مطالب مرتبط با کلیدواژه

ترکیب


۸۱.

فعل مرکب در زبان لاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فعل مرکب زبان لاری ترکیب انضمام فرایند ساختواژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
زبان لاری هم چون سایر زبان ها و گویش های ایرانی منبع بسیار مهمی در پژوهش های تاریخی، اجتماعی و به ویژه زبان شناسی است. این زبان شاخه ای از زبان های ایرانی جنوب غربی است که توسط اطلس زبان های در خطرِ یونسکو به عنوان یکی از زبان های در خطر معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی فعل مرکب در این زبان است. این مقاله می کوشد تا به این سوالات پاسخ دهد: چه فرایندهایی در ساخت فعل مرکب در زبان لاری دخیل هستند، سازه غیرفعلی در فعل مرکب در این زبان چیست و ساخت فعل مرکب در این زبان، فرایندی نحوی است یا ساختواژی. داده ها در این زبان به روش میدانی و بر اساس شم زبانی نویسنده به عنوان گویشور بومی گرد آوری شده و به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساخت فعل مرکب در این زبان یک فرایند ساختواژی است؛ زیرا حرکت هسته به هسته نیست بلکه در این زبان عناصری غیر از هسته از جمله قیدها و ضمایر نیز با فعل ترکیب می شوند و فعل مرکب را می سازند. در این زبان دو فرایند عمده ترکیب و انضمام نیز در تشکیل فعل مرکب دخیل هستند. دامنه ترکیب در زبان لاری گسترده و شامل صورت های مختلفی از جمله ترکیب صفت با فعل، اسم با فعل، گروه حرف اضافه با فعل، قید یا قید پیشوندی با فعل و ضمیر با فعل است. اما تنها دو گونه انضمامی مفعول صریح و مفعول بواسطه در این زبان وجود دارند.
۸۲.

واژ های مرکب برون مرکز ترکیبی، استعاری و انتقالی در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه سازی ترکیب ترکیب برون مرکز استعاره زبان لکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
ترکیب یکی از فرآیندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های دنیاست و بررسی صوری و معنایی واژه های مرکب همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران و متخصصان حوزه صرف بوده است. تا به حال تقسیم بندی های متعددی برای این واژه ها ارائه شده اند که واژه های مرکب برون مرکز یکی از مهم ترین انواع آن ها محسوب می شوند. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلق به شاخه غربی-شمالی زبان های ایرانی است، ترکیب مهم ترین فرآیند واژه سازی به شمار می رود و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف این پژوهش بررسی ساخت های برون مرکز ترکیبی، استعاری، انتقالی و تحول یافته در زبان لکی براساس طبقه بندی بائر (2017) است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ترکیب برون مرکز ترکیبی در زبان لکی هفت ساختار متفاوت دارد که عبارتند از: [اسم + فعل]؛ [صفت + فعل]؛ [قید + فعل]؛ [حرف اضافه + فعل]؛ [حرف اضافه + اسم + فعل]؛ [اسم + حرف اضافه + فعل]؛ [اسم + اسم + فعل]. این ترکیب ها از لحاظ معنایی نیز تنوع زیادی دارند و برای بیان اسم فاعل، اسم ابزار، اسم مکان، اسم زمان، اسم مشابهت، صفت فاعلی و صفت مفعولی به کار می روند. همچنین مواردی از ترکیب های استعاری، انتقالی و تحول یافته در لکی یافت می شوند اما بسامد و تنوع آن ها به مراتب کم تر از ترکیب های ترکیبی است.
۸۳.

ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب واژه مرکب واژه سازی ترکیب برون مرکز زبان لکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
۸۴.

چالش وجود ماده و راه برون رفت از آن (تبیینی نو از نظریه ماده و صورت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هیولی اولی ماده و صورت ثنویت ترکیب وجود سیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۹
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانسته اند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیده هایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همان طور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالش هایی شده و آنه ا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همین طور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالش ها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالش های نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلس وفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین می کند.
۸۵.

چند معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب صرف ساخت ستاک حال طرح واره ساختی چند معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۲
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف ساخت (بوی 2010 و 2015) است. در این راستا طرح واره ها و زیرطرح واره های ساختی ناظر بر واژه های مختوم به پوش شناسایی و تحلیل گردید، شبکه چندمعنایی آن ها ترسیم شد و تنوعات معنایی آن ها تبیین گردید. داده های پژوهش از منابع مختلفی شامل فرهنگ دهخدا، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند ستاک حال پوش می تواند با واژه هایی از مقوله های دستوری شامل اسم، صفت و قید ترکیب شود. در این ترکیب ها، پوش می تواند ستاک حال دو فعل متفاوت پوشیدن و دیگری صورت سببی آن یعنی پوشاندن باشد. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشیدن در دو مقوله معنایی کنشگر و ویژگی (انسان، جاندار غیرانسان، چیز و مکان) قرار می گیرند. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشاندن در سه مقوله معنایی کنشگر، ویژگی (انسان، چیز و مکان) و ابزار قرار می گیرند. نتایج بررسی ها همچنین نشان می دهند که چندمعنایی واژه های مختوم به ستاک حال پوش ناشی از 4 عامل مختلف است. عامل اول دووجهی بودن ستاک پوش (از مصدرهای دو فعل مجزای پوشیدن و پوشاندن( است. دومین عامل بسط استعاری معنای پوشاندن است که در برخی واژه ها معادل با پنهان ساختن و افشا نکردن است و نه پوشاندن فیزیکی. سومین عامل حذف موصوف است که موجب می شود صفت همراه آن به اسم تبدیل شود. عامل چهارم وام گیری است که در بسیاری از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دیده می شود.
۸۶.

رابطه منِ استعلایی با زمان در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: من استعلایی زمان استمرار ترکیب قیاسات تجربه کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۱
در نظر کانت، ترکیبْ ساختاری زمانمند دارد. اما منِ استعلایی، که بنیادِ زمانمندی ترکیب است، بیرون از زمان است. در قیاسات تجربه، منِ استعلایی در هیچ یک از حالات زمان (استمرار، توالی و هم زمانی) قرار نمی گیرد. منِ استعلایی چگونه می تواند مبنای حکم ترکیبی باشد و در عین حال بیرون از زمان قرار گیرد؟ در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی بحث ترکیب و همچنین قیاسات تجربه، نشان دهیم که در زمان نبودنِ منِ استعلایی به معنای قطع پیوند با زمان نیست، زیرا عدم پیوند با زمانْ استعلایی بودنِ من یا سوژه شناسا را در فلسفه کانت بی معنا خواهد کرد. بنابراین، منِ استعلایی، اگرچه «در» زمان نیست، اما همواره «با» زمان است. «با» زمان بودن به معنای این است که سوژه، به مثابه خودانگیختگی محض، برابربودگی را به واسطه زمان وضع می کند. زیرا فقط در این برابربودگی یعنی تعیّن یافتگی در زمان است که وجود پدیدارها و در نتیجه شناخت عینی آنها ممکن می شود. بنابراین، سوژه استعلایی به نحو پیشینی با اعطای زمان (زمان به مثابه قاعده شهود) به خود بر خود تأثیر می گذارد. بدین معنا، سوژه استعلایی، در عینِ خودانگیختگیِ محض، منفعل از زمان و در نتیجه متناهی است. این تناهی، به مثابه معیت دائمی با زمان، تضمین کننده استعلای سوژه است.
۸۷.

روابط معنایی در واژه های مرکب درون مرکز در کردی گهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واژه سازی ترکیب واژه مرکب ترکیب درون مرکز کردی جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
در مقاله حاضر به بررسی انواع روابط معنایی بین اجزای واژه های مرکب درون مرکز در کردی گهواره ای پرداخته می شود. پیکره داده های پژوهش مشتمل بر ترکیب های درون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران کردی گهواره ای به دست آمده است که جزو گویش های شاخه کردی جنوبی به حساب می آید و در بخش گهواره در شهرستان دالاهو (استان کرمانشاه) رواج دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که واژه های مرکب درون مرکز در گهواره ای از لحاظ ساختار عبارت اند از اسم اسم هسته آغاز، اسم اسم هسته پایان، اسم صفت، صفت اسم و حرف اضافه اسم. بین اجزای این ساختارها روابط معنایی متنوع و متعددی ازقبیل منشأ، ماده سازنده، جنسیت، محتوا، مالکیت، استعمال، نوع، وابستگی، شباهت، ابزار، خویشاوندی، شیوه، زمان، آغشتگی، مزه، حالت فیزیکی، سن، نحوه عملکرد، ابزار تولید و مکان را می توان یافت. یافته های پژوهش که شامل فهرستی از روابط معنایی بین اجزای واژه های مرکب درون مرکز در کردی جنوبی است، می تواند مکمل فهرست های ارائه شده از سوی پژوهشگران سایر زبان های ایرانی و همچنین سایر زبان های جهان باشد و ما را به سوی ارائه طبقه بندی جامعی از انواع روابط معنایی در واژه های مرکب هدایت کند.
۸۸.

بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسم سازی زایایی ترکیب اسم مرکب واژه تک بسامدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 1300 اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها پیکره بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ (2003) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب ساز در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع 1 واژه، غیرزایاترین الگوی سازنده اسم مرکب بوده و از کم ترین میزان زایایی برخوردارند.
۸۹.

نگرشی نو به شمارواژه های مرکب در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب عدد صرف ساخت طرحواره ساختی چندمعنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
یکی از مقوله های زبانی که در باورهای اعتقادی و اجتماعی جامعه ریشه دارد، عدد است. ترکیب در زبان فارسی زایاترین فرایند واژه سازی است. در زبان فارسی نیز با استفاده از اعداد ترکیب های فراوانی ساخته می شود که شمارواژه نامیده می شوند. این مقاله از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی [عدد X] در زبان فارسی می پردازد و تنوعات معنایی، عمومی ترین طرح واره ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژه سازی و نیز ساختار سلسله مراتبی آن ها را در واژگان گویشوران فارسی بررسی می کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و تعداد داده ها بالقوه بی نهایت است (از آنجا که اعداد بی نهایت اند، ساخت هایی که با عدد ساخته می شوند نیز بالقوه بی نهایت هستند). داده های این پژوهش از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش گویای آن است که یک طرح واره ساختی عمومی و چندین زیرطرح واره فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات «عدد» هستند و مفهوم «ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای عدد و X» انتزاعی ترین هم بستگی صورت و معنای قابل برداشت از این الگوست. این مطلب بیانگر آن است که الگوی [عدد X] از اساس ساختی با کارکرد چندگانه است. به سخن دیگر، چندمعنایی که در این جا با آن روبه رو هستیم نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطه آن ها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی، نقش بسزایی در تعیین معنای شمارواژه های صفتی مرکب دارند.