مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
طوبا و معنای شب
حوزه های تخصصی:
کنش سیاسی و انقلاب، یکی از مضمون های اصلی و مشترک در دو رمان صد سال تنهایی نوشته ی گابریل گارسیا مارکز و طوبا و معنای شب نوشته ی شهرنوش پارسی پور است. نوشتار حاضر می کوشد تا به درک و تبیین کنش سیاسی در این دو اثر بپردازد و برای فهم این معنا دیدگاه های متفکرانی چون رورتی و نیچه را مورد مداقه قرار می دهد. رورتی برای تمایز امر خصوصی از امر عمومی از استعاره ی قلم مو و اهرم استفاده می برد. در شیوه ی تفکر و زیست "قلم مو"، به امر خصوصی و خودآفرینی فردی اهتمام می شود. اما در افق فکری "اهرم"، توجه به امر عمومی، همبستگی اجتماعی و عدالت از بیشترین اهمیت برخوردار است. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان داده شود که شخصیت های هر دو رمان اگرچه به سمت کنش سیاسی تمایل پیدا می کنند، ولی در حقیقت برآنند تا از رهگذر این کنش سیاسی، در طرحی نو که برای حیات خویش در می افکنند، به خود آفرینی فردی رسیده و از احساس شکست، تنهایی و اندوه رهایی یابند. این مقاله می کوشد تا نشان دهد این افراد با شیوه ی تفکر قلم مویی به سوی شیوه ی اهرمی حرکت می کنند، اما در نهایت در این طرح با شکست مواجه می شوند؛ چراکه عزیمتگاه این افراد به سوی امر اجتماعی و کنش سیاسی، همین حس تنهایی و اندوه است. به عبارت دیگر آنها تصور روشنی از امر سیاسی ندارند و برای رهایی از رنج درون خواهان انقلابی تام و تمام در جهان بیرون هستند.
تبیین نسبت خودآفرینی زیباشناختی فردی با کنش سیاسی در اندیشه ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد رورتی، فیلسوف پراگماتیست، در بنیان نهادن طرح فلسفی خود، رمان را همسنگ فلسفه و گاه در ترازی بالاتر از آن به شمار می آورد و فلسفه را همچون رمان، نوعی روایت قلمداد می کند. نوشتار حاضر می کوشد تا پاره ای از مفاهیم اندیشه رورتی در متن رمان بازخوانی شود و متن ادبی هم ارز متن فلسفی مورد کنکاش واقع شود. بدین منظور، مضمون کنش سیاسی و انقلاب، در دو رمان صد سال تنهایینوشته گابریل گارسیا مارکز و طوبا و معنای شبنوشته شهرنوش پارسی پور با ابتنای بر آراء این متفکر تفسیر می شود. رورتی برای تمایز امر خصوصی از امر عمومی سعی دارد تا از استعاره قلم مو و اهرم بهره جوید. وی بر تمایز قاطع میان حوزه خصوصی و حوزه عمومی تأکید دارد و تسرّی طرح خودآفرینی فردی را به حوزه عمومی نامطلوب می شمارد. همّ این مقاله مصروف آن است تا نشان دهد که شخصیت های دو رمان مورد نظر اگرچه به سمت حوزه عمومی و کنش سیاسی تمایل پیدا می کنند، ولی در حقیقت برآنند تا از رهگذر این کنش سیاسی، در طرحی نو که برای حیات خویش در می افکنند، به خودآفرینی فردی رسیده و از احساس شکست، تنهایی و اندوه رهایی یابند؛ این افراد با شیوه تفکر قلم مویی به سوی شیوه اهرمی حرکت می کنند. اما در نهایت، همان گونه که رورتی تبیین می کند، در این طرح با شکست مواجه می شوند؛ چرا که عزیمتگاه این افراد به سوی امر اجتماعی، حوزه عمومی و کنش سیاسی، همین حس تنهایی و اندوه در حوزه خصوصی زندگی شان است. به عبارت دیگر، آنها تصور روشنی از امر سیاسی ندارند و تنها برای رهایی از رنج درون خواهان انقلابی تام و تمام در جهان بیرون هستند، که پس از شکستی تراژیک دیگر بار به عزلت و اندوه درون باز می گردند.
پیله های ظهور (بررسی جلوه های زنانه از منظر نقد زن محور در رمان طوبا و معنای شب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های زنانه یکی از رهیافت های نقد ادبی مربوط به زنان است که به بررسی شخصیت زنان در آثار نویسندگان می پردازد و این موضوع بستر مناسبی است برای رمان «طوبا و معنای شب» که در آن مسائل و دغدغه های زندگی زنان که به نوعی مورد ستم فرهنگ نرینه سالار قرار گرفته اند، بیان شده است. پارسی پور در این رمان با ترسیم دوره گذار از جامعه سنتی دوران قاجار به تجدد دوران پهلوی و درنهایت به دگرگونی دوران انقلاب می رسد و همزمان با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه با پرده برداشتن از بخش های جدید هویت زنانه، زوایای پنهان وجود زنان و مبارزه آنها برای کسب هویت از دست رفته شان را به تصویر می کشد و با انتقاد از نظام مردسالار نشان می دهد چطور با تغییر فرهنگی جامعه، نوع نگرش و شیوه زندگی زنان نیز تغییر می یابد و این تحول فرهنگی و اجتماعی به تحول شخصیتی زنان و پوست اندازی و بیرون آمدن آنها از پیله کهنه نظام مردسالار ایران منجر می شود. در این مقاله بر آن شده ایم تا به نقد رمان طوبا و معنای شب از منظر فمنیستی بپردازیم و نگاه زنانه او را در این مجال واکاوی نماییم.
بررسی پروتوتایپ ها در رمان "طوبا و معنای شب" اثر شهرنوش پارسی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت های داستان ها شاید در نگاه نخست زاییده مطلق ذهن نویسنده به نظر برسند اما بی تردید در پس ذهن هر نویسنده ای تصاویری است که از اثری، انسانی، اتفاقی یا خاطره ای نقش بسته و همین تصاویر به مدد خلاقیت او تبدیل به شخصیتی منحصر به فرد شده است. از این تصاویر و الگوهای اولیه با عنوان "پروتوتایپ" یا "پیشین تیپ" یاد می شود که انواع مختلفی چون ادبی، اساطیری، تاریخی، مذهبی و... دارد. شهرنوش پارسی پور به عنوان یکی از نویسندگان مطرح معاصر با توجه به گرایشی که به سبک رئالیسم جادویی و فضاسازی وهم آلود دارد بدیهی است که در خلق شخصیت های داستانی اش به طور مثال متأثر از پروتایپ های ادبی و اساطیری باشد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در خوانش داستان طوبا و معنای شب بر اساس انواع پروتوتایپ ها و منشأ شخصیت به چه نوع پروتوتایپ هایی برمی خوریم و منشأ شخصیت های داستان از کجاست. آیا برساخته ذهن نویسنده است و یا از جایی وام گرفته شده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی این پروتوتایپ ها را کشف و در چارچوب هایی نظم داده و بررسی کند تا نشان دهد نویسنده در پرداخت داستان از چه پروتوتایپ هایی بهره گرفته و در کدام نوع موفق تر عمل کرده است. بررسی ها نشان می دهد با توجه به گرایش نویسنده به سبک رئالسیم جادویی، شخصیت پردازی این داستان تحت تأثیر صد سال تنهایی و هم چنین بوف کور قرار گرفته و استفاده از پروتوتایپ های ادبی کاملاً مشهود است. بخش زیادی از انواع پروتوتایپ ها در این اثر قابل بررسی است اما پروتوتایپ های اساطیری و ادبی در مقایسه با دیگر پروتوتایپ ها بیشترین فراوانی را در این رمان داشته اند. نحوه پرداخت غالب پروتوتایپ ها نیز روساختی و تصنعی است.
کنش پذیری و کنشگری زنانِ رمان طوبا و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
133-157
حوزه های تخصصی:
در رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیت های زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنش پذیری در تعامل با سنت تحلیل شده اند و نشان داده ایم که در جریان رشد زن، میل به خودمختاری سوژه و کنشگری در وجود او از طریق فرایندهای آموزش و تنبیه سرکوب می شود. این مقاله به حوزه تحلیل انتقادی گفتمان تعلق دارد. در اینجا آراء سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، مبنای نظری قرار گرفته و تحلیل های متنی به روش زبان شناسی نقش گرا انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در این رمان جفت تقابلی کنشگری (عاملیت) و کنش پذیری (انفعال)، در تناظر با دوگانه سنت و تجدد بازنموده شده و فرایندی که بووار آن را «انفعالِ آموخته» می نامد، توسط عاملان سنت، در نهادهای اجتماعی مختلف که مهم ترین آنها خانواده است، در وجود زن از کودکی نهادینه می شود. همچنین، تحلیل های متنی گویای آن است که این انفعال به بهترین وجه در سطح زبان متن نیز تجلی یافته است.
تحلیل تطبیقی رئالیسم جادویی در رمان «الرجع البعید» فؤاد تکرلی و «طوبا و معنای شب» شهرنوش پارسی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
رئالیسم جادویی، شیوه نوینی در حوزه ادبیات داستانی است که نویسنده در آن وهم و خیال را با رخدادهای واقعی چنان ماهرانه در هم می آمیزد که شخصیت های واقعی و فراواقعی برای خواننده طبیعی و باورپذیر جلوه کند. ازجمله رمان های رئالیسم جادویی می توان به رمان الرجع البعید فواد تکرلی نویسنده معاصر عراق و طوبا و معنای شب اثر شهرنوش پارسی پور رمان نویس معاصر ایرانی اشاره کرد. . الرجع البعید به وقایع خونین عراق سال 1962م می پردازد که با کودتای ضد سلطنتی ارتش و پایان رژیم پادشاهی همراه بوده است. رمان پارسی پور هم با اوج انقلاب مشروطه در ایران و حوادث بعد از آن تا انقلاب بهمن 57 همزمان می باشد. ازآنجاکه این رمان ها محصول فضای پر از خفقان عراق و ایران است، نویسندگان آن ها با تلفیق واقعیت با خیال و حذف مرز میان آن ها سبک رئالیسم جادویی را برای بیان دیدگاه خود برگزیده اند؛ لذا هدف پژوهش حاضر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی مؤلفه های رئالیسم جادویی را در این رمان ها استخراج و دلیل کاربرد آن ها را مورد بررسی قرار دهد تا ضمن معرفی دو اثر مهم ادبیات داستانی عراق و ایران، شگردهای این نویسندگان در تلفیق عناصر خیالی با واقعیت های خارجی جهت تبیین و انتقال اهداف و اندیشه های خاصشان کشف و معرفی شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تکرلی و پارسی پور در این رمان ها با کمک مؤلفه های رئالیسم جادویی، در کنار قوه خیال خود و نگاه واقع گرایانه، واقعیت اجتماعی عصر و جامعه خویش را نشان دادند و با این تلفیق، دغدغه هایشان را برای خواننده به شکلی هنرمندانه به تصویر کشیده اند و در عین حال این مسائل و واقعیت ها در آثارشان بسیار عادی و طبیعی جلوه می کنند و بی نیاز از هرگونه تفسیر و تحلیل هستند.
بررسی رمان طوبا و معنای شب از شهرنوش پارسی پور بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۱
145 - 176
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رمان طوبا و معنای شب نوشته شهرنوش پارسی پور (1368) در چارچوب نظریه داغ ننگ؛ چاره اندیشی برای هویت ضایع شده (اروینگ گافمن، 1963( می پردازد. در نظریه گافمن روابط افراد در زندگی روزانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رمان، که روایتگر زندگی طوبا از اواخر دوره قاجار تا دوره پهلوی است به روابط میان شخصیت ها از نگاه گافمن پرداخته می شود. پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی انسانشناسانه تلاش خواهد کرد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کدام مضمون داغ ننگ گافمن در این رمان کرد بیشتری دارد. براساس نتایج تحقیق، مهمترین داغ ننگ و برچسب زنیها در رمان طوبا و معنای شب، احساس بی هویتی یا هویت باختگی، انزجار، طرد شدگی، جریان ستیزی، دگراندیشی اجتماعی و شک در باورداشت شخصیت طوباست که اغلب بنمایه های روانی و فرهنگی دارد. داغ بی اعتباری، دودلی، احساس شومی سرنوشت، ناامنی، وسواس و عقده حقارت و در پی آن، بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر طوبا یعنی راوی داستان را در بر می گیرد.
بررسی تقابل سنّت وتجدد در رمان طوبی و معنای شب اثر شهرنوش پارسی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
199 - 215
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل چگونگی تقابل سنت و تجدد در تاریخ ایران بر اساس رمان« طوبا و معنای شب»اثر شهرنوش پارسی پور است. رمان شامل رخدادهای چند دوره پرحادثه از تاریخ معاصر ایران است که با محور قرار دادن زندگی طوبا، می باشد. حوادث رمان در متن تحولات سیاسی از آستانه جنبش مشروطه خواهی تا دهه های پایانی حکومت پهلوی دوم و مبارزات می گذرد. پارسی پور درخلال آن زندگی نسلها را با محوریت زندگی طوبا به تصویر کشیده است. از این چشم انداز، رمان «طوبا و معنای شب» داستان زندگی وکشاکشهای انسان است که علاوه بر زیستن در متن کشاکشهای سیاسی و اجتماعی، درگیر آشوبها و درگیریهای روانی برخاسته از موج تجدد خویش است. نتایج نشان می دهد که تقابل سنت و تجدد از آستانه مشروطیت تا وقوع انقلاب در عرصه های مختلف جامعه ایران جریان داشته و علاوه بر حوزه سیاست و حکمرانی، مناسبات خانوادگی و اجتماعی را نیز دگرگون کرده است. درهرزمان از این دوره، از یک سو پیشروی جلوه ها و نمودهای تجدد در عرصه فردی و اجتماعی، سیاسی است و از سوی دیگر مقاومت معیار ها و موازین سنت را در برابر تجدد می توان مشاهده کرد. یافته ها مؤید آن است که رویکرد اقشار مختلف جامعه به تجدد، متناسب با میزان تحصیلات، خاستگاه طبقاتی و اجتماعی آنان از یکدیگر تمایز می یابد. از این حیث، می توان آن ها را در سه طیف پذیرندگان مبانی و اندیشه های تجدد ، مخالفان ابعاد اجتماعی و سیاسی تجدد و سرگشتگان در برابر تجدد صورتبندی کرد.