مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۴٬۳۸۱ تا ۱۱۴٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحصیل دلیل از محوری ترین موضوعات حقوقی و به ویژه حقوق کیفری است و همچنین ادله اثبات دعوی از مباحث مهم حقوق قضایی بوده و ادله اثبات در امور کیفری در نظام آیین دادرسی ها رکن اساسی پرونده مطروح نزد قاضی را تشکیل می دهد. آثار تحصیل دلیل دارای اهمیت بسیاری است که در برخی موارد به علت نقص در تحصیل دلایل، ممکن است شخص ماه ها و یا سال های متمادی در بازداشت به سر برد و پس از مدتی تبرئه شود. یک اظهار اطلاع ناصحیح، یک گزارش خلاف واقع، یک نوشته مجعول، شهادتی دروغ و یا اظهار نظر کارشناسی بی دقت یا منحرف، ممکن است قاضی را به اشتباه بکشاند و موجبات محکومیت بی گناهی را فراهم سازد. تأکید بر ضرورت پایبندی به حقوق شهروندی و احترام به آزادی های اشخاص در تمام مراحل دادرسی، ضرورت و اهمیت پرداختن به موضوع تحصیل دلیل را دوچندان می سازد. در تحصیل دلایل، شرایط تحقیق باید به گونه ای باشد که اراده ی آزاد افراد حفظ شود. چرا که آزادی از اجزای عدالت است و عدالت حکم می کند که چنین شرایطی برای آدمیان فراهم شود.
تئاتر برنارد ماری کلتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
429 - 448
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است . با مرور زمان و با بالا رفتن آگاهی های عمومی و اجتماعی ، تئاتر صحنه ی حضور سیاست شد و از سالهای 1960، با پیدایش نقد نوین، تحولی تدریجی در شاکله ی تئاتر سیاسی به وجود آمد و به نقد جامعه و حتی مبارزه با آن پرداخت. نمایشنامه نویسان، آزادانه قادر به بیان مسائل اجتماعی نبوده اند ازین رو روشی مشخص و منحصر به فرد یافتند تا بتوانند به دور از سانسور، به نقد جامعه، در خلال نمایش نامه ها بپردازند. برنارد ماری کلتس، یکی از مهمترین نمایش نامه نویسان دهه 80 فرانسه است تئاتر وی، از ویژگی خاصی برخوردار بود زیرا که اتفاق های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می داد و سعی داشت اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نبود از این رو ترفندی بکار برد تا بتواند به دور از سانسور شدن، عقیده ی خود را بازگو کند.
معرفی معناشناسی های مختلف برای منطق شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق شهودی گزاره ای منطقی غیرکلاسیک است که از حذف اصل طرد شق ثالث از منطق کلاسیک حاصل می شود. چند معناشناسی مختلف، مانند معناشناسی کریپکی، توپولوژیکی و همسایگی برای منطق شهودی گزاره ای وجود دارد که قضایای درستی و تمامیت برای آنها اثبات شده است . در این مقاله ابتدا برخی از این معناشناسی ها رابررسی می کنیم، سپس دو معناشناسی همسایگی جدیدی را که یکی از این معناشناسی ها تا حدی پیچیده تر از معناشناسی های همسایگی شناخته شده قبلی می باشد را برای منطق گزاره ای شهودی (IPC) معرفی می کنیم. در نهایت قضایای درستی و تمامیت را با روشهای متفاوتی نسبت به این دو معناشناسی همسایگی جدید اثبات می کنیم . برای اثبات تمامیت یکی از این معناشناسی ها که NB-همسایگی می نامیم، ابتدا نیاز داریم تا دستگاه زیرشهودی WF را که ضعیف تر از دستگاههای زیر شهودی شناخته شده قبلی مانند F می باشد را معرفی کنیم. سپس با استفاده از قصیه تمامیت منطق WF نسبت به معناشناسی NB-همسایگی، نشان خواهیم داد که منطق شهودی IPC نسبت به این معناشناسی با افزودن برخی ویژگی های خاص درست و تمام است.
اختلاف متناقضان در جهت و محذور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقدانان مسلمان دو قضیه ی موجهه را در صورتی متناقض می دانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهنده ی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیه ی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشته اند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشه ی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدت های معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجهه ی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.
تحلیل انتقادی نامگذاری قضایای موجهه بسیطه در منطق سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهولت تعلیم، یکی از اصول آموزشی در علوم است. رعایت این اصل در مقام کشف، تعریف، توضیح، استدلال و تبیین نتایج، به تسریع یادگیری کمک می کند. منطق که داعیه دار سنجش و تصحیح فکر و اندیشه است، بیش از دیگر علوم به رعایت این اصل سزاوار است، اما به نظر می رسد، منطق سنتی در تسمیه موجهات کمتر به این قاعده پای بند مانده است. استفاده از لوازم بعید و الفاظ و اصطلاحات غریب برای نامگذاری موجهات در مراحل ابتدایی آموزش، رغبت و اشتیاق دانش آموز منطق را به ادامه بحث در موجهات کاهش داده و از این جهت به انزوای موجهات در حوزه های درسی منطق سنتی خواهد انجامید. بنابر این، مساله تحقیق این است که چه انتقادی بر شیوه منطق سنتی در نامگذاری موجهات وجود دارد و آیا می توان با تغییر مناسب در این نامگذاری به تسهیل آموزش موجهات کمک کرد؟ در این مقاله به روش تحلیلی به نقد و بررسی وضعیت موجود در نامگذاری موجهات بسیط پرداخته و نشان داده ایم که با توجه به تناسب معنایی موجود در قضایای موجهه می توان از اسامی همگون و مناسب در نامگذاری موجهات بسیط استفاده نموده و از این رهگذر غرابت موجود در نامگذاری موجهات را کاهش داد.
ماهیت سنجی پیش پرداخت در عقود لازم و جایز از منظر فقه و قانون مدنی ایران
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
499-511
حوزههای تخصصی:
با گسترش معاملاتی که متضمن نقل و انتقال کالا است؛ علی الخصوص بیع، امروزه شاهد ایجاد و به کاربردن شیوه های گوناگون برای پرداخت در معاملات می باشیم. در عرف کنونی و معاملاتی جامعه؛ در معاملاتی که مبیع بلافاصله بعد از انعقاد بیع به مشتری تسلیم نمی شود، معمول و شایع است که مشتری جزء و قسمتی از ثمن را به عنوان پیش پرداخت به بایع می پردازد و توافق می کنند که بقیه ی آن؛ در موقع تسلیم مبیع به مشتری پرداخت شود. در قانون مدنی ایران مقررات مخصوصی در مورد پیش پرداخت وجود ندارد و حتی در برخی از ولایات و شهرها به آن جهت که عرف آن جا تلقی می شود؛ امکان دارد که در صورتی که پس از پرداخت بیعانه معامله به جهتی از جهات منحل شد؛ و این قصور از جانب مشتری در پرداخت صورت گرفت؛ آن بیعانه یا پیش پرداخت را به عنوان ضمانت اجرا و خسارت ناشی از عدم انجام تعهد بر می دارند؛ اگر چه واقعا خسارتی به بایع وارد نشده باشد. در حالی که در همین ایران در برخی مناطق دیگر امکان دارد این قاعده امری نامقعول و خلاف عرف بازار آن منطقه و اعتقاد افراد تلقی گردد. اما با این حال با توجه به اینکه مقنن این مسئله را مسکوت گذارده و در ق م نیز ماهیتا به آن پرداخته نشده؛ نمی توان بیعانه را نادیده گرفت و قائل به بی اعتباری آن بود و از طرفی نیز با پرداخت پیش پرداخت نمی توان قاطعا نظر به انعقاد بیع داد؛ زیرا هنوز ایجاب و قبول به صورت قطعی میان طرفین شکل نگرفته است آثار بیع بر آن بار نمی شود. به علاوه آنکه بگوییم بیعانه( پیش پرداخت) وجه التزام یا خسارت ناشی از عدم انجام تعهد یا تعهد یک طرفه ی مشتری باشد نیز توجیه مناسبی نمی باشد. فلذا فرضیه ی نگارنده در این تحقیق بر آن است که پیش پرداخت ماهیت مخصوص به خود را دارد و بهتر است آن را به عنوان جزئی از ثمنی که در آینده در صورت وقوع قطعی بیع قرارا است پرداخت شود در نظر بگیریم. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که به تبعیت از عرف و اینکه در عرف معاملاتی؛ استعمال پیش پرداخت و بیعانه و پیش بها شیوع زیادی دارد و به لحاظ ترادف معنایی آنان ؛ هرجا که این لغات در متن استعمال شد؛ منظور و متبادر همان عنوان اصلی مقاله که پیش پرداخت است؛ می باشد.
داوری در طلاق
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1106-1122
حوزههای تخصصی:
داوری برای حل اختلافات بین زن و شوهر است و از دیرباز مورد استفاده بوده و بیشتر برای جلوگیری از طلاق به کار می رفته است. در اسلام هم ارجاع به داوری برای حل اختلافات بیانشده(آیه 35 سوره نساء). از نظر اسلامهم داوری در طلاق امر مطلوبی است، به این علت که باعث تاخیر در طلاق می شود و طبق دستور شرع ارجاع به داوری اجباری است این اجبار برای صلح و سازش بین زوجین می باشد. و ماهیت داوری به عنوان ماهیت حقیقی آن نمی باشد. بلکه این افراد به عنوان داور عمل می کنند. در واقع بین طرفین میانجی گری می کنند. با هدف ایجاد صلح و سازش. و به ماهیت دعوای طلاق رسیدگی نمی کنند، فقط نتیجه اقدامات خود را در قالب یک نظریه به دادگاه خانواده اعلام می کنند.
راهکار وحدت امّت همراه با ویژگی هدایت، در نگاه قرآن و سنّت
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، مسلمانان را به وحدت دعوت کرده است. پیامبر ص، پیش بینی کرده بودند که پس از ایشان، بین امّت، اختلاف هایی ایجاد شود. ازاین رو قرآن کریم و پیامبرص، راهکار حفظ وحدت و رهایی از اختلاف را بیان فرمودند. پیروی از کتاب و سنّت، تضمین کننده سعادت امّت بوده و همان گونه که در گذشته می توانست نجات بخش از اختلافات باشد، امروزه نیز کارآیی دارد. تاکنون درباره وحدت امّت اسلامی مباحث بسیاری مطرح شده است. ریشه های اختلاف، راهکارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی رفع اختلاف، اشتراکات امّت اسلامی، وحدت در دفاع از مشترکات و موضوعاتی از این دست، شاکله نگاشته های پیشینی را می سازد. نگاشته کنونی وحدت را به دو گونه «همراه با هدایت» و «بدون هدایت» تقسیم کرده است. آنگاه راهکار وحدت همراه با ویژگی هدایت را تبیین می کند. در این مقاله ابتدا پیش بینی قرآن کریم و پیامبرص درباره اختلاف میان امّت، مطرح شده، سپس انگیزه ها و ویژگی های اختلاف افکنان بر اساس نصوص، ذکر می شود. بخش سوم به تبیین چاره کتاب و سنّت برای رهایی از اختلاف، اختصاص دارد.
Le statut de la femme à travers Nulle part dans la maison de mon père d'Assia Djebar et La Bohémienne près du feu de Moniru Ravanipur (étude sociocritique)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nulle part dans la maison de mon père, roman autobiographique d’Assia Djebar, représente la condition des femmes de l’Algérie vers les années 1940-50. D’autres écrivaines francophones ont traité certainement de tels sujets, mais le point de vue de Djebar est remarquable. De même, la littérature persane voit surgir une file de romancières qui traitent dans leurs œuvres la condition féminine en Iran de leur temps. La protagoniste de La Bohémienne près du feu, roman de Moniru Ravanipur, symbolise d’une certaine manière les femmes de son temps. Dans la recherche présente, pour mieux cerner le statut de la femme de manière contrastive et nous attarder sur l’univers social du texte, on se propose de recourir à l’approche sociocritique s’efforçant de déceler la socialité de l’œuvre littéraire à travers l’analyse des niveaux textuels. Appuyée sur le rôle intermédiaire de la langue, cette méthode aide à relever dans le texte littéraire les traces de la situation sociale contemporaine à l’œuvre. En nous référant à la méthode sociocritique préconisée par Pierre V. Zima, nous procédons à l’analyse des deux romans pour y clarifier le statut de la femme par rapport à l’homme et chercher les racines de cette position dans les circonstances sociales extérieures.
شناسایی راهکارهای مؤثر بر برون رفت هیئت های ورزشی استان خراسان رضوی از درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۶۴
173-206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس رویکرد ساختاری-تفسیری، با هدف شناسایی راهکارهای مؤثر بر برون رفت هیئت های ورزشی استان خراسان رضوی از درماندگی مالی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی با ماهیت تحلیلی بود و از نوع م ط العات کاربردی است که به روش ساختاری-تفسیری انجام شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، مطالعات اسنادی، مصاحبه و پرسشنامه دلفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران در این حوزه بود که از این تعداد 25 نفر به شیوه هدفمند در هر بخش از پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ساختاری-تفسیری استفاده شد. درنهایت 33 شاخص موثر بر برون رفت هیئت های ورزشی استان خراسان رضوی از درماندگی مالی شناسایی شدند و در پنج بعد راهکار مدیریتی، فعالیت های اقتصادی، راهکار قانونی، فعالیت های بازاریابی و فعالیت های آموزشی و اجرایی و در سه سطح قرار گرفتند که راهکار قانونی به عنوان سطح سوم مدل شناسایی شد ؛ درنتیجه هیئت های ورزشی برای خروج از درماندگی مالی باید توجه ویژه ای به راهکار قانونی داشته باشند تا زمینه ظهور و تحقق سایر عوامل در سطوح بالای مدل فراهم شود. همچنین توجه به سایر راهکارهای سطح بندی شده در پژوهش حاضر و تمرکز بر آن ها می تواند حرکت مؤثری در راستای رفع مشکلات مالی هیئت های ورزشی باشد.
تبیین معناداری و محتوای گزاره ها بر اساس نظریه های فروکاهشی صدق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
249-269
حوزههای تخصصی:
تئوری های فروکاهشی صدق مدعی اند تصدیق یک جمله و آوردن محمول "صادق است" موجب نمی گردد که چیزی به محتوای جمله اضافه شود. اما بسیاری از تئوری های معناداری و محتوا، مفهوم صدق را پایه تعریف مفاهیم سمانتیکی دیگر قرار می دهند. در این مقاله بیان کرده ایم چگونه ممکن است با حذف مفهوم صدق و جایگزینی شرایط تحقیق پذیری یک گزاره معناداری آن را تبیین کنیم. همچنین شرایط تحقیق پذیری را نیز به کمک جامعه زبانی و کاربران موجود در آن جامعه، وجه اجتماعی و ابژکتیو داده ایم و بدین ترتیب توجیه کرده ایم که محتوا می تواند بدون مفهوم صدق، عینی و حقیقی باشد. همچنین نشان داده ایم که چگونه می توان بدون حضور مفهوم صدق، محتوای منطقی جملات و نقش آنها در استدلالها را تبیین کرد. اگر تفسیر ما از اپراتورهای منطقی بر اساس نحو و کاربرد آنها در استدلالها، و نه سمانتیک جدول ارزشی باشد و سپس صورت هم ارزی جملات را به صورت یک جمله کلی ارائه کنیم، موفق می-شویم کارکرد اپراتورها را در تعیین محتوای جملات مرکب توجیه کنیم.
تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری در زبان فارسی؛ رویکردی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال ایستا در بسیاری از موارد، از مهم ترین طبقات فعل و گاهی نیز معیاری برای طبقه بندی افعال دیگر بوده اند؛ مهم ترین مشخصه افعال ایستا، عدم تغییر است. این افعال دربردارنده کنشی نیستند و معمولاً به احساسات درونی، مالکیت و موقعیت مکانی اشاره می کنند. علاوه بر این، برای تحقق به مدت زمانی کوتاه یا طولانی نیاز دارند. افعال ایستا فاقد ساختار درونی هستند و این بدان معناست که برای آن ها نمی توان زیررویدادهایی درنظرگرفت که نشان دهنده مرحله آغاز، تداوم و پایان باشد. این افعال محدودیت زمانی و نقطه پایان ذاتی ندارند و گستره زمانیِ شمول آن ها مشخص نیست. پژوهش حاضر با رویکرد نقش گرایانه به بررسی تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری پرداخته است. داده ها از وبگاه های اینترنت، روزنامه، کتاب و مکالمات روزانه گردآوری شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی جامع تر، افعال ایستا به پنج زیرگروه افعال وجودی، شناختی، عاطفی، ملکی و ادراکی تقسیم و رفتار هرکدام از نظر باهم آیی با نمودهای دستوری مختلف بررسی شده است. بررسی داده ها حاکی از این است که رفتار زیرگروه های افعال ایستا با نمودهای دستوری در تمامی موارد یکسان نیست. این افعال می توانند بدون محدودیت با نمود تام استفاده شوند، در این صورت، تحقق رویداد مدنظر است. هرچند تعامل افعال ایستا با نمود استمراری غالباً غیرممکن انگاشته می شود، در مواردی ازجمله قرارگرفتن در «موقعیت فراز و فرود، اشاره به کنشگری فاعل و موقعیت های موقت»، برخی افعال ایستا می توانند در نمود استمراری به کار روند. این افعال در نمود کامل می توانند کارکردهایی از جمله کارکرد نتیجه ای، تجربی، خبر داغ و گواه نمایی داشته باشند. علاوه بر این، وجود قید زمان دال بر آینده و مثبت بودن جمله، شرایط را برای دلالت برخی افعال ایستا به نمود آینده نگر هموار می سازد.
ابعاد معنایی نقش نمای گفتمانی«آخه» در بیان روابط علّی از منظر (بین) ذهنی شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ابعاد معنایی نقش نمای گفتمانی «آخه» در بیان روابط علّی از منظر (بین) ذهنی شدگی می پردازد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است و داده های آن پیکره ای همزمانی متشکل از زبان روزمره به کاررفته در وبلاگ ها، مصاحبه های تلویزیونی و گفتگوهای روزمره است. بررسی داده ها نشان می دهد واژه «آخه» تحت فرایند دستوری شدگی در سطح جمله و گفتمان قرار گرفته و به پیشرفته ترین مراحل (بین) ذهنی شدگی رسیده است. در واقع، مطابق پیش بینی سویتسر (1990) و دِگاند و فاگارد (2012) در موارد مشابه، این عبارت علاوه بر بیان روابط علّی عینی، به عنوان یک نقش نمای گفتمانی، برای بیان انواع روابط علّی ذهنی یا روابط توجیهی نیز به کار می رود. به عبارت دیگر، گویشوران زبان فارسی از این عبارت برای بیان انواع روابط توجیهی معرفتی، کارگفتی و متنی استفاده می کنند. کاربردهای فوق، بیانگر وابستگی بیشتر «آخه» به موقعیت گفتمان و نشان دهنده درجات پیشرفته دستوری شدگی گفتمانی واژه مذکور است.
بررسی چالش های آتی توسعه پایدار محیط زیستی در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
107 - 122
حوزههای تخصصی:
امروزه مشکلات محیط زیستی یکی از اساسی ترین محورهای توسعهپایدار شهری و حاصل تعارض و تقابل توسعهشهری با محیط طبیعی است. در ایران کلان شهرهای کشور از جمله شهرهایی هستند که از مشکلات محیطی فراوان رنج می برند و به نظر می رسد این عامل، ادامه حیات این شهرها را درآینده با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. از این رو این پژوهش با هدف شناخت چالش های پیش روی 9 کلان شهر اصلی کشور با جمعیتی بیش از 20 میلیون نفر در افق 20 ساله تهیه گردیده است. در این زمینه ابتدا چالش های اصلی پایداری محیطی برای شهرهای درحال توسعه از منابع معتبر استخراج گردید و در قالب ماتریس اثرات متقابل در اختیار 54 نفر از مدیران و برنامه ریزان کلان شهرهای مورد مطالعه قرار داده شد. داده های به دست آمده در نرم افزار میک مک تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که سیستم کلانشهرهای کشور، در زمینه محیط زیستی از ناپایداری رنج برده و سیستم از این نظر آشفته است. 4 چالش محیطی شامل "کاهش مصرف انرژی در خانواده های پردرآمد"،" اختصاص منابع مالی جهت انطباق پذیری"، "کاهش آلودگی هوا و استفاده از انرژ ی های آلاینده " و "عدم آگاهی و آموزش ساکنان در مسائل محیطی" به عنوان چالش های کلیدی و تعیین کننده رفتار سیستم در زمینه محیطی شناخته شده اند.
تأثیر نابرابری های اجتماعی در کیفیت فضای سبز. نمونه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
141 - 156
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری یکی از مهم ترین کاربری های خدماتی و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شود و در توسعه پایدار شهری اهمیت بالایی دارد. برخورداری از این کاربری مهم شهری تحت تأثیر نابرابری های اجتماعی قرار می گیرد که در حال حاضر یکی از مشکلات اساسی برای شهرهای امروزی به حساب می آید. در این میان آنچه مهم است، کیفیت فضاهای سبز و تأسیسات و خدمات ارائه شده در آن ها است. در این پژوهش رابطه بین سطح اجتماعی شهروندان و کیفیت فضای سبز در شهر کاشان مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه ساکنان شهر کاشان یعنی 304487 نفر تشکیل می دهند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 200 پرسش نامه محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون های آماری T-Test و Anova در نرم افزار Spss و جهت تبیین و مدل سازی تأثیر نابرابری های اجتماعی در کیفیت فضای سبز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T بیانگر کیفیت نامناسب فضای سبز در پارک های شهر کاشان است؛ همچنین نتایج آزمون Anova نشان داد که بین شاخص های کیفیت فضای سبز در مناطق مختلف شهر کاشان به لحاظ آماری تفاوت میانگین وجود دارد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری نیز بیانگر این مطلب است که بین وضعیت اجتماعی مناطق و کیفیت فضای سبز در شهر کاشان رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در بین متغیرهای مربوط به شاخص کیفیت فضای سبز عامل منظر، بیشترین بار عاملی را با 98/0 به خود اختصاص داده است.
The Effects of School-based Physical Exercise With Different Cognitive Loads on Executive Functions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The present study aimed to compare the effects of 3 school-based physical exercises with different levels of cognitive engagement on executive functions. Materials and Methods: In total, 47 students aged 13-14 years were randomly divided into 3 groups, as follows: the Integrated Physical and Cognitive (IPC) exercise, peer physical exercise group (with the same physical challenge), and control group (the routine physical education program). A Continuous Performance Test (CPT), the N-back test, and the Stroop test were used to evaluate executive functions in pretest and posttest. Results: The obtained results indicated that the IPC group significantly improved more than the other groups on the executive functions. Accordingly, physical exercise with a higher cognitive load benefitted both speed and accuracy on cognitive tasks significantly more than the same physical activity alone. Conclusion: Therefore, in the integrated physical and cognitive exercise, the cognitive and physiological effects of this training style interact with each other; therefore, their beneficial effects can be gradually increased, while interventions that only focus on the physical dimension would be less effective in promoting cognitive functions.
The Effects of Music Intensity on Performance and Cardiovascular Responses in Athletes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The current study aimed to evaluate the effects of different musical intensities on performance and cardiovascular responses after incremental exercise in male athletes. Materials and Methods: In this quasi-experimental study with a cross-over design, 15 male athletes were voluntarily selected. The study subjects performed Bruce protocol, along with listening to progressive music, slow music, and without music until exhaustion. Results: This study indicated that systolic and diastolic blood pressure, maximum oxygen consumption, maximum heart rate, and time to exhaustion insignificantly decreased while listening to slow music, compared to the no music (P=0.134, P=0.993, P=0.999, P=0.160, P=0.819, respectively). Furthermore, while listening to progressive music, compared to no music, the systolic and diastolic blood pressure, as well as maximum heart rate insignificantly increased (P=0.735, P=0.999, P=0.496, respectively); the maximum oxygen consumption and the time of exhaustion significantly increased in the study subjects (P=0.043, P=0.008 respectively). Moreover, while listening to progressive music, compared to slow music, the systolic blood pressure, maximum oxygen consumption, maximum heart rate, and the time of exhaustion significantly increased (P=0.004, P=0.009, P=0.002, P=0.001 respectively); however, diastolic blood pressure presented an insignificant decrease (P=0.253). Conclusion: The obtained findings revealed that listening to progressive music can affect physiological factors and performance during exercising. It increases the athlete’s motivation and postpones the time to exhaustion to continue exercising; however, listening to slow music creates a state of relaxation during exercise and reduces heart rate. As a result, individuals with hypertension can decline their blood pressure during endurance exercise by listening to soft music.
Resilience and Emotional Reactions to Failure Mediated by Self-compassion and Emotion Regulation in Martial Artists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The present study aimed to examine a proposed model for the relationship between resilience and emotional reactions to failure, mediated by self-compassion and Emotion Regulation (ER) among martial artists. Materials and Methods: A total of 286 athletes (191 males & 95 females; Mean±SD age: 20.98±3.30 years) from different disciplines of martial arts (taekwondo, karate, Judo, & wushu) engaged in league championship participated in the study. Athletes completed the Sports Mental Toughness Questionnaire (SMTQ), the Positive and Negative Affect Schedule (PANAS), the Self-Compassion Scale (SCS), and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ). The proposed model was evaluated using structural equation modeling. Results: The obtained results revealed that resilience has direct and indirect effects on emotional reactions to failure. Furthermore, self-compassion and maladaptive ER play a partial negative mediating role between resilience and emotional reactions to failure. However, the mediating role of adaptive ER was not significant. Conclusion: The study data predicted negative emotional reactions to failure based on resilience, mediated by self-compassion and ER among martial artists; thus, these data indicate the necessity of paying attention to the development of resilience in martial artists. This method emphasizes self-compassion and the reduction of maladaptive ER for better recovery of failure and reduces its effects.
بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57-70
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت روان و ارتقای آن در سطح جامعه از مهم ترین پیام ها و وظایفی است که سازمان بهداشت جهانی بر عهده همه دولت ها گذاشته است. همچنین جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و شناخت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان رشته پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که از بین 12 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پنج بیمارستان؛ و از بین تمام کلاس های آموزشی بیمارستان، دو کلاس و در هر کلاس دوسوم دانشجویان به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های پژوهش بین 200 نفر از آنان توزیع و 150 پرسش نامه کامل و صحیح دریافت شد. ابزارهای استفاده شده شامل سنجش سریع علائم سطح اول DSM-5، پرسش نامه جهت گیری مذهبی و پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود و برای تحلیل داده ها نیز از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سلامت روان با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه منفی معنادار و بین جهت گیری مذهبی با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی و بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی درونی نیز رابطه معناداری وجود داشت ولی بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که سلامت روان و جهت گیری مذهبی عواملی مهم در رابطه با استفاده از راهکارهای شناختی-هیجانی هستند.
ارتباط ساختاری موسیقی کردستان و موسیقی دستگاهی ایران (مطالعه موردی آواز بیات کرد و خرده بندِ بهاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات موسیقی شناسی ایرانی، نسبت میان موسیقی قومی و موسیقی دستگاهی است. اعتقاد بر این است که میان این دو موسیقی، ارتباط وجود دارد. یکی از نمودهای این ارتباط، نسبت میان آواز بیات کرد موسیقی دستگاهی ایران و موسیقی قوم کرد است. موسیقی شناسان حوزه موسیقی دستگاهی بر ارتباط این دو تأکید دارند، در حالی که درون فرهنگ موسیقی کردی زمزمه های نفی چنین ارتباطی وجود دارد. با این وجود، هیچکدام از اینان نتوانسته اند شواهد قانع کننده ای بر مدعای خود بیاورند. در این پژوهش به چرایی ارتباط بیات کرد و موسیقی کردستان پرداخته می شود و با تکیه بر مطالعه تطبیقی بیات کرد و یکی از گونه های موسیقی کردستان به نام خرده بندِ «بهاره»، وجود نسبت خانوادگی و شباهت های ساختاری مُدال در بیات کرد و موسیقی کردستان تبیین می شود. این پژوهش با تأثیرگیری از شیوه تحلیل مُدال معرفی شده توسط استاد داریوش طلایی، ویژگی های مُدال بهاره را تحلیل کرده، و سپس به مقایسه بهاره و بیات کرد، بر اساس سه محور اشل صوتی، نقش و فونکسیون درجات، و الگوهای رفتاری گردش نغمات و سیر ملودی، با استفاده از سنجه های مربوطه می پردازد. مطالعه تطبیقی نشان می دهد که این دو در واحدهای ساختاری فواصل و اشل صوتی، دانگ بندی، درجات دارای نقش و جاذبه، و الگوهای گردش نغمات مرتبط با پرورش جاذبه مدال، شباهت بنیادین و کلان دارند.