مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۸٬۳۰۱ تا ۱۳۸٬۳۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
100 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose : This aim of present research was designing an effective professional ethics model in training from the perspective of heads and deputies of education of Tehran province. Methods : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in both qualitative and quantitative sections was the heads and deputies of education in 2019-20 academic years. The research sample in the qualitative section according to the theoretical saturation principle was 40 people who were selected by purposive sampling method and in the quantitative section according to Cochran's formula were 230 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. The research instruments were the semi-structured interview and a researcher-made questionnaire whose psychometric indicators were confirmed. Data were analyzed with using methods of open, axial and selective coding, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Finding : The results of both qualitative and quantitative sections showed that effective professional ethics in training had 40 indicators and 9 components including self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society. Also, the effective professional ethics model in training had a good fit and all 9 components had a significant effect on the mentioned model (P <0.05). Conclusion : According to the results, planning to improve the effective professions ethics in education is necessary by experts and planners. As a result, they can enhance the components of self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society
مقایسه نظریه دولت در فلسفه سیاسی سنت اوگوستن و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت اوگوستن متکلم و فیلسوف مسیحی و ابوعلی سینا فیلسوف و الهی دان مسلمان هر دو از شخصیت های شاخص و تأثیرگذار در فلسفه و الهیات هستند. «نظریه دولت» که یکی از مباحث کلیدی در حوزه اندیشه سیاسی است، در آراء و اندیشه های این دو فیلسوف بزرگ از حیث منشأ و ماهیت دولت و رابطه آن با سه وجه مفهومی و کارکردی و ساختاری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. مسئله پژوهشی مطرح شده این است که نظریه دولت در فلسفه سیاسی سنت اوگوستن و ابن سینا را چگونه می توان از حیث منشأ و ماهیت مفهوم بندی و مقایسه کرد؟ با این فرضیه که در نظریه اوگوستن دولت، از گناه نخستین و سرشت طغیانگر انسان ناشی شده و با ماهیتی عرفی تنها کارکرد آن حفظ امنیت و صلح در جامعه است؛ درحالی که در نظریه ابن سینا دولت از فطرت الهی و طبع مدنی انسان برخاسته و با سرشتی دینی برای هدایت جامعه به سوی سعادت این جهانی و رستگاری آن جهانی به وجهی ایده آلی ساخته می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقطه عزیمت هر یک از این دو درباره سرشت انسان منطقاً ماهیت دولت را از لحاظ ماهیت دینی یا عرفی و وجوه ساختاری و کارکردی تعیین می کند؛ ازاین رو، دولت در نظر اوگوستن از رویکردی مکانیکی و ابزارگونه و در آراء سیاسی ابن سینا از رویکردی ارگانیکی و اندام وار در عرصه مفهومی برخوردار است. ضمن اینکه نظریه اوگوستن با نگرشی واقع گرا و نظریه ابن سینا با رویکردی آرمان گرا پیوند می یابد. این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت اسنادی(کتابخانه ای) بهره برده است.
مبانی عملگرایانه اندیشه موعودگرایی در گفتمان سیاست خارجی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
45 - 73
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به دنبال واکاوی مبانی عمل گرایانه اندیشه موعودگرایی و مسیانیسم شیعی- اسلامی (مهدویت) در گفتمان سیاست خارجی امام خمینی است. بر این اساس پرسش اصلی این است که «اندیشه موعودگرایی به چه نحو و بر اساس چه مؤلفه ها و روندهایی در گفتمان سیاست خارجی امام خمینی مفصل بندی شده و این خوشه نشانگانی چه تأثیراتی بر ساختار کلان سیاست خارجی ج.ا.ایران گذاشته است؟». در مقام پاسخ فرضیه مقدماتی بدین صورت طرح می شود: «گفتمان سیاست خارجی امام خمینی عموماً متوجه بعد عمل گرایانه اندیشه موعودگرایی بوده و بر این بنیاد، در پرتو دوگانه مستضعف - مستکبر، سه سطح ایدئولوژیک (مبانی و منابع هویت پایه)، استراتژیک (حوزه سخت افزار قدرت؛ امنیت و توسعه ملی) و دیپلماتیک (مبتنی بر تحقق منافع ملی) را برای سیاست خارجی ج.ا. ایران مفصل بندی می نماید». در این رویکرد که شاید بتوان از آن با عنوان واقع گرایی آرمان نگر یادکرد، موعودگرایی شیعی یا همان ایده مهدویت در حدفاصل یک امر تاریخی و نص دینی و یک امر اجتماعی دیده می شود. چهارچوب نظری و روش شناسی نوشتار استوار بر ترکیب نشانه شناسی مکتب اسکس و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فر کلاف است
تبیین مدل های مختلف بیانِ مقامات و منازل عرفانی بر اساس دیدگاه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۸
105 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث طرح شده در عرفان عملی شرح مقامات و منازل عرفانی است. از نخستین سال های تاریخ مکتوبِ مباحث عرفانی، یکی از دغدغه های اصلی عارفان، بیان مقامات و منازل عرفانی بوده است؛ با وجود این عرفای مسلمان نتوانسته اند تعداد منازل و مقامات تا رسیدن به مقصد را به طور مشخص و معین ترسیم کنند و اختلافات عمده ای بین ایشان وجود دارد. تفاوت و اختلاف آرای عرفا در مقوله مقامات و منازل سلوکی را می توان ذیل چهار عنوان اصلی دسته بندی کرد: «تعدد»؛ «تنوع»؛ «ترتب» و «تعریف». امام خمینی رویکردی پارادوکسیکالبه بیان مقامات و منازل عرفانی دارد؛ از یک سو از تبیین مرحله به مرحله و منزل به منزل مقامات خودداری می کند و از سوی دیگر به بیان مراتب کلی سیر و سلوک می پردازد. مقاله حاضر می کوشد در مسئله نخست به علت این رویکرد به ظاهر متناقض بپردازد و در مسئله دوم مدل های مختلف تبیین مراتب کلی سیر و سلوک را بر اساس آثار امام خمینی تنظیم و تنسیق کند. مدل های مختلف بر پایه شش محور اصلی رده بندی می شوند که هریک دارای مدل های تبیین متفاوت هستند
کتابسازی سه چندان!!!، به مُناسَبَتِ اِنْتِشارِ مَقْتَلی که تَرجَمه ناخوبَش از أَبوالقاسِمِ پایَنده نیست!
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۱)
132 - 174
حوزههای تخصصی:
اهمیت اخبار تاریخ طبری درباره واقعه عاشورا، از دیرباز توجه بسیاری از جویندگان تاریخ واقعه کربلا را به این کتاب کهن معطوف داشته است. بخشی از اهمیت اخبار عاشورایی طبری، به بهره وری گستره طبری از روایات ابومخنف ازدی بازمی گردد. ابوالقاسم پاینده از جمله مترجمانی است که تاکنون بنابر بر روایت طبری از ابومخنف به ترجمه مقتل امام حسین (ع) دست یازیده است. حسین انوری پور در کتابی تحت عنوان استشهاد الحسین (ع) (مقتل الحسین (ع) از تاریخ طبری) که در سال 1397 توسط انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل به زیور طبع آراسته شده است، ترجمه پاینده را برگرفته و به همراه متن عربی مقتل حسینی تاریخ طبری به صورت عربی به فارسی متقابل، منتشر کرده است. هدف نویسنده در نوشتار پیش رو، نقد این کتاب می باشد. وی در راستای این هدف، نخست پس از بیان مطالبی درخصوص طبری و کتاب تاریخی اش، نقدهای مطرح شده بر آن را مورد بحث قرار می دهد. سپس، موضوع ترجمه های ابوالقاسم پاینده از جمله ترجمه تاریخ طبری را مطرح می سازد. در نهایت، با هدف نقد کتاب انوری پور، ترجمه ای را که انوری پور در کتابش به نام ترجمه پاینده به چاپ رسانده با آنچه از پاینده در ترجمه تاریخ طبری به چاپ رسیده، مورد مقایسه قرار داده و شاهدمثال هایی ارائه کرده است.
بررسی نقش قوای ادراکی و نحوه تعامل آنها در تحقق روِیا، وحی و سِحر (مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفس انسان توانمندیهای شگفتی دارد که برخی از آنها در عرصه هایی ورای سطح فعالیتهای متداول و مرسوم ظاهر میشود. روِیا، وحی و سحر از جمله این توانمندیهاست و آنچه در این پژوهش مورد نظر است بررسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا پیرامون تعامل قوای ادراکی برای تحقق این سه امر است. از نظر هر دو فیلسوف، در مسئله روِیا، قوای ظاهر، باطن و عاقله با هم تعامل دارند؛ در مسئله وحی، قوای ظاهر دخالتی ندارند و در سحر نیز همه قوای ادراکی در تعامل هستند. ملاصدرا بدلیل مبانی خاص خود علاوه بر تأثیر عقل فعال و نفوس سماوی بر قوای ادراکی، قائل به تأثیر عالم مثال منفصل بر این قوا نیز هست. همچنین، عدم التزام ابن سینا به لوازم بحث حرکت جوهری باعث شده که در خصوص ارتباط نفس با بدن، تبیین متفاوتی ارائه نماید. برغم این اختلافات، دیدگاه دو فیلسوف پیرامون نحوه تعامل قوا در موارد متعدد، بیکدیگر نزدیک است که میتواند برخاسته از توجه ایشان به متون دینی باشد. بکمک مباحث مطرح شده توسط دو فیلسوف، میتوان به راهکارهایی برای بهبود عملکرد قوای ادراکی و تعامل میان آنها مانند تقویت قوه عاقله، کنترل افکار و تعادل مزاج دست یافت.
بازخوانی عشق بمثابه مؤلفه یی تأثیرگذار در خداگونگی انسان از منظر مایستر اکهارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکهارت و ملاصدرا از عشق بعنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در خداگونگی انسان نام میبرند. اکهارت ذات نفس را با ذات خداوند یکسان و واحد میداند و نتیجه میگیرد که عشق به خداوند، در ذات انسان نهفته است و با تأکید بر دو ویژگی عشق، یعنی انحصارگرایی و شبیه سازی، معتقد است عشق به خدا سبب میشود دیگر عشقها فراموش شوند و در عشق به خداوند خلاصه گردند؛ تنها عشق موجود، عشق به خداوند است. عشق بمثابه محرکی درونی، کشش و جذبه یی در روح ایجاد میکند که آرام و قرار را از فرد میگیرد و او را وامیدارد تا خود را شبیه معشوق کند. ملاصدرا نیز مانند اکهارت بر عنصر شبیه شدن عاشق به معشوق تأکید میکند و معتقد است عشق الهی در تار و پود وجود انسان تنیده شده است. در این مقاله، با توجه به شباهتهای یادشده، میکوشیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تأثیرگذاری عشق در خداگونه شدن انسان را با استناد به آثار اکهارت و ملاصدرا روشن سازیم.
مجموعه غار و پناهگاه های صخره ای پارینه سنگی سُرهه، ساوجبلاغ در دامنه های جنوبی کوهستان البرز
حوزههای تخصصی:
عمده دانش ما در مورد دوران پارینه سنگی در فلات ایران از کوهستان زاگرس به دست آمده است؛ اما در سال های اخیر، مطالعات پارینه سنگی در نقاط مختلف ایران ازجمله جنوب کوهستان البرز و مرکز فلات ایران نیز انجام شده که داده های ارزشمند فراوانی از دوران پارینه سنگی به دست داده اند. نوشتار حاضر به معرفی پناهگاه صخره ای سُرهه در دامنه های جنوبی کوهستان البرز در دهستان برغان شهرستان ساوجبلاغ می پردازد. مجموعه ی سُرهه شامل هشت غار و پناهگاه صخره ای است که از نخستین پناهگاه از ضلع غربی در جنوب رودخانه سِنج، دست افزارهای سنگی که بر اثر کاوش غیرمجاز در سطح پناهگاه پراکنده شده بود، به دست آمد. با مطالعه دقیق فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی مشخص گردید که فناوری لوالوا به وفور در ساخت آن ها به کار رفته است و در نتیجه، مجموعه را به دوره پارینه سنگی مربوط می سازد. فناوری دست افزارها بیشتر مبتنی بر ساخت تیغه ها و تراشه های کشیده و بلند است که بسیاری از آن ها از روش لوالوا به دست آمده اند. سنگ خام به کاررفته در ساخت این دست افزارها عمدتاً از توف سبزرنگ محلی است که در اطراف پناهگاه صخره ای سرهه و همین طور بر دامنه مقابل این پناهگاه به وفور دیده می شود. با مقایسه داده های به دست آمده از سرهه با محوطه های کوهستان زاگرس و مرکز فلات ایران، مشخص گردید که دست افزارهای سرهه منحصربه فرد بوده و شباهت اندکی با محوطه های مرکز فلات ایران و تفاوت های آشکاری با محوطه های زاگرس از خود به نمایش می گذارند. هدف اصلی پژوهش حاضر معرفی محوطه پارینه سنگی سرهه و داده های به دست آمده از آن است؛ زیرا تاکنون محوطه ای مربوط به دوران پارینه سنگی در این منطقه شناسایی نشده است. با مطالعه جغرافیای منطقه، ویژگی های زیستی محوطه و تحلیل گونه شناسی و فناوری دست افزار های پراکنده بر سطح آن، این پژوهش به داده هایی از دوره پارینه سنگی دست یافته و در نتیجه مقدمه ای بر بازسازی استقرار و رفتارهای انسانی در دوره پارینه سنگی در این منطقه را فراهم می سازد.
تاثیر اولیه و ثانویه یادگیری داده محور بر دانش هم آیی زبان آموزان با سطح توانش بالا و پایین متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۲, ِDecember ۲۰۲۰
311 - 346
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر داده محور بر تشخیص و تولید هم آیی ها ی زبان آموزان با سطح توانش انگلیسی بالا و پایین متوسط پرداخت. همچنین تاثیر ثانویه داده محور بر هم آیی های ثانویه (هم آیی هایی که در واژه یاب گنجانده نشده بودند ولی به صورت مستتر در تکالیف استفاده شده بودند) نیز مورد بررسی قرار گرفت. نگرش زبان آموزان نسبت به نقش واژه یاب در یادگیری هم آیی ها و تغییر نگرش آنها در طی فرایند پژوهش نیز از طریق مصاحبه مورد ارزیابی قرار گرفت. حدود 40 زبان آموز ایرانی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. هر گروه به دو زیرگروه سطح توانش بالا و پایین نیز تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه به واژه یاب دسترسی داشتند تا تکلیف دوباره نویسی را انجام دهند. نتایج حاکی از آن است که زبان آموزان با سطح توانش بالا بیشتر از زبان آموزان با سطح توانش پایین از تاثیر اولیه و ثانویه واژه یاب بهره مند شدند. هر دو زیرگروه، نگرش مثبتی به تاثیر واژه یاب در یادگیری هم آیی ها داشتند و این نگرش با گذر زمان پررنگتر شد.
تحلیل پدیدارشناختی صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با رویکرد سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
5 - 24
حوزههای تخصصی:
تنوع موضوعی و محتوایی و سهولت دسترسی و انتشار مطالب، یکی از عوامل جلب توجه کاربران به شبکه های اجتماعی، در دو دهه اخیر است. در این میان، صفحه های تاریخی فارسی در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سال های اخیر، افزایش قابل توجه داشته اند و علاوه بر انتشار انواع تصاویر و مطالب تاریخی تعداد زیادی از کاربران را جلب کرده اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پایگاه اجتماعی دنبال کنندگان این صفحه ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفید یا مخرب آن ها در سواد و هویت بخشی تاریخی در جامعه اهمیت می یابد. محقق کوشیده است تا با توجه به فقدان مطالعاتی از این دست ، با رویکردی پدیدارشناسانه و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کاربران این صفحه ها به فهم بهتر این پدیده و پاسخ به سؤال های تحقیق دست یابد. در این تحقیق از کاربران، درباره پست های هفت صفحه تاریخی شخصی در اینستاگرام، که دنبال کنندگان زیاد داشته اند درباره اعتبار محتوایی، ارزشگذاری برای اشتراک، تشویق به مطالعه تاریخی و تأثیر بر دانش تاریخی کاربران و ... سوال شده است. نتیجه تحلیل مضمونی پاسخ ها نشان می دهد که این گونه صفحه ها در روش تولید محتوا پیرو الگوهای عمومی شبکه های مجازی بوده و اهمیت اعتبار محتوایی را در انتشار مطالب تاریخی مورد توجه قرار نداده اند. محتوای آن ها دور از بی طرفی و دارای سوگیری آشکار بوده و مخاطب را برای کسب اطلاعات بیشتر تشویق نمی کند. این یافته ها نه فقط اهمیت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاریخ به شبکه های مجازی، برای تولید محتوای معتبر و اثربخش را مورد تأیید قرار می دهد، بلکه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه ای و افزایش قدرت تحلیل پیام ها به وسیله کاربران تأکید دارد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در فرآیند اقناع رسانه ای جوانان اروپایی توسط گروه های تروریستی (مطالعه موردی: داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، با روش «مطالعه موردی» و روش نمونه گیری « گلوله برفی» 124 نفر از جوانان اروپایی که جذب داعش شده اند مورد مطالعه قرار گرفته و برای هرکدام پروفایل جداگانه ساخته شد. در این پروفایل ها نام، نام خانوادگی، نام مستعار، سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، مذهب، محل سکونت، اصلیت نژادی، ماموریت، دلیل جذب، طریق جذب، وضعیت فعلی، فنون اقناع، نقش رسانه در جذب، نوع بازنمایی در رسانه جمعی و تولید، توزیع، مصرف یا حضور در محتوای داعش بررسی شده است. نقش رسانه های اجتماعی در جذب این مخاطبان خاص و به ظاهر دست نیافتنی پرسش اصلی این تحقیق بوده است. پرسش های فرعی عبارتند از: 1. نقش رسانه در جذب جوانان اروپایی کدام یک از این سه حالت بوده است؟ عامل جذب، کاتالیزور(شتاب دهنده) یا بی تاثیر؟ 2. نسبت (تولید کننده های محتوای داعش) با (توزیع کننده های محتوای داعش)، (مصرف کننده های محتوای داعش) و (حاضرین در محتوای داعش) در این جامعه موردی به چه میزان است؟ 3. کدامیک از فنون چهارده گانه اقناع برای جذب این افراد بیشتر به کار رفته است؟ 4. نوع و نسبت بازنمایی رسانه های جمعی این افراد چه میزان بوده است؟ 5. این افراد دارای اصلیت اروپایی بوده یا نسل دوم و سوم مهاجرین به اروپا بوده اند؟ 6. رسانه اصلی جذب این افراد در کدام سوی طیف «از منبر تا فضای مجازی» بوده است؟
بازنمایی رسانه ای مناسک زیارت اربعین در ایران؛ سال های 1392 تا 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعهٔ ایران، مناسک مرتبط با عزاداری برای امام حسین(ع) از اهمیت و گستردگی قابل ملاحظه ای برخوردار است. در سال های اخیر شکل تازه ای از مراسم مربوط به اربعین در قالب پیاده روی دسته جمعی به سمت کربلا برای رسیدن به بارگاه امام حسین پدید آمده و از سال 1392 ابعاد میلیونی به خود گرفته است. از آنجا که حضور تعداد زیاد جمعیت حاضر در رویداد اربعین، جایگاه اربعین را به عنوان یکی از عناصر اصلی ابراز هویت شیعی برجسته نموده و مشارکت مؤثر ایرانیان در این رویداد، مجرایی بسیار مناسب برای شناخت کنش های دینی ایرانیان به دست داده است، بررسی نحوهٔ بازنمایی این فعالیت جمعی و گفتمان هایی که حول آن شکل گرفته است و به این پدیده معنا می دهد در مقالهٔ حاضر مورد توجه قرار گرفته و تنوع بازنمایی های آن با مراجعه به متون نوشتاری مکتوب و دیجیتال انتشاریافته در رسانه های ارتباط جمعی (روزنامه ها، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری) در میدان جامعهٔ ایران در فاصله پنج سالهٔ 1392 تا 1396 به کمک رویکرد نظری و روشی تحلیل گفتمان لاکلو و موف و طی فرایند بررسی و تحلیل 1800روز مطلب، شناسایی شده است. با تمرکز بر شناسایی دال مرکزی، دال های پیرامونی و تفکیک ژانرهای روایت متفاوت، شش گفتمان شکل گرفته حول مناسک زیارت اربعین ارائه می شود که این رویداد را البته نه با قدرت برابر بازنمایی می کنند. دستاورد مقاله از نوع توصیفی و اکتشافی است که می تواند زمینه فهم اربعین به مثابهٔ یک پدیده اجتماعی و گفت و گو دربارهٔ دگرگونی های فرهنگی ایران معاصر و شناخت تنوّع و تکثّر جامعه پس از انقلاب اسلامی را فراهم سازد.
تشیّع پساصدام و پایان سندرم حسرت جغرافیای مقدس در تشیّع؛ جامعهٔ شیعی به مثابه جامعه ای در فراغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا می کنند و از این طریق صورت بندی های تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل می دهند. به طور عمده، درک و تحلیل های موجود از صورت بندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورت بندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص فروپاشی صدام و آزاد شدن زیارت کربلا و سایر شهرهای مقدس شیعی در عراق، به نسبت جغرافیای ارض مقدس در فرهنگ شیعی و تحوّل اخیر آن بپردازد. داده های تاریخی نشان می دهد که تشیّع همیشه در حسرت زیارت ارض مقدس خودش یعنی کربلا قرار داشته و این مسئله به طور نمادین به بخشی بنیادی از هویت و قلب ایمانی شیعیان در اقصی نقاط جهان بدل شده است. مهمترین پیامد دسترسی آزادانه به عتبات عالیات، تغییر بنیادی این صورت بندی، محوریت ارض مقدس و پایان این سندرم تاریخی حسرت ارض مقدس و آرزوی زیارت بوده است.
شهروندی های جدید در کنار شهروندی رسمی در فضای مجازی؛ مطالعه کنش های مشارکتی در عرصه عمومی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از شبکههای مجازی، جهانیشدن فرهنگهای رسانهای و ظهور عرصۀ عمومی فرهنگی موجب توجه به نظریههای شهروندی فرهنگی در توصیف مشارکتهای شهروندی کاربران فضای مجازی شده است. در این مقاله با استفاده از این فضای نظری و روش تحلیل محتوای مردمنگارانه تلاش شده است تا ماهیت مشارکتهای شهروندی کاربران جوانِ شبکه مجازی اینستاگرام و میزان انطباق این مشارکتها با شهروندی ملّی ایشان بررسی شود. بر اساس یافتهها 69درصد محتواهای بهاشتراک گذاشته شده در صفحههای عمومی جریان اصلی، صفحههای طنز و سرگرمی دربرگیرندۀ مضامین «فردگرایانه» بوده و اغلب در راستای علایق و دغدغههای فردی کاربران و تمایل آنها به لذت و سرگرمی به اشتراک گذاشته شدهاند. بهعلاوه، این مضامین بیش از آنکه با چارچوب شهروندی ملّی منطبق باشند تابع فرهنگهای موجود در عرصۀ عمومی جهانی بودهاند. با این حال فراوانی بیشتر مضامین فردگرایانه نسبت به مضامین جمعگرایانه بهمعنای بیتوجهی کامل آنان به کنشگری در مقیاس ملّی نبوده، بهگونهایکه 21درصد مضامین موجود در این صفحهها به شهروندی رسمی و جمعگرایانه اختصاص یافته است و کاربران بهواسطه آنها به تعلقات، وظایف و مسائل مرتبط با سطح ملّی بازگشتهاند. در بخش نتیجهگیری ضرورت بازتعریف مفهوم مشارکتهای شهروندی مبتنی بر اقتضائات فضای مجازی، عدم امکان اتخاذ رویکردهای مطلقاً مثبت و یا منفی به پیامدهای مشارکتهای مجازی بر شهروندی ملی، ضرورت توجه همزمان به فرصتها و آسیبهای این فضا و نیاز به گسترش آموزشهای مرتبط با «شهروندی فرهنگی» مورد تأکید قرار گرفته است.
«حکمت»، به مثابه هوش فرهنگی، در ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
109 - 135
حوزههای تخصصی:
تحولات چند دهه اخیر در اثر توسعه فناوری های ارتباطی و ظهور شبکه های اجتماعی، رقیق شدن مرزهای جغرافیایی و در نتیجه، افزایش تبادلات و تعاملات و آمیختگی های فرهنگی، نوعی همگرایی و شرایطی را پدید آورده که ارتباط با مردمان متعلق به فرهنگ های مختلف گریزناپذیر شده است. مدیریت موفقیت آمیز ارتباط در چنین شرایطی نیازمند مهارت های جدیدی است که یکی از مهم ترین آنها هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی که ابزار سنجش توانایی افراد برای ارتباط مؤثر در محیط های چندفرهنگی است، یکی از مفاهیم نسبتاً نو و پرتکرار در ادبیات ارتباطات میان فرهنگی در چند دهه اخیر است که توجهات فراوانی را به خود جلب کرده و پژوهش های فراوانی در این زمینه به خود اختصاص داده است. در پاسخ به این پرسش مهم که آیا مفهوم و یا دانش واژه متناظر برای هوش فرهنگی در آموزه های اسلامی وجود دارد، قرآن کریم به عنوان منبع اصلی اسلام، به طور اجمالی مرور و «حکمت»، به عنوان مناسب ترین واژه قرآنی برای این منظور در نظر گرفته شد. البته ادعا این نیست که حکمت و هوش فرهنگی متناظر هستند بلکه باید گفت هوش فرهنگی یکی از دلالت های بسیار آشکار و مهم حکمت به شمار می رود. نقطه عزیمت پژوهش حاضر، آیه 125 سوره مبارکه نحل است که پیامبر اسلام را برای دعوت مردم به راه خدا، با استفاده از «حکمت» فرامی خواند. با استفاده از ظرفیت های روش تفسیری، به ویژه روش معناشناختی و تحلیل بسامدیِ حکمت و برخی دیگر از مفاهیم هم نشین و جانشین آن در قرآن کریم، این نتیجه حاصل شد که «حکمت»، که در سطوحی شکل موعظه و جدال احسن به خود می گیرد، می تواند به مثابه هوش فرهنگی، مبنای تعاملات اجتماعی مسلمانان در ساحت ارتباطات میان فرهنگی باشد.
تحلیل جامعه شناختی تفسیر مردم از تغییرات جهان زیست خانواده (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
142 - 162
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، جهان زیست خانواده ایرانی تحت تأثیر عوامل گوناگون از گونه های گذشته ی خود متمایز شده است. مطالعه حاضر به بررسی درک معنایی تجارب زیسته مردم از ویژگی ها و مشخصه های کنونی خانواده می پردازد. رویکرد تحقیق حاضر تفسیرگرایی اجتماعی و روش شناسی آن مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. داده های آن براساس فنون قوم نگاری (مشاهده مشارکتی، مصاحبه باز و بی ساخت)، براساس منطق نمونه گیری هدفمند و نظری در بین ساکنان شهر مریوان گردآوری و براساس نظریه زمینه ای تحلیل و درنهایت، نتیجه در قالب الگوی پارادایمیک ارائه شده است. هدف عمده این تحقیق بررسی درک و تفسیر تجارب مردم از ویژگی ها و خصوصیات خانواده کنونی، آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه شده است. یافته ها شامل 24 مفهوم، 5 مقوله جزء (ورود عناصر مدرن، پذیرش، تمایلات فردگرایانه، تغییرات ارزشی و ارتقای اجتماعی اقتصادی)، 2 مقوله عمده (پدیده نوسازی و خانواده نوسازی شده) است. «خانواده در حال گذار» مقوله ی هسته نهایی است. نتایج پژوهش نشان دهنده ظهور ویژگی های متعددی در جهان زیست خانواده کنونی در جامعه مورد بررسی است. براساس درک و تفسیر مردم این جامعه، خانواده تحت تأثیر عوامل سنت زدا، ازجمله عناصر نوسازی ویژگی های متفاوت و بعضاً متمایز به خود گرفته است.
نقش سرمایه اجتماعی در میزان بیگانگی سیاسی شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
171 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از مولفه های موثر در ثبات سیاسی، میزان وفاق سیاسی و عدم احساس بیگانگی سیاسی شهروندان است. در میزان احساس بیگانگی سیاسی شهروندان جامعه عوامل مختلفی در سطوح خرد و کلان می تواند موثر باشد که از جمله می توان به نقش سرمایه اجتماعی اشاره نمود. سرمایه اجتماعی با مولفه هایی همچون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی می تواند در پیوند شهروندان یک جامعه با دولت و نظام سیاسی و در نتیجه عملکرد مطلوب هیات حاکمه آن نظام نقش موثری داشته باشد. از اینرو هدف مقاله حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با بیگانگی سیاسی است که با استفاده از روش پیمایش و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه جهت گردآوری داده ها انجام شده است. جامعه آماری آن شامل شهروندان شهر تهران می باشد که از این جامعه آماری 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در این پژوهش بیگانگی سیاسی با استفاده از مقیاس شوارتز و سرمایه اجتماعی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در سه بعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی سنجیده شده-اند. نتایج تحقیق نشان داد که در میان مولفه های سرمایه اجتماعی میانگین اعتماد اجتماعی به ویژه در سطح اعتماد نهادی کمتر از سایر مولفه ها می باشد. بین سرمایه اجتماعی و بیگانگی سیاسی در سطح اطمینان 99 درصد و با استفاده از ضریب پیرسون همبستگی معنی دار و معکوس وجود داشته است. بر اساس یافته ها در میان مولفه های سرمایه اجتماعی، مولفه اعتماد اجتماعی بیشترین همبستگی را با بیگانگی سیاسی شهروندان نشان داده است.
بررسی رابطه بین ایجاد جامعه پذیری سیاسی با مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
199 - 228
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی شهروندان یک جامعه در امور مختلف حکومتی و غیر حکومتی ازضرورتهای انکار ناپذیر نظامهای سیاسی در قرن بیست و یکم به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی نقش جامعه پذیری سیاسی و عوامل آن در میزان مشارکت سیاسی است. تحقیق حاضر با رویکرد کمی، به روش پیمایش و با مطالعه بر روی نمونه ی متشکل از 383 نفر از افراد بالای 25 سال ساکن در شهرستان بجنورد به انجام رسیده است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده از نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان می دهد: بین متغیرهای مشارکت سیاسی و جامعه پذیری سیاسی و عوامل آن( دوستان سیاسی ، خانواده سیاسی، محیط کاری، میزان استفاده از رسانه های سیاسی) رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین دو متغیر مشارکت سیاسی و محیط آموزشی این رابطه معنادار نیست. از میان متغیرهای زمینه ای بین متغیر جنسیت، تحصیلات و شغل با مشارکت سیاسی افراد رابطه ی معناداری وجود دارد .
نکته هایی در حاشیه تذکره الأولیای عطار به تصحیح شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
51 - 73
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر 23 نکته درباره متن و تعلیقات تذکره الأولیاء عطار به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی آمده است. یک مورد از این نکته ها راجع به منشأ اشتباهی تاریخی در یکی از روایات مربوط به سهل بن عبدالله تستری است. در این مورد مشخص می گردد که آن روایت به صورت موجود نمی تواند درست باشد. نکته دیگر استدلال در مورد محل واقعی دفن شاه شجاع کرمانی است و اینکه محل حقیقی دفن شاه کرمانی سیرجان است نه شهرهای دیگر که بعضاً در این زمینه مطرح شده اند. 14مورد دیگر مربوط به منابع اقوال و حکایات تذکره الأولیاء و 5 مورد درباره معانی واژگان به کار رفته در تذکره با توجه به گویش کرمانی است. علاوه بر این ها به تعدادی از ضبط های اصیل در متن تذکره که بر اثر دست کاری کاتبان یا بدخوانی های عطار دگرگون شده اند، اشاره شده و صورت صحیح آنها به دست داده شده است. همچنین به مواردی از وجوه ترجیح متن مصحّح شفیعی کدکنی بر متن تصحیح شده توسط نیکلسن نیز اشاره شده است.
مطالعه گونه های بیش متنی در آثار گرافیتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
139 - 153
حوزههای تخصصی:
گرافیتی یکی از رسانه های هنری غیررسمی و مردم پسند است که در خدمت بیان عقاید و دیدگاه های اعتراضی قرار دارد. اگرچه سابقه این هنر در ایران طولانی نیست اما در همین زمان اندک نیز آثار قابل تاملی خلق و بر سطوح شهری عرضه شده اند. شناخت هرچه بیشتر گرافیتی ها و معرفی انواع روابط متنی حاکم بر آن ها، مستلزم نقب به مطالعات ترامتنی است. رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت تمامی روابط ممکن میان متن ها را بررسی می کند که در این ساحت بیش متنیت در تحلیل و رمزگشایی متون هنری تناسب بیشتری دارد. بیش متنی رابطه برگرفتگی متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نباشد متن دوم شکل نمی گیرد. در این مقاله با استناد به گونه شناسی بیش متنی ژنت، به طبقه بندی و درک پیوستگی ها، تأثرات و مناسبات متنی در منتخبی از آثار گرافیتی ایران پرداخته می شود و هدفْ مطالعه ای نظام مند است که منجر به شناخت هرچه بیشتر هویت هنری معاصر می گردد. جستار پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش کلی تدوین شده است که گونه های بیش متنی ژنتی چگونه و به چه میزان در گرافیتی های ایرانی قابل شناسایی است؟ روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مشاهده مستقیم صورت پذیرفته و شیوه تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد مؤلفان گرافیتی با حفظ فضای معاصر، گستره تأثیرپذیری و صراحت ارجاع متفاوت، اشتقاق از متن های پیشین را در آثارشان منعکس کرده اند ازاین رو تمایزات فرامتنی و تفاوت های ناشی از عوامل فرهنگی در بیش متن ها قابل رؤیت است که در جهت مقاصد اعتراضی و اجتماعی هنرمند قرار دارد.