مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۶۱ تا ۱۱٬۲۸۰ مورد از کل ۵۳۷٬۱۴۳ مورد.
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
77 - 102
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فن آوری به گونه ای است که کاشت تراشه های عصبی مغزی به عنوان رابطی بین مغز آدمی با رایانه و ماشین، محدود به مصارف درمانی نخواهد ماند و حوزه های دیگری چون امنیت، دفاع و سرگرمی را دربرخواهد گرفت. گستردگی مصارف این فن آوری نوپیدا، چالش های پرشمار فقهی را به دنبال خواهد داشت که حل آن را ضروری می سازد. در مجموع، کاشت تراشه با انگیزه های درمانی و امنیتی و نظامی، مشروع به نظر می رسد و مخاطرات احتمالی درمان و شبهه تغییر خلقت آدمی، صلاحیت منع از تجویز کاشت تراشه با انگیزه درمان یا تأمین امنیت جامعه اسلامی را ندارند. البته ضمان ناشی از خسارات و جنایات حاصل از کاشت یا هک تراشه، متوجه کسی است که جنایت به او منتسب است. اما کاشت تراشه صرفاً به انگیزه سرگرمی از جهت منافات با مذاق شارع، مشروع به نظر نمی رسد. حاکمیت اسلامی نیز مجاز به دسترسی بدون اجازه به اطلاعات تراشه های شهروندان مسلمان جامعه اسلامی نیست؛ مگر در اموری که مرتبط با مصالح عمومی و ضروری جامعه اسلامی بوده و در چهارچوب قوانین ویژه و با حفظ کرامت انسانی افراد، اعمال شده باشد.
بررسی و طبقه بندی دوره های نقاشی خط محمد احصایی با رویکرد خوشنویسی سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جایگاه هنرمندان، خوشنویسان و حرفه مداران باتبحر و کاردان که محمد احصایی یکی از اینهاست همواره مورد تقدیر و تحسین بوده است. وی، خوشنویسی چیره دست و دارای تجاربی ارزشمند در عرصه خط و نقاشی خط است که سابقه روشنی در خط و خوشنویسی دارد و مسیر حرکت از خط سنتی به نوگرا و نقاشی خط را اندیشه ورزانه و آرام و با حوصله طی کرده است. او شیوه ای در نقاشی خط خود دارد که بنابه سیر تحول آثارش در پهنه هنر ایران منحصر به خود او و برخاسته از اعتقاد به مفاهیم عرفانی، آیات قرآن و احادیث است. برای احصایی رعایت اصول و قواعد خوشنویسی و محتوای واژه ها اهمیت داشته و آثارش در فضایی مسحورکننده با توازن سیال در فضاهای سواد و بیاض شکل گرفته است. در سیر رو به رشد او مراحلی طی شده از هنر سنتی تا سکولار دیده می شود که در پژوهش حاضر به واکاوی آثار وی که گستره ای از سنت تا مدرن را دربر می گیرد، پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که آثار وی چگونه طبقه بندی می شود و چه ویژگی های منحصر به فردی دارند؟ هدف پژوهش حاضر شناخت و طبقه بندی آثار سنتی و مدرن محمد احصایی و نیز بازشناسی عناصر سنتی خوشنویسی به عنوان آرایه ای از سنت با کاربست مناسبات هنر مدرن است.روش پژوهش: شیوه پژوهش حاضر کیفی بوده و از منابع مکتوب و متون کتابخانه ای همراه با مطالعه بصری آثار تجسمی هنرمند بهره برده است.یافته ها: دست آورد پژوهش حاضر چنین است که شکل گیری زیست جهانِ احصایی در دوره معاصر در دو ساحت سنتی و مدرن به فراسبک بودن این هنرمند دلالت دارد و شگفت این است که همزمان که هنرمند اثر سنتی خود را در قالب سیاه مشق یا «الفبای ازلی» می نگاشته به آفرینش هنر سکولار پسامدرن هم اقدام کرده و بدون ایجاد تناقض در دو ساحت کنشگری فعال بوده است.نتیجه گیری: فضای شکل گیری خط و خوشنویسی احصایی تحت تاثیر مکتب هنرمندان نوگرا و همزمان با شکل گیری مراکز دانشگاهی مدرن ایران و نیز در پی ارتباط آسان آن زمان هنرمندان ایرانی با دیگر هنرمندان جهان شکل گرفته و این زیست جهان جدید در کنار تدریس در دانشگاه و آموزه های گرافیک مدرن و پیوند آن با خطوط سنتی احصایی را به مسیری متمایز از هموندان خود برد، مسیری که تا حدودی از پیلارام و زنده رودی و دیگران متفاوت بود.
نظریه مدنیت فطری آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی مکاتب فلسفی در حوزه علوم اجتماعی، مسئله اجتماعی بودن انسان است. براین اساس مسئله اصلی این نوشتار نیز تبیین نظریه آیت الله جوادی آملی درباره اجتماعی بودن انسان است. در این مقاله با مراجعه به آثار ایشان و بهره گیری از روش کتابخانه ای این نتایج به دست آمده است: بر اساس نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن، انسان در نقطه آغاز موجودی جسمانی است و با حرکت جوهری به تدریج وجودی روحانی می یابد. بر اساس این نظریه اگرچه انسان ها در حدوث، بهره مند از مبدأ واحد مشترک هستند، اما در بقاء، متناسب با نوع حرکت خود به انواع متعدد مبدل می شوند. جوادی آملی اجتماعی بودن انسان را یکی از مراحل حرکت جوهری انسان برمی شمرد. وی انسان و کنش او را بر اساس حرکت جوهری در چند دسته جای می دهد: نخست؛ توحش طبعی و کنش حیوانی، دوم؛ استخدام متقابل و کنش متقابل، سوم؛ استخدام عادلانه و کنش مبتنی بر عقل، چهارم؛ احسان و ایثار و کنش مبتنی بر فطرت الهی. جوادی آملی استخدام گری را ناشی از طبیعت انسان دانسته و معتقد است آدمی بر اساس فطرت خویش مدنی است، اما بر اساس طبیعت خود متوحش است.
بررسی تاثیر حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد بر توانمندسازی ساکنان آن، نمونه مورد مطالعه: چهار پهنه غیر رسمی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
3 - 18
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود و سکونتگاه های حاشیه ای، راه حل اقشار کم درآمد جامعه به مسئله مسکن بوده و به تدریج منجر به معضلات گوناگونی شده و این سکونتگاه ها را با چالش های جدی روبه رو کرده است. البته رهیافت های مختلفی برای حل این معضل ارائه شده که توانمندسازی یکی از به روزترین و کارآمدترین آنهاست؛ مهم ترین محور آن هم کسب قدرت کنترل و تسلط بر نیروهای تأثیرگ ذار ب ر حیات انسانی است. بنابراین هدف پژوهش بررسی رابطه حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد با توانمندسازی ساکنان آن بوده و در پی پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندسازی ساکنان آن دارد؟ و هریک از این عوامل چگونه بر شکل گیری رابطه بین این دو در صورت وجود، اثر می گذارند؟ براساس ادبیات موجود الگویی از مؤثرترین ابعاد و معیارها برای حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندی ساکنان آن استخراج گردید. به منظور ارزیابی الگوی نظری، چهار محله مسکونی در چهار پهنه حاشیه نشین شهر تبریز (محلات سیلاب، ابوذر، زمزم و آخماقیه) انتخاب و با روش پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی اقدام به بررسی شد. شیوه پژوهش پایه ای این پژوهش، همبستگی است که با تبیین الگوی معادله های ساختاری، حیات پذیری به عنوان متغیر مستقل و توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بارعاملی هر سنجه و جایگاه هریک از متغیرهای الگوی نظری تعیین شد. یافته های پژوهش بر اهمیت ابعاد حیات پذیری فضاهای سکونتی در توانمندسازی ساکنان آن دلالت دارد و نشان می دهد، توانمندسازی ساکنان در راستای تحقق معیارهای حیات پذیری فضاهای سکونتی قرار دارند. همچنین مؤثرترین بعد در حیات پذیری فضاهای سکونتی بعد ادراکی_معنایی و مؤثرترین بعد در توانمندسازی ساکنان، بعد روانی(شناختی) است؛ که معیارهای ادراکی_معنایی حیات پذیری بیشترین تأثیر را بر توانمندی روانی ساکنان دارد. در پهنه های حاشیه نشین شهر تبریز، پهنه شمالی نسبت به سایر پهنه ها از حیات پذیری و توانمندسازی پایینی برخوردار بوده و نیازمند توجه ویژه است.
ارائه مدل سرمایه ارتباطی بانک ها با استفاده از تحلیل اکتشافی و تبیین آن توسط الگوریتم نمونه گیری نقاط مهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
87 - 118
حوزههای تخصصی:
در سیستم های حسابداری سنتی، دارایی های نامشهود در صورت های مالی ثبت نمی شوند، اما در تعیین ارزش بازار سازمان ها نقش بسزایی دارند. سرمایه ارتباطی از جمله دارایی های نامشهود است که به عنوان نقش مشتری در درآمد فعلی و آینده سازمان تعریف شده است و نیاز به فضای جدید اقتصادی و تغییر از اقتصاد مبتنی بر محصول به یک اقتصاد مبتنی بر مشتری را بیان می کند. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایه ارتباطی مهم می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف آن، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- علّی است. در این پژوهش، ابتدا به منظور سنجش سرمایه ارتباطی پرسشنامه 20 سؤالی تهیه و تنظیم شد و برای پی بردن به ابعاد زیربنایی پرسشنامه پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی از نرم افزار SPSS استفاده شده است. بازه زمانی پژوهش1389 تا 1401 بود. سپس بعد از کشف ابعاد سرمایه ارتباطی با استفاده از نرم افزار Lisrel تحلیل عاملی تأییدی انجام شد و نهایتا با استفاده از نرم افزار R و روش نمونه گیری نقاط مهم به بررسی تأثیر بین سرمایه ارتباطی با عملکرد مالی بانک ها پرداخته شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سود تسهیلات پرداختی و سود سپرده گذاری برای عامل سرمایه ارتباطی شاخص های مناسبی محسوب می شوند. در ادامه به منظور تببین مدل به دست آمده از الگوریتم نمونه گیری نقاط مهم که یکی از الگوریتم های بیزی است، استفاده شده است. نتایج برآورد الگوریتم نقاط مهم نشان داد که مدل به دست آمده از قدرت تبیین قابل ملاحظه ای برخوردار است.
شناسایی ، تحلیل و اولویت بندی ذی نفعان نظام بانکی ایران با استفاده از روش تحلیل محتوا و روش ترکیبی بهترین – بدترین و آراس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
371 - 399
حوزههای تخصصی:
نظام بانکی با شبکه پیچیده از روابط با ذی نفعان مواجه است که یا از آن تأثیر می پذیرند و یا بر آن تأثیر می گذارند هر یک از ذی نفعان خواسته ها و انتظاراتی دارند که بر اساس توان خود آن را دنبال می کنند که برخی موارد در تقابل با خواسته ذی نفعان دیگر قرار می گیرد آنچه مشخص است پاسخگویی به تمام خواسته های این ذی نفعان برای نظام بانکی امکان پذیر نیست؛ بنابراین شناسایی و اولویت بندی این ذی نفعان برای نظام بانکی بسیار حیاتی است در این پژوهش با روش تحلیل محتوا گزارش های پایداری بانک ها در دو سطح متعارف و اسلامی و ابزار مصاحبه، ذی نفعان شناسایی گردیده است و با استفاده از روش بهترین - بدترین و آراس فازی به بررسی ضریب اهمیت و رتبه بندی هر یک از این معیارها پرداخته شده است در این پژوهش ذی نفعان در دو سطح اجمالی و تفصیلی مورد بررسی قرار گرفته است و درنهایت با روش آراس فازی رتبه بندی این ذی نفعان انجام شده است و با استفاده از روش تحلیل محتوا معیارهای شناسایی و رتبه بندی ذی نفعان احصا گردیده است و از میان معیارها، قدرت، منافع، فوریت و شدت تأثیر و پتانسیل به ترتیب بیشترین اهمیت را دارا بوده است و در میان ذی نفعان دولت، بانک مرکزی، سهام داران عمده در بالاترین رتبه قرار گرفته است که این موضوع نشان از نقش مهم حاکمیت در نظام بانکی دارد مشتریان خرد و سپرده گذاران علی رغم اینکه از منظر بانکداری اسلامی جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ اما توجه مناسبی صورت نگرفته است.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت استعداد به روش تحلیل مضمون در شرکت پخش فرآورده های نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
295 - 314
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون است. در این پژوهش از مقالات، منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از نظرات خبرگان و کارشناسان شرکت و همچنین خبرگان دانشگاهی در عرصه مدیریت استعداد استفاده شده و با روش تحلیل مضمون به کدگذاری و استخراج مؤلفه های اصلی پرداخته شده و سپس روابط بین مؤلفه های استخراج شده به صورت مدل نشان داده شده است. در این تحقیق 15 نفر از مدیران ارشد شرکت و استخراج شاخص ها با روش نمونه گیری هدفمند و تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار اطلس و سپس بکارگیری مراحل پنج گانه تحلیل تم شامل آشنایی با داده ها، ایجاد کدهای اولیه، شکل گیری تم های فرعی، تعریف و نامگذاری تم های اصلی و تهیه گزارش است. در نتایج تحقیق مشاهده می شود که مدیریت استعداد روشی برای ارتقای عملکرد کارکنان و ایجاد همدلی بین کارکنان و سرپرستان برای رسیدن به بهترین روش برای جذب، توسعه و حفظ نیروی انسانی در سازمان است
پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بر اساس سبک های دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حا ضر با هدف تبیین اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های دلبستگی مادران انجام شده است. روش: ٣١٨ نفر از کودکان پیش دبستانی (١٦٨ دختر و ١٥٠ پسر) از جامعه آماری با حجم ٦٠٥٥ نفر (که شامل مراکز پیش دبستانی تحت نظر اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان بود) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه رفتاری کودک آخنباخ- نسخه والدین - و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور که توسط مادران کودکان تکمیل شدند، اطلاعات جمع آوری شد. داده های به دست آمده با آزمون معناداری همبستگی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی مادر با مشکلات برونی سازی و مشکلات درونی سازی همبستگی مثبت و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا در مادر و مشکلات برونی سازی کودکان همبستگی مثبت داشت. همچنین، نتایج نشان داد که از بین سبکهای دلبستگی مادر، سبک دلبستگی اجتنابی به طور مثبت در پیش بینی مشکلات برونی سازی و درونی سازی کودکان نقش دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان میدهد مادران با سبک دلبستگی ناایمن تاثیر قابل توجهی بر اختلالات رفتاری کودکان دارند.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان در دوران کرونا به دلیل استفاده زیاد از فضای مجازی، معمولا با کاهش سلامت روانی و انگیزه تحصیلی مواجه می شوند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان در دوران همه گیری کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر متوسطه یکم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 40 دانش آموز با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1970) بود. گروه آزمایش مداخلات درمانی گروهی 10 جلسه 90 دقیقه ای مربوط به مثبت اندیشی را دریافت کردند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و آموزش های معمول مدارس را دریافت می کردند. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با ویرایش 21 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر مؤلفه های متغیرهای سرزندگی تحصیلی (0/01>P) و انگیزش پیشرفت دانش آموزان مؤثر و مثبت بود (01/0>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: مثبت اندیشی با مؤلفه عملکردی خود موجب خودکارآمدپنداری تحصیلی شده و همین موضوع در بهبود سرزندگی تحصیلی مؤثر است و موجب چرخه ای از اتفاقات مثبت تحصیلی برای فرد می شود. همچنین بیان تجارب مثبت و دریافت پس خوراند از سایر اعضا از قوی ترین مراحل روش مثبت نگر در شناخت توانایی های قابل اتکا است که در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش دارد.
شناخت امام به جای شناخت خداوند؛ نقد و بررسی اندیشه دکتر محمدعلی امیرمعزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
99 - 126
حوزههای تخصصی:
دکتر محمدعلی امیرمعزی در پی بازشناسی الهیات تشیع نخستین (چهار قرن اول) گام برداشته و با اصالت بخشی به اندیشه غالیان، بر آن شده شیعیان اولیه برای امامان مقام الوهی قائل بودند. از نگاه او، در باور تشیع نخستین، وجود خداوند دو بخشی (ذات و فعل) است و امکان شناخت خداوند در مقام ذات وجود ندارد؛ مگر خدا به عنوان "شیء غیر معقولِ غیر محدود" و نیز خدا با صفات سلبی اش و شناخت ما به بخش دیگری از خداوند؛ یعنی خداوند در مقام فعل یا همان امام تعلق می گیرد. در مقاله پیش رو به نقد و بررسی دیدگاه او در مسئله شناخت امام به جای خدا پرداخته شده و هدف نقد اِسنادی و دلالی مستندات امیرمعزی است. یافته های پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی به دست آمده حاکی از آن است که: 1. با توجه به آیات ابتدایی سوره حدید و آیات انتهایی سوره حشر و… و نیز روایات اهل بیت، خداوند در مقام ذات توصیف پذیر و قابل شناخت است. 2. روایاتی که شناخت ما را به شناخت امام محدود می کنند دست کم اشکال دلالی دارند و اگر در آنها آورده شده شناخت خدا به شناخت امام است؛ مقصود طریقیت تعالیم امام در کسب شناخت کامل تر نسبت به خداوند است.
صحاح العجم اولین لغتنامه ترکی آذربایجانی، در مقابل لغات فارسی و پهلوی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 74
حوزههای تخصصی:
صحاح العجم اولین فرهنگ لغات ترکی آذربایجانی (صحاح العجم ایلک آذربایجان تورکجه سی سؤزلویو) صحاح العجم اولین کتاب لغت تُرکی آذربایجانی می باشد. همانگونه که دیوان لغات تُرک اولین فرهنگ لغت، جهان تُرک می باشد که گویشهای مختلف زبان تُرکی را گرد آورده. صحاح العجم نیز اولین لغتنامه ای است که به زبان ادبی و رایج تُرکی در آذربایجان به عنوان شاخه غربی تُرکی اوغوزی نوشته شده است. می توان گفت که صحاح العجم بعد از دده قورقود اولین نوشته نثر ترکی می باشد که با ویژگیهای ترکی آذربایجانی که شاخه غربی ترکی اوغوزی محسوب می گردد تهیه شده است. به نظر پروفسور بیگدلی با توجه به ویژگیهای فرهنگ صحاح العجم، می توان ادعا کرد که با فرهنگهای مشابه مانند «دیوان لغات الترک» محمود کاشغری و «حلیه الانسان و حلاوت اللسان» ابن مهنّا و غیره برابری می نماید. این اثر در ماه ذیحجه سال 677 هجری (اول ماه مه 1279) از طرف فخرالدین هندوشاه ابن سنجر نخجوانی ادیب و رجل دولتی تبریز نوشته شده است.فرهنگ صحاح العجم از این نظر که کلیه لغات پهلوی و فارسی و بعضاً عربی را به زبان ترکی شرح نموده موجب بوجود آمدن فرهنگ بسیار غنی از زبان ترکی آذربایجانی که در آن زمان مرسوم بوده گردیده است. این لغات بیش از 4700 لغت را شامل می گردد. لغات ترکی بکار رفته عملا رایج ترین و متداول ترین کلمات و جملات بکار رفته در بین مردم و نویسندگان آن دوره بوده است.متاسفانه در زمانی که دهخدا لغتنامه اش را تنظیم می کرد شعوبیگری و آریاگرایی توسط پهلویها چنان بشدت تبلیغ میشد که نویسندگان یا از روی باور ویا به سبب ملاحظه حاکمیت، علیرغم شناختی که از این کتاب داشتند، نخواسته اند فرهنگ لغاتی را که در کنار لغات فارسی و پهلوی، زبان ترکی را نیز آورده اند معیار نوشته هایشان قرار دهند و بدین سبب نخواسته اند لغتنامه ای را که اینقدر حاوی لغات ترکی بوده و می تواند در ریشه یابی لغات ترکی بویژه لغات مصطلح در آذربایجان، راهگشا باشد و از طرف دیگر لغتنامه ای را که تقریبا مرجع اصلی لغتنامه های فارسی است که چندین قرن بعد نوشته شده اند به عالم فرهنگ و ادبیات شناسانده باشند. آنها با این تفکر که مبادا خدمتی به زبان ترکی کرده باشند، زبان فارسی را نیز از یکی از منابع اصلی خود بی بهره گذاشتند و همین امر موجب گردیده بسیاری از لغات و معانی اصلی آنها دیده نشود.
آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی (موردمطالعه: منظومه روستایی شهرستان گچساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کسب وکارهای روستایی به دلیل ماهیت اشتغال زایی و توسعه خلاقیت ها می توانند نقش به سزایی در ایجاد حس امید و تعلق مکانی در بین روستاییان داشته باشد، درواقع، توسعه کسب وکارهای روستایی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشورها و افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی محسوب می شوند. این کسب وکارها می توانند به ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات محلی، حفظ فرهنگ و میراث محلی و بهبود زیرساخت های روستایی کمک کنند. با این وجود، کسب وکارهای روستایی علی رغم این که از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی محسوب می شوند، اما تاکنون موردتوجه چندانی قرار نگرفته اند و توسعه آن ها با موانع و محدودیت های مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی در منظومه روستایی گچساران طراحی و انجام شد.
روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کمی بوده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان دارای کسب وکار در شهرستان گچساران بودند. براساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی به عنوان مهم ترین موانع توسعه کسب وکار از دیدگاه روستاییان موردمطالعه شناسایی شدند. درواقع، می توان گفت که اصول حاکم بر جامعه روستایی و به خصوص خانواده از جمله عدم توانایی صحبت کردن در جمع، ضعف قدرت چانه زنی در حرفه و کار و قبول نکردن مسئولیت بر توسعه و اشتغال در کسب وکارهای خانگی مؤثر است و از عوامل و دلایل کاهش فعالیت های اقتصادی روستاییان (زنان و مردان) به شمار می رود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به شناسایی عوامل بازدارنده کسب وکارهای روستایی، می توان نتیجه گیری کرد که کسب وکارهای روستایی به دلیل موانع مختلفی نظیر عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی قادر به موفقیت و رشد شایسته نیستند؛ بنابراین، برای توسعه کسب وکارهای روستایی، باید این موانع را شناسایی کرده و راهکارهای مناسبی را برای غلبه بر آن ها ارائه داد. برمبنای نتایج به دست آمده، تدوین برنامه های آموزشی در جامعه روستایی موردمطالعه باهدف ایجاد تحول در باورهای فرهنگی خانواده ها و جامعه روستایی نسبت به توانمندی روستاییان، ارائه تسهیلاتی در راستای ایجاد و توسعه کسب وکار های کوچک برای روستاییان و شناسایی و معرفی افراد موفق کارآفرین به عنوان الگوی موفق را به عنوان راهکاری ایجاد کسب وکارهای روستایی در سطح منطقه در نظر گرفت.
کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام طی پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش بالینی دانشجویان پرستاری، شرایط محیطی است. این مطالعه با هدف کلی تعیین کیفیت آموزش بالینی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در دوران پاندمی کووید- 19 انجام شد. روش کار: پژوهش توصیفی، همبستگی و گذشته نگر با نمونه گیری سرشماری بود. نمونه پژوهش کلیه دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال 1401 بودند که حداقل یک واحد کارآموزی یا کارورزی حضوری طی پاندمی کووید- 19 داشتند (n=210). داده ها با فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه وضعیت آموزش بالینی مردانی (1389) گردآوری شده و در نرم افزار SPSS22 با آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف-اسمیرونوف، فریدمن) تحلیل شدند. یافته ها: اکثر نمونه ها مرد (8/53 درصد)، بین 20 تا 25 سال (4/82 درصد)، مجرد (8/84 درصد)، ترم هشتم (5/30 درصد)، بومی ایلام (1/78 درصد) و با سابقه ابتلا به کرونا بودند (7/76 درصد). بالاترین میانگین در حیطه نظارت (992/0 ± 00/4) و کمترین میانگین در حیطه محیط آموزشی (932/0 ± 71/3) بود.. میانگین حیطه ها بالاتر از 5/3 و در حد مطلوب بود. طبق آزمون فریدمن، کیفیت آموزش بالینی نمونه ها به ترتیب اولویت شامل اهداف و برنامه آموزشی، نظارت و ارزشیابی، عملکرد مربی، برخورد با دانشجو و محیط آموزشی بود. نتیجه گیری: کیفیت آموزش بالینی نمونه ها در پاندمی کووید- 19 مطلوب بود. به دلیل تعطیلی دانشگاه ها و آموزش مجازی، کیفیت برخورد با دانشجو و محیط آموزشی کمتر از سایر حیطه ها بود. بنابراین در نظام آموزش عالی دانشگاه علوم پزشکی ایلام باید توجه بیشتری به این دو حیطه شده و کیفیت آموزش بالینی سایر حیطه ها حفظ شود.
تحلیل زبان شناختی سوره مزّمّل؛ نگاهی نقشگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
177 - 210
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو تلاشی است در راستای تحلیل آیات سوره مزّمّل بر اساس نظریه نقشگرای نظام مند هلیدی. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ساز و کار های مربوط به بازنمایی مقولات وجه نمایی، یافتن انواع نقش های گفتاری به کار رفته در متن این سوره، مشخص ساختن انواع فرایند های به کاررفته و در پایان، یافتن انواع ساخت های آغازگری است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بر اساس فرانقش بینافردی، وجه غالب در اکثر بند های این سوره وجه خبری است و این نتیجه مبیّن این نکته است که بیشتر آیات جنبه واقع گرایانه و توصیف حقایق دارند و همچنین، خداوند می خواهد با استفاده بیشتر از این وجه، قطعیّت سخن خود را برساند و نوعی حسّ اطمینان در مخاطب ایجاد کند. همچنین، زمانِ حال، زمان غالب در متن سوره مزبور است و ازآنجا که زمان حال زمانی است که دامنه آن وسیع و درواقع شامل همه زمان ها نیز می تواند باشد، گوینده در متن این سوره بیشتر افعالی با زمان حال را به کار برده است. بررسی قطبیّت بند ها حاکی از درصد بالای قطبیتِ مثبت نسبت به قطبیت منفی است و این غالب بودن قطبیت مثبت درکنار غالب بودن وجه خبری، قطعیت سخن گوینده را بیشتر می کند. به علاوه، بر اساس فرانقش بازنمودی، فرایند مادی بیشترین بسامد را در متن سوره دارد. فراوانی بالای فرایند مادی به دلیل عینی بودن کلام در متن سوره است؛ هرچه سخن عینی تر باشد، متن تأثیرگذار تر است. بر اساس فرانقش متنی، ساخت آغازگر بیشتر بند ها بی نشان است و این غالب بودن نشان می دهد که گوینده در تلاش است تا از همان سازوکار متداول در زبان روزمره، در ساخت اطلاعی بهره بگیرد.
بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر پنهان سازی دانش با نقش میانجی سرمایه اجتماعی رابطه ای و تفکر ابزاری (نمونه پژوهش: کارکنان دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
157 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر پنهان سازی دانش با تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی رابطه ای و تفکر ابزاری می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری پژوهش، 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد، با توجه به اینکه حجم جامعه آماری محدود و مشخص می باشد، از فرمول مورگان، نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و در سطح 95% حجم نمونه 186 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد هانگ و همکاران (2019)، کبیز( 2004)، کالشون و همکاران( 2011)، کانلی و همکاران( 2011) استفاده شده، که روایی و پایایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ تایید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها، رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارspss وpls به کار رفت. یافته ها نشان داد رهبری اخلاقی تاثیر منفی و معناداری بر پنهان سازی دانش دارد. همچنین رهبری اخلاقی تاثیر مثبت و معناداری بر سرمایه اجتماعی رابطه ای و تاثیر منفی و معناداری بر تفکر ابزاری دارد. نتایج پژوهش مبین آن است که سرمایه اجتماعی رابطه ای و تفکر ابزاری نقش میانجی در تاثیر رهبری اخلاقی بر پنهان سازی دانش دارد
A Sociotechnical Transition to an Electric Autonomous Vehicle System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Modern economic growth has been based on mass industrial production and consumption, which have heavily relied on fossil fuels and energy waste since the 18th century. Hence, current socio-technical systems are unsustainable in meeting humans' basic needs, such as energy and mobility. Fossil energy resources are non-renewable and, on the one hand, contribute to emissions that cause unreliable harm to the environment. In this research, the prime theory of Transformational Change illuminates how to use science and technology policy to meet social needs sustainably and inclusively in societies. This article answers questions regarding the essential policies and governance measures that states need to implement for the transition to electric autonomous vehicles (AVs) in the socio-technical system. Using meta-synthesis, followed by a case study and interviews with experts in the electric AV field, the article identifies state policies and governance measures to facilitate the transition of the sociotechnical system into electric AVs. The conceptualization of these roles determines that the state's role is influenced by policy, governance, and legal decisions, which are ultimately implemented through specific combinations of policies.
Designing and Validating a Brainling Model: A Case of High School and Language School Textbooks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Textbook evaluation is of paramount importance in ensuring that textbooks are of high quality and aligned with educational goals. This study evaluated two common English language textbooks in Iran (i.e., American English File [private schools] and Vision series [state schools]) based on the brainling (brain+ language) model, heeding EFL learners’ cognition, senses, emotions, and culture. To this end, a brainling-based scale was validated based on “cogling”, “emoling”, “sensoling”, and “cultuling” components of the brainling model and distributed among Iranian teachers (N=218) and EFL learners (N=236). It was found that there were significant differences in the brainling components present in English textbooks used in state and private schools. Moreover, the independent samples t-tests revealed that there were significant differences in mean scores for brainling components between the two types of textbooks for students. However, it is worth noting that such differences were not observed among teachers’ ratings of these components. The results could assist content developers in incorporating brainling as a worthwhile scale for evaluating English language textbooks.
ChatGPT-Assisted Language Learning and Teaching: A Scoping Review of Research on ChatGPT Use in L2 Pedagogy and Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ChatGPT-assisted language instruction is gathering irresistible momentum in today’s fast-moving, AI-governed world of educational enterprises. The current scoping review article sought to analyze and synthesize the existing literature on the complementary use of ChatGPT in second/foreign language (L2/FL) education and pedagogy. Aligned with Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses Extension for Scoping Reviews (PRISMA‑ScR), the study adopted a systematic approach to evidential data search and analysis. A total of 28 peer-reviewed articles retrieved from well-established databases, such as Scopus and Web of Science (WoS), were reviewed to map the scope and consequences of the growing body of literature on using ChatGPT as an L2/FL learning/teaching tool. Centering around five predetermined variables, including setting, design, focus area, objective, and concluding remarks, the content or thematic analysis results helped to shape a clear picture of the literature under review. The literature-derived evidential data also referred to the fruits of ChatGPT-assisted instruction under three distinct headings: learning outcomes, pedagogical outcomes, and cognitive-affective impetus for language learning and teaching. The review results also revealed the repercussions of the instruction mainly concerned with ethical and technical concerns. Given the immature but fast-paced nature of the literature on the instructional model, this early attempt, though provided a brief sketch of the research scope and chief outcomes of the model, needs to be complemented with future systematic reviews to fully unlock the potential of language pedagogy well suited to the demands of today’s technology-governed education.
DVL-integrated Instructions to Enhance EFL Learners' Speaking Proficiency: The Digital Image Guide Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The rapid development of technology and its impact on the creation of images have made it essential to provide students with digital visual literacy (DVL) practices to help them explore and understand the images. More importantly, images have valuable connections to language learning and hold the potential for teaching English effectively. Accordingly, the present study investigated the impact of the DVL-integrated instructions in an English-speaking course on EFL learners' speaking proficiency. The Digital Image Guide (DIG) method was conducted for the DVL instructions. A total of 18 female Iranian EFL learners aged 18-27 from a national university participated in the study, undergoing ten instructional sessions. Various components, such as visual elements in several images, flyers, brochures, memes, and book covers, were introduced to the learners throughout the treatment phase. Using mixed-methods research, quantitative and qualitative data were collected. The quantitative phase employed a pretest-posttest one-group design, and data was collected through the speaking section of the Cambridge English Qualification Test. The qualitative phase collected data on the learners' attitudes toward the course. The data were analyzed using SPSS and content analysis. The findings of a paired-sample t-test examining oral proficiency test data revealed the effectiveness of the course on the speaking proficiency of the learners. The analysis of the interview data revealed that the students held positive attitudes toward the course and the instructions. The findings of this study demonstrated that teaching digital visual literacy through the Digital Visual Literacy (DVL) approach and Digital Image Guide (DIG) Method could help learners with their speaking proficiency.
بررسی ساخت چپ نشانی واژه بستی در زبان فارسی از دیدگاه برنامۀ کمینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
39 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به چگونگی اشتقاق ساخت چپ نشانی واژه بستی زبان فارسی در چارچوب برنامه زایشی کمینه گرا می پردازد. در ساخت چپ نشانی واژه بستی بخش دوم یک ترکیب اضافی و یا متمم حرف اضافه برای خوانش های کاربردی ویژه، به جای قرار گرفتن در جایگاه اصلی خود، در آغاز بند قرار می گیرد و جایگاه اصلی آن را در جمله الزاماً یک ضمیر واژه بستی پُر می کند. در بررسی این ساخت در زبان های مختلف، پژوهشگران همواره می کوشند به این پرسش پاسخ دهند که آیا در این ساخت، سازه آغازین از ابتدا در جایگاه نهایی خود تولید شده است یا این جایگاه حاصل حرکت است. پژوهش حاضر با تکیه بر آرای لی (Lee, 2016) نشان می دهد که جایگاه آغازین ساخت چپ نشانی واژه بستی در زبان فارسی محصول حرکت غیر موضوع سازه چپ نشان است و دلیل اجبار استفاده از واژه بست در این ساخت بر مبنای دیدگاه اسکوبار (Escobar, 1997) عبور سازه چپ نشان از یک جایگاه موضوع در مسیر حرکت غیر موضوع خود به آغاز بند است. بر مبنای این تحلیل، واژه بست موجود در این ساخت در نتیجه بازبینی موضعی مشخصه فای سازه آغازین توسط هسته مطابقه به ساخت افزوده می شود.







