«گونه شناسی» شناخت کاربردهای زبان فارسی است درحوزه های جغرافیایی و دوره های مختلف، و تطبیق آن با متون فارسی. با سنجش مقوله های مختلف زبانی و بیانی هرمتن با متون دیگر می توان به مجموعه ای از همخوانی ها دست یافت،که همین همخوانی ها اساس کار درگونه شناسی است. بنا براصل گونه شناسی، هردست نوشت ویژگیهای زبانی و فرهنگی حوزه خویش را دارد و درصورت آمیزش آنها، ویژگیهای سبکی هرکدام از دست نوشته ها از آن ها گرفته می شود واصالت متن نهایی نیز مخدوش می گردد.
«شدت رواج واژگانی» نیز عامل دیگری است در تعیین تشابهات و تفاوت های حوز ه های زبانی متون کهن.
در دنیای امروز از «اقناع» (متقاعد سازی) به عنوان یکی از کلیدیترین مؤلفه های «قدرت نرم» و «نفوذ اجتماعی» یاد میشود؛ زیرا از این طریق میتوان نظرات و اراده خود را بدون بهره گیری از زور و تطمیع بر دیگران تحمیل کرد و نظرات، نگرشها و رفتارهای آنان را دستخوش تغییر قرار داد. اهمیت اقناع در روابط اجتماعی، اعم از روابط بین فردی و روابط درون و برون گروهی و حتی در روابط سیاسی و دیپلماتیک، موجب شده در چند دهه گذشته چندین مدل و نظریه پیرامون این پدیده انسانی ارائه شود. مدل هاولند یکی از نخستین و البته پر استفاده ترین این مدلهاست. اهمیت این مدل از آن روست که تمامی عناصر یک ارتباط را مطمع نظر قرار میدهد و ویژگیها و مؤلفه های هر یک را نمایان میسازد. افزون بر مدل هاولند، چند مدل دیگر نیز به بحث پیرامون اقناع و مجاب سازی پرداخته اند. این مدلها به ویژه به سبب برخورداری از پشتوانه پژوهشی متقن و پرشمول، از غنای نظری و علمی فزون تری برخوردارند که از میان آنها مدل ناهماهنگی شناختی و مدل احتمال بسط از اشتهار بیش تری برخوردارند.