فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یهودیان کاشان بر خلاف دیگر جوامع یهود ایران، تحولات اجتماعی و سیاسی مثبتی در عصر قاجار داشته اند. آنان گرچه هیچ گاه نتوانستند به عنوان شهروند از مزایای برابر اجتماعی بهره مند شوند، اما در مقایسه با دیگر یهودیان ایران و در مقایسه با عصر صفوی، به پیشرفت های قابل ملاحظه ای در روابط اجتماعی و تجربه سیاسی دست یافتند. جستار حاضر، نخست به جمعیت یهودیان در این عصر و علل کاهش آن نسبت به دوره صفویه و سپس به نقش آنها در مشروطه و آشوب های مقارن آن در کاشان می پردازد، پس از آن نشان می دهد که چگونه تعاملات اقتصادی با مسلمانان، تأسیس مدرسه آلیانس، موضع گیری های فراگیر علیه بهاییت و وجود حکام فرهیخته و علمای روشنفکر در این عصر به بهبود وضعیت و روابط اجتماعی آنها یاری رسانده است. در این بررسی، در کنار گزارش های مکتوب تاریخی، از منابع شفاهی نیز استفاده شده است.
بررسی و نقد جایگاه دین و دولت در اندیشه ها ی سیاسی آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع تنازع جدّی علما بر سر مشروطه و مشروعه، قربانی شدن رهبران برجسته ی دینی نظیر شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی، سرخوردگی علما و اقداماتی نظیر جمع آوری رساله های مهم سیاسی که برخی علما چون میرزای نایینی در له مشروطه نگاشته بودند، اجرایی نشدن خواسته های مذهبی- سیاسی روحانیون از جمله اصل دوم متمّم قانون اساسی مشروطه، تسلط تکنوکرات های سکولار را بر ارکان قدرت برآمده از مشروطه باعث گشت. دراین شرایط روحانیت در موضعی انفعالی قرار گرفتند. آیت الله بروجردی مدت کوتاهی پس از آیت الله حائری، به عنوان یکی از روحانیون برجسته مورد توجه شیعیان قرار گرفت. نگاهی به حیات سیاسی آیت الله بروجردی طی نشدن روندی ثابت،مشخص و مدوّن در اندیشه ی سیاسی ایشان را نشان می دهد. وی در آغاز از الگوی رایجی پیروی می کرد که برخی علما دوره ی صفویه و قاجار مدّ نظر داشتند و لذا در نسبت به امور عرفی و حیطه سلطنت دخالت کمتری می کرد و بیشتر در مسائلی که در حوزه ی شرع قرار می گرفت،مداخله نمود اما بعد از رویکردهای غرب-گرایانه ی رژیم پهلوی و خالی شدن سلطنت از کارویژه هایی که نظام فکری روحانیون شیعه از شاه اسلام پناه انتظار داشتند، ولایت عامه ی فقها را مطرح کرد. البته اندیشه سیاسی بروجردی،برخلاف آنچه مشهور است، جدای از اقدامات عملی و واکنش های وی نسبت به مسائل مختلف سیاسی نبود و بارقه هایی از این امر را در ارتباط با حیات عملی وی می توان ارزیابی نمود. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع مکتوب و مصاحبه، رابطه ی دین و دولت در عصر غیبت را از منظر
سندی کهن از خانقاء شاه بابا ولی بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه دراین مختصر موردبحث قرارمی گیردسندی است مورخ803ه ق مربوط به خانقاه شاه باباولی دربهبهان.موضوع سند، تعیین جانشینی قطب خانقاه بهبهان است.این سند در اواخر عمر قطب خانقاه به نام جمال الدین عبدالحمید جبل جیلوئی (کهگیلوئی)، معروف به صاحب البحر از زبان او تنظیم شده است.قطب بزرگ خانقاه ،مرید و شاگر خاص خود سیدشرف الدین حسن را به خلافت برگزیده و او قصدسفری دارد.قطب در این سند، سلطان، وزیر، سادات و قضات و مشایخ رامورد خطاب قرارداده که اوراخلیفه وی دانندو مقدمش راگرامی دارند. چنانکه از قرائن بر می آید خانقاه مذکور از شعب سلسله مرشدیه کازرون در بهبهان بوده است.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
تحلیل مقدماتی از ردپای بومی بودن صنعت سفال های نخودی شهر سوخته با استفاده از روش آنالیز نیمه کمی عنصری XRF
حوزههای تخصصی:
شهر سوخته محوطه ای آغاز تاریخی است که در جنوب شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است و تاریخ آغاز استقرار در آن به 3200 ق.م بازمی گردد. نتایج حاصل از کاوش های مختلف نشان دهنده چهار دوره فرهنگی- استقراری (I-IV) در این شهر است که به یازده فاز تقسیم شده است. دوره II در شهر سوخته به 2800 تا 2500 ق.م بر می گردد. دوره III با تاریخی برابر با 2500 تا 2300 ق.م و دوره IV نیز تاریخی بین 1800 تا 1750 ق.م پیشنهاد شده است. این محوطه باستانی در 57 کیلومتری جاده زابل زاهدان واقع شده است که در سال 1393 هفدهمین اثر ثبتی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو انتخاب گردید. کاوش های باستان شناختی انجام گرفته در این تپه هزاران قطعه سفال را از دل خاک بیرون کشیده است که غالباً با خمیرهای به رنگ نخودی هستند. همچنین سفال با خمیره خاکستری و قرمز نیز در میان بقایای سفالی این محوطه 150 هکتاری دیده می شود. باستان شناسان بر این باورند که بیشتر سفا ل های به دست آمده در خود شهر سوخته در محوطه های اقماری اطراف ساخته شده اند که برای سنجش این فرضیه، پژوهش حاضر بر اساس تجزیه های عنصری نمونه سفال های شهر سوخته انجام گرفته است. در همین راستا 15 قطعه سفال که همگی این سفال ها مربوط به دوره II-III استقرار و مربوط به بازه زمانی 2800 تا 2200 ق.م است انتخاب شده است. قطعات سفال فوق با روش آنالیز دستگاهی فلورسانس پرتو ایکس (XRF) مورد آزمایش قرار گرفت تا میزان عناصر اصلی و فرعی قطعات شناخته شوند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد اغلب سفال ها در یک دسته مشخص با نام گروه تولید محلی قرار می گیرند. بر همین اساس تعداد 4 قطعه سفال تولید محلی نبوده و در گروه دیگری قرار گرفتند. با توجه به داده های تحقیق مشخص شد که سفال های قرمز و خاکستری مربوط به شهر سوخته نبوده و احتمالاً این سفا ل ها وارداتی اند.
تجارت مروارید درسواحل شمالی خلیج فارس دوران قاجار
حوزههای تخصصی:
بنادر و جزایر سواحل شمال خلیج فارس مرکز مبادلات تجاری مروارید خلیج فارس بوده است، بطوریکه همواره دولت های اروپایی برای تجارت صدف مروارید به این بنادر می آمدند وبا صادر کردن مروارید سود سرشاری به دست می آوردند. در دوران قاجار تجارت مروارید در سواحل شمالی خلیج فارس بین کشورهای اروپایی و سواحل ایران وجود داشت. در سال ۱۲۷۵ق(۱۸۵۹ م) شرکت تجاری رابرت وانکهوس نماینده تجاری خودرابه بندر لنگه فرستاد وتوانستند تجارت مروارید رادراین منطقه بدست بگیرند و مقدار فراوانی از مروارید این ناحیه را به هامبورگ فرستادند. پس از آلمانی ها، انگلیسی ها بودند که به تدریج به منطقه خلیج فارس توجه نشان دادند.
نگارنده می کوشدروندتجارت مرواریدرادردوران قاجار بازگو نمایدونیزدرصددپاسخ گویی به این سؤال است تجارت مرواریدچه نقشی در اقتصاد سواحل شمالی خلیج فارس داشته است؟
فرضیه:صید صدف مروارید نه تنها عامل تجارت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس با دیگر مناطق، بلکه منبع امرار معاش بوده است.
تضاد سند با واقعیت تاریخی در بیان علل اختلاف میان سلطان یعقوب آق قویونلو با شیخ حیدر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : تاکید و تمرکز اصلی روی این موضوع است که همیشه نمی توان اسناد موجود را تنها راه شناخت حقایق تاریخی دانست .چنان که در بررسی علل اختلاف و درگیری میان سلطان یعقوب آق قویونلو با شیخ حیدر صفوی می بینیم که پس ازسالها دوستی صمیمانه میان آق قویونلوها وصفویان، سندتاریخی به تنهایی نمی تواند علت واقعی این تنش را روشن نماید.
روش / رویکرد پژوهش : در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی تاریخی و بر پایه اسنادومنابع کتابخانه ای به تبیین این موضوع پرداخته شده است.
یافته هاو نتایج : طبق مطالعه وبررسی همه جانبه صورت گرفته برخلاف آن که سلطان یعقوب آق قویونلو صراحتاً طی مکتوب ارسالی خود به سلطان بایزیدعثمانی علت بروزاختلاف باصفویان وسرکوب آنها را در بدعت مذهبی آنها دانسته است . با بررسی و توجه به واقعیات ومستندات تاریخی و جمع بندی نهایی آنها روشن می گردد که علت این امر نه عامل مذهبی، بلکه ناشی از ملاحظلات مهم دیگر از جمله مسایل امنیتی ـ نظامی واقتصادی بوده است.
فتح نامه نویسی در ایران و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح نامه ها، نامه هایی بودند که از سوی سلاطین یا فرماندهان لشکر به جهت اعلان رسمی فتوحات و پیروزی در عملیات نظامی به اطراف و اکناف ممالک، خطاب به ملوک، سلاطین و ولات فرستاده می شدند. به نظر می رسد تقریبا از دوره خلفای راشدین تا دوره افشاریه نگارش فتح نامه در جهان اسلام رایج بوده این نامه ها جزء اسناد و مکاتیب ادبی، سیاسی و اجتماعی محسوب می شدند و حاوی اطلاعات ارزشمندی در خصوص اوضاع کلی جامعه، علت جنگ ها و فتوحات بودند حتی مطالعه آنها در شناخت ادبیات رایج آن دوره و در شناخت سبک دیوان الرسائل موثر بود.به طوری که بعضی از فتح نامه ها همچون تاریخ یک قوم محسوب می شدند. از عصر عباسی به بعد فتح نامه علاوه بر انعکاس اوضاع خاص حاکم بر هر دوره حکومتی تقریبا ارکان ثابتی را بر خود پذیرفتند و انسجام بیشتری یافتند. این مقاله قصد دارد مروری کوتاه بر سیر تحول فتح نامه نویسی در جهان اسلام از آغاز تا عصر عثمانی داشته باشد و در حد بضاعت مهمترین فتح نامه های هر دوره را معرفی نماید.
واکاوی شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ
حوزههای تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
مزدک و آیین او
تبیین دوران نو سنگی کالکولیتیک منطقه اردبیل بر اساس داده های باستانشناسی قوشاتپه شهریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه اردبیل وقره داغ که بخش شرقی شمال غربی ایرا را تشکیل می دهد به لحاظ پتانسیل های طبیعی که در طول دوران پیش از تاریخ،فرهنگهای مختلفی را در خود جای داده است ولی در گاهنگاری و طبقه بندی فرهنگ های پیش از تاریخ شمال غرب،هیچگونه جایگاهی نداشته است.حفاریهای محوطه شهریری که شامل آثار مختلفی از دوره نوسنگی تا اواخر عصر آهن است،توانست بخشی از خلا گاهنگاری این منطقه را پر نماید.محوطه قوشا تپه در سال 1383شناسایی و در طی دو فصل، مورد کاوش قرارگرفت که ضمن ارائه نتایج آن ،شباهت های آن را با سایر محوطه های همزمان ،بیان نموده و سعی در تبیین دوره های پیش از تاریخی منطقه اردبیل می نماید.
«زبده تاریخ کرد و کردستان»
حوزههای تخصصی:
طیف سنجی تابش مجهول فلورسنس نهشته های هولوسن دشت شوشتر: روشی برای شناسایی محوطه های پیش از تاریخ
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی با آمیختگی دیگر علوم و استفاده از آن ها به نقش زیست بوم در شکل گیری محوطه های باستانی به طور گسترده ای پرداخته است. هزینه های سنگین کاوش های باستان شناسی موجب شد روش های مختلفی برای شناسایی محوطه هایی که درون خاک مدفون هستند، ا بداع و به کار گرفته شود. در این میان تجزیة چندعنصری خاک های پوشیده بر سطح محوطه های باستانی ، که روش آزمایشگاهی بسیار مناسبی است، می تواند داده هایی را برای ما فراهم کند و این داده ها به شناسایی دقیق ساختار محوطه ها و حریم آنان بسیار کمک می کند. دشت شوشتر از مکان هایی است که در اواخر هولوسن قدیم در 7هزار سال پیش به دست کوچندگان فصلی اشغال شد. روند استقرار جمعیت طی دورة هولوسن، تابعی از تحولات اکولوژیکی گذشتة دشت بوده و عوامل محیطی ازجمله مورفولوژی تغییرات اقلیمی، فرسایش، تغییر مسیر رودخانه ها بر الگوهای استقراری پیش از تاریخی آن تأثیر گذار بوده است .
در این مقاله نتایج آزمایشگاهی نمونه هایی از خاک های باستانی و اکوسیستمی دشت شوشتر تحلیل شده است؛ این نمونه ها با روش آزمایش طیف سنجی تجزیة چند عنصری XRF و تعیین سال یابی مطلق به روش AMS آزمایش شده است. هدف این تحلیل، بازسازی محیط دیرین و تحولات زیست محیطی- فرهنگی دشت شوشتر طی دورة هولوسن و تعیین موقعیت مکان های باستانی در چشم انداز های گذ شته است.
سیمای زن در سروده های چهار شاعر منتخب عصر عباسی: عباس بن اَحنف، ابوالعتاهیه، دعبل و متنبّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عصر عباسی، محل تلاقی فرهنگ های مختلف و تحول های ژرف فرهنگی و ادبی و هنری است. شعر عربی نیز در این دوره، به ویژه از منظر محتوا، دگرگون شد و شاعران نیز نقش های اجتماعی گوناگون را پذیرفتند. با توجه به جایگاه زنان در تحول های اجتماعی عصر عباسی، این نوشتار می کوشد با روش وصفی تحلیلی شخصیت زن را در سروده های چهار شاعر منتخب عصر اوّل و دوم عباسی، یعنی: عباس بن اَحنف (103 192ق)، ابوالعتاهیه (130 211ق)، دعبل خزاعی (148 246ق) و متنب ّی (303 354ق) که هرکدام دارای سبک خاصی در اشعار خود بوده اند، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که زن در تلقی شاعران این دوره، غالباً یک موجود غیرعقلانی است که از او برای رونق غزل بهره برده اند و در موارد متعددی نیز ویژگی های زنان به ابزاری برای روزی جستن شاعران و مدح و هجو دیگران تبدیل شده است.
تحلیل رویکرد متجددانه ی زنان در دوره ی مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ی مشروطیت، زنان برای اولین بار اقداماتی برای بهبود جایگاه خود در جامعه انجام دادند و نقش آنان در امور اجتماعی و سیاسی نمایان شد. این تجلی در این دوره ویژه بود. در این مقاله نشان می دهیم که چگونه زن در این دوره جلوه ای خاص یافت و تا چه حد توانست خود را در فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره مطرح کند؟
این تجلی در قالب گفتمان زنانه مطرح می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل دیرینه شناسی فوکو به بررسی آثار و مکتوبات زنان در این دوره پرداخته ایم. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی مقاومت زنان در برابر دیدگاه های مردسالار دوره ی قاجار است. تحلیل دیرینه شناختی گفتمان زنان نشان می دهد که آنچه در این دوره توسط زنان مطرح شده، در قالب نقد گزاره های گفتمان سنتی دوره ی قاجار بوده است. زنان فعال این دوره خواستار دستیابی به حقوق زنان به عنوان نیمی از جامعه بودند. مقاومت زنان به مثابه یک گفتمان، به دنبال تغییر تفکر اجتماعی مردان و زنان است و خرده گفتمان هایی را نیز در دل خود دارد. این خرده گفتمان ها درصدد تولید گزاره هایی هستند که نظم گفتمانی مردسالار را با چالش روبه رو کنند.
سبک های تاریخ نگاری معاصر
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی در تمدن اسلامی از منظر مستشرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی قسمتی از میراث منظوم و منثور فارسی است که تحت تأثیر معنوی عرفان اسلامی در تاریخ و تمدن اسلامی به وجود آمده و یکی از موضوعات پژوهشی مورد علاقه مستشرقان بوده است؛ تحقیقات و مطالعاتی که عموماً بر مبنای روش های مطالعاتی غربی تدوین شده و روش هایی که عمدتاً برون دینی بوده اند. از این رو نتایج مطالعات مستشرقان در این عرصه غالباً با نتایج مطالعات مسلمانان متفاوتند؛ چراکه پژوهشگران مسلمان برخلاف مستشرقان، ادبیات عرفانی را در ساحت دینی تحلیل می کنند. از این رو این تحقیق درنظر دارد با روش تحلیلی توصیفی به بررسی نظریات مختلف مستشرقان - که عموماً تاریخی است - بپردازد و در نهایت با ارائه نظریات محققین فارسی زبان و مسلمان در این خصوص عنوان کند که نگاه تاریخی، تبیین صحیح و مناسبی از منشأ شکل گیری ادبیات عرفانی نیست؛ چراکه پیوند شعر و عرفان اسلامی، پیوندی فرازمانی، معرفتی و غیر تاریخی است.