پدر تاریخ نگاریمدرن ایران
آرشیو
چکیده
متن
فریدون آدمیت منزوی است. سالهاست که در خانهاش را بسته و جز چند نفر، کسی را به خلوت خود راه نمیدهد. حال و روز پدر تاریخنگاری مدرن ایرانی شاید نمادی باشد از سرنوشت تاریخنگاری در ایران. بیش از 10 سال از انتشار آخرین اثر او میگذرد. بگذریم از آنکه او در سالهای پس از انقلاب، درخشش سالهای قبل را نداشته است. فریدون آدمیت یکسره از حیات اجتماعی و فکری کناره گرفته است. کنارهگیری او از حیات فکری شاید نمادی باشد از به کناره رفتن تاریخنگاری جدی علمی از مباحث علوم انسانی ایرانی. در این سالها عملا هیچ اثر جدی در تاریخنگاری ایران معاصر در ایران نوشته نشده است.
اگر از آثار سیدجواد طباطبایی بگذریم ـ که او هم بخش اعظم تحقیقات خود را خارج از ایران انجام داده است ـ باید گفت مهمترین تاریخنگاران و عالمان علوم اجتماعی که نگاه جدی به تاریخ ایران دارند ـ کسانی همچون محمد توکلی طرقی، همایون کاتوزیان، عباس امانت، هما ناطق، منگول بیات و... ـ همگی در خارج از هوای ایران قلم میزنند و اگر در این سالها اثری درخور توجه چاپ شده است،اغلب آثار تحلیلی درباره تاریخ ایران به قلم نویسندگان ایرانی بودهاند که به زبان ایرانی ترجمه شدهاند. در زمانه سیطره تاریخنگاری ایدئولوژیک و جولان تاریخنگاران رسمی، تاریخنگاری تحلیلی یکسره به خارج هجرت کرده است، همچون پدر آرام و موقرش که در انزوایی خودخواسته به درون خود هجرت کرده است.
مدتها بود که در فکر پروندهای برای آدمیت بودم و در خیال خام که به بهانه گفتوگویی با او این امر انجام شود. اما بهانه را لطف وزارت ارشاد دولت نهم فراهم آورد که مجوز انتشار دو کتاب او را صادر کرد. کتبی که پس از دو دهه دوباره به ویترین کتابفروشیها راه یافتند. به راستی بهترین بهانه برای پرداختن به آدمیت کتابهای او هستند.
فریدون آدمیت آدم را به یاد نویسنده سودایی داستان خانه روشنان گلشیری میاندازد. نویسندهای که آنقدر مینویسد که بدل به نوشتههایش میشود. او دیگر چیزی نیست جز رقص برگهای نوشتهاش.
اگر از آثار سیدجواد طباطبایی بگذریم ـ که او هم بخش اعظم تحقیقات خود را خارج از ایران انجام داده است ـ باید گفت مهمترین تاریخنگاران و عالمان علوم اجتماعی که نگاه جدی به تاریخ ایران دارند ـ کسانی همچون محمد توکلی طرقی، همایون کاتوزیان، عباس امانت، هما ناطق، منگول بیات و... ـ همگی در خارج از هوای ایران قلم میزنند و اگر در این سالها اثری درخور توجه چاپ شده است،اغلب آثار تحلیلی درباره تاریخ ایران به قلم نویسندگان ایرانی بودهاند که به زبان ایرانی ترجمه شدهاند. در زمانه سیطره تاریخنگاری ایدئولوژیک و جولان تاریخنگاران رسمی، تاریخنگاری تحلیلی یکسره به خارج هجرت کرده است، همچون پدر آرام و موقرش که در انزوایی خودخواسته به درون خود هجرت کرده است.
مدتها بود که در فکر پروندهای برای آدمیت بودم و در خیال خام که به بهانه گفتوگویی با او این امر انجام شود. اما بهانه را لطف وزارت ارشاد دولت نهم فراهم آورد که مجوز انتشار دو کتاب او را صادر کرد. کتبی که پس از دو دهه دوباره به ویترین کتابفروشیها راه یافتند. به راستی بهترین بهانه برای پرداختن به آدمیت کتابهای او هستند.
فریدون آدمیت آدم را به یاد نویسنده سودایی داستان خانه روشنان گلشیری میاندازد. نویسندهای که آنقدر مینویسد که بدل به نوشتههایش میشود. او دیگر چیزی نیست جز رقص برگهای نوشتهاش.