مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف سنجش پایداری تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی صورت گرفت و به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری تعاونی ها و ارائه راهکارهایی در این زمینه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر پانلی از اساتید و کارشناسان تأیید گردید و پایایی آن با انجام مطالعه ای پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0-59/0) به دست آمد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر اعضای 61 تعاونی فعال تکثیر و پرورش ماهی بخش مرکزی شهرستان اهواز و شامل 454 عضو بود. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول مورگان، حجم نمونه 150 نفر از اعضای تعاونی ها تعیین گردید. برای تعیین آسیب های تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی از تکنیک تحلیل محتوایی بهره گرفته شد. برای این منظور 20 نفر پرورش دهنده از تعاونی های موفق تکثیر و پرورش ماهی تا حصول اشباع نظری مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پایداری تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی در سه مرحله امکان سنجی و طراحی، راه اندازی و بهره برداری، و توسعه تعاونی تحت تأثیر هویت سازمانی، تعهد هویتی و چارچوب قانونی قرار دارند. بر مبنای یافته ها تعاونی های تکثیر و پرورش ماهی از حیث ابعاد آموزشی، زیرساختی، اجتماعی و اقتصادی آسیب پذیر بودند. نتیجه گیری: این پژوهش از یک طراحی موازی همگرا برای ادغام داده های کمی و کیفی استفاده نمود و دیدگاهی جامع از پایداری در تعاونی های پرورش ماهی ارائه داد. در حالی که در بخش تحلیل کمی، پیش بینی کننده های کلیدی پایداری شناسایی شد، بینش حاصل از بخش کیفی به درک عوامل زمینه ای، مانند نقش هویت سازمانی و ارتباطات عاطفی بین اعضا را کمک شایانی نمود. این رویکرد روش شناختی غنای یافته ها را افزایش داد و موضوعاتی مانند ضرورت آموزش و تأثیر پویایی های اجتماعی را آشکار ساخت که برای درک پایداری فراتر از معیارهای کمی به تنهایی حیاتی است.
بررسی فقهی حقوقی اصل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با حقوق انگلیس و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۹
23 - 32
حوزههای تخصصی:
قضات در حقوق اسلام و به تبع آن در حقوق مدون ایران اگر مرتکب تقصیر یا بی مبالاتی غیرمتعارف در رسیدگی به دعوا شوند، مسئولیت مدنی خواهند داشت، اما در صورت اشتباه و قصور در صدور حکم، مسئول جبران خسارت بیت المال خواهد بود و درهرحال از متهم اعاده حیثیت می گردد. هدف از پژوهش حاضر که به صورت توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام گرفته، روشن شدن نقاط اشتراک و افتراق پیرامون مکتب فقه امامیه با نظام کامن لا می باشد. در این زمینه به دنبال پاسخ به این پرسش خواهیم بود که مسئول جبران خسارت واردشده بر متضررین درصورت قصور و یا تقصیر قاضی در نظام کامن لا چه کسی خواهد بود؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که قانون گذار جمهوری اسلامی ایران مسئولیت مدنی قضات را درصورت اشتباه و تقصیر در اصل 171 قانون اساسی پیش بینی کرده است، درحالی که نظام حقوقی کامن لا با مطالعه موردی در کشورهای انگلیس و امریکا، قضات دادگاه های عالی را به جهت داشتن مصونیت، از پرداخت خسارت معاف کرده است، ولی قضات دادگاه های تالی به دلیل محدود بودن صلاحیت رسیدگی دارای مسئولیت بوده و ضامن جبران خسارت می باشند. ایالات متحده امریکا نیز با اعتقاد بر اصل «اعمال حاکمیت» برگرفته از نظام فدرالی، خود را از جبران خسارت درصورت اشتباه یا تقصیر معاف کرده که قضات دادگاه های تالی با بیمه کردن خود تا سقف مشخص راه حلی برای مشکلات احتمالی یافتند.
The Right to War and Katechon in the Geopolitics of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
86 - 113
حوزههای تخصصی:
Conducting a special military operation in Ukraine has created a crisis in legal and geopolitical order. Political documents such as ``On the Historical Unity of Russians and Ukrainians`` and ``on conducting a special military operation`` cannot be truly re-read except by re-interpreting the geopolitico-theological texts of the Heideggerian theoreticians of the Russian Katechonic identity. By re-visiting the theory of Katechon, this article aims to examine the so-called Katechontic identity of Russia in the geopolitics of crisis and the dimensions of the Russian mindset in intervention in legal rule making in the global state of war. In fact, the main question of this article is how the Katechonic identity of Russia is defined in apocalyptic geopolitics, and theories such as neo-Eurasianism and National Bolshevism, based on theological and philosophical foundations, have worked to prepare an anti-legal order beyond the international legal order? The Russo-Ukrainian War is the main case. This article is in the framework of radical political theology, critical theory in international law and critical geopolitics.
تحلیل کمی و کیفی کاربرد آیات در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
31 - 66
حوزههای تخصصی:
آیات الهی همواره الهام بخش نگارندگان کتب ادبی بوده است. در این میان ادبیات عرفانی سهم قابل توجهی داشته است. بسیاری از آن ها برای استحکام بخشیدن به ایده ها و آثار منثور و منظوم خود به شیوه های مختلف از آیات قرآن بهره می گرفتند. مرصادالعباد نجم الدین رازی یکی از آثار فاخر ادبیات عرفانی است که در کاربرد آیات الهی ید طولایی داشته است. برای تبیین نحوه نگرش عرفا به قرآن و اقتباس از آن، لازم است که دیدگاه های عرفا به دقت بررسی و تحلیل شود تا بتوان فهمی دقیق از اندیشه و انگیزه ی آن ها از کاربرد آیات الهی دست یافت. در این راستا این پژوهش ضمن مرور اندیشه صاحب نظران یک مدل نظری برای سنجش کاربرد آیات قرآن در متون ادبی فراهم نموده است. بر اساس این مدل و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی کتاب مرصادالعباد مورد بررسی مطالعه قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نجم الدین رازی در مجموع 842 در مرصادالعباد به آیات مبارکه قرآن اشاره داشته اند. کاربرد بلاغی آیات 561 مورد بوده است. همچنین کارکرد تفسیری آیات قرآن 281 مورد می باشد. آنچه از متن نجم الدین رازی برداشت می شود این است که در بیشتر موارد قصد تفسیر کلام وحی را ندارد در آغاز برخی فصول نخست ذکر آیه و بیان روایت نبوی(ص) و سپس به بیان شرح و تفسیر آیه پرداخته است. روش تفسیر غالب او اجتهادی باطنی است که ۵۲ مورد می باشد. در برخی آیات روش تفسیری او اجتهادی ادبی 7 مورد، اجتهادی روایی 6 مورد و اجتهادی قرآنی 1 مورد می باشد.
کاربست رژیم پایش فناوری موشکی در رویه شورای امنیت: مطالعه موردی قطعنامه 2231(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رژیم پایش فناوری موشکی یک رژیم چندجانبه پایش صادرات است که به منظور جلوگیری از گسترش فناوری ساخت موشک ها و پهپادهای قادر به حمل سلاح های کشتار جمعی، از سوی گروهی از کشورهای همسو شکل گرفته است. با وجود اینکه اسناد رژیم پایش فناوری موشکی به لحاظ حقوقی الزام آور نیستند، شورای امنیت سازمان ملل متحد طی دو دهه گذشته در قالب قطعنامه های تحریمی خود در مسیر الزام آور سازی این رژیم گام برداشته است. در این میان، قطعنامه 2231 که به منظور تأیید و اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) بین ایران و گروه 1+5 به تصویب شورا رسید هم از حیث نحوه ادغام رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار قطعنامه و هم از نظرتنش هایی که بین ایران و قدرت های غربی پدید آورد، منحصربفرد می نماید. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که رژیم پایش فناوری موشکی چگونه در رویه شورای امنیت و به طور ویژه در قطعنامه 2231 به کار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که شورای امنیت با ادغام فهرست اقلام سند پیوست رژیم پایش فناوری موشکی در ساختار تحریم های قطعنامه های فصل هفتمی خود، رژیم پایش فناوری موشکی را به ابزاری برای ایجاد تعهدات حقوق سخت در راستای عدم اشاعه فناوری های موشکی و پهپادی مبدل کرده است.
The Evolution of State Reason of Turkish Islamists and Its Effect on the Justice and Development Party Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The identity and performance of the Justice and Development Party of Türkiye since coming to power in 2002 has been the subject of much thought and questions. By emphasizing the legacy of the last Islamic caliphate and relying on new economic-political achievements, Turkish Islamists have displayed a new formulation of state reason (raison d'état) in the international system under the banner of "Islamic Democracy". They claim to have formulated the requirements of being a Muslim requirements and the secular provisions of today's world together. This formulate of ruling which is based on a new understanding of Turkish Muslim identity contributes to the manifestation of self-confidence in domestic and foreign politics, and this is what have made them to be reckless in pursuing the policy of strategic depth in the Islamic world, the Middle East, Central Asia, North Africa and even Mediterranean area.By applying the theoretical possibilities of the concept of Governmentality in Foucault's thought, this article aims to first shed light on what and how this intellectual and identity transformation is, and then apply it to the politics of the Justice and Development Party.
پدیدارشناسی ادراک موسیقایی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی این پژوهش بر مطالعات پدیدارشناختی موسیقی از منظر تجربه گوش دادن به موسیقی با تأکید بر آرای میکل دوفرن است. این پژوهش به بررسی شرایط امکان ادراک موسیقایی می پردازد و اینکه چگونه توصیف های پدیدارشناختی از تجربیات موسیقایی در درک تجربیات عینی ما ایفای نقش می کند. برای پاسخ دادن به این پرسش که هدف اصلی پژوهش است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی پدیدارشناختی مبتنی بر دیدگاه میکل دوفرن تلاش می شود کاربردهای پدیدارشناسی در توصیف و روشن کردن تجربه گوش دادن به موسیقی تبیین شود. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل است: 1. حضور 2. بازنمود و خیال 3. تأمل و احساس. ازنظر او، فرایند ادراک یک فرایند دیالکتیکی روبه پیشرفت است. برای این ادراک تماشاگر باید فعال باشد تا بتواند به عمق ابژه زیبایی شناختی و بیان آن دست یابد. او نتیجه می گیرد که اوج ادراک زیبایی شناختی در احساس پیدا می شود که نحوه بیان اثر را آشکار می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در یک نگاه پدیدارشناختی، مواجهه با یک اثر هنری در فرایندِ آگاهانه شناخت اثر، تجربه اثر در زمان و مکان، فرایند اجرا و فرایند رشد درونی رخ می دهد. این موضوع اگرچه در گزارش دوفرن از تجربه زیبایی شناختی به طورکلی برجسته است اما مشخصاً مواجهه با موسیقی را به عنوان یک فرایند از تغییر و رشد توضیح می دهد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که در تجربه گوش دادن به موسیقی، تجربه های معمولی ما از درک زمان و مکان، بدن و احساس و از تجربه شخصی و اجتماعی دگرگون شده و شنونده به یک شرکت کننده فعال در این فرایند تبدیل می شود. چنین تجربه ای نه تنها می تواند فهم اجرا و فهم نظری ما از موسیقی را افزایش دهد، بلکه باعث می شود دریافت کنندگان نه تنها اثر هنری، بلکه فرایند خودسازی را کشف کنند.
دولت رفاهی و برساخت هایبریدی – ژئوپلیتیکی امر توسعه در کشور های منطقهِ نوردیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت رفاهی نوردیک به دلیل دارا بودن الگویی خاص از توسعه و نوسازی عموماً مورد توجه متفکران قرار گرفته است. بنیان توسعه در نوردیک ترکیبی از سیاستهای اجتماعی – رفاهی و تامین خدمات اجتماعی مناسب توسط دولت است. هدف این پژوهش فهم مدل توسعه در کشورهای نوردیک بر مبنای یک منطق ترکیبی – ناحیه ای است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که مدل توسعه هایبریدی(ترکیبی) نوردیکی دارای چه ویژگی هایی است و این الگو چه منطقی از توسعه را برای کشور های حوزه اسکاندیناوی فراهم آورده است؟ در پاسخ به پرسش اصلی، مقاله از طریق روش کیفی – توصیفی و با چارچوب جامعه شناسی اقتصادی، ضمن بررسی منطق اجتماعی امر توسعه در منطقه نوردیک، ویژگی های اصلی مدل هایبریدی توسعه در این منطقه را که شامل مدل رفاهی دولت نوردیک، پیوند سنت های اجتماعی با امرتوسعه، ساخت اقتصادی وسیاست خارجی نوردیکی است، تجزیه و تحلیل می کند. بنیان توسعه در منطقه نوردیک معنا سازی زندگی عادی و با کیفیت در جهان مادی است. برای نوردیک ها، توسعه نوعی سبک زندگی اجتماعی برای بهزیستی بهتر است که باعث شهرت مثبت این کشورها در نظام بین الملل و پیوند نام و برند این منطقه با توسعه شده است.
تاثیر پویش های فناورانه بر رقابت چین و ایالات متحده در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت نسبی کشورهای تراز اول در جهان هرگز از وضعیت باثباتی برخوردار نبود و از قرن هجدهم نظام بین المللی بارها دستخوش تحولات عمیق و بازتوزیع قدرت میان دولت های توسعه یافته گردید. هدف این مقاله تبیین تحول در فناوری های نوین و شرایط ایجاد تغییر در منحنی قدرت نظام بین المللی است تا از ماهیت رقابت فناورانه چین و ایالات متحده آمریکا در عصر انقلاب صنعتی چهارم پرده بردارد و سعی در پاسخ دادن به این پرسش دارد که دستیابی به فناوری های نوین در طول انقلاب های صنعتی چگونه بر تغییر منحنی قدرت دولت ها تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به این پرسش فرض بر این قرار گرفته است که تحولات فناورانه با ایجاد الگوهای رشد نابرابر ناشی از صنعتی شدن، ضمن تسریع توسعه اقتصادی و تقویت قدرت کشورهای در حال توسعه از طریق تعمیق ظرفیت فناورانه، منحنی قدرت نظام بین المللی را دچار تغییر و تحولات گسترده ساخته است. روش این پژوهش توصیفی-تبیینی است و یافته های آن نشان می دهد که نوآوری های فناورانه به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای سنجش میزان قدرت در نظر گرفته می شود و از آنجایی که اصلی ترین هدف دولت ها در طول انقلاب های صنعتی، دستیابی به جدیدترین فناوری ها به منظور تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی و پیشی گرفتن از قدرت های رقیب به شمار می رود، تقویت ظرفیت فناورانه چین به عنوان مهم ترین رقیب ایالات متحده، موقعیت رهبری آن در عرصه نظام بین المللی را با خطر جدی مواجه خواهد کرد.
مرور دامنه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی در ایران: فرامطالعه مقالات منتشرشده تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 118
حوزههای تخصصی:
تاکنون مقالات متعدّدی در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی تدوین شده است؛ بااین حال، مطالعات این حوزه پراکندگی موضوعی دارند. وجود یک نقشه مطالعاتی جامع برای حل این موضوع و تدوین برنامه راهبردی برای تحوّل و ارتقای دانش مدیریت راهبردی اسلامی ضروری است. سؤال اصلی این پژوهش این است که: «اندازه و دامنه ادبیات موجود در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی چقدر است؟ چه نقاط قوت و ضعفی دارد و در کدام حوزه ها خلأ پژوهشی بیشتری نمایان است؟». روش تحقیق این پژوهش، مرور دامنه ای است و ورودی آن تمامی مقالات فارسی حوزه مدیریت راهبردی اسلامی هستند که در جامعه علمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند. بر اساس بررسی های انجام گرفته مجموعاً ۵۶۵ پژوهش در این حوزه انجام شده که پس از غربالگری های علمی، 36 پژوهش مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که این حوزه خلأ نظری دارد؛ اگرچه پژوهش های این حوزه در سال های اخیر سیر صعودی داشته اند، اما تعداد آن ها بسیار کم است. علی رغم غنای بسیار زیاد منابع اسلامی اعمّ از قرآن کریم، احادیث شریف، منابع کلامی، فلسفی، اخلاقی، فقهی و...، متاسفانه از این منابع در دانش مدیریت راهبردی بسیار کم استفاده شده است. همچنین در این پژوهش، برای اولین بار، الگوی طبقه بندی هفت لایه ای مباحث مدیریت راهبردی ارائه شده است که عرضه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی بر این الگو نشان می دهد بیش از 60% پژوهش های این حوزه صرفاً در لایه فرایند مدیریت راهبردی انجام شده و در سایر لایه ها یا اساساً پژوهشی انجام نشده و یا پژوهش های انجام شده بسیار حداقلی هستند. در نهایت تلاش شده با توجه به دامنه به دست آمده و ظرفیت های موجود در منابع اسلامی، پیشنهاداتی جهت تحوّل و ارتقای این حوزه دانشی مهم عرضه گردد.
طراحی و اعتباریابی پرسشنامه تیپ شناسی شغلی پانیکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
93 - 124
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی، به عنوان سرمایه با ارزش سازمان ها مطرح است که انتخاب، نگهداری و حفظ آن برای هر سازمانی ضروری و با اهمیت است که این مهم با استفاده از پرسشنامه های شغلی میسر خواهد شد. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار انجام شده. روش: برای بررسی اولیه پرسشنامه، نسخه اولیه پرسشنامه بر روی یک نمونه 50 نفری (25 نفر دختر، 25 نفر پسر متوسطه دوم) اجرا شد. سپس پرسشنامه در اختیار 10 تا از متخصصین در حوزه روان شناسی و روانسنجی (7 روان شناس و 3 روان سنج) قرار گرفت و روایی محتوایی و صوری آن نیز بررسی شد. سپس برای بررسی تحلیل عاملی تأییدی از میان افراد بین 14 تا 24 سال 600 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تیپ شنای شغلی پانیکار پاسخ دادند. یافته ها: در مطالعه حاضر، بعد از تحلیل داده ها توسط روش روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی، در نهایت یک پرسشنامه 312 سؤالی به دست آمد که 8 تیپ شغلی را از هم مجزا می کند و مؤلفه های هر تیپ نیز از نقطه اتکا، لذت، برنامه ریزی، هویت، ریسک، انگیزه و چارچوب تشکیل شده است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی براساس آلفای کرونباخ نیز 77/0 به دست آمد که مقداری مناسب است. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه، چنین حاصل می شود که این پرسشنامه، ابزاری قابل اعتماد و روا برای ارزیابی تیپ های شغلی در محل کار است.
مدیریت استعداد مبتنی بر عملکرد مالی و یادگیری سازمانی (ارائه خط مشی برای شرکت کرمان خودرو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد مالی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در شرکت کرمان خودرو بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی، به لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی – پیمایشی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از زمره تحقیقات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در شرکت کرمان خودرو که تعداد آن ها در بازه زم انی تحقیق 715 نفر بوده و بر همین اساس حجم نمونه 250 نفر در نظر گرفته شد. این تحقیق شامل 4 فرضیه بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها بهره گیری شده است. برای بررسی فرضیه ها از تکنیک تحلیل عاملی و آزمون مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل بهره برده شده و یافته های تحقیق نشان می دهد مدیریت استعداد بر عملکرد مالی و یادگیری سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری داشته و یادگیری سازمانی بر عملکرد مالی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان داد مدیریت استعداد بر عملکرد مالی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی تأثیر مثبت دارد.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه راهبردهای تنظیم هیجان با میزان استفاده آموزگاران زن از شبکه های اجتماعی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
60 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه راهبردهای تنظیم هیجان با میزان استفاده آموزگاران زن از شبکه های اجتماعی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را آموزگاران زن شهرستان چابهار در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل می دادند. تعداد 200 نفر از این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی، پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) و مقیاس تاب آوری کانور و دیویدسون (CD‐RISC) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد که ارتباط منفی و معنی داری بین ارزیابی مجدد و تاب آوری با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی وجود دارد (0.01>P). مدل مسیر نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود و تاب آوری نقش میانجی در رابطه بین راهبردهای تنطیم هیجان با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی داشت. براساس یافته های به دست آمده لازم است با آموزش های مناسب، به بهبود تنظیم هیجان و تاب آوری در معلمان پرداخت تا پیامدهای مثبتی در میزان استفاده از شبکه های اجتماعی آنان داشته باشد.
تحلیل مقایسه ای تربیت زیباشناختی و هنری در دانش آموزان دارا و بدون فعالیت های فوق برنامه
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
88 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تربیت زیبایی شناختی و هنری در دانش آموزان دارا و بدون فعالیت های فوق برنامه بود. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی - مقایسه ای بود. از بین کلیه دانش آموزان استان کهگیلویه و بویراحمد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 163 نفر انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته 24 سؤالی صورت گرفت. روایی محتوایی و پایایی این پرسشنامه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. آزمون t مستقل نشان داد بین دانش آموزان دارا و بدون فعالیت های فوق برنامه فرهنگی و هنری در مولفه های ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری تفاوت معناداری وجود دارد (0.01>P). سایر نتایج نشان داد که بر حسب جنسیت، دوره تحصیلی و محل زندگی تفاوت معناداری میان افراد شرکت کننده در فعالیت های فوق برنامه وجود دارد (0.05>P). پسران، دانش آموزان ابتدایی و افراد ساکن شهرها میانگین بالاتری داشتند. بر این اساس به نظر می رسد دانش آموزانی که در فعالیت های فرهنگی هنری شرکت می کنند دارای سطوح بالاتری از تحول در ساحت زیبایی شناختی و هنری هستند.
اثر موقعیت ناوه و پشته بادهای غربی بر گستره خشکسالی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های متوالی سال های اخیر در ایران اهمیت تحلیل ساختارهای جوّی و اثر آن را بر الگوهای بارش و خشکسالی افزایش داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موقعیت و تغییرات مکانی اجزای کلیدی گردش جوّ و سامانه های همدید منطقه از جمله پشته ها و ناوه های جوّی در ارتباط با گستره خشکسالی های ماهانه ایران است. در این مطالعه از داده های ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و بارش داده های ERA5 با دقت 25/0 درجه از سال 1979 تا 2021 استفاده شد. درصد مساحت خشکسالی های ماهانه (سپتامبر تا می) با شاخص RAI در پنج طبقه محاسبه و موقعیت محور و حد جنوبی و شمالی ناوه ها و پشته ها در گستره ای از غرب ایران تا شرق اقیانوس اطلس استخراج و ترسیم شد. نتایج نشان داد که محور ناوه در خشکسالی های فراگیر از 30 درجه شرقی در سپتامبر و می به 10 درجه شرقی در سایر ماه ها و محور پشته در تمام ماه ها در محدوده مرکز تا غرب ایران و در مقابل، محور ناوه ها در ماه های فاقد خشکسالی بین 30 تا 40 درجه شرقی و محور پشته ها در ماه های فاقد خشکسالی از 0 تا 20 درجه شرقی مستقر بوده است. حد جنوبی ناوه ها در خشکسالی های فراگیر در شمال آفریقا و حد شمالی پشته ها در محدوده روسیه تا آسیای میانه مشاهده شد. میزان جابه جایی محور پشته ها بین ماه های خشکسالی فراگیر و فاقد خشکسالی (حدود 50 درجه) بسیار بیشتر از تغییر موقعیت محور ناوه ها بوده است. جابه جایی حد جنوبی ناوه ها و به خصوص حد شمالی پشته ها، کاهش بارش و افزایش خشکسالی را در ماه های دسامبر، ژانویه و مارس (در پژوهش های قبلی به طور مشخص به آن اشاره شده است) توجیه می کند؛ به طوری که در این ماه ها به ترتیب پشته ها و ناوه ها جابه جایی شرق و غرب سو داشته است. این شاید نمایانگر تغییر رژیم بارش ایران متأثر از تغییر اجزای گردش جوّ منطقه در بستر گردش جوّ سیاره ای باشد.
تطور میمِسیس به محاکات در اندیشۀ فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطور مفهوم محاکات از فلسفه یونان تا فارابی و نسبت محاکات با هنر در اندیشه فارابی مسأله اصلی مقاله پیش رو است. مفهوم میمِسیس در فلسفه یونان نقشی کلیدی در تبیین افکار افلاطون و ارسطو پیرامون مباحث هنری داشته است. همین نقش کلیدی را می توان در فلسفه هنر فارابی پی گرفت. چرا که میمِسیس با ورود به مباحث فلسفه اسلامی به محاکات ترجمه شد و ذیل همین عنوان نقشی قابل توجه در تبیین نحوه شکل گیری آثار هنری و تأثیرات آن ایفا نمود. مسأله این است که مفهوم محاکات در فلسفه فارابی چگونه نسبت به میمِسیس در فلسفه یونان تطور یافت و چه تفاوتی در تبیین فارابی نسبت به آثار هنری ایجاد کرد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است: پرسش اصلی را به متون فارابی ارائه کردیم و در جستجوی پاسخ آن از لابلای سطور وی برآمدیم و تفسیرهای مرتبطی را که در این راستا به ذهن می رسید ارایه نمودیم. پس از بررسی مساله حول متون فارابی این نتیجه حاصل شد که تبیین فارابی از محاکات واجد مختصاتی جدید و منحصر به فلسفه اوست. این مختصات و ویژگی های جدید مشخصاً در مفهوم محاکات از معقول خودنمایی می کند. به دیگر سخن در فلسفه فارابی، علاوه بر محاکات از محسوسات و مخیلات، محاکات از معقولات نیز به میان آمده است که در ارتقای سطح آثار هنری مدینه فاضله تأثیر عمیقی به دنبال دارد.
چارچوب تأمین استعداد برای کسب وکارهای نوپا در بستر دیجیتال: مطالعه چند موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
388 - 414
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین استعداد برای کسب وکارهای نوپا، از جمله اقدام هایی است که بی توجهی به آن، مشکلات جبران ناپذیری همچون، کاهش سهم بازار به همراه دارد. این موضوع زمانی با چالش های بیشتری روبه رو می شود که کسب وکارهای نوپا تصمیم می گیرند که از بستر دیجیتال برای تأمین استعداد خود استفاده کنند و استراتژی های تأمین استعداد خود را منطبق بر تحولات دیجیتال طراحی کنند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا (استعدادیابی، انتخاب و جامعه پذیری) در بستر دیجیتال انجام شده است.
روش: در پژوهش حاضر، به منظور درک عمیق از مسئله موجود و همچنین، شناسایی تجارب افراد مرتبط با حوزه مورد مطالعه، استفاده از روش کیفی و راهبرد مطالعه چند موردی کیفی، در دستور کار پژوهشگر قرار گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش، ۲۰ نفر از مدیران و متخصصان چهار کسب وکار نوپا، در حوزه فناوری اطلاعات بودند که پس از بررسی عمیق در خصوص تخصص و اطلاعات کافی این افراد در زمینه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند که از جمله روش های نمونه گیری نظری است، انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری و تحلیل شدند.
یافته ها: پس از انجام مصاحبه ها، داده های نهایی در سه مرحله کدگذاری شدند و در نهایت، سه دسته کلی از داده ها تحت عنوان مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر، استخراج شد. مرحله آخر کدگذاری پژوهش، دستیابی به ۱۰ مضمون فراگیر بود که به عنوان مهم ترین اقدام های تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا شناسایی شدند. این مضامین عبارت بودند از: اخذ رویکرد تهاجمی استعدادیابی، خلق برند کارفرمایی مناسب، مدیریت حفظ روابط با استعدادها، شناسایی ریسک های گزینش استعداد، طراحی معیارهای گزینش استعداد، طراحی روش های گزینش استعداد، تعیین کیفیت گزینش استعداد، مشخص کردن بازه زمانی جامعه پذیری، شناسایی شیوه های یادگیری و تدوین محتوای جامعه پذیری.
نتیجه گیری: پس از بررسی مضامین فراگیر و دسته بندی این مضامین در سه حوزه مورد مطالعه، در هر بخش، یک استراتژی به منظور ارتقای کیفیت تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا در بستر دیجیتال پیشنهاد شد. در واقع، نتایج پژوهش حاضر سه استراتژی اصلی را شناسایی کرد. این استراتژی ها در سه حوزه مشخص شدند. در بخش استعدادیابی، هم سویی استراتژی های استعدادیابی با تحول دیجیتال با هدف دستیابی به خزانه بیشتری از استعدادها باید در دستور کار قرار بگیرد. در بخش گزینش استعداد، کسب وکارهای نوپا باید به طراحی و پیاده سازی سیستم انتخاب چابک با به کارگیری فناوری های دیجیتال توجه کنند. در حوزه جامعه پذیری نیز، به روزرسانی فرایندهای فعلی، به منظور دستیابی به فرایند جامعه پذیری چابک باید در کانون توجه کسب وکارهای نوپا قرار گیرد. در نهایت، مدلی مفهومی متشکل از استراتژی های نهایی و مضامین فراگیر مربوط به آن ها، به عنوان چارچوب تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا ارائه شد. وجود یک چارچوب به منظور مدیریت تأمین استعداد در کسب وکارهای نوپا، از کلیدی ترین اقدام ها به شمار می رود.
تعیین گرهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان: نقش پیوند با مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحهدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحصیلی میانجی گر معنی دار رابطه پیوند با مدرسه به انگیزش ریاضی است. یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمان در کاهش مشکلات انگیزشی در خصوص درس ریاضی کمک کننده باشد.
بررسی چگونگی نقش فعالیت های فوق برنامه در تقویت برنامه درسی رسمی از دیدگاه معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی نقش فعالیتهای فوق برنامه در تقویت برنامه درسی رسمی از نظر معلمان دوره اول متوسطه انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیماشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان قائمشهر درسال 99-1400 (390 نفر) است، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برحسب جدول کرجسی و مورگان 194 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها،مطالعات کتابخانه ای و فرم پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی ان با استفاده از روایی صوری و پایایی ان با استفاده از ضریب الفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و امار استنباطی(آزمون تی و آزمون فریدمن) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که نقش فعالیتهای فوق برنامه در دستیابی از منابع آموزشی، ارتقاء انگیزش تحصیلی ، بهبود امکان ارتباط ، ارتقاء کیفیت تدریس، ارتقاء کیفیت تکالیف درسی، بهبود فرایند ارزشیابی و ملاحظه تفاوت های فردی در سطح متوسط به بالا می باشد. که از این میان نقش فعالیت های فوق برنامه در «بهبود فرآیند ارزشیابی تحصیلی » بیشترین میانگین و «بهبود امکان ارتباط و تداوم آن» کمترین میانگین رتبه را کسب کرده اند.
اثربخشی برنامه توالی واجی Lindamood بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه توالی واجی Lindamood، بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال های یادگیری خاص بود. روش کار: در پژوهش حاضر از روش تک آزمودنی با طرح چند خط پایه ای با سه آزمودنی استفاده شد. افراد مورد بررسی سه نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی بودند. تدوین تاریخچه فردی، آزمون هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون خواندن و نارساخوانی، آزمون صحیح خوانی متن، مدت زمان خواندن و آزمون درک مطلب محقق ساخته بر روی هر سه آزمودنی اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل دیداری و شاخص اندازه اثر استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت در عملکرد آزمودنی در شرایط خط پایه نسبت به مداخله بود و برنامه مداخله ای باعث بهبود هر سه متغیر مورد بررسی یعنی صحیح خواندن، سرعت خواندن و درک مطلب شده بود. نتیجه گیری: برنامه توالی واجی Lindamood موجب بهبود عملکرد خواندن آزمودنی ها (کاهش اشتباهات خواندن، افزایش سرعت خواندن و درک مطلب) می شود. همچنین اثرات این مداخله در طول زمان پایدار می ماند.