فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
19 - 28
حوزههای تخصصی:
Mythological themes reflecting the worldview and ideology of ancient societies have various applications. One of the applications is for rituals, which have a symbolic dimension. As if these themes are repeated in different societies, they are classified as archetypes. The archetype is derived from Jung's psychological theories, which is revealed in the form of a symbol in the context of myth, epic, and dream. Since dream and myth are the same in nature and structure, this study investigated Dumuzid's dream to find out the origin of mythological rituals in the third millennium BC in Mesopotamia. This study was conducted by a descriptive analytical method using Jung's archetypal approach based on library studies, the results of which showed a relationship between the myth of Dumuzid and rituals of Mesopotamia society, and the story of vegetation gods connected with the rituals of spring and fertility in nature as the source of collective mourning ceremonies and celebrations held every year in their memory. In fact, the rituals are cultural phenomena left over from the agricultural and prehistoric times in ancient societies.
An Impressed Grey Vessel of Chaltasian: A New Socio-Economic Evidence of Iron Age Societies of the Iranian Central Plateau(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
Studying and understanding the social, economic, and political structures of Iron Age communities is a significant aspect of archaeological research of this period. Until now, much of the archaeological research on the Iron Age in Iran has focused largely on the typological study and comparison of findings from cemetery excavations, with less attention given to the study and reconstruction of the various aspects of the social, economic, and political structures of communities from this period. Most researchers to date have regarded the people of the Iron Age in Iran as communities lacking organized administrative and political structures, and based on the limited number of settlement sites, have described them as nomadic herders. However, the study, interpretation, and analysis of findings from settlement sites of this period in Central Iran have revealed new perspectives on the presence of socio-economic and political institutions and organizational structures. The discovery of a piece of grey pottery with a cylinder seal impression at Chaltasian Tepe, Varamin, alongside other evidence from significant and large settlement sites of the Iron Age, provides us with evidence of socio-economic institutions during the Iron Age
Compositional Study of Sassanian Silver Coins Using PIXE Technique Case Study: Hormizd IV of Coins(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
17 - 27
حوزههای تخصصی:
Studying the elemental composition of coins does not only provide chemical information of the legal tender but provides insight into the manufacturing process, history, and economic state of the country during the minting year of the coins. The elemental composition of some Sassaian coins spanning from the years 582 to 591 AD have been analyzed using PIXE at the Bubansor physical lab of India and metallic the elements Ca, Fe, Cu, Ag, Au, and Pb were observed. The result The study of elemental composition of silver coins in Iran under the Sassanian period can help to explain the locations and identification of coins' mines. By determining not only major but also minor and trace element concentrations, the coin's compositions were used to deduce information both on the economic conditions under the different reigns. The aim of this work is to study the chemical composition of some Hormizd IV coins to show the economic situation and find any relation between the mines used for the extraction of silver and the actual silver coins minted at that time. Using the PIXE technique, the show that Hormizd IV king used almost Cerussite mines for their coins and are brought to light valuable information about the economy of the time.
بررسی جایگاه مکاتب طب در ایران باستان (مبتنی بر مکتب پزشکی سینایی ایران: مکتب هگمتانه / اکباتان)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
طب دانشی است که به وسیله آن می توان بر کیفیات تن آدمی آگاهی یافت. معادل دقیق طب کلمه فیزیک است، ولی برای این که در سطح جهانی قابل درک باشد معادل «پزشکی» برای آن به کار رفته است. پزشکی با حالات مختلف بدن، سروکار دارد و بدین ترتیب شاخه ای از طبیعیات است. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا از سه گروه درمانگری نام برده شده است؛ «کارد پزشکی(جراح)» (Av:karǝto-Baēšaza-)، «گیاه پزشکی» (Av:urvarō- Baēšaza-) و «مانسر پزشکی» (روان درمانگر، روان درمانی) (Av: maθrō- Baēšaza-). در این کتاب، «ثَریته» از خاندان «سام» (Av: Sāma-) نخستین پزشک است و «اهورامزدا کاردی» مرصع به او عنایت می کند تا با آن کارد عمل جراحی انجام دهد. از وضعیت پزشکی در دوران هخامنشیان و اشکانیان به واسطه نوشته های مورخان یونانی آگاهی هایی در دست است و از پزشکی دوره ساسانیان اطلاعات خوبی باقی مانده است. در این پژوهش به بخش مهمی از سهم ایرانیان باستان در گسترش و ارتقاء دانش بشری، یعنی به پزشکی و روش های بهداشتی و درمانی در ایران باستان پرداخته می شود. پرسش های برخاسته از این جستار چنین است که: سرمنشأ طب در ایران باستان از کجا بوده است؟ آیا طب در ایران باستان متأثر از تعلیمات دینی بوده؟ و رابطه فرهنگ و مداوا در ایران باستان به چه شکل و صورتی بوده است؟ فرضیات این پژوهش چنین خواهد بود که طب در ایران باستان متأثر از تمدن های باستانی نظیر یونان بوده است. طب در این دوران متأثر از دین زرتشتی و در ادوار بعد متأثر از اسلام بوده است و نحوه مداوا در هر جامعه متأثر از فرهنگ آن جامعه است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. تا پیش از کنار رفتن پرده های تاریک تاریخ ایران باستان و اکتشافات جدید باستان شناسان در کهن جلگه بین النهرین و دره های نیل و سند و فلات ایران، اکثراً بر آن بودند که اندیشه های علمی از حکما و فلاسفه یونان سرچشمه گرفته، اما شواهد تاریخی نشان می دهد که با ظهور زرتشت ایرانیان، دور تازه ای از خلاقیت علمی خود را به نمایش گذاشتند و در این رابطه، مشخص ترین نمونه آن تأسیس «مکتب هگمتانه یا اکباتان» است.
تحلیل نقادانه مرمت کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز با تأکید بر اصالت فرم
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مسجد عتیق شیراز از مساجد تاریخی ایران است و دارای تزئینات منحصربه فردی ازجمله کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه است که توسط «پیر یحیی صوفی» از خوشنویسان به نام قرن هشتم هجری قمری نوشته شده است. این کتیبه با توجه به منابع تاریخی، بارها بازسازی شده، اما در این کتیبه برخی از موارد با مرمت هایی مواجه هستند که بدون رعایت اسلوب نگارش کتیبه اصلی، کتیبه موردنظر بازسازی شده است که باعث خدشه وارد کردن به اصالت اثر تاریخی و منجر به بروز اشتباه شده است؛ برای این اساس، پرسش های پژوهش عبارتنداز: در بازسازی های انجام شده برروی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز تا چه میزان به موضوع اصالت و ممانعت از جعل کتیبه توجه شده است؟ در بازسازی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز مرمتگر تا چه میزان اصول کتیبه نویسی پیر یحیی صوفی را رعایت کرده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های مطرح شده در این پژوهش، به بررسی بخش های بازسازی شده کتیبه معرق خدایخانه پرداخته شده است. بخش های مرمتی بازبینی شدند و با دیگر آثار پیریحیی صوفی مقایسه گردید. روش پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی، گردآوری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایی و میدانی و روش مطالعه داده ها تطبیقی و تحلیلی است. نتایج یافته ها، نشان دهنده این موضوع است که در بازسازی کتیبه معرق برخی بخش ها ، تفاوت هایی با خط پیر یحیی صوفی وجود دارد؛ این مسئله نشان دهنده عدم شناخت کتیبه از نظر ساختاری و یا رویکرد سلیقه ای در مرمت کتیبه و مداخله افراطی در مرمت کتیبه ها که باعث خدشه وارد نمودن به اصالت اثر موردنظر است.
مطالعه تطبیقی شیوه اجرای آرایه گچی کشته بری با سایر آرایه های گچی در معماری دوره صفویه
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۳۶-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
در دوره صفویان ابداعات و نوآوری هایی در آرایه های گچی ایجاد می شود. آرایه گچی کشته بری، یکی از جذاب ترین آرایه های معماری دوره صفوی است که با نقوش متنوع در برخی بناهای آن دوره اجرا شده و دارای خلاقیت و نوآوری خاصی است که با شیوه اجرای گونه های دیگر آرایه گچی متمایز است. مطالعه و شناخت شیوه ها و مراحل اجرایی آرایه های گچی معماری صفویه در راستای حفاظت از آن ها به شمار می رود. هدف این پژوهش، شناسایی شباهت ها و تفاوت ها، گوناگونی روش ها و مراحل و ترتیب اجرای آرایه گچی کشته بری در مقایسه با سایر آرایه های گچی در معماری دوره صفویه و طبقه بندی آرایه های گچی این دوره است. پرسش های پژوهش عبارتند از: طبقه بندی مناسب برای گونه های فنی اجرایی آرایه های گچی در معماری دوره صفوی چیست؟ شباهت ها و تفاوت های آرایه گچی کشته بری با سایر آرایه های گچی در معماری دوره صفویه از لحاظ شیوه و مراحل ساخت و اجرا کدامند؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-مقایسه ای، و یافته اندوزی به صورت مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. نتایج مطالعات نشان داد آرایه های گچی در معماری صفویه، براساس معیار هفت گانه شیوه شکل دهی، جنس مواد و مصالح مورداستفاده در زمینه، شکل ظاهری سطوح روی نقوش، اندازه و میزان برجستگی، کارهای تکمیلی، ازلحاظ زمینه و شکل نقوش، تقسیم بندی شد. در اجرای آرایه گچی کشته بری برعکس سایر آرایه های گچی دوره صفویه، پرداخت کاری، صیقل کاری، کوژ یا کاوکردن روی سطوح نقوش انجام نمی شد و فقط زمینه طرح و یا برخی از نقوش کنده کاری و نهایتاً پرداخت می شد. آرایه گچی کشته بری ازلحاظ شیوه، مراحل و ترتیب اجرا بیشترین شباهت با آرایه گچی با لایه های رنگی کنده کاری شده دارد. این شباهت ها، ازلحاظ ضخامت هر لایه به اندازه یک میلی متر و شیوه برش با زاویه 90درجه نسبت به سطح نقوش و پرداخت و صاف کردن قسمت های کنده کاری شده و ازلحاظ شکل ظاهری روی نقوش با سطح صاف و تخت، قابل مقایسه است؛ هم چنین، آرایه گچی کشته بری ازلحاظ شیوه، مراحل و ترتیب اجرا، بیشترین تفاوت را با آرایه نقری پرشده با گچ رنگی، دارد.
Review and Analysis of Iran's scent-bottles in Different Historical Periods(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
67 - 76
حوزههای تخصصی:
The art of glassmaking in Iran, with a glorious historical background, visual richness and unparalleled beauty reached its peak of prosperity in different historical periods. Safavid and the Qajar era are among the brilliant periods of Iranian art, which in many fields, was the continuation of the Timurid golden age. These works include the most outstanding examples of court objects, they include the most mundane objects and household utensils produced in workshops, which in each of these two groups, depending on the social class of their patrons and creators, have unique features. One of the unique glassmaking in that era was the production of scent-bottle. The root of the word "perfume" is derived from the Latin word "perfume" and means "passing smell". Scent-Bottles were containers that kept all kinds of perfumes (oily liquid, perfumes, and even pharmaceuticals) in it. Iran is one of the most important centers for the production of glass perfume bottles; however, no research has been done in this field. In this research, while taking a brief look at the historical background of glass production and its manufacturing technique, the form and motifs of Iran's glass perfume bottles have been examined and their manufacturing technique, shape, size and decorative motifs have been studied. The research method is historical-analytical and the purpose is to examine the differences and similarities of perfume bottles in different historical periods, and finally the results proved that there are fundamental differences between perfume bottles through different historical periods in Iran.
مطالعه تطبیقی الگوی روایت در نقاشی مکتب اصفهان و دوره پهلوی دوم
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۸۹-۳۶۵
حوزههای تخصصی:
هنر ایران در دوران پر فراز و نشیب خود، همواره تحت تأثیر دیگر جوامع بوده است؛ اما نکته مهم در جریان این تأثیر و تأثرات، حفظ همیشگی منش و ساختار(الگوی روایت) در هنر ایران است. درواقع، در طول تاریخ هنرمندان ایرانی از تجربیات ساختاری و تکنیکی و در کل، موضوعی و محتوایی دیگر فرهنگ ها متأثر شده اند، ولی شخصیت و منش ایرانی خود را حفظ کرده اند و این تأثیرات را در هنر خود مستحیل نموده و روایتی ایرانی ارائه کرده اند. هدف پژوهش پیشِ رو، مطالعه تطبیقی الگوی روایت که عنصری برگرفته از روایت شناسی ساختارگراست، در دو دوره و مقطع تاریخی مهم در هنر تصویری ایران است؛ دوره حکومت «شاه عباس اول» در اصفهان و دوره دوم حکومت پهلوی در ایران. اهمیت و ضرورت این پژوهش از آن روست، که هنر نقاشی ایران در این دو مقطع تاریخی، تأثیرات فراوانی را از هنر اروپا اخذ کرده و مکاتب هنری بعد از خود را تحت تأثیر قرار داده است؛ از این رو، کوشید می شود به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که، الگوی روایت در مکتب نقاشی اصفهان و دوره پهلوی دوم دارای چه تغییرات و تحولاتی شده است؟ به نظر می رسد، نوگرایی در نقاشی مکتب اصفهان سنخیت بیشتری با سنت های تصویری گذشته ایران داشته و نقاشی در دوره پهلوی دوم با سرگشتگی و پریشانی همراه بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای، درصدد ترسیم الگوی روایت برای دوره های موردنظر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای مکتب اصفهان در مقایسه با الگوی روایت در آثار نقاشان نوگرای دوره پهلوی دوم، ازلحاظ سبک و ساختار تصویر، در عین نو بودن، در جهت استمرار سنت های تصویری گذشته ایرانی هماهنگی بیشتری را داشته است.
انسان نالِدی: بینش های جدید درباره شجره نامه پیچیده انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
قطعات اسکلتی سنگواره شده نشان می دهد خانواده انسان نماها در حدود هفت میلیون سال پیش وجود داشته اند. در طی سال های گذشته سابقه سنگواره ای انسان های اولیه و استرالوپیته کوس ها به سرعت افزایش یافته است و این شواهد انباشته دیدگاه ما را درباره پیدایش جنسمان تغییر داده است. ساختار غار رایزینگ استار، بخشی از محوطه میراث جهانی گهواره بشریت در آفریقای جنوبی، برای سال ها توسط غارنوردان مورد کاوش قرار گرفته بود، ولی به هیچ سنگواره ای از آنجا اشاره نشده بود. این موضوع در سپتامبر 2013 (اوایل پاییز ۱۳۹۲) تغییر کرد، زمانی که دو غارنورد آفریقای جنوبی، نخستین استخوان های سنگواره ای شناخته شده از چیزی را که اکنون انسان نالدی نامیده می شود، در آن یافتند. مجموعه نالدی غنی ترین مجموعه از انسان نماهایی است که تا به حال در آفریقا کشف شده است. انسان نالدی به همان اندازه که دانش ما را ارتقاء می دهد، پیچیدگی شجره نامه انسان و ناآگاهی ما درباره انسان باستانی را نیز برجسته می کند. در این پژوهش تلاش بر آن شده تا با کمک تازه ترین یافته ها و داده ها، پژوهشگران پارسی زبان را با این گونه انسانی آشنا کنیم. عرصه ورودمان کتابخانه ای و روش پژوهش اسنادی است. نخست درباره کشف و شناسایی این گونه انسانی سخن خواهیم گفت و در ادامه به بررسی ریخت شناسی او در مقایسه با دیگر گونه های انسانی می پردازیم. انجام تدفین توسط انسان نالدی را از نظر می گذرانیم و سرانجام حکاکی های منتسب به او را بحث و بررسی خواهیم کرد. بی شک آگاهی از این اکتشافات تازه که نور بیشتری بر خاستگاه انسان ها می تاباند، ما را در فهم درست درخت تبارزایی انسان و پیچیدگی آن یاری رسان خواهد بود.
بررسی و تحلیل سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان روستای باغچه بهی شهرستان بوکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای تاریخی، یافته های ارزشمندی در مطالعات باستان شناختی هستند که بر اساس آن ها می توان به جنبه های مختلف جوامع گذشته پی برد. تاکنون هیچ بررسی باستان شناختی هدفمندی که به شناسایی و مطالعه منجسم گورستان هفت مرقدان بپردازد، انجام نشده است. بنابراین، مطالعه این گورستان می تواند نشان دهد که روستای باغچه بهی در شهرستان بوکان از اواسط دوره قاجاریه به بعد اهمیت درخور توجهی یافته است. فرض بر آن است که با اتکاء به سنگ مزارهای گورستان باغچه بهی می توان به اعتقادات و آداب و رسوم مردم منطقه و همچنین علت ایجاد آرایه های مختلف بر روی سنگ مزارها توسط هنرمندان حجار پی برد. این سنگ مزارها به عنوان نمونه ای از یک جامعه آماری، از لحاظ زمانی و ریخت شناسی قابل مقایسه با دیگر سنگ مزارهای کُردستان مُکریان هستند. هدف نوشتار حاضر، مطالعه و ارزیابی موضوع و دستیابی به نتایج مطلوب در راستای پاسخ دهی به این سؤالات است: مطالعه کتیبه های ادبی، نقشمایه های غنی و فرم سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان از لحاظ تنوع و کیفیت آثار، کدام نتایج مهم فرهنگی و اجتماعی عصر خویش را بازگو می کنند؟ افراد شاخص به خاک سپرده شده در این گورستان چه کسانی بوده اند و در تاریخ منطقه بهی و مُکریان چه نقشی داشته اند؟ نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای نشان می دهد که سنگ مزارهای هفت مرقدان بیانگر علایق، اعتقادات و در واقع نمودی از فرهنگ جامعه مُکریان در دوره قاجار و پهلوی است. همچنین، با تأکید بر سنگ مزارها و شواهد نوشتاری روستای باغچه بهی و مناطق اطراف آن، که بعدها به منطقه فیض الله بیگی شهرت یافت، می توان دریافت که از دوره محمدشاه قاجار از اهمیت سیاسی و مذهبی قابل توجهی در سطح مُکریان برخوردار بوده است.
بررسی بقایای استخوانی گورستان عصر آهن 2 و 3 قره تپه سگزآباد با رویکرد تافونومیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گورستان شرقی قره تپه سگزآباد واقع در دشت قزوین ازجمله محوطه های مهم عصر آهن 2 و 3 در فلات مرکزی ایران به شمار می رود که به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود از سالیان دور همواره مورد توجه باستان شناسان بوده است. این گورستان در سال های 1396 تا 1400 در قالب کاوش آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران مورد کاوش قرار گرفت و شواهد و اطلاعات بسیار مهمی از اواخر عصر آهن و اوایل دوره ماد و هخامنشی را آشکار کرد. یکی از ویژگی های جالب توجه این گورستان تدفین چهارچینه خشتیِ طبقه ای است؛ به طوری که در محدوده ترانشه ایجادشده در این گورستان، 5 طبقه گور شناسایی شد. ازجمله پرسش های اساسی در مورد این گورستان که مقدمه ای برای انجام پژوهش حاضر شد، این بود که «چرا این گورستان و گورهایش دچار آشفتگی و به هم ریختگی مواد و بقایای استخوانی است؟» چرا گوری چنان سالم و برجاست که حتی یک بند انگشتش هم جابه جا نشده و در مقابل، گور کناری اش تا حد زیادی به هم ریخته و آشفته است؟ آیا این عوامل درونی بودند یا از بیرون به گورستان وارد شدند؟ درنتیجه پاسخ به این پرسش ها به عنوان هدف اصلی این پژوهش در نظر گرفته شد. بدین ترتیب با استفاده از علم تافونومی به جستجو و شناسایی عوامل این آشفتگی پرداختیم. با بهره گیری از علوم میان رشته ای مختلف، مجموعه عواملی شناسایی شدند که نقش زیادی در دگرگونی وضعیت این گورستان داشتند. با توجه به پژوهش ها و آزمایش های صورت گرفته مشخص شد که تعدادی عوامل طبیعی همچون وقوع سیل، زلزله، فعالیت جانوران و گیاهان و فعل و انفعالات مواد دفن شده همراه اجساد و همچنین عوامل انسانی از قبیل تدفین ثانویه و فعالیت کشاورزی باعث ایجاد تغییر در گورستان و بقایای برجا مانده در آن شده اند. پژوهش حاضر نشان می دهد که تحلیل تافونومیک می تواند درک بهتری از فرایند های پس از مرگ (post-mortem) و همچنین تأثیرات محیطی و انسانی بر بقایای استخوانی (اعم از انسانی و جانوری) را فراهم کند.
Obituary: Philippe Gignoux
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
5 - 5
حوزههای تخصصی:
Philippe Gignoux was born in Solaize (Isère) on 1 March 1931. He completed his secondary education at Dominican College of Oullins (Rhône) near Lyon. He graduated in Persian Language from École nationale des langues orientales vivantes, and studied at Ecole pratique des hautes études (EPHE) (IVth and Vth sections) and at the Catholic Institute of Paris.
توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال دوره های نوسنگی و مس و سنگ انتقالی (چشمه علی) تپه پهلوان در گستره شمال شرق فلات ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
7 - 36
حوزههای تخصصی:
شمال شرق ایران و به خصوص دشت جاجرم در خراسان شمالی ازنظر جغرافیایی به صورت دالان و مسیر های ارتباطی بین حاشیه دشت کویر، بخش شرقی رشته کوه البرز و فلات ایران با مناطق آسیای مرکزی قرار دارند و از این نظر همیشه در مسیر تبادلات تجاری و فرهنگی جوامع انسانی از گذشته تا به امروز بوده اند؛ از این رو نتایج کاوش های تپه پهلوان به لحاظ شناخت تبادلات و سنت های فرهنگی منطقه ای و فرامنطقه ای در طول دوره های نوسنگی جدید و مس وسنگ انتقالی (چشمه علی) می توان حائز اهمیت ویژه ای باشد. در این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی به توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی مجموعه سفال های تپه پهلوان و به طور کل مقایسه آن در بستر محلی و منطقه ای پرداخته می شود تا بخشی از چگونگی سنت سفالگری این محوطه را در بستر دوره های نوسنگی جدید و مس وسنگ انتقالی در شمال شرق ایران مشخص کند و به پرسش هایی هم چون سنت سفالگری تپه پهلوان تحت تأثیر کدام سنت یا سنت های فرهنگی منطقه است؟ و چگونگی رابطه آن با چارچوب گاهنگاری منطقه ای است پاسخ بگوید. مجموعه سفال های این محوطه نشان از هم بستگی آن با سنت سفالگری طبقات 1 و 2 سنگ چخماق شرقی و محوطه های حوزه شاهرود در بازه زمانی 5800-5300پ.م. و دوره نوسنگی جدید دارد. سفال این دوره شامل انواع: کاسه، خمره، سینی و سبو ساده و منقوش است. بعد از ظهور تغییرات گسترده ای در جنبه های مختلف مواد فرهنگی محوطه های نوسنگی جدید چخماق/جیتونی در شمال شرق ایران درنهایت شاهد حضور سنت فرهنگی چشمه علی در توالی استقراری محوطه های این دوره در منطقه، ازجمله در تپه پهلوان هستیم. سفال این دوره در تپه پهلوان توأمان دارای ویژگی های فنی مشترک سفالگری با محوطه های فلات مرکزی ایران و از جنبه فرم و نقش مایه از تنوع کمتری نسبت به آن ها در طی بازه زمانی 4800-5200پ.م. است؛ به طورکلی، براساس سنت سفالگری، محوطه پهلوان نشان از تعاملات فرهنگی منطقه ای در دوره نوسنگی و فرامنطقه ای در مرحله اول دوره مس وسنگ انتقالی شمال شرق ایران با فلات مرکزی و نواحی شمالی کوپه داغ دارد.
Review on Proto Elamite Tablets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
In the second half of the fourth millennium BC. Southwest Asia underwent social changes, the result of which was the emergence of writing. In these developments, the cuneiform script in the south of the Mesopotamia and the Proto Elamite in the Iranian plateau progressed rapidly to such an extent that at the beginning of Elamite was scattered throughout the Iranian plateau. These writing systems were used for administrative and accounting purposes, and despite the fact that most of their signs are different from each other; there are important similarities between the two. Chalcolithic era, the best period in which you can see the idea of trading's and keeping of account; for the first time in this course, tools are seen which called them Token; it seems that the tokens in a variety of forms and counting symbols refer to a specific concept. The end of this period coincides with the Proto Elamites era in the south and southwest of Iran. Domestic production in the Neolithic period gave his place to the production of a workshop in the Chalcolithic era, which causes a lot of production. In the present study, firstly, will be investigated, small clay counters and then the Proto Elamite texts.
زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
35 - 65
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، گنجینه اندیشه های کهن ایرانی درباره جهان و بنیادهای زندگی است. اندیشه هایی که در ساخت هویت ایرانیان، ایجاد نهادهای اجتماعی و ساختارهای مهم سیاسی، و ساخت شهرها و خانه ها مؤثر بوده اند. در گذشته همیشه جنبه های قدسی در ساختن شهرها و خانه ها اهمیت داشته است. شهر چونان نمونه زمینی بهشت باید زیبا و منظم و استوار ساخته می شد. در این مقاله کوشیدیم نخست معیارهای کلی زیبایی شناسی ایرانیان کهن را بشناسیم سپس معیارهای زیبایی شناسی شهرهای اسطوره ای مانند «کنگ دژ» و «سیاوش گرد» و «ورجمکرد» را بشناسیم و در گام بعدی با ذکر نمونه هایی از ساختار شهرهای کهن، نقش زیبایی و اهمیت تناظر با بهشت آسمانی را در ساخت این شهرها نشان دهیم. خلاصه دست آوردهای پژوهش از این قرار است: دین مزدایی سرچشمه اصول زیبایی شناسی ایرانیان است که بر اساس آن، هرمزد مبدأ زیبایی است و زیبایی به معنی مانند شدن به هرمزد است و اصول زیبایی عبارت اند از: 1. کروی بودن؛ 2. روشن بودن؛ 3. مرکزگرایی؛ 4. و شباهت جزء به کل. ساختمان شهرها و خانه ها، دارای تقارن، تناسب و روشنی بود، و هدف غایی در ساخت شهر و خانه، فراهم کردن پناهگاهی استوار، خوش آب وهوا و بهشت گونه برای مردمان بود تا آفریدگان هرمزد ایمن و شاد زندگی کنند و با آبادانی جهان، اهریمن را شکست دهند.
From Thermopylae to the Persian Gates: A New Look into Ariobarzanes’ Identity and Political Status(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
33 - 44
حوزههای تخصصی:
Diodorus Siculus, Quintus Curtius Rufus, Polyaenus, and Arrian are the primary historians who have written about the Battle of the Persian Gates but their accounts differ in some details. Much research has been done on the cause of differences between these historians, their method of historiography as well as their sources; but in this article, the main focus has been on the identity and political status of Ariobarzanes, the general who led the Persians in the aforementioned battle. As this essay argues, the clarification of this issue hinges on a large extent understanding Ariobarzanes’ end at the Persian Gates. Of course, due to discrepancies between classical sources and the absence of any Iranian evidence in this regard, this is not an easy task, but this article tries to find the most reasonable answer by identifying the most accurate classical account, and then presents essential historical results to be drawn from it. It should be noted that so far, various researchers, have speculated on the identity of Ariobarzanes with skepticism, but in this article, with detailed criticism of classical resources, the identity and political status of Ariobarzanes are clarified.
Analysis of the Kurdish Tale "Shirzad Shirdil" Based on Joseph Campbell's Theory of the Hero's Journey(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
91 - 107
حوزههای تخصصی:
The present article, which has been written in a descriptive-analytical manner based on field studies in the field of popular literature, examines the oral and Kurdish tale "Shirzad Shirdil," which has not yet been fully documented, based on Joseph Campbell's (1904-1987) theory of the hero's journey. It aligns the stages of the tale with this theory and also addresses some of its symbols. The importance of the present subject is due to the cultural-literary value of folk tales and the interdisciplinary position of Campbell's theory. The main question is: How and to what extent do the stages of this tale correspond to the hero's journey? The hypothesis is that although this tale does not have all the stages of Campbell's hero's journey, it has most of them. Based on the research findings, since Shirzad is accompanied by the older dimension of his existence – Malek-Ahmad - both dimensions must necessarily attain transcendence. Therefore, to complete the hero's journey, the repetition of a stage such as the meeting with the goddess, the passage through the belly of the whale, the ultimate boon, the apotheosis, and the master of two worlds is sometimes manifested. Additionally, this tale lacks the stages of the hero's refusal of return, the magical flight, and the rescue from without.
Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
Calligraphy in Islamic art is regarded as sacred due to its connection with the divine word. The Quran itself references the sanctity of the pen, the value of writing, and swears by them. Inscriptions are the only visual elements that directly carry meaning and hold significant importance in the architectural structures of the Islamic period in Iran from both visual and content perspectives. The aim of this paper is to achieve favorable results in response to the following questions: What were the goals and exp Study and Analysis of the Inscriptions Arrays of Imam Mosque in Tehran.ectations of the designers and writers in composing and designing the inscriptions? What elements and components shaped the themes of the mosque's inscriptions? The results of field and library studies indicate that the artists' goal in writing and designing the inscriptions was to create a building worthy of the Muslim community that would attract the attention of every viewer and provide spiritual tranquility. Additionally, the expectation of the designers and writers in composing these inscriptions was to immortalize their memory in the field of art and architecture. Based on the study and analysis of the inscriptions, it appears that most of the inscriptions in Imam (Shah) Mosque are derived from the Quran and contain poems praising FathAliShah, the names of Qajar kings, the names of artists, poets, and verses that indicate the date of the building's construction
کاروانسراهای انار، کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
97 - 118
حوزههای تخصصی:
کاروانسراها نقش کلیدی در رشد و رونق تجارت، گسترش روابط فرهنگی و اشاعه سنن و ایجاد شناخت و تفاهم فرهنگی در طول تاریخ ایران داشته اند. ایجاد شبکه گسترده کاروانسراها در ایران با معماری خاص و متاثر از اقلیم و زیست محیط، راه حلی بسیار حیاتی برای ایجاد، گسترش و انسجام شبکه های تجاری در داخل ایران شده و این مهم از دوران صفویه با ساخت کاروانسراهای معروف به شاه عباسی در اقصا نقاط ایران، به اوج خود رسید. معماری خاص کاروانسراها و اهمیت و جایگاه آنان در تاریخ معماری ایران تا جایی است که در سال 1402، پنجاه و شش کاروانسرای ایرانی در فهرست آثار میراث جهانی، به ثبت رسیده است. استان کرمان یکی از غنی ترین استان های ایران از لحاظ توالی و تسلسل تاریخی و آثار تاریخی شاخص است که جایگاه ویژه ای در مطالعات باستان شناختی و تاریخ معماری دارد؛ ولی متاسفانه نواحی شمالی آن به ویژه شهرستان انار، کمتر مورد توجه باستان شناسان و پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی، قرار گرفته بود. در سال 1399 این شهرستان توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 120 اثر مختلف از ادوار گوناگون تاریخی، مورد شناسایی قرار گرفت. بناهای تاریخی جایگاه شاخصی در میان آثار شناسایی شده داشتند و دو کاروانسرای آستانه و بیاض که موضوع مقاله حاضر هستند، در این بررسی شناسایی که در ادامه معرفی می گردند. این دو کاروانسرا به دوره صفوی تعلق داشته و در ادوار گوناگون به خصوص در دوره قاجار و در دوره معاصر مورد مرمت و بازسازی کامل، قرار گرفته اند.
تبیین مبانی نظری اهمیت خوانایی در رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۶۳-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره های خلق شده در گذشته جنبه های ارزشمندی از تاریخ و فرهنگ دوره خود را به تصویر می کشند که درواقع نوعی بازنمایی از تفکرات و عقاید موجود در زمانه خود هستند. نقاشی ها در طول زمان و به واسطه عوامل مختلف در معرض آسیب، فرسایش و تخریب قرار می گیرند. در این میان حفاظتگران و مرمتگران به منظور جلوگیری از پیشرفت فرسودگی ها اقداماتی را جهت حفاظت از این گونه آثار انجام می دهند. این پژوهش قصد دارد تا با جست وجو در رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان و به پشتوانه بازشناخت سابقه فرهنگ و هنر ایرانی در این نقاشی ها به تبیین مفهوم و جایگاه خوانایی در این آثار بپردازد. افزون بر این، پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که، رویکردهای هنرمندان و مرمتگران سنتی تا چه میزان برمبنای توجه به سابقه فرهنگ و هنر ایرانی استوار بوده است؛ و با عنایت به این موضوع، مفهوم خوانایی در نقاشی های دیواری کاخ چهل ستون را چگونه می توان ارزیابی کرد؟ روش پژوهش در این جستار توصیفی-تحلیلی است؛ بنابراین تلاش دارد با بررسی تفکرات و نظریات اندیشمندان حوزه حفاظت و مرمت و نیز اندیشمندان ایرانی-اسلامی از باب تأثیر سابقه فرهنگ ایرانی-اسلامی و بررسی رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در این آثار، به چگونگی ادراک و جایگاه اصل خوانایی در دوره مرمتی ذکرشده بپردازد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهند که رویکردهای هنرمندان-مرمتگران سنتی مبتنی بر توجه به سابقه فرهنگ و هنر ایرانی و سبک های هنری دوره خود بوده و بدین ترتیب با تکیه بر محاکات و بازنگاری نقاشی ها و عنایت به انتقال محتوا و معنای درونی اثر ازطریق حفاظت از قالب روایی نقاشی های دیواری در چهل ستون، خوانایی بیشتری از این آثار را در اختیار مخاطب قرار داده اند.