مطالب مرتبط با کلیدواژه

طب مکمل و جایگزین


۱.

اعتماد بیماران به طبّ مکمّل و جایگزین: روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد طب مکمل و جایگزین گیدنز مخاطره سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۱۷
اعتماد بیماران به پزشکان و نظام درمان یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های جامعه شناسی پزشکی در دو دهه اخیر است. با گسترش پرشتاب تقاضا برای دریافت خدمات طب مکمل و جایگزین در سطح جهانی، مطالعات پژوهشی فراوانی پیرامون این مسئله صورت گرفته که زمینه ها و علل اعتماد به این طب ها را مورد بررسی قرار داده است. در ایران نیز روند مشابهی در اقبال به اقسام طب های مکمل و جایگزین تجربه می شود که در خور پژوهش های جامعه شناسانه است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش روایت پژوهی و انجام بیست و نه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه درمان با طب های جایگزین را داشته اند، به این سؤال پاسخ می دهد که در روایت تجربه بیماری، اعتماد به نظام درمانی جایگزین چگونه شکل می گیرد و چه سنخ هایی از آن قابل شناسایی است. بدین منظور با بهره گیری از آرای گیدنز، چالش اعتماد به طب مدرن به مثابه نظام کارشناسی و بازسازی اعتماد به نظام درمانی جایگزین مورد بررسی قرار گرفته، و در نهایت، با تحلیل تماتیک یافته های پژوهش، پنج سنخِ «اعتماد تدریجی»، «اعتماد نهادی»، «اعتماد مبتنی بر درمانگر»، «اعتماد معرفت شناختی»، و «اعتماد مبتنی بر تجربه زیسته دیگران» از یکدیگر متمایز شده است. همچنین برساخت طب جایگزین به مثابه «طب بی آسیب» و «طب آسان» به عنوان زمینه های مؤید اعتماد به طب مکمل و جایگزین مورد توجه قرار گرفته است.    
۲.

جدال با بی قدرتی در تجربه بیماری: روایت پژوهی مصرف کنندگان طب مکمل و جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی قدرتی طب مکمل و جایگزین بازاندیشی مخاطرات سلامت روایت پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۶۲
اقبال مصرف کنندگان خدمات سلامت به انواع طب های مکمل و جایگزین موجب تغییراتی شگرف در تجربه بیماری و پیوست های اجتماعی اقتصادی آن شده است. رفتارهای بازاندیشانه ای که با بهنجارترشدن طب بدیل، مشاهده می شود؛ در ایران کمتر موضوع پژوهش های اجتماعی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با به کارگیری روش روایت پژوهی، روند این رفتارها را در بازگویی تجربه بیماران، مطالعه می کند. بدین منظور، بیست ونه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه مفصلی در این زمینه داشته اند انجام و پس از بازنویسی به صورت روایت های خطی منسجم، با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شدند. بنا به یافته ها، «احساس بی قدرتی» یکی از مضامین پرطنین در تجربه بیماری است که در سه مقوله «بی قدرتی نهادی»، «بی قدرتی در روایت بیماری» و «بی قدرتی در فرآیند تجویز» بازنمایی می شود. بخشی از این احساس، بازنمودی ناگزیر از بی قدرتی پزشکان به واسطه تزلزل جایگاه علم است. نتایج نشان می دهد که اعمال اقتدار ناهمگن نهادهای بالادستی حوزه سلامت، بدون در نظرگرفتن فهم بیماران از فرآیند درمان، زمینه ساز ناکامی سیاستگذاری های سلامت در قبال طب های غیررایج شده است. مدیریت این میدان به نفع سلامت حداکثری، تنها از مسیر به رسمیت شناختن نیاز بیماران به داشتن رابطه ای متوازن با کادر درمان و اهتمام به توجیه بیمار نسبت به عوارض داروهای تجویز شده میسر است.