مقدمه: هوش فرهنگی و توانایی حل تعارض به دلیل رشد تعامل بین افراد دارای فرهنگ متفاوت، یک نیاز اساسی مدیران قرن 21 محسوب می شود. هدفاصلیاینتحقیق،بررسی رابطه بین هوش فرهنگیمدیرانباتوانایی حلتعارضکارکنان شاندرسازمان تأمین اجتماعیاست. روش: اینپژوهش یک تحقیق توصیفی ـ همبستگی، از نوع الگوآزمایی است که تعداد 119 مدیر و 175 نفرازکارکنان سازمان تأمین اجتماعیدرسال 1391 درآن مشارکتداشتند.برایارزیابی هوشفرهنگی ازپرسشنامه هوش فرهنگی ایرانی 2011 استفاده شد وحل تعارض کارکنان توسط پرسش نامه ی حل تعارض سنجیده شد. یافتهها: نتایج نشان دادکه هوش فرهنگی مدیران و ابعاد سه گانه آن برتوان حلتعارضکارکنان ازلحاظ آماری تأثیر مثبت و معنادار دارد. در ضمن سطح توان حل تعارض کارکنان بالاتر از حد متوسط برآورد شد. نتایج هم چنان حاکی بود که براساس عوامل با استفاده از عوامل جمعیت شناختی ازقبیل جنسیت، فرهنگ و تحصیلات نمیتوان درخصوص هوش فرهنگی مدیران و توانایی حل تعارض کارکنان اظهار نظر نمود. نتیجهگیری: براساسیافتههامیتوانگفت که هوش فرهنگی یک عامل کلیدی، اثرگذار و تعیین کننده توانایی حل تعارض میباشد.