فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با رسمیت یافتن دین زرتشت در عصر ساسانی، آتشگاه ها به عنوان جلوه بارز تشریفات و آداب دینی، در جامعه نمایان شدند. چهارطاقی ها نیز نقش اصلی را در معماری مذهبی ساسانیان ایفا کردند. از این نظر، مطالعه این اماکن برای دریافتی درست از وضعیت مذهب زرتشت در این دوره، بسیار اهمیت دارد. اماکن مذهبی معمولاً مجموعه ای عظیم را دربر می گرفت و چهارطاق هسته اصلی آن به شمار می رفت که تمام اجزای ساختمانی این مجموعه در اطراف آن و با توجه به موقعیت مکانی آن سامان می یافت. چهارطاقی سرخ آباد که در منطقه دره شهر ایلام واقع شده، از جمله این بناهاست و در اطراف خود پی هایی مدفون شده دارد که نشانه ای از وجود مجموعه ای در اطراف آن است. تاکنون در هیچ یک از پژوهش های باستان شناسیِ به عمل آمده در این منطقه از این بنا ذکری به میان نیامده است و در نظر بسیاری این بنا متعلق به دوران اسلامی است. هدف از این پژوهش پی بردن به تاریخ ساخت این بنا و پاسخ به این سؤال است که آیا بنای چهارطاقی، واقع در شهر عظیم دره شهر1، بنایی ساسانی است یا اسلامی. فرضیه تحقیق آن است که این بنا با توجه به تطبیق با عمارت های مذهبی این دوره و چشم اندازهای اطراف آن، به دوره ساسانی تعلق دارد که در اوایل اسلام نیز مورد استفاده واقع شده است.
آثار گذشته
جغرافیای تاریخی فارس
بررسی تطبیقی طرح و نقش منبر مسجد جامع نایین و منبر مسجد جامع سوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنایع دستی، نقوش همواره جایگاه خاصی داشته اند؛ از آثار منقوش بر سفالینه های تمدن های کهن گرفته تا دست ساخته های امروزین. در این میان، مطالعه تطبیقی نقوش منبرها و روابط بین آنها، علاوه بر شناسایی ارزش این آثار، زمینه ساز پژوهش های دیگر نیز خواهد بود. این پژوهش بر آن است تا چگونگی و میزان ارتباط بین طرح ها و نقوش منبر مسجد جامع نایین و منبر مسجد جامع سوریان را که در قرن هشتم هجری ساخته شده تبیین نماید. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی تدوین شده و داده ها را با مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری نموده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ساختار کلی طراحی و کتیبه دو منبر از الگویی واحد پیروی می کنند و از نظر طرح و نقش اسلیمی، ختایی و هندسی دارای یک قالب مشترک هستند اما به لحاظ ظرافت طراحی، همسان نیستند که، تفاوت های موجود را باید در شیوه و سبک هنرمندان دانست.
جایگاه غیاث الدین جمشید کاشانی (824-790 ﻫ.ق/ 1421- 1388 م) در مکتب علمی سمرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب علمی سمرقند حاصلِ تکامل مکاتب علمی بغداد، مراغه و تبریز بود که در روزگار الغ بیگ گورکانی(854- 812 ه.ق) شکوفا گشت. یکی از دانشمندان فعال در این محفل غیاث الدین جمشید بن مسعود کاشانی بود که برای تاسیس رصدخانه سمرقند و فعالیت در آن، به سمرقند دعوت شد. برخی تحقیقات، نقش و تأثیر وی را در مکتب علمی س مرقند تا این حد ارزیابی کرده اند؛ اما چنان که از آثار غیاث الدین بر می آید، وی بیش از این نیز در مکتب علمی سمرقند فعال بوده (832- 816 ه.ق) و دست آوردهایی داشته است. نوشته حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که غیاث الدین جمشید کاشانی چه جایگاه و تأثیری در مکتب علمی سمرقند، به ویژه در علم نجوم و حساب، داشته است؟ فرضیه ی تحقیق آن است که وی هم به کمک ابداعات وسیع خود در علومی چون حساب(اعشارکسری)، علم الحیل(مکانیک) و هندسه، طراح اصلیِ رصدخانه ی سمرقند و استخراج کننده ی زیج الغ بیگی بود؛ و حتی بیش از آن، نوعی سیاست گذاری و مدیریت علمی را در رصدخانه و مکتب علمی سمرقند اعمال کرد.
وجوه کانونی ایرانیّت در متون درسی عصر پهلوی اول (کتب تاریخ، جغرافیا و ادبیات فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت مدرن پهلوی اول، سعی در اجرای تغییرات بنیادین در ایده ی ایرانیت قدیم یا ایرانی بودن در افق تاریخی این سرزمین و ایجاد ایده ی ایرانیت جدید بر طبقِ الگویِ ایرانی تجدد داشت. در این مسیر، دستگاه های ایدئولوژیک نظیر نهاد تعلیم و تربیت و ابزارهای آموزشی همچون کتاب های درسی مورد استفاده ی این دولت قرار گرفت.
مقاله ی حاضر برآن است تا با استفاده از روشِ کمی تحلیل محتوا که مبتنی بر آمار و ارقام می باشد، به بررسی وجوه کانونیِ ایرانیت جدید در سه محور اساسی دولت، کشور و ملت بپردازد. به همین منظور، 37 کتاب درسی تاریخ، جغرافیا و ادبیات فارسی عصر پهلوی اول مورد بررسی کمّی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سیاست گذاران آموزشی و مؤلفان کتاب های درسی در انعکاس مفاهیم و مصادیق کانونی ایرانیت جدید بیشترین تأکید شان معطوف بر وجه دولت بوده و از میان مفاهیم مرتبط با دولت، مفهوم «شاه» با 2353 بار تکرار، بیشترین میزان فراوانی وجه سیاسی ایرانیت جدید را به خود اختصاص داده است.
بینش و روش محمد کاظم مروی در تاریخ نگاری عالم آرای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قلمرو تاریخ نگاری و نقد تاریخی توجه به بینش و روش مورخ امری ضروری است. بینش و روش در تاریخ نگاری دو مقوله تفکیک ناپذیر و مرتبط با یکدیگرند. شناخت مورخ و اثر تاریخ نگارانه ی او مبنای شناخت زمانه اوست و فهم متون تاریخ نگارانه در هر عصری مستلزم شناخت عناصر روشی و بینش حاکم بر متن تاریخی است. نوشتار حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بینش و روش مروی، نویسنده عالم آرای نادری، اختصاص دارد. این اثر یکی از منابع تاریخ نگاری سلسله ای عصر افشاریه است. در واکاوی بینش مروی در تاریخ عالم آرای نادریبه گرایش ها و باورهای مورخ در چند محور مشیت گرایی، اعتقادات، نخبه گرایی و بینش انتقادی پرداخته شده است. در بررسی روش مروی نیز، مؤلفه هایی که در مباحث روش شناختی مدنظر قرار می گیرد، نظیر تحلیل ویژگی های سبکی، منابع مورد استفاده و عواملی از این دست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که در نگارش عالم آرای نادری، عواملی چون موقعیت اجتماعی و گرایش های فردی مؤلف در کنار ویژگی های زبانی و بافت موقعیتی زمانه بر بینش و روش تاریخ نگارانه ی متون این عصر تأثیر گذارده است.
تحلیل جایگاه موبدان و کارکرد اقتصادی آنان در ساختار نظام سیاسی – اجتماعی ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ارتباط وضرورت همراهی دین وسیاست درایران عصرساسانی،پیامدها وتبعاتی راایجادکردکه مستقیم یاغیرمستقیم،درتحولات اجتماعی،حوادث تاریخی وانواع فعالیت های اجتماعی مردمان آن روزگار،تاثیر گذاربود.نهاد دین وطبقه موبدان،بعنوان متولیان معنویت واعتقادات جامعه،از قبل تبیین یک جهان بینی خاص ونوع تعاملات ورویکرد خود،جامعه ای بسته پدید آوردندکه ضمن حذف مخالفان ورقیبان،انتفاع حداکثری ازامکانات ومواهب مادی ومعنوی درعرصه اجتماعی واقتصادی رادرانحصارخودگرفتند.برخورد بسیار قهرآمیزموبدان بانهضت هاوجنبش های اجتماعی واعتقادی رقیب وادیان غیرهمسووتسلط برمنابع قدرت وثروت درقالب رسمیت یافتن دین زرتشت وهمراهی دونهاد دیانت وسلطنت درعصرساسانی وکارکردمتنوع آتشکده ها،به همان نسبت که این طبقه اجتماعی رابرخوردارکرد،جامعه رادر سیرتوسعه وعدالت فراگیر آسیب پذیر نمود.این پژوهش برآن است تا بااستفاده شیوه تحقیق کتابخانه ای وتحلیل تلفیقی دادهای تاریخی،ضمن بهره گیری ازطیف متنوعی ازمنابع،جایگاه موبدان درجامعه ساسانی راباز شناسی کرده وازقبل آن ضمن تمرکزبرفعالیت هاوعملکرد های اقتصادی موبدان،بخشی ازساختار نظام سیاسی واقتصادی ساسانیان رابازکاوی نمایدو ازآن دو،قسمتی ازهویت تاریخی وپیشینه فرهنگی وتمدنی ایران زمین درآخرین دوره ازعهدباستان را مورداستقراءواستدلال قراردهد.نتایج حاصل حاکی ازآن است که موبدان علاوه برفعالیت های فرهنگی،اجتماعی واعتقادی،بربخش نمادینی ازفعالیت های اقتصادی نیزتسلط داشتند وازاین راه عایدات عمده ای رانصیب برده وبرچرخه اقتصادی کشوراثرگذاربودند.
تحلیل رویدادها به روایت تاریخ جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جایگزین در حقیقت بعد متفاوتی از حوادث گذشته را تصور کرده و برآیندهای این تفاوت را در جهان واقعی وارد می کند و تا آینده پیش می رود. به عبارت ساده تاریخ جایگزین تفسیر و یا بحث چه می شد اگرهای تاریخی با تفکراتی در مورد آثار و نتایج متفاوت منشعب از این چه می شد اگرهاست. تاریخ جایگزین بیشتر نقاط اساسی تاریخ را می چرخاند و تفسیری کاملا متفاوت را در زمان حال ایجاد می کند. این تفسیرها گاهی بر اساس واقعیت است؛ اما اغلب بر اساس حدس و گمان مورخ می باشد. این روش نگرش، یک تمرین است برای توجه به گذشته ،تحلیل برآیند رویدادها و پاسخ به پرسش چه می شد اگرها در تعدادی از حوادث اصلی تاریخی که به صورت متفاوت اتفاق افتاده و راهی برای تفسیری جدید و شاید التیام بخش تر از نتایج حوادث تاریخی می باشد. در حقیقت یک تنوع باور نکردنی از طرح چنین پرسش هایی توسط طرفداران تاریخ جایگزین ایجاد می شود و در رمان های تاریخی یا داستان های کوتاه و یا تک نگاری های تاریخی توسعه پیدا می کند. این نگاه به تاریخ می تواند منشاء نگارش متفاوتی از حوادث تاریخی باشد. پژوهش پیش رو مسائل چندی را مورد بررسی قرار داده است؛1. تاریخ جایگزین چیست؟2. تاریخ جایگزین با چه نام هایی شناخته شده است؟3.مسائل مورد توجه در تاریخ جایگزین شامل چه موضوعاتی می شود؟4.شباهت و تفاوت تاریخ جایگزین و دیگر تاریخ های جدید مانند تاریخ آینده و سفر در زمان در چه موضوعاتی است؟
تلاش هایی برای بومی سازی مکتب آنال مطالعه ی موردی دیدگاه های استاد علی مظاهری در فصل های میانی کتاب جاده ی ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت فعالیت های گسترده ی استاد علی مظاهری در زمینه ی تلفیق علوم همسایه ی تاریخ و تحقیق در تاریخ اقتصادی ایران به شیوه ای آنالیستی، معرفی وی به عنوان الگوی مطالعه ی میان رشته ای با مرکزیت تاریخ برای رسیدن به گونه ای تاریخ نگاری آنال ایرانی- که امروزه در محافل تاریخ نگاری ایران از جذابیتی برخوردار است- ضروری می نماید. وی که در محافل تاریخ نگاری آنال فرانسه رشد کرده بود، انتقادهای جالبی درباب نظریه ی اروپامحور جاده ی ابریشم مطرح کرده و دربرابر محققانی مانند رنه گروسه، به بازخوانی تاریخ جاده ی ابریشم با محوریت مشرق زمین پرداخته است. او در کتاب جاده ی ابریشم ضمن بازتولید سفرنامه هایی شرقی درباب جاده ی ابریشم، حواشی بسیار سودمند و عالمانه ای بر آن ها نوشته است که پیدایش نوعی مکتب تاریخ نگاری آنالیستی با رنگ وبوی شرقی- ایرانی را نوید می دهد. در مقاله ی حاضر، حواشی مظاهری بر دو سفرنامه ی غیاث الدین نقاش و سیدعلی اکبر خطائی بررسی شده است.