فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
حفظ و مرمت آثار تاریخی از مهمترین اهدافی است که در سرتاسر جهان جهت انتقال آن به آیندگان انجام می گردد که شامل اقدامات گسترده ای بوده و با رعایت جنبه های مختلف از آن جمله مبانی نظری مرمت آثار تاریخی توسط متخصصان امر صورت می گیرد. عمارت صدیق السلطنه که در محله ی مقصودیه ی تبریز واقع شده از جمله بناهای شاخص دوره ی قاجاری است. این بنا علاوه بر پلان معماری ویژه دارای تزیینات گچ بری در سرستون ها و شومینه ها است. در اقدامات مرمت این بنا آثاری از دوره های مختلف تاریخی مشاهده گردید که نشانگر تغییرات به وجود آمده در بنا در گذر زمان است. وجود شومینه ی تاریخی در اتاق شمال غربی طبقه ی اول این بنا و از طرفی دیگر کشف دیوار دارای گچبری مربوط به اواخر دوره ی صفوی و اوایل دوره ی زندیه در پشت شومینه چالش مهمی بود که در نمایش هر دو اثر مطرح می شد؛ بنابراین پس از بررسی های کامل محل و شرایط آثار تصمیم بر جابجایی شومینه در محل خود گرفته شد. هدف از این کار علاوه بر کمک به شناخت بنا نمایش بهتر هر دو اثر ارزشمند تاریخی بود. با توجه به ارزش تاریخی و زیبایی هر دو اثر جابجایی شومینه و آشکارسازی دیوار تاریخی پشت آن ضروری بود برای جابجایی، شومینه اقدامات فنی جهت قاب بندی و ساپورت سپس رهاسازی طبق روشی که طراحی شده بود اجرا گردید. پس از قاب بندی اثر با آهن پشت و اطراف آن خالی شده و اتصال آن با دیوار قطع گردید که این کار مرحله به مرحله و همراه با استحکام بخشی اثر انجام گردید سپس اثر با جرثقیل به محل جدید منتقل شده و در آنجا نصب گردید که هر دو اثر ذکر شده کاملا قابل مشاهده بودند. لازم به ذکر است که تمامی اقدامات انجام شده با رعایت اصول فنی و مبانی نظری مرمت آثار تاریخی پایه ریزی و انجام شد.
نشانه شناسی مهرهای عصر مفرغ جنوب شرق ایران و مطالعه تطبیقی با حوزه فرهنگی آسیای مرکزی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
51 - 71
حوزههای تخصصی:
هزاره سوم پیش ازمیلاد زمانی است که روابط گسترده فرهنگی و اقتصادی و تجاری میان تمدن ایران و دره سند، بین النهرین، خلیج فارس، دریای عمان و آسیای مرکزی برقرار بوده است. هدف مقاله حاضر، بررسی نشانه شناسی فرهنگی و ارتباطات میان محوطه های عصر مفرغ جنوب شرق ایران، با تأکید بر شهرسوخته، شهداد و تپه یحیی است. در این روند، نشانه های مهرها و اثرمهرهای محوطه های ذکر شده در جنوب شرق ایران شامل: شهداد و شهرسوخته براساس مطالعات تطبیقی با محوطه های اصلی در آسیای مرکزی شامل: بلخ، مرو، موندیگاک، آلتین تپه، گنورتپه، داشلی تپه، تغلق، و منطقه اوردوس مورد مطالعه و بررسی قرار خواهند گرفت؛ از این رو، در چارچوب نشانه های موردمطالعه برروی مهرها و اثرمهرها، پیشنهادی مبنی بر وجود ارتباطات فرهنگی موجود میان این مناطق در دوره زمانی موردپژوهش (عصر مفرغ) ارائه می گردد.برهمین اساس، پرسش های پژوهش چنین مطرح شده است؛ بین علائم سفال ها و مهرها چه مشابهت هایی دیده می شود؟ تشابهات فرهنگی بین آثار مناطق جنوب شرقی ایران با نواحی آسیای مرکزی به چه میزان و چگونه بوده است؟ آیا مشابهت های مشهود و مکشوف به هم مرتبط و هدف مشترکی را دنبال می کرده است؟ برهم کنش های فرهنگی می تواند در نتیجه عواملی ایجاد شود که نیازمند بررسی شواهد مادی برجای مانده از جوامع آن دوره است. با توجه به فاصله های موجود میان محوطه های باستانی هزاره سوم پیش ازمیلاد می توان این نشانه ها را نتیجه یک تفکر خاص و هدایت شده دانست که در محوطه های نیمه شرقی فلات ایران ظاهر شده اند؛ به عبارت دیگر، فاصله های جغرافیایی و جا به جایی اندیشه ها از جایی به جای دیگر با توجه به وجود ارتباطات وسیع بازرگانی و تجاری میان این محوطه ها قابل قبول است. این امر نشان می دهد که هم بستگی آسیای مرکزی با مناطق شرقی و هم چنین جنوب شرق ایران و بخشی از فرهنگ هند و اروپایی در عصرمفرغ، می توانسته نشأت گرفته از اعتقادات و باورها و اندیشه های مشترک و یکسان باشد.
مطالعه ساختاری و حفاظت و مرمت یک در دولنگه چوبی متعلق به ایوان شاهنشین خانه سوکیاس اصفهان
حوزههای تخصصی:
درهای چوبی در معماری ایرانی اهمیت ویژه ای دارند. حفاظت و مرمت این گروه از آثار مستلزم شناخت ساختار آن ها است. این پژوهش با ارائه گزارش مرمت و حفاظت در چوبی دو لنگه متعلق به ایوان شاه نشین خانه سوکیاس اصفهان روند انجام مطالعات ساختارشناسی و آسیب شناسی این در چوبی را نیز نشان می دهد در فرآیند صورت گرفته ابتدا آسیب شناسی اولیه اثر از طریق سنجش اسیدیته، رنگ سنجی سنجش درصد رطوبت تعادلی گونه شناسی و طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه صورت گرفت سپس با در نظر گرفتن اصول و مبانی مرمت و زیبایی شناسی این نوع از آثار اقدامات لازم از جمله اسیدزدایی پاک سازی بازسازی موزون سازی و غیره طراحی و اجرا شد. نتایج به دست آمده از مطالعات ساختار شناسی نشان داد که برای ساخت این اثر از چوب چنار استفاده شده و رطوبت تعادلی آن استاندارد است. در مطالعات آسیب شناسی ذیل آسیب های فیزیکی می توان به واکشیدگی تغییرات رنگی و ساییدگی ناشی از تأثیرات گردو غبار در سطح اثر اشاره کرد. بافت اسیدی شواهد هوازدگی نیز از جمله آسیب های شیمیایی شناسایی شده بودند آسیب های ناشی از حمله حشرات نیز به شکل حفرات متعدد در سطح اثر قابل مشاهده بودند. شواهدی از سوختگی نیز در قسمت پایینی لنگه چپ در وجود دارد که ذیل آسیب های شیمیایی مورد توجه است برای مرمت و حفاظت این در از روش پاک سازی پر کردن مفقودیها و ترک ها آفت زدایی و اسید زدایی استفاده شد.
هنر صخره ای در زنجان: بررسی نقاشی های صخره ای آق داش ماه نشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
133 - 149
حوزههای تخصصی:
بخش شرقی شهرستان ماه نشان در استان زنجان، منطقه ای کوهستانی با کوه های نسبتاً بلند و دره های میان کوهی است. در دامنه یکی از بلندی های این ناحیه و در دیواره پناهگاه های صخره ای موجود در رشته صخره ای موسوم به آق داش، نگاره های جالب توجهی به تصویر درآمده است. نقاشی های آق داش که تنها رنگین نگاره های شناسایی شده در استان زنجان و احتمالاً شمال غرب ایران است، از لحاظ تنوع موضوعات نقش شده و تا حدودی تفاوت با سایر نقاشی های صخره ای ایران، اهمیت زیادی در مطالعه نگاره های صخره ای ایران دارد. موضوع بیشتر نقوش آق داش نقش مایه های هندسی است که در اشکال گوناگونی نقاشی شده اند. علاوه بر آن، نگاره های انسانی، جانوری و گیاهی از دیگر موضوعات به تصویر درآمده در پناهگاه های آق داش است. با توجه به شباهت بسیاری از نگاره های هندسی آق داش با نقش مایه های سفال های دوره مس سنگی غرب، شمال غرب و فلات مرکزی ایران، نیز وجود تعداد اندکی سفال های مربوط به این دوره پیرامون پناهگاه های آق داش، انتساب نقاشی های آق داش به این دوره پیش از تاریخی، بیش از هر دوره دیگری محتمل است.
نقش عوامل زیست محیطی بر شکل گیری استقرارهای عیلامی منطقه میان کوه اردل با استفاده از GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
27 - 42
حوزههای تخصصی:
بخش میان کوه شهرستان اردل به سبب دارا بودن کوه های مرتفع، دره های عمیق و دشت های میان کوهی کوچک و با دارا بودن قابلیت استقرار و ایجاد مسیرهای کوچ عشایر توانسته است توجه کوچروان و یکجانشینان را به خود جلب نماید. بنابر اهمیت دوره عیلامی در این منطقه و کم شناخته بودن این دوره در مناطق کوهستانی شرق خوزستان، شناخت الگوی استقرار و تأثیری که محیط بر چگونگی شکل گیری و پراکندگی محوطه های این دوران داشته ضروری است. طی سه فصل بررسی که در این منطقه در سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ انجام شد ۷۸ محوطه عیلامی شناسایی گردید. در این مقاله برآنیم تا عوامل زیست محیطی و نقش آن ها را در شکل دهی فضای زیستگاه های انسانی در دوره عیلامی بررسی ومطالعه نماییم. برای بررسی و ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر استقرارهای عیلامی، آن ها را بر اساس عواملی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه و فاصله از مسیرهای ارتباطی در منطقه تحلیل آماری کردیم. برای یافتن ارتباط هر محوطه با هر عارضه طبیعی، آن ها را بر اساس نقشه پایه آن عارضه به چندین طبقه تقسیم کرده و میزان هم بستگی محوطه ها را با هر طبقه بدست آوردیم. بر این اساس، برای هر یک از عوامل زیست محیطی، یک نقشه GIS تهیه شد تا با توجه به خروجی های این نقشه ها، یه تجزیه و تحلیل آماری هر یک از عوامل زیست محیطی و نقش آن ها در شناخت الگوهای استقراری این منطقه پرداخته شود. مهم ترین عامل زیست محیطی مؤثر در شکل گیری استقرارها، فاصله از منابع آبی است. عوامل مهم دیگر فاصله با راه و جهت شیب هستند.
متن به مثابه ماده فرهنگی: بازشناسی ویژگی های فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطه با محوریت کاریکاتورهای هفته نامه ملا نصرالدین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
95 - 114
حوزههای تخصصی:
برای باستان شناسان متون تاریخی از چند لحاظ دارای اهمیت است. نخست متن های نگاشته شده و دیگری بررسی آن در بستری باستان شناختی در کنار دیگر مواد همان بستر در واقع اهمیت بستر از آن جهت است که در آن ماده فرهنگی (در اینجا متن) بر مبنای زمینه اجتماعی و تاریخی آن ارزیابی می شود متن تاریخی به منزله شکلی از شاهد مادی است که نزد باستان شناس و در کنار دیگر فکت ها دارای اهمیت است. هدف مقاله حاضر نیز بازشناسی رفتارهای فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه از همین طریق است. در این گفتار محوریت اصلی بر روی هفته نامه ملانصرالدین است که در کنار دیگر مادیت های بستر سیاسی- اجتماعی دوران مشروطه (عکس های به جامانده از این بستر تاریخی) مورد مطالعه قرار می گیرد. در میان سایر روزنامه ها، هفته نامه ها و نشریات گوناگون در عصر مشروطه، هفته نامه ملانصرالدین که انتشار آن در سال ۱۹۰۶ میلادی در تفلیس شروع شد به واسطه کاریکاتورهای چاپ شده در آن، با نگاهی طنز، به نقادی ویژگی های فرهنگی اجتماعی و مذهبی جامعه آن دوران پرداخته است. در این نوشتار از ۱۰۰ شماره اول این هفته نامه، ۵۰ شماره را به صورت یک در میان برگزیده و با رویکردی بستر محور و شناخت متن به مثابه ماده به کاوش در ویژگی های فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطه و در انتها نیز با تهیه یک جامعه آماری از مقولات استخراج شده بر اساس کاریکاتورهای هفته نامه و بررسی آنها به بازشناسی فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه پرداخته ایم
شواهد استفاده از غارهای صعب العبور در دوره دالما در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
37 - 50
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به معرفی و بحث در مورد چند غار که در دوره دالمایی مورد استفاده بوده اند، پرداخته می شود. استفاده از غارها از جمله شواهد دامداری و بویژه دامداری کوچ نشینی (چه فصلی و چه دائم) است، از این جهت شواهد موجود می تواند بازتاب زندگی کوچ شینی در این دوره باشد. موقعیت جغرافیایی غار و نیز مسیر سخت دسترسی به آن ها به گونه ای است که احتمالاً اسکان در آن موقت و محدود به فصول خاصی از سال و هنگامی است که چراگاه گردان، گله های خود را جهت چرا به کوه ها می برده اند. یکی از ویژگی های خاص این غارها واقع شدن در ارتفاعات، دسترسی سخت و بویژه دهانه بسیار کم عرض آن هاست و به نظر می رسد که عواملی چون امنیت (هم از جنبه در امان ماندن از حیوانات وحشی و هم سرمای شبانه در منطقه) و دسترسی به چراگاه ها در استفاده از آن ها تأثیر زیادی داشته است. این غارها شامل غار کنه شمشم در ارتفاعات شهرستان مریوان و غارهای سمنگان و کولان گورا در شهرستان دیواندره در استان کردستان و در غرب ایران است که در بررسی های باستان شناختی اخیر مورد بازدید و شناسایی قرار گرفته اند و نوشته حاضر براساس داده های بدست آمده از این بررسی است.
تپه نظام آباد و جایگاه آن در ری پایان دوران کلاسیک و آغار دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
35 - 47
حوزههای تخصصی:
با گذار از دوره ساسانی به دوران اسلامی فرهنگ و هنر ایران همچنان به اسلوب پیشین ادامه یافت و کمتر تغییری در آن رخ داد. یکی از محوطه های کلیدی باستان شناختی در کنار بنای تپه حصار دامغان و چال طرخان که دوران گذار از ساسانی به اوایل دوران اسلامی را به خوبی به نمایش می گذارد تپه نظام آباد است. به رغم این اهمیت تاکنون موقعیت این تپه در پرده ای از ابهام قرار داشته و بیشتر پژوهشگران آن را در نزدیک ورامین یا ری قید نموده اند. با این وصف با توجه به عکسی که ارنست هرتسفلد در سال 1925 از تپه نظام آباد گرفته می توان از نظر ریخت شناسی آن را بازشناخت. تپه نظام آباد در حاشیه جنوب غربی شهر تهران کنونی واقع شده است. ما در این مقاله با معرفی این تپه سعی داریم اهمیت آن را نشان دهیم تا برای اقدامات پژوهشی آتی برنامه ریزی مناسبی صورت پذیرد. خوشبختانه امروزه کمترین دخل و تصرفی در این تپه در جنوب شرقی شهرستان اسلامشهر صورت گرفته است و هرچند که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است اما تعیین عرصه و حریم نشده است. با توجه به اهمیت گچبری های منحصر به فردی که از این تپه در موزه ها وجود دارد باید برای حفاظت از تپه اقداماتی صورت پذیرد.
هنر صخره ای در شمال شرق شهرستان قروه، استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
125 - 150
حوزههای تخصصی:
محوطه هایی از هنر صخره ای در جنوب شرقی کردستان و در شمال شرق شهرستان قروه در دامنه کوه های آتشفشانی جوان (سیاه و قرینه) کشف شده اند که برخی از جلوه های هنر صخره ای آن، حاوی عناصری مهم است که از لحاظ سبک کار و ریخت شناسی قابل مقایسه با سنگ نگاره های مناطق مختلف ایران و دیگر محوطه های کردستان است. برخی از این کنده کاری ها در چند دوره مختلف با هم پوشانی روی تخته سنگ ها صورت گرفته است. نقوش قروه شامل فنجان نماها در سبک های مختلف خطی، منفرد و گروهی، نقش های انسانی در ترکیب ها و حالت های گوناگون شامل صحنه های مختلف از جمله شکار با تیر و کمان، سوار بر اسب در حال شکار، رقص گروهی و حالت های مختلف دیگر و نقوش حیوانات از جمله بزکوهی، قوچ، میش، آهو، گوزن، گراز، شتر، مار، گربه سانان و همچنین، دیگر حیوان گونه ها و انسان گونه ها در فرم های گرافیکی و انتزاعی و اشکال هندسی و نمادها را به نمایش گذاشته اند.
بررسی کتیبه های مسجد مدرسه دارالاحسان سنندج با تاکید بر نمونه های شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
103 - 122
حوزههای تخصصی:
نگارش شعر بر بناهای ایران دوره اسلامی شیوه ای مرسوم بوده که در دوره نیز قاجار گسترش یافت. این سبک نه تنها در بناهای پایتخت، بلکه در بناهای مراکز ایالات و شهرها هم مورد توجه بانیان و حاکمان محلی قرار گرفت. از شعر به عنوان بخشی از آرایه و معرفی ساختمان در مسجد مدرسه دارالاحسان از آثار دوره قاجار شهر سنندج، استفاده شده است. در این بنا اشعاری در کتیبه های سنگی و کاشیکاری نقش بسته که علاوه بر جنبه زیبایی شناسی، زمان احداث بنا و بویژه از نظر ماده تاریخ اهمیت دارد. این اشعار توسط دو تن از شاعران صاحب سبک در ماده تاریخ گویی دوره قاجار همچون میرزافتح الله خرم سنه ای متخلص به «خرم» کردستانی و میرزاصادق اصفهانی متخلص به «ناطق» سروده شده است. مساله این است که هدف سازنده در قرار دادن کتیبه به صورت شعر چه بوده است؟آیا دست یابی به اوضاع اجتماعی و فرهنگی این بخش از کشور و تاثیرپذیری از ساختار دیوانی اداری حکومت مرکزی امکان پذیر است؟ به نظر می رسد که هدف بانی علاوه بر نشان اقتدار خویش، برقراری ارتباط با مراجعان به این مکان بوده است. علاوه براین، در این اشعار که در قالب قصاید مدحی هستند به زمان آغاز و پایان کار مسجد، سفارش دهنده و حامیان آن اشاره شده است. در این شیوه تأثیر ساختار دیوانسالاری اداری، فرهنگی و اجتماعی پایتخت در اشعار و ساختار مسجد به خوبی قابل درک است. سروده ها رقابت بین شاعران در دارالحکومه سنندج از یک سو و از سویی توجه به اجرای برنامه های بزرگ و توسعه معماری در سنندج را نشان می دهد.
گاهنگاری نسبی سفال های قوشاتپه شهریری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱۰
20 - 32
حوزههای تخصصی:
سفال به عنوان یک ماده فرهنگی، مدرک مهمی در گاهنگاری نسبی و مطلق محوطه ها و مقایسه آن ها با یکدیگر است. بر مبنای مطالعات تطبیقی سفال های شاخص قوشاتپه شهریری از منظر فرم و تزیین و آنالیز تعدادی از نمونه ها با کمک ترمولومینسانس که مکمل روش نخست بود؛ این نتیجه حاصل گردید که از نظر زمانی فازهای تحتانی محوطه مذکور اواخر نوسنگی و گذر آن به کالکولیتیک قدیم را نشان می دهد که صرف نظر از این مسأله مقایسه تطبیقی سفال های قوشاتپه نش ان داد که محوطه روابط فره نگی و اجتماعی پایداری به ویژه با حوزه دریاچه ارومیه از همین مقطع زمانی پایان نوسنگی تا دوره های بعدی داشته است.
Stone and Water: A Case Study of Integrated Hydraulic Structures within the Late Antique Monumental Architecture of the Bozpar Valley in Southern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
59 - 92
حوزههای تخصصی:
This paper presents the results of a geoarchaeological study of the ancient hydraulic structures in the Bozpar Valley and an analysis of their relationship with the standing monuments, especially the two palatial structures known as Kushk-e Ardashir and Zendan-i Soleyman. It presents a raison d’être for each identified structure regarding its hydraulic function and physical integration within the monumental landscape. Then, it suggests an interpretative pattern in their spatial relation to the mentioned monumental structures. The study area is a small and remote valley in the Zagros highlands in southern Iran. It borders the modern provinces of Fars and Bushehr and is historically associated with the Greater Fars region. The monumental structures in this area belong to the Sasanian architectural tradition. Here, their integrated hydraulic structures are investigated interdisciplinary via remote sensing. The analysis indicates different functions for the two monuments: a representative and official kushk and a [seasonal] leisure palace. Based on the nature and function of the integrated hydraulic structures, the former monument seems to relate to food production activities and the latter to currently unidentified activities other than daily life. The results of this study provide further evidence of integrated hydraulic structures in Late Antique Iran and shall trigger comparative studies from neighbouring regions in the future.
ارزیابی الگوی معیشتی ساکنان محوطه ولیران دماوند بر اساس میزان استرانسیوم در دندانهای باستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۳
101-106
حوزههای تخصصی:
پی بردن به وضعیت معیشتی جوامع باستانی بر اساس بقایای انسانی و حیوانی همواره مورد توجه باستان شناسان بوده است. میزان عنصر شیمیایی استرانسیوم در اسکلت های انسانی جوامع باستانی، یکی از منابع مطالعه این جوامع است. میزان استرانسیوم در اسکلت های باستانی اطلاعاتی درباره موقعیت اجتماعی ساکنان جوامع پیش از تاریخ در اختیار ما قرار می دهد. سال های متمادی است که استخوان های انسانی که از محوطه های باستانی به دست می آیند؛ جهت پی بردن به وضعیت معیشتی جوامع انسانی مورد مطالعه قرار گرفته اند. این مطالعات نه تنها به وسیله باستان شناسان بلکه به وسیله انسان شناسان و شیمیدانان نیز انجام گرفته است. اما در ایران مطالعات این چنینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از روش طیف سنج فلورسانس اشعه ایکس (XRF) به بررسی میزان استرانسیوم در دندان های اسکلت های انسانی باستانی از محوطه ولیران دماوند بپردازیم و از این طریق اطلاعاتی درباره وضعیت معیشتی و نظام اجتماعی در بین ساکنان این محوطه به دست آوریم.
آنالیز متریک و شیمیایی سفال های مجموعۀ قیطریه به منظور بررسی و مطالعۀ استانداردسازی و سازمان تولید
حوزههای تخصصی:
سفال خاکستری و فرهنگ وابسته به آن در هزاره دوم پیش ازمیلاد، همواره از موضوعات بحث برانگیز در باستان شناسی ایران بوده است. عدم شناخت لایه های استقراری وابسته به گورستان های این دوره و محدودیت در دستیابی به مدارک و شواهد سکونت، امکان پژوهش در زمینه اقتصادی اجتماعی جوامع وابسته به این گورستان ها را محدود کرده است؛ از این رو، مطالعه مواد فرهنگی به دست آمده از گورها (به ویژه سفال) و تحلیل سازمان تولید و موضوعات وابسته به آن و هم چنین استفاده از ابزار باستان سنجی می تواند دریچه ای جدید در پژوهش های این دوره بگشاید. بنابر همین ضرورت و دیدگاه مجموعه سفال های قیطریه که بالغ بر 78% از آن خاکستری هستند، برای مطالعه و تحلیل استانداردسازی و سازمان تولید مورد آنالیز متریک و شیمیایی (XRF) قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحلیل ها یکسان سازی فرم ظروف، ارتباط نقوش با فرم، رعایت اندازه ها، تنوع استفاده از مواد خام و مراحل آماده سازی مواد را مشخص کرد که این ویژگی ها به متمرکز بودن و استانداردسازی تولید سفال دلالت می کند. با توجه به شاخص های مشهود استانداردسازی در سفال های قیطریه، شواهد وجود کارگاه یا تولید سازمان دهی شده و تخصصی در این مجموعه قابل نتیجه گیری است. گفتنی است که سازمان تولید در مجموعه قیطریه فراتر از یک تولید خانگی یا انفرادی است و اگر بخواهیم کمی محتاطانه تر درخصوص ترسیم سازمان تولید در قیطریه نتیجه گیری کنیم، باید گفت که تولید سفال در قیطریه در مرحله صنعت خانگی و یا احتمالاً در حد صنعت کارگاهی است.
The Study of Jahangir Dome and Guriye Stucco Decorations: With an Emphasis on Applied Geometry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
45 - 68
حوزههای تخصصی:
This paper tries to survey the use of geometric patterns in stucco decorations as an important identity and cultural element in the Sasanian era building designs. Seven frieze patterns were used in order to understand the practical geometry in Sasanian stucco. The studied stuccoes were found during archaeological excavations conducted between 2015 and 2017 at e Jahangir Dome and Guriye Stuccos in Eivan, Ilam province. In this article, the discovered stuccoes have been examined, results of which indicate that stuccoes can be divided into three categories based on their features and applications: geometric patterns, vegetal patterns, and animal patterns. Comparing these stuccoes with those found elsewhere such as Qale Yazdegerd, and Ctesiphon shows that the buildings of Jahangir Dome and Guriye were noble houses in the Sasanian period, with their vegetal motifs and mythological animals being e formed under the influence of religious and ritual elements. The survey of motifs on the base with seven frieze patterns shows artists’ adherence to the principle of symmetry and repetition.
The Sasanian Palace of Bandiān Dargaz, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
173 - 188
حوزههای تخصصی:
A series of architectural spaces were discovered from the excavation of Tepe C of Bandiān Dargaz, a site revealing both the Islamic and Sasanian periods. The surface layer is related to the Ilkhanid period followed with the layer of the Sasanian period, which further consists of two phases. The architecture of the first phase is the remains of a palace, which had probably been transformed into a set of industrial-production workshops in the second phase of architecture. The remains of the palace include a pillared hall, long halls, and a part that is probably a Mithraeum and was built during the reign of Yazdgerd I.
The formation and evolution of the Anatolian mosques architecture(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
In the 5th AH / 11th AD century, the Seljuk government was formed in Iran, and over time, they were able to defeat the Abbasid caliphs in Baghdad and the Eastern Roman empire in Anatolia. Before the 5th AH / 11th AD, the Anatolian region was under the domination of the Christian Romans and the churches were considered the religious architecture in this region. The purpose of this research is to investigate the evolution of Seljuks of Rum and Ottoman mosque architecture and the influencing factors in the formation of mosque architecture in the Anatolian region, which was carried out by field, library and descriptive, adaptive and analytical approaches. The results show that the architecture of early Islamic mosques , Roman architecture and Seljuks of Iran played a significant role in the formation of Seljuk architecture in Anatolia , and local architecture played an important role in the formation and evolution of Anatolian mosque architecture
مروری بر قواعد اخلاقی در حرفه حفاظت آثار تاریخی
حوزههای تخصصی:
حفاظت از آثار تاریخی به عنوان حرفه ای که ارتباط مستقیم با تاریخ و فرهنگ جاری در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه دارد، مأموریت و مسئولیت سنگینی در برابر سازندگان و صاحبان آثار در گذشته، حال و آینده عهده دار است. از سویی علی رغم تعدد تفکرات خواسته ها و رویکردهای گوناگون فعالیتی است که باید در یک چهارچوب علمی و نظری مشخص صورت پذیرد. حفاظت گران ضمن توجه به این چهارچوب مشخص بایستی ملاحظات اخلاقی خاصی را نیز مدنظر قرار دهند. این ملاحظات نه تنها برای حفظ کیفیت و روشن بودن خط مشی فعالیتها برای خود حفاظت گران و جامعه مخاطب ضروری هستند آنها را از پیامدهای اخلاقی اعمال شان و نیز معیارهای اخلاقی که برای ارزیابی آن اعمال استفاده می شوند، آگاه می سازند. این ملاحظات اخلاقی به صورتهای مختلف در نظریه ها و اسناد حوزه حفاظت و مرمت در سیر تکامل این حرفه مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریف و مفاهیم اولیه مرتبط با موضوع مثال هایی از قواعد (کدهای اخلاقی حرفه حفاظت با رویکرد تفسیری ارائه شود. هدف از این پژوهش شناخت جایگاه و کار کرد اخلاق در فرایندهای حفاظت و مرمت و برخی ملاحظات اخلاقی در مواجهه با آثار است. برای این منظور سند رفتار اخلاقی تهیه شده توسط برخی از مؤسسات حفاظتی همچون مؤسسه آمریکایی حفاظت (AIC) انجمن کانادایی حفاظت (CAC) کمیته حفاظت از شورای بین المللی موزه ها (ICOM-CC)، کنفدراسیون اروپایی سازمان های حفاظت گر ECCO) مؤسسه انگلیسی حفاظت (UKIC) به عنوان مطالعات موردی مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی ها نشان داد که این اسناد تلاش دارند مرزهای حفاظت حرفه ای را مشخص کنند و هدف اصلی آنها حفاظت از سرمایه عمومی و به دست آوردن سرمایه و تأیید اجتماعی برای این حرفه است. به همین جهت به جای علایق حرفه ای بر منافع بشریت تمرکز دارند و اخلاق حفاظت را مبتنی بر توجه به ارزشهای جهانی و تمرکز بر ارزش های فرهنگی توسعه داده اند.
واکاوی ویژگی های معماری قلعه های حاشیه غربی و جنوبی بیابان لوت کرمان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
225 - 257
حوزههای تخصصی:
استان کرمان باوجود برخورداری از آثار فراوان تاریخی، آن طورکه شایسته است مورد پژوهش قرار نگرفته است. یکی از بخش های دورافتاده این منطقه، حاشیه بیابان لوت است که به رغم وجود تعداد زیادی قلعه به جای مانده، تاکنون مطالعه ای جامع درمورد آن صورت نپذیرفته است. در این پژوهش سعی شده با هدف روشن ساختن ویژگی های معماری و علت تعدد قلاع به مطالعه و بررسی آن ها با روش توصی-تحلیلی و استدلال منطقی پرداخته شود. ابزار این پژوهش مطالعات کتابخانه ای و میدانی از 140 قلعه موجود در منطقه بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد تعدد قلاع به دوعامل اقلیمی و امنیتی برمی گردد. آب فراوان و قرارگیری برسر راه های بازرگانی موجب ثروت منطقه شده بود. ازطرفی منابع آب نقطه ای و محدودیت آن ها موجب پراکندگی و ایجاد فاصله بین ساختارهای زیستی و افزایش ناامنی شده بود. براساس منابع تاریخی راهزنان بیابانگرد نیز در منطقه حضور گسترده ای داشته اند. تمامی این عوامل به علاوه فن های مقابله با طوفان های سهمگین شن موجب شده بود تا شهرها و روستاهارا در میانه حصارهای مرتفع بسازند و یا این که در درون و یا پیرامون آن قلعه ای برای استفاده در مواقع ضرورت ایجاد نمایند که این عوامل باعث تعدد قلاع در منطقه مورد بررسی شده است. این امر هم چنین موجب شده اکثریت قلاع منطقه کارکرد مسکونی داشته باشند و در داخل یا پیرامون شهرها و روستاها ساخته شوند و دیگر کارکردها و استقرارها از فراوانی کمتری برخوردار باشند. معماری قلاع و استحکامات دفاعی منطقه نیز، از معماری متداول قلاع فلات مرکزی، به جز در موارد استثنایی، پیروی می کند؛ بدین صورت که اکثر قلاع از هندسه مربع و مستطیل پیروی کرده و در مواردی برگرفته از شرایط اقلیمی و زمینه ای هندسه نامنتظم، ذوزنقه و متوازی الاضلاع شده است. مصالح مورداستفاده بوم آورد و به دلایل سهولت ساخت، سرعت تولید انبوه، هزینه کمتر و استتار، در قلاع دشتی، خشت و چینه و در قلاع کوهستانی، سنگ بوده است. اغلب برج ها در گوشه ها و میانه اضلاع با کارکرد دیدبانی، دفاعی و سازه ای ساخته شده و درمواردی برج هایی در میانه قلعه با کارکرد صرفاً دیدبانی دیده می شود. ساختار دفاعی اغلب قلاع نیز مبتنی بر حصار و برج است و هرچه بر ثروت و جمعیت قلاع مسکونی افزوده می شده تعداد لایه های دفاعی بیشتری ایجاد شده است.
تأثیر پیامدهای محیطی اَبّر زمین لغزش جهان بر زیستگاه های باستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
1 - 25
حوزههای تخصصی:
رخداد بزرگ ترین زمین لغزش دنیا بر سطح تاقدیس کبیرکوه در مسیر شبکه زهکشی رودخانه های سیمره و کشکان تغییرات محیطی وسیع و دامنه داری را به جای گذاشته است. مهم ترین تغییرات ناشی از این لغزش مسدود شدن مسیر رودخانه های سیمره و کشکان و تشکیل دو دریاچه با عنوان بزرگترین و پایدارترین دریاچه های سدی دنیا است. مطالعات زمین باستان شناختی منطقه با کمک ابزارهای فیزیکی و مفهومی ، روش های آزمایشگاهی، نرم افزارهای رایانه ای و نیز استفاده از روش تحلیل آمار خوشه ای منجر به شناخت لغزش های چهارمرحله ای در سطح تاقدیس کبیرکوه و متعاقب آن تشکیل دریاچه های چهارگانه در محدوده دره سیمره و دریاچه تک مرحله ای در محدوده دره کشکان شد؛ از دیگر نتایج این مطالعات، آگاهی از وضعیت الگوهای استقراری محوطه های باستانی در هر یک از دوره های فراپارینه سنگی تا اسلامی در ارتباط با تشکیل این دریاچه ها و شناخت تغییرات مداوم الگوهای استقراری در ارتباط با نوسانات سطحی دریاچه های مذکور بود. بر اساس نتایج حاصل از تعیین سن رسوبات دریاچه ای، رخداد زمین لغزش اول کبیرکوه و تشکیل دریاچه های سدی سیمره و کشکان ۸۵۰۰۰ سال پیش بوده است. بنابراین، از دوره پارینه سنگی میانی تا دوران اسلامی، الگوی زیستگاهی منطقه تابعی از تغییرات محیطی حاصل از رخداد زمین لغزش کبیرکوه و شکل گیری دریاچه های سدی بوده است.