مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
دختران
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
39 - 56
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر یکی از بزرگترین پیشرفت های مهم بشر در حوزه ارتباطات رخ داده است. تلفن همراه امروز به عنوان ابزار و وسیله لاینفک زندگی روزمره افراد تبدیل شده و اغلب از امور روزانه افراد با استفاده از این فناوری انجام می شود. البته این پدیده جذاب ارتباطی خواسته یا ناخواسته مشکلاتی در زمینه های مختلف به خصوص در حوزه های فرهنگی و اجتماعی در جوامع بشری به جا گذاشته است که این امر خود موجب پیدایش تحولات شگرف در رفتار انسان ها شده است. کشور ما نیز در این مقوله مستثنی نیست و اقشار مختلف مردم با بهره برداری از تلفن همراه و فناوری های مرتبط با آن از جمله اینترنت و شبکه های اجتماعی دچار این تغیر رفتار شده اند. دختران نوجوان و جوان از جمله گروه هایی هستند که گرایش زیادی به استفاده از مبایل دارند و گاهاً دچار اعتیاد اینترنتی می شوند و در گستره این نوع از ارتباطات مجازی گرفتار آسیب هایی چون ارتباط با جنس مخالف، افت تحصیلی و گوشه گیری می گردند. از همین رو محقق در این پژوهش و با بررسی رفتار دختران دبیرستانی شهرستان های سمنان ومهدیشهر به دنبال سنجش رابطه معنادار بین متغیر استفاده از تلفن همراه و آسیب های مورد اشاره است و در پایان و پس از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری راهکارهایی را پیشنهاد می کند.
بررسی رابطه خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی در دختران با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
21 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترکیب مطالعات انجام شده در حوزه اثربخشی خودکارآمدی بر عملکرد تحصیلی دختران انجام شده است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات در دسترس بود که در بین سال های 1382 تا 1400 و 2002 تا 2021 منتشر شده بود. به منظور جمع آوری اطلاعات از چک لیست مشخصات طرح های پژوهشی مصرآبادی (1389) استفاده شد. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 127 اندازه اثر از 99 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های ثابت و تصادفی و تحلیل ناهمگنی با استفاده از CMA استفاده شد. یافته ها: تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی پژوهش های مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت 422/0 و برای مدل اثرات تصادفی 437/0 است. با توجه به ناهمگونی اندازه های اثر، نوع نمونه مورد استفاده در پژوهش ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده بررسی شد. نتایج نشان داد که اندازه اثر رابطه خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی دختران در پژوهش هایی که از دانش آموزان راهنمایی به عنوان نمونه استفاده شده، نسبت به سایر پژوهش ها بیشتر است. همچنین نتایج نشان دادند که از میان انواع خودکارآمدی، خودکارآمدی اجتماعی بیشترین ارتباط را با عملکرد تحصیلی دختران دارد. نتیجه گیری: بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که بین خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دختران رابطه وجود دارد.
هویت و زندگی روزمره دختران در فضاهای عمومی شهر، مطالعه دختران دانشجوی رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه مدرن، نوع روابط افراد با فضاهای شهری و سبک زندگی روزمره را تغییر داده است، حضور در فضاهای اجتماعی و برقراری ارتباط یکی از نیاز های انسان امروزی است. این نیاز در اولین قدم خود را در کنش های روزمره نشان می دهد. در این پژوهش، شیوه زندگی 35 دختران دانشجو شامل روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، نحوه گذراندن زندگی روزمره، ارزش های مطلوب و هنجارهای مورد تبعیتشان و شیوه های رفتاری در شهرستان رفسنجان مورد توجه بوده است. داده ها با استفاده از روش کیفی و از خلال مصاحبه های فردی و گروهی و یادداشت برنامه فعالیت های روزانه جمع آوری شدند. با فن تحلیل محتوای موضوعی، هویت فرهنگی این دختران یعنی میزان و نحوه استفاده از سرمایه های فرهنگی و اجتماعی فضاهای پیرامونی مورد مطالعه قرار گرفت. با تحلیل داده ها به این نتیجه رسیدیم که در فرهنگ رفسنجان برای دختران هنجارها و ممنوعیت هایی در متن جامعه تعیین شده است. علاوه بر وجود موانع حضور در فضاهای عمومی شهر، عدم برنامه ریزی برای زندگی روزمره و اهمیت نداشتن آن در میان دختران مورد مطالعه به چشم می خورد. آنها هیچ گونه ایده، نظم و یا هدف خاصی برای سپری کردن زندگی روزمره و حضور یافتن در عرصه عمومی ندارند.
آسیب شناسی پدیدارشناسانه هویت جنسیتی دختران نوجوان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
ساختار هویت جنسیتی در نوجوانان علاوه بر تعامل اجتماعی رودررو، تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و در رأس آن اینترنت و شبکه های مجازی، قرار دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته دختران نوجوان از حضور در فضای مجازی و تأثیر آن بر هویت جنسیتی آنان انجام شد. این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی است و با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند و تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دختران 13 تا 18 سال شهر تهران انجام شد. در نهایت پس از انجام 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق پژوهشگر به اشباع داده ها رسید. مصاحبه ها با روش اسمیت مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. در این پژوهش 4 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی و 52 واحد معنایی به دست آمد که مضامین اصلی عبارت بودند از: «تغییرات رفتاری دختران»، «دسترسی به اطلاعات زودهنگام جنسی»، «کاهش اعتماد به نفس»، «اختلال در هویت جنسیتی». با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، حضور بیش از 5 ساعت در روز در شبکه های مجازی مانند اینستاگرام باعث آسیب به هویت جنسیتی دختران نوجوان می شود.
پیش بینی سبک های هویت دختران نوجوان براساس عزّت نفس و خود پنداره آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های هویت دختران نوجوان براساس عزّت نفس و خودپنداره آنها انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری را دختران 15سال به بالای شهر قم تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خودپنداره راجرز(1957)، عزّت نفس کوپر اسمیت (1967) و سبک های هویت یابی ISI-G6 (واﯾﺖ، واﻣﭙﻠﺮ و وﯾﻦ، 1998) استفاده شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی از نوع میانگین، انحراف معیار، فراوانی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون نشان داد که عزّت نفس ۲ درصد و خودپنداره ۱۲ درصد سبک های هویت دختران نوجوان را پیش بینی می کنند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه میان استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و باز تعریف هویت جنسیتی (مورد مطالعه: دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان)
پژوهش حاضر باهدف مطالعه جامعه شناختی تعیین رابطه میان استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و بازتعریف هویت جنسیتی در بین دختران دانشجو در دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شده است. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. چارچوب نظری این مطالعه رهیافت ترکیبی در حوزه استفاده از فناوری و رسانه های جدید و بازتعریف هویت جنسیتی از گیدنز و گافمن است. جامعهٔ آماری آن شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه بوعلی سینا که در امتحانات ترم دوم (نیمسال 4002) در دانشگاه حضور داشته اند، است و حجم نمونه با استفاده از فرمول عمومی کوکران 366 نفر و نمونه ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شده اند. نتایج توصیفی نشان می دهد که پاسخگویان در سطح متوسط بالا(7/3) از فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی استفاده می کنند. همچنین در سطح بالا (6/4) به بازتعریف هویت جنسیتی می پردازند. نتایج آزمون همبستگی نشان از معنادار بودن رابطه استفاده از فناوری نوین ارتباطی و اطلاعاتی و بازتعریف هویت جنسیتی (41/0) دارد. همچنین همبستگی مثبت و معناداری میان هر یک از ابعاد متغیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی با ابعاد بازتعریف هویت جنسیتی تأییدشده است.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر مهارت های ارتباطی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
169 - 184
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه ای جلسات درمانی پذیرش و تعهد اقتباس از پترسون، ایفرت، فینگولد و دیویدسون (2009) قرار گرفت؛ اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه تجدیدنظر شده مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه اثربخشی معناداری بر درک پیام (37/6=F، 004/0=P)، تنظیم هیجان (62/8=F، 001/0>P)، گوش دادن (57/4=F، 017/0=P)، بینش به ارتباط (04/16=F، 001/0>P)، ابراز وجود (16/9=F، 001/0>P) دختران نوجوان دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان پذیرش و تعهد می -تواند به عنوان شیوه های درمانی برای بهبود مهارت های ارتباطی دختران نوجوان در محیط های آموزشی و درمانی به کار برده شود.
مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در بافت دینی؛ همه چیزخواری یا انتخاب گری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۹)
5 - 25
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی است. برای دستیابی به داده های این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. این مصاحبه ها، با 23 نفر از دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی انجام شده که در مدارس خاص مذهبی تحصیل می کنند. داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شده اند. برای تحلیل داده ها، ابتدا کدگذاری باز انجام شد و پس از آن مضامین پایه و سازمان دهنده استخراج شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد، مصرف موسیقی دختران نوجوان زیسته در زمینه فرهنگی دینی را می توان در هفت مضمون دسته بندی کرد. این مضامین سازمان دهنده، بیان می کنند که دختران نوجوان مورد مطالعه در این پژوهش، دارای چه نوع مصرف موسیقی هستند، از چه طریقی به موسیقی دست پیدا می کنند و به آن گوش می دهند، تحت چه شرایطی و چگونه به مصرف موسیقی می پردازند، چه دلایل و عواملی موجب می شود که آنها به برخی از گونه های موسیقی گوش ندهند، اطرافیان دختران نوجوان تحت چه عناوینی آن ها را از مصرف برخی موسیقی ها نهی می کنند و در پایان، مصرف موسیقی موجب چه تأثیرهایی بر آنها می شود
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۹ (پیاپی ۷۸)
186-177
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیار های ورود و خروج تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه شادکامی اکسفورد ( OHQ ، 2002) و سازگاری اجتماعی بل ( BAI ، 1961) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن اگاهی ویلئامز و سگال (2003) به مدت 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. ی افته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی (32/52 = f ، 01/0= p ) و سازگاری اجتماعی (71/39 = f ، 01/0= p ) در دختران اقدام به خودکشی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود ( 01/0= p ). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مناسبی برای ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه است.
مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی و فاقد بدرفتاری جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی دوران کودکی با دختران فاقد سابقه بدرفتاری جنسی دوران کودکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علَی-مقایسه ای و نمونه شامل ۲32 دختر از دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که مقارن با شرایط آموزش مجازی پاندمی ویروس کرونا، به شیوه در دسترس و از طریق ارسال لینک پرسشنامه در کانال های اجتماعی مربوط به دانشجویان دانشگاه انتخاب شدند؛ بدین صورت که در ابتدا 116 دانشجوی دختر با رعایت ملاک های ورود داشتن سابقه بدرفتاری های جنسی دوران کودکی و با دامنه سنی 18 تا 40 سال و ملاک خروج سابقه اعتیاد به مواد مخدر به عنوان گروه قربانی در نظر گرفته شدند و به همراه 116 دانشجوی دختر دیگر که سابقه هیچ گونه بدرفتاری جنسی دوران کودکی نداشتند و از لحاظ سن و سطح تحصیلات با افراد گروه اول همتا شده بودند گروه نمونه را تشکیل دادند و پرسشنامه های ترس از شفقت (FCS)، پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II) و بخشودگی بین فردی (IFI) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزارSPSS-26 انجام گرفت. یافته ها گویای وجود تفاوت معنادار قربانیان بدرفتاری جنسی و گروه فاقد سابقه بدرفتاری جنسی از نظر ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری بود. نتایج برای روان شناسان جهت لزوم برگزاری دوره های آموزشی و مداخلاتی برای کاهش چنین پیامدهای روان شناختی مفید می باشد.
بررسی ظرفیت کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم از منظر مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
69 - 86
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از محورهای مهم ارزیابی سلامتی جوامع که نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی جامعه ایفا می کند، به زیستی اجتماعی می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه براساس مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز است. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا، جامعه اطلاع رسان شامل یک جلد کتاب درسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 و ابزار پژوهش فهرست وارسی با توجه به مؤلفه های به زیستی اجتماعی از دیدگاه کیز می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مدّ نظر به عنوان ملاک های تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل کتاب مذکور اقدام شد. با توجه به ضریب درگیری (ISE=0/8) حاصل از محتوای کتاب مورد بررسی، می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی» دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه به مؤلفه های به زیستی اجتماعی، در حدّ پایین تر از متوسط (ضریب درگیری پایین تر از 1) و نیمه فعال بوده، به تجدید نظر و ویرایش اساسی نیاز دارند. علاوه بر این از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نحوه توزیع مؤلفه ها در محتوای کتاب مذکور استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/147، Chi-Square: 6.790 a ) نشان داد که میزان توجه کتاب به مؤلفه های به زیستی اجتماعی به صورت معناداری متوازن است. همچنین در کتاب یادشده مؤلفه مشارکت با 3/11 درصد، بیشترین فراوانی و مؤلفه انسجام با 43/7 درصد، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های به زیستی اجتماعی به خود اختصاص داده اند.
فهم نسلی وفاداری و سازوکارهای مواجهه با بی وفایی (تجربه دختران تهرانی و مادران آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
541 - 569
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخ دادن به این پرسش است که دختران و مادرانشان چگونه وفاداری را فهم و معنا می کنند. به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد؟ همچنین در امتداد آن، این سؤال مطرح می شود که راهبرد این دو گروه هدف در مواجهه با بی وفایی چیست. در خلال پاسخ به این پرسش ها و رصد تحولات معنایی و ارزشی مفهوم وفاداری، تفاوت معنادهی، مواجهه و راهبرد های به کاررفته توسط دختران متأهل و مادرانشان در مواجهه با فقدان وفاداری مورد مداقه قرار گرفت. از مجموعه مفاهیم نظری «عشق سیال» باومن، «رابطه ناب» گیدنز، «سرمایه داری عاطفی» ایلوز، «ستایش عشق» بدیو، «انواع کنش های معنادار» وبر، مفهوم مدارای اجتماعی و مواردی از این قبیل برای ایجاد حساسیت نظری در کار پژوهش استفاده شد. به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از نمونه گیری هدفمند، داده ها از 24 مصاحبه با دختران 23-33 ساله (متأهل) شهر تهران و مادرانشان جمع آوری شد. با استفاده از روش تحلیل تماتیک، 15 مضمون اصلی به دست آمد که آن ها را در سه محور دسته بندی کردیم. محور اول تصور معنایی از وفاداری است، محور دوم شامل راهبرد ها و محور پایانی مداخله گرها است.
تأثیر کتاب درمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان دختر ساکن خوابگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۴
۸۲-۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کتاب درمانی روشی مکمل جهت پیشگیری، درمان و ارتقای رفتارهاست که با همکاری کتابداران وروانشناسان یا پزشکان اجرا می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرکتاب درمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1392 است. روش کار: نیمه تجربی مداخله ای- کاربردی است که به صورت طرح دو گروهی با پیش آزمون- پس آزمون انجام شد. جامعه پژوهش5160دانشجوی دختر ساکن خوابگاه بودند که 64 نفر از آنان به صورت تصادفی در دوگروه شاهد و آزمون قرار گرفتند (هر گروه 32 نفر). داده ها از طریق پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت در دو نوبت گردآوری شد. برای گروه آزمون هشت جلسه کتاب درمانی برگزار شد، اما برای گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. بعد از دو ماه آموزش و یک ماه دوره آیش جهت تأثیرگذاری، هر دو گروه دوباره ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و توزیع فراوانی) و استنباطی (t مستقل و t زوجی و من ویتنی) در نرم افزار SPSS20 تحلیل شدند. یافته ها: کتاب درمانی گروهی بر عزت نقس کلی و مقیاس های عمومی، خانوادگی و تحصیلی آن در گروه آزمون تأثیر مثبتو معنی داری داشت اما بر بعد اجتماعی عزت نفس تأثیری نداشت. همچنین تفاوت میانگین نمرات گروه آزمون و شاهد پس از مداخله معنادار بود. نتیجه گیری: کتاب درمانی گروهی می تواند باعث افزایش سطح عزت نفس دانشجویان دختر شود. با اجرای مفید آن می توان به اهداف مختلف پیشگیری و ارتقای سلامت روان دست یافت. پیشنهاد می شود این روش به دلیل سادگی، ارزانی و دسترس پذیری جهت بهبود سایر معضلات روانشناختی به کار گرفته شود.
مقایسه سبک های تفکر و هیجان طلبی در دانشجویان دختر رشته های هنر و ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک های تفکر و هیجان طلبی در دانشجویان کارشناسی رشته های هنر و ریاضی انجام شده است. پژوهش از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر رشته هنر و ریاضی، دانشکده هنر و معماری واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی و مجتمع آموزشی پیامبر اعظم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است که در نیمسال دوم تحصیلی 88-87 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه ی پژوهش شامل 662 نفر از دانشجویان دختر ریاضی و هنر بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای سنجش سبک های تفکر از پرسشنامه سبک های تفکر (TSI؛ استرنبرگ، a1997) و نیز برای اندازه گیری هیجان طلبی از آزمون هیجان طلبی (AISS؛ آرنت، 1994) استفاده شد که هر دو آزمون فوق برای دانشجویان در دانشگاههایشان اجرا گردید. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق از طریق آزمون t گروههای مستقل تحلیل شدند و نتایج زیر حاصل گردید: بین سبک های تفکر قضاوتگر، فرد سالار، پایور سالار، کلی نگر و جزئی نگر، در دانشجویان ریاضی و هنر تفاوتی وجود ندارد و سبک تفکر درون نگر در دانشجویان هنر بیشتر از دانشجویان ریاضی است (01/0p<)، سبک تفکر بیرون نگر دانشجویان ریاضی بیشتر از دانشجویان هنر است (05/0p<). همچنین سبک های تفکر اجرایی و محافظه کار در دانشجویان ریاضی بیشتر از هنر است (01/0p<) و نیز سبک های تفکر ناسالار (05/0p<) و قانون گذار، جرگه سالار و آزاداندیش در دانشجویان هنر بیشتر از دانشجویان ریاضی است (01/0p<) و همچنین هیجان طلبی دانشجویان هنر بیشتر از دانشجویان ریاضی است (01/0p<).
استفاده دانشجویان دختر از لوازم آرایشی و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش عوامل جامعه شناختی مؤثر بر استفاده دختران جوان از لوازم آرایشی می باشد. این پژوهش با روش ییمایش انجام و داده های آن از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد اسلام آبادغرب بود. تعداد جامعه آماری برابر 784 نفر است. از این تعداد، 400 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای، تمایل به جلب توجه، تشخص طلبی، میزان نوگرایی، میزان گرایش دینی و تحصیلات پدر و مادر با استفاده از لوازم آرایشی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که شش متغیر تمایل به جلب توجه، میزان تشخص طلبی، میزان نوگرایی، میزان درآمد، وضعیت شغلی و وضعیت تأهل، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله شده و در مجموع مقدار 51 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
345 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران شهر شیراز بود. تعداد 180 شرکت کننده (90 زن و 90 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ساختار یافته و مقیاس نگرش و انتظار ازدواج (MAES) در نظر گرفته شد. آزمودنی ها پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرش، و انتظار از ازدواج (36 سؤالی) را کامل کردند. برای تحلیل داده از روش توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمونt و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین انتظارات از ازدواج زنان و دختران وجود داشت (05 / 0P<). یافته ها تفاوت معناداری بین دو گروه در سه خرده مقیاس اصلی انتظارات، قصد ازدواج، نگرش کلی به ازدواج، و انتظار از ازدواج را نشان داد. در خرده مقیاس های فرعی، تفاوت معناداری بین نگرش منفی به ازدواج، ترس/ شک و تردید و عشق در زنان و دختران وجود داشت. اما تفاوت معناداری در سایر خرده مقیاس ها از قبیل احترام، اعتماد، مسائل مالی، معنا، و صمیمیت جسمانی مشاهده نشد. همچنین، از نظر هدف از ازدواج بین اهداف با انگیزه عاطفی، مذهبی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و ایده آل گرایانه تفاوت معنا داری (01 / 0P<) مشاهده شد، اما بین اهداف جنسی تفاوت معنادار نبود. نتیجه کلی این مطالعه بیانگر این است که زنان نسبت به دختران انتظارات بالاتری از ازدواج داشتند و هدف از ازدواج زنان و دختران متفاوت بود.
واکاوی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
491 - 509
حوزه های تخصصی:
آموزش فلسفه به دانش آموزان تا حد زیادی قدرت مواجه آن ها با بحران های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و انتخاب رشته، شغل، همسر و... را افزایش می دهد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه می باشد. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا و جامعه اطلاع رسان شامل یک جلد کتاب درسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1399-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به معیارهای تفکر فلسفی (شامل سه حیطه استدلال، قضاوت و مفهوم سازی و دوازده مؤلفه) می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل کتاب مذکور اقدام شد. علاوه بر این از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نحوه توزیع مؤلفه ها در محتوای کتاب مزکور استفاده گردید. باتوجه به تحلیل ضریب درگیری (ISE=0/94) به دست آمده از محتوای کتاب مورد بررسی، می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه به مؤلفه های تفکر فلسفی، در حد نسبتا مطلوب (ضریب درگیری پایین تر از 1) و به صورت نیمه فعال می باشد. همچنین نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/006، Chi-Square: 26.316) نشان داد که میزان توزیع مؤلفه ها در کتاب یادشده به طور معناداری نامتوازن می باشد. به گونه ای که مؤلفه شناخت با 36/5 درصد فراوانی، دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه تمرکززدایی با 42/2 درصد فراوانی، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های تفکر فلسفی به خود اختصاص داده اند.
شناسایی عوامل مؤثر در استفاده ی بیمار گونه دانش آموزان از فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1-12
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در استفاده بیمارگونه دانشآموزان دختر از فضای مجازی بود. جامعه آماری پژوهش 11171 نفر دانشآموز دختر مدارس متوسطه دوره دوم ناحیه یک شهرستان اردبیل بود. از میان این جامعه، تعداد370 نفر با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان با آلفای (0.05)، بر اساس نظر مدیران و دبیران با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس بر اساس دو شاخص میزان ساعت استفاده از فضای مجازی و استفاده بیمارگونه؛ پرسشنامه 183 نفر قابل تحلیل بود. روش پژوهش، توصیفی -همبستگی بود. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه «محقق ساخته» استفاده شد که روایی پرسشنامه به تأیید صاحبنظران رسیده و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ با اجرای مطالعه مقدماتی (97/0) بدست آمد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که 12 عامل (کارکرد ضعیف خانواده، فقدان روابط صمیمانه و دوستانه، انزوای اجتماعی، تنوعطلبی، گمنامی هویت فرد، اعتقادات مذهبی، اعتماد به نفس پایین، مدت زمان و نوع استفاده از فضای مجازی، احساس تنهایی، مشکلات تحصیلی، هزینه پایین و افسردگی و اضطراب اجتماعی) در مجموع؛ 73 درصد از واریانس استفاده بیمارگونه دانشآموزان دختر از فضای مجازی تبیین میکنند. و از بین این عوامل، کارکرد ضعیف خانواده با مقدار (461/11) و فقدان روابط صمیمانه و دوستانه با مقدار (049/9) بیشترین سهم و عامل افسردگی و اضطراب اجتماعی با مقدار (520/3) کمترین سهم را دارند.
مقایسه سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی در دختران با و بدون سندروم متقاطع فوقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سندروم متقاطع فوقانی سبب ایجاد محدودیت حرکتی و ضعف در عملکردهای حرکتی افراد می شود. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی در دختران با و بدون سندروم متقاطع فوقانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است و داده های آن به صورت میدانی جمع آوری شدند. جامعه آماری پژوهش، شامل دو گروه دانش آموزان دختر 10-12 ساله سالم و دانش آموزان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی شهر خلخال در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. با استفاده از نرم افزار جی پاور، تعداد نمونه آماری، 60 نفر تعیین شد. این تعداد با استفاده از صفحه شطرنجی غربالگری شدند و پس از ارزیابی های کمی قامتی در دو گروه سالم (30 نفر) و گروه مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی (30 نفر) قرار گرفتند. زاویه سر به جلو و شانه به جلو با استفاده از فتوگرافی، زاویه کایفوز با استفاده از Goniometer-pro app، سواد جسمانی با استفاده از آزمون سواد بدنی کانادا (2-CAPL) و عملکرد اندام فوقانی نیز با استفاده از آزمون Y اندام فوقانی ارزیابی شدند. داده ها از طریق آزمون t مستقل در محیط نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 26 در سطح 0/05 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دختران سالم در همه متغیرهای سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی نسبت به دختران مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی به طور معناداری در وضعیت مطلوب تری قرار داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود مربیان و متخصصان ورزشی و تندرستی از نتایج این تحقیق برای توسعه سواد حرکتی و عملکرد دانش آموزان دارای سندروم متقاطع فوقانی استفاده کنند.
نقش زنان و دختران در توسعه ایران (مطالعه موردی توسعه در ج.ا.ا)
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۲ شماره ۸۹
93-128
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در ماه های اخیر از اهمیت زیادی برخوردار شده است، نقش زنان و دختران در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی است. امروزه زنان و دختران ایرانی در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی را ایفا می کنند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل زمینه ساز چنین پیشرفتی در جامعه نقش زنان است، درگذشته زنان ایران به دلیل وجود برخی مشکلات و محدودیت های زیاد از این امکانات برخوردار نبودند اما امروزه نقش آن ها رو به فزونی بوده است. به لحاظ تاریخی، شاید بتوان گفت یکی از اولین قدم های زنان در توسعه در ایران، در زمان قاجاریه بوده است که در این دوره زنان برای رسیدن به مقام و جایگاهی مهم در جامعه تلاش فراوانی کردند. و از آنجایی که برخوردار بودن از سواد و تحصیلات و آموزش یکی از شرایط لازم برای تحقق این نقش بوده است، بنابراین در توسعه آن کوشیدند. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که زنان و دختران در توسعه ایران در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه نقشی دارند؟ نویسنده در پاسخ به این سوال به روش توصیفی-تحلیلی این فرضیه را مطرح کرده است که زنان نقش بسزایی را در توسعه ایران دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد، باتوجه به شاخص های بهداشتی، آموزشی، مشارکت اجتماعی و ... زنان ایرانی حضور تعیین کننده ای در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... داشته و در شرایطی به مراتب بهتری، نسبت به اغلب کشورهای درحال توسعه منطقه ای و اسلامی قرار دارند.