مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۰٬۸۲۱ تا ۱۱۰٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه و استقلال درون شهرها، از جمله دغدغه های اصلی حاکمان جوامع گوناگون در جهان می باشد. توجه به امور شهرها در عصر جهانی شدن در گرو مدیریت قوی و کارامد است. این امر جز با اجرای الگوی دولت محلی و دخالت دادن مردم در امور شهری خودشان و احقاق حقوق شهروندی آنها، امکان پذیر نیست. کانون اصلی مشکلات توسعه نیافتگی در کشورهای در حال توسعه، شهرها هستند. افزایش جمعیت شهری و مهاجرت پیوسته روستاییان به شهرهای پرجمعیت، فشار شدیدی بر زیربناهای شهری وارد آورده و بیشتر آنها را از ایفای نقش مطلوب در فرایند توسعه در کشورهای در حال توسعه بازداشته است. توسعه شهری بستگی زیادی به زیربناهای شهری مانند انرژی، جاده ها و منابع دیگری دارد. لذا این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد آن است که توسعه شهری با رویکرد به نقش دولت محلی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. نتایج یافته های این مقاله نشان می دهند که در ایران برخی شهرها، از فضا و سیمای شهری زیبایی برخوردار نیستند. تصمیمات عموماً از بالا به پایین به شهرداری ها دیکته می شوند. در شهرداری ها، حضور افراد متخصص و کارشناس در امور شهری و شهرسازی بسیار کم می باشد. با توجه به ویژگی هایی جغرافیایی سرزمین ایران (جغرافیای فرهنگی، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای ناحیه ای) الگوی دولت محلی در مدیریت شهری و توسعه شهرها، می تواند کارایی داشته باشد.
The Role of E-Word of Mouth in the Relationship between Online Destination Image, E-satisfaction, E-Trust & E-Service Quality for International Tourists Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Information Technology Management , Volume ۱۳, Special Issue: Big Data Analytics and Management in Internet of Things, ۲۰۲۱
92 - 110
حوزههای تخصصی:
Destination Image as a development which comprises of interrelated assessments converged with general impressions and convictions dependent on data preparing from an assortment of sources after some time; little research has concentrated on picture arrangement corresponding to this kind of goal, this article explores the mediating role of Online Image on the connection between E-WOM and E-service quality, E-satisfaction, E- trust The result of Structural equation Modelling (AMOS) path analysis affirmed that estimation model fulfilled the necessity and evidence the solidness of things, builds and correlation. All the four conditions for estimation model was met: things stacking above 0.7; unwavering composite quality (CR) above 0.7; Average Variance Extraction (AVE) above 0.5. The scholastics and industry will profit by the usage of this examination. Likewise, the tourist industry division can draw from these outcomes as references and proposals inside the impediments of the study. Future research headings were proposed to deal with the restrictions.
تحلیل قضایی از تشریفات شکلی توبه در مراحل دادرسی کیفری (باتکیه بر قانون مجازات اسلامی 1392 و قانون آیین دادرسی کیفری 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
29 - 54
حوزههای تخصصی:
توبه به عنوان یکی از سازوکارهای بسیار مهمی که اثر بسیار قابل توجهی بر عدم تعقیب جرم و عدم شمول حکم یا اجرای حکم کیفری، در قوانین آیین دادرسی کیفری 1392 و مجازات اسلامی1392 به رسمیت شناخته شده است.پیش بینی این نهاد بسیار مهم، در راستای تأمین اهداف اصلاح بزهکاران و همچنین کیفرزدایی از متهمانی که ندامت شان به اثبات رسیده است کارکردهای قابل توجهی می تواند داشته باشد.با این وجود، تشریفات شکلی این نهاد در مراحل مختلف قضایی، از تعقیب گرفته تادادرسی و اجرای احکام اختلاف نظرهای عملی قابل توجهی را رقم زده است.بنابر یافته های این پژوهش ،قانونگذار باتفکیک نقش توبه در جرایم مختلف در مواد 114 و 115 قانون مذکور تاثیر توبه در سقوط مجازات های حدی و تعزیری را مورد پذیرش قرار داده اما نحوه و کیفیت احراز ندامت و پشیمانی در توبه و اینکه کدامیک از مراجع قضایی اعم از دادسرا یا دادگاه صلاحیت رسیدگی به توبه را دارند به صورت دقیق و شفاف مشخص نشده است در عین حال نمی توان نوع نگرش حاکم بر هر یک از مراحل، ولو با پذیرش اختلاف در تشریفات، از همدیگر متفاوت دانست. زیرا به نظر می رسد که از اقتضائات این نهاد دور باشد و رویکرد قانونگذار ولو به نحو کلی، اما پذیرش این تشتت عملی نباشداز این رو مقاله حاضر در مقام ترسیم ابعاد توسل به این نهاد در مراحل مختلف قضایی در مقام یکسان سازی و حل اختلاف نظری های قابل طرح و همسو نمودن رویکرد قضایی با خواست های مبنایی فقهی قانونگذار برمی آید.
چالش های دین و موسیقی در ایران معاصر (1350 تا 1396)؛ پژوهشی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سال های 1350 الی 1396 را موردبحث قرار می دهد. بدین منظور، رابطهٔ دو نهاد دین و هنر از منظر جامعه شناسی دین و جامعه شناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامه ها) و تاریخ شفاهی (مصاحبه با نخبگان) است؛ و 2. روش تحلیل آمارهای موجود که ابزار آن در اینجا آمارهای موجود و منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. تحقیق از نظر نوع داده، جزء تحقیقات تاریخی است. داده های لازم شامل سه دسته داده های چاپ شده در مطبوعات کشور از 1350 الی 1396، داده های مربوط به مصاحبه شوندگان و داده های مربوط به آمار منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1360 الی 1396 است. نتایج نشان داد که اطلاعات مربوط به جراید، مصاحبه ها و آمار دفتر موسیقی نسبت به وضعیت موسیقی از سال 1350 تا 1396 در یک راستا قرار دارد، به طوری که در دهۀ شصت به دلیل نگاه دینی حاکم بر کشور، موسیقی کاملاً تضعیف شد. تحقیق حاضر با بررسی سه گروه از داده ها نشان داد که چالش بین دو نهاد دین و هنر در ایران معاصر در چه مرحله ای است. این چالش، گاه به موضع گیری های شدید نیروهای فعال و مؤثر در این دو نهاد اجتماعی علیه یک دیگر منجر شده است. اما به تدریج نیروهای هنری به دنبال رهایی از سلطه نهادهای دینی و درصدد کسب استقلال اند.
معرفت یابی بنیان های نظری سواد رسانه ای بومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکردی مفهومی نظری نگاشته شده است. روش آن کتابخانه ای و بررسی مفاهیم آن نیز با استفاده از تحلیل فلسفی صورت گرفته است. هدف مقاله امکان سنجی و چیستی تولید ادبیات بومی درزمینه سواد رسانه ای بر اساس تولید علوم انسانی اسلامی است. در این مقاله سه سؤال مطرح شده است: 1) تولید سواد رسانه ای بومی از منظر هستی شناسی و فلسفه علم دارای چه جایگاهی است؟ 2) شناخت شناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای به مفهوم عام مسئله از چه خاستگاهی ریشه می گیرد؟ 3) معرفت شناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای در ایران چه ساختارهای نظریه ای را باید مراعات و طی کند تا به سرمنزل مقصود برسد؟ نتایج نشان می دهد رویکرد بومی در تولید ادبیات نظری سواد رسانه ای دارای ماهیتی رئال است و ازنظر هستی شناسی علمی، قابلیت آفرینش دارد. همچنین ریشه های معرفتی و بنیان های فکری جوامع درمجموع، مسیر نوع سواد رسانه ای بومی در جوامع مختلف را تعیین می کند و می تواند نقطه عزیمتی برای تولید ادبیات بومی برای سواد رسانه ای باشد و درنهایت برای تعیین چارچوب نظری درزمینه تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای در ایران می توان با عنایت به غلبه تفکر اسلامی و منشأ معرفتی دینی در ایران، از رویکردهای انسان شناسانه اسلامی در دو شعبه پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) و هستی شناسی معرفت اسلامی، بهره برد.
مسئولیت مدنی پلتفرم های آنلاین ناشی از نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران؛ مطالعه تطبیقی در ایران، امریکا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پلتفرم های آنلاین نقش مهمی در زندگی جوامع کنونی ایفا می کنند و از مزایای زیادی برخوردارند. بااین همه، ویژگی های خاص این پلتفرم ها امکان بروز برخی خطاها را در چنین فضایی تشدید کرده است. کاربران در فضای مجازی می توانند گمنام یا ناشناخته باقی بمانند و با سوءاستفاده از این وضعیت، اقدام به نقض حقوق دیگران ازجمله حق بر حریم خصوصی کنند. تردیدی نیست که با چنین فرضی، کاربر ناقض واجد مسئولیت مدنی است، اما آیا می توان پلتفرم های آنلاین را نیز به سبب ایجاد فضای تسهیل کننده نقض، مسئول دانست؟ در مقاله حاضر، تلاش شده است با استفاده از روش اسنادی و به شیوه تطبیقی، مسئولیت مدنی پلتفرم ها در قبال نقض حریم خصوصی دیگران از سوی کاربرانشان در سه نظام حقوقی امریکا، اروپا و ایران مورد مطالعه قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصل اولیه در هر دو نظام حقوقی امریکا و اروپا، جز در موارد استثنایی، مسئولیت نداشتن پلتفرم های آنلاین در قبال نقض حریم خصوصی از سوی کاربران است. در نظام حقوقی ایران، با عنایت به تأکید بر اصل شخصی بودن مسئولیت و نیز وجود قاعده مسئولیت مباشر در فرض اجتماع با سبب در ورود زیان، امکان تحمیل مسئولیت بر پلتفرم های آنلاین به سبب نقض حریم خصوصی اطلاعاتی از سوی کاربران وجود ندارد اما به نظر می رسد که مفاد «طرح قانون صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» که با هدف مسئولیت پذیر کردن پلتفرم های آنلاین و حمایت از کاربران، تدوین شده و بر حراست از حریم خصوصی افراد در این فضا تأکید دارد، از این منظر با نظام های حقوقی امریکا و اروپا متفاوت است.
سرمایۀ اجتماعی و خودکشی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ مفهومی پیچیده و چندوجهی، در متون جامعه شناسی به موضوعی فراگیر و متبین تبدیل شده است؛ ولی دربارۀ اعتبار و ارزش تبیین کنندگی آن در حوزۀ خودکشی کمتر مطالعه شده است. این مقاله سعی دارد با مرور انتقادی منابع دردسترس، ضمن ارائۀ نتایج پژوهش های پژوهشگران و نقد آنها، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با خودکشی در استان های ایران را نشان دهد. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. عام ترین نتیجۀ به دست آمده از مرور ادبیات سرمایۀ اجتماعی در ایران، اجماع نداشتن پژوهشگران دربارۀ شاخص های سرمایۀ اجتماعی در ایران است. پژوهش نشان داد رابطۀ مفروض بین میزان خودکشی و سرمایۀ اجتماعی در ایران، با چالش های متعددی روبه روست. هرچند بین میزان خودکشی و برخی مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد، با کلیت سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مشخص و پایا ندارد. ضرایب همبستگی بین اعتماد و میزان خودکشی نشان می دهند نسبت بین این دو، برخلاف نظریۀ سرمایۀ اجتماعی است؛ به این معنا که در بدترین حالت، با افزایش اعتماد به نهادها (اعتماد نهادی) میزان خودکشی افزایش می یابد و در خوش بینانه ترین حالت، رابطۀ معکوسی (فرض و پیش بینی مطابق این نظریه) بین آنها وجود ندارد و این یافته با فرض و پیش بینی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی مغایرت دارد.
اعتماد بیماران به طبّ مکمّل و جایگزین: روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36 - 65
حوزههای تخصصی:
اعتماد بیماران به پزشکان و نظام درمان یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های جامعه شناسی پزشکی در دو دهه اخیر است. با گسترش پرشتاب تقاضا برای دریافت خدمات طب مکمل و جایگزین در سطح جهانی، مطالعات پژوهشی فراوانی پیرامون این مسئله صورت گرفته که زمینه ها و علل اعتماد به این طب ها را مورد بررسی قرار داده است. در ایران نیز روند مشابهی در اقبال به اقسام طب های مکمل و جایگزین تجربه می شود که در خور پژوهش های جامعه شناسانه است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش روایت پژوهی و انجام بیست و نه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه درمان با طب های جایگزین را داشته اند، به این سؤال پاسخ می دهد که در روایت تجربه بیماری، اعتماد به نظام درمانی جایگزین چگونه شکل می گیرد و چه سنخ هایی از آن قابل شناسایی است. بدین منظور با بهره گیری از آرای گیدنز، چالش اعتماد به طب مدرن به مثابه نظام کارشناسی و بازسازی اعتماد به نظام درمانی جایگزین مورد بررسی قرار گرفته، و در نهایت، با تحلیل تماتیک یافته های پژوهش، پنج سنخِ «اعتماد تدریجی»، «اعتماد نهادی»، «اعتماد مبتنی بر درمانگر»، «اعتماد معرفت شناختی»، و «اعتماد مبتنی بر تجربه زیسته دیگران» از یکدیگر متمایز شده است. همچنین برساخت طب جایگزین به مثابه «طب بی آسیب» و «طب آسان» به عنوان زمینه های مؤید اعتماد به طب مکمل و جایگزین مورد توجه قرار گرفته است.
تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجیگری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجی سلامت اجتماعی بود. در این پژوهش توصیفی پیمایشی جامعه آماری 4000 نفر از زنان شاغل جمعیت هلال احمر استان تهران بودند که بر حسب فرمول کوکران به روش تصادفی ساده 384 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق سرمایه اجتماعی هوف وهایسمن (2009)، سلامت اجتماعی کینز(2004)، حمایت اجتماعی شربورن و استووارت(1991)، میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت تأثیر مستقیم بر توانمندسازی زنان شاغل دارد. همچنین سلامت اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان شاغل و نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان شاغل دارد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و بهره گیری از اینترنت و فضای مجازی زمینه ساز توانمندی زنان شاغل را فراهم آورده، ضمن اینکه در این فرایند نباید از نقش کلیدی سلامت اجتماعی زنان غافل شد. از این رو با توجه ویژه مدیران به تقویت اعتماد سازمانی و مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، مهیا کردن شرایطى برای ارتباطات مطلوب، آموزش و ارتقاء سواد رسانه ای زنان، سطح سلامت اجتماعی هم به نحو متناسبى افزایش خواهد یافت و این مهم می تواند بر بهبود توانمندسازی زنان بیفزاید.
تحلیل تأثیرات اقتصاد لیبرال سرمایه داری بر افول سبک زندگی اسلامی در معماری و شهرسازی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
73 - 101
حوزههای تخصصی:
مسئله ای که طی این پژوهش مورد ژرفکاوی قرار می گیرد، بررسی چیستیِ تأثیرات نظام اقتصادی لیبرال سرمایه داری بر فرایند افول سبک زندگی اسلامی در تحولات کالبدی فضایی معاصر ایران است. بدین منظور از روشی ترکیبی (مرکب از روش مطالعات اسنادی در مقام گردآوری داده ها و روش تحلیل محتوای کیفی در مقاوم تحلیل داده ها) استفاده شده است. طبق یافته های این پژوهش، بسیاری از مسائل مرتبط با افول سبک زندگی اسلامی در معماری و شهرسازی معاصر ایران نظیر ظهور قطب بندی و اختلاف طبقاتی در مناطق شهری، بروز معضل حاشیه نشینی، افزایش شدید قیمت زمین و بالتبع کوچک شدن قطعات تفکیک زمین، عدم امکان اجرای بسیاری از اصول معماری اسلامی نظیر درون گرایی و جداکردن اندرونی از بیرونی به دلیل کوچک شدن قطعات اراضی مسکونی، تضعیف کیفیت در فضا های زیست انسانی و کمّی شدن این فضا ها، ترویج مصرف گرایی و بالتبع ظهور تغییرات کالبدی گسترده در مراکز تجاری و بسیاری از مسائل دیگر همگی ریشه در تأثیرات نظام اقتصادی لیبرال سرمایه داری دارند و لذا یافتن چاره این نوع مسائل و احیاء سبک زندگی اسلامی در نظام کالبدی معاصر ایران، پیش از آنکه نیازمند تجدیدنظر در سیاست های کالبدی و نظامات شهرسازی کشور باشد، نیازمند بازنگری عمیق و جدی در نظامات کلان اقتصادی کشور است.
تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
80-90
حوزههای تخصصی:
سرطان، به عنوان یک عارضه و بیماری ، استرس و یاس را همواره برای بیمار به همراه دارد و به عنوان یک بیماری فلج کننده روح و جسم تلقی می شود و فرد بعد از تشخیص، دچ ار ناامیدی زیادی ناش ی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش ارتباط اجتماعی می گردد.ازآنجایی که اغلب محیط های درمانی برای بیماران سرطانی صرفاً جنبه عملکردی و کاربری فضا دارند و اغلب محیط های صلب و خسته کننده ای هستند و از طرفی در طراحی معماری به بعد روانی انسان ها در این فضاها پرداخته نشده است، لذا به عنوان یک مشکل آسیب پذیر جدی برای این اقشار( بالأخص کودکان که اقشارحساس تر نسبت به این بیماری می باشند) همواره وجود داشته است. جدا شدن از طبیعت و الگوهای زیستی و نظام های در جریان زیست انسانی از معضلات و مشکلات اکو زیستی و زیست محیطی جوامع مدرن محسوب می گردد. در این راستا هدف تحقیق تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی و تحلیل نمونه های منطبق با رویکرد تحقیق می باشد.لذا نتایج پژوهش بدین گونه است که بهره وری از طبیعت به عنوان ساختارهای زنده در بحث بیوفیلیک از بعد روانی و معنوی در فضای درمانی (با انتخاب جانمایی مناسب،نوع و گونه،حس سبزینگی و شفابخشی،صورت درمانگری و روان درمانی،پاک کنندگی و ایجاد تنفس و... ) زمینه کاهش استرس و اضطراب را در فضای معماری کودکان بیمار را فراهم می کند.
ارزیابی پیامدهای مداخلات کلان مقیاس شهری در بافت تاریخی با تأکید بر اثرات اقتصادی (نمونه موردی: بافت حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد از مهم ترین عوامل مؤثر بر سرزندگی و ادامه حیات بافت های تاریخی است. کم توجهی به بافت تاریخی شهر عواقبی چون کاهش تمایل به سرمایه گذاری و فرسودگی را به دنبال دارد. نحوه مواجهه با بافت تاریخی و اجرای پروژه های شهری با اقتصاد بافت رابطه متقابل دارد و یکی از نمودهای تأثیر آن، قیمت اراضی است که نشان دهنده خصوصیاتی چون ارزش اجتماعی و اقتصادی یک بافت شهری می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی پیامدهای برنامه ریزی و طرح های شهری بر حوزه بلافصل مجموعه صاحب الامر تبریز به عنوان نمونه ای از بافت تاریخی، به صورت مؤکد چگونگی تأثیر اقتصادی پروژه های شهری بر این محدوده را بررسی نموده است. مجموعه صاحب الامر بخشی از ارسن صاحب آباد در هسته کهن شهر است. صاحب آباد از ارسن های مهم و ارزشمند معماری و شهرسازی ایران به لحاظ قدمت، الگو و ساختار فضایی و کالبدی می باشد که طی سیر تحولات تاریخی شهر شکل گرفته و تطور یافته و با وجود برخورداری از ارزش تاریخی به مرور زمان دچار افول شده است. در این پژوهش از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی استفاده شده است و داده های کمی مرتبط با قیمت اراضی شهری در محدوده مطالعاتی، در بازه زمانی سال های 1371 تا 1393 خورشیدی جمع آوری و تحلیل گردید. همچنین به صورت همزمان داده های کیفی مرتبط با مؤلفه عملکردی یعنی کاربری اراضی و فعالیت واحدهای عملکردی، داده های مرتبط با مؤلفه کالبدی فضایی و اشکال و الگوی مالکیت به عنوان یکی دیگر از نمودهای اقتصادی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد شهری و داده های تصویری همچون طرح توسعه و عمران شهر تبریز و عکس های هوایی محدوده مطالعاتی و همچنین مشاهدات و مطالعات میدانی و با استفاده از استنباط، تحلیل و تفسیر گردید. نتایج نشان می دهد که اجرای پروژه های توسعه ای کلان مقیاس در بافت تاریخی منجر به افزایش اختلاف قیمت بین املاک مسکونی و تجاری و کاهش ارزش سکونت در بافت شده است. همچنین اجرای چنین پروژه هایی در محدوده مطالعاتی، باعث از بین رفتن هم پیوندی بافت شده و عدم موفقیت آن ها در جذب سرمایه و فعالیت اقتصادی، رکود اقتصادی در بافت تاریخی را تشدید کرده است.
واکاوی نسبت رساله های ریاضی و الگوهای هندسیِ تزئینات معماری سامرا در قرن سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
113 - 134
از بحث برانگیزترین موضوعات هنر و معماری اسلامی، تأثیرپذیری نقش مایه ها و تزئینات هندسی به کار رفته در آن ها از روش های ترسیمی و مسائل مطرح شده در رساله های ریاضی است. به باور برخی از محققان نوعِ ترسیم و تداوم این نقش مایه ها در میان صنعت گران و معماران به شکل سینه به سینه بوده و ارتباطی با دستورالعمل هایِ موجود در رساله های ریاضی ندارد، در مقابل پاره ای دیگر بر این عقیده اند که هندسه نگاری های هنر و معماری وامدارِ مسائل ترسیمیِ رساله های ریاضی است. بررسی ساختار تزئینات مورد استناد هریک از این دو طیف مشخص می کند که این نقوش براساس دو ساختار کاملاً متفاوت ترسیم شده اند. هدف این پژوهش مطالعه این ساختارهای متفاوت و جستجوی ارتباط هریک از آن ها با رساله های ریاضی و تحولات آن هاست. بدین جهت پژوهش از یک سو به بررسی نقوشی پرداخته است که از دیگر تمدن ها به هنر اسلامی وارد شده و میان صنعت گران و معماران رواج یافته است، و از سوی دیگر مجموعه نقوشی در هنر اسلامی را مورد توجه قرار داده که در ساختاری جدید و مرتبط با رساله های ریاضی پدید آمده است. نقطه آغازین احتمالی ساختار نوع دوم که با رساله های ریاضی مرتبط به نظر می رسد تاریخ و جغرافیایی است که نخستین رساله های هندسی با موضوع ترسیم نقوش در آن شکل گرفته اند، زمانی در حدود قرن سوم هجری و ترجمه رساله های ریاضی با محتوای هندسه پرگاری. مسأله پژوهش جستجوی رابطه میان شکل گیری و گسترش رساله هایی با موضوع دانش هندسه پرگاری و انواع تزئینات هندسی در معماریِ سامرا، پایتخت خلافت اسلامی در قرن سوم هجری است. این پژوهش دارای محتوایی کیفی و بر پایه روش شناسی توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هم زمان با توجه به هندسه پرگاری در رساله های ریاضی شیوه ترسیم و نقوش حاصل از آن ها در هنر و معماریِ قرن سوم هجری به عنوان اسلوبی جدید از ترسیم نقش مورد توجه قرار گرفت و در کنار تزئینات ترسیم شده بر پایه ساختار قدیمی تر به کار گرفته شد. روندی که به موازات گسترش مسائلِ هندسه پرگاری در رساله های ریاضی سرانجام سبک هندسی موسوم به «گره» سلجوقی را در قرون چهارم و پنجم هجری پدید آورد.
تأثیر همکاری های هسته ای آمریکا و هند بر روابط هند و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
93 - 112
امروزه هند در کانون توجه زمامداران آمریکا قرار گرفته است و از این کشور به عنوان شریک استراتژیک ایالات متحده در جنوب آسیا و عامل مهار چین یاد می شود. بعد از آغاز آزمایش های هسته ای هند، واشنگتن به آن واکنش نشان داد؛ امّا بعدها و به خصوص با آمدن جرج بوش پسر و حملات ۱۱ سپتامبر، همکاری های آمریکا و هند شدت گرفت و در ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۵ موافقت نامه همکاری در زمینه انرژی هسته ای میان دو کشور امضا شد که این اقدام تأثیر گسترده ای بر روابط هند با کشورهای منطقه، ازجمله ایران داشته است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که همکاری های هسته ای آمریکا و هند می تواند چه تأثیری بر روابط هند و ایران داشته باشد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به اختلافات ایران و آمریکا در موضوعات منطقه ای و بین المللی، به ویژه اختلاف آن ها بر سر برنامه هسته ای ایران، هرگونه مشارکت و همکاری هسته ای آمریکا و هند، ضمن تأثیر بر منافع و امنیت ایران در سطح منطقه، همچنین می تواند از دامنه همکاری ها و روابط تهران-دهلی بکاهد که این خود می تواند معادلات قدرت و نظم منطقه ای را در راستای اهداف و منافع واشنگتن و متحدان منطقه ای آن شکل بخشد. روش پژوهش با توجه به ماهیت نظری تحقیق کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی است.
دیدگاه های بلاغی صهبایی در "شرح سه نثر ظهوری"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱۴
27 - 53
حوزههای تخصصی:
یکی ازشروح بلاغی برجسته فارسی که در قرن نوزدهم میلادی در شبه قاره به نگارش درآمد، "شرح سه نثر ظهوری" نوشته امام بخش صهبایی است که از جهت نقد زبان شناسی، بلاغی و ادبی دارای ویژگی هایی است که بررسی و تحلیل این عناصر می تواند به مخاطب در شناخت مظاهر زبان شناسی و نقد ادبی تازه شکل گرفته این دوران یاری برساند. این مقاله می کوشد تا نقش این عناصر تازه بلاغی را در تحول نقد بلاغی و ادبی این دوره بررسی کند. برای این منظور، به بررسی شگردهای بلاغی که در کتاب های بلاغت فارسی کمتر نمود دارد، پرداخته شده است؛ چون سجع مردّف، مجاز در مجاز، مخالف خوانی در تلمیح، نگاه نو به استعاره مکنیه و تضاد معنوی. بعضی از این شگردهای بلاغی حاصل مطالعه صهبایی در امّهات کتب بلاغی نظیر "مختصرالمعانی" و "مطوّل" تفتازانی است که بارها به شکل مستمر در استدلالات خود از آن استفاده می کند. در اعتقاد صهبایی ملاک پذیرش استعاره، همان "آحاد"، یعنی نخبگان ادبی هستند که آن را به کار می برند. صهبایی معتقد است که زبان مجازی، ذاتاً ساخت شکن است؛ زیرا نخست با تغییر گونه بیان، معن ای متف اوتی را پی شنهاد م ی کن د و در مرحل ه دوم امکان قطعیت معنای پیشنهادی را رد و آن معنای قطعی را انکار می کند. در این پژوهش برآنیم با رویکرد تحلیلی و توصیفی آرای صهبایی را بر اساس موازین بلاغی با تکیه بر رساله "شرح سه نثر ظهوری" در حد وسع خود مورد بررسی قرار دهیم.
تعامل سوژه های متنی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۱۴
99 - 119
حوزههای تخصصی:
عرفان عاشقانه در معنای عام بر مفهوم عشق و در معنای خاصِ ادراکی- ارتباطی بر تعامل «من-تویی» استوار است. به اقتضای این نوع تعامل برساختِ هویت-وضعیت سوژه ها به عبارتی دیگر جایگیری آنها در تعامل کارگزاران درون متنی عرفان عاشقانه متمایز از سایر ژانرهای ادبی کلاسیک سامان یافته است و همین امر سبب شکل گیری وجهی متمایز از ابهام ادراکی- زیبایی شناختی می شود. غزلیات شمس یکی از متن هایی است که تعامل سوژه های درون متنی آن و به تبع آن ابهام معرفتی-هنری حاکم بر آن بر مبنای تعامل من-تویی شکل گرفته است که نادیده گرفتن آن سبب تفسیری صرفاً ذوقی از آن خواهد شد. بر همین اساس در این نوشتار کنش برساخت تعامل «من-تویی» کارگزاران درون متنی راوی- عاشق و معشوق در غزلیات شمس به قصد خوانشی همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن دلالت-یابی و تبیین شده است. برای دلالت یابی این تعامل مذکور به برخی از مفاهیم و اصطلاحات متفکران حوزه مذکور همچون بوبر، لویناس، باختین، سارتر،گابریل مارسل، لاندوفسکی و بیونگ چول هان استناد شده است. نتیجه نشان می دهد که منطق «من-تویی» در غزلیات شمس را می توان ذیل چهار عنوان الف) اظهار خاموشی و عدم کدگزاری دقیق ب) بی توجهی به سلسله مراتب و گذر از تقابل ها ج) ناتمامیت و پیش بینی ناپذیری د) تعویقِ «خود» صورت بندی کرد که همگی به شکلی نمادین به مثابه عبور از نظم نشانگانی رایج و تجربه عالم وحدت است.
تجلّی عنصر عاطفه در تحلیل معناشناسی شعر شاعران روشن دل: بهشت گمشده میلتون و دیوان رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالت اصلی ادبیّات به ویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه به عنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهم ترین عنصر سازنده هنری است و پلی میان جنبه درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیش ترین تأثیر را بر مخاطب می گذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشن دل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، می باشد؛ چنان که تفاوت ها و تشابهات فکری آنان می تواند به شناخت بیش تر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّن ها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راه های انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حس آمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که حس آمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمده ترین نقطه اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی می توان قوی تر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آن ها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.
تحلیل نقش شبکه های اجتماعی در مدیریت بحران سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۴)
55 - 80
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت نقش، ماهیت، جایگاه و ظرفیت های رسانه ای و بهره برداری آگاهانه و صحیح از رسانه ها، برای مواجهه مناسب با بحران، یکی از ضرورت های اساسی است. لذا پژوهش حاضر، به تحلیل محتوای خبرهای مرتبط با بحران سیل، با هدف تحلیل نقش شبکه های اجتماعی (پیام رسان تلگرام) در مدیریت این بحران اختصاص یافته است. جامعه مورد مطالعه، تمام اخبار پخش شده در کانال ها و گروه های تلگرامی از جمله کانال مدیریت بحران گلستان، کانال اتاق خبر،کانال رسمی خبرآنلاین، گروه پوشش خبری، گروه رویدادهای خبری و اخبار بحران در خصوص سیل بهار 98 است که از اول فروردین تا 14 فروردین 1398پخش شد. بنابراین، روش در این پژوهش تحلیل محتوا، واحد تحلیل و روش نمونه گیری، هدفمند است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در مجموع 26 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده، ذیل سه مضمون قبل از بحران، حین بحران و پس از بحران استخراج شد. در مرحله قبل از بحران، سه نقش آگاه سازی و هشداردهی، دیده بانی، آموزش مصون یافته؛ در مرحله حین بحران سه نقش خبررسانی، همراه سازی، دروازه بانی اطلاعات و در مرحله پس از بحران سه نقش تحلیل گری، پاسخ طلبی وآرامش بخشی شبکه های اجتماعی (پیام رسان تلگرام) شناسایی شد. در تحلیل خبرهای مرتبط با سیل، شبکه های اجتماعی با رویکرد تعاملی، همزمان با بهره گرفتن از رویکرد کیفی به تحلیل خبرهای منتشره پرداخته است. راهبرد رسانه ای مورد استفاده در مواجهه با بحران در شبکه های اجتماعی، راهبرد غیر فعال است. دروازه بانی اطلاعات در شبکه های اجتماعی کمتر اعمال می شود و این بر صحت و دقت خبری آن ها تأثیر دارد. حجم و جامعیت خبری در شبکه های اجتماعی بر اساس مدل آیینه ای است
تجربه زیسته نمایندگان زن از راهبرد اقدام مثبت در افغانستان (مطالعه پدیدار شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
113-145
حوزههای تخصصی:
بعد از اجلاس بن در آلمان سال 2001 و به دنبال آن تصویب قانون اساسی جدید افغانستان سال 1382 و قانون انتخابات در سال 1383 راهبرد اقدام مثبت با سازوکار مشخص برای بهبود وضعیت زنان در مشارکت سیاسی اجتماعی وارد ادبیات حقوقی افغانستان شد. باگذشت زمان از اجرای راهبرد اقدام مثبت حیات پرفرازونشیب زنان در افغانستان اقتضا می کرد تا در این تحقیق کیفی راهبرد فوق از منظر تجربه ی زیسته نمایندگان زن مورد بازنمایی قرار گیرد. در این راستا با شیوه ی پدیدارشناسی، از طریق «مصاحبه نمیه ساختار-یافته» با 15 تن از نمایندگان زن به صورت حضوری گردآوری داده ها انجام یافته و کدگذاری گردید. بر اساس یافته ها تسهیل در رقابت با مردان، ایجاد فرصت برای زنان، بهره وری از تنوع جنسیتی، انعطاف پذیری در سیاست گذاری دولت برای زنان ازجمله مقوله هایند که بر نیاز زنان به راهبرد اقدام مثبت دلالت دارد. همچنین نتایج نشان داد سیاست اجرایی اقدام مثبت در رشد توانایی و قابلیت زنان مهم دانسته می شود زیرا ظهور توانایی، کسب مهارت و تجربه، مکمل شایسته سالاری، ازجمله مقوله هایند که از تجربه نمایندگان زن استخراج شد. مهم چگونگی اجرای این راهبرد است؛ بر اساس یافته ها دسترسی نابرابر، سرزنش، احساس حقارت، فرهنگ مردسالاری، سوءاستفاده و نبود صلح در تجربه ی مصاحبه شوندگان حکایت از چالش های راهبرد اقدام مثبت داشت.
Comparing Lexical Bundles in Hard Science Lectures; A Case of Native and Non-Native University Lecturers
منبع:
Research in English Education Volume ۶, Issue ۴ (۲۰۲۱)
106-127
حوزههای تخصصی:
Researchers stated that learning and applying certain set of lexical bundles of native lecturers by non-native lecturers would help students improve their proficiency through incidental vocabulary input. The present study shed light on the lexical bundles in hard science lectures used by Native and Non-native lecturers in international universities with the main purpose of analyzing the structural and functional similarities and differences in their usage. The secondary purpose was to finalize and present a list of explored lexical bundles employed by Native lecturers in these lectures which could be helpful for students and also Non-Native lecturers. The corpus of this study consists of five and a half hours of three different native university lecturers’ lectures and about five and a half hours of three different non-native university lecturers’ lectures who were teaching hard science (nuclear physics and electronic engineering). The data were analyzed using n-gram tool in lextutor.ca website which is a free online software to analyze the lexical bundles of more than two corpora and compare them. Functional and structural analysis gave the following results. Findings showed that lexical richness of both Native and Non-Native lecturers was not good enough to expose students to rich environments to help them improve their English proficiency. In light of structural classification, the results revealed that dependent clause fragments in addition to verb structure phrases were the most widespread and Noun phrase + of-phrase fragments were the least employed structures of the identified lexical bundles in the lectures of Non-Native and Native lecturers. In terms of structural analysis, it was concluded that stance bundles were the most frequent function bundles used by both groups. Therefore, there were both similarities and differences in the structural and functional classifications of lexical bundles in the lectures of native and non-native lecturers.