فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی انتقادی رویکرد ضدتاریخی گری است.رویکردی که نیم قرن است در حوزه علوم انسانی فعال است و کارل پوپر از سرشناس ترین اندیشمندان این نحله است.روش کار، مطالعه اسنادی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه انتقادات ضدتاریخی گری از تاریخی گری در مارکسیسم ارتدوکس موفق بوده، اما بسط نقاط ضعف تاریخی گری مارکسیستی به تاریخی گری در شکل عام آن، از ایرادهای مهم ضدتاریخی گری است.همچنین، تقلیل دادن منطق علم تاریخ، به منطق علوم طبیعی با ویژگی«ابطال پذیری»، دیگر اشکال ضد تاریخی گری است.این امر باعث شده در مطالعه تاریخ ارزش ها جایگاهی نداشته باشند، تقلیل گرایی منطقی به وجود آید، فردگرایی روش شناختی حاکم شود، و مدلی جایگزین برای مطالعه تاریخ ارائه نشود.لذا، ضدتاریخی گری از آن جایی که مخالف مطالعه تاریخ با چشم اندازی گذشته نگر، تبیینی و تحلیلی است، و به علت نقد سلبی و نه ایجابی نسبت به تاریخی گری، خود مبتلا به فقر نظری است.
بررسی و نقد تاریخ نگاری محلی اصفهان از آغاز تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصفهان در دوره اسلامی تا سدهی هفتم از مراکز تمدنی است که از سنت محلی نگاری قابل توجهی برخوردار بوده است. در این مقاله مکتوبات محلی نگاری اصفهان در دو شاخهی تاریخ نگاری محلی؛ یعنی نگاشتن کتب تاریخ محلی دنیوی و دینی، به لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. کتب بازمانده از دستبرد حوادث و همچنین اشارات و نقل قول هایی که از کتب مفقوده، در کتاب های دیگر باقی مانده است، روی هم رفته، مجموعه ای است از آنچه از تاریخنگاری محلی باقی مانده است. با مطالعه و تحلیل این مجموعه، الگوواره ای شکلی و محتوای در هر کدام از دو گونه ی محلی نگاری جلوه گر می شود. با مقایسه مجموعه موجودِ محلی نگاری اصفهان با مجموعه محلی نگاری موجودِ سایر نقاط ایران و با بهره گیری از مدل های مستخرج از آن، می توان به تحلیل چارچوبه محتوایی و ساختاری کتب تاریخ محلی اصفهان اقدام نمود. با استفاده از این تحلیل مشخص شده که هر یک از دو گونه تاریخنگاری محلی اصفهان، ضمن برخورداری از ممیزات و ویژگی های خاص خود، تا حد زیادی تابع سنت محلی نگاری رایج در سایر نقاط ایران است.
تأمّلی در منابع اطلاعات و مفهوم منبع در آثار تاریخی مسلمانان مطالعة موردی: تاریخ بیهق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت منابع، مفهوم منبع و شیوة گردآوری اطلاعات در تألیفات تاریخی مسلمانان، از جمله ملزومات پژوهش در زمینة تاریخ نگاری است. گسترة این گونه پژوهش ها، رویکردی موردی به مطالعه و بررسی آثار تاریخی را موجب می گردد. تاریخ بیهق از جمله آثار مشهور فارسی در تاریخ محلی ایران است که سرچشمة اطلاعات آن را منابع متنوعی تشکیل می-دهد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی منابع تاریخ بیهق، به نحوة گردآوری و چگونگی بهره گیری مؤلف از هر یک از منابع و تفسیر وی از منبع تاریخی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که به رغم آن که مؤلف منابع خود را شنیده ها و کتاب ها دانسته است، منابع متنوع دیگر نیز، همچون باستان شناسی، مشاهدات و اسناد، مورد استفادة وی قرار گرفته اند. لیکن استفادة ناآگاهانه از منابع اخیر، میزان بهره گیری مؤلف را تا حد ذکر نام و نقل صرف اطلاعات تقلیل داده است.
نسبت میان قانون، حقوق، حدود و آزادی از منظر میرزااسمعیل دُرْدی اصفهانی
حوزههای تخصصی:
پس از تبعات سنگین جنگ های ایران و روس، اندیشه و عمل اصلاحات و نوسازی از بدنه دیوانسالاری حکومت قاجار آغاز شد. در کنار آن، با آشنایی ایرانیان با تمدن جدید غرب و مقایسه وضع ایران با ممالک پیشرفته اروپایی، جریان انتقادی و منورالفکری در میان آنان شکل گرفت. در ابتدا گروه مهمی از اندیشمندان ایرانی مقیم هند، ازطریق آشنایی با مجاری و منابع انگلیسی، نخستین آگاهی ها از تمدن یادشده را در آثار خود بازتاب دادند. چگونگی گفتار انتقادی و منورالفکری میرزااسمعیل دُردی اصفهانی، به عنوان یکی از اندیشمندان مهم ایرانی هند، مسئله مقاله حاضر است. روش تحقیق در این مقاله، روش تحلیل گفتار خواهد بود و به این پرسش پاسخ داده می شود که تلقی میرزااسمعیل از مفاهیم قانون، حقوق، حدود و آزادی چیست و از نظر وی، چه نسبتی میان مفاهیم مزبور وجود دارد؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که دردی اصفهانی پس از آشنایی با تمدن جدید غربی، به تامل در اوضاع سیاسی و اداری ایران پرداخت. او اساس راهکار خود، برای ترقی ایران را در قالب نظریه حکومت قانون استوار کرد. در نظریه یادشده، براساس قانون، اختیارات پادشاه محدود و حقوق مردم معین می شود. در دریافت وی، آزادی مبتنی بر قانون و سازگار با مقتضیات فرهنگی و ملّی نه تنها مضر نیست، بلکه از لوازم اصلی یگانگی و پیشرفت دولت ها و ملت ها شناخته می شود.
نشریه کامیاب رشد تاریخ
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان که در سده های نخستین هجری و پیش از سلطه مغولان بر سرزمین های اسلامی، بخش وسیعی از مناطق آباد و مسکون جهان را در دست داشتند، شهرهای بسیاری ساختند و در سایه تعالیم اسلامی، در این مناطق صاحب فرهنگ و تمدن ممتازی شدند که صفت برجسته آن اسلامیت بود و در زمان خود نظیر نداشت. یکی از جلوه های این فرهنگ ارزشمند و ستون اصلی تمدن اسلامی، توجه به علم و دانش و به تبع آن بزرگداشت دانشمندان بود.دانشمندان مسلمانِ بسیاری در این گستره وسیع، پیوسته در سفر و مهاجرت بودند و از شهری به شهر دیگر می رفتند.
این مقاله بر آن است تا با روش تحلیل تاریخی و ارائه نمونه هایی از گزارشهای تاریخی مورخان مسلمان، ضمن اشاره به اهداف و انگیزه های مسافرت های دانشمندان، نشان دهد که بزرگداشت دانشمندان مهاجر و مسافر که نتیجه آموزه های دینی بود، به عنوان بخشی از فرهنگ اسلامی، نزد مسلمانان نهادینه شده بود و شیوه های برخورد آنان را با دانشمندان مهاجر، شکل و جهت می داد.
فرایند تاریخی روش شناسی تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی روش ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش معرفتی به موضوع یک علمدارد؛همچنان که روش شناسی یا شناخت روش های یک علم هم مسئله ای است که ویژگی ها، و اصول و مبانی آن را باید از نوع نگاه نسبت به موضوع آن علم و معرفت شناسی مربوط به آن جست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر وضعیت وفرایند تاریخی و جایگاه مقوله ی روش یا روش های رایج در تاریخ نگاری اسلامی درارتباط با نوع نگاه معرفتی مورخان مسلمان به موضوع و مسائل علم تاریخ بررسی شده است.هرچند برخی مورخان مسلمان متناسب با شرایط شکل گیری و گسترش جریان تاریخ نگاری اسلامی، به شکلی متناوب و البته همراه با گسست های بلندمدت و دامنه دار نوآوری های بسیاری را در عرصه ی روش شناسی داشته اند، جز مواردی محدود و استثنایی، به دلیل آنکهتاریخ نزد اکثر مورخان مسلمان به عنوان علم شناخت جامعه مطرح نشد، درنتیجه روش های رایج در آن هم معطوفبه شناخت واقعیات اجتماعی در بستر تاریخی نشد؛ زیرابه دلیل حاکم بودن و فراگیری نگاه معرفتی خبری بهموضوع و مسائل علم تاریخ و تلقی از تاریخ به عنوان معرفتی روایی و خبرمحور، مسئله ای مانند واقعیت تاریخی و ویژگی های چنین مقوله ای در محل اندیشه ی جدی مورخان مسلمان قرار نگرفته و درنتیجه روش یا روش های معطوف به شناخت چنین قضیه ای هم چندان جایگاهی نیافته است. درمقابل، آنچه به عنوان موضوع و مسئله ی محوری فعالیت تاریخ نگاری باقی ماند، خبر و روایت تاریخی بود و به سبب چنین نگرش معرفتی، روش های رایج هم بیشتر معطوف به چگونگی ضبط و ثبت خبر تاریخی شد.
پژوهشی در چگونگی نگارش« رقم صفر » در «تاریخ کتابت» اسناد دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی مشخص کردن انواع شکل های تحریری «تاریخ هجری قمری»در اسناد دوران قاجار، بر اساس تغییرات به وجود آمده در نگارش «عدد صفر» و بررسی دلایل آن است. همچنین، بررسی های مقایسه ای با نسخه های خطیِ علمِ حساب ، در دوران قاجار ، به منظور یافتن شواهد احتمالی وجود این سبک نگارش اعداد در متون علمی و نیز خواص عدد صفر و نحوه جای گیری و عملکرد آن در سلسله اعداد از دیدگاه این متون از اهداف دیگر پژوهش حاضر است.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با گزینش تصادفی 1000 برگ سند تاریخ دار دوران قاجار؛ از یک دوره زمانی 150 ساله ؛ از چهار منطقه مرکز، فارس، شمال، و شمال غرب ایران صورت گرفته است. روش و رویکرد پژوهش حاضر، بررسی و ثبت و ضبط تاریخ های اسناد و طبقه بندی اشکال تحریری آنها با روش آماری و نیز مطالعات مقایسه ای و کتابخانه ای است.
یافته های پژوهش: در بررسی ها، چهار شیوه تحریری گوناگون برای تاریخ کتابت اسناد، در مناطق چهارگانه، و با میزان تکرار متفاوت مشخص گردید. اشکال تحریری مشخص شده(با ویژگی تغییرات عدد صفر) در اسناد تمامی مناطق، بجز شمالغرب(به دلیل محدودیت اسناد بررسی شده) وجود داشت. عملکرد صفر در نسخ خطی علم حساب، در دوران قاجار، پیرو منطق ریاضی است. این نسخه ها، ضمن پرداختن به خواص و ویژگی ها، نحوه عملکرد و اهمیت این عدد در سلسله اعداد، به امکان حذف یا اضافه نویسی این عدد در یک مقدار عددی اشاره ای نداشتند. تنها ویژگی جابجایی صفر- البته در مرتبه مکانی خود و بدون تغییر مقدار و کمیت عدد- توسط نویسنده یکی از این نسخه ها به کار رفته بود. تغییرات نگارشی تاریخ کتابت اسناد در اثر تغییر و دستکاری رقم صفر، ناشی از شیوه های فردی و سلایق شخصی کاتبان در نویسندگی، در اثر نیاز به تندنویسی و شکسته نویسی، به دلیل حجم زیاد اسناد و شاید کم دقتی ناشی از آن و در برخی موارد کمبود فضای نگارش صورت گرفته است.
«نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامبری و پیامبران، یکی از برجسته ترین حوزه های معنایی مشترک قرآن و کتاب مقدّس است. مقالة حاضر، که به دنبال بررسی معنی و کاربرد دو واژة کلیدی این حوزه؛ یعنی «نبی» و «رسول» است، با نگاهی به کمبودهای ناشی از بسنده نمودن به بررسی های درون متنی، یافتن پاسخ شایسته برای این پرسش را، به بررسی تاریخی و تطبیقی مفهوم و مصداق «نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس نیز نیازمند می داند. بدین ترتیب، این مقاله نشان می-دهد؛ دو اصطلاح تخصّصی «نبی» و «رسول»، بسی پیش تر از قرآن، در دیگر متون مقدّس ادیان ابراهیمی نیز در معانی و کاربردهایی همانند با قرآن، به کار رفته اند، و معنی و کاربرد قرآنی آن ها نیز در همین راستاست. این پژوهش، افزون بر هماهنگی معنی و کاربرد واژگان یادشده در کتاب مقدّس و قرآن؛ گسترش مفهومی و مصداقی این حوزة معنایی در قرآن نسبت به کتاب مقدّس را نیز نشان می دهد.
رساله موسیقی میرزا بیگ
حوزههای تخصصی:
مهرنامه صفوی
جریان شناسی سیره پژوهی درغرب؛ با تأکید بر مطالعات درباب اعتبار و وثاقت حدیث در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ تلاش های غربیان برای شناخت اسلام و سیرة پیامبر(ص) به سدة نهم میلادی باز می گردد. اما پژوهش های جدی آن ها که در بستره مطالعات آکادمیک و علمی صورت گرفت، از نیمة دوم سدة نوزدهم میلادی آغاز شد. از همان ابتدا دو رویکرد معارض در مقابل هم شکل گرفته و تا زمان حاضر نیز ادامه پیدا کرده است: 1. رویکرد افراطی مستشرقانی که با سردمداری لامنس و کایتانی، به کلی نافی ارزشمندی میراث تاریخی و حدیثی اسلامی در بررسی تاریخ قرآن، سیره و صدر اسلام بوده اند و2. رویکرد معتدلانة افرادی چون نولدکه و بکر که در کنار اذعان به وجود هستة حقیقی و تاریخی موجود در این روایات، همّ خود را بر زدودن حواشی غیر قابل اعتنا از این منابع مصروف داشتند. این دو جریان با حضور اسلام پژوهان سرشناسی چون گلدتسیهر، شاخت و مونتگمری وات به دهه های پایانی سدة بیستم رسید. در این دوره مکتب سیره پژوهی «شکاکیت افراطی» توسط آراء وَنزبرُو بسط یافت و در آستانه سدة بیست و یک میلادی، پژوهش مشترک کرون و کوک آن را به اوج خود رساند. در سویه مقابل افرادی همچون وات، سرجنت و قسطر به دنبال شناخت سازوکاری معتدل و علمی برای تمییز هستة اصلی و تاریخی روایات سیرة نبوی بودند. هریک از این پژوهشگران، تحلیل خاصی از روند تحریف، تلخیص یا تبدیل روایات سیرة نبوی را مطرح کردند و ساز وکار مختص به خود را درباب تمیز مجعولات از حقایق تاریخی ارائه کردند. اگرچه دستاوردهای باستان شناسی جدید، - نظیر یافته های صحرای نگب در جنوب فلسطین- بسیاری از مدعیات شکاکان افراطی را باطل کرده، اما هم اکنون نیز مطالعات سیره پژوهی در غرب را می توان به دو گروه عمدة سنت گرایان خوش بین به سیرة نبوی و شکاکان قائل به عدم وجود هستة تاریخی برای روایات سیره نبوی تقسیم کرد. هدف این مقاله، علاوه بر ارائه گزارشی دقیق و جامع از روند شکل گیری و تثبیت آراء این دو مکتب پژوهشی معارض، ارائه تحلیل و داوری علمی نسبت به مواضع و روش شناسی این دو مکتب است.
مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدّن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزیدیان یکی از حکومت های شیعی عراق بودند که در فاصلة میان سال های 350 تا 545 ه .ق برابر با 961 تا 1150م.، بر منطقة حلّه و پیرامون آن فرمان راندند. آنان که شاخه ای از اعراب بنی اسد به شمار می آمدند، نخست در محلی بین کوفه و هیت استقرار یافتند و روزگار خود را از طریق دام داری و کشاورزی سپری می ساختند؛ تا آن که در دورة معزّالدولة بویهی، علی بن مزید تحت حمایت بویهیان توانست حکومت مزیدیان را در نواحی یاد شده پدید آورد. پس از علی، هفت تن دیگر از افراد خاندان مزیدی به حکومت دست یافتند و با فراز و فرودهایی تا سال 545 ه .ق بر قلمرو مزیدی فرمان راندند. بی شک بزرگ ترین و مشهورترین حکمران مزیدی، صدقة بن منصور بود که همزمان با ظهور خاندان سلجوقی، حکومت مزیدیان را در اختیار داشت. وی که امیری هوشمند بود، با استفاده از اختلاف ها و درگیری های بین امرای سلجوقی، شهرهای بصره، کوفه، هیت و تکریت را به زیر فرمان آورد، و شهر حلّه را بنا نهاد و پایتخت خود را بدانجا منتقل ساخت و آن شهر را پایگاهی برای حمایت بی چون و چرا از عالمان و دانشمندان قرار داد و زمینة گسترش بیش از پیش تمدّن اسلامی را فراهم آورد. این مقاله بر آن است که بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش های تاریخی، در وهلة نخست زمینه ها و چگونگی ظهور حکومت مزیدی را بررسی و در مرحلة بعد نقش آن خاندان را در گسترش فرهنگ و تمدّن اسلامی، به ویژه در دو بخش ادبی و علمی، بیان کند، و آن گاه فعالیت های آنان را در راستای گسترش تشیّع تبیین نماید.
جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها
حوزههای تخصصی: