مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
هوش فرهنگی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
411 - 434
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی ارتباط هوش فرهنگی و فرهنگ سازمانی با مسیر شغلی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ترکمن می باشد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش شامل145 نفر کارکنان مدیریت آموزش و پرورش، مدیران مدارس و معاونان شهرستان به روش نمونه گیری انتخاب شدند. پرسشنامه های سازگاری شغلی (پورکبیریان، 1386)، سرمایه اجتماعی (بردبار، 1391) و با پرسشنامه های هوش فرهنگی آنگ و ارلی(2004) و نگرش فرهنگی هافستد و مسیر شغلی بر اساس مدل آدکلا (2011) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. داده ها مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج تحلیل نشان دهنده نرمال بودن داده ها و معنی داری آنها بود و رابطه معنادار بین متغیرهای وابسته و مستقل برقرار بوده است. نتایج نشان می دهد که هوش فرهنگی و فرهنگ سازمانی با مسیر شغلی کارکنان رابطه مستقیم دارد.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی.هوش معنوی و هوش فرهنگی با آشفتگی روان شناختی کارکنان جهاد دانشگاهی استان خوزستان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
132 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، هوش معنوی و هوش فرهنگی با آشفتگی روان شناختی کارکنان جهاد دانشگاهی استان خوزستان بود .در این پژوهش جامعه آماری کلیه کارکنان جهاد دانشگاهی استان خوزستان بودند که تعداد آنها 194 نفر بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر حسب جامعه تعداد 542 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، هوش معنوی و هوش فرهنگی و آشفتگی روان شناختی بود. یافته ها نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان رنجوری با آشفتگی روان شناختی در کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد )0004/0= p و 41/0= r(. به عبارت دیگر، هر اندازه کارکنان دارای ویژگی شخصیتی روان رنجوری بیشتری باشند از آشفتگی روان شناختی بیشتری برخوردارند. بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با آشفتگی روان شناختی در کارکنان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد )001/0= p و 44/0-= r(. به بین ویژگی شخصیتی گشاده ذهنی با آشفتگی روان شناختی در کارکنان رابطه ای مشاهده نمی شود )00/0= p و 45/0-= r(. بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری با آشفتگی روان شناختی در کارکنان رابطه منفی و معنی داری مشاهده می شود )009/0= p و 51/0-= r(. بین ویژگی شخصیتی وجدانی بودن با آشفتگی روان شناختی در کارکنان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد )04/0= p و 54/0-= r(. بین هوش معنوی با آشفتگی روان شناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد) 0004/0p= و 40/0 -= r(. بین هوش فرهنگی با آشفتگی روان شناختی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد) 0004/0p= و 14/0 -= r(. مدل تأثیر آشفتگی روان شناختی بر اساس ویژگی های شخصیتی در زمینه )روانرنجور خویی، برون گرایی، گشاده ذهنی، توافق پذیری، وجدانی بودن(، هوش معنوی و هوش فرهنگی معنی دار بود )004/0 >F)412،0(=41/09 ،P(، این مدل 7/42 درصد واریانس آشفتگی روان شناختی را توجیه می کند.
تبیین جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با رواداری اجتماعی (مورد مطالعه : قومیت های ساکن در شهرستان کازرون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه میان هوش فرهنگی و متغیرهای جمعیتی با میزان رواداری اجتماعی بین قومیت های ساکن در شهرستان کازرون پرداخته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی، حجم نمونه 389نفر و نمونه گیری بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، بر گرفته از پرسشنامه هوش فرهنگی (آنگ و همکاران،2004 ) بوده است؛ ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار spssدر دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است. براساس یافته ها، میزان رواداری اجتماعی بین قومیتها یکسان بوده است؛ همچنین میزان رواداری اجتماعی در بین افراد قومیت ها با توجه به سطح در آمد، وضعیت شغلی و تأهل، تفاوت معناداری ندارد، اما با توجه به سطوح سنی و سطح تحصیلات آزمودنی ها، با یکدیگر متفاوت است. با توجه به نتایج، رابطه معناداری بین هوش فرهنگی وبا رواداری اجتماعی باsig=.001وجود دارد. در میان مؤلفه های هوش فرهنگی، بیشترین میزان تأثیر بر رواداری اجتماعی مربوط به مؤلفه فراشناختی (beta=17/8)است؛همچنین مؤلفه های شناختی(beta=15/7)، انگیزشی(beta=16/8)و رفتاری به (beta=15/5)، نوسان موجود در رواداری اجتماعی بین قومیت ها را تبیین نموده است.
ساخت و اعتباریابی آزمون هوش چندگانه زمینه ای دانشجویان (مورد مطالعه: دانش آموختگان متقاضی شغل پلیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
151 - 179
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتبارسنجی آزمون هوش چندگانه زمینه ای دانشجویان بر اساس مدل نظریه هوش چندوجهی زمینه ای چنگ(2000) ساخته شد. در این مدل، محوری ترین نوع هوش یعنی هوش یادگیری که به معنی توانایی یادگیری و تفکر خلاقانه و انتقادی و بهینه سازی استفاده از توانائی های زیستی- فیزیولوژیکی است، در مرکز و قلب مدل ارتباطی انواع هوش مستقر گردیده است و پنج نوع هوش دیگر یعنی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فنی در تأثیر و تأثر متقابل با آن قرار دارند. روش پژوهشی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموختگان متقاضی شغل پلیس بود که از بین آن ها 200 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که پس از کنار گذاشته شدن پرسشنامه های ناقص به تعداد 161 نفر تقلیل یافت. این آزمون در 6 مؤلفه هوش های یادگیری، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فنی و در قالب 32 سؤال تنظیم شد. پس از حصول روایی و پایایی مناسب این آزمون، داده ها با استفاده از نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شد. پس از احراز مناسب بودن مدل با استفاده از شاخص های برازش، نتایج حاکی از بار عاملی ضعیف 5 سوال بود که از آزمون حذف گردید و شکل نهایی آزمون مورد تأیید واقع شد. نتایج دیگر نشان دادکه به جز ارتباط دوطرفه معنی دار و مثبت هوش فنی و هوش سیاسی، ارتباط بین بقیه مسیرها معنی دار نبود؛ بنابراین انواع مختلف مؤلفه های هوش، زمینه ای و دارای استقلال نسبی از یکدیگر هستند.
رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر بود. در این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- همبستگی از بین رانندگان مرکز شهر تهران، تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک یادگیری کلب (1984)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982)، هیجان خواهی آرنت (1994)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و ادراک خطر رانندگی آلبرگ و راندمو (2001) پاسخ دادند.بیشترین فراوانی متعلق به مردان، دامنه سنی40 تا 50 سال و تحصیلات فوق دیپلم و کمتر بود. ضرایب استاندارد مسیرهای مستقیم بین سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با تنظیم هیجان به ترتیب 41/۰، 31/0، 45/0، 45/۰ و ضریب استاندارد مسیر مستقیم بین تنظیم هیجان با ادراک خطر 93/0 و شاخص برازش مطلق (GOF) برای الگوی پژوهش مقدار ۳۸/۰ به دست آمد و مشخص شد که سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با میانجی گری تنظیم هیجان بر ادراک خطر رانندگان شهر تهران اثر مثبت دارند (05/0P<).
بررسی تأثیر بازی های رایانه ای ملی بر ارتقای مولفه های هوش فرهنگی با حس نوع دوستی دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول شهرستان اسفراین
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بازی های رایانه ای ملی بر ارتقای هوش فرهنگی و حس نوع دوستی دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان متوسطه دوره اول شهرستان اسفراین در سال تحصیلی 1398-99 بود که در یک بازه ی زمانی مشخص بازی رایانه ای انجام دادند، از میان آن ها 201نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به شیوه تصادفی طبقه ای بود ،دانش آموزان انتخاب شده کسانی بودند که در طول روز بازی های کامپیوتری با لپ تاب، کامپیوتر، موبایل و تبلت انجام می دادند. در این پژوهش از پرسشنامه هوش فرهنگی ارلی و پترسون و پرسشنامه نوع دوستی استفاده شد . پایایی آلفای کرونباخ پرسشنامه هوش فرهنگی 83/0و پرسشنامه نوعدوستی 75/0 محاسبه گردید. برای بررسی روایی از نتایج روایی مقالات دیگر و روایی محتوایی استفاده شد . نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی و حس نوع دوستی دانش آموزانی که بازی های رایانه ای انجام می دهند رابطه معنی دار وجود دارد (p>0/05). بر اساس ضریب رگرسیون بتا، هوش فرهنگی 27 درصد از حس نوع دوستی دانش آموزان را تبیین می کند. همچنین نتایج حاصل از مؤلفه های هوش فرهنگی نشان داد که ابعاد چهارگانه هوش فراشناختی، هوش شناختی، هوش رفتاری و هوش انگیزشی با حس نوع دوستی دانش آموزان رابطه معناداری داشت.
نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
128 - 111
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 320 نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 175 نفری به شیوه تصادفی طبقاتی انتخاب گردید. جهت اندازه گیری هوش فرهنگی از پرسشنامه انگ و همکاران(2004)،رفتار آوایی(ون دایان و لیپن، 1998)، رهبری تحول گرا(آویلو و باس و جانگ، 1999) و در نهایت به منظور سنجش تبادل رهبر-عضو از پرسشنامه لیدن و مازلین(1998) واستفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که که بین هوش فرهنگی با تبادل رهبر- عضو، رهبری تحولی و رفتار آوایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رابطه تبادل رهبر –عضو و رهبری تحولی با رفتار آوایی نیز تایید شد. همچنین مشخص گردید تبادل عضو - رهبر و رهبری تحولی نقش میانجی بین هوش فرهنگی با رفتار آوایی ایفا می کند.
تحلیل نقش واسطه ای هوش سیاسی و فرهنگی منابع انسانی بین رهبری اخلاقی و تغییرات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید در محیط پویای کنونی در سازمان ها، نقش تعیین کننده رهبران اخلاقی در تغییرات سازمانی بسیار حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری اخلاقی بر تغییرات سازمانی با نقش میانجی هوش سیاسی و فرهنگی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارکنان شهرداری مشگین شهر به تعداد 517 نفر می باشد که با توجه به جدول مورگان 220 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری اخلاقی کالشون و همکاران (2011)؛ تغییرات سازمانی میل(2003)، هوش سیاسی فریز و همکاران (2005) و هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2007) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel8 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد رهبری اخلاقی بر تغییرات سازمانی و هوش فرهنگی تاثیر معنادار دارد؛ اما این تاثیر بر هوش سیاسی تایید نشد. تأثیر معنادار هوش فرهنگی بر تغییرات سازمانی مورد تایید قرار گرفت. هوش سیاسی بر تغییرات سازمانی تاثیر معنادار نداشت. هوش فرهنگی در ارتباط بین رهبری اخلاقی و تغییرات سازمانی نقش واسطه ای داشته است. در نهایت نقش واسطه ای هوش سیاسی در ارتباط بین رهبری اخلاقی و تغییرات سازمانی مورد تایید قرار نگرفت.
تأثیر منابع شغلی و هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای کارکنان: متغیرهای میانجی تامین نیازهای بنیادین شغلی و درگیری کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
137 - 165
حوزه های تخصصی:
امروزه در سازمان ها انتظار می رود که کارکنان در کار خود درگیر و خلاق باشند و از خود ابتکار عمل نشان دهند. دستیابی به چنین وضعیتی، ایجاب می کند تا سازمان ها در محیط کار، شرایطی ایجاد کنند که منابع انگیزشی و انرژی زا به اندازه کافی وجود داشته باشد. این منابع انگیزشی به عنوان منابع شغلی در نظر گرفته می شود. هدف اصلی از مطالعه حاضر تعیین تأثیر منابع شغلی و هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفه ای با نقش میانجی تأمین نیازهای بنیادین شغلی و درگیری کاری کارکنان بانک کارآفرین بوده است. ازاین رو در این پژوهش، تأثیر عوامل تثبیت شده در عملکرد وظیفه ای کارکنان بانک کارآفرین، شامل منابع شغلی و هوش فرهنگی بر نیازهای بنیادین شغلی، درگیری کاری و عملکرد وظیفه ای کارکنان بانک کارآفرین موردبررسی قرارگرفته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی (غیرآزمایشی) و از شاخه مطالاعات میدانی است. از نظر نوع ارتباط بین متغیرهای پژوهش از نوع علی است. روش اجرای پژوهش نیز پیمایشی است. جامعه موردبررسی در این پژوهش، کارکنان اداری بانک کارآفرین در شعب سراسر کشور بوده و به روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری شده است. داده ها با ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. در این مطالعه به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به منظور بررسی معناداری تأثیر مفروض متغیرها بر یکدیگر مورداستفاده قرار گرفت. در این راستا نرم-افزارهای SPSS و AMOS به کار گرفته شدند. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه های این پژوهش، حاکی از آن است که درگیری کاری دارای بالاترین اثر مثبت و معنی دار بر عملکرد وظیفه ای و همچنین هوش فرهنگی دارای کمترین تأثیر مثبت و معنی دار بر درگیری کاری بوده است. سازمان ها باید از طریق تامین نیازهای شغلی درگیری کاری کارکنان را ارتقا دهند تا عملکرد وظیفه ای آنها بهبود یابد. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای هوش فرهنگی و منابع شغلی در تامین نیازهای شغلی تاثیرگذار است.
قابلیت پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بر اساس موئلفه های هوش فرهنگی، بر مبنای کنترل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۰
211 - 231
حوزه های تخصصی:
امروزه ادارات و سازمانها بدنبال کارکنانی هستند تا بتوانند مناسب ترین عملکردها را از خود بروز دهند و با توجه به نوع وظایف و مسئولیت شان توانایی برقرای ارتباط با فرهنگ های متفاوت را نیز داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی کارکنان میراث فرهنگی و گردشگری با تأکید بر کنترل جنسیت می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان مازندران می باشند، که تعداد 130 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای سنجش هوش فرهنگی و عملکرد شغلی به ترتیب پرسشنامه های أنگ و همکاران (2004)، پاترسون (1989) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای کولم وگروف- اس میرنوف، ض ریب همبس تگی پیرس ون، رگرسیون چند متغیره و آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد هوش فرهنگی و عملکرد شغلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد، ولی در معادلات رگرسیونی که اثر ابعاد مختلف مورد سنجش قرار گرفت دو بُعد انگیزشی و رفتاری قدرت پیش بینی پذیری داشته ولی ابعاد فراشناختی و شناختی قدرت پیش بینی نداشتند، همچنین آزمون t نشان داده بین جنسیت زن و مرد از لحاظ هوش فرهنگی تفاوت معناداری وجود ندارد.
تأثیر هوش فرهنگی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی در سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران به تعداد 311 نفر تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از جدول مورگان استفاده شده است که براساس این جدول تعداد نمونه آماری، 108 نفر برآورد گردید. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی به حساب می آید. با بهره گیری از ابزار پرسشنامه استاندارد، داده های این پژوهش گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که هوش فرهنگی فراشناختی و هوش فرهنگی شناختی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی تأثیرگذار است. همچنین، هوش فرهنگی انگیزشی و هوش فرهنگی رفتاری بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی تاثیرگذار است. درنتیجه، با استفاده از هوش فرهنگی می توان مکاشفه ها و قوانین جدیدی را برای تعامل اجتماعی در محیط فرهنگی نوین و بدیع ازطریق ارتقای پردازش اطلاعات در یک سطح عمیق تر توسعه داد و با ارضای نیازهای روانی، پایه شرایط لازم برای رشد روان شناختی، انسجام یافتگی و نشاط ذهنی را فراهم آورد و زیربنای طیف وسیعی از رفتارهای فرد و ارتباطات سازمانی را تبیین نمود.
بررسی رابطه ی هوش فرهنگی و هوش عاطفی راهنمایان تور های خروجی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با روند رو به رشد جهانی شدن و پررنگ تر شدن روابط بین المللی، روابط بین فردی با پیشینه های فرهنگی متفاوت بیش از پیش اهمیت پیدا می کند. لذا این پژوهش جهت بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش عاطفی راهنمایان تورهای خروجی شهر تهران، از طریق پرسشنامه به مطالعه ی 330 راهنمای تور خروجی پرداخته است. برای این منظور به توزیع پرسشنامه ی هوش فرهنگی و هوش عاطفی در میان جامعه ی مورد پژوهش پرداخته شده است. جهت بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش عاطفی از آزمون تحلیل همبسنگی استفاده شده است و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هوش فرهنگی راهنمایان تورها در سطح اطمینان 99 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر میزان هوش عاطفی آنان دارد. همچنین آزمون فرضیه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر وجود رابطه علی میان هوش فرهنگی و هوش عاطفی در بین راهنمایان تورها می باشد و 31 درصد از نوسانات هوش عاطفی راهنمایان تور ها را می توان صرفاً با استفاده از متغیر هوش فرهنگی تبیین کرد. بنابراین با بهبود هوش فرهنگی راهنمایان تور ها، هوش عاطفی آنان افزایش می یابد. راهنمایی که از این دو مولفه هوشی بهره مند است، به عنوان نماینده گروه گردشگرانی که به یک مقصد می روند، می تواند به بهبود ارتباط میان گردشگران و جامعه ی میزبان کمک کند.
تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی (مطالعه موردی: راهنمایان تور ورودی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۸
119 - 136
حوزه های تخصصی:
راهنمایان تورهای ورودی به عنوان کارکنان صف نقش مهمی در تعاملات بین فرهنگی ایفا می کنند؛ بنابراین درک بهتر و روشن تر از عواملی که آنها را در زمینه های فرهنگی گوناگون، به منظور انجام عملکرد مؤثرتر یاری کند، بسیار ضروری است. بدون شک یکی از این عوامل، مؤلفه ی هوش فرهنگی است. افراد با هوش فرهنگی بالا، در ارتباطات بین فرهنگی خود عملکرد بهتری دارند که این امر برای راهنمایان تورهای ورودی موضوعی قابل توجه است.با توجه به اهمیت نقش و عملکرد راهنمایان تورهای ورودی در گردشگری فرهنگی ایران، پژوهش حاضر به بررسی هوش فرهنگی راهنمایان تور ورودی و تأثیرش بر عملکرد شغلی آنان می پردازد. جامعه ی آماری پژوهش، راهنمایان تور ورودی شهر تهران و گردشگران همراه با این راهنمایان می باشد که به صورت گروهی از شهر تهران بازدید کرده اند. از میان آنها، تعداد 70 نفر از راهنمایان تور ورودی و 280 نفر از گردشگران خارجی همراه با آنان انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها ازروش کتابخانه ای و پرسشنامه، به منظور آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی و برای سهولت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و SMARTPLS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هوش فرهنگی راهنمایان تور ورودی بر عملکرد شغلی آنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
رابطه بین هوش فرهنگی و تعهد سازمانی کتابداران (مورد مطالعه کتابخانه های دانشکده ای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
112 - 123
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و تعهد سازمانی کتابداران در کتابخانه های دانشکده ای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران است. روش پژوهش : پژوهش حاضر یک مطالعه پیمایشی- توصیفی [1] و از نوع همبستگی [2] است که در آن رابطه بین هوش فرهنگی و تعهد سازمانی کتابداران دانشکده های زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل 25 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشکده ای دانشگاه علوم پزشکی تهران است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از دو پرسشنامه هوش فرهنگی ارلی و آنگ [3] (2003)، و تعهد سازمانی می یر و آلن [4] (1991)، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل رابطه متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون [5] و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. در نهایت داده ها نیز به وسیله نرم افزارSPSS ویرایش 22 و همچنین نرم افزار Excel تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که از بین مؤلفه های هوش فرهنگی، مؤلفه استراتژی و پس از آن رفتار هوش فرهنگی رابطه معناداری با تعهد سازمانی دارند. ولی میان مؤلفه های دانش و انگیزش با تعهد سازمانی، رابطه ای وجود ندارد. همچنین یافته ها، از وجود ارتباط بین سن و سابقه کار کتابداران و هوش فرهنگی و تعهد سازمانی آن ها حکایت دارد؛ در حالی که بین تحصیلات و جنسیت کتابداران با تعهد سازمانی و هوش فرهنگی آن ها ارتباطی مشاهده نگردید. نتیجه گیری : با توجه به اینکه بین مولفه های هوش فرهنگی و تعهد سازمانی کتابداران ارتباطی انکارناپذیر وجود دارد، مشخص شد که تأثیرگذاری هوش فرهنگی بر تعهد سازمانی، وظیفه ای برخاسته از مؤلفه های استراتژی و رفتار هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی به کتابداران، بالاخص مدیران کتابخانه ها کمک خواهد کرد تا با درک سریع و صحیح مؤلفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب از خود بروز دهند، بنابراین تقویت مؤلفه های هوش فرهنگی کتابداران، بسیار حائز اهمیت است و ارتباطی مستقیم و مؤثر بر تعهد سازمانی کتابداران این دانشکده ها دارد. [1]. Survey– Descriptive [2]. Correlation Type Study [3] .Earley P. C and Ang S. [4]. Allen & Meyer’s Organizational Commitment Questionnaire [5]. Pearson Correlation Coefficient
بررسی نقش مؤثر شایستگی ارتباطی بر هوش فرهنگی مدیران (مطالعه موردی: مدیران بانک کشاورزی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
729 - 750
هدف اصلی از این مقاله بررسی نقش مؤثر شایستگی ارتباطی بر هوش فرهنگی مدیران بانک کشاورزی استان تهران بود. هدف پژوهش کاربردی و نوع اجرای آن ترکیبی بود که در نوع کیفی از تحلیل مضمون و در نوع کمّی از معادلات ساختاری استفاده شد. در تحلیل مضمون مصاحبه به تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد که اعتمادپذیری آن در بازبینی اعضا 77 درصد و پایایی بازآزمون نیز 75 درصد بود. در روش کمّی نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری به تعداد 400 نفر از مدیران و رؤسای بانک کشاورزی استان تهران و نمونه آماری به تعداد 200 نفر به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب که روایی محتوایی آن به میزان 89 درصد و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به میزان 82 درصد مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدیران برای ایفای نقش شایستگی ارتباطی توجه ویژه ای به عوامل فردی همچون مهارت های ارتباطی، مثبت گرایی، و احترام به ارزش های مخاطبان کرده و عوامل سازمانی همچون توجه به حمایتگری مدیران عالی، ظرفیت سازمانی، فرهنگ سازمانی، و ساختار سازمانی کنند. برای ایفای نقش هوش فرهنگی مدیران نیز باید توجه به عوامل انگیزشی همچون توانایی تعاملات با فرهنگ های متفاوت و عوامل رفتاری همچون هوش رفتاری توجه ویژه ای کنند . در نهایت با معادلات ساختاری به این نتیجه رسیده شد که شایستگی ارتباطی مدیران تأثیر مثبتی بر هوش فرهنگی آنان دارد.
ارزیابی ارتباط هوش فرهنگی و مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان: الگویی روان شناختی به روش معادلات ساختاری
هوش فرهنگی می تواند بر مسئولیت پذیری اجتماعی در حرفه حسابرسی موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر هوش فرهنگی بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی با مدل یابی معادلات ساختاری واریانس محور است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسانِ شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در کشور ایران طی سال 1400 هجری شمسی است که براساس فرمول کوکران تعداد 319 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد دارای طیف لیکرت 5 سطحی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده هایِ جمع آوری شده و نیز آزمون فرضیه ها، در قالب تحلیل توصیفی و آمار استنباطی با به کارگیری مدل یابی معادلاتِ ساختاری (SEM) به روش حداقل مربعاتِ جزئی (PLS) صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد: میانگین متغیرهای هوش فرهنگی و مسئولیت پذیری اجتماعی نزدیک به مقدار میانگین نظری و به ترتیب برابر 936/2 و 084/3 بوده است و تمام ویژگی های فراشناختی، شناختی و انگیزشی و رفتاری بر هوش فرهنگی حسابرسان موثرند و علاوه بر این، هوش فراشناختی، هوش شناختی و هوش انگیزشی تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان دارند. در نهایت، هوش فرهنگی تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان دارد. با تقویت و توسعه روزافزون مهارت های اکتسابی هوش فرهنگی حسابرسان از طریق آموزش های مختلف دانشگاهی و حرفه ای، ایفای مسئولیت پذیری اجتماعی در حرفه حسابرسی نیز افزایش می یابد و شرایطی را برای عملکرد بهتر و رضایت بخشی بیشتر ایجاد می کند که بر یافته های تئوری تبادل اجتماعی مبتنی است.
رابطه بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانه کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مطالعه موردی: کتابخانه های دانشگاهی شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۱
104 - 117
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانه کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مشهد که به دانشجویان غیر ایرانی ارائه خدمت می نمایند، انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده های آن دو پرسشنامه هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2007) با پایایی 91/0 و ویژگی های کارآفرینانه کردنائیج و همکاران (1386) با پایایی 94/0 بوده است. جامعه پژوهش را کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مشهد که به دانشجویان غیر ایرانی ارائه خدمت می کنند تشکیل می دهد که در سال 1394، 91 نفر بوده اند و به روش سرشماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 19SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی (از آزمون کولوموگروف و اسمیرنف، آزمون های t یک نمونه ای مستقل و همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس) انجام شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد این کتابداران به لحاظ میزان هوش فرهنگی و میزان ویژگی های کارآفرینانه از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین بین هوش فرهنگی کتابداران و ویژگی های کارآفرینانه ایشان و نیز بین هر چهار بعد هوش فرهنگی شامل ابعاد فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری با ویژگی های کارآفرینانه کتابداران رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین میزان هوش فرهنگی کتابداران بر حسب سطح تحصیلات، سابقه کاری و رشته تحصیلی و نیز بین ویژگی های کارآفرینانه کتابدارن بر حسب وضعیت استخدام ایشان تفاوت معنی دار وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانه کتابداران رابطه معنی دار وجود دارد.
تحلیل فضایی تأثیر ابعاد هوش فرهنگی بر عملکرد زمینه ای دهیاران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی افراد برای تطبیق با ارزش ها، سنت ها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آن ها خو گرفته اند و کارکردن در محیط متفاوت و متنوع فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است و آن را می توان پیش بینی کننده سازگاری فرهنگی و تصمیم گیری موفقیت آمیز در انجام دادن وظایف محول شده دانست. هوش فرهنگی قابلیت تعمیم به خرده فرهنگ های نژادی و قومی درون فرهنگ ملی را دارد؛ بنابراین مدیران محلی ازجمله دهیاران می توانند از آن در تعاملات روزمره بهره ببرند. در این مقاله تلاش شد تا میزان اثرگذاری هوش فرهنگی دهیاران بر عملکرد زمینه ای آنان در نواحی روستایی شهرستان مشهد بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی از سطح منطقه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 24 روستای نمونه با جمعیت 86856 نفر در قالب 23997 خانوار است که حجم نمونه با روش کوکران 229 نفر تعیین شد و به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از بین روستاییان انتخاب شد. به این حجم نمونه، 24 دهیار، 24 نفر از اعضای شورای اسلامی روستاها و 6 نفر از کارشناسان اداری افزوده شد و درنهایت 283 پرسشنامه ت کمیل شد. یافته های مطالعه براساس نتایج به دست آمده از تحلیل ساختاری برمبنای نتایج حاصل از دیدگاه همه پاسخگویان نشان می دهد، ضریب تعیین عملکرد زمینه ای 1729/0 است؛ به عبارتی 29/17 درصد از تغییرات متغیر عملکرد زمینه ای دهیاران تحت تأثیر ابعاد هوش فرهنگی آنان است. بعد فراشناختی هوش فرهنگی با ضریب 91/5 بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را دارد و پس از آن، بعد رفتاری هوش فرهنگی با ضریب 923/2 بر عملکرد زمینه ای دهیاران مؤثر است. در این مطالعه بین ابعاد دانش و انگیزش هوش فرهنگی و عملکرد زمینه ای دهیاران رابطه ای مشاهده نشد. در این مطالعه دهیارانی که در مقایسه با دیگران نمره هوش فرهنگی بیشتری را کسب کرده اند، توانسته اند با رفتارهای خودنظم ده در پیگیری وظایف، سخت کوشی و تسهیل بین فردی عملکرد زمینه ای بهتری را نشان دهند. در این راستا، برنامه های مربوط به تقویت هوش فرهنگی با برگزاری کارگاه های عملی توسط نهادهای دست اندرکار ازجمله بخشداری ها و نظام جامع جبران خدمات، مبتنی بر پرداخت براساس عملکرد و کارایی افراد در قالب سیستم حقوق و مزایا پیشنهاد می شود.
رابطه هوش فرهنگی با سبک زندگی در بین کارکنان ستاد وزارت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
37 - 48
مقدمه و هدف پژوهش: افرادی با هوش فرهنگی پایین، قادر به ارتباط با همکارانشان از همان فرهنگ یا فرهنگ های دیگر نیستند و در کسب و کارشان دچار مشکل می شوند و برای ارتقای سبک زندگی خود به شناخت تنوع و تفاوت های فرهنگی و تعامل مؤثر با افرادی از بسترهای مختلف نیاز دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی هوش فرهنگی با سبک زندگی کارکنان ستاد وزارت نفت می باشد.
روش پژوهش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و توصیفی محسوب می شود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداری ستاد وزارت نفت است که 1500 نفر می باشند. با توجه به فرمول کوکران 306 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. هم چنین ابزار جمع آوری داده ها پژوهش پرسشنامه بود که با شیوه روایی صوری و ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزار SPSS صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هوش فرهنگی و مولفه های آن (فراشناختی، دانشی، انگیزشی، رفتاری) با سبک زندگی رابطه مثبت و مستقیم دارند.
نتیجه گیری: لذا ستاد وزارت نفت با شناسایی و ارتقا هوش فرهنگی کارکنان می تواند سبک زندگی آنان را ارتقا بخشد.
رابطه علّی هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خودراهبر از طریق میانجیگری اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون الگوی رابطه علّی هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خود راهبر از طریق میانجیگری اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای 354 نفری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001 )، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (1984) و هوش فرهنگی آنگ و همکاران (۲۰۰۴) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هوش فرهنگی، سرزندگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی به یادگیری خود راهبر از لحاظ آماری معنی دار بودند. هم چنین مسیرهای مستقیم هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی به اهمال کاری تحصیلی نیز معنی دار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هوش فرهنگی و سرزندگی تحصیلی با یادگیری خودراهبر از طریق اهمال کاری تحصیلی معنی دار بودند. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که به نظر می رسد یادگیری خودراهبر پدیده ای است که از عوامل بسیاری از جمله هوش فرهنگی، سرزندگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی تاثیر می پذیرد.