مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
اشتغال
حوزه های تخصصی:
شواهد تاریخی و تجربی نشان می دهد که استراتژی توسعه صادرات عمدتاً در اغلب کشورهای صنعتی و در حال توسعه بر تولید و صادرات کالاهای صنعتی استوار بوده است. موفقیت در صادرات کالاهای کارخانه ای به ویژه کالاهای مبتنی برفناوری پیشرفته مانند محصولات مختلف فناوری اطلاعا ت و ارتباطات از یک سو منجر به افزایش سهم اقتصاد کشور در کل ارزش افزوده کالاهای صنعتی جهان شده و موقعیت آن را در سلسله مراتب اقتصاد جهانی ارتقا می دهد و از سوی دیگر موجب آثار مثبت قابل توجهی بر رشد و توسعه بخش های صنعتی و نوین دیگر می شود. از این رو این مطالعه به دنبال بررسی و تحلیل وضعیت صنعت آی سی تی در کشور و شناسایی محصولات دارای مزیت نسبی صادراتی این صنعت طی دوره 86-1382 می باشد.
به این منظور، جهت تبیین وضعیت صنعت آی سی تی در کشور از روش تحلیل توصیفی و برای محاسبه مزیت نسبی صادراتی از معیار مزیت نسبی آشکار شده استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که در اغلب شاخص های مورد نظر وضعیت این صنعت در مقایسه با کل صنعت کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و طی دوره تنها در صدور یک محصول از محصولات صنعت آی سی تی مزیت نسبی وجود داشته است.
بررسی تغییرات فصلی اشتغال جمعیت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی برای میزان و نحوه توسعه آتی بخش های مختلف اقتصادی و ساختار اشتغال مناطق مختلف کشور، مستلزم تحلیل های دقیق در زمینه روند تحولات بخش های اقتصادی و ارتباط میان آنهاست. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که با توجه به اهمیت موضوع اشتغال و مطالعه تفاوت های منطقه ای در ساختار آن، تغییرات دوره ای اشتغال جمعیت شهری کشور را در 24 دوره فصلی از بهار 1384 تا بهار 1390 در بخش های مختلف اقتصادی بررسی کرده و ضمن ارائه تحلیل های مقایسه ای از وضعیت اشتغال استان های کشور، ارتباط میان اشتغال در بخش های مختلف اقتصادی را تبیین کرده است. برای تبیین وضعیت اشتغال و ارائه سیمایی روشن از روند صعود و نزول هر یک از استان های کشور در بازه زمانی تحت مطالعه، ارزیابی تغییرات اشتغال استان ها عمدتاً به صورت مقایسه با تغییرات حاصل شده در سطح ملی انجام گرفته است. داده های مورد نیاز تحقیق عمدتاً به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها از مدل تغییر سهم، آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل خوشه ای استفاده شده و بر حسب مورد، نمودارهای روند تغییرات شاخص اشتغال در بخش های اقتصادی و نقشه های توزیع فضایی ارائه شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد که ارتباط خاصی بین روند تغییرات اشتغال در بخش کشاورزی با بخش صنعت وجود ندارد، به گونه ای که در بیشتر استان ها بین روند تغییرات اشتغال در این دو بخش همبستگی ضعیفی مشاهده می شود. این وضعیت درباره دو بخش صنعت و خدمات متفاوت است؛ بدین صورت که در بیشتر استان ها همبستگی بالایی به صورت معکوس بین روند تغییرات بخش های صنعت و خدمات وجود دارد. ضریب همبستگی تغییرات اشتغال در دو بخش خدمات و کشاورزی نیز در بیشتر استان ها ضعیف یا متوسط با علامت منفی است.
بررسی وضعیت اشتغال خارج از خانه زنان فارغ التحصیل دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
مثبت یا منفی بودن اشتغال زن در خارج از خانه، از قابل بحث ترین مسائل خانواده ها بوده است، اما در این مطالعه بیشتر زنان در یک قالب یک پارچه مورد بررسی قرار گرفته اند و به گروه های مختلف توجهی نشده است و تصویر پژوهشگران از زن، انعطاف پذیر نبوده است. لذا این پژوهش در صدد است با نگاهی عاری از هر گونه جانبداری، وضعیت اشتغال را از دیدی متفاوت برای زنان فارغ التحصیل دانشگاهی بررسی کند. با توجه به اهداف آن از دو روش مطالعه اسنادی و پیمایش استفاده شده است. دراین تحقیق با توجه به آن که بررسی میزان اشتغال زنان فارغ التحصیل دانشگاهی ساکن تهران و عوامل مؤثر برآن بوده است، جامعه آماری زنان فارغ التحصیل دانشگاهی ساکن در مناطق 22 گانه شهر تهران در نظرگرفته شده است. حجم جامعه نمونه 500 نفر در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده و ضریب آلفای کرونباخ، پرسشنامه 11 آیتمی، 0.87 بدست آمد. ز بین شرکت کنندگان، نزدیک به نجاه درصد مجرد بوده و با توجه به نرم جامعه، بیشتر افراد وضعیت اقتصادی خود را متوسط ارزیابی کرده بودند. نزدیک به یک چهارم این دختران در فضای خصوصی و به کمک معرف شاغل شده بودند. با وجود اینکه بیش از نِیمی از افراد نمونه تمایل داشتند تغییر شغل دهند اما با توجه به اهمیت میزان حقوق و مزایای شغل، ویژگی های رفتاری همکاران خود را تحمل می کردند که این امر می تواند نشانه ای هشدار دهنده در زمینه فضای موجود برای کار دختران جوان باشد.
نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی ترکیه
حوزه های تخصصی:
صنایع کوچک شرکت هایی هستند که شرایط و محدودیتهای استخدام در آنها کمتر است. صنایعی که به نیروی انسانی کمی نیاز دارند و اگر شرایط برای آنها فراهم باشد موجب رشد کارآفرینی، نوآوری، پویایی و فرصت های شغلی می شوند. تعداد هرچه بیشتر این صنایع و دخالت بخش بزرگی از نیروی کار می تواند رشد اقتصادی در یک کشور را تحریک کند. این صنایع در سیاست های عمومی کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه در راستای کاهش بیکاری و رشد اقتصادی جای گرفتهاند. این مقاله وضعیت صنایع کوچک و سهم آن را در توسعه اقتصادی ترکیه بررسی می کند. در این مطالعه روشن می شود که میتوان از صنایع کوچک و متوسط به عنوان کاتالیزور توسعه اقتصادی در ترکیه یاد کرد؛ چراکه این صنایع موجب رشد کارآفرینی، نوآوری، پویایی، ایجاد فرصت های شغلی، افزایش صادرات و در نهایت رشد اقتصادی این کشور شده است. در این مقاله بررسی می شود که هرچند در ترکیه صنایع کوچک و متوسط با مسائل حیاتی هم چون تنگناهای مالی و مشکلات بروکراسی مقابله می کنند؛ اما بسیاری از طرح های استراتژیک و سیاسی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای حمایت از آینده صنایع کوچک و متوسط بوده است و این امر به رشد اقتصادی ترکیه کمک کرده است.
بررسی رابطه ی توسعه گردشگری، رشد اشتغال و کاهش بزهکاری در شهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی توسعه کشورها در کاهش بیکاری، ایجاد و توسعه فرصت های شغلی است. توسعه گردشگری به صورت یک بخش فعال اقتصادی می تواند، موجب بالا رفتن سطح اشتغال و به تبع آن با کاهش بزهکاری و در نهایت افزایش امنیت شود. شهرستان بندر انزلی توانایی جاذبه های گردشگری در جهت تأثیر مثبت بر هر یک از شاخصه های توسعه ای اعم از زیرساخت ها، حفظ ماندگاری جمعیت، رفع بیکاری و ایجاد اشتغال، توسعه فرهنگی، بهبود مناسبات اجتماعی، توسعه کالبدی، توسعه مناسبات اقتصادی به تأیید رسیده را دارد که می تواند موجبات رونق صنعت گردشگری و کسب و کار که منجر به کاهش بزهکاری در نتیجه توسعه شهرستان را فراهم سازد. هدف از این تحقیق نیز بررسی رابطه ای بین توسعه گردشگری و بهبود نظم و امنیت در شهرستان بندرانزلی است. این تحقیق از نوع کاربردی توصیفی بوده و دارای حجم نمونه 383 نفر می باشد؛ که از کل جامعه شهرستان بندرانزلی، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرضیات در زمینه توسعه گردشگری، اشتغال و کاهش بزهکاری شهرستان بندرانزلی بیان شده است. در بررسی آزمون دو فرضیه های اول این تحقیق، از آزمون پیرسون و با استفاده از نتایج پرسشنامه، فرضیات به ترتیب با 785/0و 799/ 0درصد سطح اطمینان آزمون گردیدند. فرضیه سوم این تحقیق با استفاده از آزمون رگرسیون با سطح اطمینان 77 درصد، می باشد. برابر نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته، عملا بیان کنند این موضوع هستند که بین توسعه گردشگری و اشتغال و کاهش بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد و توسعه گردشگری و بهبود اشتغال موجب کاهش بزهکاری در این شهرستان خواهد شد.
اثرات گسترش فناوری اطلاعات در توسعه روستایی (مورد: روستاهای استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاخص های گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می گردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزه های مختلف بهره مند می شود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت می باشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر می توان مانع از مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارت های شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی می کنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونه گیری خوشه ای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر می باشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه و مشاهده مستقیم می باشند. در تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونه ای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارت های شغلی وجود دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال در بخش های عمده فعالیت نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی اشتغال و به طور کلی نیروی انسانی در مسائل اقتصادی، جایگاه ویژه ای دارد. در اقتصاد ایران، اشتغال از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان برنامه ریزی و اشتغال زایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخش ها و مناطق محقق ساخت. هدف از این تحقیق، شناخت وضعیت بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش، 394 شهرستان کشور بوده است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده و با استفاده از تکنیک ضریب مکانی (LQ)، بخش های پایه که صادر کننده ی نیروی شاغل بوده اند، مشخص گردیده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش کشاورزی، غرب و شمال غرب کشور و جنوب شرق از نواحی پایه ای می باشد. در بخش صنعت نیز نواحی مرکزی، شمال و بخشی از جنوب کشور صادر کننده نیروی کار به نواحی دیگر می باشد. بخش خدمات در مناطق مرکزی، شمال شرقی و غربی و جنوب کشور از نواحی پایه است که این نواحی به عنوان صادر کننده نیروی کار خدماتی شناخته می شود.
برنامه ریزی راهبردی توسعه اشتغال در نواحی روستایی شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کاربردی حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است، شناسایی راهبرد و ارائه راهکارهای مؤثر در توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. شهرستانی که طی سه دوره سرشماری اخیر، بیشترین میزان بیکاری را در استان کرمانشاه داشته است. جهت گردآوری داده ها از دو منبع مستندات مرکز آمار کشور و مطالعه میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان) استفاده شده است. قلمرو مطالعاتی شامل 57 روستای بالای 20 خانوار شهرستان جوانرود بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به ترتیب از تکنیک ای TOPSIS، آنتروپی شانون، تحلیل خوشه ای و SWOT استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 57 روستای مورد بررسی حدود 16 درصد (9 روستا) در سطح برخوردار، 40 درصد (23 روستا) در سطح متوسط و 44 درصد (25 روستا) در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند. همچنین، نتایج پژوهش در جهت توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود نشان داد، راهبرد تهاجمی (SO) که در آن تکیه اصلی بر نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی است، مناسب ترین راهبرد جهت توسعه اشتغال در روستاهای واقع در دو سطح مذکور است.
اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب پرداخته شده است. جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از زنان صاحب کسب وکار در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که از بین آنها با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 140 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد که در نهایت مقدار88/0= &alpha به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی، مهم ترین تأثیرات اقتصادی مشاغل خانگی بر زندگی زنان روستایی را می توان در چهار دسته کلی شامل بهبود وضعیت اقتصادی خانواده، افزایش آگاهی های اقتصادی، افزایش استقلال مالی و ارتقاء قدرت ریسک پذیری و نوآوری تقسیم بندی نمود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل، 45/65درصد می باشد. همچنین مهم ترین اثرات اجتماعی این گونه مشاغل بر زندگی زنان روستایی نیز شامل پنج مؤلفه اصلی (افزایش سطح مهارت های فنی و اجتماعی، علاقمندی به کسب اطلاعات، توسعه ارتباطات نهادی، توسعه ارتباطات اجتماعی و افزایش سطح مشارکت گروهی) بود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این پنج عامل نیز 44/68 می باشد.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
بررسی رابطه بین طرح های خودکفایی کمیته امداد امام خمینی (ره) و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث توانمندسازی همواره به عنوان یکی از مباحث مهم زنان سرپرست خانوار مطرح بوده است. هدف کلی این پژوهش، بررسی تاثیر طرحهای خودکفایی کمیته امداد امام (ره) بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار استان کهگیلویه و بویراحمد است. چارچوب نظری پژوهش براساس نظریه های تواناسازی ساراالانگه و فیترمن، حمایت اجتماعی کسل، طرد اجتماعی آمارتیاسن و سیلور، نظریه فمنیستی لیبرال و نظریه رفاه اجتماعی استوار است. برای گرد آوری داده های پژوهش از دو شیوه اسنادی و میدانی به روش پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کل زنان سرپرست خانوار استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است که از طرح های خودکفایی نهاد کمیته امداد، بهره مند شده اند و ابزار اصلی در این پژوهش، پرسش نامه بوده است، بنابراین، با استفاده از فرمول نمونه گیری یامانی، تعداد 153 نفر از زنان یاد شده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که شیوه نمونه گیری نیز از نوع سیستماتیک بوده است. از مجموع متغیرهای مستقلی که وارد رگرسیون چند متغیره شده اند، متغیر "" خدمات آموزشی، فنی و مشاوره ای"" با ضریب بتای 57/0
و متغیر ""شعاع حمایتی"" با ضریب بتای19/0 بیش ترین تأثیر را بر توانمندسازی زنان داشته اند. در مجموع یافته های پژوهش در سه بعد متغیرهای زمینه ای، خدمات امداد و دایره حمایت اجتماعی نشان داده اند که توانمندسازی زنان براساس طرحهای خودکفایی، بر پایه آموزش، کسب فنون و مهارت های شغلی، تقویت روحیه خودباوری، ایجاد انگیزه در چارچوب آموزش های فنی و حرفه ای و نیز دریافت مشاوره های نوین شغلی متناسب با شرایط و مقتضیات نوع شغل استوار است.
مقایسه سلامت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در مباحث مربوط به حوزه سلامت از اهمیتی ویژه برخوردار است و دایره شمول موضوع های آن هر روز فراگیرتر می شود، مفهوم سلامت اجتماعی است. روی هم رفته، در بحث سلامت اجتماعی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث است، پدیده هایی است که پیرامون او وجود دارند و بر مجموعه و سیستم او تأثیر می گذارند.این مطالعه به مقایسه سلامت اجتماعی و عوامل کارآمد بر آن در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه انجام گرفته است. حجم نمونه را 384 نفر زنان خانه دار و 182 نفر زنان شاغل شهر یزد تشکیل می دهند که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. از متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای مهارت های ارتباطی، عزت نفس و قدرت تصمیم گیری با سلامت اجتماعی زنان شاغل و خانه دار رابطه ای معنادار داشتند. هم چنین، متغیرهای وضعیت تحصیل و درآمد با سلامت اجتماعی زنان شاغل رابطه ای معنادار داشت. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای عزت نفس، تحصیلات، مهارت های ارتباطی، قدرت تصمیم گیری در کل 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی زنان را در جامعه آماری تبیین کردند.
فقر کودک با تأکید بر اشتغال و اوقات فراغت: مطالعه موردی شهر تهران-1390
حوزه های تخصصی:
نظر به نقش سرنوشت ساز کودکان به عنوان سرمایه های آتی هر جامعه، فقر کودکان دارای اهمیت ویژه ای است و از این رو، پژوهش حاضر به بررسی فقر کودکان در دو بعد اشتغال و اوقات فراغت پرداخته است.
با استفاده از داده های «طرح سنجش عدالت در شهر» برای سال 1390، ابتدا نرخ فقر کودکان برای مناطق 22 گانه و نواحی 5 گانه شهر تهران محاسبه و سپس با تخمین مدل لاجیت، مهمترین عوامل مؤثر بر فقر کودکان شناسایی شده است.
یافته ها نشان می دهد بیشترین نرخ اشتغال کودکان در جنوب تهران (99/1%) و منطقه 15 (46/3%) است. محرومیت آموزشی و افزایش سن سرپرست خانوار، وجود ناامنی غذایی، سکونت در جنوب و شرق شهر تهران، از مهمترین عوامل اشتغال کودکان هستند. هر کودک زیر 18 سال، در جنوب شهر تهران ماهانه 4781 تومان و در منطقه 17 ماهانه 2457 تومان هزینه فرهنگی تفریحی دارد. در شاخص کتاب غیر درسی برای کودکان زیر 6 سال، کودکان شرق تهران (76/26%) و منطقه 15 (11/57%) بیشترین محرومیت را دارند. محرومیت آموزشی و بیکار بودن سرپرست خانوار، وجود فرد معتاد، فرد معلول و ناامنی غذایی در خانوار و سکونت در شرق شهر تهران، از مهمترین عوامل ایجاد فقر فراغتی هستند.
بررسی عوامل موثر بر میزان احساس امنیت در زنان شاغل در بخش خصوصی (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجربه کشورهای در حال توسعه نشان داده است که سرمایه گذاری در آموزش، اشتغال و زندگی زنان موجب افزایش بهره وری اجتماعی می شود و زمینه را برای رشد و توسعه بیشتر فراهم می سازد، چرا که زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه که در مقطع زمانی امروز حضور آنان در عرصه های اجتماعی انکار ناپذیر است، همواره مورد توجه برنامه سازان و طراحان فرهنگی بوده اند. زنان و دختران نیز از این موضوع مستثنی نیستند، چراکه ورود آنها به جامعه و به کار گیری صحیح آنها در تمامی امور می تواند زمینه ساز و بستر ساز فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه مشارکت فعال تر توسعه ای همه جانبه باشد. این مقاله با هدف بررسی تأثیر پاره ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی بر احساس امنیت اجتماعی زنان شاغل در بخش خصوصی نگاشته شده است. در یک جامعه آماری نامشخص از تعداد زنان شاغل در بخش خصوصی 384 نفر به صورت اتفاقی از 6 منطقه شهری اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد پژوهش قرار گرفتند. نتایج تحقیق گویای سطح پایینی از احساس امنیت در زنان شاغل در بخش خصوصی در شهر اصفهان بوده است.
نقش اشتغال زنان در توسعة جامعه با رویکردی بر دیدگاه امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است مهم ترین عامل سرعت رشد و توسعه اقتصادی جامعه منابع انسانی آن جامعه است و هر جامعه نیز متشکل از زنان و مردان فعال است که تحت روابط متقابل اجتماعی تأثیر مستقیمی در اقتصاد و توسعة آن جامعه دارند. لذا استراتژی های یک جامعة توسعه یافته لازم است بر مبنای مشارکت هر چه بیشتر و فعال تر زنان، که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، در امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پی ریزی گردد. لذا توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینة بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه و فعل آوردن این قشر از جامعه باشد. به همین دلیل، مجموعه عواملی که می تواند زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی اجتماعی کشور باشد از اولویت بیشتری برخوردار است.
مقالة حاضر که به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای انجام خواهد گرفت، در پی شناخت عوامل مؤثر و موانع اشتغال زنان و تعیین نقش این قشر در توسعه جامعه و سهم ایشان در نیروی کار شاغل می باشد. همچنین جایگاه زن و نقش او در ابعاد مختلف اندیشه دینی و سیستم حقوقی موجود با الگو گرفتن از سخنان و دیدگاه های امام خمینی به مناسبت های مختلف در خصوص مشارکت اجتماعی زنان مورد توجه نگارنده قرار گرفته است.
اقتصاد فضا و نابرابری های منطقه ای؛ نمونه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت امکانات و تعیین سطوح برخورداری جامعه شهری، نخستین گام در فرآیند توسعه منطقه ای و کاهش نابرابری ها برای این جامعه به شمار می رود. ارزیابی سطوح نابرابری منطقه ای و آگاهی از میزان برخورداری نواحی مختلف می تواند گامی مؤثر در برنامه ریزی باشد. ابعاد نابرابری در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و زیست محیطی قابل بررسی است. از میان ابعاد چندگانه نابرابری، بعد اقتصادی بدلیل داشتن ارتباط نزدیک با اشتغال و نقشی که اشتغال در کاهش فقر و نابرابری و بستر سازی برای دیگر ابعاد دارد دارای اهمیت خاص می باشد. یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود کشور در عصر حاضر مسئله اشتغال است که نقش اساسی در مهاجرت های روستا- شهری و تعادل های منطقه ای ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر، سنجش نابرابری های منطقه ای شهرستان های استان اردبیل از بعد اقتصادی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای ازلحاظ شاخص های اقتصادی از دو مؤلفه ساختار اشتغال و پتانسیل اقتصادی در قالب 26 شاخص استفاده شده است. جامعه آماری شامل10 شهرستان استان اردبیل بر اساس آمار سال 1390 می باشد. در این پژوهش برای بدست آوردن ضریب اهمیت معیارها از مدل آنتروپی شانون و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرستان اردبیل با میزان تاپسیس 814/0 در رتبه اول و شهرستان های سرعین، نمین و گرمی با میزان تاپسیس 252 /0، 240/0، و 216/0 به ترتیب در رتبه های آخر قرار دارند. بر اساس میزان تاپسیس اختلاف بین اردبیل با گرمی 598/0 می باشد که این نشان از نابرابری منطقه ای میان شهرستان های استان اردبیل می باشد.
ارزیابی نقش کمیته امداد امام خمینی در توسعه اشتغال پایدار روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع عادلانه فرصت های شغلی در بین مناطق یک کشور از الزامات اساسی توسعه متوازن است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی نقش کمیته امداد در توسعه اشتغال پایدار روستاهای شهرستان خمین و بررسی این فرضیه است که « کمیته امداد امام خمینی; در توسعه اشتغال پایدار روستاها تأثیر مثبتی داشته است». این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و جامعه آماری شامل 2310 نفر از افراد روستایی تحت حمایت کمیته امداد می باشد که از طرح های اشتغال زایی این نهاد استفاده کرده اند و تعداد 180 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بار عاملی هر یک از مؤلفه های اشتغال پایدار شامل امنیت شغلی 88/0، اقتصاد و درآمد 81/0، تثبیت جمعیت 47/0، توانمندی شغلی 5/0، کیفیت اشتغال 78/0، رضایت از وام 5/0، توسعه شغل های جدید 63/0 و متنوع سازی فعالیت ها 94/0 در سطح معناداری کمتر از 05/0 قرار دارد که گویای نقش مؤثر کمیته امداد در توسعه هر یک از این ابعاد و درنتیجه توسعه اشتغال در منطقه است.
بررسی نقش صنایع کوچک بر بهبود معیشت خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های سیروان و چرداول- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی نقش صنایع کوچک بر سرمایه های معیشتی خانوارهای شاغلین در این نوع از صنایع در دو دوره زمانی قبل و بعد از اشتغال و همچنین غیر شاغلین در محدوده شهرستان های سیروان و چرداول با رویکرد معیشتی پرداخته است. بنابراین، 20 روستای دو شهرستان که 51 واحد صنعتی کوچک را در محدوده خود جای داده است، بررسی شده است. بر اساس رابطه کوکران، از مجموع 373 شاغل، تعداد 189 نفر به عنوان حجم نمونه شاغلین جهت پاسخگویی به پرسشنامه مربوط به دو دوره زمانی قبل و بعد از اشتغال انتخاب شدند و همچنین از مجموع 10155 خانوار ساکن در دو شهرستان، 376 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه غیر شاغلین جهت پاسخگویی به پرسشنامه مربوط به غیر شاغلین انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش، از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه، اسنادی و مصاحبه با شاغلین استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمونهای t، مان ویتنی و ویلکاکسون در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که به غیر از سرمایه طبیعی (میانگین قبل از اشتغال 32/2؛ بعد از اشتغال 55/2)؛ میزان افزایش سرمایه های انسانی، مالی، اجتماعی، فیزیکی و کلی خانوارهای شاغل بعد از اشتغال در صنایع کوچک (به ترتیب با میانگین 56/3، 81/3، 34/4، 80/3 و 81/3) بالاتر از زمان قبل از اشتغال (به ترتیب با میانگین 71/1، 39/1، 32/2، 28/2 و 05/2) است و نیز استقرار صنایع کوچک در روستاهای شهرستان های مورد مطالعه به غیر از سرمایه طبیعی (شاغلین با میانگین 55/296 و غیر شاغلین با میانگین 19/276)؛ اثر مثبتی بر سایر سرمایه ها اعم از انسانی، مالی، اجتماعی، فیزیکی و کلی خانوارهای شاغل (به ترتیب با میانگین 56/410، 54/434، 74/380، 58/359 و 46/374) نسبت به خانوارهای غیر شاغل (به ترتیب با میانگین 88/218، 82/206، 87/233، 55/244 و 03/237) داشته است.