مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بازاندیشی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه ارتباط جهانی شدن فرهنگی و هویت اجتماعی زنان شهر کرمانشاه پرداخته است . به منظور مطالعه این موضوع از روش کمّی و پیمایشی استفاده و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. نمونه مورد مطالعه برابر با 597 نفر بود که به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. برای انتخاب این تعداد نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای استفاده شد. پس از مرور مطالعات و نظریه های موجود، چارچوب نظری ترکیبی با توجه به نظریه گیدنز و رابرتسون ت دوین شد. شایان ذکر است که متغیر هویت اجتماعی زنان به عنوان متغیر وابسته، شامل: هویت جنسیتی، هویت ملی، هویت قومی و هویت مذهبی بوده و متغیر جهانی شدن فرهنگی نیز با متغیرهای: میزان استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، آگاهی از جهانی شدن، سبک زندگی، نگرش نقش جنسیتی و بازاندیشی سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای: بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباط جمعی خارجی، فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن و سبک زندگی دوستانه دارای ارتباط معنادار و مثبت و دو متغیر: وسایل ارتباط جمعی داخلی و سبک زندگی سنتی نیز دارای ارتباط معنادار و منفی با هویت اجتماعی مدرن زنان بودند. همچنین، یافته های مستخرج از مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که شش متغیر سبک زندگی مدرن، سبک زندگی سنتی، بازاندیشی، وسایل ارتباط جمعی داخلی، نگرش نقش جنسیتی و وسایل ارتباط جمعی خارجی بر روی هم توانستند متغیر وابسته هویت اجتماعی زنان را نزدیک به 25درصد تبیین نمایند.
مطالعه بازاندیشی اجتماعی در میان جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاندیشی در مورد خویشتن و عرصه های مختلف زندگی و گزینش از بین بدیل های مختلف، از فرصت هایی است که جوامع جدید در اختیار قرار داده است. این مقاله به بررسی بازاندیشی و عوامل مرتبط در میان جوانان شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر میزان بازاندیشی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین میزان تحصیلات و میزان درآمد با بازاندیشی رابطه معنی داری مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، دینداری و جهان گرایی فرهنگی با بازاندیشی رابطه معنی دار وجود دارد، هر چند رابطه بین دینداری و بازاندیشی رابطه معنی دار و معکوس است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، جهان گرایی فرهنگی و دینداری مهم ترین متغیرهای تبیین کننده بازاندیشی در میان افراد مورد مطالعه است.
فرانوگرایی فرهنگی و رابطة آن با جهان گرایی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان گرایی در بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب کم رنگ شدن مرزهای مکانی و زمانی شده است. برخی معتقدند که این فرایند باعث ورود جوامع به دوره ای جدید به نام دورة فرانوگرا شده است. فرانوگرایی عناصر و ویژگی های دورة مدرن همچون خرد و پیشرفت را به چالش می کشد. فرهنگ جوامع فرانوگرا، فرهنگی سطحی و متحرک و تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه های ارتباط جمعی است. تحقیق حاضر به بررسی رابطة بین جهان گرایی و فرانوگرایی فرهنگی در بین جوانان شهر یزد پرداخته است. این تحقیق نشان داده است که عناصر فرهنگی جامعة فرانوگرا چیست و چه میزان از این عناصر به جامعة ما وارد شده است. تحقیق حاضر با روش پیمایش بین 384 نفر از جوانان 29-16 سالة شهر یزد انجام شد. روش نمونه گیری، روش تصادفی طبقه ای چندمرحله ای و ابزار سنجش پرسش نامة محقق ساخته است. یافته های تحقیق نشان داد که بین جهان گرایی با تمام ابعاد فرانوگرایی فرهنگی رابطة معنی داری وجود دارد؛ بُعد هنجارهای فراملی جهان گرایی، به غیر از بُعد مصرف محوری، با سایر ابعاد فرانوگرایی فرهنگی (زوال عاطفه، بازاندیشی، نسبی گرایی فرهنگی، سیالیت روابط) رابطة معنی داری نشان داد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که دو بُعد جهان گرایی قادر به تبیین بیش از 22 درصد از واریانس فرانوگرایی فرهنگی هستند.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
برساخت اجتماعی جهت گیری ارزشی میانسالان ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت جهت گیری ارزش های میانسالان با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی در بین ساکنان شهرستان رودبار جنوب است. روش شناسی پژوهش، کیفی است و از روش نظریه زمینه ای به عنوان روش اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از استراتژی نظریه زمینه ای استفاده گردیده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 12 نفر از جامعه مورد مطالعه در این پژوهش مشارکت داشتند که فهم و درک آن ها نسبت به ارزش های شخصی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ یافته های به دست آمده با استفاده از روش «نظریه زمینه ای» شامل شش مقوله عمده به شرح زیر می باشد: واقع گرایی، نارضایتی از شیوه زندگی، استفاده از رسانه های ارتباط جمعی جدید، نوع دوستی، همگرایی با ارزش های دینی و خویشاوند گرایی. مقوله «هسته» این بررسی «بازاندیشی معطوف به گذشته» است که سایر مقولات عمده را در برمی گیرد. نظریه زمینه ای به دست آمده در قالب یک مدل پارادایمی شامل سه بُعد شرایط، تعاملات/فرایندها و پیامدها ارائه شده است.
بازاندیشی؛ کشاکش آراء در آنتونی گیدنز و میشل فوکو (تبارشناسی بازاندیشی در عصر مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاندیشی نه تنها به عنوان مهمترین ویژگی زندگی در جهان مدرن معرفی می گردد بلکه از مهمترین دغدغه ها و چالش های اندیشه متفکران علوم اجتماعی معاصر نیز است. در آراء متفکرانی مانند آنتونی گیدنز بازاندیشی به عنوان ویژگی اصلی دوران مدرن و بخش جدایی ناپذیر از زندگی سیاسی و اخلاقی معاصر مطرح می گردد. در حالی که میشل فوکو این پرسش را در برابر ما می نهد که چگونه بازاندیشی به عنوان ویژگی اصلی در دنیای مدرن می تواند همچنان در کنار روابط قدرت و بازتولید اشکال اجتماعی سلطه قرار داشته باشد؟ این مقاله با بهره گیری از نگاه تبارشناسانه فوکویی تلاشی است در جهت توضیح این سوال که چگونه بازاندیشی به مهمترین ویژگی عصر مدرن تبدیل شده است؟ بنابراین، با تکیه بر متون اصلی، در بخش اول به طرح بازاندیشی در آراء گیدنز به عنوان ویژگی اصلی دنیای مدرن پرداخته و در بخش دوم، با نگاه تبارشناسانه فوکو به توضیح چگونگی تبدیل بازاندیشی به ویژگی اصلی دنیای مدرن می پردازیم. این مقاله به ما نشان خواهد داد که تا چه اندازه باید اعتماد خود به بازاندیشی در دنیای مدرن را مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم.
آینده پژوهی تغییرات اجتماعی خانواده (ارائه یک مدل نظری ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات آینده خانواده نیازمند مدل نظری جامعی است که بتواند پویایی و ایستایی تغییرات را دربرگیرد. این مقاله در راستای تدوین چنین مدلی ارائه شده است. روش مطالعه تحلیل نظری است که در آن با استفاده از سه رویکرد نظری فردگرایی، سرمایه اجتماعی و تکوین شکل مدلی ترکیبی ارائه شده است. براساس این مدل، تغییرات آینده خانواده نتیجه راهبردهای نسل حاضر برای سازگاری با شرایط ساختاری است. این نسل با بازاندیشی شرایط ساختاری جامعه که در سیاست زندگی و مشی تربیتی آنان تبلور می یابد، در شکل دادن به ساختارهای متفاوت در دوره بعد نقش دارد. نسل دوم متأثر از راهبردهای والدین خود عادت واره ای متفاوت دارد و انتخاب هایی در زندگی خانوادگی خود خواهد داشت که ممکن است تکمیل کننده یا بازتولیدکننده ساختارهای پیشین باشد. مدل پیشنهادی با انجام پژوهشی کیفی با 33 مشارکت کننده از میان عموم مردم و 12 مشارکت کننده از میان صاحب نظران حوزه خانواده ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد با استفاده از این مدل، در صورت وجود پیش بینی ها درباره وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور و تعیین سهم هریک از طبقات اجتماعی از کل جمعیت کشور، امکان پیش بینی تغییرات خانواده با طرح سناریوهای مختلف وجود دارد.
نظریه یادگیری تحولی: امکانی برای توسعه حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴۰
11-30
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر جستجوی فرایندی برای هدایت توسعه حرفه ای معلمان با بهره گیری از نظریه یادگیری تحولی است. این پژوهش در یکی از مدارس ابتدایی پسرانه منطقه یک تهران، به روش کیفی و با 13 معلم مشارکت کننده در فرایند پژوهش انجام شده است. ابتدا مبانی موجود در حوزه یادگیری تحولی مورد بررسی قرار گرفت و از این رهگذر ویژگیهای یک فرایند مداخله یادگیری تحولی شناسایی شد. در مرحله بعد با بررسی و شناخت محیط پژوهش و کنار هم قرار دادن اطلاعات به دست آمده از این دو بخش، فرایند مداخلات مبتنی بر یادگیری تحولی، طراحی و اجرا شد. این مداخلات شامل یک دوره ده جلسه ای کارگاه آموزشی بود. در پایان با بهره گیری از مصاحبه های پدیدارشناسانه و مشاهدات میدانی نتایج انجام دادن چنین مداخلاتی در بستر پژوهش بررسی شد و بر این اساس، چالشها و پیشنهاداتی برای انجام دادن چنین مداخلاتی آورده شده است. نتایج نشان دهنده این است که یادگیری تحولی شرکت کنندگان در سه مقوله تغییرات معرفت شناختی، تغییرات خود و تغییرات رفتاری بروز می کند و در این میان تغییرات رفتاری از نظر فراوانی تغییرات، کمترین میزان را به خود اختصاص می دهند.
تعامل عناصر محلی و جهانی در تحول هویت فرهنگیِ کردستان ایران: مطالعه ای درباب منطقه هورامانِ تخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
81 - 109
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه نحوه تعامل عناصر محلی و جهانی در تحول هویت فرهنگی در کردستان ایران، منطقه هورامان تخت، پرداخته است. ورود عناصر مربوط به جهانی شدن به ساختار فرهنگیِ هورامان مشروعیت عناصر سنتیِ هویت ساز را زیر سؤال برده است. در چنین وضعیتی، مطالعه نحوه ساختارزدایی و بازسازی عناصر هویت فرهنگی حائز اهمیت است. روش تحقیق کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای است. داده ها به یاری تکنیک های مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی گردآوری شده و طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که گرایشی درخور توجه به بازاندیشی در منابع هویت سازِ سنتی در هورامان وجود دارد و افراد مطالعه شده با «تعاملاتی نیت مند» با تغییرات پیش رو درصدد بازسازی عام گرایانه هویت فرهنگی شان هستند. در چنین نظام ارزشی ای، هر کنشی در جهت مشروعیت بخشی به نظام های ارزشی، با بازاندیشی آگاهانه در چارچوب منابع هویت بخش محلی، ملی و جهانی صورت می گیرد؛ بنابراین، می توان گفت، برخلاف تصور رایج مبنی بر زوالِ سنت ها و هویت های محلی، هنوز هم سنت های جامعه هورامان دارای کارکرد فرهنگ سازی و هویت بخشی در «نظامی بازاندیشی شده» هستند.
بازاندیشی مفهوم قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل عدم وجود قطعیت و ثبات در محیط کسبوکار، مفهوم رقابت در میان شرکتهای فعال در صنعت متفاوت شده است. بر مبنای این تغییر پارادایم، شرکتها باید بهمنظور باقی ماندن و موفقیت در بازار، بر ایجاد نقاط قوت و قابلیتهای رقابتی خود تمرکز نمایند. در این میان قابلیت پویا، بهعنوان راهکاری نوین برای کسب مزیت رقابتی پایدار، محل توجه اندیشمندان مدیریت قرار گرفته است. در این مقاله تلاش میشود با نگاه بازاندیشانه به بررسی دقیقتر مفهوم قابلیت پویا در قالب سه بعد چرایی، چیستی و چگونگی پرداخته شود. بدین منظور با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روش مرور نظام مند در پایگاه علمی اسکوپوس، پس از غربالگری، 99 مقاله برای استخراج اطلاعات انتخاب شدند. در بحث چرایی، مشاهده شد که عوامل زمینهای، فرضیات نظری و تئوریهای زمینهساز، ایجادکننده مفهوم قابلیت پویا بوده است. همچنین در بحث چیستی، به نوعشناسیهای مختلف پیرامون ویژگیها و مشخصات قابلیت پویا پرداخته شد که در 5 دسته فرآیندی، نهادینهسازی، دامنه کاربرد، سلسله مراتبی و واحد تجزیه و تحلیل مطرح شد. و درنهایت در بحث چگونگی، در قالب 3 بخش پیشزمینهها، عملکرد و نتایج، سازوکارها و عملکردهای به کار گرفته شده توسط قابلیت پویا تبیین شد.
رمان به مثابه رسانه گونه شناسی رمان های تاثیرگذار بعد از کودتای 28 مرداد تا بهمن 57(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
95 - 128
حوزه های تخصصی:
«رمان به مثابه رسانه: گونه شناسی رمان های تاثیرگذار بعد از کودتای ۲۸ مرداد تا بهمن ۵۷» پژوهشی در عرصه مطالعات بین رشته ای علوم ارتباطات و ادبیات داستانی است که به تفسیر کارکردهای رسانه ای رمان می پردازد و بیانگر نقش رسانه ای رمان در آگاهی بخشی، ایجاد فرصتی برای گذران اوقات فراغت، گریز از واقعیت های دردناک زندگی با پناه بردن به داستان، لذت هنری، تفسیر هستی و زندگی اجتماعی و ... است؛ رمان، لاجرم متن ادبی است که در آن به طور اجتناب ناپذیری، رد پای ایدوئولوژی به چشم می خورد و همچنین منطق آن همسو با منطق اجتماعی است، از این رو واقعیت داستانی، خواه ناخواه متأثر از واقعیت هاست، برای تحلیل این موضوع در پژوهش پیش رو 11 نویسنده، منتقد و روزنامه نگارادبی، سیزده رمان تاثیرگذار بعد از کودتای 28 مرداد را انتخاب کردند. انتخاب این آثار به این علت است که فضای اجتماعی این دوره تأثیر عمیقی بر ادبیات به جا گذاشت، یکی از علل اقبال عمومی به رمان، بسته شدن راه های ارتباطی و مکالمه فرهنگی اجتماعی است، به گونه ای که رمان در قامت رسانه جانشین، جای خالی مطبوعات منتقد را پر کرده و اندیشه پیشروترین قشرهای طبقه متوسط ایران را درباره قانون، توسعه، اصلاحات دینی و فرهنگی مطرح کرده است. البته هدف از این پژوهش انکار اهمیت فرم رمان و صحه گذاشتن بر ادبیات ایدئولوژی گرا نیست، بلکه تطبیق ویژگی ها، معیارهای هویت بخش و کارکرد اجتماعی رمان و رسانه با سه روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه عمقی و تحلیل منابع کتابخانه ای است.
بررسی تأثیر نوسازی فرهنگی بر فرایند ازدواج و تشکیل خانواده دانشجویان دانشگاه های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بسترهای مهم تغییرات ازدواج و خانواده، گسترش نوسازی و مؤلفه های مختلف آن در جامعه است. هدف این مقاله، بررسی فرایند ازدواج و تشکیل خانواده در بستر نوسازی فرهنگی می باشد. این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های استان گلستان بوده و نمونه مورد بررسی، به صورت تصادفی طبقه بندی شده (با نسبت حجم معین) انتخاب گردیده است. حجم نمونه، شامل 400 نفر دانشجوی دختر و پسر مجرد و متأهل است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد مولفه های ریسک پذیری، برابری (مساوات طلبی) جنسیتی، مصرف رسانه، بازاندیشی و ریسک پذیری تأثیر مثبت (افزایشی) و مؤلفه های تقدیرگرایی و باورهای مذهبی تأثیر منفی (کاهشی) بر تغییرات ازدواج دارند. در این میان، اثرگذاری ریسک پذیری، بیشتر از سایر مؤلفه ها بوده است. همچنین، شاخص های برازش نیکویی برآمده از مدل سازی معدلات ساختاری بیان گر تأیید اثرگذاری نوسازی فرهنگی بر تغییر مؤلفه های فرآیند ازدواج است. بدین ترتیب، بخش قابل توجهی از تغییرات ازدواج و تشکیل خانواده، به ویژه در میان جوانان، تحت تأثیر تغییرات فرهنگی مرتبط با نوسازی است.
از زیست گلخانه ای تا بازگشت به عادتواره؛ (تجربه ی زیسته ی تحصیل دانش آموختگان دختر مدارس اسلامی غیرانتفاعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
33 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تجربه زیسته تحصیل دختران در مدارس اسلامی غیرانتفاعی دخترانه است. چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس مفصل بندی مفاهیمی مانند عادتواره بوردیو، مصرف نمایشی وبلن و همچنین، به هم ریختگی معنایی شوتس و بازاندیشی گیدنز است. این پژوهش به روش تحقیق کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه انجام شده و ابزار تحلیل یافته ها تحلیل مضمونی است. بر پایه روایتهای افراد مورد گفتگو، چهار مضمون اصلی در تجربه آنها عبارت است از: تداوم زیست مرفهانه ذیل برند مدرسه اسلامی در اشاره به مدرسه اسلامی به مثابه بستری برای شکل گیری الگوهای مصرفیِ زیست طبقه مرفه، بازتولید احساس اقلیت بودگی و شکل گیری خرده گفتمان مقاومت در واکنش به نگرش منفی به قشر مذهبی، دینداری آسایش طلبانه و فضایی از آنِ خود در ارتباط با فراهم ساختن ساختارِ انحصاری و فضایی امن برای دینداری و در نهایت، از زیست گلخانه ای تا مواجهه با دیگری و تجربه بازاندیشانه. این مطالعه نشان می دهد هرچند دانش آموختگان این مدارس در رویارویی با تکثر و تنوع بیرون از این مدارس پس از فارغ التحصیلی، ذیل بهم ریختگیِ معنایی تجربه شده در شرایط بازاندیشی قرار می گیرند، اما در نهایت، عادتواره های مرفهانه چارچوب کنشی و تفسیری ایشان را تعریف می کند.
تعلیق، هراس و بازاندیشی: برداشت جوانان از زندگی اجتماعی در شرایط کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا سراسر جهان را فراگرفته و علاوه بر اثرات بهداشتی و پزشکی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهمی برای زندگی انسان هاو جوامع داشته است. بررسی چنین پدیده فراگیر و چندبعدی، نگاه میان رشته ای را می طلبد. پژوهش را با هدف کشف تجربه کنشگران اجتماعی در زندگی در شرایط بحران کرونا و قرنطینه اجرا کردیم. مشارکت کنندگان شامل 43 نفر از جوانان حاضر در شبکه های اجتماعی است که با استفاده از شیوهٔ نمونه گیری هدفمند (در دسترس و با حداکثر تنوع) انتخاب کردیم و با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام دادیم. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در پایان هفت مقولهٔ اصلی کشف شد که عبارت اند از: آشفتگی روانی/رفتاری، افزایش خودمراقبتی، تنگنای تعاملات، تنگنای معیشت، بازاندیشی معنوی، تلخی رسانه و مرور و بازیابی خویشتن. براساس جمع بندی مفاهیم و مقوله ها، تعلیق در هراس و بازاندیشی به عنوان مقوله نهایی ارائه شد. در فضای تاحدودی غیرقابل کنترل بیرونی، ارتقاء خودمراقبتی، تقویت سازوکارهای ذهنی و هم افزایی اجتماعی می تواند غلبه بر ابعاد منفی این شرایط را تسهیل کند.
تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان با تأکید بر باغ بانوان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103-129
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان طراحی شده است. ایده اصلی تحقیق از نظریه گیدنز استخراج شده که استفاده از مکان های جدید را بر گروه های مختلف جامعه مؤثر می داند. با توجه به این که باغ های زنان به تازگی در برخی از شهرهای ایران ازجمله اصفهان تأسیس شده اند به نظر می رسد که این فضاها می توانند بر بازاندیشی و هویت نوین زنان مؤثر باشند. در این پژوهش 330 نفر از زنان شهر اصفهان که طی یک دوره زمانی 120 روزه به باغ های این شهر مراجعه کرده اند به عنوان نمونه آماری از جامعه آماری شهر اصفهان انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی چندمرحله ای بوده و از میان باغ های واقع در محله های مختلف، 6 باغ انتخاب شده و پاسخگویان سپس از میان این باغ ها برگزیده شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای بوده که توسط محقق طراحی شده و به وسیله شیوه های علمی، ارزیابی شدند که داده های نهایی حاکی از معناداری گویه ها و صحیح بودن نهایی پرسشنامه بوده است. داده های به دست آمده سپس با استفاده از آزمون های آماری مختلف از جمله معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داده اند که فضاهای نوین شهری تأثیرات مؤثری بر تغییر دیدگاه و بازاندیشی هویتی زنان داشته اند اگرچه این تغییرات به دلیل تازگی تأسیس باغ ها غالباً در حوزه نظری صورت گرفته و هنوز تا بروز تغییرات عملی ناشی از فضاهای نوین، راه زیادی در پیش است.
زنان از سبک زندگی می گویند؛ مطالعه ارزش های محوری در صفحات زن نوشته اینستاگرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام نقش پررنگی در زندگی روزمره ایرانیان دارد و از این لحاظ از جمله متون رسانه ای است که از اهمیت وافری در مطالعه سبک زندگی زنان برخوردار است. این پژوهش به عنوان مطالعه ای اولیه در زمینه ابعاد شبکه های اجتماعی، با هدف کشف ارزش های محوری زنان در ارتباط با سبک زندگی به مثابه ترویح کنندگان شیوه های مطلوب تفکر و کنش در میان مخاطبان انجام شده است. بدین منظور صفحات زن نوشته ای برای مطالعه در نظر گرفته شدند که نویسندگان آن با دستمایه قراردادن زندگی شخصی و خانوادگی خود به بحث و نظر می پردازند. این صفحات از نظر تعداد پست، کمیت و کیفیت مطالب و تعداد دنبال کننده نیز متمایز هستند. با در نظر گرفتن این ویژگی ها، بالغ بر پانزده هزار پست از پنج زن کاربر حرفه ای اینستاگرام مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت و ارزش های محوری آنان بر اساس مبانی پدیدارشناسی در سه ساحت احصا شد: بازاندیشی، زنانگی، اراده به تغییر و تلاش جهت برخورداری از سرمایه فرهنگی به عنوان ارزش های دنیای فردی آنان از سویی و از سوی دیگر همسرداری، باورهای برابرخواهانه شوهر و مادری به عنوان ارزش های دنیایی مایی و مشارکت پذیری و مدیریت مصرف به عنوان ارزش های دنیایی آن هایی این زنان شناخته شد.
بررسی رابطه سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر تغییر در سبک زندگی را راهی برای باز اندیشی در ارزش ها و نگرش های افراد بدانیم، می توانیم تفاوتهای افراد در زمینه نگرش نسبت به طلاق توافقی را که نوعی باز تعریف در طلاق سنتی است بهتر درک کنیم. هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی و نگرش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت است. روش تحقیق پیمایشی بوده که در فرایند آن ۴۰۰ نفر از شهروندان ۱۸ ساله و بالاتر در شهر رشت با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق اعتبار سازه ای و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دادند که بین ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و مصرف رسانه ای) با گرایش به طلاق توافقی همبستگی معنی داری وجود دارد؛ یعنی هر چه مصرف فرهنگی بالاتر، اِعمال مدیریت بدن و مصرف رسانه ای بیشتر باشد افراد گرایش بیشتری به طلاق توافقی دارند. با کنترل متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، جنس و تأهل، شدت این رابطه تعدیل می شود، به نحوی که بین متأهلین و افراد ۴۴ ساله و بالاتر شدت رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی بالاتر است.
تأثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت جنسیتی (مورد مطالعه: جوانان شهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد جهانی شدن بر هویت جنسیتی جوانان شهر آبدانان است. برای تبیین این مسئله، از نظریه گیدنز، استفاده شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، شامل جوانان 29-15 ساله شهر آبدانان است. روش نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چند مرحله ای است. نمونه آماری بالغ بر 400 نفر است که داده ها بر اساس پرسش نامه جمع آوری شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هویت جنسیتی در بین پسران و دختران متفاوت نیست و بین میزان بازاندیشی، ازجاکندگی، استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین، نحوه ی مدیریت بدن و میزان تغییر شکل صمیمیت با هویت جنسیتی جوانان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین متغیرهای مستقل پژوهش حاضر جمعاً 24 درصد از تغییرات متغیر هویت جنسیتی را تبیین کرده اند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که امواج مدرنیته و به تبع آن جهانی شدن هویت جنسیتی، جوانان شهر آبدانان را هم تحت تأثیر خود قرار داده است.
زمینه های بازگشت زنان ازدواج کرده به مدرسه: آموزه هایی کاربردی برای مدیریت مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
322 - 301
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت عوامل و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر بازگشت دختران ازدواج کرده شهر تهران به تحصیل با روش آمیخته متوالی اکتشافی(کیفی با روش تحلیل تماتیک و کمی با روش علی- مقایسه ای پسارویدادی با گروه ملاکی) انجام شده است. در بخش کیفی با 36 نفر از زنان بازگشته به تحصیل، با روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری و مصاحبه نیمه ساختارمند داده ها جمع آوری و با رویکرد ولکات تحلیل شده است.در بخش کمی، جامعه آماریِ مبنا، تمام زنان ازدواج کرده بازگشته به تحصیل در شهر تهران بودند که 426 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برابر با همین تعداد(426 نفر)، با استفاده از همتاسازی گروهی از بین زنان ترک تحصیل کرده بدون بازگشت انتخاب شدند. برای تحلیل کمی، از آزمون های رگرسیون لوجستیک دوگانه عادی و شرطی استفاده شده است. با انجام تحلیل کیفی درونمایه اصلی " استراتژی جستجوی خودهای ممکن برای تعادل بخشی به ساحت های مختلف مسیر زندگی" استخراج ارائه شده است. نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک دومتغیره نشان داد بین دوگروه از زنان مورد مطالعه در متغیرهای برابری جنسیتی، نیاز مالی خانواده، کسب منزلت اجتماعی، تمایل به آگاهی بیشتر، تجارب سخت مسیر زندگی، میزان تاب آوری و میزان فمینیسم گرایی تفاوت معنی دار وجود دارد و این متغیرها قابلیت پیش بینی احتمال بازگشت به تحصیل در بین زنان ازدواج کرده را دارند. متغیرهای کسب آگاهی، تاب آوری و کسب منزلت اجتماعی مهمترین پیش بینی کننده های احتمال بازگشت زنان ازدواج کرده به مدرسه بودند.