فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۲۲۶ مورد.
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
73 - 92
حوزههای تخصصی:
سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می گردد که بیش از یک هزاره تداوم می یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می یابد، به طوری که در این فاز از گسترده ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال های این فاز در الحیبا در جنوب بین النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می شویم.
رویکرد تاریخ فرهنگی و امکان و فواید آن در مطالعات معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بیش از آن که محصول تصمیم یک یا چند فرد باشد، محصول فرهنگ جامعه است. بسنده کردن به شناخت کالبد و جسم معماری و غفلت از پیوندهای آن با فرهنگ به سطحی نگری در تاریخ معماری می انجامد. تاریخ فرهنگی رویکردی در تاریخ و تاریخ معماری است که اگر به مطالعات تاریخ معماری ایران وارد شود، می تواند آن را ژرف تر و برخی از زوایای تاریک آن را روشن کند.
در این مقاله، نخست رویکرد تاریخ فرهنگی را، از طریق بررسی سیر تحول این نوع رویکرد و آثار آن، معرفی می کنیم. به دنبال این بررسی و معرفی، ویژگی های مشترک اقسام تاریخ فرهنگی را برمی شماریم. آن گاه امکان استفاده از این رویکرد را در تاریخ معماری ایران می سنجیم. بخش آخر این مقاله حاوی پیشنهادهایی برای مطالعه تاریخ فرهنگی معماری ایران است.
تاریخ صورتی ؛نگاهی به برخی موانع و ظرفیت ها در دانش تاریخی زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قیاس با تعداد کثیر تاریخ نویسانِ مرد، معدودی تاریخ نویس زن می توان سراغ گرفت. آیا ماهیت دانش تاریخ ویژگی هایی مردانه دارد که از حضور زنان در این عرصه استقبال نکرده است، یا موانع و محدودیت هایی بر سر راه ورود زنان به حوزة دانش تاریخ وجود دارد؟ آیا تلقی متعارف از دانش تاریخ که آن را بر حسب موضوع تعریف می کنند مانعی برای رغبت زنان به دانش تاریخ شده است؟ پاسخ به این پرسش ها هر چه باشد پرسشی دیگر را فراروی ما قرار می دهد: چنان چه زنان حضور مؤثرتری در حوزة دانش تاریخ پیدا کنند، این دانش برای دست یابی به اهداف خود چه ظرفیت های جدیدی خواهد یافت؟
مقالة «تاریخ صورتی»، با طرح چنین پرسش هایی و با اتخاذ روش مطالعة تاریخی ـ روان شناختی، در پی آن است که، ضمن واکاویِ رابطة زن و دانش تاریخ و برشمردن عمده ترین موانع حضور زنان در عرصة تاریخ نویسی، تا حد امکان گزینه ها و راهکارهایی برای اعتلای دانش تاریخی، از رهگذر مشارکت بیش تر زنان در فرایند تولید شناخت تاریخی، عرضه کند.
روش های سازمان دهی متداول سکه ها و اسکناس ها در موزه های ایران ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی و بررسی روش های سازمان دهی متداول سکه ها و اسکناس ها در موزه های ایران، و مقایسه آن با روش های برتر سازمان دهی این اشیاء، با تأکید بر موزه های حاوی سکه و اسکناس مطرح جهان است. این پژوهش، پیمایشی و توصیفی است. پژوهشگران با مطالعه منابع مرتبط و به ویژه استفاده از ابزار مصاحبه به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. در پژوهش، مصاحبه باز به کار برده شده است. (مصاحبه حضوری، تلفنی و از طریق پست الکترونیک). جامعه پژوهش موزه های حاوی سکه و اسکناس ایران و مطرح خارج از ایران است. 65 موزه دار (13 موزه دار ایرانی و 52 موزه دار خارج از ایران) در مصاحبه شرکت کردند.
چالش های فراموش شده و دلالت های آن برای آموزش عالی هنر در نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر ایرانی از متن تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برآمده است. این مطلب خود رابطه ای مستقیم را با فرضیه ای کلی تر که به مسئله ی هویت فرهنگی و چگونگی اقتباس یا انطباق ایده های نو می پردازد، مطرح می کند. ایران به عنوان کشوری با فرهنگی کهن و سنت های غنی، همواره شاهد مواجهه های فرهنگی متفاوت بوده و از آن ها متاثر شده است؛ اما هم زمان نیز قادر به تبادل فرهنگی و حتی ایجاد تأثیر متقابل بر فرهنگ های مهاجم و محصولات آن بوده است. امروزه، اندیشمندان و مصلحان اجتماعی به تکثر فرهنگی برپایه ی حفظ فرهنگ های بومی تمایل دارند. پست مدرنیسم سرنوشت محتوم بشریت است و ما نیز اکنون در سرنوشت خود با دنیای غرب شریک هستیم و ناچاریم در پرتو آن به آینده ی خود بیندیشیم. هم اکنون نیز، در رویارویی با معضلات گسترده ی فرهنگ غرب و تمایل سیطره جویانه ی آن، با وضعیت پیچیده ای روبه روییم و با سهل انگاری، فرصت های بسیاری را برای بررسی تمام جنبه های آن از دست داده ایم.
نقاشی ایرانی به مثابه ی میراث فرهنگی، سرمایه ی نمادین و معنوی ماست که باید آن را در جایگاه خاصش به عنوان میراث معنوی و تجربه ای تاریخی پاس داری کنیم و با بررسی امکانات و ایجاد شرایط انتقال آن به آیندگان بکوشیم.
در این مقاله، با هدف بررسی موقعیت نقاشی ایرانی، به طرح آخرین نظریه ها درباره ی سنت، مدرنیسم و پست مدرنیسم می پردازیم و با توجه به تحولات سریع هنری در غرب، به نظر می رسد برای درک آن ها، بررسی تحولات اندیشه به عنوان متن تاریخی این تحولات، راه گشا باشد.
روش و رویکرد این مطالعه، تحلیلی و شیوه ی گردآوری داده ها اسنادی است. یافته های کیفی نشان می دهند همچنان که مدرنیته به مفهوم گسست از سنت نیست، اقتباس از سنت و فهم نوزایش های آن ممکن و ضروری است. باید درصدد پاسخ های ممکن برای این پرسش اساسی بود که چگونه می توان اندیشه و فرهنگ هنر سنتی را در تلاقی با اندیشه و فرهنگ هنر جهانی، از نو آفرید و گفتمان تازه ای خلق کرد و درنهایت، آموزش عالی هنر برای نیل به آگاهی فرهنگی جامع از مبانی فکری هنر سنتی و مدرن برنامه ریزی کند.
حافظ سعد تبریزی
حوزههای تخصصی:
استقرارگاه های دوره مس وسنگ میانی(فرهنگ دالما) دشت سنقر و کلیایی، کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
1 - 14
حوزههای تخصصی:
با وجود این که دوره پیش از تاریخ (خصوصاً دوره مس وسنگ) غرب زاگرس مرکزی تا حدودی شناخته و به خوبی بررسی شده، اما دشت سنقر و کُلیایی از بررسی و پژوهش های هدفمند باستان شناسان خارجی و متعاقباً ایرانی بی نصیب مانده بود؛ تا اینکه در دو بررسی اخیر سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۸ تعداد ۳۳ محوطه مس وسنگ شناسایی و از این میان ۹ محوطه دربردارنده سفال های نوع دالما است. تمامی نُه محوطه در کنار منابع آب و اکثراً در دامنه ارتفاعات، جایی که دسترسی به مراتع به سهولت صورت می گرفته، قرار دارند. با توجه به وسعت کم استقرارگاه ها و موقعیت مکانی آنها، این محوطه ها احتمالاً روستاهای کوچکی بوده اند که به صورت یکجانشین یا نیمه یکجانشین مورد استفاده بوده و ساکنان آنها می توانستند از طریق رمه داری معیشت خود را تأمین نمایند. اهمیت نوشتار حاضر از این رو است که می تواند آگاهی های درخور توجهی را در رابطه با این فرهنگ و ارتباط با مناطق همجوار همچون کنگاور، ماهیدشت و جنوب کردستان در اختیار بگذارد.
سازمان جهانگردی و تأثیر آن بر توسعه ی گردشگری در دوره پهلوی دوم(1357-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش سازمان جهانگردی در توسعه صنعت گردشگری در دوره پهلوی دوم، بین سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ است.
روش/رویکرد پژوهش: این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، و با تکیه بر اسناد، مقوله جهانگردی و وضعیت گردشگری در دوره پهلوی دوم را بررسی کند.
یافته ها و نتایج: ایران، با توجه به موقعیت جغرافیایی، تار یخی، و جاذبه های فراوان گردشگری، برای جهانگردان اهمیت ویژهای دارد. اما وجود جاذبه ها به تنهایی نمی تواند در جذب گردشگر مؤثر باشد، بلکه باید اقدامات زیربنایی متعددی به منظور گسترش گردشگری انجام داد. در دوره پهلوی، صنعت جهانگردی با ناکامی هایی مواجه شد که مهم ترین آنها عدم مشارکت مردمی و عدم توجه دستگاه حکومت به ارزش های حاکم بر جامعه بود که این امر از جمله عوامل مؤثر بر عدم تحقق توسعه پایدار گردشگری بود. با وجود تلاش فراوانی که سازمان جهانگردی برای توسعه گردشگری انجام داد، این صنعت موفقیت چشمگیری نداشت .
فرهنگ و آئین حکمرانی در نامه طاهر بن حسین به فرزندش عبدالله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، درصدد است با بررسی نامه ی طاهر به فرزندش عبدالله، دیدگاه وی را دربار ه ی حکومت، رعیت، و رابطه ی متقابل آنها تبیین، و آئین حکمرانی در دوره طاهریان را مشخص کند. نتایج تحقیق، مشخص می کند نظام مطرح شده در این نامه، از فرهنگِ حکمرانی دلالت می کند که در مقایسه با دولت های نوین، بسیاری از کارکردهای امروزین آن را در بر می گیرد. در بررسی عملکرد امرای طاهری، می توان آن را دستورالعمل مکتوب و آئین نامه حکومتی آنان، و در سطوح بالاتر، به خصوص در دوره ی مامون، به عنوان دستورالعمل اجرایی ماموران دولتی دانست. برخی دیگر از یافته های پژوهش حاضر، حاکی از تاثیر اندیشه ها و شیوه های مطرح شده در نامه ی طاهر، در خصوص اداره ی حکومت و نظرات مالیاتی ایشان بر اندیشه های ابن خلدون در مقدمه می باشد.
بررسی شیوه های سازماندهی، ذخیره و بازیابی اطلاعات در موزه های مجازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا شیوههای مدیریت اطلاعات (سازماندهی، ذخیره، و بازیابی) را در موزه های مجازی ایران بررسی نماید.
روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش، پیمایشی توصیفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه پژوهش، شامل کلیه موزه های مجازی است که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی، و گردشگری فعالیت می کنند .
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که 44/94 درصد از موزه ها از نرم افزار جام استفاده می کنند و آثار فلزی (55/55 درصد)، بیشترین شیء موزه ای موجود در موزه های مجازی مورد بررسی است. در 4/44 درصد از موزه ها، ارتباط بین اشیای موزه ای وجود ندارد و نرم افزار مورد استفاده، از نظر سازماندهی اطلاعات، ضعیف است و باید مورد بازنگری قرار گیرد. همچنین، یافته ها نشان داد نرم افزار، در زمینه ذخیره و بازیابی ، وضعیت بهتری دارد؛ ولی بازهم لازم است قابلیت هایی به آن اضافه شود. همچنین، یافته ها نشان داد که در 44/94 درصد از جامعه مورد مطالعه، ذخیره و بازیابی بر اساس زبان کنترل شده و اصطلاحنامه صورت می گیرد.
نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاکی از این است که موزه های مجازی، ضمن استفاده از یک نرم افزار واحد برای مدیریت اطلاعات و ارتباط بیشتر با یکدیگر، لازم است برای ارتقای قابلیت های نرم افزار از همکاری متخصصان فناوری اطلاعات، درکنار متخصصان آرشیو و موزه، بهره گیرند.
واژه های کلیدی: موزه های مجازی ایران، مدیریت اطلاعات، سازماندهی، ذخیره، جست وجو، بازیابی،
بخت و کوشش در هفتادمین پرسش دادستان دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
123 - 130
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاثیر بخت و کوشش در زندگی آدمیان بر اساس پرسش هفتادم دادستان دینی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بخت و تقدیر در فرهنگ اقوام و ملل مختلف با مفهوم سرنوشت مشخص و از پیش تعیین شده ارتباط دارد؛ گاهی نیز در معنی تاثیر نیر وهای مافوق الطبیعی بر زندگی و مرگ مردمان است. تعدادی از ادبا و فلاسفه اراده و خواست مردمان را در برابر نیروی تقدیر و بخت هیچ می دانند و به مفهوم جبر در سرنوشت آدمیان اعتقاد دارند؛ در قبال این گروه عده ای دیگر بخت و تقدیر را مغلوب توکل به خدا می دانند و معتقدند که روند زندگی آدمیان در سایه تلاش و کوشش آنان قابل تغییر و تحول است. در نظر آنان آدمی در انتخاب سرنوشت خویش مختار است و با نیروی اراده و اختیار مسیر زندگی خود را تعیین می کند. بر اساس هفتادمین پرسش دادستان دینی پاره ای از رویدادهای زندگی آدمیان بر اساس بخت و تقدیر تعین می شود و پاره ای دیگر از آن به کنش و کوشش وی وابسته است. در این پرسش ذکر شده که زندگی، زن و فرزند و سروری و دارایی انسان به بخت وتقدیر بستگی دارد و جایگاه معنوی و میزان پارسایی یا بد کرداری انسان به کنش و کوشش وی وابسته است.
مروری بر دوره مس وسنگ شمال غرب ایران و پیشنهاداتی برای حوزه گسترش سنت دالما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
37 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از دوره ها و فرهنگ هایی که در شمال غرب ایران کمتر به آن توجه شده، دوره مس وسنگ و سنت سفالی دالماست. متأسفانه، اطلاعات ما از این دوره بسیار مختصر و تنها محدود به چند مقاله و گزارشنه چندان مفصل است. این سنت سفالی دارای حوزه گسترش نسبتاً وسیعی از شمال غرب ایران تا زاگرس مرکزی است و شامل سفال های منقوش، سفال هایی با تزیینات حجمی (نقش کنده، فشاری، پانچی و افزوده)، سفال های ساده و با پوشش گلی غلیظ قرمز است. به نظر می رسد که سفال های منقوش تداوم سفال های دوره پیشین، یعنی فرهنگ حاجی فیروز بوده وسفال های با تزئینات فشاری، کنده، پانچی و افزوده فاقد پیشینه ای در منطقه هستند واحتمالاً این نوع سفال ها از منطقه ای دیگر به این منطقه وارد شده اند. متأسفانه، با وجود آنکه مدل هاو نظریه های گوناگونی در مورد گسترش سنت سفالی دالما ارائه شده، اما هنوز از نحوه گسترش آن اطلاعی در دست نیست. آیا گسترش این سنت سفالی بواسطه کوچ نشینان روی داده یا مهاجرت؟ انتقال ایده سبکی در این بین تأثیرگذار بوده یا عواملی دیگر؟ این ابهام بدلیل عدم انجام پژوهش های دقیق منطقه ای و فرامنطقه ای همچنان به قوت خود باقی است.
گاهشمار شمسى، تغییر خط فارسى (از قرن اول هجرى تا کنون)
حوزههای تخصصی:
خالدی خدای آتش پیروزی اورارتوها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
125 - 142
حوزههای تخصصی:
آتش نزد مردم باستان محترم بود ولی این پدیده نزد اورارتو ها کم تر بررسی شده است. معمولاً اقوام باستانی خدایی با خویشکاری آتش را می پرستیدند، ولی نزد اورارتوها این گونه نیست. این موضوع عجیب به نظر می رسد، چون اورارتوها در محیطی سردسیر می زیستند و آتش می بایستی نزد آنان از اهمیت خاصی برخوردار بوده باشد. در متون سلطنتی اورارتویی اشاره مستقیمی به اهمیت آتش یا وجود خدایی با خویشکاری ویژه آتش به دست نیامده است، ولی با کمی تأمل بر تعدادی از آثار اورارتویی می توان رد پای خویشکاری خدای آتش را در مهم ترین خدای اورارتوها، خالدی، مشاهده کرد. هدف مقاله حاضر این است که با بررسی شواهد، از جمله نقش خالدی بر سپری از محوطه باستانی انزاف و آتش دان های معبد آیانیس نشان دهد که آتشی ویژه خالدی روشن می شد و می توان آن را «آتش پیروزی» خواند و خالدی را نیز می توان «خدای آتش» دانست. آتش خالدی همه مشخصات «آتش پیروزی» را اعم از «همیشه سوزی» و «ارتباط با خدای پیروزی» و «روشن نگه داشته شدن آن در معابد» و احتمالاً «اهدای پیشکشی» دارد.