مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴٬۱۸۱ تا ۵۴٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
آفاق علوم انسانی سال ششم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۶۰
73-92
بررسی رابطه بین باورهای معنوی و ویژگی های شخصیتی پرستاران شهر تهران
نیروی انسانی ماهر و کارآمد، پر بهاترین دارایی هر کشور است و کارایی و اثربخشی سازمان ها به کارایی نیروهای انسانی آن بستگی دارد. از ملزومات هر سازمانی، بررسی عوامل مرتبط با عملکرد نیروها در جهت ارتقای کارایی می باشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین باورهای معنوی و ویژگی های شخصیتی پرستاران بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی از نوع همبستگی بود. از میان پرستاران شهر تهران 120 نفر که از لحاظ جنسیت، رده سنی، تحصیلات، وضعیت تأهل و سابقه خدمت، همگن سازی شده بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه-های باورهای دینی گلاک و استاک (1965) و عامل های شخصیتی کوستا و مک کری (1985) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد بین باورهای معنوی و روان رنجورخویی رابطه منفی و معنادار در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین بین باورهای معنوی با گشودگی و وظیفه شناسی در سطح 01/0 و با برون گرایی و مقبولیت در سطح 05/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد سوق دادن پرستاران به سمت باورهای دینی می تواند مانع بروز و پیشگیری بسیاری از بیماری های روان شناختی گردد.
آثار حقوقی و کیفری ازدواج سفید در ایران
یکی از مهم ترین چالش های عصر حاضر در جوامع مختلف خصوصاً کشور ایران، ازدواج سفید بوده، رابطه ای که بدون در نظر گرفتن قواعد شرعی، اسلامی و اخلاقی در حال گسترش است و اصولاً وقتی زن و مردی فقط به دلایل شخصی خودشان زیر یک سقف رفته و بدون ثبت رسمی و قانونی و حقوقی در کنار هم زندگی می کنند و به عبارت بهتر هم خانه می شوند به آن ارتباط ازدواج سفید گفته می شود که همواره به دلیل نداشتن ارکان ازدواج صحیح شرعی از نظر فقهی و قانونی اساساً باطل است. از منظر حقوقی ازدواج سفید منطبق با هیچ یک از نهادهای ازدواج رسمی در ایران نبوده و از منظر کیفری نیز جرم انگاری این پدیده به دلیل اصل حداقلی بودن حقوق جزا و ورود به حریم خصوصی قابل قبول نبوده و طبیعتاً وقتی قانون این ازدواج را جرم می داند هیچ گاه مسئولیت حقوقی و مدنی آن را نیز عهده دار نیست و با تبعات آن نیز مانند جرم برخورد خواهد کرد. قرار گرفتن این پدیده در قالب جرایم بدون بزه دیده و عدم امکان شناسایی مرتکبان، روند کشف، تعقیب، رسیدگی و مجازات را دچار مشکل می سازد. از دیدگاه کارشناسان، عمده دلایل گرایش افراد به این نوع رابطه، سهولت انجام عمل ازدواج سفید است که به دلیل تغییرات فرهنگی در اثر پیشرفت ارتباطات و برخورد فرهنگ های جوامع مختلف بنا به دلایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی به وجود آمده است. بنابراین در نظام حقوقی ایران، ازدواج سفید نه تنها از مشروعیت قانونی بر خوردار نیست بلکه در صورت احراز، مجازات کیفری مانند حد و تعزیر در پی دارد.
بررسی حقوقی حمایت از حقوق زنان کارگر طبق حقوق بین الملل کار
اشتغال زنان همپای عصر صنعتی مهم تر شد؛ زیرا زنان در نیل به استقلال مالی، هویّت شخصی، مشارکت اقتصادی و مانند آن به کار در خارج از خانه اهمیت بیشتری داده اند. علاوه بر این، نیاز جوامع صنعتی و حتی کشورهای رو به رشد به کار زنان، آنان را به کار تشویق کرده است. امروزه یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی مساله رعایت حقوق زنان و حفظ منزلت والای آنان و پرهیزاز برخوردهای تبعیض آمیز و مبتنی بر جنسیت با زنان است. در همین راستا دولت ها و سازمان های بین المللی،کنوانسیون ها و اسناد بین المللی مهمی را که همگی در جهت نفی هر گونه تبعیض علیه زنان و احقاق حقوق آنان و حمایت از حقوق زنان کارگر هستند، تدوین کرده و به تصویب رسانده اند. معاهدات عام بین المللی هرکدام به نحوی حقوق زنان کارگر را مورد تأکید قرار دادند. بنابراین هدف ما از این پژوهش، بررسی حقوقی حمایت از حقوق زنان کارگر طبق حقوق بین الملل کارمی باشد.
طبیعت گرایی یا مضمون هستی شناختی؟ فیزیکالیسم و ذهنیت بنیادی: یک رویکرد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
154 - 185
حوزههای تخصصی:
بیشترِ فیزیکالیست ها بر این باورند که فیزیکالیسم دیدگاهی است که اساساً وجود ذهنیت بنیادی را چه در قالب جوهر و چه در قالب ویژگی رد می کند. بنابراین، با توجه به این که فیزیکالیست ها عمدتاً از پسینی بودن فیزیکالیسم نیز دفاع می کنند، به نظر آن ها اگر در نظریه علمیِ (فیزیکیِ) آینده، ذهنیت بنیادی به عنوان مفهومی فیزیکی پذیرفته شود، فیزیکالیسم اِبطال خواهد شد. در مقابل، برخی فیلسوفان هم هستند که باور دارند که هسته اصلیِ فیزیکالیسم تسلیم بودن در برابر متافیزیکِ علم (مخصوصاً فیزیک) است؛ آن چه می توان آن را علم گرایی خواند و ربط وثیقی با طبیعت گراییِ روش شناختی دارد. از این رو، طبق نظر این گروه، اگر فیزیک دانان در آینده، ذهنیت بنیادی را به عنوان بخشی از نظریه فیزیکی بپذیرند، فیزیکالیسم اِبطال نمی شود و فیزیکالیست ها به طور سازگار ذهنیت بنیادی را به عنوان امری فیزیکی خواهند پذیرفت (یا باید چنین کنند). در این مقاله، استدلال می کنم که شواهد تاریخی به نفعِ تلقی دوم از فیزیکالیسم است. نخست، برخی شواهد تاریخی را برمی شمرم که به نظر می رسد نشان می دهند که ریشه تاریخیِ فیزیکالیسم، شکست آن دسته از تبیین ها – شبه تبیین ها – بوده است که با توسل به هستنده های غیرفیزیکیِ فوق طبیعی عرضه می شده اند. دوم، نشان می دهم که در برخی از نخستین تحلیل های مادی گرایی –سَلَف تاریخیِ فیزیکالیسم– در ابتدای قرن بیستم، فیلسوفان این دیدگاه را در سایه همان ریشه تاریخیِ مذکور می فهمیده اند.
In-between History and Memory: Leslie Marmon Silko’s Fictional World(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Leslie Marmon Silko, an American Indian writer, is one of the pioneers of literary renaissance in Native American literature. Her works are focused on cultural identity, the Native people’s struggle to preserve their past and culture by means of storytelling. This article focuses on Silko’s fictional world as both fiction and history. Moreover, it deals with the cultural trauma ingrained in the Indigenous people’s collective memories, which have shaped Silko’s imagined geography in her works. Regarding the theoretical axis of discussions concerning history, historiography and emplotment of history, this article uses theories of Hayden White to explore the place of historiography in narrative. Furthermore, it applies the critical arguments concerning cultural trauma proposed by Jeffrey C. Alexander. The research proves that Silko and her characters are haunted not by the desire for history, or the past itself; but rather, they are haunted by the desire for the act of historical recollection and the process of remembering and surviving. Finally, this article shows that Silko, as a historical figure with certain literary-historiographical ambitions, reconstructs her cultural heritage and cultural identity through storytelling and fictionalizes history to give voice to her silenced land, past and history, and dismantle the dominant Euro-American historiography.
مدارای اجتماعی در جامعه فردگرا: مطالعه تأثیر فردگرایی بر مدارای اجتماعی جوانان در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای فردگرای امروز که گروه ها، نهادها، هویت ها و نگرش های متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگ ها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکل گیری خشونت و تعارضات در جامعه دارای تنوع فرهنگی می شود. ازاین رو، این مقاله به مطالعه رابطه فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان جوانان شهر بجنورد پرداخته است. در این مقاله، 825 نفر از جوانان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی و روایی آن با روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافته ها نشان می دهد بین فردگرایی اخلاقی و مدارای اجتماعی، فردگرایی افراطی و مدارای اجتماعی، و همچنین بین فردگرایی اخلاقی/ فردگرایی افراطی و ابعاد سه گانه مدارای اجتماعی (مدارای سیاسی، مدارای هویتی و مدارای رفتاری) رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از ضریب رگرسیونی نشان می دهد که فردگرایی اخلاقی و فردگرایی افراطی حدود 34 درصد واریانس مدارای اجتماعی را تبیین می کنند. بنابراین با رواج یکی از پیامدهای فرهنگی مدرنیته، یعنی فردگرایی، مدارای اجتماعی در جامعه افزایش می یابد.
سویه های اجتماعی طنز دراماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
57 - 73
حوزههای تخصصی:
قدمت طنز در غرب، به آغاز فعالیت های نمایشی یونان باستان و سپس روم باستان باز می گردد و در شرق، در نزد شاعران بزرگی همچون رودکی، سنایی، انوری، سعدی، حافظ، مولوی و دیگر شاعران به فراوانی قابل مشاهده است. نکته مهم در این متون، پذیرش آنها به عنوان نوعی بیان ادبی، به قصد اصلاح امور است و صرفاً تفنن و تسلط بر ادبیات، مورد نظر نیست. پیشرفت ادبیات، مدیون توجه به متن جامعه است. سیر و روند نظریه های ادبی نیز نشان می دهد، طنز زبان «کردار و کنش» است. این نوع نگاه به طنز، مخاطب و جامعه را آماده کنش و تغییر رفتار می کند و طنز را کنشی دیالکتیک وار در متن جامعه می داند، که بر رفتار مخاطب تأثیر می گذارد و او را آماده پذیرش تغییر می کند. براساس این معیار، بسیاری از مطالب خنده دار طنز نیستند؛ چرا که ما را به کنش و تغییر وانمی دارند و هیچ گونه وضعیت دراماتیک و سویه اجتماعی در آن ها مشاهده نمی شود.در این مقاله تلاش شده است، سویه های اجتماعی طنز دراماتیک، به روش اسنادی بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، امروزه ترکیب طنز با تراژدی، با حوصله بشر سازگارتر است و انسان ها با آن بیشتر به تغییر و تفکر و آرامش می رسند. با این ملاحظات، طنزِ کسی قوی تر است که تراژدی را خوب می فهمد و کسی طنز را خوب می فهمد که تا مرز تراژدی رفته و برگشته است.
سوپرمن و سرمایه داری متأخر (تولید و بازتولید ایدئولوژی در روایت های ابرقهرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز، چنان که می نماید، جهان دچار انسداد فرهنگی-سیاسی حادی شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی نقش اجتماعی دو رسانه ادبیات و سینما برای پژوهشگران حوزه مطالعات میان رشته ای اهمیت بسیاری پیدا می کند. پژوهش حاضر، با تمرکز بر شخصیت سوپرمن و یکی از آخرین اقتباس های سینمایی با محوریت این ابرقهرمان، یعنی سوپرمن: پسر سرخ (2020) و کتاب مصوری (2003) که فیلم از آن اقتباس شده است، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش ادبیات و سینما، به ویژه روایت های ابرقهرمانی، در بازتولید وضع سیاسی-اجتماعی موجود در جهان می پردازد. بر این اساس، این بررسی تأملی است بر عناصر زیبایی شناختی و نقش فرهنگی این دو رسانه. یافته های این مطالعه نشان می دهند که جریان اصلی سینما و ادبیات اغلب در امتداد وضع موجود در حرکت بوده و ایدئولوژی رایج را تثبیت می کنند؛ همچنین، توضیح می دهند که این دو رسانه چگونه می توانند مهم ترین عرصه های مبارزه فرهنگی علیه وضع موجود نیز باشند و راه هایی برای برون رفت جوامع از این چرخه بازتولید و گسستن این انسداد فرهنگی-سیاسی پیشنهاد کنند.
حکم بی حس کردن عضو مقطوع در حدّ سرقت
مسئله جواز و عدم جواز استفاده از بی حسی در فرایند اجرای حدود شرعی موضوع این مقاله است که با هدف بررسی مبانی فقهی بی حس کردن اعضا هنگام اجرای حدود اسلامی و مطالعه آرای موافقان و مخالفان در اجرای حدود اسلامی و مطالعه آرای موافقان و مخالفان و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بررسی دیدگاه های فقهای شیعه امامیه صورت گرفت انجام شده است. این مسئله از جمله مسائل مستحدثه ای است که فقهای متقدم متعرض آن نشده اند اما شاید بتوان گفت که از فقهای متأخر نمی توان کسی را یافت که در مورد آن اظهار نظر نکرده و حکم شرعی آن را تبیین نکرده باشد؛ بنابراین در خصوص موضوع این مقاله تحقیقات زیادی صورت گرفته منتها در ضمن تحقیقات فقهی دیگر منتشر شده است و معدود مقالاتی هم که در این زمینه وجود دارد بسیار موجز هستند. امتیاز این مقاله نسبت به تحقیقات مشابه گذشته، بررسی موضوع و مطالعه آراء و ادله موافقان و مخالفان به صورت منسجم و نسبتاً جامع است؛ اما نکته مهم در این مسئله اختلاف فتواهایی است که با توجه به عدم بیان حکم آن از جانب شارع مقدس از سویی و توجه به حکمت و علل اجرای حدود از سویی دیگر صورت گرفته است. در این مقاله تلاش کرده ایم تا اقوال موافقان و مخالفان جواز به کارگیری مواد بی حس کننده در اجرای حدود شرعی با ذکر ادله آنان بررسی گردد.
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
137-161
حوزههای تخصصی:
شاعران فارسی زبان در شبه قاره هند نیز همانند ایران، آثاری گران سنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشته اند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومه حماسی رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سده یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نام های «رام» و «سیتا» است. این منظومه سرشار از عاطفه و صورخیال شاعرانه است؛ به همین سبب می توان آن را در ذیل منظومه های غنایی جای داد. در متون تاریخ ادبیات، رامایانا یکی از آثار حماسی هندوستان معرفی شده است؛ اما برخورداری از مضامین عاشقانه و نبودِ عناصر سازنده حماسه در این اثر سبب شده است که رامایانای ملامسیح تاحدّ تأمل برانگیزی از زمره آثار حماسی خارج شود. علاوه بر آن، مفاهیم و مضامین تعلیمی نیز در این اثر بسامد بالایی دارد و تاکنون پژوهشی به طور ویژه مضامین تعلیمی را در منظومه رامایانای ملامسیح پانی پتی بررسی نکرده است؛ ازاین رو نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا در مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای و خوانش بیت به بیت اثر یادشده، ضمن تحلیل مضامین تعلیمی این منظومه، به چرایی بازتاب این قبیل مضامین در آن بپردازند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در این منظومه، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی وجود دارد که شاعر آن ها را به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است.
بررسی بنیادگرایی در آسیای مرکزی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
74-95
حوزههای تخصصی:
گروه های اسلامی از بازیگران تحولات دهه 1990 در آسیای مرکزی بوده اند. این گروه ها به بهره گیری از ریشه های عمیق باورها و تمایلات اسلامی در منطقه، تلاش های وسیعی را سازمان داده اند. سوال پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری شده با اسناد کتابخانه این است که بنیادگرایی اسلامی چه تأثیر بر امنیت در آسیای مرکزی دارد؟ فرضیه پژوهش در پاسخ به سؤال مطرح شده این است که بنیادگرایی دینی عامل اصلی در تأثیرگذاری بر امنیت آسیای مرکزی نیست؛ ولی نفوذی مشخص را برای خود حفظ می کند. عامل اسلامی نخست در سیاست داخلی کشورهای آسیای مرکزی و دوم در همسایگان بلافصل نقش دارد
بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
31 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19 بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردانی که به صورت اینترنتی پرسشنامه ها را تکمیل نمودند، بود. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برابر 330 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (1977)، تحمل ابهام مک لین (1993)، باورهای فراشناختی ولز (1997) و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1399) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد که با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که در مدل فرضی تمام شاخص ها برازش مناسبی داشتند و مدل مورد نظر تایید شد. همچنین ضرایب مسیر نشان داد که فقط مسیر مستقیم باورهای مثبت به تحمل ابهام و وسواس معنادار نبود و بقیه مسیرها از باورهای فراشناخت به وسواس و تحمل ابهام و همچنین مسیر از وسواس و تحمل ابهام به اضطراب کرونا معنادار بودند. بحث: بنابراین باورهای فراشناختی با میانجی گری وسواس و عدم تحمل ابهام، میزان اضطراب کرونا را در دوران شیوع کووید 19 پیش بینی می کند.
رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و آشفتگی روان شناختی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
63 - 73
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سرمایه روانشناختی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی با سه جنبه اصلی آشفتگی روانشناختی یعنی افسردگی، اضطراب و استرس انجام شد. روش این پژوهش همبستگی (از نوع تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان همه مقاطع دانشگاه شهیدبهشتی تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آنها 370 نفر با روش نمونه-گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به مقیاس برآوردهشدن نیازهای اساسی روانشناختی (نسخه عمومی)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ) و پرسشنامه افسردگی-اضطراب-استرس (DASS-21) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با روش تحلیل مسیر انجام شد. یافتهها رابطه مثبت معنادار بین نیازهای اساسی روانشناختی و سرمایه روانشناختی (665/0 r=)، رابطه منفی معنادار بین نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی (707/0- r=)، استرس (510/0r= -) و اضطراب (469/0r= -) و همچنین سرمایه روان-شناختی با افسردگی (566/0r= -)، استرس (352/0r= -) و اضطراب (321/0r= -) را نشان دادند. همچنین یافتهها نشان داد که مدل مفروض واسطهمندی سرمایه روانشناختی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی، اضطراب و استرس از برازش مطلوبی برخوردار بود (933/0CFI= ، 933/0 IFI= ، 061/0 RMSEA=). بنابراین نتایج این مطالعه نشان داد که نیازهای اساسی روانشناختی ازطریق پیشبینی افزایش سرمایه روانشناختی در تبیین کاهش آشفتگی روانشناختی و پیشگیری از مشکلات روانی در دانشجویان از نقش مهمی برخوردارند. ازاین رو تلویحات کاربردی این نتایج برای جامعه مورد مطالعه محتمل است.
بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
271 - 281
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو خانوادگی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعین متقاضی طلاق در سطح شهر تبریز که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و پیشگیری از طلاق در سال 1397 مراجعه نموده اند، بود. از این جامعه، با استفاده از فرمول N>50+8m، تعداد 279 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها ، از فرم کوتاه پرسشنامه محیط (جو) خانواده(FES) و پرسشنامه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر(DERS) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیر ها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. در این مطالعه 138 نفر(5/49 درصد) مرد و 141 نفر(5/50 درصد) زن حضور داشتند و میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان 9/8± 4/31 در محدوده سنی 17 تا 56 سال بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد؛ بعد رابطه و بعد بقاء سیستم خانواده با بدتنظیمی هیجانی دارای همبستگی منفی بودند. بین بعد رشد فردی با بد تنظیمی هیجانی همبستگی معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، از نقش و توان پیش بینی کنندگی بالایی برای بد تنظیمی هیجانی برخوردار هست. با توجه به یافته ها می توان گفت بعد رابطه با دارا بودن بیشترین سهم، پیش بینی کننده سه مؤلفه ی بد تنظیمی هیجانی در زوجین متقاضی طلاق هست.
اثر بخشی درمان مبتنی بر ایماگو بر باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیردرمان مبتنی بر ایماگو بر باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق در شهرری انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متقاضیان طلاق در شهر، شهرری بود که از میان آن ها 28 نفر به عنوان 14نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از این 28 نفر به شکل تصادفی، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. درمان مبتنی بر ایماگو به شیوه گروهی طی 8 جلسه بر دو گروه آزمایش اجرا شد. و افراد گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه باورهای فراشناخت ولز، پرسش نامه بخشودگی پولارد و همکاران و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف می باشد که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از روش های آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شده است. یافته ها: اثر درمان مبتنی بر ایماگو، بر باورهای فراشناختی، بخشش و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق معنادار بود. هم چنین، میزان باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به گونه معنی داری متفاوت از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ متغیر های باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P).درمان مبتنی بر ایماگو از درمان های جدید و مطرح در درمان تعارض های خانواده و زوج هاست که توانسته است باورهای فراشناختی، بخشودگی و بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق را تغییر دهد.
دلالت شرط ضمنی تساوی عوضین بر خیار غبن حادث در قرارداد اجاره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
حقیقت شرط، ربط بین دو چیز بوده و نیاز به تصریح در متن قرارداد ندارد؛ بنابراین شرط ضمنی و غیر مصرَّح، نافذ است. مهم ترین دلیل خیار غبن، شرط ضمنی عرفی بر تساوی عوضین است. این شرط، شامل غبن حادث پس از قرارداد اجاره تا پایان مدت اجاره نیز می شود؛ چه آنکه اعتبار تساوی فی الجمله عوضین در طول زمان قرارداد اجاره، موافق نگاه عرف است. وجود شرط ضمنی تساوی عوضین، از زمان انعقاد قرارداد اجاره تا پایان مدت قرارداد، در واکاوی رفتار عرف نسبت به این قرارداد آشکار می شود. شرط تعدیل در قوانین موضوعه، پذیرش تعدیل قضایی از سوی مراجع و قضات و حکم به لزوم مصالحه در فتاوای فقها در نوسانات غیرمنتظره پس از قرارداد اجاره و... از مؤلفه های رفتاری عرف است که بر اعتبار شرط ضمنی یادشده صحه می گذارد. غبن حادث در اثر نوسانات بازار یا تغییر کاربری عین مستأجره، با اثبات خیار مرتفع می شود. البته در صورتی که تعدیل مال الاجاره یا نفی ضمان کاهش ارزش پول، در ضمن قرارداد شرط شود، غبنی پدید نخواهد آمد.
تحلیل و تبیین آیه34 سوره نساء با توجه به عبارت قرآنی «اضربوهن»
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
بحث «ضرب النساء» از مباحث حوزه زنان در قرآن است که در سده اخیر، به جهت گسترش نظریات فمینیسنی، در معرض تردید قرار گرفته است. از جمله دلایل تردید، ابهامی است که در تعیین مرزهای آن وجود دارد؛ ازاین رو تعیین دامنه آن گامی در جهت زدودن تردید خواهد بود؛ پژوهش پیش رو به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که گستره ضرب النساء (اضربوهن) با توجه به مؤلفه های آن در در آیه 34 نساء چیست. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که هر یک از مؤلفه های «ضرب النساء» یعنی «هدف»، «مضروب»، «ضارب»، «مکان ضرب» و «انواع ضرب» تعیین کننده دامنه «ضرب» است و هریک از مؤلفه های یادشده به گونه ای مرزهای آن را محدود می کنند. مؤلفه «هدف»، با «تأدیب» و «تنبیه»، مؤلفه «مضروب» با «عصیان الهی»، مؤلفه «ضارب»، با «زدن از روی محبت» و مؤلفه «مکان ضرب»، با «اِعمال آن در خلوت» محدود می شوند.
بررسی و نقد طبیعت گرایی انسان شناختی، با تاکید بر فیزیکالیسم حذفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۷
71 - 88
حوزههای تخصصی:
طبیعت گرایی انسان شناختی از جمله مبانی مهم الحاد جدید است و بر اساس آن شماری از عقاید و آموزه های دینی مورد مخالفت قرار می گیرد. این قسم از طبیعت گرایی در فلسفه علوم انسانی نیز مورد توجه قرار گرفته و شماری از علوم انسانی، مانند روان شناسی تکاملی و غیر آن بدان متکی است. بدین روی هم باحثان مباحث الهیاتی و هم کاوشگران فلسفه علوم انسانی و متعاطیان علوم انسانی- اجتماعی نیازمند تحقیق و تدقیق در این مسئله اند. از جمله رویکردهای طبیعتگرایانه جدید فیزیکالیسم حذفی است که تعارض آن با عقاید دینی آشکارتر و متعصبانه تر است و در بحث پیش رو چالشهای جدیدی را در پی دارد. بدین روی تحقیق حاضر بر آن است که ضمن بررسی و نقد طبیعتگرایی انسان شناختی به طور کلی، نگاهی هم به فیزیکالیسم حذفی افکنده و آن را در معرض سنجش قرار دهد. روش گردآوری در این تحقیق اسنادی و روش داوری عقلی - تحلیلی خواهد بود. نتیجه تحقیق نیز مردود انگاری طبیعتگرایی انسان شناختی در همه اشکال آن، بویژه فیزیکالیسم و تثبیت دوگانه انگاری جوهری با کاربست شماری از روشهای معهود در علم النفس اسلامی و فلسفه ذهن و دفع چالش نوپدید فیزیکالیسم حذفی است.
بررسی تعارض قاعده مشائی کل ممکن زوج ترکیبی با وجود صرف و بلا ماهیت بودن مجردات امکانی نزد حکمای اشراقی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تفحص در آثار فیلسوفان اسلامی با قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» برخورد می کنیم که براساس آن همه موجودات امکانی دارای ماهیت هستند. بااین حال قاعده دیگری نیز با عنوان «النفس و ما فوقها وجودات صرفه» از سوی اصحاب حکمت متعالیه مورد قبول واقع شده است که براساس آن طبق تفسیر بدوی حکم بر فقدان ماهیت در مجردات شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا تناقضی بین دو قاعده وجود دارد یا خیر و در صورت عدم وجود تناقض، دیدگاه هایی که از سوی فیلسوفان برای رفع تناقض ظاهری بیان شده است چیست؟ برخی بین این دو قاعده تناقض قائل بوده و معتقدند رای نهایی صدرا تنها پذیرش یکی از این دو قاعده است. برخی دیگر هم معتقدند که علی رغم تناقض ظاهری، حقیقتاً بین این دو قاعده تناقضی وجود ندارد. نگارندگان بعد از احصای پاسخ های مطرح شده از سوی فیلسوفان آنها را قانع کننده نیافته ازاین رو با تحقیق و نگاه دوباره در معانی ماهیت پاسخ دیگری در این مقاله ارائه داده اند.