فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یهودیان کاشان بر خلاف دیگر جوامع یهود ایران، تحولات اجتماعی و سیاسی مثبتی در عصر قاجار داشته اند. آنان گرچه هیچ گاه نتوانستند به عنوان شهروند از مزایای برابر اجتماعی بهره مند شوند، اما در مقایسه با دیگر یهودیان ایران و در مقایسه با عصر صفوی، به پیشرفت های قابل ملاحظه ای در روابط اجتماعی و تجربه سیاسی دست یافتند. جستار حاضر، نخست به جمعیت یهودیان در این عصر و علل کاهش آن نسبت به دوره صفویه و سپس به نقش آنها در مشروطه و آشوب های مقارن آن در کاشان می پردازد، پس از آن نشان می دهد که چگونه تعاملات اقتصادی با مسلمانان، تأسیس مدرسه آلیانس، موضع گیری های فراگیر علیه بهاییت و وجود حکام فرهیخته و علمای روشنفکر در این عصر به بهبود وضعیت و روابط اجتماعی آنها یاری رسانده است. در این بررسی، در کنار گزارش های مکتوب تاریخی، از منابع شفاهی نیز استفاده شده است.
طیف سنجی تابش مجهول فلورسنس نهشته های هولوسن دشت شوشتر: روشی برای شناسایی محوطه های پیش از تاریخ
حوزههای تخصصی:
باستان شناسی با آمیختگی دیگر علوم و استفاده از آن ها به نقش زیست بوم در شکل گیری محوطه های باستانی به طور گسترده ای پرداخته است. هزینه های سنگین کاوش های باستان شناسی موجب شد روش های مختلفی برای شناسایی محوطه هایی که درون خاک مدفون هستند، ا بداع و به کار گرفته شود. در این میان تجزیة چندعنصری خاک های پوشیده بر سطح محوطه های باستانی ، که روش آزمایشگاهی بسیار مناسبی است، می تواند داده هایی را برای ما فراهم کند و این داده ها به شناسایی دقیق ساختار محوطه ها و حریم آنان بسیار کمک می کند. دشت شوشتر از مکان هایی است که در اواخر هولوسن قدیم در 7هزار سال پیش به دست کوچندگان فصلی اشغال شد. روند استقرار جمعیت طی دورة هولوسن، تابعی از تحولات اکولوژیکی گذشتة دشت بوده و عوامل محیطی ازجمله مورفولوژی تغییرات اقلیمی، فرسایش، تغییر مسیر رودخانه ها بر الگوهای استقراری پیش از تاریخی آن تأثیر گذار بوده است .
در این مقاله نتایج آزمایشگاهی نمونه هایی از خاک های باستانی و اکوسیستمی دشت شوشتر تحلیل شده است؛ این نمونه ها با روش آزمایش طیف سنجی تجزیة چند عنصری XRF و تعیین سال یابی مطلق به روش AMS آزمایش شده است. هدف این تحلیل، بازسازی محیط دیرین و تحولات زیست محیطی- فرهنگی دشت شوشتر طی دورة هولوسن و تعیین موقعیت مکان های باستانی در چشم انداز های گذ شته است.
ایران و تمدن ایرانی
حوزههای تخصصی:
بررسی نظریة رنسانس اسلامی در تفکرات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیش رفته تر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقب ماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است. به عقیدة بسیاری از محققان، اقبال لاهوری از مهم ترین اصلاح گران دینی است که در استمرار جنبش احیاگری نقش عمده ای داشته است. او فیلسوفی آشنا با مبانی فکری اسلام و مسلمانی آگاه به وضعیت جوامع اسلامی بود و با این دانش و بینش، فعالیت های اصلاح طلبانة خود را ادامه می داد و در نهایت ایدة یک کشور مستقل را برای اولین بار در میان مسلمانان هندوستان مطرح کرد. اقبال در عرصة شعر و ادب از نوادر به شمار می رفت و سروده های خود را در خدمت آگاهی توده ها و بیدار کردن آنان قرار می داد؛ تا جایی که اکنون در نگاه اغلب اندیشمندان، وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی در جهان به شمار می رود. عمده ترین مباحث رنسانس اسلامی اقبال در کتاب احیای فکر دینی در اسلام تبیین شده و محور اساسی جهان بینی وی فلسفة «خودی» است. این نوشتار بر آن است ضمن تعریف جریان رنسانس اسلامی، آن را در آثار اقبال بازشناسد و علل گرایش او بدین مقوله را ارزیابی و سپس میزان تأثیرگذاری نظریات وی در جهان اسلام را تحلیل کند.
همایون میرزا قاجار حاکم وقت نهاوند
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی منطقه زاگرس مرکزی در دوران پیش از اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوه های سامان دهی اسناد و مدارک مکتوب و غیرمکتوب و ارائه الگویی مناسب برای اسناد و مدارک دفاع مقدس؛ براساس مطالعه شیوه های سامان دهی مراکز اسنادی نظامی و غیرنظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی فرایند توصیف اسناد آرشیوی در مراکز اسنادی نظامی و غیرنظامی مهم ایران و تهیة الگویی برای سامان دهی اسناد دفاع مقدس است. روش/رویکرد: در این پژوهش از دو رویکرد کمی و کیفی استفاده شده است؛ بنابراین این پژوهش، پژوهشی ترکیبی است. برای اجرای پژوهش از روش پیمایشی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات آن از منابع کتابخانه ای، اسناد و مدارک، قوانین، استانداردها، و کاربرگه های سازمان ها و نهادها استفاده شده است. برای تکمیل اطلاعات کتابخانه ای نیز از روش مطالعات میدانی مثل مشاهده، و مصاحبه با کارشناسان و متخصصان تنظیم و پردازش اسناد استفاده شده است. یافته ها: بررسی شیوه های سامان دهی اسناد در مراکز اسنادی بررسی شده در این پژوهش نشان می دهد که هرکدام از سازمان های مذکور روشی بومی و مختص اسناد آرشیوی خود را به کار برده اند و تنها تعداد کمی از مراکز براساس « استاندارد بین المللی توصیف آرشیوی» عمل کرده اند. در بین مراکز اسنادی بررسی شده، تنها «معاونت اسناد ملی سازمان اسناد و کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران» و «آستان قدس رضوی» شش مؤلفة اصلی مدنظر ایساد(استاندارد بین المللی توصیف آرشیوی) را رعایت کرده اند. نتیجه گیری: هیچ کدام از مراکز غیرنظامی به اسناد جنگ تحمیلی و دفاع مقدس نپرداخته اند و تنها برخی از آن ها مانند معاونت اسناد ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران بخشی از اسناد دفاع مقدس را آرشیو و نگهداری می کنند. در بین مراکز نظامی نیز تنها دو مرکز «اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» و «سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و بسیج» به جمع آوری و نگهداری اسناد دفاع مقدس بر پایه استانداردهای فهرست نویسی و نمایه سازی و نیز استفاده از نرم افزار استاندارد داخلی و بومی نیروهای مسلح (نرم افزار مأوا) پرداخته اند؛ ولی بااین حال اشکالِ اساسیِ موازی کاری و رعایت نکردن استانداردی یکسان بر این دو مرکز وارد است.
بررسی تطبیقی تاریخ نگری و تاریخ نگاری نیشابوری و راوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهیرالدین نیشابوری، نویسنده سلجوقنامه، و محمدبن علی بن سلیمان راوندی، نویسنده راحه الصدور و آیه السرور، دو مورّخ فارسی نویس متعلق به دوره سلجوقی اند که بین آثار این دو شباهت ها و تفاوت هایی دیده می شود. این پژوهش در صدد است تا با روش تطبیقی و تحلیلی، به بررسی تاریخ نگری و تاریخ نگاری این دو مورّخ پرداخته و دریابد: آیا نسخه برداری راوندی از سلجوقنامه نیشابوری فقط انتقال داده های تاریخی است یا تاریخ نگری و تاریخ نگاری او را نیز شامل می شده است؟
نتایج این پژوهش نشان می دهد راوندی بخش عمده ای از روایات کتاب خود را از کتاب سلجوقنامه نیشابوری اخذ کرده، ولی تفاوت در تاریخ نگری این دو مورّخ و اهداف متفاوت آنان در تاریخ نگاری آنان نمود یافته است
جستاری در زمینه حضور نظامی ساسانیان در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
از زمانی که آریایی ها به ایران وارد شدند و به آب های جنوبی این سرزمین دست یافتند، تصمیم گرفتند که نام قوم خود را بر این دریا بگذارند. سلسله های هخامنشی، اشکانی و ساسانی هر یک به اهمیت این دریا پی برده و بهره برداری های فراوانی از آن نمودند که در این میان سهم هخامنشیان و ساسانیان بیشتر از اشکانیان است. با به قدرت رسیدن سلسله ساسانی در سال 224 میلادی، ایران وارد مرحله تازه ای از فعالیت های دریایی خود (نظامی، تجاری و ...) گردید. این سلسله از همان ابتدای به قدرت رسیدن اردشیر اول اهمیت خلیج فارس (پارس) را دریافته و به ایجاد، مرمت و احیای بنادر متعدد و تشکیل نیروی دریایی و نظامی در کرانه های آن اقدام نمودند. پس از اردشیر، اخلاف وی نیز اهداف و سیاست های دریایی او را دنبال کردند. فتح دریایی سرزمین یمن یا همان جنوبی ترین ناحیه شبه جزیره عربستان نشان از قدرت فوق العاده نظامی و دریاییِ این دوره دارد. ساسانیان با تسلط بر کشور یمن، توانستند تجارت با دریای احمر و اقیانوس هند برقرار کرده و حتی تا نقاط دورتری مانند سراندیب (سیلان) و چین نیز بسط و توسعه دهند به گونه ای که در دوره حکومت آنان، اقتدار دریایی و تجاری ایران نه تنها از اعراب بلکه از رومیان نیز پیشی گرفت. به عبارت دیگر، خود قدرت بلامنازع دریایی در این منطقه شدند. در این پژوهش کوشش نموده ایم تا به ارائه گزارشی کوتاه از علل و عوامل حضور نظامی ساسانیان در خلیج فارس پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی آن را ارزیابی و بازکاوی قرار کنیم.
بررسی جایگاه اجتماعی تربیتی ﻟَﻠِﻪ در دوران صفوی: امیران قزلباش و غلامان حرمسرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻟَﻠِﻪ به عنوان یک اصطلاح رایج در متون عصر صفوی، مفهوم نوینی بشمار نمی رود، اما کاربرد فراگیر آن در همان عهد، از اعتبار تاریخی و اجتماعی فراوان آن حکایت می کند. غروب تدریجی آن نیز که پس از صفویه اتفاق افتاد مبین این واقعیت است که حیات آن به محیط معنوی آن روزگار وابستگی شدیدی داشته است. در پژوهش حاضر، این پرسش مطرح است که للگان چه کسانی بودند و در تشکیلات حکومتی صفویه چه وظایفی را برعهده داشتند؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این مدعا را تقویت می سازد که للگان اعم از امیران قزلباش و غلامان حرمسرا در ساختار حکومت صفویه به عنوان معلمان تجربه گرا و ذی نفوذی مطرح بودند که رسالت آداب آموزی شاهزادگان را برعهده داشته و آنان را برای مسئولیت پذیری در ساختار قدرت آماده می ساختند. این موقعیت خاص، فرصت های مهمی را برای آنان فراهم ساخت تا در حوادث مهم سیاسی به ویژه در انتقال قدرت و سلطنت به شاهزادگان تربیت یافته ی خود، چگونگی اداره ی ولایات، مقابله با شورش های داخلی و یا تهاجمات بیگانه به مرزهای کشور نسبتاً در گستره ی وسیعی نقش آفرینی کنند. پژوهش پیش رو با این رویکرد، و با تأکید بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی این موضوع اختصاص یافته است.
احوال بزرگان: قاضی حمیدالدین محمودی بلخی (مؤلف مقامات حمیدی)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزههای تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
کثرت منابع در محلینگاریها
حوزههای تخصصی:
ابوالفضل حسن آبادی یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر هم اکنون در مقطع دکتری تاریخ محلی در دانشگاه اصفهان مشغول تحصیل است. وی علاوه بر موضوع تاریخ محلی بر سایر جنبههای تاریخ معاصر از جمله تاریخ شفاهی نیز اشراف دارد و تاکنون در سمینارهای مختلفی با موضوع تاریخنگاری شرکت کرده و مقالات علمی خود را ارائه داده است.
بازخوانی و بررسی اسنادی تاریخی درباره نقش طایفه بابان در روابط ایران و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
بهره گیری از فرآیند مصورسازی اطلاعات برای بازنمایی اسناد
حوزههای تخصصی:
مصورسازی اطلاعات، استفاده از برنامه هائی است که به کمک رایانه پشتیبانی می شود، ایجاد تعامل می کند و به صورت دیداری نمایش داده می شود تا درک داده های انتزاعی تسهیل گردد. در آرشیوها، با مصورسازی اطلاعات می توان بر مجموعه داده ها و اسناد متمرکز شد تا به اندیشه دیداری که سبب شناسائی سریع تر و بهتر اسناد می شود، بینجامد. با فنون مصورسازی اطلاعات، می توان انواع اسناد آرشیوی را نظیر اسناد و داده های یک بُعدی، دوبُعدی و سه بُعدی حمایت کرد تا ساختار اطلاعات موجود در سند را ارائه دهد و آن را با بهره گیری از گرافیک رایانه ای بهبود بخشد. با برخی از نرم افزارهای مصورسازی، می توان انواع اسناد و داده های آرشیوی را در فرایند مصورسازی پشتیبانی کرد.
میراث اسلامی ایران (دفتر ششم تا دهم)
حوزههای تخصصی: