فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۴۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار معماری به صورت انفرادی و بدون درنظر گرفتن لایه های متنی و دگرگونی های بافتاری مؤثر بر آن، یکی از کمبودهای این حوزه است. در این پژوهش تلاش می شود تا با تحلیلی گفتمانی و با استفاده از داده های تاریخی و باستان شناسی به روابط بینامتنی مجموعه های معماری و شهرسازی تبریز دوره ایلخانی در دو سطح خُرد (شهر تبریز) و کلان (منطقه ای و بین المللی) پرداخته شود تا از این طریق تحولات و معناهای ضمنی لایه های متنی (مجموعه های معماری و شهرسازی) آشکار گردد. مسأله پژوهش این است که روابط بینامتنی آثار مذکور ازمنظر نشانه شناسی لایه ای به چه صورتی بوده و نظام های نشانه ای چگونه در لایه ها متجلی شده اند؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه داده ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد به کارگیری خوانش بینامتنی نشانه شناسی لایه ای منجر به درک لایه های پنهان معنا در آثار معماری می شود و در مطالعه اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر می نماید. در روابط بینامتنیِ لایه های مختلف معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در سطوح خُرد و کلان، رمزگان هایی مانند عناصر اصلی ارکان حکومت، ازجمله: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی-مذهبی و قدرت اقتصادی، با زیررمزگان هایی چون: رویکردهای ایرانشهری، مذاهب مختلف و تجارت داخلی و خارجی که متناسب با تغییرات بافتی لایه ها (زمانی، مکانی، و فرهنگی-اجتماعی) هستند، وارد رابطه هم نشینی و جانشینی شده و به نشانگی بدل گشته اند
آنالیز سکه های نقره ای (یک درهمی) فرهاد چهارم به روش PIXE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
103 - 112
حوزههای تخصصی:
آنالیز سکه های نقره به روش PIXE، یکی از روش های دقیق سنجش عناصر تشکیل دهنده آنهاست. این عمل می تواند اطلاعات ارزنده ای درباره عناصر شیمیایی موجود در سکه ها دهد که در رابطه باوضعیت معیشتی و معادن استخراج شده جهت ضرب سکه باشد. در طول دوره اشکانی ضرابخانه ها بواسطه انگیزه های گوناگونی، رویه معمول ضرب سکه را تغییر می دادند ونیزمنابع معدنی جدیدی را برای ذوب فلز انتخاب می کردند. در طی دوران پادشاهی فرهاد چهارم (2-38 پ.م) همانند دوران قبل (مهرداد اول ۱۷۱-۱۳۸ پ.م)، سکه های ضرب شده شامل سکه های نقره ای یک درهمی و چهاردرهمی، سکه های برنزی و مسی بود. در این بین سکه های نقره ای به نسبت ارزش فلز و گستره جغرافیایی که در آن در گردش بودند، اهمیت بیشتری را داشتند. در این پژوهش ۱۰ نمونه از سکه های یک درهمی فرهاد چهارم که بوسیله دستگاه PIXE مورد آزمایش قرار گرفته اند، مطالعه می شود.این طیف سنجی از سکه ها مشخص کرد که میزان عنصر نقره موجود در آن ها به شدت در نوسان است. افت شدید نقره در برخی از سکه های یک درهمی گویای اوضاع نابسامان اقتصادی و تلاش ضرابخانه ها برای کنترل آن به نفع حکومت است.
گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
Bronze Weapons of Toll-e Shoqa, Marvdasht Plain, Fars: National Museum of Iran Collection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The correct position and the determining role of the second and first millennium BC cultures in the Fars region (Marvdasht plain) which we know as the Shoqa/Timuran cultures and the importance of this culture in the transition from the prehistoric to the historical period (Achaemenid) are still not well known. Despite of extensive archaeological research that has been done in the Marvdasht plain and the presence of significant sites of this period, due to the limited and generally very old excavations in these sites, it is still difficult to understand these developments. During that time, huge developments were taking place in Khuzestan and Fars regions; Changes usually created many conflicts between native cultures and southwestern cultures origin (Elamite).Some archaological findings, such as weapons, are signs of the height of such conflicts in the past. This paper will study and introduce the collection of weapons of Toll-e Shoqa, which were obtained from the excavations of Mahmoud Rad in 1942 and Vandenberg in 1950 in that site, those are now kept in the National Museum of Iran. These collections have been studied recently in the inventory project in the National Museum of Iran archives. So far, few cultural materials from Toll-e Shoqa have been published and more emphasis has been placed on its pottery; the pottery is the basis of the relative chronology of this period in the Fars region. Unfortunately, the results of the archaeological excavations in Shoqa were never fully published and all its cultural materials were not introduced. In the organizing project of the National Museum of Iran which will be described and analyzed in this paper.
For Warfare or for Prestige? A Survey on Ziwiye Bone Arrowheads(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ziwiye, as one of the key sites for Iran’s North West Iron Age (Median kingdom), has many masterpieces kept in different museums and a long list of publications. The main part of this list consists of monographs that are written based on one or more limited objects from an out of context collection. There are few articles that comprehensively include the findings “attributed Ziwiye” and “came from excavation”. However, many articles have been published about Zavieh’s findings, but parts of this collection still remain unknown and do not receive enough attention. The corpus of bone arrowheads is one of them, some of which were found during archaeological excavations while others came to museums from antiquities dealers. These include: the Metropolitan Museum of Art in New York, Musée du Louvre in Paris, the National Museum of Iran in Tehran, and the Sanandaj Archaeological Museum. This article aims to introduce and categorize 51 bone arrowheads. Some of these were registered as ivories, but our research concluded that all of these were made of bone. In few instances, the production manner prevented the proper identification of bone versus ivory. Another examined point in this research is whether such arrowheads were produced for actual warfare or for prestige and symbolic use in ceremonial events considering their bone material. The examined samples from other sites show that bone can be hard enough to penetrate game and human body even with light protection such as archery. Bone for making arrowheads was used for hunting big games and some tribes still use them.
Women in Sogdian Para-documents(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
1 - 10
حوزههای تخصصی:
A glorious past is what our women in East have experienced which is the path that leads to their power and dignity. As worthy cultural documents, old written texts reflect the political, economical and social stance of women in the Sogdian community. This is an attempt to indicate the Sogdian women's place in Sogdiana through the existing documents(texts,,manuscripts, paintings and archeological remains). We are concerned with the following questions regarding the Sogdian society: how was the women’s participation along the Silk Road, how the remained documents emphasize the importance of their presence and the important question about their identity, when and how they became powerful. Khatun-e Bukhara indicates the high potential of the women’s existence in Sogdian era. In order to illuminate women’s participation, strong motivation to draw the attention and authority, a link to this particular historic situation and a new grasp of women’s lifestyle at that era is essential. This article is an attempt to introduce the women’s role in Sogdian land through language, Culture and different social groups.
Excavations at Tepe Rabat, and Its Ancient Name(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
3 - 18
حوزههای تخصصی:
Rabat Tepe, an ancient site in northwestern Iran near the Little Zab River, reveals insights into two distinct periods from the Iron Age. The primary focus of excavations has been on the layers dating back to the first millennium BC. Notable discoveries at Rabat include a striking pebble mosaic pavement, fortified walls, and various decorative bricks. The site’s size, architectural remains, and uncovered artifacts point to its significant role during the first millennium BC. Through multiple excavation seasons, researchers have gleaned valuable information about the site’s layout and historical eras. Evidence suggests that a thick wall once enclosed the entire area, around 3 meters in width. Artifacts found at Rabat share similarities with those from Qalaichi, a well-known Mannaean site. While initially attributed to Mannaean culture, this association is now under debate. Excavations between 2006 and 2008 unearthed inscribed bricks inscribed with Neo-Assyrian cuneiform script. These findings sparked discussions and identified Rabat with ancient cities like Paddir/Šurdira and Hubushkia, although these identifications face significant challenges. Rabat was an independent religious-royal city-state.
کاوش های باستان شناختی در اطراف پل بیستون: کارگاه های سنگ تراشی و تولید آجر و آهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۳۶-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
پل بیستون، برروی رودخانه دینورآب واقع در حاشیه شرقی شهر کنونی بیستون، یکی از پروژه های زیربنایی اواخر دوره ساسانی است که همانند دیگر بناهای این دوره در بیستون، ساخت آن هرگز به اتمام و بهره برداری نرسید. در دوره اسلامی حکومت محلی حسنویه ضمن گسترش پل به تکمیل ساخت آن اقدام کردند. به دلیل رفت وآمدهای زیاد، گذشت زمان و حوادث غیرمترقبه ای چون زلزله و سیل در ادوار سپسین (سلجوقی تا پهلوی اول) بخش هایی از پل تخریب و سپس بازسازی و یا مرمت شده است. برای تأمین مصالح بخش های بازسازی و مرمت شده، کارگاه های تولید مصالح ساختمانی را به فاصله کمی در ضلع شمال شرقی پل ایجاد کرده اند. در این بخش، پشته کم ارتفاعی به درازای 50 متر درراستای شمالی-جنوبی و پهنای 40 متر در راستای شرقی-غربی برروی یکی از پادگانه های آبرفتی ساحل رودخانه وجود دارد که نگارنده بخشی از آن را در سال 1381ه .ش. کاوش کرد. در نتیجه این کاوش چهار لایه تاریخی-فرهنگی شناسایی شد. متأخرترین لایه (لایه I) دربردارنده بقایایی از زندگی کوچ نشینان فصلی دوره قاجار است که بخشی از سال را در این قسمت از محوطه می گذرانده اند. در لایه II بخشی از یک گورستان متعلق به دوره قاجار شناسایی شد. در زیر گورستان و در لایه III کوره های آجرپزی و آهک پزی از دوره های ایلخانی و قاجار به دست آمد. در لایه IV کارگاه سنگ تراشی از دوره ساسانی/حسنویه قرار دارد. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش های تحقیق تاریخی و توصیفی-تحلیلی ابتدا به توصیف دقیق یافته های هر لایه تاریخی-فرهنگی بپردازد و سپس برمبنای شواهد باستان شناختی و آزمایش های سن سنجی به روش ترمولومینسانس زمان شکل گیری آن ها را تعیین کند؛ هم چنین تلاش خواهد شد تا برمبنای ویژگی های نقشه و ساختار معماری هر یک از کوره های مکشوف از پشته موردبحث، فرآیند و نحوه تولید آجر و آهک را در هر یک از این کوره ها توضیح دهد. افزون بر آن، فرآیند تهیه بلوک های سنگی تراش خورده در کارگاه سنگ تراشی شرح داده خواهد شد.
سفال ساسانی غرب چهارمحال و بختیاری، بر اساس نمونه های به دست آمده از بررسی باستان شناختی شهرستان فارسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
79 - 102
حوزههای تخصصی:
سفال فراوان ترین ماده فرهنگی و یکی از مهمترین داده های در دسترس باستان شناسان برای تعیین گاهنگاری، وضعیت پیچیدگی های اجتماعی، تولید و تکنولوژی گروه های انسانی گوناگون، تحولات هنری و بررسی برهم کنش های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. از این رو، سفال شناسی و ارائه طبقه بندی های هر چه دقیق تر در این مورد در مناطق گوناگون جغرافیایی گامی آغازین در بازسازی باستان شناختی جوامع دوران گذشته تلقی می شود که باستان شناسی دوره ساسانی در این ارتباط دچار کمبودهایی است. بنابراین، با در دست داشتن حجم قابل توجهی از اطلاعات بدست آمده در این باره از بررسی باستان شناختی شهرستان فارسان پژوهش حاضر با هدف توصیف، طبقه بندی و مقایسه سفال ساسانی این منطقه صورت گرفت. بر این اساس مشاهده شد که سفال ساسانی فارسان دارای شباهتهای روشنی با نمونه های هم دوره بدست آمده از حوزه های فرهنگی همجوار خوزستان و فارس است که این نکته با توجه به خصوصیت نظام سیاسی دودمانی ساسانی، ویژگی های جغرافیایی منطقه و شیوه معیشت غالباً بر پایه کوچ نشینی مردمان آن قابل تبیین است. با انجام این پژوهش، درکی روشن تر از روابط مردمان دوره ساسانی این منطقه با مناطق همجوار با توجه به ویژگی های زیست محیطی و موقعیت جغرافیایی سوق الجیشی منطقه فارسان بر سر راه های ارتباطی بین جنوب غرب مرکز فلات و غرب ایران بدست آمد.
تغییر و تحول شهر بیشاپور در گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
103 - 121
حوزههای تخصصی:
با ظهور اسلام و فتح شهرهای ساسانی توسط مسلمانان سرنوشت، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ساختار کالبدی آنها تا حد زیادی دچار تغییر شد. در این مقاله تغییر و تحولات فضایی که با ظهور اسلام در شهرهای ساسانی صورت می گیرد بر اساس مطالعه موردی شهر بیشاپور بیان می گردد. نتایج نشانگر در هم شکستن نظام طبقاتی ساسانیان در ساختار اجتماعی این شهر است. به این معنی که در قرون اولیه اسلامی در نتیجه شعار برابری و برادری اسلامی، بافت و فضای شهر بیشاپور دچار دگرگونی می گردد و از لحاظ کمی رشد زیادی در خانه سازی طبقه تهیدست به وجود می آید و طبقات اجتماعی پایین دست به فضاهای ممتازی که پیشتر در اختیار طبقه مرفه شهر دوره ساسانی بود راه پیدا می کند و تا حد زیادی تبعیضات اجتماعی منبعث از جهان بینی زردشتی در بیشاپور دوره اسلامی از بین می رود با افزایش جمعیت مسلمانان و قدرت یافت حاکمان محلی و تثبیت اسلام در کشور و امنیت نسبی، تفکر و جهان بینی اسلامی به وضوح در اواخر قرن سوم و چهارم خود را در ساختار فضایی شهرها نشان می دهد و چیدمان ابنیه در فضاهای شهری و ساختار فضایی شهر در دوران اسلامی بر اساس جهان بینی اسلامی و رفع احتیاجات کلیه مردم تغییر می کند و در همین دوران بناهایی مانند مسجد جامع، مدرسه و کاروانسرا و بازار گسترده وارد بافتهای شهری می گردد. در یک جمع بندی باید گفت شهرسازی در دوره اسلامی، از دگرگونی ساخت و سازمان فضاهای شهری دوره ساسانی تحت تأثیر تفکر اسلامی به وجود می آید.
Image processing on images of ancient artifacts with the help of methods based on artificial intelligence(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۵, June ۲۰۲۳
27 - 39
حوزههای تخصصی:
Artificial intelligence (AI) has the potential to revolutionize the field of archaeology by enabling researchers to analyze large amounts of data quickly and accurately. In this article, we have tried to implement some methods and algorithms in image processing on the image of ancient artifacts. We implemented the algorithms on two historical models as examples, one of which is the image of a coin decorated with the image of Farkhan the Great and the other is the coin with the image of Khursheed Daboui to obtain the details of these works from the images on the computer. We used Edge Detection, Hough Transform, imcontour, and Filter Images Using Predefined Filters algorithms in MATLAB software, each of these algorithms is used for specific purposes in image processing. By using digital image analysis techniques, researchers can gain a deeper understanding of the objects and sites they are studying and can make new and important discoveries about the history and culture of ancient civilizations.
تحلیل اثر ویژگی های حسابی و هندسی بر فرایند ترسیم کاربندی ها با رویکرد دستیابی به روش های ترسیم بهینه نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی دقیق تر جزئیات ترسیم ویافتن ارتباط بین فرمول های ریاضی با اشکال هندسی خود پیش نیازارائه راهکاری نوین برای ترسیم انواع کاربندی می باشد. امروزه به دلیل تغییر شیوه و ابزار ترسیمات ارائه راهکارهایی نوین برای افزایش دقت و سرعت ترسیم اشکال پیچیده هندسی مخصوصا کاربندی بیشتر حس می شود. یافتن زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، راهکاری نوین بر پایه فرمولی جدید، جهت فراگیری ساده تر و سریعتر روش های ترسیم انواع کاربندی با تعداد ضلع زوج و در زمینه مستطیل شکل ارائه می دهد. در خصوص کاربندی تاکنون هیچ منبع مکتوب کاملی به دست نیامده است. پژوهشگران در گستره کاربندی بیشتر به شیوه های ترسیم آن هم به شکل متفاوت با یکدیگر پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار به ارائه راهکاری نوین و ساده جهت ترسیم اشکال هندسی کاربندی بر پایه فرمول ریاضی مشخص می پردازد. روش داده اندوزی به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای ومحاسباتی می باشد. هدف کلی این مقاله، تحلیل حسابی و هندسی روش های گوناگون ترسیم کاربندی جهت دستیابی به ارائه راهکاری نوین می باشد. نتیجه حاصل از تحقیق، مبین این مطلب است که با دانستن دو پارامتر تعداد ضلع کاربندی و اندازه زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، به راحتی می توان انواع کاربندی های با تعداد ضلع زوج در زمینه مستطیل را ترسیم نمود.
عصر مفرغ جدید در تپه سگزآباد بر مبنای یافته های سفالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
21 - 34
حوزههای تخصصی:
عصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگ های قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز می یابد. سفال های تک رنگ و چند رنگ (پلی کرم، نوع ارومیه) دست ساز، شاخصه های فرهنگی این دوره هستند. کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه های استقراری بخش جنوبی این محوطه به انجام رسید و سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفتند. در ترانشه ۶ آثار فرهنگی ادوار مختلفی از جمله عصرآهن I، دوره مفرغ جدیدو دوره مس سنگی جدید یافت شد. در بین این آثار حجم و تراکم سفال های دو و چند رنگ دوره مفرغ جدید قابل توجه بود. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف نقوش این سفال ها تمرکز خواهد داشت.
مطالعۀ اقتصاد معیشتی عصرآهن محوطۀ تقی آباد براساس یافته های جانوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۸۲-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
در تابستان 1397 ه .ش. کاوش باستان شناسی تپه تقی آباد 1 و 2 در شهرستان ورامین انجام شد. این محوطه ها در شمال روستای تقی آباد و در جنوب روستای آجربست از توابع بخش جوادآباد ورامین قرار دارد. یافته های کاوش دربرگیرنده دوره های فرهنگی عصرمفرغ و عصرآهن هستند؛ از جمله یافته های ارزشمند این محوطه، بقایای جانوری بود که جهت شناخت نظام معیشتی ساکنین ادوار مختلف تاریخی آن بسیار حائز اهمیت است. مهم ترین هدف این پژوهش، شناخت نظام اقتصادی معیشتی درمیان جامعه ساکن عصرآهن برپایه مطالعات جانورباستان شناسی در تقی آباد است. پرسش اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چه گونه های جانوری در این محوطه قابل شناسایی است و چگونه بقایای استخوانی جانوران در بازسازی شیوه معیشتی دوره مورد مطالعه، قابل استفاده هستند؟ برروی یافته های استخوانی عصرآهن محوطه تقی آباد (تقی آباد1 و تقی آباد2)، آثار سوختگی و بریدگی برروی برخی از استخوان ها قابل مشاهده است که آثار بریدگی ممکن است بر اثر قصابی شدن به وجود آمده باشند. اساس کار این پژوهش بر پایه مطالعات برروی یافته های جانوری است که در کاوش باستان شناسی از تپه های تقی آباد 1 و 2 به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده استفاده از گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، گوزن، گراز، گوسفند وحشی، پرنده، سگ و روباه در تپه تقی آباد1 و گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، گراز، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، سگ، گوزن و پرندگان در تپه تقی آباد2 هستند. مطالعه نشان داد که دامپروری نقش مهمی را در معیشت مردم این محوطه داشته است.
مطالعات آزمایشگاهی برروی مواد و رنگ دانه های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعۀ قدمگاه نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۳۵۶-۳۲۵
حوزههای تخصصی:
بقعه قدمگاه در مرکز بخش زبرخان در 24 کیلومتری ش رق نیش ابور، در مسیر جاده نیشابور- مشهد قرار دارد که با توجه به منابع تاریخی ساخت آن، در اوایل ق رن ۱۱ه .ق. (قرن 17م.) شروع و در دوره های مختلف ادامه یافته است. در تزئینات معماری این بنا آن چه بیش از همه حائز اهمیت است، کاشی کاری، گچ بری و دیوارنگاره هاست. با توجه به این که این بنا در دوره های مختلف ساخته شده است و اصل بنا به دوره صفویه برمی گردد، مشخص نیست نقاشی ها هم زمان با ساخت بنا در دوره صفویه نقاشی شده یا در دوره های بعدی به بنا افزوده شده اند؟ برای پاسخ به این پرسش باید رنگ دانه ها شناسایی شوند. در این پژوهش مواد و رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعه قدمگاه نیشابور با روش های دستگاهی آنالیز شدند. در این پژوهش از روش های دستگاهی SEM-EDX1، FTIR2، PLM3، XRD3 و طیف سنجی میکرورامان برای شناسایی عنصری و ترکیبی مواد تشکیل دهنده رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره ها استفاده شده است. نتایج نشان دادند رنگ آبی و طلایی کتیبه، به ترتیب لاجورد مصنوعی و آلیاژ مس و روی (پودر برنج) بود. رنگ آبی به کاررفته در دیوارنگاره ها نیز لاجورد مصنوعی است با این تفاوت که برروی یک لایه قرمز اُخرا قرار گرفته است. رنگ سبز مس فتالوسیانین است که شروع استفاده از این رنگ دانه به دهه 1940م. برمی گردد. بررسی رنگ قرمز نارنجی وجود مخلوط سرنج و آهن اکسید یا اُخرا را نشان داد. رنگ های قرمز و قهوه ای براساس نتایج آنالیز عنصری به ترتیب آهن اکسید و آمبر که مخلوط آهن اکسید و مقدار کمی منگنز اکسید بودند. در زیرسازی همه رنگ ها از گچ استفاده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد رنگ دانه های به کاررفته در این بنا، این تزئینات نمی تواند متعلق به دوره صفوی باشد و وجود لاجورد مصنوعی و پودر برنج ثابت می کند این دیوارنگاره ها در دوره قاجار افزوده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد مس فتالوسیانین، این رنگ به احتمال زیاد در دوره های معاصر مرمت شده و از رنگ دانه های اصلی بنا نیستند.
گونه شناسی کوزه های کوچک لعاب دار عصر آهن در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱۰
89 - 111
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع سفال های عصر آهن در غرب ایران، سفال لعاب دار است. این نوع سفال که درصد کمی از سفال های متداول در این عصر را تشکیل می دهد، فقط در مرحله III و II عصر آهن دیده می شود و معمولاً آن را در غرب ایران به عنوان سفالی وارداتی از آشور می شناسند. متداول ترین شکل این سفال، کوزه های کوچک لعاب دار است که این مقاله به گونه شناسی آن می پردازد و پراکندگی جغرافیایی این شکل و گونه های آن را در غرب ایران مورد بررسی قرار می دهد.
توصیف، طبقه بندی و تحلیل گونه شناختی سفال های اشکانی منطقه رومشگان لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 68
حوزههای تخصصی:
شهرستان رومشگان واقع در غرب استان لرستان، از مناطق تقریباً ناشناخته در باستان شناسی ایران است. با وجود این که در این منطقه آثار و استقرارهای متعددی از دوره اشکانی دیده می شود، اما تاکنون پژوهش و تحقیق هدفمندی در این رابطه انجام نشده است. یقیناً مطالعه و بررسی این استقرارها می تواند افق روشن تری از وضعیت مادی-فرهنگی منطقه و همچنین چگونگی تعاملات فرهنگی آن با مناطق همجوار بدست دهد. بدین منظور، در این مقاله یافته های سفالی اشکانی به دست آمده از بررسی محوطه های استقراری رومشگان مورد مطالعه، گونه شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند که در نتیجه، آن چهار نوع سفال معمولی، جلینگی، منقوش و لعاب دار شناسایی شد. مطالعه و مقایسه تطبیقی سفال ها نشان می دهد که فرهنگ مادی این منطقه طی دوره اشکانی، با وجود تأثیرپذیری از برخی ویژگی های بومی-محلی، در نهایت بخشی از گستره فرهنگی غرب کشور به شمار می رود. از دیگر نتایج تحقیق روشن شدن ارتباط فرهنگ سفالگری این منطقه با حوزه های فرهنگی همجوار مانند: جنوب غرب، شمال غرب و بین النهرین است.
بررسی تطبیقی نقش دیوارنگاره دوره هخامنشی کاخ شاوور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی هنری و تطبیقی انجام شده بر روی دو قطعه نقاشی روی گل دوره هخامنشی که در یکی از اتاق های قلعه شوش نگهداری می شد نشان داد که این دو قطعه اولین نقاشی های بدست آمده از دوره هخامنشی هستند که بر روی دیوار خشتی کاخ هخامنشی شاوور (اردشیر دوم) اجرا شده اند. به منظور رسیدن به چیستی نقوش و محتوای آن ابتدا بررسی هایی در خصوص جزئیات نقوش صورت گرفت و در نهایت به ارتباط نقش ها پرداخته شد. حاصل این مطالعات شناسایی نقوش و موضوعات تصاویر است.
Review of linguistic studies about Urartus in Azerbaijan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
51 - 67
حوزههای تخصصی:
The Urartu civilization is one of the old civilizations of the Azerbaijan region. Urartus ruled over northwestern part of Iran, Caucasia, eastern Turkey and even northern part of today Syria. Their language does not belong to Indo-European or Semitic language families. Their language was an agglutinative language. There are lots of inscriptions related to Urartus in East Azerbaijan, West Azerbaijan and Ardabil in northwestern Iran. These inscriptions and Urartu castles in the region have Turkish names. The researcher tried to find out whether there is any relationship between Urartu language and Azerbaijani Turkish language of local people of the region. The cognate based study and comparing roots of the words between ancient Turkish and Urartu language showed that Urartu and Turkish words have the same roots. There are also grammatical similarities between these two languages in using suffixes like –li and –ni for showing relationship and possessiveness. Furthermore, in Urartu language like Kazakh Turkish suffix –u is used to make an infinitive verb. Some Uratian names like Turkish names start with prefix ar/er. The name of some Urartian Gods have meaning in Turkish. As a result, Urartu language must be an Altaic language and a proto-Turkic language.
درآمدی نظری بر مفهوم تخصص گرایی در مطالعات باستان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۷
33 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعه تخصص گرایی فن و تخصص گرایی اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخی و چگونگی استنباط تخصص گرایی، میزان و مقیاس آن، از میان مدارک باستان شناختی با دشواری های فراوانی روبرو است. اصطلاح «تخصص گرایی» به عنوان یک موضوع مهم در ارتباط با اقتصاد جوامع باستان مدت هاست که مورد توجه انسان شناسان و باستان شناسان قرار گرفته است. از دهه ۱۹۶۰ میلادی تعریف اصطلاح «تخصص گرایی»، خاستگاه های آن و تعریف باستان شناختی این شکل از سازمان تولید همواره در کانون مباحث باستان شناسی بوده است . در صورت عدم وجود معیارهای روشن برای تشخیص تخصص گرایی و بدون درک درستی از مفهوم این واژه، ممکن است محققین باستان شناس در تفسیر داده های خود به بیراهه روند. باستان شناسان خاستگاه های تخصص گرایی را با استفاده از سه نوع مدل تفسیر می کنند: ۱-مدل توسعه تجاری، ۲-مدل تطبیقی، ۳-مدل سیاسی. مدل های مذکور ضمناً رهیافت های متفاوت به موضوع مطالعه تخصص گرایی در باستان شناسی را نشان می دهند. این رهیافت ها با تطور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع ارتباط دارند. در این مقاله مفهوم و ابعاد تخصصی شدن پیشه، سازمان تولید، استانداردسازی، سبک، سرمایه گذاری کار، مقیاس و روش تخصصی شدن مورد توجه قرار گرفته است.