مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
اشتغال
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع علی مقایسه ای است و هدف از آن، بررسی ورود زنان به عرصه اشتغال و تأثیر آن بر میزان قدرت آ ن ها در تصمیم گیری های درون خانواده است. جامعه آماری آن، شامل تمام خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل شهرستان بوکان در سال 1390 بودند . ابتدا دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 خانواده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند؛ در انتخاب گروه نمونه نخست از بین زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد و نیازی به نمونه نبود؛ در انتخاب گروه نمونه دوم از بین زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ساختار قدرت در خانواده که مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب SPSS دارای 85 گویه است، جمع آوری شد و به وسیله نرم افزار با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی (مد، میانه، میانگین و ...) و آمارهای استنباطی تحلیل رگ رسیون و ...) استفاده شد . نتایج نشان داد ند که قدرت زنان در تصمیم گیری های ،T (آزمون
درون خانواده در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است و تا حد زیادی از متغیر های تملک منابع ارزشمند ( تحصیلات زوجین، درآمد زوجین، تملک منابع ارزشمند ) و متغیرهای جمعیتی ( مدت زمان ازدواج زوجین، فاصله سنی زوجین) تأثیر می پذیرد.
تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد انجام شد. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل زنان روستایی بین 15-64 سال شهرستان نجف آباد بود (7354=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردید و180نفر بصورت نمونه گیری با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده که اعتبار (روایی) آن با نظر متخصصین و اساتید مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران مورد تأیید قرار گرفت. اعتماد (پایایی) ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 9/0) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی مربوط به عوامل بازدارنده نشان داد که متغیرها در هفت عامل زیرساختی- حمایتی، فرهنگی- روانشناختی، مهارتی، اعتماد اجتماعی، ساختاری، انگیزشی-شناختی و تسهیلات بانکی قرار گرفتند که این هفت عامل 50/66 درصد کل واریانس را تبیین می کند. در تحلیل عاملی عوامل پیش برنده 5 عامل آموزشی- حمایتی، فرهنگی- زیرساختی، خانوادگی، مشارکت اقتصادی و نهادی شناسایی شد که این پنج عامل68/60 درصد کل واریانس را تبیین می کند. به علاوه یافته ها نشان داد سهم عوامل بازدارنده بیشتر از عوامل پیش برنده می باشد
کاربرد مدل پروبیت چندگانه درتحلیل عوامل موثر بر نوع اشتغال دانش آموختگان علمی کاربردی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آگاهی از نوع اشتغال دانش آموختگان علمی کاربردی کشاورزی و تحلیل عوامل موثر برآن انجام شده است. متغیر وابسته تحقیق، نوع اشتغال است که شامل پنج طبقه: مشاغل مرتبط دولتی، غیر مرتبط دولتی، مرتبط خصوصی، غیر مرتبط خصوصی و جویای کار است. متغیرهای مستقل شامل جنسیت، سهمیه پذیرش در دانشگاه، میزان علاقه مندی به رشته تحصیلی، میزان هدایت شغلی در دوران تحصیل، رضایت از رشته تحصیلی، ارزیابی مهارت های حرفه ای و آموزشی کسب شده در دانشگاه، ارزیابی فرهنگ کار در جامعه و ارزیابی از نداشتن سرمایه می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموختگان دانشگاه علمی کاربردی کشاورزی و نمونه مورد نظر تعداد 167 نفر از دانش آموختگان مرکز آموزش علمی کاربردی جهادکشاورزی مشهد می باشند که در سال1391 جهت دریافت مدرک تحصیلی مراجعه کرده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و از مدل پروبیت چند گانه در برآورد مدل های رگرسیونی و تحلیل نتایج استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که 4/23 درصد دانش آموختگان در مشاغل دولتی و 1/34 درصد در بخش خصوصی مشغول به کار می باشند و مابقی 5/42 درصد دانش آموختگان نیز جویای کار هستند. متغیرهای جنسیت، میزان علاقه مندی در انتخاب رشته تحصیلی، میزان رضایت از رشته تحصیلی، ارزیابی از نقش سرمایه روی اشتغال و میزان مهارت های حرفه ای و آموزشی در زمان تحصیل از متغیرهای مهم و اثر گذار بر نوع اشتغال فارغ التحصیلان کشاورزی می باشند. ارائه تسهیلات با کارمزد پایین، جذب هدفمند دانشجویان مراکز، افزایش آگاهی و ارائه اطلاعات در زمان انتخاب رشته و کاربردی کردن آموزش ها در کنار تقویت مهارت های علمی و عملی از جمله راهکارهای افزایش اشتغال و ارزش افزوده در این بخش می باشد.
تأثیرآزادسازی تجاری بر اشتغال بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادسازی تجاری به عنوان نماد جهانی شدن در دنیای کنونی، بخش ها و متغیرهای گوناگون اقتصادی را تحت ت أثیر قرار داده است که یکی از متغیرهای مهم در این زمینه اشتغال است . در ایران، سهم مهمی از اشتغال کل اقتصاد به بخش کشاورزی اختصاص دارد . بنابراین ، بررسی و شناخت عوامل موثر بر اشتغال بخش کشاورزی ضروری بنظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه اثر آزادساز ی تجاری را بر اشتغال کشاورزی ایران مورد بررسی قرار داده است . به این 1350 مورد برآورد - منظور، تابع تقاضای نیروی کار در بخش کشاورزی برای دوره ی زمانی 1386 قرار گرفت و از الگوهای تصحیح خطا و هم جمعی جوهانسون - جوسیلیوس برای بدست آوردن روابط کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرها استفاده گردید . بر اساس یافته های پژوهش، آزادسازی تجاری در کوتاه مدت و بلندمدت تأثیر منفی بر اشتغال بخش کشاورزی ایران داشته است . لذ ا، سیاستگذاری ها و برنامه ریزیها در کشور باید به گون ه ای باشد که آثار منفی و تهدیدهای ناشی از آزادسازی تجاری بر اشتغال بخش کشاورزی ایران را کمینه کند.
بررسی نقش اعتبارات بنگاه های زودبازده در توسعه صنعت دامپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت از ایجاد و توسعه بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی یکی از اولویت های اساسی در برنامه های توسعه اقتصادی بیشتر کشورهاست. با این وجود بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی در ایران با بحث های فراوانی از سوی موافقان و مخالفان آن در مورد میزان اثر بخشی آن روبرو بوده است. با توجه به این موضوع، این مطالعه با رویکرد ارزیابی عملکرد بنگاه های زود بازده و بررسی تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی، میزان دسترسی به اهداف پیش بینی شده در این طرح ها در زمینه اشتغال پایدار، سرمایه گذاری و بهبود سودآوری را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. جهت بررسی این موضوع، بنگاه های دریافت کننده اعتبارات زودبازده در بخش دامپروری شهرستان بابل طی سال 1386 از طریق سرشماری انتخاب(50 طرح) و با گروهی دیگر از بنگاه ها که از اعتبارات بنگاه های زودبازده استفاده نکرده اند(24 طرح)، با استفاده از روش جورسازی مورد مقایسه قرارگرفته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد اگر چه میزان انحراف مالی و اشتغال در نمونه مورد بررسی بسیار پایین بوده است، ولی تعداد زیادی از بنگاه های به بهره برداری رسیده در این بخش، طی دو یا سه سال اول فعالیت خود تعطیل شده اند. همچنین بررسی نتایج در میان بنگاه های در حال فعالیت نشان داد اگر چه این اعتبارات تاثیر مثبت بر اشتغال داشته و سبب ایجاد سرمایه گذاری جدید در این بخش شده است، اما این اثرات در بلندمدت پایدار نبوده و اشتغال و سرمایه گذاری در میان این بنگاه ها در طی این دوره به شدت کاهش یافته است. با توجه به نتایج این مطالعه، تعیین دوره تنفس مناسب و تامین سرمایه در گردش دامداران، طی سال های آتی از طریق تاسیس بانک های تخصصی در زمینه اعتبارات خرد و همچنین ایجاد ثبات در بازار نهاده و محصول پیشنهاد شده است.
بررسی پتانسیل اشتغال زایی بخش کشاورزی در عرصه های اقتصاد شهر و روستا (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی های اقتصادی، شناسایی بخش های با ظرفیت ها و پتانسیل های اشتغال زایی جهت برنامه ریزی های آتی بسیار حایز اهمیت است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی پتانسیل اشتغال زایی بخش کشاورزی استان خراسان رضوی در عرصه های مختلف شهر و روستا به تفکیک جنسیت می باشد. برای این منظور از جدول داده- ستانده استانی که به روش راس(RAS) به هنگام شده بود، استفاده شد. نتایج نشان داد که در عرصه ی کل اقتصاد استان، بخش کشاورزی از نظر شاخص های کشش اشتغال زایی و همچنین قدرت انتشار و حساسیت انتشار که نشان دهنده ی پیوندهای پسین و پیشین می باشد، در مرتبه دوم قرار دارد. اگرچه درخصوص اشتغال مستقیم در مرتبه ی اول است. همچنین نتایج درخصوص عرصه ی اقتصاد شهر و روستا نشان داد که بخش کشاورزی در مناطق شهری از جایگاه بالایی نسبت به سایر بخش های اقتصادی برخوردار نیست، ولی در مناطق روستایی از بالاترین جایگاه برخوردار است. به گونه ای که کشش اشتغال زایی مردان و زنان در بخش کشاورزی مناطق روستایی به ترتیب 397/0 و 399/0 می باشد. همچنین میزان شاخص قدرت انتشار مردان و زنان در بخش کشاوزی مناطق روستایی به ترتیب حدود 6/4 و 7/5 و حساسیت انتشار مردان و زنان در بخش کشاورزی به ترتیب 87/5 و 34/7 می باشد. به عبارت دیگر بخش کشاورزی به عنوان دومین بخش اشتغال زا در کل استان و به عنوان اصلی ترین بخش در مناطق روستایی می باشد که از قابلیت بالایی در تأثیرگذاری بر بخش های دیگر اقتصاد(به خصوص در نواحی روستایی) و درونی کردن فعالیت ها برخوردار است.
تحلیل آثار افزایش قیمت حامل های انرژی بر اشتغال بخش های اقتصادی ایران با تأکید بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه ی حاضر، با توجه به بحث اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها از یک طرف و اهمیت اشتغال از طرف دیگر، به پیش بینی اشتغال بخش های اقتصادی ایران از جمله بخش کشاورزی پس از آزادسازی کامل قیمت حامل های انرژی پرداخته شده است. برای این منظور از جدیدترین جدول داده- ستانده موجود(جدول 65 بخشی سال 1385) استفاده شد. بر اساس نتایج، اشتغال کل 232/6 درصد کاهش یافت. بیشترین کاهش اشتغال در بخش انواع کود و آفت کش با میانگین 075/36 درصد مشاهده شده است. زیر بخش های کشاورزی نیز با کاهش اشتغال مواجه شدند که بیشترین کاهش در زیربخش زراعت و باغداری با میانگین 83/10 درصد مشاهده گردید، پس از آن زیربخش ماهیگیری، دامداری و جنگل داری به ترتیب با 945/2، 621/2 و 233/0 درصد کاهش اشتغال قرار داشتند. همچنین نتایج بررسی اثر اشتغال زایی اجزای تقاضای نهایی پس از تعدیل 100% قیمت حامل ها نشان داد که افزایش قیمت حامل های انرژی، تاثیر خیلی کمی بر اشتغال زایی این اجزا در بخش کشاورزی دارد. لذا جهت کمک به بخش کشاورزی لازم است که اجزای تقاضای نهایی مورد توجه قرارگیرند و با برنامه ریزی برروی این اجزا اثر شوک قیمتی حذف یا کم گردد.
فرایند درآمدزایی و نقش آن در مهاجرت روستا- شهری به سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل عمده ی مهاجرت از نواحی روستایی به شهرها در کشورهایی مانند ایران، تفاوت سطح درآمد در روستاها نسبت به نواحی شهری است به طوری که مهاجران روستایی وارد شده به شهر سبزوار نیز تحت تأثیر این فرایند بوده اند. در این مقاله تلاش شده تا فرایند درآمدزایی مهاجران روستایی قبل و بعد از مهاجرت به شهر بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که بیشتر مهاجران در سنین فعالیت و همراه افراد خانواده خود به سبزوار مهاجرت نموده اند. از نظر موقعیت شغلی قبل از مهاجرت دارای مشاغلی از قبیل کارگری، کشاورزی و غیره هستند که بعد از مهاجرت ضریب اهمیت فعالیت های کارگری افزایش می یابد. در زمینه دارایی های مهاجرین نیز افزایش قابل ملاحظه ای در بین خانواده های مهاجر مشاهده و سطح درآمد نیز پس از مهاجرت افزایش می یابد به نحوی که درآمد کمتر از 100هزار تومان در ماه (در سال 1385) که قبل از مهاجرت 2/69 درصد مهاجرین را شامل می گردد، بعد از مهاجرت تنها 8/32 درصد آنان را شامل می شود. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل کنترل نرخ رشد جمعیت و افزایش اشتغال، ایجاد تشکل های محلی و مردمی، ورود هسته های جمعیتی به محدوده شهری، به رسمیت شناختن مالکیت و مسکن و غیره در راستای ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی مهاجران پیشنهاد می شود.
بررسی انگیزه های اشتغال درخارج از خانه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با گرایش زنان دانشجو به اشتغال در خارج از خانه (در میان دانشجویان کارشناسی ارشد زن غیرشاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی ) ا نجام گرفته است. متغیرهای مستقل در این مقاله شامل (انگیزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و کلیشه های جنسیتی) است. متغیر وابسته نیز (گرایش زنان دانشجو به اشتغال در خارج از خانه) می باشد . جامعه آماری شامل (دانشجویان کارشناسی ارشد زن غیرشاغل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 1389- 1388) است که تعداد کل آنها 1887نفر می باشد. از این تعداد، طبق فرمول کوکران و برحسب واریانس به دست آمده از پیش آزمون پرسشنامه، حجم نمونه آماری به تعداد 216نفر محاسبه و انتخاب شد. نمونه گیری به شیوه خوشه ای و به تفکیک دانشکده انجام گرفت . در آزمون روابط متغیرها، از تحلیل آماری رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و آزمون های r پیرسون، توسط نرم افزار SPSS استفاده شده و نتایج به دست آمده به شرح زیر می باشد. گرایش زنان دانشجو به اشتغال در خارج از خانه با انگیزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و کلیشه های جنسیتی آنان رابطه مستقیم و معنی داری دارد .
بررسی اثرات کشت زعفران بر درآمد و اشتغال بهره برداران در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود، به اشتغال و درآمدی پایدار دست یابند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات کشت زعفران بر درآمد و اشتغال بهره برداران پرداخته است. طرح پژوهشی حاضر از روش پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه (در دو زمان متفاوت) سود جست که بر این مبنا، اثرات کشت زعفران بر میزان درآمد و اشتغال از طریق مقایسه این متغیرها قبل و بعد از کشت زعفران بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، از طریق سرشماری، شامل کلیه تولیدکنندگان و بهره برداران کشت زعفران در استان لرستان (به تعداد 196 نمونه) در سال 1391 بود. به منظور آزمون فرضیات، از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود کم بودن وسعت مزارع زعفران و میزان برداشت از آنها, در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی, میزان درآمد و اشتغال بهره برداران، قبل و بعد از کشت زعفران، تفاوت هایی دارد که در سطح 99 درصد معنی دار است.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان جامعه شناسی و عوامل مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی مهم جامعه ایران، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در همه رشته های دانشگاهی به ویژه علوم انسانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی را بررسی و ارتباط آن را با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی، تعیین نماید.روش پژوهش، پیمایش از نوع پیگیری است. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی دانشگاه یاسوج طی سال های 1389، 1390 و 1391است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از تماس تلفنی با فارغ التحصیلان و نیز کارنامه تحصیلی آنان به دست آمده است. بر اساس یافته های توصیفی، 9/43% فارغ التحصیلان شاغل و1/56% بیکار بودند. از مجموع کل شاغلین، 7/51% در بخش غیر دولتی مشغول به کار بودند، 5/65% دارای شغل موقت بودند و 38% در مشاغلی بودند که مستقیما مرتبط با رشته تحصیلی شان نبود. یافته های تحلیلی نشان داد جنسیت، دوره تحصیلی، شرکت در دوره های آموزشی، محل سکونت و معدل دروس نظری، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال ندارند اما مقطع تحصیلی، معدل دروس عملی، معدل کل و انجام فعالیتهای پژوهشی، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال دارند.تبیین وضعیت اشتغال براساس مجموع متغیرهای مستقل به روش رگرسیون لجستیک نشان داد مقطع تحصیلی(کارشناسی ارشد) و معدل دروس عملی، تاثیر معناداری بر احتمال اشتغال فارغ التحصیلان دارند و قادرند حدود 38 درصد واریانس را تبیین نمایند
انتظارات شغلی دانشجویان تربیت بدنی از شغل و آینده شغلی در دانشگاه های آزاد شهر تهران 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی انتظارات شغلی دانشجویان کارشناسی ارشد تربیت بدنی از اشتغال و آینده شغلی آنان در دانشگاه های آزاد در سال 1389 انجام گرفته است (512= N). این پژوهش توصیفی است و به صورت میدانی انجام گرفته است. نمونه آماری 223 دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی از دانشگاه های آزاد شهر تهران بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن را استادان فن در مدیریت ورزشی تأیید کردند و پایایی آن نیز از طریق مطالعه مقدماتی تأیید شد. نتایج نشان داد که دانشجویان تربیت بدنی فراهم آوردن زمینه های مناسب برای آزادی عمل و نشان دادن قابلیت ها و توانایی ها به وسیله شغل آینده خود را انتظار دارند و تعداد کمی از آنها نقش آموزش های نظری را در آینده شغلی مؤثر می دانند. به علاوه آنان بر توجه به رفع نیازهای اقتصادی در قالب تسهیلات با سود کم و خدمات بهداشتی- درمانی و امکانات برای ادامه تحصیل تأکید دارند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از دغدغه یافتن شغل آینده به عنوان یکی از مشکلات دانشجویان و تأکید بر لزوم دخالت دولت در آینده شغلی دانش آموختگان این رشته است.
تحلیل تعادل عمومی اثرات ورود نیروی کار ساده و خروج نیروی کار ماهر در بازار کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود و خروج نیروی کار، بازار کار و سطح تولید کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این مقاله بررسی آثار خروج نیروی کار ماهر ایرانی و ورود نیروی کار ساده خارجی بر اشتغال نیروی کار و سطح فعالیت بخش های اقتصادی ایران با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر چندبخشی است که در آن بازار دو نوع نیروی کار ماهر و غیرماهر وجود دارد. برای کالیبراسیون این الگو، ماتریس داده های خرد اشتغال (شکل تعدیل شده ماتریس حسابداری اجتماعی)، توسط مؤلفین طراحی شده است. در این تحقیق اثر افزایش 10 درصدی نیروی کار ساده و کاهش 10 درصدی نیروی کار ماهر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهند خروج نیروی کار ماهر از ایران و ورود نیروی کار ساده خارجی سبب افزایش دستمزد نیروی کار ماهر می شود. همچنین اشتغال نیروی کار ساده در همه بخش ها بجز بخش کشاورزی افزایش می یابد. اما علی رغم افزایش دستمزد نیروی کار ماهر، درآمد داخلی کشور کاهش می یابد. سطح تولید بخش های مختلف نیز بین 9/2% تا 9/3% کاهش می یابد. در این بین بخش های خدمات، صنایع و فلزات با بیشترین کاهش در سطح تولید مواجه خواهند شد.
تحلیل بازار کار و سیاست های اشتغال زایی اقتصاد ایران با تاکید بر برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
حوزه های تخصصی:
چکیده: نیروی انسانی، یکی از مهمترین و اساسی ترین عوامل تولید است که از طریق مشارکت در تولید چه به لحاظ یدی و فیزیکی و چه به لحاظ فکری و مدیریتی و تکنولوژیکی نقش بسیار برجسته ای را در روند تولید ایفا می کند؛ به نحوی-که به جرات می توان گفت، جوامعی که موفق شده اند از طریق برنامه ریزی صحیح و متکی بر اصول و ضوابط علمی، نیروی انسانی کارآمد به وجود آورند، بخوبی بر کمیابی های ناشی از دیگر عوامل تولید غالب آمده، اوضاع اقتصادی مطلوبی برای خود فراهم کرده اند. به عبارت دیگر یکی از مهم ترین منابع تولید برای هر جامعه، کمیت و کیفیت نیروی کار آن است. یکی از دغدغه های اساسی برنامه های توسعه در کشور نیز، تلاش برای کاهش معضل بیکاری است که همواره به عنوان یکی از اهداف مهم این برنامه ها مدنظر بوده است . ساختار جمعیتی خاص کشور و عرضه فراوان نیروی کار از یکسو و عدم تکافوی فرصت های شغلی موجود و نیز فقدان امکانات مناسب با ویژگی ها و نیازهای نیروی کار از سوی دیگر، امروزه بیکاری را به عنوان مهمترین چالش اقتصادی، اجتماعی ایران درآورده، به نحوی که متغیرهای اقتصادی، اجتماعی دیگر را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بازار کار در بین بازارهای پنچ گانه اقتصاد(بازار سرمایه، بازار پول، بازار تامین اطمینان، بازارهای کالاها و خدمات و بازار کار)، در تنظیم روابط عرضه و تقاضای نیروی کار و تعادل در متغیرهای کلان اقتصادی، از جمله اشتغال جایگاه ویژه و نقش محوری و تعیین کننده دارد و به دلیل وجود عامل انسانی در عرضه و تقاضای این بازار، آن را از دیگر بازارهای اقتصاد متمایز می نماید. پیامدها و آثار مثبت فراوان اقتصادی-اجتماعی تعادل در بازار کار به نحوی است که مورد توجه اقتصاددانان، سیاست گذاران و سیاست مداران است و دراین راستا نیز طی سال های اخیر در قالب برنامه های توسعه ای، جهت ایجاد تعادل نسبی در بازار کار کشور، طرح ها و سیاست های اشتغال زایی متعددی به تصویب رسیده و به مرحله اجرا گذارده شده اند. هدف از نوشته حاضر ارائه تصویر جامعی تحلیلی از وضعیت بازار کار اقتصاد ایران و نگاهی به عملکرد سیاستهای اشتغالزایی و ارزیابی آن در قالب برنامه های توسعه اقتصادی کشور می باشد که می تواند برای برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های جمعیتی، اشتغال و توسعه در طی سالهای برنامه پنجم توسعه مثمر ثمر واقع گردد. روش تحقیق، مطالعه اکتشافی و توصیفی است. این تحقیق روند تحولات نیروی کار و شاخص های کلیدی بازار کار کشور را طی سالهای 1368 تا 1389 بررسی می نماید.
اولویت بندی بخش های اقتصادی استان فارس با تأکید بر بخش کشاورزی بر اساس جدول داده- ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ی حاضر سعی شده تا با استفاده از اطلاعات جدول داده- ستانده ی استان فارس(1386) و با اتکا به تلفیق شاخص های ارتباطات بین بخشی و اشتغال زایی، بخش ها ی دارای اولویت استان مشخص گردد. همچنین نقش بخش کشاورزی از لحاظ ارتباط با سایر بخش ها و اشتغال در میان دیگر بخش های اقتصاد استان تبیین می گردد. با بررسی روابط بین بخشی می توان گفت که برای جهش اقتصاد استان باید به ترتیب در بخش های ""عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها""، ""زراعت و باغداری"" و ""حمل و نقل""، رونق بیشتری ایجاد شود. همچنین بخش های ""رستوران""، ""ساخت پوشاک"" و ""محصولات غذایی"" قابلیت آن را دارند که تقاضا برای تولیدات واسطه ای سایر بخش ها را بیش از بخش های دیگر افزایش دهند و در مجموع بخش های ""عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها""، ""زراعت و باغداری"" و ""حمل و نقل جاده ای"" به لحاظ ارتباط با سایر بخش ها، از شدت بیشتری برخوردارند. پیوند پسین در بخش-های ""نفت""، ""آموزش"" و ""بهداشت و درمان"" و پیوند پیشین بخش های ""وسایل نقلیه""، ""آموزش"" و ""اداره امور عمومی و خدمات شهری"" از ارتباط بیشتری با سایر بخش های اقتصادی برخوردارند. بر اساس بررسی های مبتنی بر جدول داده- ستانده ی سال 1386 استان، بخش کشاورزی تأمین کننده ی کالاهای واسطه ای سایر بخش ها و وابستگی آن به تولیدات واسطه ای بخش های دیگر کمتر است و در ردیف بخش های تقریباً خودکفا طبقه بندی می شود. بخش کشاورزی، پس از بخش های ""ساختمان"" و ""اداره ی امور عمومی"" می تواند در ایجاد اشتغال جدید در استان بیشترین اثر را داشته باشدکه برای رفع تنگنای بیکاری می توان تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد.
بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی خودپایی بین دو گروه زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای خوپایی در زنان شاغل و غیر شاغل می باشد. این پژوهش از نوع میدانی بوده و روش آن نیز از نوع توصیفی است. نمونه مورد بررسی، متشکل از دو گروه زنان شاغل تمام وقت و پاره وقت و غیر شاغل (خانه دار) در سطح شهر تهران می باشد. در این پژوهش جهت سهولت در محاسبات و کاهش خطاهای اندازه گیری از نرم افزاری spssو برای جمع آوری داده های مربوط به آن ها از پرسشنامه خودپایی اشنایدر استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرها از روش های آمار توصیفی و آزمون t برای دو گروه مستقل و هم-چنین، آزمون Anova و آزمون x2 ( کا اسکوئر) و ضریب همبستگی استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میزان خودپایی در زنان شاغل نسبت به زنان غیر شاغل بیش تر است (و این تفاوت در سطح (001/0 p<) معنادار می باشد). هم چنین بین سه گروه خودپایی بالا، متوسط و پایین هم توزیع یکنواختی دیده نمی شود. هم چنین، برای نمایش یافته های پژوهش بنا به ماهیت فرضیه ها و پاسخ به پرسش های پژوهش از روش های آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری چون، آزمون t برای دو گروه مستقل در جهت مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مشاغل خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کاربردی باهدف بررسی متغیرهای مؤثربرتوسعه مشاغل خانگی ازدیدگاه زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب و کارشناسان، با روش توصیفی - پیمایشی در سال 90 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل15000زن روستایی و50 کارشناس صاحبنظر در زمینه مشاغل خانگی می باشد، حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفرزن روستایی و 50 نفرکارشناس تعیین گردیده است. روایی پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ(72/.)تأیید شد، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب بودکه در دو مرحله انجام شد. نتایج نشان می دهند که مهم ترین متغیرهایی که باعث توسعه مشاغل خانگی می شود از دید زنان: داشتن مهارت، تخصص و تجربه، انگیزه ی کسب استقلال بیش تر، معرفی و دیدار با الگوها و افراد موفق است، اما مهم ترین این متغیرها ازدیدکارشناسان: برگزاری کلاس های آموزشی، برطرف نمودن نیاز مالی زنان، ایجاد بازار محلی برای فروش محصولات است. هم چنین، نتایج نشان می دهد: بین سطح تحصیلات و عضویت در تشکل ها با ایجاد و توسعه شغل خانگی توسط زنان رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
تغییرات کارکردی مؤثّر بر جمعیّت پذیری، بخش شاندیز مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه ی تغییر در مناسبات شهری و روستایی، به استفاده از تفاوت های شهری روستایی، به عنوان راهبردی برای تقویت پایه های معیشت، گسترش فعّالیّت ها و نفوذ شهر در نواحی روستایی و ارتباط بین پایداری نواحی روستایی و شهری تأکید شده است. نواحی پیرامون کلان شهرهای ایران، کم وبیش به فرایندهای عمومی و غیرکشاورزی در راستای تحوّل اقتصادی مرتبط شده اند. بخش شاندیز به عنوان سرمایه ی پیرامونی کلان شهر مشهد، از سال 1375 بستر تغییرات کارکردی چشمگیری شده است که برآیند آن تحقّق ثبات جمعیّتی پس از چند دهه در آن بوده است. در این مقاله بر اساس طیف وسیعی از شاخص های معرّف شرایط اقتصادی، انسانی، اجتماعی فرهنگی و محیطی بر تغییرات کارکردی مؤثّر بر جمعیّتی یابی تأکید شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای بوده و در آن از آزمون های آماری همبستگی، کای اسکوئر و یومن ویتنی استفاده شده است. داده های لازم براساس نمونه گیری تصادفی از سطح 14 سکونتگاه روستایی بخش با حجم 244 سرپرست خانوار جمع آوری شده است. نتایج پژوهش در منطقه ی مورد مطالعه، تحوّل بارزی در ساختار اقتصاد از کشاورزی به سوی خدمات را نشان می دهد. روستاهای جاذب جمعیّت از نظر رشد کلّی اشتغال، اشتغال گردشگری، کارکردهای خرده فروشی، صنایع چوب و مبلمان و نیز از نظر میزان سواد، مهارت و ساختار سنّی، برتری معناداری نسبت به روستاهای مهاجرفرست دارند. به بیان دیگر، شاخص های اقتصادی و انسانی در فرایند جذب جمعیّت مؤثّر بوده اند. اگرچه در طرح های آینده، علاوه بر این دو، ارتقای شاخص های ارزشمند محیطی و اجتماعی ضرورتی حیاتی دارد.