مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۰٬۲۶۱ تا ۱۱۰٬۲۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
معناشناسی اخلاق از مباحث فلسفه اخلاق است. منظور از معناشناسی اخلاق بررسی و ارائه تعریفی از مفاهیم اخلاقی است که به تبیین حقیقت و تعیین قلمروی محکی مفاهیم اخلاقی می پردازد. این تحقیق به روش تحلیلی و با استفاده از تبیین های عقلانی به این پرسش پاسخ می دهد که معنای فضایل و رذایل اخلاقی و روش فهم آن معانی از منظر علامه طباطبایی چیست؟ علامه رویکرد جامعه شناسانه را برای معناشناسی فضایل و رذایل اخلاقی، به دلیل غیرواقع گرایانه و نسبی گرایانه بودن آن، که سبب هرج ومرج می شود، مردود می داند، و رویکردهای فضیلت مدارانه و آخرت مآبانه را کمال گرایانه تبیین می کند. او هدف رویکرد فضیلت مدار را کمال دنیوی و هدف رویکرد آخرت مآبانه را کمال اخروی می داند. این در حالی است که رویکرد توحیدمحور در معناشناسی اخلاق بر حب الهی برای وصول به خدا تأکید دارد. فضایل و رذایل اخلاقی نزد علامه به صورت مقایسه ای به دست می آیند، پس از سنخ مفاهیم فلسفی اند. از این رو باید به روش مفاهیم فلسفی معناشناسی شوند. به همین جهت، علامه معنای این مفاهیم را به روش مقایسه میان رفتار اختیاری با هدف اخلاق خاص اسلامی که متناسب با ذات انسانی است انتزاع می کند. به نظر می رسد علامه نقش عرف و شهود را در معناشناسی فضایل و رذایل مشخص نکرده است.
روش شناسی شرق شناسان آلمانی زبان در بررسی ادبیات عرفانی فارسی (مطالعه موردی هلموت ریتر و فریتس مایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
127 - 152
حوزههای تخصصی:
در شرق شناسی آلمانی زبان دو سنت اصلی وجود دارد: رمانتیک و فیلولوژیک. سنت رمانتیک، شرق را به عنوان دیگریِ متمایز، غیرعقلانی و واجد کشف و شهود معرفی می کند که مبتنی بر معرفی و ترجمه آثار است؛ بر پژوهش های عمیق استوار نیست و بیشتر در گسترش ترجمه متون شرقی به زبان آلمانی مؤثر بوده است. سنت فیلولوژیک متمایزکننده شرق شناسی آلمان و متمرکز بر فهرست برداری، تصحیح نسخ خطی و تحقیق در متون است. در شرق شناسی آلمانی زبان، از قرن هجده تاکنون، غلبه با سنت فیلولوژیک است. حلقه واپسین شرق شناسان آلمانی، شامل هلموت ریتر، فریتس مایر و آنه ماری شیمل نمودی از تلفیق دو سنت و تکامل آن در سایه مفهوم «بافت» است. در آثار ایشان به عناصر بیرونی و شرایط شکل گیری متن به اندازه بافت درونی و مؤلفه های زبانی و بلاغی توجه می شود. مؤلفه کلیدی این جریان مفهوم «متن» است. در اینجا، روند پژوهش های ریتر و مایر بررسی و روش خاص آنها در مواجهه با متون عرفانی نشان داده شده است. ویژگی های اصلی آثار ایشان عبارت است از: دسته بندی متون و پیدا کردن متون مادر، پیدا کردن شبکه متون (براساس تکوین نسخه های خطی) و تصحیح متون اصلی براساس معتبرترین نسخه ها، ترجمه متون به آلمانی، اولویت دادن به نثر، مأخذشناسی و بافت سازی. روش حلقه طلایی شرق شناسی آلمانی زبان می تواند در فهم متن، شبکه سازی و ژانرشناسی عرفان فارسی زبان مؤثر باشد. این شرق شناسان عرفان و تصوف را جریانی برآمده از متن اسلام می دانند و آن را به عنوان پدید ه ای تاریخی، فرهنگی و متن بنیاد می شناسند نه جریانی رمانتیک یا روشنگرانه.
کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا..» از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
153 - 183
حوزههای تخصصی:
بیت «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاکِ خطاپوشش باد» ازجمله ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ است که حساسیت و توجه بیشتر شارحان را برانگیخته است. تاریخچه شرح و تأویل این بیت دیرینه ای حدوداً پنج قرنی دارد. یعنی از زمانی که ملا جلال الدین دوانی در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری به شرح این بیت پرداخت تا به امروز شارحان بسیاری درباره معنای آن نکته ها گفته اند و نوشته اند. وجود این اختلافات بی پایان انگیزه ای شد تا در این مقاله تلاش شود با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به اتکای الگوی مایکل ریفاتر، معنای بیت به استناد شواهد متنی و همچنین ارتباط معنایی بخش های مختلف غزل شرح شود. ریفاتر با طرح دوگانه خوانش محاکاتی و نشانه شناسانه، درک دلالت های نهفته شعری را در گرو تمرکز بر شیوه بازنمایی ایده اصلی در قالب «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» متن می داند. براین اساس غزل مورد بحث به چهاربخش مختلف تقسیم شد و پس از بررسی انباشت های واژگانی این بخش ها و یافتن ایده محوری یا به تعبیر ریفاتر «ماتریس» اثر، بیت موردمناقشه در سایه ماتریس یافته شده بازخوانی شد تا مستندترین تأویل ارائه شده برای آن شناسایی و عرضه شود. براین اساس ایده «خطاپوشی» به مثابه «خطا نپنداشتن»، نه «درگذشتن از خطا» به عنوان ماتریس تشخیص داده شد و با تکیه بر آن این نتیجه حاصل آمد که منظور از «خطاپوشی» به عنوان صفتی ستوده در نزد پیر «خطا ندیدن» کاستی ها و شرور این جهانی است نه «چشم پوشی» از آنها به مثابه خطاهایی حقیقی که وجود نظام احسن را با چالش مواجه می سازند. نکته دیگر آنکه اگر کلیت غزل با محوریت بیت چهارم مورد خوانش قرار گیرد، مشکل بیت مورد مناقشه تاحدود زیادی حل خواهد شد؛ چراکه شواهد محکم متنی نشان می دهند، حافظ این غزل را بیشتر با نیت درخواستی دوستانه از شاه شجاع درباره خطاپوشی نسبت به خطای منتسب به او سروده است؛ خطاپوشی ای که حاصل خطانپنداشتن آن نسبت دروغ است، نه درگذشتن از آن به مثابه خطایی حقیقی.
Coping Strategies Employed by EFL Teachers to Avoid Classroom Management Constraints: Scale Development and Validation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Classroom management constraints and how English teachers cope with or remove them effectively have significantly impacted both EFL teachers and teacher educators. However, the coping strategies employed by teachers with high and low levels of expertise have not been thoroughly explored yet. To this end, first 22 teachers in one language institute in Tehran were interviewed and their main coping strategies were extracted through qualitative analysis of the interviews. Then, the extracted strategies were worded into items carefully. The questionnaire of EFL teachers’ coping strategies was validated for the purpose of the study. The findings revealed that the participants used twenty-three coping strategies under two sub-constructs: problem-focused and emotion-focused strategies, based on exploratory factor analysis. One hundred EFL teachers with high and low levels of expertise (fifty in the high and fifty in the low group) responded to the items in the coping strategy questionnaire. The results revealed that highly expert teachers used the extracted coping strategies more frequently. Furthermore, the researchers confirmed that teachers need in-service training courses on coping strategies to manage their classes effectively. The results have some implications for stakeholders, namely English language teachers, teacher educators, language institutes, education departments, and EFL curriculum developers.
بررسی آرایه های تزئینی خانه های قاجاری شهر اردبیل (مطالعه موردی: خانه تاریخی حاج میرزا ابراهیم صادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تزیینات در معماری سنتی و بومی ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته است. از جمله بسترهای درخور توجه جهت ارائه آرایه های تزیینی، خانه های اشخاص متمول و دارای اعتبار اجتماعی و مذهبی است که امروزه با عنوان خانه های تاریخی از آن ها یاد می شود. خانه مرحوم حاج میرزا ابراهیم صادقی یکی از خانه های قاجاری شهر اردبیل است که با داشتن شاخصه های هنری دوره قاجار مانند: تزیینات چوبی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی دیواری، کتیبه نگاری، تزیینات گچی و آجرکاری در فهرست آثار ملی کشور، ثبت گردیده است. لذا ضرورت پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تزئینات این خانه تاریخی به عنوان مطالعات و بررسی های نگارندگان که از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته؛ حاکی از آن است که آرایه ها و تزیینات موجود در خانه صادقی جزو شاخصه های هنر دوره قاجار به شمار می آیند. همچنین با تطبیق تزیینات و آرایه ها با دیگر خانه های قاجاری می توان به وجود نوعی مفهوم و مضمون مشترک در آن ها پی برد که نشان می دهد الگوی خاصی از تزیینات در خانه های دوره قاجار حاکم بوده است. داده ها و اطلاعات در این پژوهشِ کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی [A1] [U2] مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش بررسی آرایه های خانه تاریخی صادقی جهت شناسایی الگوی خاصی از تزیینات دوره قاجاری در منطقه شمال غربی است. سوالات پژوهش عبارت است از: تزیینات وابسته به معماری در خانه تاریخی صادقی شامل چه مواردی است و بر چه مضامینی دلالت دارد؟ آیا الگوی خاصی از تزیینات در خانه های قاجاری شهر اردبیل با تاکید بر خانه تاریخی صادقی حاکم است؟ این الگو دربردارنده چه نوع شاخص هایی است؟ به طور کلی میتوان نتیجه گرفت خانه های تاریخی متعلق به بازه زمانی قاجار در شهر اردبیل دارای الگوی تزئینی خاصی است که به صورت انواع نقوش گردان و منحنی و کتیبه نگاری با استفاده از تکنیک های متنوعی از جمله نقاشی پشت شیشه و قواره بری به اجرا درآمده است. [A1]عنوان شود پژوهش کمی است یا کیفی. [U2]عنوان کیفی قید شد
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
روایت جنگ در تاریخ نگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون تاریخ نگاری عصر صفوی مشحون از روایت جنگ ها و منازعات نظامی داخلی و خارجی حکومت صفویه است. جنگ جایگاه ویژه ای در تاریخ نویسی این دوره می یابد تا آن جا که اگر رویدادی به درگیری نظامی منجر نمی شد در نظر مورخان شایسته نقل و ضبط در تاریخ نبود و شانس کمی برای بازگویی در آثار آنان می یافت؛ بنابراین نحوه روایت جنگ اهمیت خاصی داشت و نیازمند ساختار روایی مناسب برای بازنمایی رویداد و انتقال اهداف واقع در پشت این روایتگری به مخاطبان اثر بود. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و ساخت الگویی از نظریات مربوط به روایت در پی پاسخ به این پرسش است که جنگ در تاریخ نگاری دوره صفوی چگونه روایت می شود و مورخین از ثبت آن، چه اهدافی را دنبال می کردند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که مورخان با گزینش عناصر روایت و سرکوب یا برجسته کردن مولفه هایی از این عناصر، طرحی از روایت جنگ ارائه می دهند که هدف آن بازنمایی داعیه های ارضی صفویان و مشروعیت حاکمیت و اقدامات آنان در مناطق جنگی و مورد منازعه بود.
مفاهیم گوناگون بلاغت و رویکردهای بلاغی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «رتوریک (Rhetoric) » که در سنت اسلامی اصطلاح «بلاغت» را معادل با آن قرار داده اند، در تاریخ بلاغت قدیم دو مفهوم اصلی داشته است: نخستین مفهوم، دریافت ارسطویی از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه و فنون و ابزار اقناع مخاطب مرتبط می سازد؛ دیگر، مفهوم زیبایی شناختی یا ادبی است که بلاغت را با شعر و فنون و ابزار تخییل پیوند می دهد. از این دو رویکرد سه گرایش به معنا و کارکرد بلاغت در دوران معاصر پدید آمد: رویکرد استدلالی-منطقی (فلسفی)، رویکرد سبک شناختی-ادبی (شعری) و در نهایت رویکرد گفتمانی-نشانه شناختی (متنی). دو رویکرد نخست در تعارض با یکدیگرند؛ یکی بلاغت را به سوی علم منطق می کشاند و دیگری آن را به شعر مرتبط می کند. اما رویکرد سوم سعی دارد دامنه شمول این علم را فراتر برد به گونه ای که دو مفهوم پیشین را توأمان شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنین رویکرد سه گانه ای به مفهوم بلاغت نزد ناقدان و بلاغت نگاران اسلامی یافتنی است. پژوهش پیش رو با مطالعه درزمانی به روش توصیفی-تحلیلی، تطور هر یک از این سه رویکرد را تا رسیدن به نظریات معاصر در حوزه علم بلاغت بررسی می کند.
Problématique de l’énonciation conflictuelle dans Le Retour au désert et Roberto Zucco de Bernard-Marie Koltès(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La fiction théâtrale novatrice de B.-M. Koltès qui a marqué la scène de représentation française des années 80, est connue chez la critique littéraire contemporaine pour la poétique de dispute et de conflit dans une dimension fort argumentative - polémique. La rhétorique judiciaire -énonciative de Koltès tient son originalité de ce qu’elle a excellemment su accorder la priorité à la voix et la parole du personnage, afin de condamner par le moyen du langage la brutalité et la violence de la condition humaine qui tourne dérisoirement au tragique. Ce qui est remarquable dans l’œuvre littéraire de Koltès, c’est nécessairement et d’une manière expressive et métaphorique, la verbalisation de rapports (de force) tenus entre les personnages qui ne s’accordent en rien dans un monde où tout sent la haine, la désagrégation, la solitude, le désespoir, la souffrance, etc. L’objectif principal de cette étude est d’analyser, dans une approche linguistique-conversationnelle l’engendrement de la parole conflictuelle koltésienne dans ses deux dernières pièces, Le Retour au désert et Robert Zucco, trahissant à la fois toutes les deux, la notion socio-philosophique de la controverse et la non-communication au sens logique du terme chez les êtres scéniques qui n'ont rien à signifier de leur vie frappée de violence.
نقش ثبات بازار مالی بر سازوکار انتقال سیاست پولی در ایران: روش گارچ چند متغیره (MGARCH)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر نااطمینانی بر رشد پولی در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده و مسئله مهمی برای بانک های مرکزی است. در قالب سازوکار انتقال پولی ازطریق بازار مالی، سیاست پولی از قیمت این نوع دارایی ها متأثر می شود. این اثرگذاری بر مخارج مصرفی و سرمایه گذاری و به تبع آن بر بخش واقعی اقتصاد تأثیر می گذارد و نقش مهمی در تعادل عمومی اقتصاد و انتقال شوک های اقتصادی در جامعه ایفا می کند. یکی از اجزای مهم بازارهای مالی، بورس اوراق بهادار است که از متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله اعتماد سرمایه گذاران، نرخ ارز و پول تأثیر می گیرد. با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1380 تا 1397و رهیافت MGARCH-VECH-VAR روابط پویای نا اطمینانی میان متغیرها بررسی شد. فرآیند انتقال سیاست پولی از بازار دارایی ها شروع می شود. به ویژه هنگامی که عدم قطعیت درباره دائمی بودن یا موقتی بودن سیاست ها وجود دارد، بازار دارایی ها بسیار سریع جواب می دهد؛ بنابراین قیمت دارایی ها و به دنبال آن ثبات بازار مالی نقش مهمی در سازوکار انتقال پولی ایفا می کند. سیاست هایی که منجر به افزایش نوسان های نرخ رشد ارز واقعی می شود، منجر به افزایش نااطمینانی اعتماد سرمایه گذاران و بی ثباتی بازار مالی خواهد شد و به دنبال آن نااطمینانی رشد پولی و بخش واقعی اقتصاد افزایش می یابد. با افزایش اعتماد سرمایه گذاران، زمینه کاهش نرخ رشد پولی و همچنین افزایش مصرف ازطریق اثر ثروت و افزایش نرخ رشد تولید فراهم می شود
مطالعه اشتباه قراردادی در نظام حقوقی ایران و انگلیس بر پایه رویکردهای ذهنی گرایی و عینی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط تشکیل قرارداد، توافق طرفین است اما این توافق ممکن است با وجود اشتباه مختل شود. تشخیص اشتباه قراردادی و تعیین حدود و ثغور آن، مبتنی بر دو رویکرد عینی گرایی و ذهنی گرایی صورت می پذیرد. در رویکرد ذهنی گرا، ذهنیت طرفین به قرارداد شکل می دهد و در صورت تعارض ذهنیت متعاقدین با قرارداد، ذهنیت متعاقدین ارجح است اما در رویکرد عینی گرا، معیارهای عینی در مقام اختلاف تعیین کننده اند و قرارداد با توافق ظاهری طرفین شکل می گیرد. در نوشته حاضر، سوال اصلی نگارنده این است که تشخیص اشتباه قراردادی و تعیین حدود وثغور آن در حقوق ایران و انگلیس مبتنی بر کدام یک از رویکرد های سابق صورت می پذیرد. بر خلاف آنچه که گفته می شود، حقوق ایران مانند حقوق انگلیس عینی گرا است. در این پژوهش که مبتنی بر روش تحلیلی – توصیفی است، نگارنده ابتدا شباهت ها و تفاوت های مبنایی حاکم در حقوق ایران و انگلیس را مشخص کرده است و با بررسی مسائل مربوط به اشتباه قراردادی، با رد ذهنی گرایی صرف، وضعیت عینی گرایی را در دو نظام مذکور شناسایی می کند.
شیوه مواجهه با مخالفان در حکمرانی علوی
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
44 - 58
حوزههای تخصصی:
واکاوی بن مایه مهر در طرح «حوض و جامِک» و نقش «زایش» قالی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقوش و طرح های قالی ایلام مانند سایر نمودهای فرهنگی بنیان های شکل دهنده بسیاری دارد. از آن میان مؤلفه های تاریخی، مذهبی، فرهنگی و طبیعی در شکل دهی روبنای هنر زیرساخت هایی اثرگذارند. تعداد زیادی تپه باستانی و اثر تاریخی در ایلام منبع الهام و ایده برای نقوش قالی لحاظ می شود. بن مایه های مربوط به «مهر» در نقوش ایرانی فراوان و قابل ریشه یابی است. بسیاری از نقوش و نمادها به طور صریح و ضمنی با «مهر» در ارتباط هستند. درک و تشخیص نمود مهر در طرح حوض و جامک و نقش زایش قالی ایلام در گام نخست و مطالعه جلوه های مهر در طرح و نقش یادشده، مسئله اصلی پژوهش است. پژوهش حاضر بر آن است واکاوی بن مایه «مهر» به عنوان یکی از مبانی نظری نقوش قالی ایلام و کشف مبانی نظری یکی از نقوش اصیل و طرحی از قالی ایلام مورد مداقه قرار دهد. تحقیق پیش رو از نوع کیفی بوده و یافته ها حاصل مطالعات کتابخانه ای و پویش میدانی است. مصاحبه با بافندگان بومی ایلام بخشی از اطلاعات را در اختیار قرار داده است. داده ها با رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش اسطوره سنجی مطالعه شده است. اسطوره سنجی مسیر تشخیص مضامین و بن مایه ها از یک سو و مطابقت داده ها با مصادیق دیگر در فضای فرهنگی ایلام را از سویی دیگر هموار نمود. طرح لچک و ترنج با نام محلی «حوضی» بیشترین فراوانی را در میان طرح های قالی ایلام داشت. در این بین طرح «حوض و جامِک» از شاخه های طرح حوضی به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. از میان نقوش نیز نقش «زایش» موجود در حاشیه طرح «لچک و ترنج» مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان از آن داشت که بن مایه «مهر» شاکله و ساختار طرح «حوض و جامک» و نقش «زایش» قالی ایلام را شکل داده است. چهار گونه تحلیل از نقش «زایش» انجام شد که تمامی موارد بر حضور ضمنی بن مایه «مهر» دلالت دارند. باوجود تنوع محورهای چهارگانه تحلیل، «زایش یا زایمان زن» یا «زن در حالت زایمان»، «دختر بافنده روستایی»، «نقش دوسکومی یا دوستکامی» و «تجلی بوته سه شاخه» بن مایه «مهر» تکرار الگویی کهن درخور توجه است. درک استمرار حیات اسطوره در قالی ایلام از نتایج اصلی مقاله است. دگردیسی و استحاله در اسطوره روی داده است اما اعتقاد به مفهوم مبنا یعنی برکت و زایش همچنان در اعتقادات مردم جای دارد. ابتدا نمونه ها از میان قالی های قدیمی و اصیل ایلام انتخاب شد و سپس تحلیل ها صورت گرفت.
ترجمه متون ادبی از نظریه تا عمل؛ بررسی ترجمه ای از زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
283 - 304
حوزههای تخصصی:
ترجمه آثار ادبی، به عنوان یکی از دشوارترین و بحث برانگیزترین انواع ترجمه، همواره مورد بحث وبررسی زبان شناسان مطرح دنیا بوده است. به طوری که در بیشتر کتاب های مربوط به نظریه ترجمه، به طور جداگانه به ترجمه متون ادبی و ویژگی های آن پرداخته شده است. به همین دلیل، در مقاله حاضر سعی شده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی از نظریه پردازان حوزه ترجمه، به بررسی راهکارهای موجود جهت صحت و بهبود ترجمه متون ادبی پرداخته شود. سپس، با استفاده از نظریات مطرح شده و شیوه های پیشنهادی ترجمه پژوهان، ترجمه نمایشنامه جزیره سرخ از زبان روسی به فارسی مورد بررسی قرار گرفته تا به صورت مشخص، نحوه استفاده از نظریه های ترجمه در ترجمه متون ادبی مشخص شود. با توجه به مطالعات صورت گرفته، مشخص می شود که بسیاری از کاستی های موجود در ترجمه اثر نام برده ناشی از عدم توجه مترجم به نظریات ترجمه بوده و درواقع، یادآور جایگاه فراموش شده این نظریات در فرایند آموزش ترجمه است.
رده شناسی حالت نمایی و مطابقه در بشاگردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
247 - 280
حوزههای تخصصی:
با تحلیل شیوه بازنماییِ نظام های حالت نمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریه رده شناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافته ها براساس نظریه رده شناسیِ نوین زوارْت و لینْدِن بِرگ (2021)، جستار حاضر می کوشد به تبیینی نظام مند از عملکرد رده شناختیِ آن نظام ها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونه ها دست یابد. در این راستا، داده های پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافته های پژوهش، حالت نمایی و مطابقه این گونه ها در زمان غیرگذشته، به طور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونه مستقیم غیرمستقیم» را نشان می دهد. در برابر آن، حالت نمایی و مطابقه آنها در زمان گذشته، به طور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان می دهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونه زبانی در زمان غیرگذشته، به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظام های حالت نمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سه بخشی را برای بازنمایی نظام حالت نمایی به کار می گیرند. با وجود این، الگوی مطابقه بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
استحقاق نجات دهنده به دریافت غرامت ویژه موضوع ماده 14کنوانسیون 1989 نجات دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 72
حوزههای تخصصی:
همزمان با توسعه حمل و نقل دریایی و افزایش احتمال وقوع سوانح دریایی، همچنین رشد آگاهی های عمومی نسبت به اهمیت محیط زیست دریایی، ضرورت جلوگیری و کاهش آلودگی محیط زیست دریایی بیش از پیش مورد توجه تمامی کشورها، به ویژه کشورهای ساحلی قرار گرفت. در راستای رفع این نیاز و جهت تأمین انگیزه کافی برای نجات دهندگانی که فقط در صورت نجات اموال و کشتی مستحق پاداش بودند، ماده 14 کنوانسیون نجات دریایی 1989 وضع شد. به موجب این ماده نجات دهنده ای که جهت جلوگیری یا کاهش صدمه به محیط زیست تلاش می کند، مستحق دریافت غرامت ویژه معادل هزینه های خود خواهد بود. این ماده اگرچه یک نوآوری مهم در زمان خود بود، طبعاً در شرایط فعلی نیاز به اصلاح دارد؛ به خصوص اینکه تأکید اصلی در این ماده جبران هزینه های نجات دهنده است و عنصر سود در آن لحاظ نشده است. قلمرو صدمه به محیط زیست در کنوانسیون 1989 عمدتاً آب های ساحلی و سرزمینی است، در عمل ممکن است مداخله دولت ساحلی سبب کاهش موفقیت نجات دهنده و در نتیجه محرومیت نجات دهنده از تمام یا بخشی از پاداشی که ممکن بود تحت عنوان ماده 13 کنوانسیون به نجات دهنده تعلق گیرد، شود. بنابراین، دولت ساحلی از اقدامات نجات دهنده سود می برد، بدون آنکه مسئولیتی در قبال کمک به نجات دهنده یا پرداخت به وی در ماده 14 داشته باشد.
شرط تضمین مسؤولیت در قراردادهای مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
101 - 118
حوزههای تخصصی:
شرط تضمین مسئولیت یکی از شروط انتقال مسئولیت محسوب می شود که باتوجه به اهمیت و کاربردی بودن آن از حیث انتقال ریسک و تقسیم مسئولیت در قراردادهای مالکیت فکری و درخصوص نقض حقوق فکری ثالث از جایگاه ویژه ای هم در حقوق داخلی و هم در حقوق بین الملل ازجمله نظام حقوقی کامن لا برخوردار است. با این وجود مفهوم این شرط در قراردادهای مالکیت فکری، ماهیت، قلمرو، اعتبار و آثار حقوقی آن در رابطه بین طرفین و اشخاص ثالث مورد سؤال و ابهام است. در این پژوهش تحلیلی و تطبیقی، ضمن بررسی مفهوم شرط تضمین مسئولیت در قراردادهای مالکیت فکری، مصمّم به پرداختن به سه موضوع ماهیت شرط تضمین مسئولیت در قراردادهای مالکیت فکری و مبنای صحت آن و آثار مختلف حقوقی این شرط می باشیم. در حقوق ایران، با وجود شباهت های جدّی این نهاد با نهاهایی مانند بیمه، ضمانت و غیره، این پژوهش تأکید دارد که شرط تضمین مسئولیت در قراردادهای مالکیت فکری از ماهیتی مستقل برخوردار است و مناسب ترین مبنا در تعلیل این نهاد حقوقی ارزشمند ماده ده قانون مدنی می باشد. توجه به اصل نسبی بودن آثار قراردادها و اصل قابلیت استناد قراردادها توسط اشخاص ثالث نیز در تعیین آثار شرط مزبور راهگشا است.
مسئولیت مدنی استارت آپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق مدنی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
161 - 174
حوزههای تخصصی:
استارت آپ، مجموعه ای نوپا مبتنی بر فکر و ایده نوین یا روش های جدید است که به صورت موقتی و با هدف تبدیل به یک بنگاه با ثبات و ارزشمند، راه اندازی و اجرا می شود و غالباً به واسطه بستر مساعد فضای سایبر و فناوری اطلاعات، در این حوزه نمایان می شود. با در نظر گرفتن نقش پررنگ و بسیار مهم استارت آپ ها در حوزه فضای سایبر در کلیه ساحت های اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی جوامع، تبیین مسئولیت های حقوقی این کسب وکارها در قبال فعالیت های آنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی مسئولیت مدنی این گونه شرکت ها در صورت ورود خسارات خواهیم پرداخت. به نظر می رسد باتوجه به تنوع و تعدد موجبات مسئولیت این گونه شرکت ها نمی توان مبنای تقصیر که مبنای پذیرفته شده در حقوق ایران است، تنها مبنای مسئولیت این گونه شرکت ها باشد، بلکه به تناسب موجبات مبنای خاصی از مبانی مطرح شده را می طلبد.
Intra and Interfaith Dialogue and Peace Building A Muslim Personal Story(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
The word dialogue comes from the Greek word ‘dialogos’ and is commonly used in the meaning of conversation between two people, two groups and/or communities or organizations. Dialogue is not a debate to win or lose or to convince the other of a particular way of thinking. Dialogue is communicative conversation that involves intensely creative process with a goal to create peaceful and respectful relations among participants and in a community. When religious communities or organizations nominate a representative to participate in the intra or interfaith dialogue, they make sure that their nominees are trained in the art of dialogue. First, that he/she represents the community and second, that if he/she is not trained in the art of dialogue they understand that there may be a negative impact on the intra-faith or interfaith dialogue. For a healthy intra-faith and interfaith dialogue, the organization or community representatives must be trained in rights, responsibilities and skills of dialogue. This paper will discuss some of those rights, responsibilities and skills essential for a successful dialogue in the light of those principles and guidelines initiated in the Qur’an and Sunnah.
مطالعه تطبیقی جایگاه مجلس اعیان انگلستان و دیوان عالی کشور ایران در نظام دادرسی کیفری
حوزههای تخصصی:
مجلس اعیان در نظام حقوقی انگلستان و دیوان عالی کشور در حقوق ایران به عنوان بالاترین مرجع در ساختار قضایی با لحاظ تحولات تاریخی - تقنینی جایگاه مهمی در نظام حقوقی کشورهای متبوع خود داشته اند. در این راستا، مجلس اعیان انگلستان که در مقررات جدید این کشور تحت نام دیوان عالی شناخته می شود، علاوه بر رسالت خاصی که در رسیدگی نهایی به اعتراضات مطروحه پیرامون آرای محاکم تالی بر عهده دارد، در پرتو ساختار ویژه نظام حقوقی کامن لا، نقش ویژه ای در مقرره سازی و ایجاد قواعد و مقررات حقوقی در انگلستان ایفا کرده و عملاً کارکردی مشابه قانون گذاری در نظام حقوقی ایران را بر عهده دارد. اما در حقوق کیفری ایران، دیوان عالی کشور علاوه بر اعمال نظارت از طریق رسیدگی به برخی اعتراضات (فرجام خواهی و اعاده دادرسی) پیرامون آرای صادره از سوی محاکم کشور در جهت رفع اشتباهات قضایی و تضمین اجرای صحیح قوانین، با انجام وظیفه در قالب تفسیر موضوعات و تعیین تکلیف در موارد بروز اختلاف در رویه دادگاه ها ضمن صدور رأی وحدت رویه، حل اختلاف در صلاحیت، رسیدگی به ایراد رد دادرس در فرض تعدد قاضی، تجویز احاله و نقض رأی به دلیل عدم رعایت مقررات راجع به تعدد و تکرار در مقام پاسداری از قوانین مصوب نهاد قانون گذاری عمل می نماید.