتابخانه ای و با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند به انجام رسیده است. سؤال تحقیق: هر یک از انواع گردشگری، در کدام شیوه معنادرمانی می تواند ایفای نقش نماید؟ نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که «تجربه اندوزی و دنیادیدگی» که یکی از شیوه های معنابخشی به زندگی می باشد، بالاترین رتبه را در انواع متفاوت گردشگری به خود اختصاص داده و بعد از آن «لذت گرایی» و «خودشکوفایی» در رتبه های دوم و سوم معنادرمانی در انواع گردشگری هستند.
چیستی «معنای زندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در زندگی انسان معاصر، مسئله «معنای زندگی» است. لیکن در اینکه مقصود از «معنای زندگی» چیست اختلافات فراوانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی کاربردهای گوناگون «زندگی» و «معنا»، مقصود از ترکیب «معنای زندگی» را روشن سازد. در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، معانی گوناگون «زندگی» و «معنا» استقرا و گفته شده که ترکیب اضافی «معنای زندگی» با کدام یک از این معانی سازگار است. بعضی مقصود از آن را «کارکرد زندگی» و بعضی «هدف زندگی» و بعضی دیگر «ارزش زندگی» می دانند. پس از توضیح این سه معنا، بیان شده که مقصود از «معنای زندگی»، «ارزش زندگی» است و مقصود از «ارزش»، «کمال» است. بعد از توضیح کمال، این واژه به دو قسم حقیقی و پنداری تقسیم و گفته شده که هر دو کمال در معنای زندگی محل بحث است. بنابراین مقصود از «معنای زندگی»، «ارزش و کمال زندگی» است، اعم از اینکه کمال واقعی باشد یا کمال پنداری.
کشف معنای زندگی با رویکرد شناخت نفس از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
27-36
حوزه های تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهم ترین مسائل فلسفی است که تمام افعال و افکار انسان ها با آن مرتبط است. ازآنجاکه شناخت معنای زندگی، متوقف بر شناخت خود انسان است؛ درنتیجه نوع نگاه هر فرد به خود، تأثیر زیادی در پاسخ او به چیستی معنای زندگی خواهد داشت. گرچه صدرالمتألهین به طور مستقیم از معنای زندگی سخن نگفته است؛ ولی با بررسی انسان و ویژگی های آن به هدف از زندگی که یکی از معانی «معنای زندگی» است، پرداخته و معتقد است که انسان دارای هدفی است که باید آن را کشف کند و تمام اعمال و رفتار و نیات خود را برای رسیدن به این هدف به کار ببندد. در این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی به دست می آوریم که حقیقت انسان به نفس ناطقه خویش است که دارای دو قوه عقل نظری و عقل عملی است؛ درنتیجه کمال حقیقی انسان به تکامل مرتبه عقلی آن است. با توجه به حقیقت انسان و کمال حقیقی آن، انسان دارای دو هدف میانی و نهایی در زندگی خواهد بود. قرب الهی هدف نهایی از زندگی انسان است که با تحقق آن، انسان به حیات و سعادت حقیقی می رسد.
بررسی دیدگاه تدئوس متز دربارۀ خوشبختی و ارتباط آن با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، شناخت خوشبختی از دیدگاه تدئوس متز و تحلیلِ آن می باشد. در گذشته، بحث سعادت و خوشبختی عنوانی جامع بود که معنای زندگی را هم شامل می شد. تدئوس متز کوشیده است تا در آثار خود نشان دهد که معنای زندگی نیز، مانند اخلاق و خوشبختی، یکی از مقولاتِ هنجاریِ زندگی است و نمی توان آن را به اخلاق یا خوشبختی ارجاع داد. از این رو در این پژوهش، مساله اصلی، آشنایی با ویژگی های خوشبختی از دیدگاه وی می باشد. خوشبختی از دیدگاه متز یعنی «تجربیات مثبت». به نظر او بشر، واجد «خود حیوانی» و «خود عقلانی» بوده، از این رو علاوه برخوشبختی، نیازمندِ معنا نیز می باشد و کوشش او در راستای تبیین این است که این دو مقوله متمایزند. در این مقاله با تامل در آثار مختلفِ متز، پاره ای از خصوصیات و ویژگی های خوشبختی استنتاج شده و پس از اشاره ای به تمایزات آن با معناداری، به تحلیلِ پاره ای از اوصاف خوشبختی از دیدگاه وی پرداخته می شود.