فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از ضروریات زندگی انسان در جامعه می باشد. زنان نیز به علت موقعیت ویژه اجتماعی و فیزیولوژیکی به شدت زندگی اجتماعیشان وابسته به احساس امنیت ایشان است. تحقیقی که پیش رو است در تلاش است تا تحلیلی از رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی را در زنان را ارائه دهد. در این راستا تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی خوشه ای و طبقه بندی شده بر اساس سن و جنس در شهر تهران و براساس مناطق 22گانه شهرداری، تدوین یافته است. نمونه تحقیق در حدود 2000 نفر بوده است که 903 نفر را زنان تشکیل داده اند و در این مقاله اطلاعات مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای آماری spss 19، amoss 17 ، همراه بوده است. در این تحقیق سطوح اعتماد و مشارکت در دو سطح درون و برون گروهی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد نهادی بیش ترین تاثیر مستقیم (286/0) را براحساس امنیت زنان دارد و پس از آن متغیرهای مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی به ترتیب تاثیراتی در حدود (174/0) و (145/0) را بر احساس امنیت دارند. در این تحقیق سطوح مشارکت در ابعاد (مدنی،خیریه ای، مذهبی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است که تاثیر مستقیم هیچ کدام بر احساس امنیت زنان معنادار نمی باشد.
بررسی احساس امنیت زنان در مناطق مختلف شهری نمونه موردی مناطق 5 و 13 اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در مسئولیت پذیری زنان سرپرست خانوار در کاشان و آران و بیدگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در مسئولیت پذیری زنان سرپرست خانواده در شهرهای کاشان و آران و بیدگل، با استفاده از روش پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است. جمعیت نمونه ی این پژوهش 206 نفر و داده های این پژوهش در سال 1392 گردآوری شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین مسئولیت پذیری و برخی متغیرهای اجتماعی مهم رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین عواملی همچون فشارهای زندگی، احساس رضایت از نقش مادر بودن، رضایت از زندگی و پای بندی دینی با مسئولیت پذیری ارتباط دارند؛ بدین معنا که به موازات بالا رفتن میزان فشارهای زندگی، احساس رضایت از نقش مادر بودن، رضایت از زندگی و پای بندی دینی با مسئولیت پذیری نیز بالا می رود و برعکس. در تحلیل چند متغیر و تحلیل مسیر، ملاحظه شد که مهم ترین متغیرهای مؤثر در مسئولیت پذیری عبارتند از: داشتن احساس رضایت از نقش مادر بودن، فشارهای زندگی و در نهایت رضایت از زندگی. به بیانی دیگر، داشتن احساس رضایت از نقش مادر بودن و رضایت از زندگی در بین زنان سرپرست خانوار نقش مهمی در پذیرش مسئولیت، سرپرستی فرزندان یا دیگر افراد تحت سرپرستی شان دارد. همچنین، تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که وجود فشارهای زندگی نه تنها باعث کاهش میزان مسئولیت پذیری نمی شود، بلکه به موازات افزایش فشارهای زندگی، میزان مسئولیت پذیری در بین زنان سرپرست خانوار نیز بالا می رود.
زنان و کنش کم فرزندآوری مطالعه ی موردی زنان کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی شاخص های مؤثر بر مشارکت زنان در طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مشارکت و کاربرد آن در علوم مختلف خصوصاً شهرسازی و برنامه های توسعه شهری چندین دهه است که مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان قرار گرفته و از جمله عوامل و مؤلفه های موفقیت طرح های شهری به شمار می آید . اما در اکثر موارد بیان این موضوع و کاربرد آن منحصر به گروه های خاص در جامعه بوده و از توجه مستقیم به زنان به عنوان نیمی از جمعیت شهروندی بازمانده است . با توجه به این موضوع ، لزوم استفاده از مشارکت زنان در طرح های توسعه شهری به عنوان فرصتی در شهرسازی امروزه مطرح می شود. اما استفاده از این فرصت و قابلیت بالقوه در جوامع مختلف نیازمند برخوردی مطالعه شده و محلی است . پیشینه این موضوع با گرایش ایده مشارکت در امور مختلف از جمله شهرسازی از اواخر دهه ۱۹۵۰ در امریکا آغاز و دامنه کاربرد آن به تدریج در دهه های بعد و در کشورهای دمکراتیک وسیع شد. از سوی دیگر ایده مشارکت زنان در امور شهری از دیدگاه های فلسفی مانند فمنیسم و به دنبال آن اصطلاحاتی مانند جنسیت و توسعه مطرح شد ، اما موضوع مورد توجه در این نوشتار ، تعامل مثبت و کارا بین این دو موضوع خصوصاً در حوزه شهرسازی است. بر این اساس دو فرضیه اصلی این پژوهش به شرح زیر است : الف مشارکت زنان یک فرآیند پویاست که مراحل مختلفی را شامل بوده و تحت تأثیر عوامل متعدد است . ب افزایش آگاهی بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت زنان در امور شهری دارد. جهت آّزمون این فرضیات ابتدا مبانی نظری مربوط به مشارکت زنان و توانمندسازی ارایه شده و جهت تدوین پایگاه نظری پژوهش، براساس نظریات و دیدگاه های مرتبط مدل نظری فرآیند ارتقای مشارکت زنان در قالب یک فرایند پویا و شامل چهار مرحله اصلی ظرفیت سنجی، نهادسازی، بسترسازی و پایش مطرح شده است . سپس با ارزیابی کمی، میزان هم سویی مؤلفه های مشارکت زنان و طرح های شهری مشخص شده؛ دو مؤلفه نهادسازی و آگاهی بیشترین تأثیر را بر فرآیند تهیه و اجرای طرح های شهری دارد که تأییدی بر درستی فرضیه های پژوهش است . روش تحقیق این پژوهش در بخش های اول و دوم مبانی نظری توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی ، کتابخانه ای بوده که با مراجعه به مدارک موجود و جمع آوری آنها صورت گرفته است. در نهایت نتیجه گیری از طریق تحلیل و ارزیابی مؤلفه های مستخرج از مبانی نظری با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظرات کارشناسی صورت گرفته و براساس نتایج حاصل از این ارزیابی میزان تأثیر مؤلفه های مشارکت زنان بر فرآیند تهیه و اجرای طرح های شهری تعیین شده است .
مطالعة جامعه شناختی انتظارات زنان جوان از همسرانشان: ارائة نظریه ای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف درک انتظارات زنان جوان از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا با کاربست روش نظریة زمینه ای و تکنیک مصاحبة عمیق به مطالعة انتظارات زنان پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد که انتظارات زنان جوان بر اساس گرایش های فکری برابرخواهانه، ازدواج با زمینه های مدرن، اشتغال و ... شکل گرفته است. هم چنین زنان جوان از راه بردهای متفاوتی استفاده می کنند؛ از جمله بازگویی شفاف انتظارات، به چالش کشیدن نابرابری جنسیتی، مادری محدودشده و تأکید بر من فاعلی. بر اساس این راه بردها پیامدهایی حاصل می شود؛ از جمله نزدیکی فعال، بازتولید ارتباط دوسویه و حفظ حوزة خصوصی. یافته ها نشان می دهند زنان جوان در خلال انتظاراتشان در جست وجوی گذار از پای گاه اجتماعی فروتر به پای گاه اجتماعی برترند و در این راستا با کاربست منابعی که برایشان قدرت تولید می کند، به سطوح بالاتر برای زندگی شان می اندیشند و برای گذار منزلتی تلاش می کنند.
زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد نحوة مواجهة زنان شهر کرمانشاه با نظام پدرسالاری را در بستر حوزة خصوصی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور سِیر زندگی آنان متاثر از آموزه های نخستین خانواده تا تثبیت نقش های آنان در قالب همسر-مادر، در پنج مرحله ی کلیشه های جنسیتی، ازدواج، زنانگی ایده آل، حوزة زناشویی و حوزة خصوصی پیگیری می شود. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء پیر بوردیو است. روش بررسی مقاله کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. پاسخ گویان بر حسب شاخص های سرمایة فرهنگی به سه گروه سنتی، مدرن و فرهیخته تقسیم شدند. شاخص های پدرسالاری شامل هویت مردانه، مردمحوری، سلطة مردانه و نقطة ثقل کنترل در میان گروه ها با هم مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل دربردارندة تناوبی در کنش های بازتولیدی و مقاومتی است که بستگی زیادی به سرمایة فرهنگی زنان و تجارب میدانی آن ها در گروه های مذکور دارد. اهمیت تمامی عوامل فوق یکسان نبوده و در مواردی فشار ساختاری ناشی از آن موجب نزدیکی دیدگاه های زنان علی رغم تفاوت های شان بود.
بررسی رابطه بین انگیزه های ارتباط بین فردی دختران با رضایت از ارتباط با پدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط یکی از مهم ترین جنبه های زندگی اجتماعی است. لذا پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین انگیزه های ارتباط بین فردی (لذت، عاطفه، شمول، گریز، آرمیدگی و کنترل) با رضایت از ارتباط با پدر در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته است. نمونه شامل 195 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز است که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس رضایت از ارتباط (Com-Sat) و مقیاس انگیزه های ارتباط بین فردی ((ICM است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین انگیزه های لذت، عاطفه، شمول و آرمیدگی با رضایت از ارتباط، رابطه مثبت وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون چندمتغیری به روش مرحله ای نشان می دهد که انگیزه های لذت، آرمیدگی، گریز و شمول بهترین پیش بینی کننده برای رضایت از ارتباط است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که انگیزه های ارتباط بین فردی پیش بینی کننده های معنی داری برای رضایت از رابطه هستند.
عامل های موثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که زنان روستایی نقش و سهمی قابل توجه در فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی در مناطق روستایی دارند، لذا هدف از انجام این پژوهش توصیفی همبستگی٬ بررسی عوامل مؤثر بر مقدار مشارکت زنان روستایی گرمسار در فعالیت های روستایی بود. پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه زنان روستایی در گرمسار بودند (1600 N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد (134 n=). روش نمونه گیری مورد استفاده، طبقه ای تناسبی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی ابزار پژوهش به وسیله پانلی از متخصصان تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه، آزمون مقدماتی انجام گرفت و مقدار آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 84/0 بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان دادند که مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی (میانگین: 24/3) بیش تر از کارهای غیر کشاورزی (میانگین: 99/1) می باشد و زنان روستایی نگرش موافقی نسبت به مشارکت در کارهای روستایی دارند. نتایج رگرسیون چند گانه نشان دادند که متغیر سابقه تأهل، توانست 28درصد از تغییرات مقدار مشارکت زنان روستایی در کارهای کشاورزی را تبیین کند. هم چنین، متغیرهای سن، سابقه تأهل و نقش زنان در کارهای خانه داری توانستند 23درصد از تغییرات مشارکت زنان روستایی را در کارهای غیر کشاورزی تبیین کنند.
فلسفه و گستره قیومیت مردان بر زنان در نظام خانواده
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
مطالعه تطبیقی عملکرد دانشجویان دختر و پسر در 35 دانشگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.