مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ترکیب
حوزه های تخصصی:
زایایی به معنی توانایی تولید صورت های جدید بر اساس قواعد موجود در زبان از ویژگی های مهم زبان است که در تمامی بخش های آن، از جمله حوزه ساخت واژه، وجود دارد. اکثر صاحب نظران زایایی را یک پیوستار می دانند. در این پژوهش، نگارندگان بر آن اند زایایی را در فرایند ترکیب زبان فارسی بررسی کنند و به این پرسش پاسخ دهند که، در پی اندازه گیری کمّی زایایی فرایند ترکیب در زبان فارسی، کدام فرایندها در دو سر این پیوستار به عنوان زایاترین و غیر زایاترین فرایند های ترکیب قرار دارند. در این راستا، از روش های سنجش زایایی ساخت واژی باین کمک گرفته شده و زایایی فرایندهای ترکیب در پیکره ای برگرفته از پایگاه داده های زبان فارسی بررسی می شود. نتیجه اندازه گیری کمّی زایایی در این روش ها نشان می دهد که، در زبان فارسی، فرایند ترکیب «اسم + اسم» بیش ترین زایایی را دارد و فرایند «ضمیر + حرف اضافه + ضمیر» از کم ترین میزان زایایی برخوردار است.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
دربارة «کبک شکستن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی زبانی است ترکیب پذیر. همین موضوع سبب شده که بعضی شاعران و نویسندگانی که از خلاقیت ذهنی خوبی برخوردار بوده اند بکوشند تا به خلق ترکیب های تازه دست یابند. نظامی گنجه ای از جمله گویندگانی است که در آثارش با صدها ترکیب تازه و بی سابقه روبه رو می شویم. نظامی از یک سو به جهت بهره مندی از هوش و استعداد فراوان و از سوی دیگر هم به لحاظ آنکه ذوق اهل زمانه خواستار سخن تازه بود و هم از آن رو که تکامل طبیعی زبان ایجاب می کرد، توجه خاصی به این موضوع نشان داده است. اگرچه نظامی در ساختن ترکیب های جدید خود را به بعضی ترکیب های خاص محدود نمی کند، روی هم رفته تعابیر کنایی در آثار او بسامد بالاتری دارد. یکی از این ترکیب ها ترکیب کنایی ""کبک شکستن"" است که داستان سرای گنجه تنها سه بار از آن در خسرو و شیرین و شرفنامه استفاده کرده است. معانی ای که در فرهنگ های لغت برای این ترکیب کنایی نوشته اند بدین قرار است: عشوه کردن، پی گم کردن و پنهان داشتن راز. دربارة ساختار این ترکیب هرچند در جایی بحثی نشده است، می توان در این مورد به فرضیه هایی چند قائل شد. آنچه در این نوشتار بدان می پردازیم از طرفی به این فرضیه ها مربوط می شود و از طرف دیگر به معانی ذکرشده در فرهنگ ها تا دریابیم که این معانی تا چه اندازه قابل اعتناست و آیا معنی دیگری نیز برای آن متصور است یا نه.
شرایط صورى تعریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف، به ادعاى منطق دانان، راهکارى است براى تحصیل مجهول تصورات؛ به گونه اى که براى شناخت حقیقى برخى از امور، هیچ راهى نداریم جز توسل به تعریف. اکنون پرسش آن است که در کجا و در چه صورتى، تعریف مى تواند کارایىِ این چنین داشته باشد؟ یافتن بخشى از پاسخ، ما را به بحث درباره شرایط تعریف سوق مى دهد که بخشى از آنها، شرایط صورى تعریف است. از مهم ترین شرایط صورى تعریف، ترکیب و نحوه چینش اجزاى تعریف است؛ اما پذیرش این شرط مستلزم بحث هاى بیشترى است که حاکى از درهم تنیدگى این بحث بوده و پیگیرى آنها ما را به نتیجه مى رساند که تعریف صرفا یک بحث منطقى نیست، بلکه هویت فلسفى و معرفت شناختى نیز دارد، همان گونه که ابعاد زبانى دارد.
پیوند آیه ها و آرایه ها در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرصاد العباد یکی از آثار با شکوه نثر فارسی در قرن هفتم است. دوره ای که ادب فارسی از حیث تأثیر پذیری از قرآن و حدیث و ادب عربی در اوج است. نویسنده کتاب، توانسته است با استفاده هنرمندانه از آیات قرآن و احادیث نبوی و بر اساس سه مرحله شریعت ، طریقت و حقیقت، مسیر سیر و سلوک عرفانی را ترسیم کند . در این مقاله تأثیر کلام وحی بر مرصاد العباد بررسی شده است . این جستار نشان می دهد که نجم الدین رازی ضمن حفظ سنت مشایخ تصوف در استفاده از قرآن و حدیث ، در به کار گیری آیات وحی در ساختار تألیفی مرصاد العباد ودر محتوای آن نوآوری داشته است . حوزه استفاده او از کلمات و متن آیات از یک واژه تا یک بند است . در قسمت برون متنی یا ساختار تألیفی ، نویسنده در نحوه انتخاب نام فصل ها و باب ها و نامگذاری آنها از کلمات آیات و متن آیات بهره برده است . هم چنین در قسمت درون متنی و محتوا، نجم رازی با مقاصد مختلفی مانند استناد ،استشهاد ، تأویل و تفسیر، هم از متن آیات و هم از ترجمه آنها استفاده کرده و دست به ترکیب سازی و تصویر سازی زده و انواع آرایه های بلاغی را آفریده است . این ترکیب ها و تصویر ها بیشتر از نوع اضافه تشبیهی است که یک رکن آن کلمه قرآنی یا ترجمه آن است .
ویژگی های فعل مرکب با مصادر قرضی و اشتقاق های آن از زبان عربی در فارسی معاصر : ویژگی ها و محدودیت ها دیدگاه صرف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر نگارندگان با توجه به نزدیکی زبان فارسی به زبان عربی و مناسبات فرهنگی و تاریخی مشترک میان آنها در طول ادوار مختلف و نیز وامگیری واژه های بسیار از این زبان در زبان فارسی معاصر ، به گونه ای که بخش چشمگیری از واژگان فارسی امروز به ویژه جزء غیرفعلی در افعال مرکب به واژه های قرضی از این زبان اختصاص یافته است ، به بررسی افعال مرکب ساخته شده با مصادر عربی و مشتقات آنها می پردازند. با توجه به توسعه و زایایی فرایند ترکیب به عنوان یک فرایند واژه سازی فعال در زبان فارسی که به لحاظ رده شناختی یک ویژگی شاخص محسوب می شود ؛ همواره این فرایند از رویکردهای مختلف مورد توجه زبان شناسان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است. لذا ، هدف از پژوهش حاضر در گام نخست ، بررسی و توصیف روند شکل گیری افعال مرکب فارسی برگرفته از مصادر عربی و اشتقاق های آنها با بهره گیری از دستاوردهای زبان شناسی شناختی است و سپس بررسی ساختار و محدودیت های حاکم بر ساخت چنین ترکیب هایی می باشد. شایان ذکراست که افعال منتخب مورد بررسی، مبتنی بر سه نظریه مقوله بندی ، حوزه سازی و مفهوم سازی که از مبانی نظری صرف شناختی مطرح شده از سوی هماوند (2011) هستند ، مورد بررسی قرار می گیرند.
جامعه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی اجتماعی و توجّه به روح جامعه یکی از اساسی ترین تعلیمات قرآن است. چشم اندازی که قرآن برای جامعة انسانی و تفسیر آن در مورد عوامل فعّال در این جامعه ترسیم می کند، بر پایه نگرش شمول گرایانه به انسان به عنوان مجموعه ای متجانس و هماهنگ قرار دارد که ناظر به جنبه های آن است. در این چشم انداز، تعابیر مختلفی در آیات می توان مشاهده کرد که به بیان سنّت ها و تاریخ آنها، مسائل اجتماعی و دعوت به مطالعه جوامع پرداخته است.بحث از هستی، چیستی و ترکیب جامعه، حل کنندة پاره ای از مشکلات و ابهام های موجود در مباحث اجتماعی است. اصالت دادن به فرد یا جامعه، تکلیف امکان یا عدم امکان شمول ایدئولوژی واحد بر کُلّ جامعه، وجود یا عدم وجود سنّت ها بر آن و بسیاری از مسائل نظری و انتزاعی را در مورد جامعه حل خواهد کرد. قرآن کریم هستی پایدار جامعه را مربوط به حیات مردمی می داند که در آن زندگی می کنند و شناخت جامعه و تغییرات آن را متّکی به روابط اجتماعی افراد قلمداد می کند و ازسویی، با رشد وگستردگی مردم، شبکه های وابستگی در میان آنان نیز تغییر می یابد و روابط به صورت تصاعد هندسی پیچیده تر می شود و شکل جدیدتری می یابد. قرآن برای درک این شبکه ها، روابط و جامعه، انسان را به شناخت درونمایه انسانی خود ارجاع داده است. وجود یک امر فطری در انسان کافی است که گفته شود او در برابر محیط انسانی و اجتماعی یا طبیعی و غیره موجودی منفعل نیست، بلکه درون خود، معرفت ها و گرایش هایی را نهفته دارد که در شخصیّت او تأثیر بسزایی دارد و اصولاً سیستم زندگی اجتماعی انسان در نظام آفرینش، متّکی به فطرت اوست.
اصل ترکیب معنا در اندیشه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصل ترکیب در معناشناسی، یکی از اصول مهم و مسئله آفرین است. مطابق این اصل، معنای عبارت های مرکب، براساس معنای اجزا و چگونگی ترکیب آن ها به دست می آید. بنابر ادله پیشینی برای این اصل، هر نظام معناشناختی باید تابع این اصل باشد. اگرچه معمول است پیشینه این اصل را به فرگه بازگردانند، جایگاه مهم اندیشمندان مسلمان، فراموش شده است. در این مقاله برآنیم با بررسی چهارچوب مفهومی مناسب برای اصل ترکیب، آن را در آثار فارابی واکاوی کنیم. در میان آثار فارابی اشاراتی ضمنی به ترکیب معنا وجود دارد. براین اساس، با تمایز تقریر معرفت شناختی و معناشناختی از اصل ترکیب و براساس رویکرد عمل گرایانه، سخنان فارابی را بررسی کرده ایم. به نظر می رسد فارابی دستِ کم به برخی تقریرهای اصل ترکیب پایبند است.
صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم: آری یا خیر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی و در حیطة ترکیب به عنوان یکی از دو حوزة واژه سازی، فرایند بسیار زایایی وجود دارد که طی آن عنصری غیرفعلی (اسم، ضمیر مشترک، صفت، قید) قبل از ستاک حال فعل (مثلاً آموز و بین) قرار می گیرد و ماحصل آن اسم یا صفت جدیدی (دانش آموز، خودبین) است. در مورد این فرایند سه دیدگاه وجود دارد: برخی که عموماً دستور نویسان سنتی هستند، آن را صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم می دانند. پاره ای استنباط دستور نویسان سنتی را صحیح قلمداد می کنند؛ اما تعبیری زبان شناسانه و نو بر آن سوار می کنند. بعضی نیز به کلی با دیدگاه دستورنویسان سنتی مخالف اند و دیدگاه خاص خود را عرضه می کنند. در مقالة حاضر نیز، با اتکا بر دلایل مختلف، ایدة سنتیِ صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم به کلی مردود شمرده می شود و استدلال می شود که در فرایند مذکور صرفاً میان یک عنصر غیرفعلی و یک عنصر فعلی (ستاک حال) پیوند بر قرار می شود و نوع پیوند این دو و در نتیجه، معنای ترکیب بر اساس تلویحِ کاربردشناختیِ فارسی زبانان مشخص می شود.
بررسی باهم آیی واژگانی در آثار منظوم و منثور مولانا در چارچوب نظریه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارندگان باتوجه به ارتباطِ نزدیکِ زبان شناسی و ادبیات ازیک سو و نیز کارآییدستاوردهای زبان شناختی در زمینه شناخت و فهمِ بهترِ متونِ ادبیِ کلاسیک از سوی دیگر ، نظیر آثار مولانا ، ابتدا با مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه باهم آیی(ترکیب های واژگانی) از رویکرد های مختلفِ معنایی، ساختواژی و نحوی از سوی زبان شناسان غیر ایرانی و ایرانی ، به بررسیِ دادهای تحقیق می پردازند. شایانِ ذکر است که محورِ اصلی در این پژوهش بررسیِ ترکیب های باهم آیی و ساختارِ دستوریِ آن ها در این آثار بزرگِ ادبِ فارسی و سپس بررسی میزانِ کارآیی و کاربردِ آن ها در فارسیِ امروز و شناختِ نوآوری های مولانا در زمینه باهم آیی است. در این راستا، روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی- تحلیلی است. به این منظور ابتدا، باهم آیی های موجود در شش دفتر مثنوی معنوی و کتاب فیه مافیه مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفتند و سپس این داده ها با باهم آیی های مورد کاربرد در فارسی امروز مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج تحقیق نشان می دهند در فارسی امروز ، باهم آیی های صفتی و سپس باهم آیی های عطفی با بیشترین بسامدِ وقوع از بیشترین کارآیی برخوردارند. اما، در آثار مولانا الگویِ غالب در ساختِ باهم آیی ها، ترکیب های مفعولی بوده است که این خود تغییر در الگوی ساختاری این ترکیب های واژگانی را نشان می دهد
بررسی فرایندهای واژه سازی در شعر نو، شعر مدرن وشعر پست مدرن: مطالعه موردی نیما، شاملو و براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرایند های واژه سازی در نمونه هایی از اشعار نیما، شاملو و براهنی به عنوان پیشگامان شعر نو، مدرن و پست مدرن می پردازد. واژه های حاصل از انواع فرایندهای واژه سازی، و نیز واژه هایی که ویژه زبانِ این شاعران بودند شمارش شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که در شعر نیما فرایند ترکیب با 57.97%، در شعر شاملو فرایند اشتقاق با 46.92% و در شعر براهنی هر دو فرایند با 38.27% پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی هستند. در شعر نیما 23.71%، در شعر شاملو 36.61% و در شعر براهنی 22.5% از مجموع واژه ها متعلق به زبانِ شعر آنان است و به این ترتیب واژه سازی در شعر مدرن شاملو بیشتر از شعر نوی نیما و شعر پست مدرن براهنی است. علاوه بر این، تنوع واژگانی در شعر شاملو بیشتر است، از مجموع واژه های ویژه شعرِ او 20% اسم، 53.07% صفت و 26.92% قیدند، در حالی که 76.81% از واژه های ویژه شعر نیما و 64.19% از واژه های ویژه شعر براهنی، یعنی بخش عمده ای از مجموع واژه ها، صفت اند و با توجه به ویژگی های سبکیِ شعر نو، شعر مدرن و شعر پست مدرن، می توان گفت که این تفاوت نتیجه تفاوت نگرش این سه شاعر است، یعنی در حالی که برای نیما و براهنی کنش گر کانون توجه است، شاملو به کنش و ویژگی های آن نیز توجه ویژه دارد.
نقش ترکیبات اشتقاقی مثنوی در آفرینش قافیه از منظر سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از قلّه های ادب پارسی است که در کنارمعناگرایی،گاه گاه جلوه های زبانی در شعرش جلوه گر می شود. این شاعر توانمند، جهت زیبا و شیوا ساختن صورت سخنش، شگردهای متنوّعی به کار می بندد. یکی از تکنیک های مولوی در انعطاف بخشی به صورت کلام، ابداع ترکیب های نو و اشتقاقی در مکان قافیه است. اندیشمندان و محققان مثنوی بیشتر به وجوه معنایی شعر مولوی پرداخته اند. در مورد نقش ترکیبات اشتقاقی در آفرینش قافیه در مثنوی تاکنون اثری شایسته چهره ننموده است. در این مقاله، به این جنبه از سخن مولوی پرداخته شود. مولانا در جایگاه قافیه به صورت وافر از ترکیب استفاده کرده است. برانگیختن توجّه مخاطب به صورت کلام، نگارگری در عرصة سخن، آهنگین کردن کلام و انباشت جای خالی قافیه از مهم ترین انگیزه های مولوی در به کارگیری این تکینک است. بازتاب نقش ترکیبات در خلق قافیه تحت عنوان هایی چون : ترکیبات ونددار، ترکیبات شبه وند دار، صفات فاعلی مرکب مرخّم، ترکیبات وصفی، ترکیبات مصدری و کلمات پیوندی بررسی و تحلیل شده اند. تجلّی ترکیبات اشتقاقی در جایگاه قافیه علاوه بر بلیغ ساختن صورت کلام مولوی موجب ایجاد تشخّص سبکی برای سخن او شده است، به گونه ای که سخن او را می توان از معاصرانش متمایز کرد.
نقش قافیه شعر در واژه سازی زبان فارسی (مطالعه موردی: اشعار نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانی ماندگار است که بتواند خود را همپای زمان و نیاز های روز به پیش ببرد. زبان فارسی در آغاز یکی از گویش های ایرانی بود که به دلایل متعددی توانست از پشتوانه ادبی عظیمی برخوردار شود و گسترش پیدا کند. راه های تقویت زبان بسیار است. امروز نهاد خاصی مثل فرهنگستان زبان به گسترش زبان فارسی کمک می کند اما در گذشته هرکدام از شاعران بزرگ خود تلاش هایی کرده اند که بی توجهی به الگوهای واژه سازی آنها شاید آسیب های زیادی به زبان فارسی بزند. نقش شعرا در کمک به زبان فارسی، افزایش امکانات دستوری است. منظور از امکانات دستوری مجموعه امکانات یا ظرفیت هایی است که یک زبان در اختیار کاربران خویش قرار می دهد تا راحت تر بتوانند ارتباط برقرار کنند و با کمترین انرژی بیشترین بازدهی را داشته باشند. در این پژوهش شعر نظامی گنجوی بررسی شده تا مشخص شود که او چه مقدار برای زبان فارسی امکان سازی کرده است. هدف مقاله اثبات این امر است که نظامی با اغتنام از محدودیت های ناشی از قافیه شعر، دست به نوآوری هایی زده است که هم به زیبایی شعرش کمک کرده و هم خدمات شایانی به زبان فارسی و شعرای بعد از خود نموده است.
تحلیل صوری و معنایی فرایند تکرار کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکرار پدیده ای زبانی است که در دو نوع کامل و ناقص از سوی زبان شناسان بررسی شده است. این پژوهش، به تحلیل صوری و معنایی فرایند تکرار کامل در زبان فارسی می پردازد. در این راستا، از دیدگاه های مطرح در این فرایند به ویژه اینکلاس و زول (۲۰۰۵) و ریگر (۱۹۹۸) بهره برده ام. تکرار کامل، از حیث صوری، به دو نوع ناافزوده و افزوده (میانی و پایانی) دسته بندی شده است. و از حیث معنایی، مفاهیمی که در ساخت های تکراری حاصل می شوند، مدّنظر است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که در برخی واژه های مکرر، معنایی اصطلاحی/ مجازی ایجاد می شود که کاملاً متفاوت با معنای عناصر تکرارشونده و مغایر با دیدگاه اینکلاس و زول است. از حیث ویژگی های معنایی، مفهوم کثرت از بسامد بالایی برخوردار است. بررسی الگو ها به لحاظ ساختار و معنا نشان می دهد که نحوة ترکیب در الگو ها موجب تغییر صورت و معنا در این فرایند می شود.
«جفتْ جوی» یا «جفتوجوی» (پیشنهادی برای تصحیح بیتی از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز پادشاهی کیکاووس با ماجرای جنگ مازندران همراه شده است. داستان بدین قرار است که کاووس به همراه پهلوانان سرگرم باده گساری است که دیو (= اهریمن) چون رامشگری از سالار بار می خواهد تا او را به نزد کاووس ببرد. سالار بار پس از کسب رخصت از شاه، دیو را به حضور او می برد و در کنار نوازندگان جای می دهد. دیو بربط می نوازد و سرود مازندرانی در ذکر زیبایی های مازندران سر می دهد و چنان توصیفی از مازندران می کند که شاه را به کشیدن سپاه به مازندران برمی انگیزد. ادامه داستان شامل مخالفت پهلوانان و بزرگان با این اقدام و استمداد آن ها از زال برای برگرداندن رأی شاه و ناکامی او در این کار و لشکر کشیدن و گرفتار شدن شاه و لشکریان در مازندران و ماجرای هفت خوان رستم و کشتن دیو سپید و رهانیدن شاه و لشکریان و فتح مازندران است.
استعاره های مفهومی عشق در زبان شعر و زبان روزمره (رویکرد تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی استعار ه های مفهومی عشق در زبان شعر و زبان روزمره می پردازد. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسشها است که مفهوم سازی عشق در دو گونة شعری و عادی فارسی معاصر چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند. همچنین، به فرض وجود شباهت ساختاری، چه عواملی موجب تفاوت و تمایز استعاره های شعری از استعاره های قراردادی در زبان روزمره می شود. بدین منظور، عبارات استعاری از زبان روزمره و اشعار فارسی دهه 80 استخراج و ساختار استعاری و نگاشت های موجود در آن ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. تحلیل داده ها بر اساس کوچش (2010) نشان داد که در هر دو گونه زبانی از استعاره های عشق و نگاشت های اصلی میان مفهوم مقصد عشق و مفاهیم حوزه مبدأ، به طور یکسان استفاده شده است. با این حال، در گونه شعری زبان فارسی، چهار سازوکار شناختی ترکیب، گسترش، پیچیده سازی و پرسش، بیشتر به کار رفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد کاربرد این سازوکارها، همراه با تصویرهای استعاری و جاندارپنداری، باعث تفاوت در مفهوم سازی های شعری و غیرشعری از عشق در زبان فارسی شده است.
واژه های غیربسیط فارسی در صرف واژگانی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی از دو فرایند اشتقاق و ترکیب به صورت زایا در ساخت واژه های جدید بهره می گیرد. این پژوهش ضمن تحلیل واژه های غیربسیط فارسی، در دو انگاره صرف ساختی و صرف واژگانی به این سؤال پاسخ می دهد که کدام انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. بر اساس این پرسش، فرضیه ای مطرح شد که با توجه به بهره مندی صرف ساختی از طرح واره های انتزاعی صرفی، ساخت سلسله مراتبی واژه های غیربسیط و ارائه تحلیل معنایی این انگاره در تحلیل واژه های غیربسیط فارسی کارآمدتر است. با بررسی دو فرایند اصلی ترکیب و اشتقاق در دو انگاره صرف ساختی و واژگانی با توجه به داده های زبان فارسی، مقایسه آن ها با یکدیگر و نیز بررسی موارد خلاف قاعده در صرف واژگانی مشخص شد. هرچند هر دو انگاره یاد شده نگرشی واژه بنیاد به صرف دارند؛ اما صرف ساختی با بهره مندی از مفهوم ساخت برای تحلیل پدیده های صرفی، طرح واره های انتزاعی و توجیه معنای واژه های غیربسیط بر اساس داده های تحقیق در تحلیل واژه های غیر بسیط، کارآمدتر از انگاره صرف واژگانی است. از این رو فرضیه این پژوهش تأیید شد.
تحلیل فرایند سرمدخل گزینی کلمات مرکب در دو فرهنگ «سخن» و «معاصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، با این پرسش ها آغاز می شود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگ های مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته می شود، به عنوان سرمدخل های فرهنگ های خویش انتخاب می کنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانه ای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگ های لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دسته بندی های طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسی های انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته می شود، هم در این فرهنگ ها به عنوان سر مدخل قرار گرفته اند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمه شدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگ تر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلی ترین عامل سرمدخل شدگی به شمار می رود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب می شود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگ های لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخل ها دارند.
نظری به ترکیباتِ نو و معانی برخی واژگان در غزلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
غزلیات شمس ضمن برخورداری از مفاهیم والا و گرانمایه در حوزة شوریدگی های عاشقانه و مضامین ناب عرفانی، در کاربرد لغات و ترکیباتِ خاص نیز، بی بدیل و ممتاز است. این اثر سترگ بنا به پژوهش های متعددی که تاکنون انجام گرفته از حیث برجسته سازی و هنجارگریزی واژگانی و معنایی، اثری منحصر به فرد شناخته شده است. پژوهش پیش رو به معرفی برخی ترکیبات نو و نیز معانی متفاوتِ برخی واژگان در غزلیات شمس پرداخته است. ترکیباتی که با استفاده از تشبیه و استعاره و کنایه های نوین، در زمرة هنجارگریزی معنایی قرار می گیرند و یا واژگانی که ساخت و معنایی متفاوت با هنجارهای دستوری دارند و از این رو جزو هنجارگریزی های واژگانی به شمار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیم جان، عشق، روح و تن بیشترین بسامد و بیشترین تصویرسازی را در غزلیات دارند. همچنین مولانا آن جا که در حوزة واژگان و دستور، هنجارشکنی و برجسته سازی کرده، کوشیده تا مخاطب ضمن دریافت پیام و معنی شعر، متوجه عدول از هنجارها نشود ولی هنگامی که در حوزة بلاغت به ساخت ترکیباتِ نو دست زده، جسورانه و نقاش وار عمل کرده تا این تابلوی خوش نقش و نگار ترکیبات، مخاطب را بیشتر جلب کند.