مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خشونت خانگی
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
221-230
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی و کاهش گرایش به روابط فرازناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی شهر مشهد در سال 1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس30 نفر از آن ها، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت یک م اه، برنامه زوج درمانی هیجان مدار را در 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1989) و پرسشنامه گرایش به روابط خارج از ازدواج (شیردل، 1385) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. بافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای رضایت زناشویی و گرایش به روابط فرازناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های حاص از پژوهش می توان اظهار کرد که زوج درمانی هیجان مدار باعث افزایش رضایت زناشویی و کاهش گرایش به روابط فرازناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی شده است. بنابراین، زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان شیوه مناسبی در جهت بهبود تعارضات و مشکلات جنسی زوجین در نظر گرفته شود.
نقش رگه های شخصیتی و مهارت اجتماعی در پیش بینی خشونت خانگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رگه های شخصیتی و مهارت های اجتماعی در پیش بینی خشونت خانگی زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای سابقه ی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر اصفهان در سال 1394 بود. جهت انتخاب نمونه ی پژوهش، 50 نفر از زوجین (50 مرد و 50 زن) مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم کوتاه پرسشنامه مینه سوتا (1967)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و پرسشنامه خشونت خانگی تبریزی و همکاران (1391) بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش آماری تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر مهارت های اجتماعی به طور منفی و معناداری و سه رگه شخصیتی خود بیماری انگاری، افسردگی و هیستری به طور مثبت و معناداری می تواند تغییرات مربوط به خشونت زناشویی زوجین را پیش بینی نماید. بر اساس یافته های تحقیق، ویژگی های شخصیتی و مهارت های اجتماعی یکی از مهم ترین عوامل وقوع خشونت خانگی در میان زوجین است. بنابراین، به روانشناسان و مشاوران حوزه خانواده پیشنهاد می شود، به منظور کسب نتایج بهتر در مداخلات روان شناختی و کارگاه های آموزشی به ویژگی های شخصیتی و مهارت های اجتماعی زوجین، به عنوان عوامل مؤثر در خشونت خانگی و سازگاری زناشویی توجه گردد.
پدیدارشناسی مناسک دینی خانوادگی و تأثیر آن بر مناسبات اجتماعی زوجین و خانواده ها در میان سه گونه همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسک دینی همواره در تمام جوامع با اعتقادات خاصی انجام می شده و تأثیرات مثبتی نیز داشته است. این مقاله با هدف تجربه زیسته زنان از نقش مناسک دینی بر کاهش خشونتهای خانگی در سه گونه همسرگزینی به انجام رسید. روش مطالعه کیفی است که با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. نمونه آماری زنان ساکن در شهر کرمانشاه و در سنین بین 40 17 بودند. انتخاب نمونه ها براساس روش نمونه گیری هدفمند از نوع قضاوتی بوده است. برای گردآوری داده ها از ابزار «مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته» استفاده شد. حاصل مصاحبه با 50 مشارکت کننده (ازدواجهای هیجانی: 13 نفر، ازدواجهای تنظیم شده رضایتمند: 18 نفر و ازدواجهای تنظیم شده اجباری: 19 نفر) دسته بندی شد. داده های این پژوهش پنج مضمون اصلی 1. تجربه زنان از خشونتهای خانگی علیه آنان 2. واکنش زنان به خشونت علیه آنان 3. احساسات زن هنگام مناسک دینی 4. واکنش شوهران بعد از مناسک دینی و 5. تأثیرات بعد مناسکی دین به دست آمده است.
خانه های امن به مثابه درمانگاه زنان خشونت دیده خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۶
143 - 167
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان، پدیده ای دیرینه و نسبتاً شایع در همه جوامع است. افزون بر میزان فراوان انواع خشونت جسمی، روانی، جنسی و اقتصادی علیه زنان، آنچه که اهمیت توجه و حمایت از زن خشونت دیده را در این وقایع، دوچندان می سازد، رقم سیاه این خشونت ها و لزوم حفاظت از خانواده و سایر اعضای آن، از جمله کودکان و همچنین درمان زنان بزه دیده برای پیشگیری از تکرار خشونت است. فارغ از مباحث لزوم یا عدم لزوم مداخله اجتماع محور در این زمینه، امروزه اقدام های مختلفی در راستای حمایت از زنان در معرض خشونت خانگی یا خشونت دیده از سوی نهادها و سازمان های مختلف دولتی یا جامعوی به کار گرفته می شود که پیش بینی و ایجاد «خانه های امن» نمونه ای از این موارد است. نقش خانه های امن در اصلاح زنان خشونت دیده یا در معرض خشونت از رهگذر ارائه حمایت های کوتاه مدت و بلند مدت امر مهمی است که تاکنون چندان موردتوجه پژوهشگران قرار نگرفته و پرداختن به آن ضروری است. از این رو، نگارندگان نوشتار حاضر ضمن بحث در مورد سابقه و ویژگی های خانه های امن در سایر کشورهای پیش رو مانند کانادا، ایالات متحده آمریکا و… با مراجعه به معدود خانه های امن دولتی و خصوصی شهر تهران، مصاحبه با مسئولان امر و بررسی دستورالعمل های نگاهداری زنان خشونت دیده خانگی در ایران، ویژگی های حمایتی خانه های امن و مسائل پیش روی آن ها را مورد بررسی قرار داد ه اند که نشانگر این مسئله است که وجود و گسترش خانه های امن در ایران لازم و همچنین رفع نقایص موجود در این زمینه نیازمند آموزش، آگاهی بخشی و جلب کمک یا حمایت یابی هرچه بیشتر جامعه مدنی و سایر نهادهای مرتبط دولتی برای ارائه برنامه های باکیفیت تر در ابعاد مددکاری، روان شناختی، حقوقی و پزشکی در راستای درمان زنان خشونت دیده و پیشگیری از تکرار خشونت در آینده است.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطه زوجین ناسازگار ساکن شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه خشونت یک مسئله جهان ی است و همه اعضای خانواده را درگیر می کند و به نوعی بر کارکرد خانواده تأثیر می گذارد بسیار مهم است که بر روی راهبردهای درمانی مؤثر که می توانند نه تنها به خانواده بلکه به جامعه نیز کمک کند متمرکز شد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر خشونت خانگی در خشونت علیه زنان؛ مداخله در رابطه زوجین ناسازگار شهر اهواز است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز سال 1397 است. نمونه ی پژوهش شامل 4 زوج (8 نفر) از افراد مراجعه کننده به این مراکز بوده که با توجه به پرسشنامه ی خشونت علیه زنان- حاج یحیی، مقیاس سازگاری زوجی و اقرار به خشونت فیزیکی وارد دوره درمان شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بوده است از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهم زمان استفاده شده است. پروتکل درمان در دو فاز 18 جلسه مداخله و 5 مرحله خط پایه و پیگیری اول 45 روزه و پیگیری دوم 3 ماهه در مورد تمام شرکت کننده ها اعمال شد. آزمودنی ها قبل از درمان و در جلسات 4-8-12-16-18 و پیگیری 45 روزه و 3 ماهه توسط پرسشنامه های مذکور مورد تحلیل قرار گرفتند. پاسخ داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نمره های آزمودنی ها با درص د بهبودی کلی (54/55( در پایان درمان و درص د بهبودی کلی) 78/56( و سطح معنی داری ) 01/0(P< بود. در پایان پیگیری نتایج نشان داد که: زوج درمانی خشونت خانگی باعث کاهش خشونت علیه زنان شد.
تجربه زیسته کودکان پیرامؤن خشؤنت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
113-134
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت خانگی علیه کودکان، علاوه بر جنبه های انسانی و حقوق بشری، یک مشکل عمده سلامتی به حساب می آید و عواقب جسمی، روانی و اجتماعی آن می تواند سلامت کودکان، خانواده و جامعه را در معرض آسیب قرار دهد. با توجه به شیوع و شدت خشونت خانگی در شهرستان بانه در این مقاله سعی شده است به تببین تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی از نوع جسمانی و عاطفی بپردازیم. مواد و روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. روش گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و گروه متمرکز انجام گردید. داده های حاصل از مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای گرانهایم- لاندمن مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تجربه زیسته کودکان پیرامون خشونت خانگی در قالب سه طبقه «چرخه ممتد آزار»، «پرخاشگری به مثابه راهبرد مراقبتی» و «حضور اجتماعی به مثابه یک چالش» جای گرفت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بر اهمیت اقدامات پیشگیرانه و توجه بیش از پیش مسئؤلان و متولیان امر در حمایت از کودکان و پیشگیری از کودک آزاری تأکید دارد. در این راستا می توان با افزایش آگاهی در سطوح مختلف جامعه، آموزش برای ایجاد فرهنگ بدون خشونت و نیز تربیت عاری از خشونت، تدوین اصلاح و بهسازی قانون حمایت از کودکان و شناسایی خانواده های آسیب زا و ارائه خدمات بازتوانی برای قربانیان کودک آزاری اقدامات مؤثری انجام داد.
طراحی الگوی اخلاقی خانواده امن و عاری از خشونت علیه زنان مبتنی بر نظرات نراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
32-51
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت خانگی منعکس کننده تعامل بین دو سیستم دلبستگی مختل است. خشونت علیه زنان مشکل عمده ای است که عواقب جسمی، روانی و اجتماعی دارد. این عواقب سلامت و امنیت زنان، خانواده و جامعه را به خطر می اندازد. روش: این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از تحلیل [1] و ترکیب مضامین [2] انجام شد. در مبانی فکری درمان و تشریح انگیزش ها و آسیب های مربوط به هر انگیزه (افراط و تفریط در ارضا) از نظرات نراقی در کتاب جامع السعادات بهره گرفته شد. ابتدا مضامین درمان اخلاقی از کتب اخلاق به ویژه جامع السعادات نراقی استخراح شد. سپس برای تدوین الگوی درمان اخلاقی از یافته های نورکراس و پروچاسکا در مورد مراحل و فرایندهای تغییر استفاده شد. در مرحله دوم مضامین مهم مراحل تغییر پروچاسکا و نورکراس نیز از منابع مربوط استخراج و طبقه بندی شد. سپس این دو نظام با استفاده از روش ترکیب مضامین با هم یکپارچه شد. با توجه به مضامین اخلاقی، مطالب با مراحل تغییر مطابقت و سپس گام های الگوی درمان خشونت تدوین شد. یافته ها : به نظر نراقی نفس انسان دارای چهار قوه عقل، غضب، شهوت و تخیل است. اگر عقل بر همه قوا حاکم شود، همگی به راه اعتدال کشانده می شوند و افراط در آن قوا مدیریت می شود. خشم و خشونت نتیجه افراط در قوه غضب است. بنابراین الگوی اخلاقی اولیه مستخرج از نظریه نراقی با هدف کسب تسلط عقل بر دیگر قوا، در چارچوب این مضامین طراحی شد. طبق مطالعات پروچاسکا و نورکراس، تغییر فرایندی تدریجی، قابل پیش بینی و مرحله ای است و تبعیت از ویژگی های این مراحل، احتمال بهبود را افزایش می دهد. به همین دلیل مضامین الگوی اخلاقی درمان خشونت، با ویژگی های مراحل تغییر، یکپارچه و در ده گام طراحی شد. نتایج: از آنجا که نراقی در نظریه ی خود ماهیت انسان، پویایی های شخصیت، آسیب شناسی، سلامت روان و تربیت عقلانی را تبیین کرده است و هر یک از آسیب های اخلاقی را به افراط یا تفریط در یک یا چند قوه نسبت می دهد، بنابراین برای ارائه الگوی مهارت های کنترل خشونت، نظام وی از انسجام لازم برای یک نظریه درمانی برخوردار است. چنانچه این نظام باویژگی های مراحل تغییر تلفیق شود، کاربرد آن در درمان اثر بخشی بیشتری خواهد داشت. [1] - Thematic Analysis [2] - Thematic Synthesis
مواجهه با خشونت در محیط خانه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (مطالعه موردی: دانش آموزان متوسطه دوره اول شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران علوم رفتاری و اجتماعی تعریف روشن و واحدی از مفهوم خشونت ارائه نداده اند. به طورکلی، تعریف خشونت تحت تأثیر فرهنگ، تجربه و اعتقادات جوامع، متفاوت است. رفتارهای خشونت آمیز بر انواعی از رفتارهای اجتماعی ناظر هستند که با قصد آشکار، ضمنی یا پنهان برای واردکردن صدمه به فرد دیگری انجام می شوند. پژوهش های دانشمندان مختلف مؤید عوارض جسمی، روانی و اجتماعی فراوان برای خشونت دیدگی ازجمله در ارتباط با عملکرد تحصیلی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه مواجهه با خشونت در محیط خانه با عملکرد تحصیلی دربین دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان چناران بود. در این تحقیق، از روش پیمایش استفاده شده است. علاوه براین، برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر پژوهش های پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق از دانش آموز پسر و دختر مدارس متوسطه اول شهرستان چناران تشکیل شده است که در سال 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. از این تعداد، 281 نفر پسر و 211 نفر دختر بودند. نتایج نشان داد که بین میزان مواجهه با خشونت خانگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. براساس تحلیل های رگرسیونی، دربین ابعاد مختلف خشونت، بعد اجتماعی آن و دربین عاملان خشونت خانگی، خشونت پدر دارای تأثیر منفی شدیدتری بر عملکرد تحصیلی بودند. علاوه براین، براساس بررسی های چندمتغیره مشخص شد که متغیرهای جنسیت، تحصیلات والدین و درآمد خانوار نیز بخشی از تغییرات متغیر وابسته (عملکرد تحصیلی) را تبیین می کنند.
تأثیر قانون بر ترویج خشونت خانگی علیه زنان (مطالعه کیفی: زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
180 - 210
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشونت خانگی علیه زنان مشکل اجتماعی مهمی است که پژوهش های بسیاری از سوی جامعه شناسان و جرم شناسان برای شناسایی عوامل این مشکل و پیشگیری یا کاهش آن انجام شده است.این پژوهش ها با وجود بررسی نقش عوامل اجتماعی و فردی چون سن،اقتصاد،فرهنگ و...،نسبت به تبیین قوانینی که خود می توانند زمینه اعمال خشونت خانگی علیه زنان را فراهم آورند کم توجهی نشان داده اند.همین امر انگیزه ای شد تا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر قوانین بر افزایش خشونت خانگی علیه زنان بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا، کیفی و از نظر نوع، توصیفی-تبیینی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان در شهرتهران تشکیل داده اند.نمونه گیری به شیوه در دسترس انجام و با65نفر اشباع نظری حاصل شد. جمع آوری داده ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته و به شکل حضوری،تلفنی و همچنین در شبکه های مجازی انجام شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها و نتایج: شناسایی مواد مختلف قانون مدنی و مجازات اسلامی و سایر قوانین که می تواند تأثیر بسیار در افزایش شمار خشونت خانگی علیه زنان داشته باشد، نشان داد جرم انگاری ها و کیفرگذاری های متعدد در لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت،تا زمان اصلاح قوانینی که خود بسترساز ایجاد،تقویت و شیوع خشونت علیه زنان هستند و فرهنگ مردسالارانه و قیم مآبانه مردان نسبت به همسران خود را به جامعه تزریق می کنند، نمی تواند در کنترل خشونت موثر باشند بلکه تنها به تورم جزایی و افزایش جمعیت کیفری منجر می شود؛ امری که همسانی چندانی با سیاست های کلان و اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری ندارد. پیشنهادمی شود اگر هدف واقعی از طرح لوایحی همچون تأمین امنیت زنان در برابر خشونت، مقابله با پدیده خشونت خانگی علیه زنان و تأمین امنیت آنان ضمن حفظ کیان خانواده است، در درجه اول قوانین حاضر که بعضاًخود شرایط اعمال خشونت را فراهم کرده و باعث ترویج این پدیده می شود اصلاح گردد.
اسلام و نقش آن در کاهش خشونت خانگی علیه زنان
حوزه های تخصصی:
خشونت در دنیای امروزی به پدیدهای شایع و پردامنه تبدیل شده است. در این میان خشونت خانگی علیه زنان بهدلیل نقش محوری زن در آرامشبخشی به اعضای خانواده و تأثیرات این نوع خشونت بر نظام خانواده و تحت تأثیر قرارگرفتن اعضای خانواده از این پدیده اهمیت دارد. اسلام از حقوق زنان بسیار دفاع کرده است و آیات قرآن و روایات معصومین (ع) سرشار از دستوراتی است که به مردان امر میکند دربرابر همسران خود نهایت مهر و عاطفه و لطافت را داشته باشند. پژوهش با مروری کوتاه بر خشونت خانگی علیه زنان، علل و عوامل پدیدآورنده خشونت و پیامدهای نامطلوب خشونت، دیدگاه اسلام درمورد خشونت علیه زنان و راهکارهای مبارزه با آن را بیان کند. گسترش بهداشت روانی و معنوی افراد، آموزشهای دینی و اخلاقی و آموزش شیوههای مقابله با استرس در زندگی از روشهای پیشگیرانه اسلام در این مورد است. همچنین اصلاح نگرش به زنان، اصلاح نگرش نسبت به کتکزدن زن، اصلاح نگرش درباره مسؤلیتهای خانگی زن، اصلاح رفتار و برخورد در مقابل همسر از راهکارهای درمانی اسلام برای مقابله با خشونت خانگی علیه زنان است.
بررسی علل خشونت خانگی علیه زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
97-117
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی علل خشونت خانگی علیه زنان در شهرستان تهران بود. تعداد 300 نفر از جامعه مذکور به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.طرح تحقیق از نوع پیمایش، اسنادی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. یافته ها نشان داد که رابطه آماری معن یداری بین متغیرهای کاهش منابع قدرت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، مرد سالاری، سنت گرایی، ایدئولوژی مردسالاری، محل تولد، الگوی تقسیم نقش و یادگیری خشونت و خشونت علیه زنان وجود دارد.
بررسی توصیفی خشونت خانگی و رابطه آن با نیمرخ روانی زنان متأهل
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
51-66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی توصیفی خشونت خانگی و رابطه ی آن با نیمرخ روانی زنان متأهل شهرستان دزفول بود.روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و تعداد نمونه 404 نفر بودند. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی خشونت خانگی و پرسشنامه MMPI بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین خشونت خانگی و هشت مقیاس بالینی نیمرخ روانی رابطه معنی داری وجود دارد.به علاوه یافته های پژوهش نشان داد 75 درصد زنان تحت خشونت خفیف ، 5/ 15 درصد خشونت متوسط و 7 درصد تحت خشونت شدید قرار داشتند. همچنین مشخص شد با افزایش میزان تحصیلات زنان و افزایش درآمد خانوار از میزان و شدت خشونت کاسته می شود.
بررسی فقهی حقوقی خشونت در مواجهه با زنان ناشزه
منبع:
دانشنامه های حقوقی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲
۲۰-۴۰
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع خشونت، خشونت خانگی است که رایج ترین شکل آن، خشونت مرد علیه زن است. از اموری که توسط برخی برای توجیه اعمال خشونت مورد سوءاستفاده قرار می گیرد؛ آیه ۳۴ سوره مبارکه نساء است که در فرازی از آیه در خصوص رفتار با برخی همسران می فرماید: واضربوهنّ. حال این مقاله در پی جواب این پرسش است که آیا به راستی اسلام فرمان به خشونت خانگی داده است؟ این پرسش اگرچه جزئی به نظر می رسد اما اگر رفع شبهه نشود ایرادی کلی بر پیکر ه دین است. برای یافتن جواب، به پژوهشی در نظرات مختلف تفسیری، فقهی و حقوقی پرداخته ایم و در پایان با مقایسه ی آن ها به نتیجه گیری و توجیه این دیدگاه پرداختیم که اولاً نشوز معنایی فراتر از صرف عدم تمکین جنسی دارد و ثانیاً واکنشی که به چنین نشوزی داده می شود دارای سه ویژگیِ تعزیری، تدریجی و حتّی کم تر از حد ثبوت دیه بودن است.
ویژگی های خشونت خانگی علیه زنان و زمینه های فرهنگی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
41 - 100
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، آسیب های متعدد جسمی و روانی برای زنان به همراه دارد. برنامه ریزی اجتماعی برای مقابله با این مسئله اجتماعی نیازمند شناسایی دقیق آن و زمینه های فرهنگی شکل دهنده آن است. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش پاسخ به این سؤال است که ویژگی های خشونت علیه زنان در خانواده و نیز عوامل فرهنگی زمینه ساز آن کدام است. نمونه مورد بررسی شامل 31 نفر از زنان خشونت دیده 15 تا 65 ساله شهر تهران است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ایشان جمع آوری گردید. روش انجام پژوهش روش تحلیل مضمونی بوده است. زنان خشونت دیده برای پدیده خشونت خانگی علیه زنان چهار ویژگی چرخه ای بودن، افزایش تدریجی تا مرحله جدایی و یا طلاق عاطفی، اجتناب ناپذیر بودن و همراه بودن خشونت جسمی با انواع دیگر خشونت را برشمردند. مضمون های فرهنگی اصلی شناسایی شده شامل مضمون اصلی مردسالاری (مضمون های فرعی جامعه پذیری جنسیتی، سلب قدرت تصمیم گیری از زنان و درونی سازی ستم) و مضمون اصلی نگرش های فرهنگی نادرست (طلاق تابوی اجتماعی، خشونت موضوعی مربوط به حوزه خصوصی خانواده و تحمل خشونت در هر شرایطی) بودند.
ارتباط سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با خشونت خانگی در زنان متأهل (مورد مطالعه: فرهنگیان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 213
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سرمایه روان شناختی و سرمایه فرهنگی با خشونت خانگی علیه زنان در زنان متأهل بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی و نمونه آماری آن 156 زن متأهل بود که از بین جامعه ی کارمندان زن متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بهبهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، سرمایه فرهنگی (CCQ) و پرسشنامه خشونت خانگی بودند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و کاننی انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های سرمایه روانشناختی و سرمایه فرهنگی پیش بین های منفی خشونت خانگی عله زنان بودند. نتایج تحلیل همبستگی کاننی نشان داد که چهار متغیر بنیادی برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و پیش بین مورد نیاز است و هر چهار بعد از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند. ضرایب بنیادی برای چهار بعد اول به ترتیب 87/0، 64/0، 58/0 و 31/0 به دست آمد. کمبود سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با دریافت خشونت خانگی بیشتر در زنان همبسته است، از این رو برنامه های آموزشی برای ارتقای این مهارت ها در زنان متاهل پیشنهاد می شود.
تجربه زیسته زنان از خشونت خانگی (مورد مطالعه: زنان مراجعه کننده به واحد کاهش طلاق مرکز اورژانس اجتماعی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت در خانواده یا خشونت خانگی خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع میپیوندد و عموماً در میان افرادی رخ میدهد که به سبب صمیمیت یا ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خوردهاند. اهداف این پژوهش دستیابی به معنای رفتار خشونتآمیز نزد زنان، نوعشناسی خشونت خانگی و تجارب زنان از اعمال خشونت خانگی است. این پژوهش با پارادایم تفسیرگرایی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، سعی در شناسایی تجارب زیستۀ زنان شهر اصفهان از خشونت خانگی دارد. میدان تحقیق، بخش کاهش طلاق مرکز اورژانس اجتماعی شهر اصفهان است. با استفاده از نمونهگیری هدفمند، با 18 نفر از زنان خشونتدیده مصاحبۀ عمیق نیمهساختیافته انجام شد و با روش هفتمرحلهای کولایزی، تحلیل دادهها صورت گرفت. نتایج تحقیق علاوه بر ارائۀ نوعشناسی دقیق از خشونتی که زنان آن را تجربه کرده بودند نشان داد که هرکدام از زنان خشونتدیده، براساس نوع خشونتی که تجربه کردهاند، خشونت علیه زن را چگونه تعریف میکنند. زنان در بیان تجاربشان به دلایل خشونت همسر نیز اشاره کردند. در این خصوص به دخالت خانوادۀ مرد، ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی مرد، نداشتن شناخت کافی از یکدیگر و اندیشههای مردسالاری اشاره میکنند. همچنین، زنانی که قدرت مقابله با همسر را در خود نمیبینند، بهصورت منفعلانه به سازش و تحمل زندگی خشونتبار، پنهانکردن خشونت اعمالشده و درنهایت، دفاع از خود در هنگام کتکخوردن میپردازند. آن دسته از زنان که توانایی مقابله با خشونت همسر را دارند، بهصورت فعالانه دست به اقداماتی چون اتخاذ تدابیر برای بهبود اوضاع، انجامندادن خواستههای مرد، ناسزاگویی در مقابل خشونت کلامی شوهر و درنهایت، با نتیجهنگرفتن از اقدامات اشارهشده، به قهر و ترک منزل دست میزنند.
کووید19 زمینه سازی برای افزایش خشونت خانگی علیه زنان: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
205-214
حوزه های تخصصی:
بیماری جدید کرونا ویروس و اقدامات محدودیتی ناشی از آن ساختار خانواده ها را در معرض برخی مسائل و تنش-های بحرانی قرار داده است و باعث افزایش خشونت خانگی نسبت به زنان شده است. مطالعه حاضر دلایل افزایش خشونت خانگی مرتبط با شیوع کرونا ویروس جدید (کووید19) به روش مرور نظام مند مورد بررسی قرار داد. بدین صورت که یافته های پژوهشی از سال های میلادی 2019 تا 2020 در پایگاه های اطلاعاتی PupMed ، ProQuest ، Springer ، Scopus ، Science direct و Google Scholar با جستجوی کلیدواژه های کووید19، خشونت خانگی، خشونت نسبت به شریک صمیمی، تعارضات زناشویی و سلامت روان مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت بر اساس معیارهای ورود از بین 65 مقاله مورد بررسی، 15 مقاله وارد پژوهش و نتایج طبقه بندی، خلاصه و گزارش شد. ارزیابی حاصل از مقالات مورد بررسی نشان داد قرنطینه طولانی مدت، مشکلات اقتصادی، مصرف الکل و مواد مخدر و اختلالات روانی از دلایل افزایش خشونت خانگی همزمان با شیوع کووید19 به شمار می روند. با توجه به پیامدهای منفی خشونت خانگی برای سلامت روانشناختی و جسمانی قربانیان هماهنگی و همکاری نهادهای مختلف در جهت طراحی و اجرای راهبردهای مداخله ای و حمایتی موثر به منظور جلوگیری از بروز خشونت خانگی و کاهش تاثیرات منفی ناشی ازآن توصیه می شود.
پیش بینی پرخاشگری کودکان بر اساس خشونت خانگی و الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رفتاری شایع کودکان در سال های اخیر پرخاشگری به شکل های مختلف است. محیط زندگی کودک و رویارویی با الگوهای رفتاری موثر، نقش مهمی در شکل گیری رفتار کودک دارد. با توجه به ضرورت شناخت دقیق عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخاشگرانه، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری کودکان بر اساس خشونت خانگی و الگوهای ارتباطی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی 98-99 بود که 136 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد مطالعه، انتخاب شده اند. پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992)، پرسشنامه خشونت خانگی (ادلسون، جانسون و شین، 2007) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتزپاتریک، 1990) به عنوان ابزارهای این پژوهش برای جمع آوری داده ها، استفاده شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss22 و با روش های میانگین، انحراف استاندارد، و تحلیل رگرسیون، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ترکیب سه متغیر رویارویی با مشاجره والدین، رویارویی با خشونت در محله یا مدرسه، و جهت گیری همنوایی، بهترین پیش بینی کننده پرخاشگری کودکان هستند که در مجموع 65 درصد واریانس آن را تبیین می کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که پرخاشگری کودکان به وسیله عواملی هم در سطح خانواده مانند مشاجره والدین و هم در سطح خارج از خانه مانند محیط مدرسه، قابل تبیین است. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1667-1682
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات مختلفی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر رفتارهای مرتبط با طلاق عاطفی در زنان نشان داده اند، اما آیا درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی مؤثر است و کدام یک تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با مشکلات طلاق عاطفی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 203 نفر از زنان با مشکلات طلاق عاطفی ارجاع داده شده به مراکز مشاوره و مرکز اورژانس اجتماعی 123 شهرستان دزفول در سال 1397 بودند که 60 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفرِ (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. درمان شناختی رفتاری (داتیلیو، 2009) و طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) در 16 جلسه، طی 2 ماه برای دو گروه آزمایشی انجام شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خشونت علیه زنان (حاج یحیی، 1999) و مقیاس نگرش به خیانت زناشویی (واتلی، 2008) بودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که هر دو مداخله درمانی بر کاهش روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان مؤثر بوده و این نتیجه در مرحله پیگیری پایدار بود. (0/01 p< ). همچنین، بین درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی زنان تفاوت معناداری به لحاظ آماری یافت نشد (0/05 p> ). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی از مداخلات مؤثر برای کاهش روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با طلاق عاطفی می باشند.
خشونت خانگی علیه زنان دارای معلولیت و دسترسی به عدالت در نظام بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1049 - 1068
حوزه های تخصصی:
زنان دارای معلولیت، به واسطه دو خصیصه زن بودن و داشتن معلولیت، موضوع تبعیض مضاعف بوده، و در مقابل انواع خشونت و بی عدالتی، نسبت به دیگران آسیب پذیر ترند. محدود شدن آنان به محیط زندگی ، اعم از خانه یا مراکز نگهداری از یک سو، و فقدان مهارت ها و آموزش های لازم برای شناخت و مقابله با موقعیت های خطرناک از سوی دیگر، آنان را در معرض خشونت های خانگی متعدد، طولانی و متفاوتی از سایرین قرار می دهد. دسترسی به عدالت راهکار قانونی مقابله با خشونت است، اما زنان دارای معلولیت به واسطه موانع متعدد، اغلب از دریافت جبران های مناسب باز می مانند. تلاش های بین المللی برای ارائه راهکار های مقابله با خشونت خانگی و دسترسی به عدالت برای زنان دارای معلولیت، مانند تأمین مهارت آموزی، وا داشتن دولت ها به تأمین دسترسی، اصلاح قوانین و افزایش آگاهی عمومی، موضوع نوشتار حاضر است. در واقع، این مقاله در پی آن است تا ضمن مطالعه تحلیلی-توصیفی، به رویکرد و راهکار های نظام بین المللی حقوق بشر در پیشگیری از خشونت خانگی علیه زنان دارای معلولیت، و در فرض بروز خشونت، تسهیل دسترسی آنها به عدالت بپردازد.