مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
دختران
حوزه های تخصصی:
تجرد وضعیتی است که برخی فرصت های تعاملی و اجتماعی را به دلیل فقدان همسر و زندگی مشترک از انسان سلب می کند و می تواند به احساس تنهایی و انزوای اجتماعی فرد دامن زند. تحقیق حاضر، دو موضوع را پیگیری می کند: دختران مجرد بالای 30 سال در شهر یزد از چه میزان انزوای اجتماعی رنج می برند، و چه عواملی این انزوا را ایجاد و تشدید می کند. شیوه تحقیق از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل 2613 نفر از کل دختران مجرد بالای 30 سال شهر یزد هستند که 139 نفر آنها با درنظرگرفتن همکاری نکردن جمعیت نمونه، به روش نمونه گیری گلوله برفی، انتخاب و مطالعه شدند. نتایج حاکی از این بوده است که میزان متوسط انزوای اجتماعی در بین جمعیت نمونه، 09/63 درصد است و این مقدار نشان دهنده درجه انزوای نسبتاً زیاد در بین آنهاست. همچنین، از بین متغیرهای باقی مانده در الگوی رگرسیون، باورهای سنتی و نوع برداشت از خود درمجموع بیشترین تأثیر را بر میزان انزوای اجتماعی داشته اند که بیشترین تأثیر، مربوط به متغیر برداشت از خود بوده است. با واریانس ترکیب خطی متغیرهای مستقل، می توان 8/29 درصد از واریانس میزان انزوای اجتماعی را توضیح داد.
بررسی ارتباط بین هایپرکایفوزیس با ابعاد سلامت روان (علائم جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ناهنجاری وضعیتی هایپرکایفوزیس با سلامت روان دانش آموزان بود. بدین منظور، 50 دانش آموز دختر دارای ناهنجاری هایپرکایفوزیس و 50 دانش آموز سالم، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. تشخیص و تعیین شدت ناهنجاری با استفاده از کایفومتر صورت گرفت. سپس، شرکت کنندگان پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ را تکمیل نمودند و پس از جمع آوری پرسش نامه ها، برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هایپرکایفوزیس با سلامت روان و خرده مقیاس های آن (اضطراب، کارکرد اجتماعی، علائم جسمانی و افسردگی) در دختران جوان تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین، مشاهده شد که قوز پشتی و ظاهر نامناسب ناحیه پشتی در افراد دارای هایپرکایفوزیس می تواند سلامت روانی دانش آموزان را درگیر کند. به طورکلی، می توان نتیجه گرفت که این ناهنجاری، علاوه بر این که به لحاظ جسمانی، مشکلاتی را برای فرد به وجود می آورد، از نظر روانی نیز سلامت فرد را به مخاطره می اندازد. بر این اساس، می توان با تشویق افراد دارای ناهنجاری به ورزش و تمرینات اصلاحی، زمینه بهبودی سلامت روان آن ها را فراهم نمود.
آموزش و نهادهای آموزشی دختران در دوره ی قاجار
حوزه های تخصصی:
تا قبل از انقلاب مشروطه اصولاً مراکز یا سازمانی که از سوی دولت یا افراد در خصوص آموزش و تعلیم و تربیت دختران ایجاد شده باشند، وجود نداشت. مراکز آموزشی در چارچوب مکتب خانه ها و تدریس خصوصی در منازل محدود می شد ومحتوای آموزشی آن ها نیز دگرگون نشده بود، اما در آستانه ی انقلاب مشروطه به واسطه ی نفوذ افکار تجددخواهی، شیوع تفکر آموزش برای رفع نواقص، اندیشه تأسیس مدارس دخترانه به سبک جدید قوت گرفت. در این دوره با توجه به فرصت های محدودی که فراهم شده بود و همچنین با حمایت دولت و حمایت های قانونی، مدارس دخترانه ابتدا به صورت ملی و سپس به صورت دولتی تأسیس شده که برنامه ی آموزشی این مدارس با توجه به ملی و دولتی بودنشان متفاوت بوده است. این مقاله که برمبنای روش کتابخانه ای و آرشیوی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به بررسی آموزش و نهادهای آموزشی دختران در دوره قاجار و از سویی شناسایی عوامل بستر ساز آموزش دختران و همچنین موانع پیش روی آنان، پرداخته است.
اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر رضایت از تصویر تن دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي تأثير آموزش گروهي روان شناسي مثبت نگر بر رضايت از تصوير تن (Body image) دانش آموزان نوجوان دختر شهرستان کوهدشت بود.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. از میان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان کوهدشت که رضایت پایینی را از تصویر تن خود گزارش نمودند، 32 نفر به صورت تصادفي انتخاب شدند و در دو گروه آزمايش و شاهد قرار گرفتند (در هر گروه 16 نفر). ابزار پ ژوهش، پرسش نامه رضایت از تصویر تن (Satisfaction with Body Image Scale یا SWBIS) بود. ابتدا از دو گروه پيش آزمون گرفته شد. آموزش مثبت نگری در 14 جلسه یک ساعته و به صورت دو بار در هفته برای گروه آزمايش به اجرا درآمد و گروه شاهد هيچ آموزشي دريافت نکرد. در پايان، از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحليل کواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
یافته ها: رضایت از تصوير تن دانش آموزاني که مداخله آموزش گروهي روان شناسی مثبت نگر را دريافت کرده بودند، در مرحله پس آزمون بهبود يافت (001/0 > P).
نتيجه گيري: از نتايج به دست آمده چنین مي توان نتيجه گیری کرد که آموزش روان شناسی مثبت نگر با تکیه بر فضایل و توانایی های فرد، می تواند نگرش وی را نسبت به خود و تصوير تن خود تغییر دهد. از این رو، آموزش روان شناسی مثبت نگر به دختران نوجوان، بر بهبود تصویر تن آن ها اثربخش بوده است.
روایت دختران 45 سال به بالای شهر تهران از علل تجرد قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر پژوهشی کیفی با هدف شناسایی عوامل تجرد قطعی در دختران است. افزایش میزان تجرد در جامعه ما نشان دهنده نوعی ناهنجاری در نهاد ازدواج است. پیامدهای تجرد به ویژه برای زنان، ضرورت بررسی علل و عوامل بروز این پدیده را مورد تأکید قرار می دهد. اطلاعات، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. جامعه مورد مطالعه را دختران 45 سال و به بالای شهر تهران که خودخواسته قصد ازدواج ندارند، تشکیل می دهند که از میان آن ها 23 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. پس از مرور و سازماندهی متن مصاحبه ها، کدگذاری و شناسایی مفاهیم اولیه صورت گرفت. مفاهیم ذیل 9 مقوله جای داده شدند. این مقولات در قالب سه مقوله محوری: نگاه آرمان گرایانه دختران به ازدواج، تغییر نگاه نسبت به جایگاه دختران در خانواده و شرایط اجتماعی کاهش دهنده جاذبه ازدواج طبقه بندی شدند. با توجه به مقولات محوری، مقوله هسته "آرمان گرایی برآمده از ارزش های فرامادی" شکل گرفت.
مدارس نوین و آموزش دختران در مناطق کردنشن(1304- 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱ (پیاپی ۱۳۱)
139 - 161
حوزه های تخصصی:
شاید بارزترین تمایز عینیِ مدارس نوین با مکاتب قدیم باز شدن پای دختران به آموزش بود. آموزش دختران در نظام سنتی، در خانه و محدود به برخی از خانواده های خاص بود. در این شیوه زنان باسواد و عالم فقط در خانه خواص امکان پرورش می یافتند. با ایجاد و گسترش مدارس نوین، محدودیتی برای این امر وجود نداشت و دست کم به صورت نظری، راه علم آموزی به روی آن ها باز شد. قبل از تأسیس سلسله پهلوی توسعه و گسترش مدارس نوین در کردستان و کرمانشاهان از لحاظ کمّی و کیفی پایین تر از میانگین کشوری بود. پس از تأسیس سلسله پهلوی و روند روبه رشد توسعه مدارس در این مناطق، با وجود مخالفت ها و مقاومت های اولیه، پذیرش مدارس نوین به تدریج جای گرفت. با وجودی که روند آموزش نوین زنان در این مناطق مسیری پرپیچ و خم، طولانی و با دشواری ها فراوان بود. نتایج پژوهش نشان می دهد ورود دختران به مدارس در این مناطق هم همواره سیر صعودی داشته است. این پژوهش بر آن است با روشی توصیفی تحلیلی دگرگونی های صورت گرفته در حوزه آموزش دختران کُرد را بررسی و سهم ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را تبیین نماید.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج بود. در این پژوهش از روش پژوهش، نیمه آزمایش و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 30 از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج در سال 1396 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا همه ی نمونه ها به پرسشنامه نگرش به ازدواج ازدواج (MAS) پاسخ دادند و سپس مداخله پیش از ازدواج با رویکرد آدلری برای گروه آزمایش در 8 جلسه اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و به منظور تجزیه و تحلیل نتایج، از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر نگرش به ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج گروه آزمایش مؤثر بوده است. بدین سان، پیشنهاد می گردد که نهادها، سازمان های اجرایی، مشاورین، کارگاه های آموزشی از رویکرد آدلری درزمینه ی ازدواج برای دختران و پسران در آستانه ازدواج و همچنین زوجین صورت گیرد.
مقایسه سواد سلامت، انعطاف پذیری روان شناختی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان دختر ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر افزایش تاب آوری و دلمشغولی های تحصیلی در دانش آموزان دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
501-521
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و دلمشغولی تحصیلی دانش آموزان نوجوان انجام شد. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و پیگیری دو ماهه، و جامعه آماری 820 دانش آموز دختر دوره اول متوسطه رامسر در سال تحصیلی 95-94 بود. به روش تصادفی خوشه ای دو دبیرستان آذرهوش و رضی کاظمی و از هر دبیرستان 3 کلاس و از هر کلاس 40 نفر انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری تحصیلی ساموئلز و وُو (2009) و مقیاس دلمشغولی تحصیلی فردریکس، بلومنفلد و پاریس (2004) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان گروس (2014) قرار گرفتند و در پایان و نیز پس از گذشت دو ماه در مرحله پیگیری، مجدداً هر دوگروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان باعث افزایش تاب آوری (470/4=F، 021/0=P) و دلمشغولی تحصیلی (309/7=F، 001/0=P) دانش آموزان گروه آزمایش شده، و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری : می توان با آموزش راهبردهای تنظیم هیجان به دانش آموزان باورهای نامناسب و رفتارهای غیر منطقی آن ها را اصلاح کرد و با ایجاد شناخت هیجان ها و آموزش نحوه تعدیل هیجان ها ، تاب آوری و دلمشغولی تحصیلی آن ها را ارتقاء بخشید.
تجربه زیسته دختران از تأخیر در ازدواج و گونه شناسی استراتژی های مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
185 - 240
حوزه های تخصصی:
به دلایل مختلف، تأخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیل شده است اما با توجه به تفاوت های زیست شناختی و مختصات فرهنگی جامعه ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته دختران از تأخیر در ازدواج و استراتژی های مواجهه با آن با روش شناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافته های پژوهش در دو محور اصلی تجربه های زیسته و گونه شناسی استراتژی های مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصه جدال سنت و مدرنیته قرار گرفته اند. از طرفی با پذیرش ارزش های مدرن، سن ازدواجشان افزایش یافته و از طرف دیگر، جامعه سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمی تابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربه فشارهای اجتماعی به سبب تأخیر ازدواجشان شده است.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر عادات غذایی و اختلال بدشکلی بدن دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (تیر) ۱۳۹۸ شماره ۷۶
489-498
حوزه های تخصصی:
زمینه: بر اساس مدل شناختی اختلال بدشکلی بدن، پیشروی باورهای ناکارآمد به آیین واره ها و تفکر منفی منجر می شود معمولا اختلالات روانی توأم با سوء تغذیه حاد یا مزمن نشانه آن است که بیمار از کمبود بعضی از مواد مغذی رنج می برد. مسئله اصلی این است که آیا آموزش شناختی رفتاری برای این دو متغیرکارایی دارد؟ هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر عادات غذایی و اختلال بدشکلی بدن دختران بود. روش: این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 200 نفر دختران مجرد در دامنه سنی 17 تا 25 سال در باشگاه های منطقه 3 شهر تهران بودند که 60 نفر واجد ملاک های ورود به پژوهش، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با غربالگری به 24 نفر رسیدند و با همگن سازی و تصادفی سازی در 2 گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس اصلاح شده وسواس - ناخودداری ییل براون (1977) و پرسشنامه عادات غذا خوردن کوکر راجر (1990) استفاده شد. جلسات آموزشی برای گروه آزمایش بر اساس پکیج گروه درمانگری شناختی - رفتاری (بابیلینگ، مک کب و انتونی،2006) اجرا شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش شناختی - رفتاری بر عادات غذایی و بدشکلی بدن تأثیر معناداری داشت (0/001> P ). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش آموزش به شیوه شناختی - رفتاری موجب جایگزینی شناخت های درست تر و عینی تر می شود و بر عادات غذایی و بدشکلی بدن تأثیرگذار می باشد.
جایگاه آموزش بلوغ در برنامه درسی دوره اول متوسطه با تاکید بر بلوغ دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه آموزش بلوغ دختران در کتاب های درسی پایه هفتم دوره اول متوسطه بوده است. مؤلفه های بلوغ شامل: جنسی، جسمی، عاطفی، روانی (شخصیت)، ذهنی (شناختی)، اجتماعی، شرعی و عرفی در نظر گرفته شده است. روش پژوهش موردنظر، تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری آن کتاب های درسی پایه هفتم در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1395 - 1394 بود که کتاب های تفکر و سبک زندگی (تفکر و سبک زندگی مشترک دختران و پسران و کتاب تکمیلی تفکر و سبک زندگی ویژه دختران)؛ پیام های آسمان، علوم تجربی و مطالعات اجتماعی پایه هفتم به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مجموع 337 مقوله در کتاب های درسی مزبور در رابطه با مؤلفه های بلوغ یافت شد که نتایج نشان داد که بلوغ شرعی با 115 مقوله (12/34%) دارای بیشترین میزان و بلوغ عرفی با 22 مقوله (52/6%) دارای کمتربن میزان بود.
پوشش و معنای اجتماعی آن به میانجی سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، نوع موسیقی، پوشش، آرایش و ظاهر بروز می کند. هدف این پژوهش، واکاوی ژرف نگرانه دلالت ها و معانی پوشش دختران در یک فضای اجتماعی/ فرهنگی خاص است. فضای این پژوهش شهر شاهین دژ است. این پژوهش، در بخش رویکرد نظری، کوشیده است با کمک مجموعه ای از مفاهیم نظریِ بیان شده مرتبط با این موضوع از سوی برخی جامعه شناسان (بودریار، چنی و فدرستون)، گونه ای صورت بندی مفهومی/ نظری از موضوع معنای اجتماعی پوشش ارائه دهد. روش پژوهش به کار رفته، کیفی نظریه پردازی داده محور یا همان نظریه مبنایی است که در آن از فن مصاحبه عمیق فردی و مشاهده مشارکتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه پژوهش براساس تلفیقی از دو شیوه نمونه گیری هدفمند (با معیار حداکثر تنوع) و نظری (با معیار اشباع نظری) انتخاب شده است. تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 297 مفهوم عمده، 31 مقوله محوری، 10 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقوله های اصلی عبارت اند از: پوشش به مثابه بازنمایی هویت، پوشش به مثابه بازی نشانه ها، پوشش و بازنمود فرا واقعیت، سیالیت و نسبی بودن پوشش، پوشش و بازاندیشی در ارزش های اجتماعی، پوشش به مثابه مدیریت میل/ لذت، پوشش به مثابه بخشی از فرآیند مدیریت بدن، پوشش دوگانه جبر ساختاری/ آزادی عاملیت، پوشش، بازنمایی گروه های مرجع و ابراز مقاومت. مقوله نهایی پژوهش نیز معنادار شدن پوشش به میانجی دیگری مهم است که موضوع های دیگر حول آن شکل گرفته اند و بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه دختران نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش هستند.
مقایسه تأثیر بازی های بومی محله ای و مداخلات منتخب حرکتی بر عزت نفس دختران چاق سنین پیش دبستان شهر تهران
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
103 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه تأثیر بازی های بومی محله ای و مداخلات منتخب حرکتی بر عزت نفس دختران چاق پیش دبستانی شهر تهران بود. 30 دختر چاق به روش هدفمند انتخاب و به گروه های کنترل، مداخله منتخب حرکتی و بازی های بومی محلی تقسیم شدند. برای تعیین چاقی از نمودارهای سازمان بهداشت جهانی و برای سنجش عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده گردید. گروهای آزمایش به مدت نه هفته هر هفته دو جلسه و هر جلسه یک ساعت تمرین کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و ال اس دی نشان داد. مداخلات در گروههای آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری بر عزت نفس داشته اند؛ اما در مقایسه باهم دیگر تفاوت معنادار نبود. بازی های بومی محلی و منتخب حرکتی بر کاهش مشکلات کودکان چاق از جمله بهبود عزت نفس مؤثر است. این موضوع تأییدی بر نقش فعالیت بدنی بر کاهش مشکلات افراد چاق می باشد. البته برای یافتن بهترین نوع تمرینی بهتر است مداخلات گوناگون باهم مقایسه شوند.
مقایسه ویژگی های شخصیتی دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
101-120
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفی ویژگی های شخصیتی زنان استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. به این منظور، از میان دانشجویان دختر دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی در سال 1394، 30 دانشجوی استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی و 30 دانشجوی گروه شاهد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، اطلاعات مرتبط با موضوع گردآوری و با رویکرد پدیدارشناسی، تحلیل شدند. یافته ها: پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، پنج شاخص اصلی استخراج شد: عزت نفس، تعامل اجتماعی، پرخاشگری، تصور بدنی و تمایزیافتگی. یافته ها نشان داد که عزت نفس و تمایزیافتگی در هردو گروه در سطح مطلوبی بوده و تفاوت چندانی با هم نداشتند، اما تعامل اجتماعی و رضایت از تصویر بدنی دختران گروه شاهد به میزان قابل توجهی بالاتر از دختران استفاده کننده از جراحی بینی بود . همچنین نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی به مراتب بالاتر از گروه شاهد بود . نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت متقاضیان جراحی رینوپلاستی در تعاملات اجتماعی و بهبود تصویر بدنی آن ها، احتمالاً می توان تا حد زیادی از جراحی های غیرضروری پیش گیری کرد.
سنجش نگرش نسبت به فرزندپذیری و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
99 - 120
حوزه های تخصصی:
از دیرباز پدیده فرزندپذیری یا فرزندخواندگی در ایران همواره به اشکال گوناگون وجود داشته و طبق قانون جدید فرزندخواندگی مصوب 1392 دختران و زنان مجرد واجد شرایط نیز می توانند به شکل قانونی سرپرستی فرزند بی سرپرست یا بدسرپرست را به عهده بگیرند. اکنون این سؤال مطرح است که چه ویژگی های اجتماعی، فرهنگی در نگرش این گروه از جامعه نسبت به فرزندپذیری مؤثر است؟ هدف این تحقیق سنجش نگرش دختران و زنان مجرد 30 تا 50 ساله ساکن تهران به فرزندپذیری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر نگرش جامعه آماری تحقیق، به منظور شناسایی و کاهش موانع متعدد و افزایش عوامل مؤثر بر نگرش به فرزندپذیری این گروه از اعضای جامعه است. این تحقیق همبستگی به روش پیمایشی انجام شده است. براساس جدول کرجسی و مورگان 365 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از نوع محتوایی و صوری است که توسط متخصصین در این زمینه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به تأیید رسیده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های میزان دینداری بیشترین تأثیر و عضویت در گروه مرجع غیرنهادی (در زمینه رفع مشکلات روحی و روانی) کمترین تأثیر بر نگرش به فرزندپذیری را دارند.
رابطه انسجام خانواده و توانایی حل مسئله با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه انسجام خانواده و توانایی حل مسئله با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ای به حجم 250 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 17 تهران بر اساس جدول کرجسی و مورگان از بین جامعه 2500 نفری در سال تحصیلی 97-1396 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه فضلی (1389)، مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر و همکاران (1992) و پرسشنامه حل مسئله هپنر (1988) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش به رفتارهای بزهکارانه با انسجام خانواده (327/0- r= )، توانایی حل مسئله (372/0- r= )، اعتماد در حل مسئله (263/0- r= )، اشتیاق در حل مسئله (366/0- r= ) و کنترل شخصی در حل مسئله (145/0- r= )، همبستگی منفی و معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین 21/0 از واریانس نگرش به رفتارهای بزهکارانه را پیش بینی می کنند. از مجموع یافته ها می توان اینگونه نتیجه گرفت که انسجام خانواده و توانایی حل مسئله از جمله عوامل موثر بر کاهش نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر است. در مجموع نتایج این مطالعه از اهمیت توانایی های حل مسئله در کاهش نگرش نوجوانان دختر به رفتارهای بزهکارانه حمایت می کند. با استناد به این نتایج و اهمیت کاهش بزهکاری در دختران، پیشنهاد می شود که توانایی های حل مسئله و مهارت های مقابله ای کارآمد به نوجوانان آموزش داده شود.
واکنش های شناختی دختران با نشانگان شکست عشقی: یک مطالعه ی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یک رابطه ی عاطفی به وجود می آید و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تاثیر منفی خود قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین واکنش های شناختی دختران با نشانگان شکست عشقی ساکن خوابگاه انجام شد. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی، انتخاب گردید. جامعه پژوهش را کلیه دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران که در سال 1397 تجربه ی شکست عشقی داشتند، تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران طی یک فراخوان انتخاب شدند. نمونه گیری، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب و با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. نتایج منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 9 مضمون فرعی و 38 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های سازگارانه ی شناختی» بود که مضمون های فرعی (1- افکار دفاعی مثبت، 2-تصمیم گیری سازگارانه، 3-رشد و بالندگی شناختی) را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم، «واکنش های ناسازگارانه ی شناختی» شامل مضمون های فرعی (1-گم گشتگی، 2-تصمیم گیری غیرسازشی، 3-چانه زنی، 4-تغییر باورها، 5-تحریفات شناختی، 6- نشخوار فکری) بود. نتایج نشان دهنده واکنش های متنوع در مشارکت کنندگان بود. حمایت های محیطی و روانشناختی، بینش فردی و تیپ شخصیتی در کیفیت واکنش ها موثر بود و افردی که خودآگاهی و استقلال بالاتری داشتند تاثیرات محدودتری را از این آسیب کسب کرده بودند.
تأثیر چرخه بیوریتم بر توان جسمانی دختران والیبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر چرخه بیوریتم بر توان جسمانی دختران والیبالیست بود. جامعه آماری تحقیق تمامی دختران والیبالیست به تعداد 120 نفر با دامنه سنی 20-17 در سال 1397 در شهر بشرویه بود. بدین منظور 30 نفر از ورزشکاران دختر والیبالیست به عنوان نمونه از بین افراد حائز شرایط ورود به پژوهش به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نوع پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از لحاظ ماهیت و روش، نیمه تجربی است و به صورت میدانی انجام گرفته است. شایان ذکر است با توجه به تاریخ تولد هر آزمودنی نمودار بیوریتم آنها ترسیم شد و افراد با توجه به نمودار بیوریتم و روزهای افت و اوج، چرخه خود را مشاهده کردند و در آزمون های آمادگی جسمانی از جمله پرتاب توپ مدیسنبال، برای ارزیابی توان عضلانی بالاتنه، آزمون چابکی و پرش عمودی سارجنت، جهت ارزیابی توان عضلانی پایین تنه شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف و آزمون t وابسته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین توان عضلانی بالاتنه آزمودنی ها در روزهای شارژ و دشارژ براساس چرخه بیوریتم تفاوت معناداری وجود دارد (035/0P=). همچنین بین توان عضلانی پایین تنه آزمودنی ها در روزهای شارژ و دشارژ براساس چرخه بیوریتم تفاوت معناداری وجود دارد (004/0P=). بین چابکی دختران والیبالیست در روزهای شارژ و دشارژ براساس چرخه بیوریتم تفاوت معناداری وجود دارد (004/0P=).
اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی هیجان دختران نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
111-128
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. تعداد سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین کلیه دختران نوجوان 18-14 سال مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی 95-94 در مدارس شهرستان نجف آباد مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. پژوهش حاضردر چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ای پلکانی اجرا شد. در این روش پژوهشی بعد از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی هشت جلسه مداخله ی انفرادی، آموزش راهبرد های مدیریت فرایندی هیجان مبتنی بر مدل گراس به آزمودنی ها ارایه گردید و سه آزمودنی یک ماه بعد، طی سه ماه متوالی مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پژوهش شاملپرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی (2001) بود که همه آزمودنی ها 11 بار (4 بار خط پایه، 4 بار مداخله و 3 بار پیگیری) موردارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و تفسیر فراز و فرود استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله مورد نظر به آزمودنی ها موجب کاهش چشمگیر نمرات راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی و نیز افزایش راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان گردید به طوری که نمرات در طی هشت جلسه مداخله آموزشی، تغییرات قابل توجهی نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی نمودارهای اثر بخشی و اندازه ضریب تاثیر نیز بیانگر اثر بخشی معنادارو قابل توجه شدت مداخله ی مورد نظر برای هر سه آزمودنی در متغیر های مورد بررسی بود؛ به عبارتی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بود.