مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
تمدن حقوقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
241-262
حوزههای تخصصی:
حق رهایی از «شکنجه» و «سایر رفتارهای غیرانسانی»، ازجمله حقوق بنیادینی است که در راستای حمایت از تن و جان آدمی شکل گرفته و بیان گر انسانی سالم در دو بعد پیش گفته است. در اکثر قریب به اتفاق اسناد بین المللی و به تبع آن ها قوانین داخلی کشورها، در کنار «شکنجه» به «رفتار یا مجازات های ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز»، بدون این که معیار دقیقی برای تفکیک این اصطلاحات بیان شده باشد، اشاره رفته است. با توجه به گستردگی موضوع، این نوشتار محدود به شناسایی معیاری برای احراز شکنجه از سایر رفتارها و نه مجازات های غیرانسانی ا ست. با مطالعه و تحلیل اسناد بین المللی عام، خاص و رویه قضایی مراجع بین المللی مشخص گردید که معیارهای متعددی برای تفکیک این سوءرفتارها ارائه شده است. ازجمله آن ها، معیار شدت است که با توجه به یافته های این پژوهش، معیاری صحیح تر به نظر می رسد. همچنین میزان شدت یک رفتار، خود تابعی از عوامل دیگر همچون سن، جنس بزه دیده و... است.
مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهر رضوانشهر)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
389 - 402
حوزههای تخصصی:
با توسعه روش های گوناگون در زمینه طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و آشکارسازی تغییرات به ویژه در دهه های اخیر انتخاب بهترین و صحیح ترین روش برای تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی در مناطق مختلف رشد روزافزونی داشته است. هدف اصلی این پژوهش مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در شهر رضوانشهر می باشد. بدین منظور هفت کلاس کاربری اراضی در شهر رضوانشهر (شامل مراتع، مناطق مسکونی، جاده، زمین های زراعی، رودخانه، مناطق ساحلی و جنگل) با استفاده از تصاویر ماهواره ای تعیین شدند. سپس نمونه های آموزشی از سطح منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، تصاویر گوگل ارث و بازدید میدانی جمع آوری شد. در مرحله بعد با استفاده از ویژگی های تصاویر کلاس های کاربری اراضی در محدوده مورد مطالعه تعیین و پس از مشخص نمودن میزان تفکیک پذیری کلاس ها طبقه بندی به صورت حداکثراحتمال (MLC)، ماشین بردار پشتیبان(SVM)، حداقل میانگین فاصله (MD) انجام شد. نتایج ارزیابی این سه روش نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان نسبت به روش های دیگر از دقت بیش تری (صحت کلی 60/92 ضریب کاپا 87/0 برای سال 2000 و صحت کلی 16/97 و ضریب کاپای 93/0 برای سال 2022) برخوردار است. بنابراین از نتایج این پژوهش می توان برای تهیه نقشه کاربری اراضی با دقت بالاتر با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان در کارهای ارزیابی محیط زیست و منابع طبیعی در مناطق با شرایط مشابه استفاده نمود.
تحلیل و شناسایی ظرفیت های ژئوتوریستی و ژئوموفوسایت های شهرستان خوی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
889 - 908
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم شکلی از گردشگری است که موجب رشد و پایداری جغرافیایی منطقه، محیط زیست، فرهنگ، میراث تاریخی و زیبایی شناختی آن و همچنین بهبود زندگی ساکنین آن منطقه می گردد. هدف از این پژوهش واکاوی پتانسیل های ژئوتوریستی و مقاصد ژئومورفولوژیکی شهرستان خوی با استفاده از مدل پائوولوا و دینامیکی می باشد. مدل دینامیکی به وسیله شاخص های ارزش علمی و ارزش های مازاد آن مکان ژئوتوریستی برآورد می شود. در این مدل رقابت پذیری مقاصد و پتانسیل های ژئوتوریستی شناسایی و عوامل رقابت پذیری تعیین می گردد. براساس مدل پائوولوا نتایج حاصل نشان می دهد منطقه ژئوتوریستی خوی با بیشترین امتیازدهی در عوامل مثبت ارتقا دهنده رقابت پذیری مقاصد ژئوتوریستی شامل ثروت طبیعی با امتیاز (5/8) بوده و بیشترین مقدار درمیان گویه های منفی رقابت پذیری، کسری بودجه و عدم وجود متخصصان ماهر با امتیاز (5) بیشترین تاثیر منفی را در جذب گردشگران در منطقه ایجاد می کند همچنین طبق نتایج حاصله از مدل دینامیکی باتوجه به بررسی ارزش های علمی و مازاد طبق نظر کارشناس و گردشگر نتایج حاصل نشان داد، بیشترین امتیاز از نظر ارزش علمی تنوع در اشکال ژئومورفولوژی دارای امتیاز 23/4 در بین کارشناسان بوده و دربین ارزش مازاد بیشترین امتیاز بامجموع امتیاز 14/4 از بین کارشناسان شاخص امکان سازماندهی برای برخی از رویدادهای فرهنگی خاص محاسبه گردید. بنابراین نتیجه گیری می شود با ارزیابی و شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی و توسعه توانمندی ها منجر به توسعه منطقه ژئوتوریستی خوی و جذب گردشگر خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی بهتر از نرم افزارهای جدیدتری هم چون هوش مصنوعی نیز استفاده گردد.
اربعین، استمرار تجلّی نفس قدسی امام معصوم
حوزههای تخصصی:
نفس از منظر دین و حکمای اسلامی جوهری الهی و دارای مراتبی چون نفس نباتی، حیوانی و انسانی است؛ و نفس قدسی را می توان از بالاترین مراتب نفس انسانی دانست. صاحب این نفس به دلیل رهایی از تعلقات و نیز پیراستگی از هرگونه رجس و پلیدی، به تدریج به مراتب عالی تری دست می یابد و دارای تجلیاتی در عالم هستی است. در واقع، این تجلیات نشان دهنده وساطت فیض الهی و نیز ارشاد و دستگیری بندگان خدا هستند که از جمله مسئولیت های پیشوایان معصوم و اولیای خاصه الهی به شمار می آیند. نفس قدسی به موجب خصایصی که دارد، توانایی تأثیرگذاری عمیق و منحصربه فردی در زندگی انسان ها دارد و تجلیات آن در عرصه های مختلف وجود محسوس است. این تجلیات قدسی که زمان و مکان در آن تأثیری نخواهد داشت، امروزه در رویدادی مانند زیارت اربعین به وضوح دیده می شود. این مراسم نمادی از اکمال ایمان و بندگی، تجدید عهد و پیمان با ولایت، احیای فرهنگ آزادی خواهی و قیام برای خداست. همچنین، آن می تواند به عنوان پلی برای اتصال مکتب عاشورا و مکتب ظهور تلقی شود؛ که در آن مؤمنان گرد هم می آیند و با تجدید ارتباط با اهداف والای دین، مسیر خود را در تحقق آرمان های الهی هموار می سازند. این تجلیات، به ویژه در زیارت اربعین، نشان دهنده یک حرکت جمعی و الهی در سطحی وسیع هستند.
ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تاکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تأکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران و اعتباریابی آن است. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع داده بنیاد بوده است. جامعه مورد بررسی متشکل از خبرگان، کارشناسان و مدیران باسابقه ای هستند که تجربه ارزنده ای متناسب با موضوع پژوهش حاضر داشته اند. تعداد 30 نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به مدل پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره برده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش نظام مند استراوس و کوربین انجام شد و برای اعتباریابی مدل از 10 شاخص مقبولیت کوربین و استراوس بهره برده شد. یافته ها: تحلیل داده ها مطابق تئوری داده بنیاد دربرگیرنده سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و طی آن داده های جمع آوری شده مرحله به مرحله انتزاعی تر شد تا درنهایت الگوی تحقیق به دست آمد. این مدل با محوریت مقوله های حریم روستاهای مجاور، بورس بازی زمین، تمرکز جمعیتی، مراجع تدوین و تصویب سیاست ها، خدمات و تسهیلات، کاربری ها، هویت شهروندی، محیط زیست، کشاورزی، عقلایی و تجربی بودن سیاست ها، روابط شهر و روستاهای مجاور و مهاجرت با مشخص کردن شرایط علّی، راهبرد، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها طراحی شد. اعتبار مدل نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: پس از تحلیل داده و استخراج و پالایش مفاهیم، تعداد 32 مقوله و 92 کدهای باز مفهومی استخراج گردید و درنهایت مدل نهایی پژوهش بر مبنای شروط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها و نتایج تدوین و ارائه گردید.
نقش رفتار سبز منابع انسانی در بهبود بهداشت محیطی در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
در این تحقیق بررسی نقش مدیریت سبز منابع انسانی در بهبود بهداشت محیطی در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب انجام شد. از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا یک پژوهش توصیفی پیمایشی با رویکرد مقطعی است. جامعه آماری شامل کارکنان مناطق نفت خیز جنوب (شرکت نفت) نمونه ای متشکل از 300 نفر انتخاب شده است. نتایج نشان داد که مدیریت سبز منابع انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر نگرش سبز دارد؛ مدیریت سبز منابع انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی سبز دارد؛ مدیریت سبز منابع انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر علاقه زیست محیطی دارد؛ نگرش سبز تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار سبز دارد؛ خودکارآمدی سبز تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار سبز دارد؛ علاقه زیست محیطی تاثیر مثبت و معناداری بر رفتار سبز دارد. نهایتا مشخص شد که رفتار سبز کارکنان تأثیر مثبت و معناداری بر بهداشت محیطی دارد.
جایگاه «سوژه شدنِ فرد مسلمان» در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
123 - 144
حوزههای تخصصی:
با دوران مدرن سوبژکتیویته در مرکز تأملات فلسفی قرار گرفت و براین اساس، تأمل فلسفی معطوف به کشف قواعد درست اندیشیدن و ساخت دستگاه های شناختی شد. در قرن بیستم تحولی مهم در مفهوم سوژگی رخ داد که می توان آن را گذار از «سوبژکتیویته» به «سوژه شدن» نامید. در این گذار، حقیقت های مبتنی بر اعماق معرفتی (سوژه ی حقوقی/گفتمانی) جای خود را به حقیقت گویی هایی می دهند که محصول مراقبت سوژه ها از خود و به تبع آن، اِعمال قدرت آن هاست. به عبارتی، سوژه های حقوقی/گفتمانی جای خود را به سوژه های اتیکال یا اخلاقی می دهند؛ سوژه هایی که به تعبیر فوکو به مثابه ی روشنفکرانی خاص، دغدغه خود را داشته و مدام در ساخت حقیقت به گونه ای جمعی مشارکت می کنند. در این مقاله با محوریت این پرسش که آیا رد پای چنین سوژه شدنِ فرد مسلمان را می توان در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای یافت؟ در پی آزمون این فرضیه هستیم که آتش به اختیار، رویکرد جهادی و انقلابی و روحیه مقاومت گرایانه، نمودهایی از مفاهیمی هستند که پای سوژه شدنِ فرد مسلمان را در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای باز می کنند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آتش به اختیار، رویکرد مقاومت گرایانه، جهادی و انقلابی محصول نسبتی است که میان آزادی و عدالت در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای برقرار می شود؛ در این نسبت است که فردِ مسلمان به مثابه سوژه ظهور و بروز می یابد. بدین معنا که با نیرویی که سوژه ها از نسبت درون ماندگار آزادی و عدالت اسلامی می گیرند هم می بایست به مثابه ی روشنفکرانی خاص از خود مراقبت کنند و هم با اِعمال قدرت ضمن پیشبرد هم زمان آزادی و عدالت اسلامی، در ساخت حقیقت به گونه ای جمعی مشارکت نمایند.
A virtual-reality (VR) cognitive pupillometry analysis of auditory and visual phonemic awareness tasks involving ‘th’ sound variations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rooted in the Cognitive Load (CL) and Dual Coding theories, this sequential explanatory study examined the CL levels experienced by 36 available Iranian pre-intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners in auditory and visual Phonemic Awareness Tasks (PATs). The PATs focused on 'th' sound variations that were specifically challenging for Persian speakers of English. Participants were divided into two equal groups. The first group underwent auditory and visual PATs (i.e., picture sorting and word discrimination). The second group faced auditory PATs only (i.e., rhyme recognition and sound isolation) structured around voiced and voiceless ‘th’ sounds. In the qualitative phase, 8 participants were randomly interviewed to discover the potential reasons behind various levels of CL measured in certain PATs. A Virtual Reality (VR) cognitive pupillometry analysis was performed for two groups in an immersive VR environment using VR Head-Mounted Displays (VR-HMDs) and Tobii Nexus software, followed by thematic analysis. GazeMetrics strategies were employed to validate and ensure the reliability of the data collection process. The quantitative results demonstrated (a) no critical differences regarding the CL experienced by the participants in each group concerning voiced vs. voiceless’ th’ PATs and (b) higher levels of CL (increased pupil diameter, decreased blink rates, and increased gaze pattern or fixation duration) among participants in the auditory PATs group compared to the ones in the auditory and visual PATs group. Besides, qualitative findings identified the following factors as the most probable causes of the observed differences in CL levels among participants: (a) segmental differences, (b) phonological transfer, (c) phonological fossilization, (d) working memory constraints, (e) cognitive flexibility, and (f) task delivery methods. This study contributes to cognitive phonology, phonological processing, perceptual-motor language functions, and English material development.
Probing into the Effects of Computerized Dynamic Assessment on Grammar Learning: The Mediating Role of Working Memory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۲, ۲۰۲۴
107 - 128
حوزههای تخصصی:
This study investigates the impact of computerized dynamic assessment (C-DA) on grammar learning among Iranian EFL learners, focusing on the moderating role of working memory (WM). A nonrandomized pretest-posttest control group design was employed, with 60 male learners aged 17 to 18 divided into experimental and control groups. The participants were assessed using the Oxford Quick Placement Test (OQPT) to determine language proficiency and a researcher-made test to measure knowledge of past perfect tense. The intervention involved C-DA sessions conducted via the Google Meet platform for the experimental group, while the control group received traditional teacher-fronted lessons. Results from independent-sample t-tests and one-way between-groups ANOVAs revealed a significant improvement in grammar learning among the experimental group compared to the control group. However, no discernable difference was found in the performance of high and low WM learners in response to C-DA. These findings highlight C-DA's potential as a practical instructional approach for grammar learning in EFL contexts. They underscore the need for further research to explore its utility across different learner profiles.
Bridging Cultural Divides: A Comparative Analysis of AVR and Conventional Approaches in EFL Teacher Professional Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Highlighting the inseparable link between language, culture, and technology in English as a foreign language education, this qualitative exploratory study examined the impact of cultural and multicultural awareness on Iranian EFL teachers’ professional development within augmented virtual reality (AVR)-based and conventional teacher education programs. Thus, 28 EFL teachers participated in semi-structured interviews and reflective inquiries following eight-week training courses. Data analysis was done manually via qualitative thematic analysis and by MAXQDA according to Guskey’s (2002) professional development model. Consequently, seven themes for the conventional group (maintaining a culturally responsive environment, enhanced teachers’ behavior, curriculum improvement, creative ideas, enhanced skills, efficient communication, and preparing students for effective communication) and five themes for the AVR group (experiencing authentic material and environment, accessibility features, less interactivity in the classroom, teachers’ passion and confidence improvement, and less cultural boundaries) were extracted. The study highlighted the crucial role of cultural and multicultural immersion and adaptive teaching strategies in creating culturally responsive environments. This approach equipped EFL instructors to address diverse student needs and foster inclusive learning spaces effectively. Moreover, the AVR technology deepened cultural immersion and supported modern teaching approaches, enhancing educators' ability to engage with diverse cultural classrooms. Despite the observed improvements in trainees’ passion and confidence, a need for reconsidering technological aspects in contemporary teacher education was identified. Ultimately, the findings offered pedagogical implications for EFL teacher education and teacher trainers to equip teachers with the necessary skills to address cultural and multicultural challenges in EFL teaching and stimulate their professional growth.
Writing Assessment Literacy in an EFL Context: Insights from Iraqi Kurdish Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Assessing learners’ writing is one of the primary responsibilities of English language teachers. Nevertheless, research on teachers’ writing assessment literacy (WAL) is scarce. To this end, this study a) explored Iraqi Kurdish EFL teachers’ writing assessment knowledge, beliefs, and practices and b) examined assessment strategies they employ to assess learners’ writing ability and the feedback they provide on learners’ writing performance. Data were collected from language teachers in the Kurdistan Region of Iraq (N=80), who taught at universities, institutes, and schools, utilizing a modified version of the WAL questionnaire consisting of five sections, including teachers’ demographic information, assessment strategies, knowledge of WAL, beliefs about WAL, and practices concerning WAL. Semi-structured interviews were conducted with a group of volunteer teachers (N=10). The findings highlighted teachers’ insufficient knowledge of writing assessments. A significant mismatch was found between teachers’ stated beliefs and their practices in the use of formative and summative assessment. The teachers had positive beliefs toward formative assessment; however, they preferred using summative assessment. The qualitative findings further pointed to a significant knowledge gap among teachers regarding specific terminologies, such as formative and summative assessment, as well as scoring rubrics. Finally, the results indicated that teachers used various feedback types to improve learners’ writing skills. The findings emphasize the need to improve teachers’ writing assessment literacy in order to bridge the gap between teachers’ beliefs and their practices of writing assessment.
Evaluating the Comprehensive Pattern of the Supreme Leader’s Management of Political Challenges and Crises(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since its establishment, the Islamic Republic of Iran has faced various political challenges. In some instances, certain crises appeared sufficient to topple the regime, yet through crisis management by Iran''''''''s leaders, conditions eventually led to the stabilization of the revolution. The present study aims to explore the methods of the Supreme Leader and the model for addressing the political challenges of the Islamic Republic. The main research question is: ‘Does the Supreme Leader have a comprehensive model for managing political crises?’ To this aim was used qualitative-descriptive method, employing document analysis and targeted sampling through interviews with experts. Content analysis of these interviews has also been conducted to identify the components of the research. Results: The study of methods and actions within the framework of crisis leadership was conducted based on indicators of control, mobilization, spiritual influence, and informed management of events. After interviews with experts, the findings were categorized into four levels: Preventive measures and challenge identification, decision-making, confrontation and management of challenges and crises, shaping awareness and conceptualization, learning, and delineating crisis lessons. Key components include: Macro-level policymaking, information assessment and awareness, management of destabilizing events, decisive confrontation with crisis-inducing factors and conditions, leadership of public opinion, clarification of citizens’ and institutions’ responsibilities, utilization of the spiritual influence of the Supreme Leader, discourse formation, conceptualization, education, foresight, and further elaboration.
The Objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in the Thought of Imam Khomeini and Sadr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the wake of the social and scientific developments of the modern era in Europe, Muslim thinkers have been seeking a new method of ijtihad (independent reasoning) in order to adapt Islam to the changes of the time or to produce new Islamic jurisprudential rulings for the emerging social transformations. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in ijtihad has been a way for the flourishing and dynamism of jurisprudence and providing appropriate responses to new issues. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah is more prominent in the views of jurists who have had a social and governmental approach to the religion of Islam. Imam Khomeini and Sayyid Muhammad Baqir Sadr are among these jurists. In this research, using the descriptive method and library data collection, the following questions have been addressed: ‘What position the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah have in the thought of Imam Khomeini and Sadr?’ and ‘What are the differences and similarities with the views of Sunni jurists?’ The result indicated that Imam Khomeini has presented novel views with regard to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah, and his attention to the objectives of Shariʻah in the process of inference has been effective both in the expansion and deepening of jurisprudence. Sadr, too, based on definitive rational methods, seeks to find and uncover the ultimate goals of Shariʻah, and for this purpose, he distinguishes the objectives of Shariʻah from its aims. The common point between the views of Sunni jurists and Imam Khomeini and Sadr in enumerating the objectives of Shariʻah is the establishment of social justice and the preservation of the social system, and the difference is in the attention to the preservation of religion as one of the objectives of Shariʻah in the view of Shi'a jurists.
تأثیر انقلاب اسلامی بر فرهنگ سیاسی ایران با تأکید بر نقش تمدنی فرهنگ شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
161 - 185
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی در سال 1357، به شکل گیری نظام ارزشی جدیدی در ایران منجر شد. تحولات گسترده ای در سطح نخبگان سیاسی، ساختارهای اجتماعی و مناسبات میان افراد، در جامعه ایجاد و موجب تحول فرهنگ سیاسی ایران شد. این مقاله با بررسی رابطه دو متغیر انقلاب اسلامی و فرهنگ سیاسی ایران، سؤال اصلی خود را این گونه مطرح می کند: «چگونه انقلاب اسلامی بر فرهنگ سیاسی ایران، در مقطع زمانی 1357 تا 1368، تأثیر گذاشته است؟» در سال های بعد از انقلاب اسلامی، تطابق هنجارها و ارزش های نخبگان سیاسی و مردم، موجب افزایش حداکثری مشروعیت نظام سیاسی شد و مشارکت عمومی و سیاسی مردم در حمایت از نظام سیاسی گسترش یافت. مشارکت به صورت توده ای بود؛ اما از منظر فرهنگ سیاسی، مردم بر این باور بودند که توانایی تأثیرگذاری بر فرایند سیاسی را دارند. تأکید نوشتار پیش رو بر این است که انسجام اجتماعی قوی در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی، از آموزه های شیعه تأثیر پذیرفته است. باوقوع انقلاب اسلامی، عناصر، مفاهیم و نمادهای فرهنگ و تمدن شیعی در سطح جامعه بازتولید شدند و این امر موجب گسترش تعاون، ممهای همبستگی و حاکم شدن مناسبات غیرپولی در شبکه روابط اجتماعی شد. همچنین کارکرد مثبت دین در صورت بندی اجتماعی- سیاسی ایران آشکار شد. این پژوهش بارویکردی انتقادی و روش کیفی (توصیفی-تحلیلی) سامان یافته و مطالب به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است.
تربیت سیاسی و تبیین نقش آن در تمدن سازی نوین اسلامی: بسترها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی نوین اسلامی دغدغه و خواسته ای است که آیت الله خامنه ای از آن به عنوان آخرین مرحله از فرآیند تکاملی جامعه اسلامی یاد کرده است. اما رسیدن به این سطح از تکامل، نیازمند مقدماتی است که این مقاله در صدد تحلیل آن می باشد. مطالعات موجود در این زمینه گرچه بر وجه کلی تربیت سیاسی پرداخته اند؛ اما مقاله ی حاضر اصلی ترین مقدمه آن را در انسان سازی و تربیت اجتماعی و سیاسی افراد جامعه می داند. این تحقیق داده های لازم را از منابع معتبر گردآوری کرده و با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تبیین امکان تمدن سازی نوین اسلامی با اولویت تربیت سیاسی در قالب مراحل نمادی، توصیفی، استدلالی، نظریه پردازی و نهادسازی پرداخته و با طرح بسترها و موانع آن به این نتیجه رسیده است که این امر محقق نخواهد شد مگر این که نه تنها مصادیق عینی (نمادها و نهادهای) از قبل موجود بومی و بلکه موارد عاریتی آن در چهارچوب ذهنیت و دانش بومی، اما متناسب با اقتضاءهای جدید و جهانی شده، مورد توصیف، تبیین مستدل و نظریه پردازی مجدد قرار گیرد تا نهادهایی جدید با کارکردهای متناسب با جامعه اسلامی و ایرانی تولید یا بازتولید شوند.
چارچوب طراحی نظام عادلانه برای تمدن نوین اسلامی (مبتنی بر نظریه عدالت ولایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری عدل انگیزه ی فطری مردم است که این انگیزه درونی با ولایت (پیوند بین مردم و امام) به انگیزه و اراده جمعی (پیشرفت) تبدیل می شود. در نظریه عدالت ولایی، کنشگر (فرد عادل و جمع عادل)، کنش پذیر (جامعه) و کنش (طراحی نظام عادلانه)، تبیین شده و مبنای محکمی از مفهوم و ماهیت عدالت و چگونگی اقامه آن ارائه شده که می تواند مبنای عمل مردم به ویژه برای طراحی نظام عادلانه در تمدن نوین اسلامی باشد. برای طراحی نظام عادلانه در هر حوزه، باید نظام واره مسائل مرتبط با عدالت را تعیین کرد. سؤال مطرح شده این که گام های لازم برای طراحی نظام عادلانه در هر مسئله چه باید باشد؟ هدف این تحقیق، تدوین چارچوب طراحی نظام عادلانه در تمدن نوین اسلامی است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، استفاده از پنل خبرگی است.
یافته ها: حاصل پژوهش حاضر این است که در هر مسئله، برای اقامه عدل ده گام را باید طی کرد: 1. تبیین مسئله 2. فهم عمیق دینی (از قرآن و عترت) 3. تعیین حقوق و تکالیف ذی حقان و معیارهای رضایت عمومی 4. بررسی راه حل ها و انتخاب راه حل مناسب (با استفاده از تجارب بشری) 5. تدوین قواعد عادلانه: مبنا مساوات، متناسب - با تعیین معیار و میزان تفاوت و ابزار سنجش آن - و مکمل 6. طراحی فرآیندهای منصفانه، ساختار متوازن و متناسب و معیارهای شایستگی و صلاحیت مدیران و کارشناسان 7. طراحی ابزار یا سامانه کارآمد با اطلاعات صحیح و کامل 8. مرور طراحی با خبرگان، نهایی سازی با ذی حقان، اجماع سازی با متولیان 9. اقامه عدل (قسط)/ اجرای طرح 10. ارزیابی و اصلاح.
بررسی تطبیقی رمزگذاری افعال و عبارات اشاره ای و ماهیت تعاملی آن ها در زبان فارسی با تحلیل روایات «داستان قورباغه» و «آلیس در سرزمین عجایب» و یک مجموعه فیلم کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ن گونه که ماتسوموتو و کاواچی (2017) اظهار داشته اند، اشاره در واقع یک خطِ مسیر به اضافه یک زمینه مشخص (یعنی گوینده) است و از این جهت از نظر مفهومی با مسیرحرکت متفاوت است. در واقع، عبارات اشاره ای مجموعه ای از رفتارهای متمایز از عبارات جهتی (به عنوان مثال، Up در انگلیسی)، خطِ مسیر (به عنوان مثال، TO)، یا خط سیر به اضافه انطباق (به عنوان مثال، INTO) را نشان می دهند و بنابراین درخور مطالعات جداگانه ای می باشند. در این مقاله بر آنیم تا افعال و عبارات اشاره ای را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. به این منظور، پس از بررسی الگوی واژگانی شدگی در فارسی که عموماً مبتنی بر تحلیل داستان تصویری قورباغه (مه یر ، 1969) و ترجمه فارسی رمان آلیس در سرزمین عجایب (کارول ، 1865) است، بررسی خواهیم کرد که عبارات اشاره ای در مقایسه با زبان های انگلیسی، ژاپنی و تایلندی (ماتسوموتو و همکاران ، 2017) به چه صورت در زبان فارسی رمزگذاری می شوند وعلاوه بر نقش فضایی ای که توسط ماتسوموتو و همکاران (2017) در خصوص این مؤلفه ها گزارش شده است، ماهیتی تعاملی نیز دارند یا خیر. آن چنان که نتایج این تحقیق نشان می دهند سخنوران زبان فارسی هنگامی که حرکت صرفاً به سمت گوینده نباشد (جهت فضایی) و در حیطه او که توسط محدودیت های قابل رؤیت بودن و تعامل تعریف می شود نیز باشد و همچنین زمانی که حرکت با یک رفتار تعاملی مانند سلام کردن به گوینده همراه باشد از این افعال اشاره ای با بسامد بیشتری استفاده می کنند که این موضوع بازتأییدی رده شناختی بر نتایج آکیتا و ماتسوموتو (2017) می باشد.
اثربخشی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
85 - 99
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر سرزندگی تحصیلی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان انجام شده است. پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه هشتم آموزش و پرورش منطقه 15 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه آماری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به کارگرفته شد و دو کلاس یکی گروه آزمایش (32 نفر) و دیگری گروه کنترل (32 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992) با روایی صوری و پایایی در بازآزمایی (0/73) و آلفای کرونباخ در انگیزش درونی (0/84)، بیرونی (0/86) و بی انگیزگی (0/67) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) با روایی همبستگی هر گویه با نمره کل0/54 تا 0/64 و آلفای کرونباخ 0/77، ابزارهای پژوهش بودند. الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی را معلم برای یک سال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا کرد و گروه کنترل این الگوی تدریس را دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد انگیزش درونی (0/05> 50/057P=(54و1) F)، انگیزش بیرونی (0/01>37/103P =(54و1)F) و بی انگیزشی (0/01>56/751P =(54و1)F) و سرزندگی تحصیلی (0/01> 62/514P = (54 و1)F) به صورت معنادار تحت تأثیر اجرای الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی قرار گرفته اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی، بی انگیزشی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است.
تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی: الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
152 - 187
حوزههای تخصصی:
خود انتظامی به عنوان یک رویه نظارتی در حرفه حسابرسی، شیوه ی اعمال کنترل کارآمد بر رویه های انجام وظایف حسابرسان باهدف برآورده ساختن انتظارات ذینفعان تلقی می شود. هدف این مطالعه، تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی براساس الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم است. این مطالعه از نظر روش شناسی جمع آوری داده ها ترکیبی است.بنابراین ابتدا از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و استفاده از رویکرد گلیزر، تلاش گردید تا ابعادِ توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی تعیین گردد و سپس پایایی آن با هدف تعیین حدِ اجماع نظری از طریق تحلیل دلفی فازی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش کمی پژوهش نیز از الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم بهره برده شده است، زیرا هدف در این بخش تبیین ابعاد شناسایی شده جهت تعیین مهمترین محور توسعه کارکرد خود انتظامی در حرفه حسابرسی می باشد. در این پژوهش در بخش کیفی 13 نفر از خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان دارای بیش از 5 سال سابقه تجربه به عنوان جامعه آماری مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی طی 13 مصاحبه از وجود 39 مضمون؛ 8 مولفه و 3 مقوله در قالب یک مدل هشت بعدی حکایت دارد. نتایج در بخش کمی پژوهش براساس ماتریس استنتاج فازی تودیم و تعیین وزن نهایی هریک از معیارهای پژوهش، از انتخاب خودکارآمدی حسابرسان به عنوان مهمترین محور توسعه کارکردهای خود انتظامی در حرفه حسابرسی حکایت دارد. طبق نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، خودکارآمدی حرفه ای در حسابرسان به دلیل وجود انگیزه های فردی و تمرکز بر قابلیت های مهارتی و تخصصی، باعث تحریک توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی می شود.
نقد مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی در شناخت اوصاف الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
قاضی سعید قمی یکی از نمایندگان مهم الهیات سلبی است. وی بر اساس مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی خاص خویش همچون مباینت تام میان خالق و مخلوق در ذات، صفات و افعال، شناخت اوصاف الهی را به نحو ایجابی رد کرده و به عدم توصیف ذاتی خداوند روی آورده و تفسیر سلبی و فعلی صفات را مطرح کرده است. وی همچنین برای رهایی از اتهام تعطیل عقل از شناخت خدا، راه های دیگری را، به جز راه اثباتی، برای معرفت حق تعالی ارائه داده است؛ ازجمله شناخت سلبی و شناخت اقراری و مقایسه ای و نیز شناخت خداوند به خودش. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی و انتقادی است و مسئله تحقیق، واکاوی مبانی دیدگاه قاضی سعید قمی است، بدین صورت که با تحلیل مبنایی نظریه وی در اوصاف الهی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی دیدگاه وی را که درواقع اساس نظریه اوست، به دست آورد و رابطه میان این دیدگاه و آن مبانی را تبیین نماید. یافته های تحقیق، نشان دهنده وارد بودن برخی اشکال ها به این دیدگاه با توجه به مبانی مذکور است.