تحلیل فرایند فردیت یابیِ نوروز در منظومه «گل و نوروز» بر اساس نظریه تفرّد یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند فردیت از دیدگاه یونگ نوعی پختگی و رشد روانی انسان است که در طی آن مرکز شخصیت از «من» به «خود» منتقل می شود و از آن جایی که آثار ادبی به دلیل غنای درونی و نشأت گرفته از ناخودآگاه جمعی،در کالبد انباشته از سمبل ها و استعاره ها،ساختارهای خودآگاه و ناخودآگاه، خواننده را در خود درگیر می سازد و خواه و ناخواه تحلیل کهن الگویی متن ادبی را می طلبد. در این مقاله سعی شده است منظومه ی «گل و نوروز» خواجوی کرمانی به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه تفرّد یونگ مورد نقد و بررسی قرار گیرد.سفر نوروز به سوی روم که در واقع نمادی از جست وجوی وی در روند فردیت روانی است و با اولین تکانه عشق به سوی روم شروع می شود، اساس داستان این منظومه را پی ریزی می کند و قهرمان داستان که در آغاز شاهزاده ای جوان و بی تجربه بود با فعال شدن کهن الگوی آنیما و ارسال فراخوانِ پیوستگی و یگانگی به قلمروِ خودآگاه روان قهرمان، روند فردیت یابی وی آغاز می شود و با هدایت پیرخردمند، گذر از مشکلات و سایه های درون و انعطاف پذیری پرسونا، بین خودآگاه و ناخودآگاه وی هماهنگی ایجاد شده و در نهایت فرایند فردیت و خودشناسی را با موفقیت به پایان می رساند.