آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

   روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونه ای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیری ناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرت طلبی و ستیز پیوسته او در جهت دست یابی به قدرت مطلقه حکایت می کند. رابطه بهرام با شاهان ساسانی از طولانی ترین تعامل های میان شاه و پهلوان است که بخشی بزرگ از آن به مجادله پرشور میان بهرام و خسرو اختصاص یافته است. واکاوی گفت وگوی آنان شیوه ای شایسته است جهت تحلیل مناسبات قدرت در دربار سیاسی ایران. ضرورت انتساب به تبار پادشاهان، بزرگان و پهلوانان از یک سو و لزوم مقبولیت ملی و مردمی از سویی دیگر در کسب حاکمیت مشروع، نوع خاصی از گفتمان را میان خسرو و بهرام رقم زده است که در نوع خود در شاهنامه بی نظیر است؛ به ویژه آن که تاریخ نیز بر آن صحّه می گذارد. در مقاله حاضر ضمن سودجستن از برخی مؤلّفه های کاربردشناسی زبان، به ارتباط تنگاتنگ دو نوع ویژه زبان یعنی قدرت و ایدئولوژی پرداخته ایم.

تبلیغات