مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
اشتغال
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان هماهنگی و انطباق نظام آموزش عالی و آموزش های فنی و حرفه ای با نیازهای بازار کار
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر وام های خرد بر اشتغال (مطالعه موردی ایران)
حوزه های تخصصی:
شناسایی مزیت های نسبی استان قزوین در بخش صنعت با استفاده از شاخص LQ
حوزه های تخصصی:
تاثیر آزادسازی تجاری و اندازه ی دولت بر اشتغال بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ی آزادسازی تجاری به عنوان فرایندی در جهانی شدن، زمینه ساز رقابت پذیری بین المللی و مشارکت کشورها در فعالیت های اقتصادی است. البته، فعالیت هایی که از توان رقابتی خوبی برخوردار نباشد در جریان این برنامه امکان ادامه ی کار را از دست می دهند. در این تحقیق نقش آزادسازی تجاری و اندازه ی دولت در بخش کشاورزی ایران بر سطح اشتغال این بخش طی دوره ی 85-1350 مورد بررسی قرار گرفته است. سپس آثار بلندمدت و کوتاه مدت از طریق مدل اتورگرسیو با وقفه های گسترده و روش تصحیح خطا بررسی شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که آزادسازی تجاری در بلندمدت تاثیر معنی داری بر سطح اشتغال بخش کشاورزی ندارد، اما در کوتاه مدت تاثیر منفی بر آن دارد. هم چنین میان اندازه ی دولت در بخش کشاورزی و اشتغال این بخش در بلندمدت رابطه ی مستقیمی وجود دارد. با توجه به نتایج، پیش نهاد می شود که هم گام با آزادسازی تجاری، صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی افزایش یابد، تا بدین وسیله از بیکاری کشاورزان در جریان آزادسازی جلوگیری شود.
بررسی پویای رفتار تولیدکنندگان در استفاده از نهاده ها بر مبنای تابع تولید دو مرحله ای CES، با تاکید بر اصلاح الگوی مصرف انرژی در تولید و ارتقای اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش قیمت نسبی انرژی، انتظار بر کاهش میزان استفاده از آن و جایگزین کردن سایر نهادها با نهاده مذکور می باشد که در انجام این فرآیند میزان جایگزینی بین نهاده ها و سرعت جایگزینی دارای اهمیت خواهد بود. برای این منظور تابع تولید کشش جانشینی ثابت دو مرحله ای پویا برای کارگاه های بزرگ صنعتی (بیش از ده کارکن) با استفاده از مشاهدات دوره (1386-1346) برآورد شده است. این برآوردها نشان می دهد که سرمایه و انرژی رابطه مکملی و نیروی کار رابطه جانشینی با هر دو عامل تولید (سرمایه و انرژی) دارد هم چنین سرعت جایگزینی نیروی کار به انرژی (54%) نسبت به سرعت جایگزینی نیروی کار به سرمایه (42%) بالاست.
از سویی بررسی عوامل تعیین کننده تقاضای انرژی (قیمت انرژی و تولید) در دوره قبل و پس از افزایش قیمت واقعی حامل های انرژی، حاکی از کم رنگ شدن نقش تولید و پررنگ شدن نقش قیمت در توضیح تغییرات میزان مصرف انرژی در دوره افزایش قیمت انرژی است، لذا افزایش قیمت انرژی در بلندمدت با بالا بردن کشش قیمتی و جایگزینی، سبب انعطاف بیش تر تولیدکنندگان در جایگزینی عوامل (نیروی کار به انرژی) شده و اشتغال را افزایش می دهد.
برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی؛ راهبردی مطلوب برای توسعه شایستگی های اساسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آمار دانشآموختگان بیکار دانشگاهها، نمایانگر ارتباط نامناسب برنامههای درسی آموزش عالی با حوزه صنعت و مشاغل و تواناییهای بالقوه موجود در صنایع است و فقدان تخصصهای لازم در صنایع و افزایش بیکاران تحصیلکرده فاقد مهارتهای لازم را نمایان میسازد. برنامهریزی درسی مبتنی بر شایستگی، راهبردی است که میتوان از آن بهمنظور پرورش شایستگیهای اساسی در دانشجویان و فراهم نمودن متخصصان تحصیلکرده برای اشتغال در صنعت و کاهش دانشآموختگان بیکار و افزایش اثربخشی در حوزه آموزش عالی و صنایع سود جست. این مقاله مروری با هدف تشریح جایگاه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی نگارش شد.
نتیجهگیری: تحقیقات اندکی که در زمینه اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی در ایران صورت گرفته نشان می دهد که برنامه های درسی آموزش عالی در پرورش و تقویت شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان از توفیق چندانی برخوردار نبوده اند و پس از ورود به حوزه شغلی به دلیل نداشتن شایستگی ، موجب اتلاف هزینه و کاهش اثربخشی در حیطه شغلی می شود. به منظور پرورش دانش آموختگانی شایسته می توان از رویکرد برنامه درسی مبتنی بر شایستگی سود جست. تدوین کنندگان برنامه های درسی باید به این نکته توجه داشته باشند که برنامه درسی بایستی به گونه ای تدوین شود که شایستگی های لازم را به منظور موفقیت دانش آموختگان در موقعیت های شغلی و مسایل زندگی در آنها ایجاد و تقویت نماید.
اثر جاذبه های گردشگری استان سمنان بر پویایی اشتغال
حوزه های تخصصی:
گردشگری که در سال های اخیر برای بعضی از کشورهای جهان در راس منابع تولید درآمد قرار گرفته است از دیر باز در کشور ما نیز از شرایط بالقوه مناسبی برخوردار بوده است. ولی به لحاظ بعضی از ملاحظات برخورداری اقتصادی از آن بالفعل جایگاه خود را نیافته است. چنان که در بین کشورهای جهان از دهمین جایگاه جاذبه های توریستی برخوردار است. در حالی که از نظر درآمد اقتصادی جایگاه مهمی ندارد. ولی درآمد حاصل از توریسم استان را در برنامه چهارم توسعه 24/123296 میلیون ریال پیش بینی می نماید که در صورت موفقیت از آن طریق، می توان 948 شغل جدید در استان ایجاد نمود که 66/24 در صد از بیکاری را در استان پوشش خواهدداد و اگر بتوان با ایجاد مدیریت کارآ، فقط 7/2 در صد از توریسم گذری استان را که 12 میلیون نفر بازدیدکننده در سال است جذب نماید مشکل بیکاری در استان رفع خواهد شد.
بررسی عوامل موثر در مهاجرت دانشجویی مطالعه موردی: سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه بررسی عوامل جذب در مهاجرت دانشجویان می باشد. مشخصه خاص این تحقیق نسبت به سایر طرح های مشابه این است که این طرح در استانی اجرا شده است که نه تنها محرومیت اقتصادی را تجربه می کند بلکه مهاجرت به خارج استان را نیز تجربه کرده است. فرض براین بوده است که انتخاب چنین شرایطی برای تحقیق می تواند به یافتن موثرترین عوامل جذب در مهاجرت دانشجویان کمک کند. در این تحقیق با توجه به کمبود آمار و ارقام و نارسایی های آماری در مورد دانشجویان، از آزمایش فرضیات خود بر روی جامعه نمونه استفاده شد. مطالعه اولیه نشان داد سه عامل بیش از سایر عوامل بر انگیزه های مهاجرت دانشجویان تاثیر گذارتر بوده اند. عواملی همچون کیفیت علمی بالای دانشگاه جهت ادامه تحصیل - اشتغال یا فرصت یافتن شغل و احتمال همسر گزینی از شهر میزبان از عوامل مهم جذب جمعیت متخصص به این شهر بوده اند. مقایسه این سه عامل نشان داد که عامل اشتغال نقش تعیین کننده تری را در ایجاد انگیزه برای اقامت بازی می کند. همچنین نشان داده شد که عامل ازدواج اگرچه نقش تعیین کننده و قاطعی را در انگیزه های مهاجرت بازی می کند اما به لحاظ آماری به دلیل پایین بودن نسبت آن و همچنین بدلیل موانع فرهنگی از نظر برنامه ریزی و تشویق دانشجویان غیر بومی به ازدواج با دانشجویان بومی نقش کم رنگ تری را نسبت به عامل اشتغال داشته است. این پژوهش همچنین با توجه به درصد بالای دانشجویان طالب ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر که 87.9 درصد کل نمونه را تشکیل می دادند نشان داد که عامل ادامه تحصیل می تواند نقش مهمی را در ایجاد انگیزه در انتخاب دانشگاه شهر میزبان و در نتیجه اتخاذ تصمیم به اقامت طولانی تر در آن بازی کند. پایه تحلیل این پژوهش با توجه به ناقص بودن آمارهای موجود، بر مبنای آمارهای حاصل از نمونه گیری گذاشته شده است.
ارزیابی اثرات اقتصادی بازارچه مرزی مهران بر توسعه نواحی روستایی مطالعه موردی؛ دهستان محسن آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گامهای مؤثر جهت نگهداشت جمعیت و ایجاد اشتغال در مناطق مرزی، ایجاد بازارچههای مرزی(تجارت مرزی)است. امروزه بازارچههای مرزی ضمن تأمین سطح قابل توجهی از نیاز مردم مرز نشین از طریق مبادلات مرزی، به قانونمند کردن ترددها و تهاترها، تثبیت و پایدار نمودن امنیت در مناطق مرزی، فروکش کردن مبادله قاچاق کالا، تقویت معیشت مرزنشینان و توسعه اقتصادی این مناطق کمک کردهاند. تحقیق حاضر به دنبال ارزیابی اثرات اقتصادی بازارچه مرزی مهران در توسعه نواحی روستایی پیرامون میباشد. در این تحقیق روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آمار توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آماره t تک نمونهای و ویلکاکسون) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین ایجاد بازارچه و اثرات اقتصادی آن از جمله افزایش اشتغال، کاهش فقر، افزایش درآمد و کاهش تمایل مهاجرت ساکنان مناطق مرزی به جاهای دیگر رابطه معناداری وجود دارد.
مبانی دینی عدالت جنسیتی و اشتغال زنان
حوزه های تخصصی:
در فرایند تولید، توسعه، بازار کار و همچنین رشد اقتصادی هر جامعه، زنان نقش به سزایی ایفا می کنند. به طوری که هم نیازهای مربوط به خود و خانواده را برطرف می کنند و هم جامعه از خدمات و تخصص های آنان بهره مند میشود. از طرفی اسلام به زن استقلال مالی و آزادی کامل اقتصادی داده و نه تنها دست مرد را از اموال او کوتاه کرده؛ بلکه حق قیمومیت در معاملات زن را که سابقه تاریخی داشته از او گرفته، از طرف دیگر مسوولیت تامین مخارج خانواده را بر دوش مردان قرار داده است که حکمت این مساله جانبداری از زن یا مرد نیست بلکه اسلام سعادت بشر را در نظر گرفته است. زنان از طرفی به تناسب جنسیت در حوزه های مادری، همسری و مدیریت خانه، نقش به سزایی داشته و از سویی هیچ گاه و در هیچ برهه ای از زمان، از فعالیت خارج از منزل دور نبوده اند.هدف این مقاله بررسی مبانی عدالت جنسیتی در حوزه اشتغال زنان با رویکردی قرآنی و روایی خواهد بود که با روش کتابخانه ای به دسته بندی آیات و روایات، به تحلیل محتوا پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که در مبانی دینی، زنان مالک اموال خود هستند و وظیفه رفع نیاز خانواده بر عهده آنان نیست ولی می توانند از این حق طبیعی استفاده کنند که البته مشروط بر این که تعارضی با حقوق همسر و فرزندان ایجاد نکند و در صورت تعارض با تامین شرایط و تمهید امکانات، تعارض نقش برطرف شود
بررسی و تحلیل روند اشتغال و بیکاری در شهرستان صحنه طی دوره های (85-1375)
حوزه های تخصصی:
اشتغال نیروی انسانی مهمترین و اساسی ترین هدف برنامه ریزی اقتصادی- اجتماعی هر کشوری را تشکیل می دهد. توسعه زمانی تحقق مییابد که از تمام عوامل و امکانات و منابع تولید کشور استفاده به عمل آید. بیکاری علاوه بر اتلاف منابع انسانی، مسایل و مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد. اتلاف منابع به ویژه بیکاری نیروی انسانی دوره گذر توسعه را به یک دوره فرسایشی بدل می نماید و دامنه فقر را در جامعه گسترش می دهد. در این پژوهش سعی شده با رویکرد توصیفی، تحلیلی و علّی و استفاده از سالنامه آماری استان کرمانشاه و مستندات مرکز آمار کشور، به بررسی، تحلیل و مقایسه روند اشتغال و بیکاری شهرستان صحنه به لحاظ شاخص های جمعیت 10 ساله و بیشتر (سن فعالیت اقتصادی)، جمعیت فعال و غیرفعال، شاغل و بیکار، میزان شاغلین بخش های عمده فعالیت اقتصادی و همچنین شناسایی بخش های پایه و غیرپایه اقتصادی با استفاده از ضریب مکانی طی دو دوره 85-1375 پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که نرخ بیکاری در شهرستان صحنه در دوره 1385 نسبت به 1375، حدود 6 درصد و میزان هر یک از شاخص های جمعیت 10 ساله و بیشتر، جمعیت فعال، شاغلان بخش کشاورزی به ترتیب 10 درصد، 11 درصد و 10 درصد افزایش داشته است. در مجموع در دو دوره مورد بررسی، شهرستان صحنه دارای کمترین نرخ بیکاری در میان شهرستان های استان کرمانشاه بوده است. یافته ها همچنین نشان دهنده افزایش ضریب مکانی در بخش کشاورزی و کاهش آن در بخش های صنعت و خدمات در دو دوره مورد بررسی است؛ بنحوی که تنها بخش کشاورزی شهرستان در گروه پایه اقتصادی قرار گرفته و ضریب مکانی بیشتر از 1 را دارد و دو بخش صنعت و خدمات با ضریب مکانی کمتر از 1، در گروه غیرپایه واقع شده اند. استفاده از مثلث ژاکلین بوژوگارنیه و ژرژشابو برای تعیین نقش اقتصادی، کشاورزی را به عنوان عمده ترین فعالیت اقتصادی شهرستان صحنه تعیین نمود.
بررسی رابطه بین فاصله از مرز و میزان درآمد و اشتغال در قاچاق کالا (مطالعه موردی بخش خاو و میرآباد- مریوان)
حوزه های تخصصی:
چکیده کالاهای قاچاق از مناطق مرزی وارد می شوند، بنابراین، مرزها از این لحاظ دارای اهمیت زیادی هستند. از مناطق مرزی مهم خاورمیانه که دست خوش حوادث گوناگونی بوده است، مناطق مرزی ایران با کشورهای همسایه اش است. قاچاق در کشور ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی برای ورود و خروج کالا و نبود شرایط با ثبات در کشورهای همسایه، بسیار قابل توجه است. هدف این تحقیق، بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین میزان فاصله روستاهای بخش خاو و میرآباد مریوان از مرز و اثرگذاری قاچاق در آن ها است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و بنا بر روش توصیفی و همبستگی است. روستاهای بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان جامعه آماری این تحقیق است. برای گردآوری اطلاعات با توجه به فاصله روستاها از مرز با روش نمونه گیری طبقه بندی شده و به صورت تصادفی 5 روستا انتخاب و برای پرسشگری با استفاده از رابطه کوکران 140 خانوار به عنوان نمونه مورد سؤال قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه ای معکوس میان میزان درآمد، قاچاق کالا و فاصله از مرز با ضریب 499/0- در روش پیرسون و 580/0- در روش اسپیرمن با سطح معناداری 01/0 وجود دارد. همچنین بین تعداد افراد مشغول به قاچاق در روستاها و میزان فاصله از مرز، رابطه معناداری مشاهده شد. به این صورت که در روستاهای نزدیک مرز، تعداد افراد مشغول به قاچاق کالا افزایش پیدا می کند، تا جایی که به 100 درصد می رسد و با فاصله گرفتن از مرز در روستاهای با فاصله متوسط یا دور از مرز، این میزان کاهش پیدا می کند، تا جایی که به 3/33 درصد (حدود یک سوم) کاهش پیدا می کند. این یافته ها نشان دهنده اثرگذاری قاچاق کالا در روستاهای مرزی نسبت به روستاهای دورتر از مرز است. با توجه به یافته های پژوهش راهکارهای اجرایی مناسب فعالیت های اشتغالی جایگزین قاچاق با توجه به توانمندی های منطقه است .
نقـش گردشـگری در توسـعه ی کارآفـرینی زنـان روستـایی (مطالعه ی تطبیقی: روستای کندوان و اسکندان شهرستان اسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته های نه چندان دور زنان روستایی دوشادوش مردان در بسیاری از کارها فعالیت می کردند. اما به دلیل تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، در سال های اخیر از نقش زنان در فعالیت های روستایی تاحدود زیادی کاسته شده است. این امر مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی متعددی را متوجه روستاها کرده است. گردشگری یکی از فعالیت هایی است که به دلیل تنوع در مشاغل ، زمینه ی اشتغال و کارآفرینی بسیار زیادی برای زنان دارد و آنها به راحتی می توانند در کنار فعالیت های روزمره و خانگی خود به این کار بپردازند. این تحقیق با هدف تحلیل اثرات صنعت گردشگری بر اشتغال و کارآفرینی زنان روستایی، به شناخت این موضوع اقدام نموده که در یابد گردشگری بر چه جنبه هایی از ویژگی های کارآفرینانه ی زنان روستایی تأثیر می گذارد. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی- تطبیقی بوده و در جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل زنان و دختران روستاهای کندوان و اسکندان است که در مجموع هفتصد و سه تن بوده، با احتساب سی درصد از جامعه به عنوان نمونه، تعداد نمونه تحقیق دویست و ده تن می شود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گیری از آمارهای توصیفی و استنباطی و آزمون آماری یومن ویتنی انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که رونق گردشگری در نواحی روستایی فرصت های زیادی برای فعالیت زنان ایجاد کرده و محیط روستا را به یک محیط محرک و انگیزشی برای کارآفرینی زنان تبدیل کرده است. نتایج حاصل از مقایسه ی ویژگی های کارآفرینانه، حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین ویژگی های کارآفرینانه زنان در دو روستای بالا وجود دارد و مقدار میانگین شاخص های فردی کارآفرینی در بین زنان روستای کندوان نسبت به زنان روستای اسکندان، در سطح بالاتری است.
بررسی مزیت نسبی تولید و اشتغال بخش کشاورزی استان های کشور
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شاخص مزیت نسبی تولید و اشتغال بخش کشاورزی را در استان زنجان و سایر استان های کشور مورد بررسی قرار خواهیم داد. برای این منظور، با استفاده از سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی استان و کشور و سهم اشتغال این بخش در اشتغال کل مناطق شاخص ضریب مکانی(LQ ) را در ارزش افزوده بخش و زیربخش های آن و اشتغال محاسبه و بر اساس آن اهمیت بخش کشاورزی در تولید و اشتغال مناطق مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که استان زنجان در بخش کشاورزی از عملکرد مناسبی برخوردار بوده و این بخش در تولید و اشتغال مزیت نسبی لازم را کسب نموده است. در مزیت نسبی تولید بخش کشاورزی در سال 1379 رتبه هفتم و در سال 1388 رتبه هشتم به استان زنجان اختصاص داشته است. بخش کشاورزی در استان زنجان در هر یک از زیربخش های زراعت، باغداری و دامداری دارای مزیت اما در فعالیت جنگلداری و ماهیگیری از مزیت نسبی لازم برخوردار نبوده است. استان زنجان در مزیت نسبی اشتغال در سال های 1384 و1390 به ترتیب رتبه های هفتم و چهارم را بین استان های کشور داشت. اشتغال بخش کشاورزی با داشتن مزیت نسبی بین استان های کشور جزء فعالیت های پایه استان محسوب می شود. استان های کرمان، اردبیل و گلستان در مزیت نسبی تولید و استان های اردبیل، خراسان شمالی و آذربایجان غربی در مزیت نسبی اشتغال رتبه های اول تا سوم را در سال های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. استان های تهران ، قم و اصفهان در مزیت نسبی تولید و اشتغال بخش کشاورزی عملکرد ضعیف تری را بین استان های کشور دارد و این استان ها در تولید و اشتغال بخش کشاورزی مزیت نسبی لازم را کسب ننموده اند.
کاربرد الگوی معادلات همزمان داده های تابلویی در تحلیل نقش یکپارچگی اقتصادی اکو بر رشد و اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به این سوال کلیدی پاسخ داده می شود که آیا تجارت، رشد اقتصادی و اشتغال در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اکو جانشین یکدیگرند یا اینکه افزایش یکی از این متغیر ها موجبات افزایش دیگری را نیز فراهم می نماید و رابطه ی مکملی بین آنها برقرار است؟ به عبارتی هدف اصلی این مطالعه تعیین ارتباط بین این سه متغیر در بلوک اقتصادی منتخب است. این بررسی ها قبل از همه نیازمند کمی کردن این پدیده و ساخت و بکارگیری شاخص های مناسب برای اندازه گیری آن می باشد. این مقاله بر آن است ضمن معرفی شاخص جهانی شدن KOF آثار این فرآیند را بر رشد اقتصادی و اشتغال در بین کشور های اکو به طور همزمان بررسی نماید.
نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که اثر حجم تجارت دو جانبه بر رشد اقتصادی کشورهای عضو گروه اکو همواره مثبت و معنی دار است. اثر سطح اشتغال بر حجم تجارت دو جانبه در کشورهای عضو مثبت ولی بی معنی است. همچنین در همه این گروه کشورها اشتغال نیروی کار نیز اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی این کشورها دارد. اثر تجارت دوجانبه بر میزان اشتغال در کشورهای عضو با در نظر گرفتن شاخص جهانی شدن، منفی و معنی دار است. از طرفی اثر رشد بر میزان اشتغال در کشور های عضو با در نظر گرفتن شاخص جهانی شدن KOF منفی و معنی دار است.
بررسی رابطه بین تغییرات بهره وری و اشتغال در صنعت ایران (کاربرد روش تجزیه بلنچارد-کوآ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بهرهوری، بهعنوان راهکاری برای کاهش شکاف عرضه و تقاضا و همچنین عاملی در جهت کاهش هزینههای تولیدی و افزایش کیفیت تولیدات و توان رقابتی آنها و بازدهی استفاده از منابع تولید مورد توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران میباشد. همچنین کاهش بیکاری نیز از دیگر چالشهای پیش روی کشورهای جهان است. امّا ابهامی که در نظریات و مطالعات اخیر مطرح شده است، عدم توانایی دستیابی همزمان به هر دو هدف کاهش بیکاری و افزایش بهرهوری میباشد. لذا سؤال اساسی در مطالعه حاضر این است که آیا ارتقاء بهرهوری نیروی کار، موجب کاهش اشتغال در صنایع ایران میگردد؟ بدین منظور از یک الگوی VAR ساختاری شامل متغیرهای بهرهوری نیروی کار و اشتغال صنایع ایران و شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) طی سالهای 1352 الی 1386 استفاده شده است و دادههای مورد نیاز از پایگاه سازمان بهرهوری آسیایی (APO) ، مرکز آمار و بانک مرکزی ایران بهدست آمدهاند. برآورد الگوی ساختاری با استفاده از روش تجزیه بلنچارد-کوآ میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهند که در صنعت ایران، سیاستهای ارتقاء دهنده بهرهوری نیروی کار، در بلندمدت میتوانند موجب کاهش اشتغال نیروی کار شوند، امّا از آنجاکه نقش و اهمیت ناچیزی در تغییرات اشتغال دارند، لذا این کاهش قابل توجه نیست.
بررسی اثرات رشد سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر سطح اشتغال در ایران (مدل خود توضیح با وقفه های گسترده ARDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های ایجاد اشتغال، بالا بردن ظرفیت های شغلی در یک جامعه از طریق تشکیل سرمایه های جدید است. هدف از انجام تحقیق حاضر، تحلیل اثرات سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر سطح اشتغال کشور می باشد. بر این اساس از داده های آماری دورة 1389-1349 استفاده شده است تا رابطة بین سرمایه گذاری مستقیم خارجی و اشتغال را در یک چارچوب نظری و تجربی اقتصادی در دوره اشاره شده مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. همچنین با استفاده از مدل خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) روابط کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای موجود برآورد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی در هر دو دوره کوتاه مدت(1286/0) و بلندمدت (1261/0) به طور مستقیم و معنی داری برسطح اشتغال تأثیر گذار بوده، به طوری که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی فرایند ایجاد اشتغال را بهبود بخشیده است. ضریب جمله تصحیح خطا (ECM) بدست آمده در این مدل، نشان می دهد که در هر دوره 2/10 درصد از عدم تعادل در اشتغال تعدیل شده و به سمت روند بلندمدت خود نزدیک شده است. آزمون های ثبات ساختاری CUSUM و CUSUMSQ نیز نشان می دهد که ضرایب تخمین در طول دوره مورد مطالعه با ثبات هستند.
مطالعه فقهی – حقوقی اولویت سنجی اشتغال و خانه داری زنان در نظام حقوقی ایران
حوزه های تخصصی:
با افزایش ورود زنان به عرصه اشتغال، تعارضاتی میان وظیفه سنتی خانه داری و مسئولیت شغلی آنان پیش آمد. این تعارض، زنان را با چالش های گوناگونی مواجه ساخت که اثرات این مشکلات در خانواده نیز بروز کرد. پژوهش پیش رو بر آن است که بر اساس آموزه های دینی اسلام، اولویت میان دو امر اشتغال و خانه داری زنان را مورد مطالعه قرار دهد تا زنان جایگاه اصلی خویش را در اجتماع بشناسند و جامعه اسلامی نیز بر مبنای همین جایگاه، قوانینی را در رابطه با حمایت از زنان وضع کند و همسو با این قوانین، آنان را در امور اجتماعی شریک سازد.
یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به آموزه های دینی، خانه داری نسبت به اشتغال برای زنان اولویت دارد و زنان میتوانند با حفظ این اولویت، مسئولیت های دیگری را نیز برای خدمت به جامعه بپذیرند، اما قوانین وضع شده در ایران به دلیل نواقصی که دارد، نتوانسته تعارضات نقش های چندگانه زنان را به خوبی حل کند. بنابراین جامعه اسلامی باید با الهام از تعالیم دینی و همسوسازی قوانین در مسیر این اولویت، با اصالت دادن به سنگر خانه و تبیین اهمیت این جایگاه، بر اساس تدابیری که آموزه های دینی برای تحقق این جایگاه اندیشیده، زنان شاغل را در جهت هموار ساختن تعارضات نقش های چند گانه، یاری رساند.
سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. در پژوهش مربوط، از دو پرسشنامه تلفنی و پستی استفاده شد.157 نفر به پرسشنامه تلفنی و 129 نفر به پرسشنامه پستی پاسخ دادند. نتایج حاکی از شاغل بودن حدود64 % و شاغل نبودن حدود 36% از افراد است. نکته مهم آن است که بیش از 50% افراد از طریق آزمون های استخدامی دولتی، مشغول به کار شده اند.این مسأله نشان می دهد که سیاست های اقتصادی و تصمیم سازی های مجلس و دولت تا چه حدی می تواند سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی را تحت تأثیر قرار دهد.
برحسب جنسیت، رشته تحصیلی، داشتن کار دانشجویی و عضویت در تشکل های دانشجویی، تفاوت هایی در فارغ التحصیلان از نظر میزان اشتغال، احساس ثبات شغلی و دارا بودن شغل ثابت به نفع پسران رشته روان شناسی ، افراد دارای کار دانشجویی و افراد فعال در تشکل های دانشجویی وجود دارد (و برخی متغیرها مانند نوع دیپلم، انگیزه ورود به دوره کارشناسی و ... تفاوتی را ایجاد نکرده اند). فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی از شرایط اجتماعی مرتبط با کار، ارزیابی خوبی نداشته اند. به طوری که از نظر اکثریت مطلق این افراد، شانس و داشتن ارتباطات اجتماعی، مهمتر از ""مهارت داشتن"" ارزیابی شده است. فارغ التحصیلان مذکور زمینه سازی دانشگاه، در جهت اشتغال را کاملاً منفی ترسیم می نمایند. به گونه ای که اکثریت مطلق افراد ابراز می دارند که در دانشگاه مقدمات آشنایی با نیازهای بازار کار و سایر موارد لازم، ابداً فراهم نبوده است.
تحلیل پاسخ های فارغ التحصیلان در مقوله های ""تناسب برنامه های درسی و آموزش اساتید با اشتغال"" و ""نقش فضای دانشگاه در پرورش مهارت های کارآفرینی"" نشان می دهد که از نظر پاسخ دهندگان، شرایط در این دو مقوله تا حدی مثبت تر از دو مقوله پیشین است و در مورد ""تصویر مثبت فارغ التحصیلان از توانایی های خود"" نشانه های امید آفرینی وجود دارد. به نظر می رسد فعال سازی هسته کارآفرینی و ایجاد تعامل بسیار فعال با بخش-های غیرمتشکل اقتصادی، آشناسازی دانشجویان با بازار کار، برگزاری کارگاه های مهارت های کارآفرینی و فعالیت هایی از این دست، یکی از عمده ترین راه های خروج از بحران است.